روان سازه های ناسازگار اولیه باورهایی هستند که افراد دربارۀ خود، دیگران و محیط دارند و به طور معمول از ارضا نشدن نیاز های اولیه و به خصوص نیاز های عاطفی در دوران کودکی سرچشمه می گیرند. روان سازه های ناسازگار اولیه از عوامل تعیین کنندۀ کیفیت زندگی می باشد، اما نحوه اثر عامل جنسیت و تأهل در این رابطه شناخته نشده اند. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندۀ جنسیت و تأهل در رابطۀ بین روان سازه های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری جمعیت عمومی شهر شیراز بود. 391 نفر(209 زن و 182 مرد) که به روش نمونه گیری در دسترس گزینش شدند، پرسشنامه های روان سازه های یانگ و براون (1999) و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانۀ سلسه مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که جنسیت تنها در رابطۀ حوزۀ خود پیروی و عملکرد مختل شده (05/0> P ) و تأهل تنها در رابطۀ حوزۀ دیگرجهت مندی با کیفیت زندگی (01/0> P ) نقش تعدیل کننده داشت. براساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت عوامل مختلفی از جمله روان سازه ها، جنسیت و تاهل بر کیفیت زندگی اثر می گذارند.