مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تصاویر گاوکشی مقدس در آیین میترا و نبرد رستم با دیو سفید در نگاره های گذشته و نقاشی قهوه خانه ای دارای ویژگی های بصری و تصویری است که با مطالعه آن ها شباهت هایی بینشان، قابل تشخیص است. این شباهت و ارتباط فرمی، مورد مناسبی برای تطبیق و بررسی نوع ترکیب بندی و ویژگی های بصری و تصویری این نگاره ها است. با توجه به این که نگاره نبرد رستم و دیو سفید به جهت صوری با صحنه گاوکشی مقدس توسط میترا-مهر شباهت هایی دارد و هردو نبرد در غار روی داده و به طور کلی غار در ادیان مختلف مقدس و دارای جایگاه مهمی بوده است.هدف پژوهش: با دستیابی به نوع روابط و تأثیرات در عناصر به کاررفته در نظام ترکیب بندی از قبیل نوع نشستن و ایستادن پیکره ها، خطوط رهنمونگر و سایر عناصر تصویری و بصری به تطبیق آثار با ماهیت کیفی پرداخته شده است.روش پژوهش: نوع تحقیق، بنیادی-نظری و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات و منابع به صورت کتابخانه ای و از آرشیو شخصی نگارنده گردآوری شده است.نتیجه گیری: نقاشان قهوه خانه ای (صحنه کشته شدن دیو سفید به دست رستم) را طبق الگوهای پیشین در آثار نگارگران ترسیم کرده اند. این تأثیرات در نظام ترکیب بندی مثلثی، حالت نشستن پیکره ها روی موجود مغلوب (گاو و دیو سفید) و وجود خنجر در دست میترا و رستم مشهود است. یکی از ویژگی های نگاره ها، بازتاب تصویری نیروی خیر و شر است. اگرچه اعتقاد به وجود نور و تاریکی ریشه در باورهای باستانی ایرانیان دارد، به نظر می رسد نگاه نگارگران و توجه آنان به خیر و شر، برگرفته از شاهنامه باشد.
مقایسه تطبیقی تناسبات ایوان در مساجد دوره صفویه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اهمیت ایوان به عنوان عنصری اصلی در معماری مساجد، مسئله مورد توجه این پژوهش تناسبات به کاررفته در ایوان های این بناها به عنوان ابزاری در جهت خلق اثر مطلوب و ماندگار معماری است. این پژوهش، به مقایسه تطبیقی تناسبات هندسی ایوان ها در هفت مسجد به عنوان نمونه هدفمند پرداخته است. مساجد دوره صفویه اصفهان از آن جهت مورد توجه قرار گرفت که معماری ایرانی -اسلامی در این دوره به اوج خود می رسد و اصفهان، پایتخت این جلوه گری ها است . مساجد دوره صفویه اصفهان از منظر تاریخ و حاکمیت ، به سه دوره تقسیم شده اند. از هر دوره، مساجد انتخابی براساس پراکندگی زمانی که بیش ترین تنوع هندسی در ایوان را دارا هستند انتخاب و تحلیل شدند.هدف پژوهش: با توجه به اهمیت مساجد در دوره صفوی به نظر می رسد در طراحی و ساخت ایوان این مساجد از تناسبات مشخصی استفاده شده است که پژوهش حاضر در پی کشف تناسبات ایوان های مساجد منتخب برآمده است.روش پژوهش: روش تحقیق ، استقرایی بوده که با توجه به غیرتصادفی بودن نمونه های مورد بررسی ، به شیوه شبه تجربی ابعاد و اندازه های ایوان های مساجد برمبنای رعایت تناسبات تحلیل و بررسی شده اند. داده های مورد استفاده در این پژوهش با بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای ، تحلیل نقشه ها و بررسی میدانی گردآوری شده است .نتیجه گیری: از بین نمونه های مورد مقایسه تطبیقی، به عنوان نمونه های هدفمند عصر صفوی در اصفهان، تناسبات غالباً یکسانی میان ایوان های هر دوره مشاهده می شود و در نمای تمام نمونه ها از تناسبات ایرانی مشتق از شش ضلعی منتظم برگرفته شده است. این تناسبات در دوره اول به18/ 1 : 1 و 3/ 1 :1، در دوره دوم به 18/ 1 : 1 و در دوره سوم به 7/ 1: 1 و 14 / 1: 1 نزدیکی بیش تری دارد.
معماری دروازه در استحکامات دفاعی برج و باروی شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: دروازه ها در شهرها به دلایل حفاظتی، نظامی و امنیتی ایجاد شدند و تا پایان دوره قاجار عنصری ضروری و ارتباطی در حصار و برج و باروی شهرها بودند. توجه به ایجاد حریم بین درون و بیرون شهر، نیازمند ساختاری سازه ای و معماری در پیرامون شهر بود. به مرور زمان دروازه به عنوان جزوی از حصار شهر در یک کالبد معماری همراه با اجزاء و عناصر دیگر آن برحسب نیازها و شرایط موجود ظاهر شد؛ این موارد در هر دوره عواملی بودند که به صورت آشکارا و پنهان در کالبد معماری دروازه ها تأثیر گذاشته اند. این تأثیرات در قالب ویژگی ها و در اشکال متفاوت برحسب اهداف، مشخصات، کاربری و غیره نمایان شده است. بدین منظور سؤالات پژوهش چنین طرح شده است، عوامل تأثیرگذار در شکل گیری دروازه های ایران چیست؟ و چگونه این عوامل بر ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های ایران تأثیر گذاشته است؟
هدف پژوهش: هدف پژوهش شناسایی این عوامل اثرگذار و نمود آن در چارچوب ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های شهری ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های نظری و کیفی است که با روش توصیفی-تحلیلی به کار رفته است. اطلاعات لازم برای تحقیق از طریق منابع کتابخانه ای و اسناد و بازدیدهای میدانی انجام گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ، اجتماع، سیاست، اقتصاد، عملکرد، کاربرد و کالبد با ویژگی معماری دروازه ها متقابلاً در حال تأثیرگذاری بودند. درحالی که ارتباط متقابل و تنگاتنگ عوامل بر معماری دروازه ها سبب شده کالبد معماری ترکیبی از چند ویژگی باشد. با توجه به این که محدودیت هایی در شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و ویژگی های معماری دروازه ها وجود دارد، ولیکن تمام عوامل یافته شده در شکل گیری و کالبد معماری دروازه های شهری ایران در راستا و ترکیب با هم نمایان شده است.
تبیین مدل فرایند محور سازگاری ساکن و مسکن (مطالعه موردی: مسکن معاصر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: سازگاری میان نیازهای انسان و محیط ساخته شده از فاکتورهای بسیار مهم در ارزیابی محیط زندگی مطلوب است؛ به همین دلیل پژوهش های بسیاری مفهوم سازگاری را مورد توجه قرار داده اند. با وجود مطالعات بسیاری که انجام شده است، هم چنان مدل نظری کاربردی برای مطالعه فرایند سازگاری در رابطه میان ساکن و مسکن وجود ندارد. بسیاری از پژوهش ها سازگاری را به عنوان برآیند و هدف یک رابطه می دانند و بر نتایج سازگاری و عدم سازگاری ساکن و مسکن متمرکز شده اند؛ اما فرایند سازگاری ساکن و مسکن موضوعی است که در پژوهش ها کم تر مورد توجه قرار گرفته است.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با طرح این سؤال که شیوه سازگاری انسان یزدی با مسکن معاصر چگونه است، در پی ارائه یک مدل نظری فرایندمحور برای مطالعه شیوه سازگاری ساکن و مسکن است.
روش پژوهش: رویکرد و راهبرد اصلی پژوهش کیفی است و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد در مسکن میانی، افراد شیوه های فعال تری را برای ایجاد سازگاری میان خود و مسکن انتخاب می کنند، آن ها در مسکن دخل و تصرف می کنند یا رفتار خود در فضا و نحوه استفاده از فضاها را تغییر می دهند؛ اما در مسکن جدید ساکنین دخل و تصرف بسیار محدودی در مسکن انجام می دهند و به دلیل این که همین تقلای محدود نیز از جانب فضا بی پاسخ می ماند نسبت به فضا بی توجه می شوند و در صورتی که محدودیتی وجود نداشته باشد، از مسکن خود نقل مکان می کنند. تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد، علاوه بر سه عامل مهم بستر، نیازهای ساکنین و قابلیت های مسکن؛ سن و نسل ساکنین، مشارکت در فرایند ساخت، الگوی مسکن، مدت زمان اقامت در مسکن، خاطرات و روابط با همسایگان بر شیوه سازگاری ساکن و مسکن تأثیر بسیار دارد.
بازنگری نقش هوش مصنوعی در خلق آثار هنری اصیل، مطالعه موردی: آثار نقاشی هارولد کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کاربرد روزافزون هوش مصنوعی در حوزه هنرهای تجسمی منجر به ایجاد آثار هنری بدیع و متنوعی شده است. با این حال، علارغم اقبال گسترده هنرمندان به استفاده از این فناوری کماکان جایگاه و اهمیت آن در خلق اثر هنری مورد ارزیابی دقیقی قرار نگرفته است. از جمله پرسش های محوری در این خصوص ناظر به نقش هوش مصنوعی در شکل گیری آثار هنری اصیل می باشد. اهداف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی نقش و اهمیت هوش مصنوعی در ایجاد آثار هنری اصیل می باشد. به این منظور مشخصا آثار هارولد کوهن که از پیشگامان به کارگیری هوش مصنوعی در هنر نقاشی است مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. از اینرو در بخش نخست مفهوم هوش مصنوعی به اختصار بیان می گردد. سپس آزمایش فکری اتاق چینی که از برجسته ترین آزمون های مربوط به هوش مصنوعی است به عنوان ابزاری برای بررسی عملکرد ماشین "آرون"، ساخته هارولد کوهن، استفاده خواهد شد. در این آزمون "خلاقیت"، "آگاهی" و "تجربه" به عنوان مولفه های اصلی تولید آثار هنری اصیل مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. در ادامه اشکالاتی در ارتباط با نقش مولفه های نام برده در عملکرد آرون برشمرده خواهد شد. نهایتا سعی می شود با ارئه صورت بندی جدیدی از این مفاهیم بنیادی نشان داده شود علارغم ایراداتی که به آثار تولید شده توسط آرون وارد است، او نقشی انکار ناپذیر در خلق اثر هنری دارد.روش پژوهش: این پژوهش به منظور ارزیابی عملکرد آرون در شکل گیری اثر هنری، رویکرد جان سرل و استدلال اتاق چینی او را مد نظر قرار داده است. نتیجه گیری: هوش مصنوعی نقش حائز اهمیت و غیر قابل انکاری در تولید آثار هنری اصیل، بدیع و خلاقانه دارد.
مفهوم تجلی در هنرهای سنتی و چگونگی مواجهه آن با تکثیر مکانیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: هنرهای سنتی در بُعد نظری رویکردهای مختلفی را به همراه داشته است. از یک بُعد نگاه و تعاریف سنت گرایان است که قائل به مؤلفه هایی برای هنرهای سنتی هستند. از سوی دیگر یکی از مباحث مهم نظریه پردازان و هنرپژوهان در عصر حاضر، نظریه بازتولیدپذیری و تکثیر مکانیکی هنر است. در این میان تجلی جزء مفاهیمی است که از منظر متفکرین مورد توجه، واکاوی و بسط قرار گرفته و مباحث چالش برانگیزی را در میان دو نحله متفکران در پی داشته است.هدف پژوهش: هدف پژوهش در مرتبه نخست واکاوی مفهوم تجلی از دیدگاه سنت گرایان و والتر بنیامین است؛ و سپس شناسایی و تبیین چگونگی مواجهه این مفهوم با تکثیر مکانیکی است. بنابراین این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که مفهوم تجلی در هنرهای سنتی و مواجهه آن با تکثیر مکانیکی چگونه قابل تبیین است؟روش پژوهش: پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه تطبیقی، همراه با کاوش کتابخانه ای داده ها و تحلیل کیفی آن ها، به تبیین مفهوم تجلی در مواجهه با تکثیر مکانیکی پرداخته است.نتیجه گیری: براساس کدگذاری و تحلیل های صورت گرفته بر دیدگاه پنج متفکر سنت گرا و پژوهش معروف والتر بنیامین، مؤلفه های شکل دهنده مفاهیم تجلی و تکثیر مکانیکی مشخص شد. طبق دسته بندی های انجام شده، مقوله های تکثیر مکانیکی با مقوله های مفهوم تجلی قابل تطبیق است؛ بدین منظور به جزء دو مورد، سایر مؤلفه های دو مفهوم، نقطه مقابل یکدیگر هستند. بنابراین مشابهت و افتراق بین آن ها موجب دستیابی به مؤلفه های مفهوم تجلی در مواجهه با تکثیر مکانیکی شده است. طی این فرایند مشخص شد که مفهوم تجلی از دو ساحت و رویکرد قابل تبیین است؛ نخست ساحت مرتبط به دیدگاه سنت گرایان و بنیامین و دیگری ساحت تکثیر مکانیکی است. در نتیجه با توجه به مطابقت صورت گرفته بر مقوله های اصلی دو مفهوم، می توان تجلی تکثیر مکانیکی را از تجلی مدنظر سنت گرایان و بنیامین متمایز کرد که با چهره ای جدید نمایان شده و قابل اجتناب نیست.