مطالب مرتبط با کلیدواژه

سرمایه داری تجاری


۱.

نقش تحولات اقتصادی و اجتماعی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1376-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرمان گرایی اقتصاد سیاسی سرمایه داری تجاری سرمایه داری صنعتی فن سالاران نظریه ام القراء نهادگرایی واقع گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۴۸
درک ماهیت و تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بدون مطالعه صورتبندی و تعامل نیروهای اجتماعی امکان پذیر نیست. سال 1368 هم به لحاظ تحولات اقتصادی و اجتماعی و هم به لحاظ کیفیت سیاست خارجی نقط? عطف به شمار می آید. در این دوره، رشد شاخصهای صنعتی به خصوص صنایع سنگین در بخش دولتی و خصوصی قابل توجه بود. خدمات و بازرگانی به شکل جدید و در قالب بازار سنتی همگام با صنعت رشد یافت. نقش فن سالاران تقویت شد و طبقه متوسط جدید شکل مشخص تر گرفت. سوال اصلی این مقاله چگونگی تاثیر نیروهای اجتماعی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه نویسندگان این است که گر چه تقویت سرمایه داری تجاری و صنعتی سبب تعدیل سیاست خارجی شد، ولی تقویت سرمایه داری تجاری وابسته، سرمایه داری سنتی، روحانیون و همچنین فشار طبقات پایین در اثر نبود اصلاحات ساختاری، موجب تغییرهای آشکار در سیاست خارجی ایران شد.
۲.

مقایسه عملکرد نیروهای بازار در روند صنعتی شدن غرب و ایران (بررسی دوران صفویه تا اواخر پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیروهای بازار سرمایه داری تجاری بورژوازی اقتصاد سوداگری ایران و غرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۹
در اواخر قرون وسطی به دنبال تحولات اقتصادی- اجتماعی، اروپا با گذار از مراحل مختلف وارد عصر انقلاب صنعتی شد؛ بدین صورت که با عبور از اقتصاد معیشتی و شکل گیری سرمایه داری تجاری، انباشت ثروت صورت گرفت و با به کارگیری این سرمایه توسط بخش میانی بورژوازی در حوزه صنعت و تولید، اروپا وارد عصر صنعتی شد. در حالیکه در ایران با به قدرت رسیدن صفویان، بازار در وجه اقتصادی و جغرافیایی سامان نو گرفت و با توسعه شبکه های اقتصادی بازار، شرایط برای شکل گیری بورژوازی تجاری فراهم شد. اما با وجود انباشت سرمایه توسط نیروهای بازار، این نیرو بر خلاف بورژوازی در غرب نیروی صنعتی نشد و خصلت تجاری خود را حفظ کرد. لذا این سوال مطرح می شود که در مقایسه با نقش موثر نیروهای بازار و بورژوازی در روند صنعتی شدن در اروپا و غرب چه عواملی موجب گردید نیروهای بازار در ایران وارد مرحله صنعتی نشوند. در این مقاله از روش جامعه شناسی تاریخی- تطبیقی به مثابه روش استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد غلبه روحیه سوداگرایانه بر نیروهای بازار و تداوم این غلبه بر کنش اقتصادی در ایران باعث شد نیروهای بازار تمایلی به سرمایه گذاری در صنعت و حوزه های تولیدی نداشته باشند._x000D_ In the late Middle Ages, following socio-economic developments, Europe entered the era of the Industrial Revolution through various stages; Thus, with the passage of the subsistence economy and the formation of commercial capitalism, wealth was accumulated, and with the use of this capital by the middle section of the bourgeoisie in the field of industry and production, Europe entered the industrial age. While in Iran, with the rise of the Safavids to power, the Bazar was reorganized economically and geographically, and with the development of Bazar economic networks, conditions were provided for the formation of a commercial bourgeoisie. But despite the accumulation of capital by Bazar forces, this force, unlike the bourgeoisie in the West, did not become an industrial force and retained its commercial character. Therefore, the question arises that in comparison with the effective role of Bazar forces and the bourgeoisie in the process of industrialization in Europe and the West, what factors prevented Bazar forces in Iran from entering the industrial stage. In this article, the method of historical-comparative sociology has been used as a method. Findings show that the dominance of speculative spirit over Bazar forces and the continuation of this dominance over economic action in Iran made Bazar forces reluctant to invest in industry and production areas.
۳.

خوانش نظری از پیوندهای تاریخی نظام سرمایه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فئودالیسم سرمایه داری تجاری سرمایه داری مالی انباشت سرمایه امپریالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۶۵
تاریخ عصر جدید اروپا دورانی است که جهان و حیات انسانی با پدیده ای مواجه می شود که پس از آن نه تنها مسیر تاریخ اروپا بلکه مسیرهای تاریخی و متفاوت کل جهان را تغییر داد. زوال تدریجی مناسبات فئودالی و برآمدن منطق مناسبات سرمایه داری چهره سیاسی-اجتماعی اروپا را بگونه ای تغییر داد که تمام قالب ها و چارچوب های پیشین آن درهم شکست و بر ویرانه های آن جهانی خلق شد که همه چیز و حتی خود ماهیت انسان شکل کالا به خود گرفت. از نظر تاریخی رشد مناسبات سرمایه داری در اروپای غربی از دوران قرون وسطی و از متن مناسبات اقتصاد کشاورزی آغاز شد ولی از اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم که تولید ماشینی آغاز می شود، کارخانجات مجهز به ماشین و تکنیک صنعتی جای مانوفاکتورها و کارگاه های دستی را می گیرد. در امرکشاورزی نیز سازمان های بزرگ سرمایه داری تأسیس می شود که در آن کارگر وکشاورز مزد بگیر همراه با ماشین آلات کشاورزی کار می کنند. این مهم بصورت ناگهانی و تک مرحله ای انجام نپذیرفت زیرا آنچه که تحت عنوان تحول در نظام سرمایه داری شناخته می شود از نظر توالی زمانی بیش از سه قرن از تاریخ اروپا را در بر می گیرد. منشاء آغازین این تحول اروپای قرن شانزدهم بود که ساختارهای سرمایه داری در این دوران ابتدا درحالت سرمایه داری تجاری رشد یافت و پس از آن نیز حدود دو قرن ساختارهای اقتصادی_اجتماعی اروپا را تحت تأثیر خود قرار داد (سده های 17 و 18 میلادی) سپس با آغاز قرن نوزدهم میلادی بود که سرمایه داری مالی به تدریج شکل گرفت. از اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم که عصر امپریالیسم آغاز می شود، نظام سرمایه در بالاترین مرحله تکامل تاریخی خود قرار می گیرد. براین اساس چارچوب نظری تحقیق حاضر بر بنیاد این نگرش تکاملی استوار که مجموعه رویدادها و حوادث تاریخی این دوران به مثابه دیالکتیک تحول در مبانی نظام سرمایه داری می باشد. بنابراین دگرگونی هر رویداد اثرگذار تاریخی در این عصر پیش زمینه ای است بر تکامل ساختاری نظام سرمایه . این فرضیه تکاملی دگرگونی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی از تاریخ اروپا را در بطن خود همراه دارد که نوشتار حاضر در تلاش است رابطه آن ها را در دوران مورد نظر با یکدیگر مشخص سازد.