مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: د ر سال های اخیر نزد یکی روزافزون د و رشته هنری معماری و سینما که از خصوصیات و تأثیرات د وسویه یک د یگر کاملاً آگاه اند به یک مبحث جد ى آکاد میک تبد یل شد ه است. سینما به عنوان یک رسانه پرمخاطب و ابزار بیانی تأثیرگذار، از طریق بازنمایی فضای معماری سهم مهمی را د ر خلق معنا، برقرای ارتباط حسی با مخاطب، بیان روایت و شخصیت پرد ازی بر عهد ه د ارد . اما آنچه د ر سینمای ایران مورد غفلت قرار گرفته است نظریه پرد ازى د قیق د ر رابطه با تعامل میان رشته اى میان این د و حوزه و راهکارهای بهره گیری از ظرفیت های مد یوم معماری د ر راستای تجلی معنا د ر فضای حاکم بر فیلم است.هد ف پژوهش: این پژوهش د ر پی واکاوی کارکرد د راماتیک کالبد و عناصر فضای معماری د ر سینمای اصغر فرهاد ی، به طور خاص فیلم «فروشند ه»، و کشف مضامین آشکار و پنهان نشانه های متن فیلم است.روش پژوهش: د ر این مطالعه با استفاد ه از روش تحلیل محتوای کیفی و چارچوب نشانه شناسی سوسور، یافته های تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی ارائه شد ه است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه مبین این نکات است که د ر سینمای فرهاد ی ساختار معمارانه فضا نه فقط به عنوان پس زمینه د استان، بلکه همچون عاملی د خیل د ر روند فیلم ها، با رفتار شخصیت ها و د رونمایه آثار منطبق بود ه و به تنهایی مؤید احساسات و حتی اد راک معانی خاص هر فیلم هستند . همچنین هر عنصر و المانی از فضای معماری براساس مقاصد معنایی و نشانه شناختی خاصی بازنمایی می شود . به علاوه نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که د ر فیلم «فروشند ه» حجمی گسترد ه از نشانه ها به صورت کاملاً محسوس و هد فمند د ر قالب کالبد و عناصر فضایی معماری گوناگون همچون خانه، رنگ، نور، بافت، بازشو و اشیا به کار گرفته شد ه تا روایت د راماتیک د استان و انتقال معانی نهفته آن، تعریف عملکرد و حالات کاراکتر ها و برانگیختن احساسات بینند ه حاصل شود.
خوشنویسی اسلامی، نماد مقاومت در برابر روند غربی شدن (با تکیه بر نظریه مطالعات پسااستعماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تقابل با غرب راه نفوذ استعمار را در جوامع اسلامی فراهم آورد و، با تغییر در بافت گفتمانی ساختار نظام سنتی و اجتماعی، موجب بحران و تحولات عمیقی در تمامی عرصه ها از جمله فرهنگ و هنر اسلامی شد. با غربی شدنِ آموزش هنر و پیشرفت و فناوری در صنایع مختلف، هنرهای کتاب آرایی سنتی از رونق افتاد؛ شیوه های غربیْ جایگزین هنرهای سنتی شد و آن ها را «به حاشیه برد». با شکل گیری مطالعات پسا استعماری، و ارائه خوانش «مقاومت» در برابر قدرت در اشکال استعماری، همچنین نفی آکادمیسم غربی از جانب برخی هنرمندان پیشرو غربی، مشروعیت اصول و زیبایی شناسی غربی به عنوان معیار با چالش مواجه شد. بدین ترتیب، هنرمندان اسلامی برای یافتن هویت خود، رهایی از پیامدهای استعمار، و بازتولید فرهنگ بومی، دوباره به خوشنویسی به عنوان سمبل مقاومت و عنصری زاییده از بطن تمدن اسلامی رجوع کردند. روش پژوهش: پژوهش حاضر، با بهره گیری از مطالعات پسااستعماری و روش توصیفی-تحلیلی، علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن را بررسی مکرده است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بازشناسی عوامل مصون ماندن خوشنویسی اسلامی در برابر استعمار است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، در خصوص علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن، دو عامل عمده و اساسی را مؤثر می داند: نخست، شرایط اجتماعی و جستجوی هویتِ حاصل از نگاه پسااستعماری که با بازگشت به خود و نظریه مقاومتْ سنت خوشنویسی را از اندیشه های استعمار و امپریالیسم فرهنگی مصون نگه داشته است. دیگری، ماهیت و قابلیت های خلاقانه خوشنویسی است؛ خوشنویسی، در «پیوندخوردگی» با کلام الهی، خاصیت تجریدی در ماهیت و عینیت دارد، با گنجینه حکمت، ادبیات و علوم انسانی آمیخته، با سایر هنرهای اسلامی تطبیق پذیر است، و نحوه تعلیم و تعلّم آن عمیقاً ریشه در سنت ها و عرفان اسلامی دارد. خوشنویسی اسلامی در دوران معاصر نیز، تا زمانی که از جنبه های خلاقانه اش بهره برداری شود و در عین حال نسبت خردانگارانه با آموزه های سنت خود داشته باشد، اصالت و هویت خود را حفظ می کند و حیات آن نیز استمرار می یابد.
بازنمایی خاطره شهری به مثابه تصاویر عکاسانه سوررئالیستی در کتابِ «دوران کودکی در برلین حوالی 1900»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا، مکان، و شهر مفاهیمی کلیدی در نوشته های «والتر بنیامین»، فیلسوف و متفکر آلمانی، محسوب می شوند. وی در آثارش خصوصاً تجربه ادراکی مواجهه با فضاهای شهری مدرن را مورد مطالعه قرار داده است. در میان نوشته های شهری بنیامین، کتاب «دوران کودکی در برلین حوالی 1900» از جایگاهی متمایز برخوردار است. این کتاب از طریق پروژه ناتمام «وقایع نامه برلین» ظهور پیدا کرد و روایت تجربیات و خاطرات دوران کودکی وی از زندگی در برلین مدرن در سال های انتهایی قرن نوزدهم و سال های ابتدایی قرن بیستم است. بنیامین، به منظور یافتن راهکاری مناسب برای بازنمایی خاطرات دوران کودکی اش از تجربه کلان شهری، از ظرفیت های تکنولوژی های بازتولیدی مدرن، همچون سینما و عکاسی، بهره می گیرد. پژوهش حاضر سبک نگارشی بنیامین در اثر مذکور در توصیف فضاهای شهری را با شیوه عکاسی «اوژن آتژه»، عکاس فرانسوی، از فضاهای شهری پاریس مقایسه می کند. خودِ او آتژه را از پیشگامان عکاسی سوررئالیستی محسوب می کرد و معتقد بود تصاویر شهری آتژه از کیفیتی رؤیایی و وهم گونه برخوردارند. هدف پژوهش: مقاله حاضر می کوشد این نکته را آشکار سازد که بهره گیری بنیامین از تکنولوژی های نوین، خصوصاً عکاسی، در بازنمایی خاطرات شهری دوران کودکی اش چگونه نقشی تعیین کننده در سبک نگارش و ساختار متن ایفا می کند. مقاله بر آن است که دلالت های اجتماعی و سیاسی ای را که بنیامین، با اتخاذ رویکرد عکاسانه-سوررئالیستی، در بازنمایی خاطرات کودکی اش از شهر برلین به آن ها اشاره کرده است برجسته سازد. روش پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر این نتیجه را مطرح می کند که تصاویر عکاسانه-متنیِ بنیامین از تجربه و خاطره کلان شهری نه تنها در رابطه با گذشته بلکه در پیوند با زمان حال و آینده معنا پیدا می کنند. تصاویرِ «بی صدا» و سوررئالیستیِ او از خاطرات دوران گذشته برلین، در مواجهه با تبلیغات پرشکوه و نویدهای فریبنده حزب نازی، پژواک و معنای خود را پدید می آورند.
تحلیل معیارهای کالبدی بناهای میان افزا به منظور به کارگیری در طراحی و ارزشیابی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون رویکردهای مختلفی در خصوص طراحی بناهای میان افزا مطرح شده که دسته بندی آن رویکردها عمدتاً با تأکید بر موضوعات کالبدی بوده است. از این رو معیارهای کالبدی در طراحی بناهای میان افزا واجد اهمیت هستند ولیکن می توان گفت با توجه به عدم وجود گفتمانی واحد در خصوص معیارهای کالبدی تأثیرگذار برای انتخاب رویکردها از نظر نظریه پردازان و همچنین وجود تفاوت های محرز در مورد معیارهای معرفی شده و فقدان برخی معیارها در این تعاریف، اهمیت درنظرگرفتن تمامی معیارهای کالبدیِ مؤثر و دستیابی به یک مجموعه منسجم ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش: هدف این پژوهش تحلیل و بررسی نظریات مختلف به منظور تدقیق و دستیابی به مجموعه ای جامع از معیارهای کالبدی تأثیرگذار در انتخاب و تعریف رویکردها و دسته بندی آن ها در معیارهای اصلی و زیرمعیارها به جهت به کارگیری در طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزاست. روش تحقیق: این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی به منظور ساماندهی معیارهای اشاره شده از سوی نظریه پردازان و نهادهای مرتبط در سامانه ای جامع تر، از راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای، بهره گرفته است. نتیجه گیری: در نتیجه این پژوهش تمامی آن معیارها در چهار حوزه کلیِ 1. موقعیت قرارگیری، 2. فرم و شکل، 3. مقیاس و تناسبات، 4. ویژگی های ظاهری مصالح به دلیل داشتن بیشترین فراوانی و اهمیت در مبانی بررسی شده، به عنوان معیارهای اصلی، طبقه بندی شده و سپس زیرمعیارهای هر یک از آن ها در قالب یک نمودار ارائه شده است تا بتوانند به منظورِ تعیین رویکردهای مختلف در خصوص طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزا کمک کننده باشند.
ادراک تباین صوتی در تجربه حرکت در فضاهای بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ویژگی های محیطی فضاهای مختلف شهری، سبب بروز رفتار متفاوت آکوستیکی د ر آنها می شود . رفتار آکوستیکی مستقیماً بر امواج صوتی اثر گذاشته و سبب می شود حال وهوای شنید اری خاصی د ر فضا حاکم باشد . بنابراین هم جواری فضاهای مختلف با ویژگی های گوناگون کالبد ی و منابع متفاوت صوتی می تواند مناظر صوتی متنوعی را د ر کنار هم قرار د هد . اختلاف موجود د ر رفتار آکوستیکی فضاها، که برخاسته از تفاوت د ر ویژگی های کالبد ی آنهاست، سبب می شود کیفیت صد ای شنید ه شد ه و منظر صوتی آنها نیز متفاوت از هم باشد . لذا گونه های مختلف فضایی مناظر صوتی متفاوتی را ایجاد می کنند که سبب می شود تجربه شنید اری فرد ی که د ر امتد اد آنها حرکت می کند واجد کیفیت خاصی باشد .هد ف پژوهش: پژوهش حاضر د ر پی روشن کرد ن تجربه شنید اری فرد د ر حین حرکت د ر گونه های مختلف فضایی بازار تبریز است. بد ین منظور یک نمونه از سرا، راسته بازار و تیمچه هم جوار از بازار تبریز برای مطالعه انتخاب شد ه است.روش پژوهش: برای روشن شد ن کیفیت اد ارکی حاصل از تجربه شنید اری ای که د ر اثر حرکت د ر گونه های فضایی بازار حاصل می شود ، ابتد ا رفتار آکوستیکی فضاهای مورد مطالعه تبیین می شود . تراز فشار صوت و زمان واخنش د و مؤلفه ای هستند که روشن کنند ه رفتار آکوستیکی سرا، راسته بازار و تیمچه مورد مطالعه هستند . برای روشن شد ن نحوه اد راک افراد حاضر از تأثیر رفتار آکوستیکی فضاها د ر منظر صوتی آنها، ارزیابی های ذهنی انجام گرفته است.نتیجه گیری: د ر نهایت با تحلیلی بر یافته های پژوهش، چنین استنباط می شود که حرکت د ر امتد اد گونه های مختلف فضایی د ر بازار تبریز سبب بروز کیفیتی اد راکی می شود که می توان آن را «تباین صوتی» نامید . تباین صوتی کیفیت احساسی و اد راکی حاصل از تجربه شنید اری فرد د ر حال حرکت د ر فضاهای مختلف شهری است که وابسته به ویژگی های خاص کالبد ی فضاها، منابع و روید اد های صوتی است.
مسکن تهران در چشم دولت: تبیین چیستی تصویر دولت از مسکن تهران در آینه «طرح ساماندهی تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: پژوهش های متعددی از زوایای مختلف به نقش دولت در تحولات ساخت وساز مسکن در تهران پرداخته اند. گرچه در این همه به خوبی معلوم شده که دولت با مسکن تهران چه می کند، کم و کیفِ تعریف دولت از مسکن تهران در این پژوهش ها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. هدف پژوهش: سعی این تحقیق بر آن است که با تحلیل سند طرح ساماندهی تهران، نخستین طرح جامع تهران پس از انقلاب و یکی از مفصل ترین برنامه های ناظر بر چندوچون مسکن تهران، چیستی مسکن تهران را در چشم دولتِ مقارن با تهیه و تصویبِ این طرح بشناسد.روش پژوهش: تحقیق حاضر، برای مرئی کردنِ تصویر مسکن تهران در چشم دولت، مفصل بندی های مفهومیِ مسکن تهران را در متن سند طرح ساماندهی تهران مورد مداقه قرار می دهد. در این مطالعه، گزاره ها و مفاهیمِ این سند تاریخی در شکل های مختلفِ تعریف موضوع تحقیق از دهان دولت قرائت می شوند تا بتوان، با کنارهم نشاندن همه تعاریف، اتصالات مفهومی و شکل های مختلفِ مرئی شدن مسکن تهران، چیستی تصویر مسکن تهران در چشم دولت و در آینده طرح ساماندهی تهران را معلوم کرد.نتیجه گیری: مطالعه مفصل بندی طرح سامان دهی شهر تهران نشان می دهد که مسکن تهران، برای دولتِ مقارن با تهیه و تصویب این طرح، در قابی بزرگ تر مرئی و تعریف شده که محصول درهم تنیدگیِ پنج جزء تهران است: جمعیت، مردم، مسکن، و البته شهرداری مطلوب در چشم دولت. هم نشینیِ این عناصر و اتکای همه جانبه آن ها به یکدیگر گواه آن است که چیستی مسکن تهران در چشم دولت اعم از اثرات سیاست گذاری های دولتی بر مسکن است و در مقابلْ این سیاست ها، و نیز ضوابط لازم برای تحقق آن ها، هر یک به نوبه خود در شکل خاصِ نگاه دولت به مسکن تهران ریشه دارند.
تبیین مدل خلاق طراحی معماری برای نوآموزان، مبتنی بر یادگیری از طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در فرایند طراحی معماری، خلاقیت در پردازش ایده نقش اساسی ایفا می کند. همانطور که ایده های خلاقانه بدون پشتوانه ذهنی بروز نمی کند، ایده های گذشته نیز تبار و پشتوانه خلاقیت های آینده اند. طبیعت با سال ها کارآمدی و تنوع، متعاقب اصل انتخاب طبیعی، می تواند در فرایند خلاقانه طراحی معماری به عنوان تبار و الگو قرار گیرد. این پژوهش بر محوریت هم زمان فرایند خلاقیت، فرایند طراحی و علم بیونیک، در پی فرایند بهره گیری خلاقانه از بیونیک است، که در پژوهش های پیشین، هم پوشانی این سه مؤلفه لحاظ نشده است.هدف پژوهش: از آنجا که معماری از اساس، ماهیتی بین رشته ای دارد، با توجه به نقش نظام های فرایند طراحی، فرایند خلاقیت و علم بیونیک، هدف این پژوهش نتیجه گیری در قالب سامانه مفهومی و منطقی، و برقراری ارتباطی معنادار و هدفمند بین عناصر و مفاهیم ذکرشده است تا بنیانی برای فرایند طراحی معماری خلاقانه با یادگیری از طبیعت قرار گیرد.روش پژوهش: روش این پژوهش استدلال منطقی با استفاده از تدابیر تحلیلی-توصیفی در زمره رویکرد کیفی، در پی تدوین رابطه بین گزاره های خلاقیت، طراحی معماری و الگوهای برگرفته از طبیعت است. ماهیت تحقیق از حیث هدف، کاربردی و نوع تحقیق نیز مروری است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که طبیعت بستر مناسبی برای غنای بصری نوآموزان در جهت ایده یابی طراحی است و بهره گیری از عملگرهای بصری به عنوان یک راهبرد شناختی بازیابی های بصریِ زمان نهفتگی ذهن را در مرحله خلق ایده در پی دارد که به تنوعِ طرح نهایی منجر خواهد شد.دانشِ مبتنی بر شناخت اجزای طبیعت روش هایی از تجربه ساختارها و سیستم ها را پیش روی ما قرار داده که شانس بیشتر برای فهم مسئله معماری و تنوع راه حل و در نتیجه افزایش توانایی خلاقیت طراحان مبتدی را فراهم می کند. همچنین مراحل فرایند طراحی و خلاقیت برگرفته از بیونیک هم پوشانی دارند. قاب بندی بیونیکی مسئله طراحی معماری، گزینش صحیحِ فهرستِ وارسی از طبیعت بر اساس مسئله و درستی مقیاس درجه بندی ارتباط این فهرست با مسئله طرح از گام های اساسی مدل فرایند طراحی خلاق معماری بیونیکی محسوب می شود.
کاوش دورنمای نظری مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران مبتنی بر روش CLA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: «اوربانیزاسیون» به مثابه یکی از پیشران های اصلی دگرگونی های اجتماعی/فضایی در دهه های اخیر همواره مورد توجه بوده، اما قرائت های گوناگون از سیر تغییرات محتوایی این مفهوم در انطباق با ویژگی های زمینه ای و زمانه ای آن، به طور جدی مورد تحلیل و بحث قرار نگرفته است. طوری که معادل سازی هایی از قبیل شهرنشینی، شهری شدن، شهری سازی، ایجاد مدنیت و حتی شهرگرایی برای پوشش مفهوم های پیچیده آن به کار رفته است. بدیهی است که معادل سازی در هر نوشتاری یک مساله قراردادی و صوری باشد، با این حال شایسته است مباحث شکلی واژگان از مباحث مفهومی آن جدا گردد. اهداف پژوهش: این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل لایه ای علی (CLA) در چهار لایه "سطح مشهود و پذیرفته شده"، " سطح علل کلان وابسته به سیستم"، "سطح گفتمان/ جهان بینی" و "سطح استعاره/ اسطوره" سعی دارد تا ضمن شناسایی خوانش های ممکن بر مبنای گفتمان ها و استعاره های موجود به ارائه چشم اندازهای نظری گوناگون ناشی از مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران بپردازد. روش پژوهش: تحلیل لایه ای علی بر اساس مصاحبه عمیق/ نیمه ساختار یافته و در راستای شناسایی مضامین اصلی لایه های تحلیل در سطح نخبگان و متخصص های حوزه مطالعات شهری ایران به کار گرفته شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش گویای آن است که مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران دارای چهار سطح تحلیلی است. سطح نخست، به عنوان نرخ شهرنشینی ناشی از یک واقعیت عینی و تجربی؛ در سطح دوم همتراز با مفهوم فرایندی شهری شدن؛ در سطح سوم مبتنی بر مفهوم «اوربانیزاسیون» به مثابه یک کنش جمعی با محوریت گشایش افق در امر سیاسی فضا؛ و در سطح چهارم به عنوان امر ذهنی متفاوت، با استعاره رهایی بخش بودن؛ همخوان شده است.