مقالات
حوزه های تخصصی:
محدودیت های ساخت و ساز شهری در قالب ضوابط و مقررات با هدف کنترل توسعة کالبدی شهر، محصول طرح ها و اسناد توسعه شهر محسوب می شوند. در واقع مقررات و ضوابط ساخت و ساز در کلانشهری همچون تهران، ابزار اجرای طرح های توسعه شهری بوده و فرآیند توسعه در پروژه های شهری کوتاه مدت و برنامة بلندمدت توسعه از طریق این قوانین و ضوابط هدایت می شود. لذا نحوة اجرای این ضوابط و مقررات عامل تعیین کننده ای در تحقق اهداف و چشم اندازهای طرح های توسعة شهری است. کمیت و کیفیت ضوابط ساخت و ساز در شهر تهران از نخستین طرح جامع مصوب 1349 تا طرح راهبردی- ساختاری 1386 به موازات تحول رویکردهای عمومی توسعه شهری و سیاست های خاص توسعه در شهر تهران، تغییر یافته است. همچنین ضرورت به روز رسانی ضوابط و مقررات ساخت و ساز شهری با توجه به عدم اجرای کامل یا پایین بودن قابلیت اجرایی بسیاری از ضوابط و مقررات طرح های پیشین مطرح می شود. بخش عمده ای از چالش عدم اجرای این ضوابط را می توان در قالب ناهنجاری تخلفات ساختمانی مطالعه کرد. این پژوهش از طریق روش توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی چالش های اجرای ضوابط و مقررات توسعه شهری در کلانشهر تهران، به ارزیابی و تحلیل چگونگی اجرای این ضوابط و وضعیت تخلفات ساختمانی پرداخته است. از این رو چهار بازه زمانی : از زمان اجرای ضوابط طرح جامع اول تهران تا خودکفایی مالی شهرداری، از زمان اجرای سیاست فروش تراکم تا اصلاح ضوابط شهر تهران، از اجرای اصلاحیه ضوابط برنامه ریزی شهر تهران تا ابلاغ ضوابط طرح تفصیلی یکپارچه شهر تهران و پس از آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، دلایل بروز تخلفات ساختمانی و تبعات آنها در ناکارآمدی طرح های توسعه شهری مورد تحلیل واقع شده است و نتایج حاکی از آنست که عوامل نظیر زمینه کالبدی و محدودیت ها و گرایش های طبیعی توسعه شهری، بستر اجتماعی و اقتصادی شهر، نواقص ضوابط و مقررات ساخت و ساز و سیستم مدیریت شهری ناکارآمد را می توان از مهم ترین علل بروز تخلفات ساختمانی در کلانشهر تهران برشمرد.
تحولات سازمان فضایی شهر تبریز از اوایل اسلام تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی شهر نظم حاصل از تبلور ذهنیت شهروندان در فضای زندگی آنها یا نظم میان نقش عناصری است که شهر را به عنوان یک کل (سیستم) معرفی می کند. مهم ترین علت متمایز شدن شهرها از یکدیگر سازمان فضایی متفاوت آنهاست که این تمایز از اختلاف نظم هر یک از شهرها به عنوان یک سیستم ناشی می شود. برای پی بردن به کلیت شهر تبریز و سازمان فضایی آن، کشف نظم حاکم بر اجزای شهر که در نتیجه بررسی ارتباط میان شاخص های سازمان فضایی این شهر است، ضروری می نماید. هدف این پژوهش آن است که با استناد به نظریه سیستمی، به بررسی تحولات سازمان فضایی شهر تبریز از اوایل اسلام تا دوره قاجار پرداخته و قانون مندی های حاکم بر سازمان فضایی این شهر را تبیین کند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ارتباط گسترده شرق و غرب و محدودیت های ساختار زمین در منطقه شمال غرب ایران به عنوان عوامل برپاسازنده شهر و همچنین زلزله و حمله های کشورهای همسایه به عنوان عوامل تهدیدکننده آن در طول تاریخ، نقش حائز اهمیتی در تحولات سازمان فضایی شهر تبریز ایفا کرده اند. با بررسی شاخص های سازمان فضایی شهر و سیر تحولات آنها در طول دوره های تاریخی، قواعد حاکم بر سازمان فضایی شهر تبریز به قرار زیر تعیین شد : مرکزیت شهر در روند تحولات شهر عنصری ثابت و هویت بخش به آن بوده، قلمرو شهر وضعی بی ثبات داشته و در هر دوره در حال تغییر بوده، کل های کوچک شهر تحت تاثیر مرکزیت ثابت و گذرهای اصلی شهر مکان یابی شده و ساختار شهر به عنوان عنصری شاخص، دارای شبکه ای نسبتاً شعاعی از مرکز به سوی لبه های شهر بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای بوده و با بهره گیری از مستندات تاریخی از جمله سفرنامه ها، اسناد تصویری و همچنین استنباط های عقلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
بازنمایی تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی در عصر پست مدرن با رویکرد انتزاعی – مینیمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقعة شام آخر حضرت مسیح همواره به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای آیین مسیحیت مورد توجه بوده است. هنرمندان بسیاری این واقعه را نقاشی کردند که از میان آنها مهم ترین و شناخته شده ترین اثر، نقاشی دیواری شام آخر لئوناردو داوینچی در صومعه سانتا ماریا دله گراتسیه است. اهمیت این نقاشی به حدی است که در دورة معاصر نیز بازخوانی های جدیدی از این اثر شکل گرفته است. تصاویر متعدد بازنمایی شده شام آخر در دوره معاصر، بیانگر تغییرات مفهومی و محتوایی، ویژگی ها و مسایل جامعه معاصر است. هدف، مطالعة آثار بازنمایی شده از نقاشی شام آخر داوینچی در دورة پست مدرنیسم، با توجه به ویژگی ها و شرایط زمانی این دوره است. محتوا و معانی در آثار بازنمایی شده از شام آخر تغییر کرده است. نمونه های بازنمایی شدة بسیاری از شام آخر داوینچی وجود دارد که در این پژوهش دو نمونه تصویر از وجه هنری (انتزاع-مینیمالیسم) مورد تحلیل و توصیف قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای است و در نهایت به تحلیل و توصیف تصاویر، که ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جامعه را برای مخاطب بازنمایی می کنند پرداخته می شود. در حقیقت تصاویر ابژه های فرهنگی معاصر هستند که مفاهیم جدیدی را بیان می کنند. نوع بیان متفاوت است اما معانی مانند معنویت، تقدس به واسطة وجود نشانه هایی در هر دو اثر بیان شده است. بنابراین یک اثر هنری جاودان، با قرار گرفتن در بافت های موقعیتی گوناگون معانی جدیدی را خلق می کند.
شناسایی شاخص های مؤثر بر تحقق پایداری محله از جنبه کارکردی مورد پژوهی : محلات دارای بافت فرسوده در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیندهای بازساختاردهی اقتصادی و اجتماعی منجر به بازشکل دهی شهری شده و تأثیرات فراوانی را بر شهرهای جهان در پی داشته است. یکی از این تأثیرات، افت شهری است که به معنای کارایی نامطلوب (نسبی) اقتصاد شهری و شکل گیری محرومیت اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی است که در نبود مداخله بیرونی از امکان تداوم و پایداری برخوردار است. افت شهری – به دلیل تمرکز فضایی- منجر به ایجاد، تداوم و تشدید فرسودگی در برخی محلات شهری شده است. در ایران نیز، فرسودگی برخی محلات شهر به عنوان یکی از پیامدهای تحولات اقتصادی و اجتماعی دوران معاصر قابل ردگیری است. تأثیر فرسودگی بر این محلات، برهم خوردن توازن بین کارکردهای اصلی، تمرکز ساختمان های کم دوام، کمبود خدمات و تسهیلات عمومی و نبود تعادل بین حرکت سواره و پیاده است؛ شرایطی که تحت عنوان عدم تعادل و ناپایداری قابل تبیین است. پایداری محله از جنبه های مختلف کالبدی، کارکردی، محیطی، اجتماعی و ... قابل بررسی است. یکی از جنبه های پایداری (که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است) تعادل و توازن بین کارکردها و عملکردهای مختلف در محله است. در این مقاله، ضمن شناسایی معیارها و شاخص های دستیابی به پایداری محله (از جنبه کارکردی) از طریق تحلیل محتوای منابع موجود، وضعیت محلات دارای بافت فرسوده در شهر تهران در ارتباط با این شاخص ها مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای مورد نیاز برای ارتقای وضعیت محلات جهت دستیابی به پایداری کارکردی معرفی می شود.
تحلیل بازتاب نقاشی در جامعه قرن ششم هجری با نگرش به آثار نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر روایتی زیبا از تاریخ است و مردم و جوهر زندگی آنها مایه و الهام بخش شاعر است. یکی از ارکان استوار شعر فارسی در ادبیات ایران، «نظامی» است. شاعری که بارتاب واقعیت اجتماعی زمانه یکی از خصوصیات شعر اوست. بررسی ها نشان می دهد نظامی به موضوعاتی لبریز از مایه های واقعیت و بیانگر حقیقت و عینیّت زندگی پرداخته و آثارش منابعی گرانقدر برای شناخت جامعه دوران او از منظرهای گوناگون به خصوص هنر نقاشی است. هدف از این پژوهش، دستیابی به اطلاعاتی جدید در زمینه هنر نقاشی در قرن مذکور و در جستجوی پیدا کردن این پرسش است که اشعار نظامی چه بازتابی از هنر نقاشی در جامعه قرن ششم ه.ق دارند. فرضیه پژوهش حاضر این است که «مضامین اشعار نظامی ملهم از کردار اجتماعی وی و متأثر از مسایل زندگی است و این می تواند به صورت غیرمستقیم اطلاعات مفید و کارآمدی را درباره موارد مختلف از جمله هنر نقاشی در جامعه قرن ششم در اختیار پژوهشگر قرار دهد». چهارچوب نظری استفاده شده نیز نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است که معتقد است هنر آیینه جامعه و منعکس کننده ویژگی های آن است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای شامل مطالعة آثار نظامی شاعر مطرح در قرن ششم هجری بود. همچنین مطالعة کتاب هایی که دربارة سبک شناسی و مضامین آثار شاعر مذکور نگاشته شده و کتاب های مرتبط با تاریخ نقاشی ایران ، نشریات و ... است. بررسی ها نشان داد که نقاشی در جامعه قرن ششم ه.ق با شیوه های مختلف از جمله پیکرنگاری، کشیدن پرتره افراد بر روی کاغذ، نقاشی دیواری، نقاشی روی پارچه و موارد دیگر در جامعه قرن مورد مطالعه وجود داشته است. همچنین تأثیرات روان شناسانه رنگ ها در این روزگار شناخته شده بود. شاعر در اشعار خود دو نوع نقاشی واقع گرایی و قراردادی را به صورت دو سبک مجزا نشان داده است و بین نقاشی که عین تصویر فرد کشیده می شود و نقاشی نمادین از چهره، تفاوت قائل شده است.
تدوین آداب همنشینیِ معمارانه با بناهای تاریخیِ مقدس در ایران مطابق روش «استدلال بر مبنای نمونه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره در پژوهش های حوزه معماری و شهرسازی از «نمونه های مورد مطالعه» نام برده می شود و به فراخور موضوع تحقیق، نمونه هایی مورد ارزیابی قرار می گیرند. اما غالباً نقش این «نمونه ها» در روند پژوهش و نحوه استخراج داده های مفید از آنها، مبهم و بدون روش مشخص است. در واقع معمولاً هر محقق به گونه ای شخصی و فارغ از روش های علمی به تحلیل نمونه ها اقدام می کند. این فقدان روش مندی، از یک سو ارزش علمی پژوهش را کمرنگ می کند و از سوی دیگر امکان اعمال نظر شخصی محقق بر روند تحقیق را افزایش می دهد به گونه ای که ممکن است از یک نمونه واحد، دو محقق، دو نوع نتیجه گیری کنند. از سوی دیگر پژوهش های معماری که قصد بهره گیری از تجربیات گذشته را دارند ناچارند که به نمونه های پیشین مراجعه و جنبه های مثبت آن را برای ایده های آتی وام گیرند. بدین لحاظ، ضروری است که متناسب با موضوع تحقیق، تکنیک های مدون علمی که چهارچوبی روش مند دارند شناسایی شده و مورد استفاده واقع شوند. نوشتار حاضر، برای پاسخگویی به یک نیاز، یعنی چگونگی تدوین آداب همنشینی با بناهای تاریخی مقدس، سعی دارد روشی را پیشنهاد کند که از طریق نمونه های موجود بتوان معیارهایی برای طرح های آینده تدوین کرد. محدودیت های منابع تحقیق، قوانین و اسناد کلی نگر و غیر بومی (منشورها و توصیه نامه های بین المللی)، تعارض دیدگاه های صاحبنظران در خصوص حفاظت و ساختارهای جدید و در نهایت پیچیدگی های مطالعه بر روی آثار ارزشمند تاریخی نشأن می دهد که از میان روش های موجود ترجیح با آنهایی است که نمونه های پیشین در یک منطقه جغرافیایی را تجزیه تحلیل کرده و از خلال آنها آدابی متناسب با همان پهنه جغرافیایی و فرهنگی استخراج کرده اند. روش پیشنهادی، یعنی «استدلال بر مبنای نمونه» Case-based reasoning مطابق یک مدل ساختارمند، به محقق کمک می کند که نمونه ها را طی یک فرآیند مشخص، تحلیل کرده و خروجی هایی مورد انتظار به دست آورد. این روش برای سایر پژوهش های مشابه نیز کارایی داشته و محققان حوزه معماری و شهرسازی را از برخوردهای غیر یکسان با نمونه های موردی می رهاند.