سید محمود میرزمانی

سید محمود میرزمانی

سمت: دکترای تخصصی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

پژوهشی کیفی در شناسایی چالشهای بهزیستی زناشویی (از خلاء مهارت های زندگی و خلاء کیفیت زندگی تا چالش های بهزیستی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی زناشویی مهارت های زناشویی مهارت های زندگی کیفیت زناشویی و زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۵۴۴
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی در جهت رسیدن به نظریه ای درباره عوامل مؤثر بر بهزیستی زناشویی، با روش کیفی از نوع روش نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین شهر شیراز در سال 1397 بود که افراد نمونه به تعداد 22 نفر، به روش نمونه گیری هدفمند (تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه) انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و به روش کدبندی هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. پس از تحلیل داده ها نه مقوله اصلی شامل خلاء مهارت های ارتباطی، خلاء مهارت های بین فردی و همدلی، خلاء مهارت های تفکر انتقادی و تفکر خلاق، خلاء مهارت های مقابله ای و بهزیستی عمومی، خلاء مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله، خلاء مهارت های خودآگاهی، مشکلات مرتبط با الگوهای عملکردی و کیفیت روابط، مشکلات سلامت جسمی، روانی و  خلاء بهزیستی ذهنی و معنوی زوجین و مشکلات مالی و شغلی زوجین و دو مقوله هسته شامل خلاء مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی، زوجی و خانواده ها در شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی استخراج شد. مطابق نتایج به دست آمده، خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی که  نشان دهنده عدم مهارت های ارتباطی، بی تفاوتی ها، عدم شناخت و عدم وجود همدلی در بین زوجین است منجر به نوعی ناکارآمدی، نارضایتی و بی کیفیتی زندگی زوجین شده است. بنابراین، خلأ مهارتهای زندگی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی از چالش های مهم بهزیستی زناشویی شناسایی شد.
۲.

پژوهشی کیفی در شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی (از خلأ کارآمدی و رضایتمندی زناشویی تا چالش های بهزیستی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی زناشویی مهارت های زناشویی مهارت های زندگی کارآمدی و رضایتمندی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۶۸۷
بهزیستی زناشویی، مجموعه مهارت های زناشویی زوجین است که خلأ آنها بوجود آورنده چالش های بهزیستی زناشویی زوجین می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی و نحوه شکل گیری پدیده کارآمدی و رضایتمندی زناشویی انجام شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام گرفت و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. جامعه هدف پژوهش حاضر شامل تمامی متأهلین شهر شیراز در سال 1397 بود. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. برای تحلیل داده ها، اطلاعات جمع آوری شده کدبندی و موضوعات اصلی و مقولات هسته آنها شناسایی شد. یافته ها حاکی از شناسایی نه مقوله اصلی و دو مقوله هسته با عنوان خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلأ رضایت زناشویی بود. نتایج نشان داد که خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلأ رضایت زناشویی نشان دهنده کمبودمهارت ها، کمبود ها، کاستی ها، بی تفاوتی ها، عدم شناخت و عدم وجود همدلی در بین زوجین است که این موضوع خود منجر به نوعی ناکارآمدی و نارضایتی در زندگی زوجین شده و بنیان خانواده، استحکام خود را از دست می دهد و در نتیجه پدیده خلأ کارآمدی و رضایتمندی زناشویی را به عنوان یکی از چالش های مهم بهزیستی زناشویی به وجود می آورد.
۳.

تحلیل نگرش کارشناسان حقوقی به دلایل درخواست طلاق زوجین در دادگاه های خانواده شهر تهران

کلید واژه ها: کارشناسان حقوقی طلاق زوجین خانواده علل فروپاشی خانواده نکاح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۷ تعداد دانلود : ۵۵۸
این مقاله با هدف تحلیل نگرش کارشناسان حقوقی به دلایل درخواست طلاق زوجین در دادگاه های خانواده شهر تهران انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه زوجین دارای مشکل مراجعه کننده به دادگاه های مختلف خانواده شهر تهران بود. تعداد نمونه های پژوهش حاضر حدود 300 نفر بوده است که جهت ارجاع پرونده و یا مشاوره جهت اطلاع از حق و حقوق قانونی خود به کارشناسان حقوقی در دادگاه ها ارجاع شده بودند. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طراحی شده توسط محقق بود که ابتدا اطلاعات جمعیت شناختی نظیر سن، تحصیلات، شغل، مدت زوجیت، خواهان طلاق، مسبوق به سابقه بودن طلاق، و سپس ۱7 سؤال با توجه به مشکلات شایع بین زوجین پرسیده می شد که کارشناس حقوقی با مطالعه پرونده زوجین و مصاحبه ای با آنان داشته به سوالات پرسشنامه پاسخ داده اند. برای رتبه بندی عوامل موثر از آزمون فریدمن استفاده شد. در انتها، نتایج رتبه بندی شده با همکاری تیم روانشناسی تحلیل و تبیین شده است. یافته ها نشان داد که اولین عامل با بالاترین رتبه مشکل سازی، فقدان مهارت های همسرداری، و بعد از آن به ترتیب نارضایتی از ویژگی های شخصیتی همسر، نارضایتی از روابط و عدم درک همسر، نارضایتی از وضعیت ظاهری و فیزیکی همسر، نارضایتی از تفاوت های فرهنگی با همسر، عدم وجود دیدگاه های مشترک، اثرات مخرب رسانه و ماهواره های غربی بر همسر، نارضایتی از وضعیت مدیریت اقتصادی و شیوه تصمیم گیری همسر، تسری اختلافات والدین همسر به زندگی زوجین، نارضایتی از روابط جنسی، پرخاشگری کلامی و خشونت همسر، نارضایتی از سطح تحصیلات و شغل همسر، اختلاف در مورد تربیت فرزندان، اختلاف نظر در نوع نگرش، باورها و اعتقادات، نارضایتی از اعتیاد همسر، دخالت والدین و اقوام همسر و اختلالات روانی بیشترین میزان سهم در طلاق را دربر می گیرد.
۴.

رابطه سلامت روانی والدین با سازگاری فرزندان پسر مقطع ابتدایی منطقه 17 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سلامت روانی سازگاری اضطراب والدین افسردگی والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۹۶
هدف: این پژوهش باهدف بررسی رابطه بین سلامت روانی والدین و سازگاری فرزندان پسر آن ها انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی منطقه 17 شهر تهران تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 375 نفر (والدین و فرزندان) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند به طوری که از بین مدارس پسرانه ابتدایی منطقه 17 شهر تهران 6 مدرسه و از هر مدرسه4 کلاس و از هر کلاس 16 نفر از روی لیست به طور تصادفی انتخاب شدند. برای بررسی سلامت روانی والدین از پرسشنامه GHQ گلدبرگ (1986) با پایایی 0/93 ، و برای بررسی سازگاری فرزندان از پرسشنامه سازگاری 37 سؤالی دخانچی (1387) با پایایی 0/81 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین سلامت روانی والدین و سازگاری فرزندان پسر آن ها رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین مؤلفه های اضطراب والدین و افسردگی والدین با سازگاری فرزندان پسر آن ها رابطه منفی معنادار و بین سلامت جسمانی و ارتباط اجتماعی و سازگاری فرزندان پسر آن ها رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از سلامت روانی والدین می توان سازگاری فرزندان پسر آن ها را پیش بینی نمود.
۵.

اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نمایش خلاق اختلالات رفتاری هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۶۹
هدف: هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی بود. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بوده و نمونه پژوهش شامل 30 نفر از کودکان مراکز پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 که به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند، بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هوش هیجانی «تراویس برادبری» و «جین گریوز» (2005) و پرسشنامه اختلالات رفتاری «مایکل راتر» (1967) و فرم معلم بوده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر داشته است؛ به طوری که موجب کاهش اختلالات رفتاری و افزایش هوش هیجانی در آنها شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.
۶.

اثربخشی آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شدت علائم بالغین مبتلا به اختلالات خوردن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) اختلالات خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۵۲۵
در این تحقیق به «اثربخشی آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شدت علائم بالغین مبتلا به اختلالات خوردن» پرداخته شده و سؤال اصلی بدین ترتیب تدوین شده است به چه میزان درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر نگرش به تغذیه و بازخورد خوردن موثر است؟ روش تحقیق، نیمه آزمایشی بوده و به مقایسه متغیر اصلی تحقیق در گروه آزمایش و گروه گواه پرداخته شده است. جامعه تحقیق حاضر را تمامی مراجعین مبتلا به اختلالات خوردن مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بهار تشکیل می دهند. در تحقیق حاضر با پیروی از روش هدفمند، افراد دارای اختلال خوردن شناسایی شده و سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر (15 نفر گروه گواه و 15 نفر گروه آزمایش) از مراجعه کنندگان 18 تا 65 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق از دو پرسشنامه آزمون نگرش به تغذیه کارنر و همکاران، آزمون بازخورد خوردن گارنر و گارفینگل به عنوان ابزار استفاده شده است که هر دو پرسشنامه دارای روایی و اعتبار مطلوبی هستند. در نهایت، با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس یک طرفه به آزمون سؤال های تحقیق پرداخته شد و یافته های تحقیق نشان داد که آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر نگرش به تغذیه و بازخورد خوردن مؤثر بوده است.
۷.

رابطه بین سبک های فرزند پروری ادراک شده با مشکلات تصمیم-گیری شغلی در دانشجویان دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سبک های فرزند پروری ادراک شده تصمیم گیری شغلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۴۸۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های فرزند پروری ادارک شده و مشکلات تصمیم گیری شغلی دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 90-1389 دانشگاه شهید بهشتی بود. با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 375 دانشجو انتخاب ولی به علت ناقص بودن 15 پرسشنامه کنار گذاشته شد و در نهایت 360 پرسشنامه تحلیل شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های تصمیم گیری شغلی گاتی (1996) و سبک های فرزند پروری مایر (1965) استفاده شد. برای تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد با سبک فرزند پروری ادارک شده ی سهل گیر و مقتدر در مقایسه با افراد با سبک فرزند پروری ادارک شده ی مستبد و سهل انگار از مشکلات تصمیم گیری شغلی کمتری بر خوردارند و تفاوت معناداری بین افراد بین سبک فرزند پروری سهل انگار و مستبد وجود ندارد. همچنین متغیر بعد فرزند پروری محبت- طرد را می توان به عنوان پیش بین ترین بعد سبک فرزند پروری در مشکلات تصمیم گیری شغلی قلمداد کرد. نتیجه گیری: شیوه تربیتی حمایتی والدین در میزان مشکلات تصمیم گیری شغلی نقش دارد. فرزندانی که والدین آنها والدین حمایت گری هستند، بیشتر متمایل به شیوه تربیتی مقتدرانه هستند و از مشکلات تصمیم گیری شغلی کمتری رنج می برند.
۸.

رابطه خلاقیت مدیران با اثربخشی معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان رباط کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: خلاقیت اثر بخشی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۷۵
هدف اساسی این پژوهش شناسایی رابطه خلاقیت مدیران با اثر بخشی معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان رباط کریم است. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان رباط کریم بودند که در سال 1394-1393 به ترتیب به تعداد 42 نفر مدیر،324 نفرمعلم بودند که 42 نفرمدیر و 176 نفر از معلمان بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه 28 سوالی پارسونز برای اثربخشی معلمان و آزمون 60 سوالی تورنس برای خلاقیت مدیران استفاده شد. اثر بخشی بر اساس مدل پارسونز تدوین شده و چهار مولفه (انطباق، تحقق اهداف، رضایت شغلی ،سلامت سازمانی) می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از یک نوع پرسشنامه که پایایی آن 88/0 و یک آزمون خلاقیت تورنس که پایایی آن 91/0 محاسبه شده بود استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین خلاقیت مدیران با اثربخشی معلمان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. 9درصد از تغییرات نمره اثربخشی معلمان با استفاده از خلاقیت مدیران قابل پیش بینی است. رابطه ی معناداری بین خلاقیت مدیران با انطباق و تحقق اهداف در معلمان وجود دارد. رابطه معناداری بین خلاقیت مدیران با رضایت شغلی و سلامت سازمانی وجود ندارد. نتایج این پژوهش حاکی از ان است که به طور کلی بین خلاقیت مدیران با اثربخشی معلمان رابطه معناداری وجود دارد.
۹.

اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علایم افسردگی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی آموزش دانش آموزان مهارت ها روابط بین فردی علایم افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰۹ تعداد دانلود : ۱۵۳۴
زمینه و هدف: اثربخشی آموزش مهارت های زندگی در کاهش علایم افسردگی در پژوهش های زیادی بررسی شده است. با این وجود مطالعه کافی در ایران انجام نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علایم افسردگی دانش آموزان شهر پیرانشهر انجام شد. مواد و روش ها: از بین دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهر پیرانشهر تعداد 62 دانش آموز، که نمره افسردگی آن ها در آزمون افسردگی کودکان در دامنه (140-96) قرار داشت، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایشی 12 جلسه آموزش مهارت های زندگی را به صورت گروهی دریافت کردند، اما گروه شاهد در این جلسات شرکت نکردند. دو گروه قبل و بعد از مداخله پرسش نامه افسردگی کودکان (CDS یا Children's depression scale) را تکمیل نمودند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علایم افسردگی کلی دانش آموزان مؤثر است و همچنین این آموزش به طور مؤثری مشکلات اجتماعی، اشتغال ذهنی با بیماری خود و مرگ را کاهش داد، اما در کاهش مشکلات عاطفی، احساس گناه و افزایش عزت نفس و خوشی و لذت دانش آموزان اثر معنی داری نداشت. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی به منظور تأمین سلامت روان و کاهش علایم افسردگی مورد تأکید قرار می گیرد.
۱۱.

مقایسه مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان با نشانگان داون سنین دبستان از نظر معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۲.

" تاثیر آموزش خودآموز کلامی بر کاهش نشانه های برانگیختگی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی "(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموز خودآموزی کلامی اختلال نارسایی توجه فزون کنشی برانگیختگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
"به منظـور بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه هـای بـرانگیختگی دانش آمـوزان دارای اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD)، 30 پسـر کلاس سوم و چهارم ابتدایی مبتلا بهADHD، بر مبنای فهرست نشانه مرضی کودک (گدو و اسپرافکین، 1999) و مصاحبه بـالینی منطبق بر ملاکهـای تشخـیصی ADHD در DSM-IV-TR (2000) انتخاب و بر مبنای سن، پایه تحصیلی و هوش (آزمون هوش ریون) همتا شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی در 8 جلسه یکساعته برنامه آموزشی خودآموزی کلامی را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که بین به کارگیری خودآموزی کلامی و کاهش نشانه های برانگیختگی رابطه معناداری (01/0P<) وجود دارد. در مجموع، مداخله آموزشی خودآموزی کلامی موجب کاهش نشانه های برانگیختگی در دانش آموزان مبتلا به ADHD شد. "
۱۳.

تاثیر سطح تحصیلات والدین بر مهارت­های اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۰
" مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطح تحصیلات والدین بر مهارت­های اجتماعی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به نشانگان داون صورت پذیرفت. روش کار: پژوهش حاضر از نوع گذشته نگر بوده و جامعه ی آماری آن را 129 دانش آموز 7 تا 12 ساله مدارس استثنایی شهر تهران مبتلا به نشانگان داون در سال تحصیلی 86-1385 و والدین شان تشکیل دادند. این دانش آموزان به روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای از مناطق آموزش و پرورش استثنایی شمال، جنوب، مرکز، شرق و غرب شهر تهران انتخاب شدند و سپس پرسش نامه در اختیار والدین آن ها قرار گرفت. جهت تحلیل داده­ها از واریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین سطح تحصیلات مادر و میزان مهارت­های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0>P). در حالی که بین سطح تحصیلات پدر و مهارت­های اجتماعی این دانش آموزان تفاوت معنی داری مشاهده نشد (06/0=P). هم چنین بین سطح تحصیلات والدین و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون با مقدار احتمال 52/0=P برای مادران و با مقدار احتمال 46/0=P برای پدران تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: از یافته­های به دست آمده می­توان نتیجه­گیری کرد که بین سطح تحصیلات مادران و میزان مهارت­های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون رابطه ی مستقیم و مثبتی وجود دارد. "
۱۴.

تأثیر موسیقی و حرکات موزون بر دامنه توجه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دانش آموز موسیقی توجه کم توان ذهنی حرکات موزون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵۲
" هدف: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر موسیقی و حرکات موزون بر دامنه توجه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی صورت گرفت. روش بررسی: در این پژوهش که از نوع مطالعات تجربی- مداخله ای بوده و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد، 26 دانش آموز دختر کم توان ذهنی از پایه های چهارم و پنجم مرکز آموزش استثنایی دانش شهر ری (سال تحصیلی 86-1385) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مساوی تخصیص یافتند و سپس با انتساب تصادفی، مداخله فعالیت های موسیقایی (شامل موسیقی و اجرای حرکات موزون) در گروه آزمون به مدت 15 هفته و هر هفته دو جلسه اجرا گردید. در این مدت گروه کنترل تحت این تمرینات قرار نداشته و فقط برنامه درسی معمولی را دریافت نمودند. برای هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخلات، خرده آزمون تیک زنی از آزمون کتلر- لارنت – تیریو (KLT) به منظور سنجش دامنه توجه اجرا شد. به دلیل کم بودن تعداد آزمودنی ها در هر گروه، از آزمون های ناپارامتری یعنی از آزمون رتبه ای علامت دار ویلکاکسون برای مقایسه تفاوت میانگین ها در یک گروه و آزمون یو من ویتنی برای مقایسه میانگین ها در دو گروه استفاده شد. یافته ها: بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون توجه در گروه آزمون، تفاوت معنی دار وجود داشت(001/0P<)، ولی در گروه کنترل این تفاوت، معنی دار نبود(367/0=P). همچنین میانگین نمرات توجه دو گروه کنترل و آزمون پس از مداخله تفاوت معنی دار داشته و عملکرد گروه آزمون بهتر بود(002/0=P). در حالی که بین میانگین نمرات دو گروه قبل از مداخله تفاوت معنی داری وجود نداشت(520/0=P). نتیجه گیری: با استناد به داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت، با اجرای فعالیت های موسیقایی، دامنه توجه دانش آموزان کم توان ذهنی بهبود می یابد. البته لازم به توضیح است که با توجه به نوع نمونه گیری، امکان تعمیم نتایج این تحقیق کاهش می یابد. "
۱۵.

مقایسه سازگاری اجتماعی مادران با و بدون فرزند دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خانواده عقب مانده ذهنی سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۱۷۸
" چکیده مقدمه: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه این بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تاثیر منفی دارد یا نه ؟ روش: این پژوهش یک مطالعه مورد-شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه‌های این تحقیق شامل 80 نفر، (40 مادر دارای فرزند عقب مانده ذهنی) و (40 مادر دارای فرزند عادی که در مدارس راهنمایی مشغول به تحصیل بودند) است. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی‌کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می‌کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0 p < ). آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات،‌ طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می‌رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری داشتند. "
۱۶.

مقایسه میزان تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان و افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سالمند درد تاثیر ابعاد زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۵
هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان مبتلا به درد مزمن بود.روش بررسی: 585 نفر از افراد مبتلا به درد مزمن در ناحیه پاها، کمر، دستها، گردن و شانه در این پژوهش شرکت داشتند. این افراد شامل دو گروه بودند: 1) افراد سالمند در سن 60 سالگی و یا بالاتر (77= n ) 2) افراد در سنین کمتر از 60 سالگی (508= n ). ابزاری که به منظوربررسی ابعاد چند گانه درد مزمن تهیه شده پرسشنامه چند بعدی درد وست‌هاون –ییل WHYMPI است.یافته ها: دو گروه در سه مقیاس از ابعاد مهم تجربه درد تفاوت معنی داری با هم دارند. این سه مقیاس عبارتند از: تداخل درد در زندگی روزانه، حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی و شدت درد. افراد سالمند بطور معنی داری درد شدیدتری را تجربه می کنند و این موضوع باعث تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. و در نهایت نتایج نشان داد دو گروه در سه مقیاس از مقایسهای ارزیابی و گزارش بیمار از فعالیت‌های متداول و معمولی زندگی تفاوت معنی داری با هم داشتند. این سه مقیاس عبارتند از: فعالیت‌های دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی.نتیجه گیری: شدت درد بیشتر در گروه سالمندان موجب تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و میزان حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. از طرف دیگر به نظر می رسد درد مزمن فعالیت‌های دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی سالمندان مبتلا به درد مزمن را بیشتر از بیماران عادی مبتلا به درد مزمن تحت تأثیر قرار می دهد. لذا در مراقبت از سالمندان مبتلا به درد مزمن باید بیشتر از افراد و بیماران عادی مبتلا به درد مزمن به فکر فعالیتهای عمومی، اجتماعی و بیرون خانه آنها بود.
۱۷.

مقایسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران دختران عادی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خانواده مادر سازگاری اجتماعی دختران عقب مانده ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۷
"هدف: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تأثیر منفی دارد یا نه؟ روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه های این تحقیق شامل 80 نفر، 40 مادر دارای فرزند دختر عقب مانده ذهنی با انتخاب تصادفی از مدارس استثنایی و 40 مادر دارای فرزند دختر عادی با انتخاب تصادفی از بین مادرانی که با گروه مورد همتاسازی شده بودند، می باشد. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط معنی داری وجود ندارد . نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. "
۱۸.

رابطه سبک های دلبستگی و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمال گرایی نظریه دلبستگی سبک های دلبستگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره بزرگسالی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
تعداد بازدید : ۵۱۶۲ تعداد دانلود : ۲۵۸۶
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و کمال گرایی بود. یکصد و هفتاد دانشجوی دانشگاه تهران (97 دختر، 73 پسر) با پرکردن مقیاس دلبستگی بزرگسال و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی در این پژوهش شرکت کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون t، ضرایب همبستگی، و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی و کمال گرایی مثبت و منفی رابطه معنادار وجود دارد. سبک دلبستگی ایمن با کمال گرایی مثبت همبستگی مثبت و با کمال گرایی منفی همبستگی منفی دارد. سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی، دوسوگرا) با کمال گرایی مثبت همبستگی منفی و با کمال گرایی منفی همبستگی مثبت داشتند. تحلیل آماری داده ها نشان داد که این همبستگی ها برای سبک دلبستگی ایمن فقط نسبت به کمال گرایی مثبت و برای سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا فقط نسبت به کمال گرایی منفی توان پیش بینی دارند. سبک دلبستگی از طریق «مدل های درونکاری»، مکانیسم «تنظیم عواطف» و «جبران ناایمنی» با استفاده از مکانیسم های «سرکوبی»، «انکار» و «آرمانی سازی»، کیفیت کمال گرایی را مشخص می کند.
۲۰.

بررسی مشکلات رفتاری نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مشکلات اجتماعی مشکلات رفتاری نوجوانان دختر مشکلات روانشناختی مشکلات تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۹۶ تعداد دانلود : ۳۴۱۲
" چکیده مقاله: مقدمه: از آنجا که دوره نوجوانی با تحولات فراوانی در زمینه‌های زیست‌شناختی، روانشناختی و اجتماعی همراه می‌باشد و هر یک از این تغییرات می‌تواند یک عامل بحران‌زا برای نوجوان محسوب گردد و در مواردی موجب بروز مشکلات رفتاری برای آنها ‌شود، بررسی و تفحص پیرامون این تحولات و مشکلات حائز اهمیت بسیاری می‌باشد، بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین میزان مشکلات دختران نوجوان در رابطه با والدین، امورتحصیلی، همسالان، مسائل شخصی، و اجتماعی می‌باشد. روش: 1879 دختر نوجوان 21-11 ساله که از 10 استان کشور با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شده بودند، در پژوهش شرکت کردند.ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه شخصیتی نوجوانان آیزنک بود. داده‌های بدست آمده با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافته‌‌‌های حاصل از پژوهش نشان داد که مسایل و مشکلات دختران به ترتیب عبارت هستند از مشکلات با همسالان، مشکلات شخصی، مشکلات تحصیلی، مشکلات اجتماعی، و مشکلات والدینی. همچنین رابطه‌ معنادار میان مشکلات دختران با سن و تحصیلات والدین، مشاهده شد. نتیجه گیری : با توجه به اهمیت آشنایی دختران نوجوان با مسایل و مشکلات دوره‌ نوجوانی و همچنین نحوه‌ مقابله با مسائل و مشکلاتشان، ضرورت دارد برنامه‌ریزی‌های بهداشت روانی متناسب با مسائل و مشکلات دختران و شرایط سنی و تحصیلی آنها تدوین شود. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان