مطالب مرتبط با کلیدواژه

خسرووشیرین


۱.

بررسی سازوکار شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت روابط خسرووشیرین الگوی کنش گر گریماس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۶۷۷۷ تعداد دانلود : ۲۵۰۲
مسئله اساسی این مقاله تحلیل روابط شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی است. در این تحلیل از الگوی کنش گر گریماس استفاده شده است. شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس «کنش گر» در این روایت بازیابی شده که عبارتند از: فرستنده، دریافت کننده، فاعل، هدف، یاریگر و بازدارنده. براساس نتایج حاصل از این تحقیق در روایت خسرو و شیرین، فرستنده بخشی از شخصیت خسرو- ناخودآگاه او- است که در خواب و به صورت انوشیروان، نیای او، ظاهر می شود و بشارت شیرین و شبدیز را به او می دهد؛ دریافت کننده خسرو، فاعل: شیرین، هدف: رسیدن خسرو و شیرین به یکدیگر، یاریگر: شاپور و کنش گر بازدارنده: از طرفی مریم، همسر خسرو، است که با مرگ او کنش بازدارندگی اش به پایان می رسد و از طرف دیگر فرهاد است که بازدارندگی چندانی از او بروز نمی کند. «عشق فرهاد به شیرین» داستان عاشقانه ای به موازات عشق «خسرو و شیرین» نیست؛ بلکه در طول این روایت جای دارد و فرهاد به عنوان کنش گر بازدارنده (رقیب) ایفای نقش می کند. از این پژوهش بر می آید که الگوی گریماس در تحلیل شخصیت های منظومه خسرو شیرین تا حدی مفید و کارآمد است و براساس این الگو خواننده با ذهنیتی روشن می تواند روابط و مناسبات شخصیت ها را دنبال کند. از مقایسه کنش گرهای فاعل، دریافت کننده و بازدارنده در دو روایت خسرو وشیرین و لیلی و مجنون می توان دریافت که آن چه از نظر داستان پردازان خسرو وشیرین ارزش به حساب می آمده، آزادگی شخصیت زن داستان و قاطعیت او در عمل بوده است، اما آن چه در نگاه داستان پردازان لیلی و مجنون ارزشمند بوده، پایبندی شخصیت زن داستان به آداب و رسوم اجتماعی و تبعیت او از فرمان پدر یا شوهر بوده است. این نکته بیانگر تفاوت فرهنگی جوامعی است که خاستگاه اولیه دو روایت بوده اند. طرح این نمونه زمینه ای برای تعمیم آن به دیگر داستان های عاشقانه فارسی است.
۲.

فرهادنامه: روایتی دیگرگون از داستان شیرین و فرهاد

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرهادنامه عارف اردبیلی خسرووشیرین روایت و عشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۲۷۱
داستان خسرو و شیرین از جمله داستان های اواخر عهد ساسانی است. موضوع آن عشق بازی خسرو پرویز بیست و سومین پادشاه این سلسله است با شیرین. این داستان در دوره اسلامی، همواره دستمایه شاعران و افسانه گویان بوده و توسعه و تغییراتی یافته است. فردوسی نخستین شاعری است که داستان معاشقه خسرو با شیرین را در شاهنامه به نظم کشید. پس از او نظامی داستان را البته با مهارت بیشتر و پررنگ کردن جلوه های غنایی آن که در شاهنامه مورد کم توجهی قرار گرفته بود و همچنین درج قصه عشق فرهاد و شیرین، دوباره به رشته نظم درآورد. تقریباً دو قرن پس از نظامی، شاعر گمنام دیگری به نام عارف اردبیلی داستان عشق فرهاد و شیرین را که هنوز در میان مردمان گنجه و شروان بر سر زبان ها بود، منظوم ساخته و «فرهادنامه» اش نامید. در این نوشته برآنیم که وجوه اختلاف روایت در منظومه «فرهادنامه» را با خسرو و شیرین فردوسی و نظامی از رهگذر بررسی و تحلیل شخصیت های اصلی داستان- خسرو، شیرین و فرهاد، مشخص نماییم.
۳.

کاربست نظریه "مثلث عشق" استرنبرگ در خصوص شخصیت های "زن عاشق" در خسرووشیرین، لیلی ومجنون، و هفت پیکر نظامی به منظور خلق درام های عاشقانه بومی

کلیدواژه‌ها: خمسه نظامی لیلی ومجنون خسرووشیرین هفت پیکر عشق استرنبرگ زن عاشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۶
هدف: عشق از مهم ترین مضامین موجود در دنیای ادبیاتِ همه فرهنگ های جهان، از جمله ادبیات فارسی، است. و به طبع این امر، نظریه های گوناگونی در باب عشق عرضه شده است. از جمله، استرنبرگ در نظریه مثلث عشق معتقد است که وجود مؤلفه های صمیمیت، شور و تعهد می توانند هفت نوع عشق را بسازد. هدف از پژوهش حاضر کاربست این نظریه در خصوص زنان عاشق در سه منظومه نظامی است. به عبارت دیگر، در این پژوهش می کوشیم نظریه استرنبرگ در باب عشق را در مورد زنان عاشق در سه منظوره مذکور به کار ببندیم تا ببینیم که عشق آنان از چه نوع است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش توصیفی اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و در بخش تحلیلی برای دست یابی به هدف پژوهش، سه منظومه نظامی به طور کامل مورد مطالعه قرار گرفت و مضامین ارتباطات عاطفی، کنش ها و مکالمات شخصیت های زن داستانی که دلالت بر عشق دارند با توجه به نظریه مثلث عشق استرنبرگ استخراج شده و سپس به تحلیل محتوای این مطالب پرداخته شده است.یافته ها: ماحصل کاربست نظریه استنبرگ در باب عشق بر شخصیت های زن عاشق در سه منظومه نظامی در این مقاله این بود که چهار نوع عشق در آن ها یافت شد: عشق آرمانی، عشق کورکورانه، عشق متعهدانه و عشق رمانتیک.بحث و نتیجه گیری: عشق های زنان در سه منظوره مذکور بازتابی از ناخودآگاه جمعی ایرانیان در باب عشق است و به نظر می رسد که نظامی در بازنمایی این ناخودآگاه جمعی کوشیده است. اقبال عامّ مخاطبان به این مجموعه علی القاعده ریشه در همین امر دارد.