مقالات
حوزه های تخصصی:
از آنجا که بنی امیه در میان مردم وجهه دینی نداشتند و حکومت آنها از مشروعیت دینی و سیاسی لازم برخوردار نبود، در به دست آوردن این مشروعیت در میان مردم، تلاش بسیاری کردند. شاعران و جاعلان حدیث و اخبار را در شام گرد آوردند و با دادن عطایای فراوان، از آنها سوءاستفاده تبلیغاتی کردند. از جمله این شاعران اخطل، شاعر نصرانی بود که در ستایش حاکمان اموی نهایت اغراق را به کار گرفت و آنها را بهترین قریش و سزاوارترین مردم در خلافت معرفی کرد. این شاعر نصرانی به رغم اختلافاتی که از لحاظ اعتقادی با خلیفه مسلمان داشت، تصویری اسلامی از او با زبان شعر که مورد اقبال مردم بود، ترسیم کرد. این پژوهش به این پرسش های اساسی پاسخ می دهد: امویان چگونه از ادبیات و شعر سیاسی در مشروعیت بخشی به حاکمیت بهره بردند؟ شعر اخطل چگونه در مسیر تأمین خواست دولت بنی امیه قرار گرفت و از چه مفاهیم و ابزارهایی استفاده کرد؟ یافته های این پژوهش تحلیلی-انتقادی نشان می دهد که اخطل با بهره گیری از مضامین گوناگون شعری تلاش کرد حکومت امویان را امری مشروع، الهی و موهبتی آسمانی معرفی کند. این شاعر از تعبیرها و مضمون هایی استفاده می کرد که توجیه کننده اهداف سیاسی امویان است. ترویج تفکر موروثی بودن خلافت، قدسیت بخشی، استفاده از القاب و عناوین مذهبی و تبلیغ اصالت و نجابت اشرافی بنی امیه از جمله رویکردهای شاعر در مشروعیت نمایی حکومت امویان است.
بررسی اندیشه های حکمروایی در حکومت آل بویه بر اساس نام گذاری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ی آل بویه در بازتعریف سنت های حکمروایی در تاریخ ایران دوره ی اسلامی، نقشی مهم دارد؛ این امر را پژوهشگران از وجوه مختلف بررسی کرده اند. پژوهش حاضر معطوف به بررسی در حوزه ی فرهنگی و متکی بر شناسایی ارتباط اندیشه های حکمروایی این خاندان با دیگر رفتار های فرهنگی آنان است. قلمرو فرهنگی مورد مطالعه نیز نام گذاری فرزندانشان است. این بررسی با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و کمّی انجام شده است. دستاورد تحقیق نشان داد که نام گذاری فرزندان این خاندان، تابعی از اندیشه های فرهنگی - سیاسی و حکمروایی آنان است. این اندیشه متکی بر تعمیق پیوند فرهنگی میان سنت های ایرانی و فرهنگ اسلامی و نیز با تکیه بر علایق شیعی بود که در نام گذاری آنان نیز قابل مشاهده است. رفتار آل بویه در نام گذاری فرزندانشان بر چهار رکن «فرهنگ ایرانی»، «فرهنگ اسلامی»، «علایق شیعی» و نیز «توجه به پاسداشت پیشینه ی خاندانی» استوار بود.
تأثیر سیاست های دولت پهلوی بر نهادینه نشدن فرهنگ مشارکت عمومی در عرصه حفاظت محیط زیست (1321- 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت دولت در اجرای سیاست های محیط زیستی، مشارکت عمومی فعال و مؤثر مردم است. به همین جهت در این پژوهش، با تحلیل سیاست های محیط زیستی دولت ایران به خصوص تحلیل قوانین موضوعه محیط زیستی و نگاهی به رویکرد برنامه های عمرانی پنج گانه پیش از انقلاب 1357، به سهم دولت و تأثیر سیاست هایش بر کاهش مشارکت عمومی و فقر فرهنگ مشارکت در امر حفاظت محیط زیست پرداخته می شود. براساس فرضیه این پژوهش، دولت پهلوی به دلیل تلاش برای استفاده از توان قضایی، تقنینی و نظام اداری در حال گسترش خود، درصدد انجام تمام امور مربوط به حفاظت محیط زیست بود و همین امر مانع حضور مردم در حفاظت محیط زیست می شد. بنابراین در پاسخ به این سؤال که دولت پهلوی چه نقشی در عدم مشارکت عمومی فعال در حفاظت محیط زیست داشته است، نشان خواهیم داد که در ایران به دلیل سیطره دولت استبدادی و تمامیت خواه، غلبه مدل نهادی سیاست گذاری و رویکرد دستوری برنامه ریزی توسعه با استفاده از قانون گذاری های متکی بر راهکارهای انتظامی- انضباطی، عرصه برای حضور فعال مردم در حفاظت از محیط زیست هر روز تنگ تر می شد و همین عوامل از تبدیل مسائل محیط زیستی به مسئله ای اجتماعی آن گونه که در غرب رخ نمود، جلوگیری کردند.
تبار رمانتیکی گفتمان ملت گرایی دوره پهلوی اول و آموزش هویت ملی در کتاب های درسی دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت رضاشاه به مثابه یک دولت مطلقه مدرن، گفتمان ملت گرایی اقتدارگرای رمانتیک را که ریشه در اندیشه متفکران آلمانی چون فیخته و هِردر داشت، به عنوان پارادایم خویش برای بنانهادن هویت ملی ایرانی برگزید. این گفتمان بر «سجایای ملی» پای می فشرد و با تکیه بر «رمانتیسیسم» ملت را پدیده ای ازلی می انگاشت و تاریخ ملی، ذات هویت ملی محسوب می شد. به همین جهت، حاکمیت پهلوی اول در جهت ایجاد زیرساخت های فکری جامعه در جهت فرارویاندن هویت ملی مورد نظر خویش، بر آموزش تاریخ ملی بیش از گذشته متمرکز شد تا بدین شکل بر هویت یکپارچه تمام ایرانیان بیش از پیش تأکید شود. در این میان آموزش تاریخ ملی به کودکان، امکان دستیابی هرچه بهتر و سریع تر به این هدف را فراهم می کرد. در این مقاله پرسش اصلی این است که حاکمیت رضاشاه چگونه از طریق آموزش تاریخ به کودکان، مفهوم هویت ملی ایرانی را نهادینه کرد. در پاسخ به این پرسش، فرضیه اصلی این پژوهش این است که دولت مطلقه مدرن کوشید با تکیه بر ملت گرایی اقتدارگرای رمانتیک و کاربست آن در خوانش تاریخ ملی در کتاب های درسی دوره دبستان، مفهوم هویت ملی ایرانی را در میان نسل جدید ملت ایران نهادینه کند.
نشاط اجتماعی اقتصادی در سیره نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشاط اجتماعی- اقتصادی در عصر نبوی موجب پیشرفت جامعه شد و پتانسیل حل مسائل اجتماعی- اقتصادی را ایجاد کرد. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی عوامل تقویت کننده نشاط اجتماعی- اقتصادی (فرضیه یابی) در دوره نبوی است. پارادایم یا مدل این پژوهش، برگرفته از رویکرد روشی استراوس و کوربین تحت عنوان نظریه بازکاوی است. بدین ترتیب، این مقاله بر مبنای تعریف پدیده نشاط اجتماعی، به بررسی عوامل بلاواسطه (شرایط علی)، عوامل باواسطه (شرایط زمینه ای و میانجی) و راهبردها و پیامدهای آن در عصر نبوی می پردازد. هم چنین، با استفاده از قرآن، روایات و منابع معتبر تاریخی، از طریق نمونه گیری نظری و تعیین حجم براساس اشباع نظری، تحلیل مقایسه ای شده است. فرضیه اصلی این است که نگرش و انگیزش مردمی مبتنی بر تکافل اقتصادی تجربه شده تحت مدیریت عقلانی- ارزشی پیامبر (ص) در حوزه های اقتصادی، از طریق پراکنش نهادهای مردمی (مساجد و یاریگری اقتصادی) بر کنش اجتماعی مبتنی بر نشاط اجتماعی- اقتصادی تأثیر داشته است.
تجربه سیمین دانشور از جهان مدرن؛ بررسی جامعه شناختی نامه های سفر به آمریکا (1331-1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی تجربه ی واقعیت های اجتماعی توسط متفکران و نویسندگان به دلیل تأثیرات الهام بخش در آثار و درنتیجه بر اذهان و کنش مخاطبان از حیطه های قابل تأمل مطالعات فرهنگی است. این دست بررسی ها درخصوص زنان در ایران کمتر موضوعیت داشته و نتوانسته به عنوان موضوعی میان رشته ای، رهاوردهای پژوهشی خود را در قالب دانش علمی به بوته نقد و نظر بگذارد و ضمن ایجاد انباشتگی دانش بومی درباره زنان، زمینه های مطالعاتی جدیدی بگشاید. این مقاله با دستمایه قراردادن مؤلفه های مدرنیته از منظر جامعه شناسی، به مطالعه تجربه سیمین دانشور در مقام نویسنده ای اندیشمند و استاد دانشگاه، از زندگی در جهان غرب می پردازد. بدین منظور پس از برشمردن ویژگی های جامعه شناختی مدرنیته از مباحث نظری به ویژه گیدنز، نامه های انتشاریافته دانشور به همسرش، آل احمد، از سفر به آمریکا به شیوه تحلیل محتوای کیفی بررسی می شود. یافته ها نشان می دهد نامه ها هم گویای مؤلفه های مادی مدرنیته اعم از ابزارها و اماکن فرهنگی، اجتماعی، ارتباطی و به طور خاص شهرنشینی و هم حاوی مؤلفه های غیرمادی و به ویژه فرهنگی شامل ارزش های انسان گرایی، فردگرایی، برابرگرایی، علم گرایی و پیشرفت باوری است. یافته های پژوهش در امتزاج این دو مقوله بندی اصلی است که دانشور با نگاهی نقادانه، جامعه ی مدرن را کاوش و ارزیابی می کند و به معرفی ابعادی چون سرمایه داری، جامعه ی مصرفی، صنعت گرایی و عشق می پردازد. همچنین باید گفت رویکرد زنانه ی او در کشاندن حاشیه به متن و توجه به جزئیات در افشای ماهیت امپریالیستی غرب و ارائه روایتی پسااستعمارگرایانه بارز است.