مطالب مرتبط با کلیدواژه

عشق


۶۴۱.

نقش حبّ در قوس صعودی از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق حب الهی قوس صعود قوس نزول ابن عربی انسان کامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
ثمره حب حق در شناخته شدنش بعد از تعین پذیری و کثرت در قوس نزول، در حرکت از کثرت به وحدت ، در قوس صعود برای بازگشت به حق است. در قوس صعود نقش باطنی را حبّ و نقش ظاهری را شناخت و معرفت مخلوق ایفامی-نماید. درواقع قوس صعود را حق با حبّش در باطن مخلوق می پیماید. کمال جذبه های خلقت در قوس نزول، خلق جوهره انسان کامل است و کمال عینی آن جذبه و ظهور آن جوهره در قوس صعود، انسان کامل است.مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف پاسخ به این سوال است که ازدیدگاه ابن عربی چگونه حبّ الهی می تواند در هرمرتبه عامل اصلی رسیدن به مرتبه فناء فی الله وبقاء بالله باشد، ارتباط حبّ حق به شناخته شدن در قوس نزول و غایت حبّ الهی در قوس صعود را بررسی می نماید. در نهایت به این نتیجه می رسد که در سایه حبّ می توان غایت قوس نزول وغایت قوس صعود را تنها در انسان کامل و به واسطه او محقق دانست. عشق وحبّ حق تعالی به ظهور انسان کامل به عنوان تجلی تامّ و اتمّ اسماء و صفاتش نیز غایت حرکت حبّی در قوس نزول است، همچنان که اتحاد و فنای در حق که تنهاطریقش حبّ حقیقی انسان کامل است، به عنوان غایت این حرکت درسیرصعودی بیان شده است. لذا عشق هم طریق و هم غایت دو قوس نزول و صعود است.
۶۴۲.

تقابل عشق و عقل در اشعار سعدی و مثنوی مولوی از منظر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان مولانا عشق سعدی عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۹۷
یکی از بن مایه های فکری در تاریخ ادبیات فارسی تقابل عقل و عشق بوده که اغلب بین عرفان و فلاسفه این جدال مشهود است .نظر به اینکه مباحث مربوط به عشق و عقل در بین شعرا و نویسندگان ادیب از مباحث بنیادین می باشند سعی بر آن شده در این تحقیق به تقابل عقل و عشق با نگاه تطبیقی و بررسی وجوه تضاد و تشابه این قضیه در فکر و اندیشه دو شاعر بزرگ زبان فارسی-مولانا و سعدی- پرداخته شود. نشان دادن اندیشه عرفانی و نگاه عرفانی به مبحث مورد بحث در آثار این دو شاعر هدف اصلی نگارنده این تحقیق است. به هر روی دو ساحت بنیادین عقل و عشق و اختلاف نظر عرفا و فلاسفه بر فکر و اندیشه بسیاری ازشعراء در زبان فارسی تأثیر گذاشته است که نگاه مولانا و سعدی دراین مورد قابل مطالعه و تأمل است. این نتیجه کلی که عقل از نظر هر دو شاعر پسندیده ولی در مفابل عشق محلی از اعراب ندارد پاسخ به این سؤال که کدام یک از بزرگان مورد مطالعه در مباحث محوری موضوع، یعنی عقل و عشق به درجه کمال رسیده اند از دیگر مواردی است که نگارنده را بر آن داشته به این تحقیق بپردازد.
۶۴۳.

بررسی تطبیقی برهان فطرت در اثبات وجود خداوند از دیدگاه دکارت و حکیم شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان فطرت دکارت شاه‌آبادی تطبیق عقل عشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۸۰
بحث از فطرت و مقتضیات آن به عنوان ویژگی مشترک میان همه انسان ها از اهمیت به خصوصی برخوردار است. اثبات وجود خداوند بر مبنای فطرت همواره یکی از دغدغه های چالش برانگیز اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. تحقیق پیش رو به بازشناسایی نقش فطرت در اثبات وجود خداوند بر اساس نظام فکری دکارت و شاه آبادی با روش تحلیلی- تطبیقی پرداخته است. با بررسی نظام فکری هر دو اندیشمند، نوعی قرابت میان بیانات ایشان مشاهده می گردد که امکان بررسی تطبیقی را فراهم می سازد. در این راستا پس از بیان وجوه اشتراک و افتراق نظرات هر دو اندیشمند، به تطبیق دو دیدگاه پرداخته شده است که برخی از یافته ها و نتایج آن بدین شرح است: اعتقاد به معارف فطری، دوگانه انگاری حقیقت انسان، صحه بر تفاوت میان فطرت و طبیعت ازجمله وجوه اشتراک و داعیه جدایی عقل و ایمان، اختلاف در مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی، از اهم وجوه افتراق نظرات این دو اندیشمند می باشد. با تطبیق وجوه اشتراک و افتراق، می توان گفت در نظر دکارت فطریات اموری هستند که متعلق شناخت حقیقی قرار می گیرند. مفهوم خدا ازجمله این مفاهیم است که قوه عقل به نحو فطری بر آن واقف است. در مقابل، شاه آبادی فطرت را شاکله وجودی انسان دانسته و لذا علاوه بر تأکید بر مبانی معرفت شناسی که دکارت به آن پرداخته، مبانی هستی شناسی را نیز موردتوجه قرار داده است. ازاین رو بسیاری از معضلات فلسفه دکارت در نظام فکری شاه آبادی مشاهده نمی شود.
۶۴۴.

کاربست نظریه "مثلث عشق" استرنبرگ در خصوص شخصیت های "زن عاشق" در خسرووشیرین، لیلی ومجنون، و هفت پیکر نظامی به منظور خلق درام های عاشقانه بومی

کلیدواژه‌ها: خمسه نظامی لیلی ومجنون خسرووشیرین هفت پیکر عشق استرنبرگ زن عاشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: عشق از مهم ترین مضامین موجود در دنیای ادبیاتِ همه فرهنگ های جهان، از جمله ادبیات فارسی، است. و به طبع این امر، نظریه های گوناگونی در باب عشق عرضه شده است. از جمله، استرنبرگ در نظریه مثلث عشق معتقد است که وجود مؤلفه های صمیمیت، شور و تعهد می توانند هفت نوع عشق را بسازد. هدف از پژوهش حاضر کاربست این نظریه در خصوص زنان عاشق در سه منظومه نظامی است. به عبارت دیگر، در این پژوهش می کوشیم نظریه استرنبرگ در باب عشق را در مورد زنان عاشق در سه منظوره مذکور به کار ببندیم تا ببینیم که عشق آنان از چه نوع است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش توصیفی اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و در بخش تحلیلی برای دست یابی به هدف پژوهش، سه منظومه نظامی به طور کامل مورد مطالعه قرار گرفت و مضامین ارتباطات عاطفی، کنش ها و مکالمات شخصیت های زن داستانی که دلالت بر عشق دارند با توجه به نظریه مثلث عشق استرنبرگ استخراج شده و سپس به تحلیل محتوای این مطالب پرداخته شده است.یافته ها: ماحصل کاربست نظریه استنبرگ در باب عشق بر شخصیت های زن عاشق در سه منظومه نظامی در این مقاله این بود که چهار نوع عشق در آن ها یافت شد: عشق آرمانی، عشق کورکورانه، عشق متعهدانه و عشق رمانتیک.بحث و نتیجه گیری: عشق های زنان در سه منظوره مذکور بازتابی از ناخودآگاه جمعی ایرانیان در باب عشق است و به نظر می رسد که نظامی در بازنمایی این ناخودآگاه جمعی کوشیده است. اقبال عامّ مخاطبان به این مجموعه علی القاعده ریشه در همین امر دارد.
۶۴۵.

تحلیل تماتیک مفهوم عشق به خالق در فیلم مادر آرنوفسکی بر اساس اخلاقیات آگوستین

کلیدواژه‌ها: آگوستین عشق آرنوفسکی سینما فیلم مادر تحلیل تماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۸۴
آگوستین به عنوان یکی از شخصیت های برجسته در حوزه اندیشه مسیحیت مورد توجه متفکران بوده است. اندیشه های او بر پایه ایمان مسیحی شکل گرفته و ریشه آن باورمندی به خدای یگانه است. یکی از آموزه های مهمی که ذیل خداباوری آگوستین قرار دارد، مفهوم عشق است. آگوستین عشق را به مثابه مفهومی مورد توجه قرار می دهد که بالاترین تجلی ایمان و باورمندی مومنانه را در بر می گیرد. بر اساس عقاید او می توان مولفه هایی را ذیل مفهوم عشق دسته بندی کرد که شامل اشتیاق برای رسیدن، حرکت ارادی به سمت عشق، نیک زیستن، بخشایش عشق، غایت: اتحاد عاشق و معشوق و مراتب عشق می شود. از آنجا که سینمای غرب با مفهوم عشق فیلم های متعددی ساخته است، می توان فیلم مادر ساخته دارن آرنوفسکی را به عنوان یکی از برجسته ترین فیلم های سال های اخیر که کمتر از منظر مفهوم عشق به آن توجه شده است، بر اساس آموزه های آگوستین مورد بررسی قرار داد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تحلیل فیلم مادر بر اساس مولفه هایی است که توسط پژوهنده از آرای آگوستین به دست آمده است. به این منظور با روش تحلیل تماتیک، رابطه سه شخصیت مهم و موثر فیلم، یعنی مادر، مرد و زن با او در جداولی مطابق با این روش پژوهشی به دست آمده و این نتیجه حاصل شده است که در فیلم مادر سه شخصیت مهم فیلم، به مفهوم مسیحی عشق از منظر آگوستین نزدیک شده، اما با آن فاصله دارند.
۶۴۶.

مؤلفه های روان شناختی سلامت معنوی در آموزه های عرفانی با تأکید بر اندیشه ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی روان شناسی سلامت معنوی عرفان عشق معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۲
مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه های روان شناختی سلامت معنوی در آموزه های عرفانی، با تأکید بر اندیشه ابن عربی پرداخته است. سلامت معنوی به مثابه یکی از ابعاد مهم سلامت کلی، به ارتباط فرد با معنا و هدف زندگی، باورها و ارزش های معنوی و ارتباط با یک قدرت برتر اشاره دارد. ابن عربی یکی از بزرگ ترین عارفان اسلامی، در آثار خود به تبیین مفاهیم معنوی و تأثیر آنها بر سلامت فرد پرداخته است. این پژوهش نشان می دهد مؤلفه های اصلی سلامت معنوی شامل احساس معنا و هدف در زندگی، ارتباط با خود، ارتباط با دیگران، ارتباط با طبیعت و ارتباط با قدرت برتر، به طور گسترده ای در آموزه های ابن عربی منعکس شده اند. ابن عربی با تأکید بر عشق الهی، این مؤلفه ها را تبیین کرده و نشان داده است چگونه مفاهیم عمیق عرفانی می توانند در زندگی امروزی کاربرد داشته باشند و به بهبود سلامت روانی و معنوی فرد کمک کنند. نتایج این پژوهش بر اهمیت بازخوانی آموزه های عرفانی در زمینه های نوین و کاربردی تأکید می کنند و نشان می دهند که این مفاهیم می توانند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی و سلامت روانی انسان امروزی ایفا کنند.
۶۴۷.

بررسی تطبیقی بن مایه عشق در شاهنامه، مهابهارت و دده قورقود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق حماسه شاهنامه مهابهارت دده قورقود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۲
بن مایه عشق و مفاهیم مربوط به آن در ادبیات هر ملتی وجود دارد و بازتاب دهنده فرهنگ، آیین و رسوم، باورها و ارزش های اقوام مختلف جهان است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، موضوع عشق و مضامین مربوط به آن در متون حماسی ایران، هند و آذربایجان بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق سه متن حماسی: شاهنامه فردوسی، مهابهارت هندی و دده قورقود آذربایجان می باشد. سؤال های تحقیق این است که چه تفاوت ها و شباهت های محتوایی در بن مایه عشق در سه حماسه وجود دارد و دیدگاه فرهنگی در موضوع عشق چگونه است. مقایسه تطبیقی سه اثر نشان می دهد: عشق در هر فرهنگی جزو برترین احساس آدمی است که اهداف زندگی شخصی، خانوادگی و فرهنگ یک ملت را پیش می برد. همسریابی، عواطف خانوادگی و عشق به سرزمین، سه بن مایه اصلی حماسه ها هستند. داستان های مستقل عاشقانه در هر سه متن آمده است و در شیوه های ازدواج و همسریابی شباهت وجود دارد؛ فقط در تفاوت فرهنگی، در مهابهارت ازدواج های غیرطبیعی رایج است؛ در عواطف خانوادگی، محبت های خویشاوندی در روابط خانوادگی دیده می شود؛ بن مایه عشق به سرزمین نیز، در وطن دوستی و مقابله با دشمنان معنا یافته است. در مقایسه سه گانه عشق به همسر، خانواده و وطن، از نظر ارزشمندی عشق ، تقابل در احساس عاشقانه و نفی عشق دیده می شود و موارد همسرکشی، پدرکشی، پسرکشی، برادرکشی و خویشاوندکشی، خیانت، شهوت، بی وفایی آمده است اما عشق به وطن در هر سه حماسه تأکید شده و چنان با اهمیت است که میهن پرستی در مقابل عشق به همسر و عواطف خانوادگی قرار گرفته است.
۶۴۸.

بررسی روابط بینامتنی افسانه ساری گَلین آذربایجان با حکایت شیخ صنعان عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسانه بینامتنیت ترانه ساری گلین آذربایجان شیخ صنعان عطار عشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۱
هدف: این پژوهش در پی تحلیل معنایی و مضمونی ترانه ساری گلین آذربایجان و افسانه عاشقانه مرتبط با آن و تبیین جایگاه بینامتنی آن بر پایه نظریه بینامتنیت ژرار ژنت با حکایت شیخ صنعان عطار است تا ضمن بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو داستان، به دریافت شایسته تر ترانه ساری گلین دست یابد. بررسی بینامتنی برای شناخت پیشینه و نقد متون ادبی یا هنری و نیز تشخیص اصالت و خلاقیت آن ها بسیار موثر است. در این پژوهش چنانچه ترانه ساری گلین آذربایجان و افسانه عاشقانه ای که پیرامون آن وجود دارد به صورت تطبیقی و بینامتنی با اثر ادبی حکایت شیخ صنعان عطار مورد بررسی قرار گیرد می تواند نکات و وجوه تازه ای درباره این اثر فراهم کند و سبب درک عمیق تر و فهم بهتر ترانه ساری گلین شود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی است. در این پژوهش ابتدا برای کسب اطلاعات در مورد ترانه ساری گلین با تعدادی از اساتید و پژوهشگران در زمینه موسیقی فولکلوریک آذربایجان مصاحبه و بعد از آن به روش کتابخانه ای در خصوص حکایت شیخ صنعان عطار و مبانی نظری، اطلاعاتی گردآوری شده و سپس با تکیه بر نظریه بینامتنیت ژرار ژنت تحلیل درون مایه و شخصیت ها و کنش های این دو متن انجام می گیرد. یافته ها: شخصیت های اصلی و رویدادهای این دو، از قبیل عشق یک مسلمان به دختری مسیحی، شروط ازدواج و روی برگرداندن از اسلام و چوپان شدن عاشق، پایان زندگی دختر مسیحی از فراق یار، نشان دهنده شباهت مضمونی بسیار بینشان می باشد؛ مضمونی که بیان کننده عشقی ناکام و دلداگی پرشوری است. شخصیت پردازی های افسانه ساری گلین که آشکارا از شخصیت های حکایت شیخ صنعان عطار بهره گرفته و مردی مسلمان دلباخته دختری مسیحی می شود و نیز مضمون دقیق و مشترک عشقی که مسائل دینی مخل و بازدارنده آن است و ناکامی در وصالش ریشه در باورهای دینی دارد و همچنین شرط سخت گذر از اسلام برای رسیدن به معشوق که عینا از حکایت شیخ صنعان عطار گرفته شده است ایضا جان سپردن دختر ترسا از فراق حق تعالی و مرگ ساری گلین از فراق یار و دل شکستگی و غم عشق این جهانی که اختلاف در روایت فرجام دختر مسیحی با توجه به اینکه در بینامتنیت صریح متن دوم نسبت به متن اول تفاوت هایی دارد و تشابه و تاکید بر پایان زندگی دختر مسیحی در هر دو حکایت است؛ رابطه بینامتنی صریح را بین تمامی این موارد برقرار می کند. همچنین چوپانی گله بره در افسانه ساری گلین می تواند نشانه و اشاره ای به خوک رانی در حکایت شیخ صنعان عطار باشد که بخشی از بینامتنیت ضمنی است. نتیجه گیری: در نهایت این بررسی بینامتنی روشن کننده تاثیرپذیری افسانه ساری گلین آذربایجان از حکایت شیخ صنعان عطار و سبب درک بهتر ترانه ساری گلین شد و به نظر می رسد افسانه ساری گلین در واقع، روایتی عامیانه از حکایت شیخ صنعان عطار است
۶۴۹.

مرگ و زندگی در اشعار حسین منزوی و بازتاب آن در نگارگری مکتب قزوین صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ زندگی عشق مکتب قزوین منزوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۰
حسین منزوی راز زندگی و مرگ آدمی را در عاشقی می داند. او باور داشته است که اگر عشق نبود کسی نمی توانست قصه حیات را تفسیر کند. او به جهان پس از مرگ باور دارد و بهترین مرگ را شهادت می داند. این پژوهش در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که اشعار منزوی نگاه او را بیشتر به مرگ نشان می دهد یا زندگی. همچنین روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و یافته های این پژوهش نگاه منزوی را که بیشتر متوجه زندگی و عشق است بازمی نمایاند، ولی درعین حال مرگ نیز چون فصلی از زندگی به شمار می آید و زیبا و با شکوه است. درنتیجه، آثار وی نشان می دهد که باور مرگ امکان بهره وری از زندگی را افزایش داده و به شادمانگی در زندگی کمک می کند. موضوع مرگ و زندگی به شکلی ملموس در نگاره های مکتب قزوین دوره صفوی نیز نمود یافته است. پرداختن به مفاهیمی چون عشق، روزمرگی و مرگ از مختصات این ویژگی است.اهداف پژوهش:بررسی چیستی و چرایی زندگی و توجه به مرگ و مرگ اندیشی در شعر حسین منزوی.بررسی مرگ و زندگی در نگاره های مکتب قزوین دوره صفوی.سؤالات پژوهش: زندگی و مرگ نمودی در اشعار حسین منزوی چه نمودی یافته است؟مرگ و زندگی در نگاره های مکتب قزوین دوره صفوی چگونه بازتاب یافته است؟
۶۵۰.

تطبیق مفهوم عشق در غزلیات حمید شیرازی و هوشتگ ابتهاج و انعکاس ان در تک ورقی های عشاق بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق غزل معاصر حمیدی شیرازی هوشنگ ابتهاج رویکرد تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۹
نیاز بشر به عشق و ذات زیبای آن بی شک یکی از دلایل متقن و اساسی برای به کارگیری از مضمون عشق در اشعار پارسی بوده است. در این میان نمی توانیم از بن مایه های روان شناختی در گرایش انسان به این مبحث غافل باشیم. این پژوهش با هدف بررسی عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدارِ «گراس» به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. همچنین مفهوم عشق در تک ورقی های عشاق بخارا نیز بررسی می شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شعر حمیدی تحت سیطره جریان دنباله دار عشقی قرار داشته که تا آخر عمر هم او را رها نکرده است و اشعار سایه نیز پیوند ناگسستنی با جامعه، عشق، طبیعت و زمان دارد. عشق در اشعار هر دو شاعر سبب درد و تألم بسیار معرفی شده است. حمیدی با سرودن ابیات عاشقانه سعی دارد تاب آوری خود را در برابر اندوه و ماتم ناشی عشق، افزایش دهد. ابتهاج نیز درون مایه شعرش درخصوص عشق ورزی همراه با اندوه است؛ گویی او هم برای تاب آوری بیشتر و رهایی از غم و اندوه ناشی از عشق به شعر پناه آورده است. حمیدی گاه در تنظیم هیجان های عاطفی خود ناموفق است تا حدی که ناامیدی بر او چیره می گردد و لکن هوشنگ ابتهاج در این وادی، پیروزمندانه عمل می کند و بر هیجان های ناشی از عشق چنان چیره می گردد که به خرسندی و رضایت مندی از عشق باوجود اندوه ناشی از آن می رسد. حمیدی در شعرش و در فراق از معشوق، از استراتژی تنظیم هیجان با رویکرد پذیرش، توجه و آگاهی بهره می جوید. در شعر ابتهاج نیز تاب آوری روان تحلیلانه در شعر او بسیار به چشم می خورد و در استراتژی های تنظیم هیجان به درجه ای ارتقا می یابد که برای سازگاری با پیامدهای عشق، آن چنان با آن درهم آمیخته و یکی می گردد که با تمام اندوه و سختی ها، عشق را می ستاید.اهداف پژوهش:بررسی عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدارِ «گراس».بررسی مفهوم عشق در تک ورقی های عشاق بخارا.سؤالات پژوهش:عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدارِ «کراس» چگونه می باشد؟مفهوم عشق چه جایگاهی در تک ورقی های عشاق بخارا دارد؟
۶۵۱.

بهار مجنون وطن در عصر مشروطه و انعکاس آن در تحولات رسانه ای ایران (بر اساس آرشیو نشریات گنجینه رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق وطن پرستی بهار تحولات رسانه ای عصر مشروطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۵۶
واژه عشق همواره یکی از کلیدی ترین واژگان در پهنه زبان فارسی برای بیان احساسات، مورد توجه شعرای بسیاری بوده و در این رهگذر، در قرون مختلف، شاعران بسیاری با مورد خطاب قرار دادن عشق، زیباترین اثر ادبی کارنامه هنری خود را آفریده اند. موضوع عشق معمایی ست بی شرح که در حیطه دانش هیچ کس نمی گنجد و هر کس به مقتضات دریافت درونی خود درباره عشق و ماهیت آن سخن گفته و با بیان گونه گون از قصه ناتمام عشق در هر عصر و دوره ای دم زده است. یکی از این شعرای ادب معاصر، میرزا محمدتقی ملک الشعرای بهارست که در عصر مشروطه باتوجه به اوضاع حاکم در بحث وطن، و آزادی وطن از چنگال اجانب، با کلام شیوایی سیمای عشق را در قالب حب الوطن، به تصویر کشیده است، در این مقاله سعی بر آن است که به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جلوه های ویژه عشق در دیوان بهار از منظر وطن پرستی پرداخته و به این سؤال پاسخ می دهد که عشق از منظر او چه صفات و ویژگی هایی دارد و آیا تفاوتی با عشق سایر شعرا در ادوار گذشته داشته یا خیر. مقوله بعدی که این پژوهش دنبال می کند تحولات رسانه در گنجینه نشریات رضوی است و یافته ها حاکی از استمرار هنر انتقال مفاهیم در نشریات دوره قاجار است.اهداف پژوهش:شناخت شیوه های تصویرگری بهار در قالب الفاظ و معانی ملموس نسبت به وطن.شناخت تحولات رسانه ای در گنجینه نشریات رضوی.سؤالات پژوهش:دیدگاه بهار نسبت به عشق چه صبغه ای دیگر دارد؟تحولات رسانه ای چه بازتابی در گنجینه نشریات رضوی دارد؟
۶۵۲.

مقایسه و تحلیل عرفانی تجلی حُسن و عشق از منظر عین القضاه و روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسن عشق تجلی مکتب جمال عین القضاه روزبهان بقلی شیرازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۴
عشق کلید معنایی بسیار مهم در متون عارفانه است که ماهیت آن مبتنی بر شهود و مکاشفات درونی و سرشار از اندیشه های غنی و احساسات و عواطف شورانگیز عرفانی است. عشق در نگاه عین القضاه همدانی و روزبهان بقلی شیرازی جایگاه ممتاز و مشخصه های مشترکی دارد. این دو عارف از جمله پیروان مکتب جمال اند و بر رابطه حُسن و عشق و مؤلفه های دیگر مربوط به آن تأکید بسیار دارند، در این مقاله که به روش کتابخانه ای نگاشته شده، شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو عارف حول محور حُسن و عشق بررسی و تحلیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که عشق به زیبایی عنصر مهم اندیشه این دو عارف بود ه است و هر دو عشق را معلول زیبایی می دانند. ایشان معتقدند هر جمال و زیبایی منتهی به خداوند می شود و تمام موجودات با شوق به این زیبایی، به سوی او در حرکتند و نهایتاً به مقام وحدت عاشق و معشوق متصل می شوند. از منظر این دو عارف، کلیه موجودات عالم به عشق غریزی، عاشق خیر مطلق هستند و خیر مطلق که همان ذات حضرت حق است، بر عشاق خود به مراتب مختلف تجلی می کند. همچنین الفاظ شاهدبازی و نظربازی در آثار این دو عارف نمود مشهود و ملموسی دارد که این امر برگرفته از شیوه جمال پرستی و تعلق این دو عارف بر مکتب جمال است.
۶۵۳.

سوانحِ زندگی و تحلیل مولّفه های اصلی عرفان بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهاءولد تأویل خوشی عشق ذکر معارف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۸
بهاءالدین ولد، پدر مولوی از عارفان سده ششم و هفتم هجری است. تنها اثر مهم برجای مانده از او کتاب معارف است که مجموعه مواعظی در تفسیر و تأویل برخی از آیات قرآن و احادیث با ذوق و مشرب صوفیانه است. در معارفِ بهاءولد موضوعاتی همچون علم باطن و علم ظاهر، عشق و تجربه دینی، سماع و شادی و خوشی عرفانی، ذکر، محبّت الهی، قرب و... به شیوه ای سلوکی، تعلیمی و تربیتی که حاکی از ذوق و تجربه عرفانی اوست به چشم می خورد. سنّت تربیت عرفانی او بیشتر مبتنی بر انجام عبادت همراه با مریدان و موعظه آن ها با بیان تعابیر و تأویلات عرفانی آیات قرآن است. او در توصیف احوالات روحانی خود با شبیه سازی آن ها با تصاویر زندگیِ روزمره آدمیان، آن-ها را برای مخاطب خود ملموس و آشنا می سازد. در عرفان بهاءولد، حقیقتِ وجود و راز و بقا و دوام موجودات به خوشی و مزه (لذّت) وابسته است. در این مقاله تلاش شده است تا گوشه ای از مهم ترین آرا و اندیشه ها و احوال این عارفِ واعظ به شیوه توصیفی-تحلیلی مورد واکاوی قرارگیرد.
۶۵۴.

تحلیل تطبیقی مفاهیم عشق و صلح در مثنوی مولانا و آثار روزنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق صلح مولانا روزنبرگ رویکرد ارتباط بدون خشونت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۴
امنیت، آرامش و صلح از دیرباز جزو نخستین نیازهای بشر برای حفظ بقا بوده است. به همین دلیل از دیرباز اندیشمندان مؤلف های بسیاری را برای رسیدن به صلح معرفی کرده اند و ادیبان نیز در آثار خود به آن توجه کرده اند. مولانا شاعر و عارف قرن هفتم دراثر خود، مثنوی شریف، به صلح پرداخته است و بر عشق به عنوان راهکاری برای رسیدن به امنیت وآرامش تأکید کرده است. بیش از 7 قرن بعد از او در غرب، روانشناسی به نام مارشال روزنبرگ در رویکردی به نام ارتباط بدون خشونت، از لوازم رسیدن به دنیای فارغ از خشونت را، عشق عنوان می کند. مولانا و روزنبرگ ، به عشق به عنوان مهم ترین مؤلفه برای رسیدن به صلح توجه کرده اند. هردو، راه رسیدن به صلحِ بیرون را ابتدا، رسیدن به صلح درونی دانسته اند و هر دو متفق القول اند که برای رسیدن به صلح ، لازم است عشق وارد زندگی انسان شود. این مقاله پژوهشی به شیوه توصیفی -تحلیلی؛ به بررسی تطبیقی جایگاه عشق در رسیدن به صلح نزد این دو اندیشمند می پردازد، با این هدف که نشان دهد طبق نظریات این دو، عشق چگونه با تأثیراتی که بر روان و عملکرد فرد می گذارد، خواهدتوانست صلح را برای انسان و جهان پیرامونش به ارمغان آورد.
۶۵۵.

معناشناسی عشق در بازخوانی متون عرفانی بر بنیان نظریه ربط(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه ربط عشق متن عرفانی تعین و تکثر معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر به بازکاوی معنای عشق در گذر از متون عرفانی می پردازد. نظریه ربط اسپربر و ویلسون که بنیادی زبانی دارد و در گروه مقولات کاربردشناسی شناختی قرار می گیرد، چارچوب نظری این پژوهش را شکل داده است. ماحصل این پژوهش نشان می دهد در بازخوانی متون عرفانی (بررسی موردی در یک غزل از دیوان حافظ) از منظر مخاطب، عشق، معنایی تجویزی و از پیش معین ندارد و در اصل پدیده ای متکثر است و ازآنجاکه بیان تجربه های متافیزیکی در حوزه عرفان چنان که عرفا گفته اند با کلمات و عبارات غیرممکن است، پیام عارف در قالب نظام متشکل از انگاره های بافتی به صورت تلویحی به مخاطب عرضه شده و همین مسئله سبب ایجاد تکثرات معنایی بیرون از جهان عرفان شده است. براساس نظریه ربط این تلویحات طیفی از اشارات قوی و ضعیف را شامل می شوند که خواننده متن بسته به اطلاعات دانشنامه ای و داشته های حافظه بلندمدت و کوتاه مدت و نیز بافت ادراکی خود و موارد دیگر، آن ها را تفسیر می کند و هر زمان که انتظار وی از ربط پیام گوینده کافی به نظر برسد، دست از تلاش برمی دارد. علاوه بر آن با استفاده از پرسش نامه ای که بر مبنای نظریه ربط و اهمیت دلالت های بافتی بر روش فهم اکتشافی کلام تهیه شد عواملی همچون سن، جنس، تحصیلات، اعتقادات و... بررسی شد و نشان داد که برخی از این عوامل می تواند بر دریافت خواننده از عشق در بازخوانی متون عرفانی و جز آن اثرگذار باشد.
۶۵۶.

بازتاب افق افکار و مشرب حلّاج در طیف کلام و اشعار فخرالدین عراقی (منصوریّات عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان عشق منصورحلّاج کلام فخرالدین عراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
این جستار با هدف پی جویی جلوه های افکار حلّاج در کلام عراقی، به روش توصیفی - تحلیلی و استشهادی، بررسی می شود. محور افقی زندگی منصور حلّاج، نمایشگر سیر زمان و محور عمودی آن، نمودار حوادث زندگی وی است. اندیشه های حلّاج در بسیاری از آثار ازجمله آثار عراقی جلوه گری می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عراقی با انسجام و استواری کلام، ژرفای اندیشه های عرفانی حلّاج را با پیوند این دو محور در اشعارش به شکل متقارب و همگرا به تصویر می کشد. نفوذ تعالیم حلّاج و صورت معانی و حقایق در کلام عراقی به گونه ای ا ست که دو رأس سخن عرفانی یعنی؛ «وحدت وجود» و «سیر نزول و صعود اسرار» با بی باکی و ابراز آن در کسوت عاشق و معشوق نمایان می شود. عراقی جهان را نوعی دایره هستی تلقی می کند و با آمدن و رفتن انسان (قوس نزول و صعود)، مقام فنا (نقطه وحدت) را برای انسان ترسیم می کند؛ اما در این وادی با الگوبرداری از اندیشه حلاج و دیگر عارفان (توجه به عشق عرفانی و گریز از منِ شخصی) و قالب رمزی و مبتنی بر عرفان عاشقانه، وحدت وجود را به عنوان یکی از آموزه های اصلی عرفان نشان می دهد.
۶۵۷.

مقایسه مشرب عرفانی نجم الدین رازی و علی بن ترکه اصفهانی (با تأکید بر رساله های «عشق و عقل» و «عقل و عشق» (مناظرات خمس))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق عقل نجم الدین رازی علی بن ترکه اصفهانی سنت اول و دوم عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۸۹
شناخت دقیق آثار و اندیشه های عارفان اسلامی، بدون آگاهی از سنت و مشرب عرفانی خاص آنان امکان پذیر نیست؛ زیرا نظام اندیشگانی هر عارف برآمده از اصول و مبانی سنت عرفانی و نیز آداب ورسوم مشربِ مربوط به اوست. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف تعیین سنت و مشرب عرفانی حاکم بر دو رساله «عشق و عقل» نجم الدین رازی و «عقل و عشق» (مناظرات خمس) علی بن ترکه اصفهانی، بر پایه معیارهای دو سنت عرفانی اول و دوم، به مطالعه تطبیقی این دو اثر می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر دو عارف، ازنظر غایت و هدف و رویکرد، متأثر از سنت اول عرفانی هستند؛ هرچند در دیگر آثار نجم الدین رازی، نشانه هایی از تمایل او، در این دو زمینه، به سنت دوم، دیده می شود. نجم الدین رازی به کارآمدی عقل در دستیابی به معرفت، اعتقادی ندارد؛ اما نظر علی بن ترکه، عکس اوست. به لحاظ ابزارهای شناخت و کشف معرفت، نجم الدین رازی به سنت اول و علی بن ترکه به سنت دوم تعلق دارد. «عشق»، مفهوم مهم و پُرکاربرد در رساله عشق و عقل است که معنای مدنظر آن در این رساله، به سنت نخست عرفانی نزدیک است. «سکر» و «شطح»، در رساله عقل و عشق نیز، از مفاهیمی است که در هر دو سنت، اشتراک لفظی و معنایی دارد. زبان عرفانی در رساله نجم الدین رازی، از نوع عبارت؛ اما در رساله علی بن ترکه ترکیبی از عبارت و اشارت است.
۶۵۸.

تحلیل فرمالیستی درون مایه «عشق» در داستان کودکانه یخی که عاشق خورشید شد اثر رضا موزونی، براساس نظریه درون مایگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات غنایی کودک عشق فرمالیسم درون مایگان توماشفسکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۷۴
«عشق» از مهمترین حالات و عواطف درونی انسان است و رایج ترین موتیف ادبیات غنایی. این پژوهش بر آن است تا با رهیافت درون مایگان توماشفسکی، شیوه ملموس نمایی و عینی سازیِ درون مایه عاشقانه را در داستان کودکانه یخی که عاشق خورشید شد اثر رضا موزونی، واکاوی کند. طبقِ این رهیافت، کلان درون مایه هر اثر ادبی، نظامی سلسله مراتبی از مجموعه خرده درون مایگان است. در پایین ترین لایه این سلسله مراتب، بن مایه های اتمی قرار دارند. درواقع، کلان درون مایه هر اثر ادبی برآیندِ برهم کنشِ بن مایه های آن است و بن مایه ها کوچک ترین واحدِ درون مایه دار در هر اثر ادبی اند. توماشفسکی مطالعه درون مایه را مستلزم مطالعه نظام بن مایگان و انگیزش آنها می داند. اصطلاح «انگیزش» به معنای دلیلی است که حضور یک بن مایه اتمی خاص را در نظام مولکولیِ درون مایگانِ اثر توجیه می کند. توماشفسکی ضمن تفاوت قائل شدن بین فابیولا (محتوای داستان) و سیوژه (تمهیدات صوری داستان نویسی)، کارکرد هر بن مایه را براساس رابطه اش با سایر بن مایه ها و جایگاهش در فابیولا و سیوژه تعریف و بر همین اساس، بن مایه ها را به دو گروه پویا/ ایستا و نیز آزاد/ مقید تقسیم می کند. پژوهش پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ گویی به چگونگی کارکرد بن مایه های اتمی در نظام مولکولیِ کلان درون مایه عاشقانه داستان مذکور است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، کلان درون مایه غنایی، محصول برهم کنشِ خرده درون مایگان غنایی در هر دو لایه فابیولا و سیوژه است. 
۶۵۹.

تأثیر اشعار سعدی در زبان و شعر حاجی بکر آقای حویزی (قاصد)

کلیدواژه‌ها: سعدی قاصد اشتراکات زبانی رندی ملامتگری عقل عشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۷۰
حاجی بکر آقای حویزی ملقب به قاصد یکی از شاعران بنام کُرد است.  قاصد شاعری غزل سراست و در قالب های دیگر غیر از غزل به ندرت شعر سروده است. زبان ادبی و شاعرانه او نرم و تا حدودی به زبان معیار و متداول نزدیک است. گاه در شیرینی و سادگی و سهل و ممتنع بودنش، یادآور شعر سعدی، شاعر گران مایه ایرانی است. در این پژوهش برآنیم تا  برخی از مضامین  و واژه ها و اصطلاحاتی که قاصد از اندیشه و زبان سعدی شیرازی تأثیر پذیرفته است، به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی و مداقه قرار دهیم و ببینیم این شاعر تا چه حد تحت تأثیر سعدی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قاصد با الهام از سروده ها به ویژه غزلیات سعدی، نه تنها از زبان و قالب های شعری  سعدی تأثیر گرفته، بلکه در ساحت اندیشه نیز به او نزدیک شده است. همچنان که سعدی، با  بهره گیری از زبانی ساده و ممتنع کوشیده تا  مفاهیم عاشقانه، اخلاقی و انسانی را به خواننده منتقل سازد؛ قاصد نیز در اشعارش از این شیوه بهره جسته و با زبانی نرم و آهنگین، پیام های عاشقانه و تعلیمی خود را بیان می دارد.  این پیروی از سعدی، در نحوه بیان احساسات و نیز در ساختار شعر، به نیکی مشهود است.
۶۶۰.

جستاری در وجوه افتراق عقل و عشق از دیدگاه حکیم ملاهادی سبزواری

کلیدواژه‌ها: عقل عشق ملاهادی سبزواری تفاوت وصفی رتبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۹
تاکید قرآن کریم و روایات بر عقل و نپرداختن به واژه «عشق» با وجود کاربرد زیاد آن میان اقشار مختلف، مؤلف را به بررسی وجوه افتراق عقل و عشق واداشت. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی–تحلیلی، به واکاوی نظریات حکیم سبزواری می پردازد. وی با اینکه فیلسوف نامداری است؛ اما در بیان عقل و عشق از جاده انصاف خارج نشده است. عاقلانه نوشته و عاشقانه سروده است. طریق عقل را هموار و طریق عشق را دشوار دانسته و بر این باور است که عقل، اهل تمییز و عشق، اهل توحید است. عقل، مُلک فنون و عشق مُلک جنون است؛ ازاین جهت، عشق را عاشق کش و جان پرور، یغماگر و خون خوار و آذرِ آتشین خو، و عقل را هستی طلب، ناصح، آزرم، نرم خو و رنجور می داند. گاهی عشق را جامع اوصاف متضاد دانسته است. هرچند رتبه عشق را برتر می داند؛ ولی از بیان عظمت عقل منور غافل نبوده است. مراد از عقلی که به اوصاف نکوهشی متصف کرده است، عقل مشوب است؛ از این رو، بر خلاف عده ای که عقل را سامری و عشق را موسوی دانسته اند، عشق را خضر و عقل منور را موسی می داند. هرچند مراد آن ها نیز باید عقل مشوب، جزئی و مشوش به اوهام و خیال باشد. طبق یافته های پژوهش، عقل و عشق با هم افتراقاتی دارند که این تحقیق به تبیین تفاوت ماهوی، وصفی و رتبی آن ها پرداخته است.