پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نشخوار فکری و دشواری تنظیم هیجان با رفتارهای خود آسیب رسان دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 224400 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 380 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه آسیب به خود سانسون، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر و مقیاس پاسخ های نشخواری نالن- هوکسما و مارو استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد، بین ابعاد دشواری تنظیم هیجان ازجمله عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی با رفتارهای خود آسیب رسان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین بین نشخوار فکری و رفتارهای خود آسیب رسان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. رگرسیون پیش بینی رفتارهای خود آسیب رسان بر اساس نشخوار فکری و دشواری تنظیم هیجان معنی دار است. از بین ابعاد دشواری تنظیم هیجان، عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در کنترل تکانه و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی به طور مثبت و معناداری رفتارهای خود آسیب رسان را پیش بینی می کنند. همچنین، نشخوار فکری به طور مثبت و معناداری رفتارهای خود آسیب رسان را پیش بینی می کند.