آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

آموزش دارای سه رکن عمده است: استاد (معلم)، کتاب و دانشجو. در این سه مورد زیاد سخن گفته شده؛ ولی هر چه گفته و نوشته شود باز به قول معروف «از هر زبان که می شنوی نامکرّر است». استاد است که دانشجو را پرورش می دهد؛ هم درس می دهد و هم تربیت می کند و راه برخورد با مسائل را نشان می دهد. در واقع علم، پیشرفت را عهده دار است و تربیت، برون رفت را و این هر دو وظیفه مهم کار استاد و معلم است. دنیای امروز به دنبال پیشرفت است، ولی این پیشرفت سریع و به اعتباری جنون آسا مشکلاتی را به وجود می آورد که باید از آن بیرون رفت و تربیت و تجربیات تربیتی است که راه خروخ از گرفتاری ها را نشان می دهد که از آن به شدت غفلت می شود. غول فناوری همه چیز را عوض کرده و دنیای دیجیتال سبک زندگی جدیدی به وجود آورده که همه را از خُرد و کلان درگیر کرده است. اینکه روانشناسی رونق می گیرد، یا اخلاق دوباره مطرح می شود به خاطر ناهنجاری های به وجود آمده از این پیشرفت های سریع علم و فناوری یک جانبه است. اگر زمینه مستعد باشد دانشجو استعدادهای خود را بروز می دهد و اگر زمینه مساعد نباشد به خاطر نظام بدِ آموزشی همانی را انجام می دهد که جامعه از او می خواهد. دانش آموختن برای آن کسی که علاقه مند است هم شیرین است و هم دشوار. برای تحصیل آن باید زحمت کشید. جمع آوری اطلاعات بدون شناخت منبع و مأخذ و بدون داشتن تحلیل و نقد، دانش آموختن نیست بلکه محفوظاتی است که به سرعت از دست می رود و با محفوظات دیگر جایگزین می شود. به عنوان نمونه بسیار شده است در وب سایت ها در مورد خاصیت بعضی غذاها، میوه ها، یا داروها نظرات متفاوتی ابراز می شود که خواننده را گیج و متحیر می کند. بحث و بررسی و دقت در آن، زمان می برد و فرصت کافی و تلاش می خواهد. به قول شاعر گرانقدر: دلا گر کنج عزلت ها نمی شد به رویت گنج دانش وا نمی شد نمی جستی نشان از گنج پنهان گرت در کنج عزلت ها نمی شد اگر آس ان بود پیش ه علم در عالم ج اهلی پیدا نمی شد اما رکن سوم کتاب است. کتاب منشور آموزش است. بدون آن هر چند استاد سعی، و یا دانشجو تلاش کند گوئی جائی که باید به آن تمسک جست و یا استناد کرد خالی است، و کارکردنِ بدون دستورالعمل است. از این رو نقش کتاب دقیق و صحیح در جلوگیری از بروز خطا در انجام امور بسیار مهم است. اصلاً یک معنای کتاب قانون و قانونمندی است و خودِ کتاب فیزیکی هم به این اعتبار کتاب نامیده شده که در آن اصول و قوانین هر علمی مندرج است و یار استاد و یاور دانشجو است. بدیهی است پیوستگی و همگامی سه عنصر استاد، کتاب و دانشجو در تدوینِ کتاب خوب مؤثر است. استاد فرهیخته و تلاشگر با مطالعه عمیق خود دارای ایده های نو می شود و پرسش های بجای دانشجو نحوه نگارش را به استاد می آموزاند و کتاب در سطوح مختلف بنیادی، کاربردی و عملیاتی نوشته می شود تا مشکلات بر طبق موازین و اصول حل شود. اینکه نگارش کتاب به گونه ای باشد که دانشجو را به تفکر وادارد و از حافظه محوری دور و به مهارت تشویق کند، علاوه بر موارد فوق الذکر به ماهیت رشته و تعریف آن بر می گردد. در علم اطلاعات و دانش شناسی مسئله تعریف به شدت مطرح و مورد مناقشه است و شاید در مواردی شدیدتر از سایر رشته ها باشد. در این بین، نقد و حتی بررسی کتاب در جامعه علمی و دانشگاهی ما بسیار کم رنگ و کم طرفدار است. همه می خواهند بنویسند ولی دوست ندارند کارشان مورد نقد قرار گیرد. مناسبات انسانی و رودربایستی های صنفی این اجازه را به ناقدان نمی دهد و مراکز تصمیم گیری هم آن قدر در مسائل اجرائی و تفسیر قوانین دست و پاگیر غرق اند که وقتی برای این کار ندارند. در هر حال، بررسی چند و چون کتاب ها و نقد آنها از مواردی است که باید به آن اهتمام فراوان داشت. با آنکه رشته علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری و اطلاع رسانی سابق) به لحاظ قدمت از بسیاری از رشته ها قدیمی تر است اما به دلائلی کار نقد و بررسی کتاب ها در آن به تأخیر افتاده است و این بدین علت است که گاه سیطره فناوری آن قدر ذهن عده ای را مشغول می کند که توهّم ایجاد می شود که نکند این رشته هم ماهیت فنی دارد. در حالی که فناوری ابزاری است که در خدمت همه رشته ها است. آیا در پزشکی از فناوری کم استفاده می شود؟ و آیا ما مجازیم که پزشکی را رشته ای فنی بنامیم؟ درهرحال در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شورای بررسی متون، نقد و بررسی کتاب های این رشته یک دو سالی است که شروع شده است و در این مدت ماهی یک جلسه داشته است و بیش از 50 جلد کتاب مورد بررسی قرارگرفته و بیش از 15 مقاله علمی پژوهشی از آن بیرون آمده است. در این جلسات کتاب های درسی و احیاناً کمک درسی مورد نقد و

تبلیغات