مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
زبان
حوزه های تخصصی:
پساساختارگرایان، به ویژه دریدا، با تکیه بر فرآیندها و سازوکارهایی چون تعویق، فاصله، ردّ (trace) و غیریت، به نقد تقابل های دوگانه و رویکردهای مبتنی بر متافیزیک پرداخته اند. با وجود تأکید پساساختارگرایی بر سازوکارها و رهیافت های خاصّ خود، با تبیین ژرف ساخت های نظریِ پساساختارگرایی (و به ویژه آرای دریدا) می توان به نقش بنیادین استعاره و کارکردهای استعاری در تکوین مبانی نظریِ آن پی برد. در این مقاله، به دنبال اثبات این مسئله هستیم که پساساختارگرایی در اصل بر مبنای سرشت استعاری زبان شکل گرفته است و مبانی نظری و روش شناختی آن نیز ملهم از سازوکارهای «استعاره» و «کارکرد استعاری» است. از سوی دیگر، این مسئله مبنایی برای نقد پساساختارگرایی است. نتایج این پژوهش، کارکردهای دیگری از «استعاره» در تکوین نظام فکری و شناختی بشر را نشان می دهد؛ چنان که استعاره (و کارکرد استعاری) نقش تعیین کننده ای در تکوین مبانی نظری پساساختارگرایی به ویژه آرای دریدا داشته است. دریدا با تکیه بر سرشت استعاری زبان، به دنبال گسستن ریشه های متافیزیکیِ نشانه بود، امّا با توجه به هیمنة گسترده و عمیق معارف و مفاهیم متافیزیک، رویکرد دریدا، به رغم خواست او، در نهایت به عرصة متافیزیک بازگشته است؛ همچنان که نتایج این تحقیق تأثیرپذیری دریدا از آرای ابن میمون، متکلم معروف یهودی، را نشان می دهد.
بررسی نقش فرهنگ و زبان در ارتباط میان فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط میان فرهنگی، مشحون از مسائلی است که پاسخ متناسب به آنها، افراد را در مدیریت ارتباطات موفق در فضای چندفرهنگی یاری می کند. یکی از مهم ترین پرسش ها، به نقش فرهنگ و زبان در ارتباطات میان فرهنگی مربوط می شود؛ به این معنی که ویژگی های فرهنگی، از جمله زبان، چه نقشی در ارتباطات میان فرهنگی ایفا می کنند؟ آیا افراد قادرند از ویژگی های فرهنگی جامعه خود فاصله بگیرند؟ آیا صرف تسلط به زبان مخاطب، برای برقراری ارتباطات میان فرهنگیِ موفق کافی است؟ این پژوهش تلاش دارد با بهره گیری از روش اسنادی و تحقیقات انجام شده در این زمینه، پاسخ مناسبی برای سؤال پیدا کرده، و به دیدگاه اسلام در این خصوص اشاره کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نمی توان افراد را تماماً به ویژگی های ساختاری و فرهنگی جامعه تقلیل داد. ویژگی های فردی، نقشی تعیین کننده در کامیابی یا شکست ارتباطات میان فرهنگی دارند. شناخت فرهنگ خود و فرهنگ مخاطب، تسلط به ظرافت های زبانی و نیز ویژگی های فردی، سه مؤلفه تعیین کننده در ارتباطات میان فرهنگی هستند.
مطالعه توصیفی تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر سکوت در بین کارکنان سازمان ها
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که به شدت بر مشارکت و در نتیجه سکوت افراد تأثیر می گذارد، عدم توانایی روانی کارکنان است. سکوت پدیده ای است مخرب که اثرات منفی زیادی روی کیفیت زندگی کاری به جا می گذارد و نیاز به توانمندسازی روانشناختی را افزایش می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر سکوت در بین کارکنان سازمان ها و شفاف سازی این رابطه تدوین یافته است. جهت دستیابی به هدف فوق از روش اسنادی-کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های حاصل از مطالعات اسنادی نشان می دهد سکوت در زندگی کارکنان سازمان ها امری بسیار مهم می باشد و توانمندسازی روانشناختی می تواند این امر مهم را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش های متعدد در دو دهه ی گذشته نشانگر تاثیر عوامل توانمندسازی روانشناختی بر آوا در میان کارکنان سازمان ها می باشد.نتایج این مطالعه نیز اطلاعات مهمی در مورد اهمیت توانمندسازی روانشناختی برای بهبود و کاهش سکوت به دست می دهد. افراد با استفاده از این یافته ها می توانند در جهت آوا دادن به سکوت با ارائه پیشنهادات و نظرات سازنده ی خود ، به این کارکنان اقدام کنند.
تاریخ، زبان و روایت
حوزه های تخصصی:
تاریخ بر اساس شواهد و رویدادهای واقعی زندگی انسانی شکل می گیرد و تاریخ نگار با مشاهده این رویدادها یا بر اساس نقل شاهدان سعی می کند توصیف ها و تحلیل هایی علمی از آنها ارائه دهد. این توصیف و تحلیل البته در مطالعه بعد فرهنگی یک جامعه سهم بسزایی دارد. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که سرانجام، این توصیف ها و تحلیل ها از وقایع تاریخی بیشتر به صورت متونی زبانی (کتب و مقالات) برای آیندگان باقی می مانند. به عبارت دیگر، حاصل تقریبا تمام این مشاهدات و تحلیل ها، به یک نظام ارتباطی زبانی یعنی «متن» (به ویژه کلامی) تغییر یا تقلیل می یابد. بنابراین اسناد و متون تاریخی تابع توان ها و محدودیتهای زبان هستند. سوال های این مقاله از این قرارند: آیا تاریخ نگاری مانند ادبیات داستانی تنها از طریق بازنمایی زبانی ممکن می شود؟ متون تاریخی چه محدودیت های زبانی دربردارند؟ تا چه اندازه متن تاریخی می تواند عینیت داشته باشد؟ آیا می توان سرشت تاریخ را متنی خواند؟ آیا روش های روایت پردازی تاریخ نگاری با روش های روایت پردازی داستان تفاوت ماهیتی دارد؟
بررسی شگردهای هیچانه های کودکانه در ادبیات عامه ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیچانه ها گونه ای از ادبیات کودک به شمار می روند که در گذر زمان نه ارزش خود را از دست داده اند و نه به فراموشی سپرده شده اند و همواره لذت بخش و شادی آفرین بوده اند. به راستی اسباب ماندگاری آنها در چیست که اینگونه جاودانه شده اند و هرگز کهنگی ای در آنها حس نمی شود و با همه ی نسل ها و سنین مختلف ارتباط برقرار می کنند؟ پژوهش پیش رو به معرفی هیچانه های فارسی و بررسی ویژگی ها و شگردهای این گونه ی ادبی که موجب پایداری، جذابیت و فراگیری آنها در میان کودکان شده است، می پردازد. این پژوهش، کیفی است و در آن از تلفیق روش تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی میرینگ (2000) استفاده شده است. برای این کار در شاخه ی شعر، نمونه های عامیانه از میان ترانه های بچه ها در کتاب فرهنگ عامیانه ی مردم ایران (1346) انتخاب شده است و در شاخه ی داستان نیز آن دسته از افسانه های عامیانه ی طبقه بندی شده از سوی خسرونژاد (1389) که در بررسی پژوهشگر با ویژگی-های هیچانی همخوانی داشته اند، به کار گرفته شده است. بررسی ها نشان داد که هیچانه های فارسی بیشتر در بند فرم و ساختار زبانی هستند. همچنین هیچانه ها چه داستان و چه شعر، بنیادی ترین و ابتدایی ترین ویژگی های شعر کودک را -که در سازه های زبان و موسیقی نهفته است- به همراه دارند. چراکه بهترین شیوه ی ارتباط زبانی با مخاطب خردسال، بهره گیری از موسیقی است. ویژگی برجسته ی داستان های هیچانی نیز همین نزدیکی و آمیختگی آنها با زبان شعری است. می توان گفت هیچانه ها الفبای شعر کودک هستند در نگاهی کلی به شعرها و داستان های مورد بررسی می توان آنها را از نظر کیفیت هیچانگی، درجه بندی و به دسته های زبان ْهیچانی، معناهیچانی و هیچانه ی محض تقسیم نمود
بررسی تأثیر جنسیت بر به کارگیری تشبیه در آثار «فریبا وفی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عموم صاحبنظران فمنیست معتقدند همان طور که تفاوت های زبان زنانه و مردانه در گفتار افراد وجود دارد، در نوشتار آن ها نیز نمود پیدا میکند. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر جنسیت بر زبان فریبا وفی به هنگام کاربرد تشبیه است. بنابراین شش مورد از آثار فریبا وفی، انتخاب و تأثیر جنسیت بر تشبیهات او کاویده شده است. این بررسی شامل «انواع جنسیت زدگی زبانی در رکن مشبه و مشبه به»، «نوع و کیفیت تشبیهات نویسنده در مورد مردان داستان»، و «نمود بدن» در این آثار است. یافته ها نشان می دهد که فریبا وفی یک نمونه مثالی خوب از تفسیر فمنیستی از جهان پیرامون خود است و با تأثیرپذیری از جنسیت، تلاش کرده به هنگام ساخت تشبیه، نقش خود را به عنوان راوی آگاهی دهنده در این زمینه به مخاطب بقبولاند. در واقع، ساخت تشبیه توسط فریبا وفی، یکی از شیوه های بیان است که توسط زبان زنانه او ایجاد شده است. این جنسیت گرایی در رکن «مشبه به» بیشتر از «مشبه» به چشم می خورد. وفی عموماً این تشبیهات جنسیتی را برای القای احساسات دنیای زنانه اش به کار برده است. تصویری که وی در این تشبیهات از مردان به دست می دهد؛ بیانگر فاصله عاطفی خاص و روانی زنانِ داستان با مردانشان است. بدن زنانه، دلالت مستقیم و صریح ندارد.
جایگاه زبان و سخن اخلاقی در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
. اخلاق و کارکرد آن، یکی از مهم ترین بن مایه های متون گوناگون زبان و ادب فارسی است و موضوعات مختلف اخلاقی و پند و اندرزهای فراوان در بیشتر این آثار دیده می شود. یکی از مهم ترین و مؤثرترین موضوعات اخلاقی و تعلیمی «زبان و سخن» و کارکرد مثبت و منفی آن است. در بیشتر متن های ادبی، عرفانی و تاریخی ما در باره اهمیت زبان، ویژگی های آن، مخاطب، ویژگی های سخن و ... نکته هایی درخور تأمل و به شیوه ای مؤثر، بیان شده که بیشتر آنها متأثر از آموزه های قرآنی و روایات نبوی و علوی و دیگر بزرگان دین است. چنین مضامینی در همه انواع ادبی از ادبیات تعلیمی که جایگاه اصلی چنین مباحثی است، تا ادبیات حماسی و غنایی دیده می شود. مقاله حاضر، این موضوع و چگونگی آن را در آثار برجسته و اصیل ادب فارسی بررسی و نمونه هایی از بیان و توصیف شاعران و نویسندگان را با توجه به منشأ سخنانشان ارائه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد در بیان چنین مضامینی آنچه برای گوینده یا صاحب متن مهم است، جنبه آموزشی یا همان تعلیمی و انتقال آن به مخاطب است؛ از این رو در چنین ساختارهایی کمتر با مختصات تخیلی روبه روییم بلکه مخاطب درون مایه را عمدتاً در قالبی عاری از ممیزات ادبیات مخیل مشاهده می کند؛ نهایت استفاده از تمهیدات هنری در چنین آثاری، تمثیل یا اسلوب معادله است.
بنیان های روایتِ سینمایی از منظر پروای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشته آشکار نمودن منشاء و بنیان های روایت سینمایی، یعنی امکان ها و ضرورت های آن، است. روایت سینمایی به مثابه رفتار انسان ریشه در ذات و نحوه هستی انسان دارد و ضرورتاً برآمده از ذات انسان است. در این مقاله از منظر پروای وجود، یعنی از منظر یکی از وجوه بنیادین انسان، و با راهنما قرار دادن نگرش کلی هایدگر به هستی به ماهو و هستیِ انسان و حقیقت یا ناپوشیدگی و با روشی توصیفی-تحلیلی سعی در تبیین ضرورت ها و امکان های روایت به مثابه زبان ، امکان ها و ضرورت های مونتاژ سینمایی بر مبنای حضور نامتعین و آموخته های انضمامی برآمده ایم، و در نهایت و پس از بررسی روایت از این سه زاویه روشن خواهد گشت که پروای وجود به مثابه سرشت ذاتی انسان که دغدغه حقیقت یا ناپوشیدگی موجود و وجود را دارد، و از آن رو که باهم-بودن و لذا زبان به ماهو زبان، و نیز آموخته های انضمامی را ضرورت می بخشد، مبنای بروز رفتاری همچون روایت سینمایی در انسان است.
حیث وجودشناسانه ابژکتیویته از منظر گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابژکتیویته به عنوان ایدئال علوم - به خصوص علوم انسانی - مورد نقد گادامر است چون تجربه ای از خودبیگانه در انسان شکل داده و سبب انسداد وجودشناسانه می شود. این ایدئال ناشی از تفوق نقد عقل محض کانت بر علم جدید و همچنین غفلت سنت فلسفه غربی از زبان است. هر چند دیلتای تلاش کرد با استفاده از سنت زبانی و هرمنوتیکی جایگاهی مختص علوم انسانی فراهم آورد، اما، به دلیل بنیان دکارتی اش و نیز تلقی ابزارگرایانه اش از زبان و آگاهی تاریخی، دچار سوبژکتیویسم شده و علوم انسانی را همچون حکمِ زیباشناسانه کانتی، عاری از حقیقتِ موضوع کرد. گادامر با بازخوانی تجربه هنری و تجربه تاریخی در کانت و دیلتای و همچنین استفاده از فلسفه هایدگر و هگل،به همراه توجه انتولوژیک به زبان، تجربه هرمنوتیکی را سامان داد تا ایدئال آن، نه فرایند ابژکتیوسازی، بلکه ظهور خودِ موضوع در زبان باشد و این همان زاخلیخکایت(Sachlichkeit)بوده که آشکارگی موضوعیّتِ موضوع یا شیئیّتِ شیء است.
واکاوی علل عود در سوء مصرف کنندگان مواد بر اساس مؤلفه های معنایی – ارزشی زبان (تحلیل گفتمان موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
55-74
حوزه های تخصصی:
هدف : عوامل زیادی، سوءمصرف مواد را به یک موضوع پیچیده و چندبعدی تبدیل نموده است. یکی از این عوامل، عود و بازگشت به سوءمصرف مواد می باشد. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل گفتمان است. هدف از این تحقیق واکاوی علل عود در سوء مصرف کنندگان مواد بر اساس مؤلفه های معنایی – ارزشی زبان می باشد. در این مطالعه، با استفاده از روش تحلیل لاکلا و موفه مفصل بندی های خاص موجود در گفتمان مشخص شد. بر اساس این الگو توصیفات و قرائت های مشارکت کنندگان پیرامون علل عود با استفاده از مصاحبه ساختار نایافته جمع آوری شد. مشارکت کنندگان افراد خود معرف به مراکز درمانی شهر اصفهان بودند و حداقل دو بارسابقه ترک داشتند و به شکل هدفمند انتخاب شدند. بعد از 11 مصاحبه نمونه به حالت اشباع رسید. داده های موجود به روش تحلیل محتوا کدبندی شد. یافته ها: در این پژوهش مشخص شد: سوءمصرف کنندگان با هویت منفعل و تسلیم پذیر تحت تاثیر گفتمان حاکم در جامعه مصرف کنندگان به ساختار شکنی و از بین بردن هژمونی گفتمان حاکم در جامعه می پردازند و در جنگ (ضدیت و غیرت) با مراجع حاکم مثل خانواده، مشاور و راهنما به دال مرکزی خود که همان سرلوحه قرار دادن مصرف مواد پناه برده و با شکل گرفتن دال تهی که همان دور شدن از صمیمیت، محبت و اعتماد است با ناکارآمدی، و بی کفایت شدن در جامعه به مصرف مجدد مواد و تثبیت معنای مصرف روی می آورند. نتیجه گیری: عود یک فرایند منفی شامل بازگشت مجدد به مواد می باشدکه توسط 20 تا 90 درصد معتادان تجربه می شود. برای پیشگیری از عود مصرف مواد بهتر است در گفتمان های کلان جامعه و در نظام آموزشی، تربیتی و درمانی تغییراتی به وجود آورد.
دو زبانگی - تک زبانگی و سلامت اجتماعی (یک مطالعه مقایسه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
185-222
حوزه های تخصصی:
در بین دانشجویان، تنیدگی های دوره تحصیلی، تضادهای قومی و فرهنگی، احساس مفعولی مبنی بر مورد تبعیض سیاسی، عقایدی، نژادی و جنسیتی قرار گرفتن، وجود دارد که می تواند بر جنبه های مختلف زندگی دانشجویان اثر گذاشته و سلامتی این قشر خصوصاً بعد اجتماعی آنان را به خطر بیندازد. در خصوص ارتباط زبان که یک مولفه اساسی فرهنگی بوده، با مفهوم سلامت اجتماعی تحقیقاتی تاکنون انجام نشده است. به عبارتی زبان قومیت های مختلف می تواند زمینه ساز وحدت و یکپارچگی، انسجام و مشارکت را فراهم آورد و یا این که زبان مشترک، می تواند بر سلامت و بعد اجتماعی آن تأثیرگذار باشد یا خیر؟ که پژوهش حاضر با مطالعه دانشجویان دوزبانه (قومیت ها) و یک زبانه (کسانی که فقط به یک زبان تسلط دارند) در پی پاسخ به آن است. در ادامه می خواهیم تبیین کنیم که چه عواملی بر میزان سلامت اجتماعی دو گروه یادشده تأثیرگذار هستند؟ روش پژوهش حاضر پیمایشی و داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه سراسری سنندج بوده و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان داد مابین سلامت اجتماعی کل و ابعاد آن در دو گروه دانشجویان تفاوت معنی داری به نفع دانشجویان دو زبانه وجود دارد و متغیرهای سن، تأهل، رشته تحصیلی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، باورهای دینی و اعتقادی و مهارت های ارتباطی بر سلامت اجتماعی دو گروه تأثیر گذار است. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که 29 درصد از تغییرات متغیر وابسته این پژوهش توسط متغیرهای مستقل تببین می شود و متغیر مهارت های ارتباطی با ضریب 66 درصد قوی ترین متغیر پیش بین متغیر وابسته است.
مطالعه کیفی نقش زبان در روابط زوجهای متعارض، رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مطالعه کیفی نقش زبان در روابط زوجهای متعارض انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته، داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری، هفت زوج از واجدان شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از فنون استراوس و کوربین انجام شد که شامل شناسه گذاری مفاهیم و شکل دادن به نظریه است. تجزیه و تحلیل داده ها در شناسه گذاری باز، به شناسه گذاری عوامل اصلی، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها منجر شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات مصاحبه ها، تعارض زبانی زوجین به عنوان مقوله هسته ای، عوامل زبانی بسترساز تعارض زناشویی و پیامدهای زبانی تعارض زناشویی به عنوان مقولات عمده و چهار مفهوم شناسه گذاری سطح دوم که از مفاهیم سطح اول به دست آمد عوامل زبانی تضعیف کننده رابطه زناشویی، عوامل زبانی تشدیدکننده تعارض زناشویی، عوامل زبانی تخریب کننده رابطه زناشویی و عوامل زبانی تهدیدکننده رابطه زناشویی شناسایی شد. نتایج نشان داد که زبان در کاهش یا افزایش تعارض زناشویی نقش مهمی را ایفا می کند به طوری که کنترل نکردن آن، باعث درگیریهای فراوان و هم چنین، خشونتهای کلامی میان زوجین می شود و در نتیجه، راه جدایی عاطفی و در نهایت طلاق زوجین را هموار می سازد.
بازنمایی اجتماعی کنش های گفتاری زنان (مورد مطالعه: رمان های هوشنگ مرادی کرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
61 - 80
حوزه های تخصصی:
زبان تجلی گاه فرهنگ مردم یک جامعه است و بررسی آن می تواند زوایای پنهان فرهنگ جامعه را نمایان کند. بویژه در گفت وگوهای میان افراد که نمونه ی کامل و مشخصی از افکار و فرهنگ جوامع، در بافت زمانی و مکانی ویژه ای است. اینپژوهش نیزباتوجه به اهمیت زبان در تعاملات اجتماعی و باتوجه به نقش محوری زنان در شکل گیری خانواده و اجتماع، قدم در عرصه گفتار نهاده تا کنش های گفتاری زنان را در داستان های هوشنگ مرادی کرمانی بررسی کند. این بررسی با استفاده از دیدگاه و روش جان سرل انجام گرفته است. سرل کنش های گفتاری را در پنج دسته اظهاری، ترغیبی، عاطفی، اعلامی و تعهدی تقسیم کرده است و برای تعیین هریک به بررسی بافت موقعیتی گفتار، اعم از زمان و مکان و جایگاه افراد، تأکید داشته است. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دادند که زنان به دلیل نداشتن قدرت در جوامع روستایی، بیش تر از کنش های گفتاری ترغیبی استفاده می کنند و کنش های اظهاری و عاطفی بکار برده شده نیز بیش تر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین وسیله به گونه غیرمستقیم دیگران (بویژه مردان و شوهران) را برای رسیدن به خواسته های خود ترغیب و تشویق کنند. هم چنین، از کنش های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کم تر استفاده شده است.
تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی و تحولات معنایی آن در گفتمان انقلاب اسلامی ایران 1357 (مورد مطالعه: سال های خرداد 76 تا خرداد 92)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۱
135-169
حوزه های تخصصی:
این مقاله مستند به پژوهشی است که با هدف بررسی و تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی به انجام رسیده است . بدین منظور مفهوم هویت سیاسی را محور بررسی قرار داده و تغییر و تحول معنایی آن را ابتدا در گستره ی نظام معنایی گفتمان کلان انقلاب اسلامی و سپس در دو گفتمان اصلاحات و محافظه کاردر قالب تحلیل درون متنی و بینامتنی با تکیه بر نظریه ی گفتمان و روش تحلیل انتقادی گفتمان در شش مقطع مهم تاریخی و تأثیر گذار این دوران بررسی کرده ایم. سپس درقالب تحلیل برون متنی به بررسی زمینه های تاریخی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هر دوران پرداخته ایم .این تحلیل و تبیین در پایان، انواعی از تیپولوژی نهایی در خصوص موضوع را پیش روی ما گشوده است ؛ که عمده ترین آنها عبارتند از : هویت سیاسی مطلوب سوژه قانون گرای آزادی خواه، سوژه دموکراسی طلب استبداد گریز، سوژه مذهب مدار عدالت خواه ، سوژه تکلیف مدار انقلابی ، سوژه مردم گرای خشونت ستیز ، سوژه ی اعتدال گرای منتقد و حق طلب.
معیارهای واژه محور و معیارهای سنّتی تقلب در گزارش های مالی: شواهدی از یک مطالعه اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۰
73-92
حوزه های تخصصی:
تقلب در گزارش های مالی، تهدید بزرگی برای سرمایه گذاران بشمار می رود. با این وجود، در عمل روشی برای تشخیص فوری تقلب وجود ندارد. از این رو توجه به معیارهای غیر مستقیم تقلب بسیار ضروری می باشد. به لحاظ نظری، در کنار معیارهای سنّتی تقلب که عموماً معیارهای کمّی می باشند، معیارهای کیفی نیز می توانند در تشخیص احتمال تقلب سودمند باشند. این پژوهش با پذیرش این پیش فرض که معیارهای سنّتی تقلب، محک دانشگاهی نسبتاً پذیرفته شده ای برای تشخیص احتمال تقلب می باشند، به ارزیابی یکی از معیارهای کیفی، یعنی معیارهای واژه محور، در تشخیص احتمال تقلب می پردازد. به بیان دیگر، هدف این نوشتار، بررسی ارتباط معیارهای واژه محور و معیارهای سنّتی تقلب می باشد. نمونه پژوهش، شامل 180 مشاهده سال- شرکتی در بورس اوراق بهادار تهران و در بازه زمانی سالهای 1389 تا 1394 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده می-گردد. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بین معیارهای واژه محور (از جمله کلمات مثبت، منفی، قضایی و عدم اطمینان) و معیارهای تعیین کننده تقلب (از جمله، اقلام تعهدی اختیاری، اهرم مالی، فرار مالیاتی، نوع اظهار نظر حسابرس، رشد کارکنان، رشد درآمد، نسبت جاری و نسبت سرمایه در گردش به دارایی) رابطه معناداری وجود ندارد .
بررسی کارکرد زبان و جنسیت در دیوان جهان ملک خاتون شیرازی بر مبنای نظریه DSL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
164-143
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های نوین درباره زبان شناسی و جنسیت، تیوری DSL از دکتر رابین لیکاف، زبان شناس برجسته آمریکایی است. وی به اختصار معتقد است که سبک گفتار زنان و مردان، حتی در پوشیده ترین حالات، کاملاً متمایز از هم است و بر مبنای تقسیم ساختار جنسیتی زبان به دوشاخه فکری و زبانی تشخیص داده می شود. نگارندگان مقاله حاضر از این نظریه برای تحلیل کارکرد زبان در شعر جهان ملک خاتون، شاعره قرن هشتم هجری که نخستین شاعره ای است که دیوان نسبتاً کاملی از وی به جامانده است، بهره برده اند. علت این بررسی ازآن روست که در چند اثر پژوهشی که به صورت مختصر و ضمنی از شعر جهان ملک سخن رفته، زبان اشعار او پیرو زبان موجود در شعر مردان هم عصر و پیش از وی دانسته شده است و جنبه زنانه کارکرد زبان در شعر او موردتوجه قرار نگرفته است. یافته های این بررسی در شاخه زبانی که ازجمله آن ها، بسامد بالای استفاده شاعر از واژگان با بار معنایی اشتراک و معیت است و نیز در شاخه فکری که ازجمله آن ها، بسامد بالای صراحت در اظهار عواطف زنانه است، نشان دهنده کارکرد زبان زنانه در شعر جهان ملک است. در واقع، نظریه لیکاف به دلیل توجه به زوایای مختلف کارکرد زبان و جنسیت در آثار ادبی، الگویی مناسب برای بررسی آثار ادبی از نگاه زبان و جنسیت است.
مؤلفه های شعر مفتون امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفتون امینی، شاعری تجربه گراست که مولفه های شعر او بیانگر تمایل وی به دگردیسی و حرکت در مسیر تجربه های تازه است. این امر به تغییرات متناوب در ساختار و زبان شعر مفتون انجامیده و زمینه ظهور شاخصه هایی انحصاری را در کلام وی فراهم آورده است. در این مجال، چند مولفه اصلی شعر مفتون که عمدتاً برآیند رویکرد متنوع زبانی و تغییرات ساختاری در شعر او هستند، با عناوین «حرکت»، «معنی»، «ابهام»، «مشاهده» و «روایت» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. طی تحلیل ها به ترتیب، چگونگی تغییر وضعیت و جا به جایی زمانی در مسیر تکوین شعر مفتون تشریح شده؛ کیفیت توضیح و تأکید و شرح و تثبیت معنا در آن بیان گردیده؛ هم چنین شگردهای پنهان سازی معنا و ابهام آفرینی در شعر مفتون توضیح داده شده است؛ افزون بر این موارد، وصف مادی و ملموس عینیات به عنوان یکی از عناصر زیبایی شناسی شعر مفتون و امکان فضاسازی با اشیا و واژه ها در آن مورد بررسی قرار گرفته است. نهایتاً چگونگی استفاده مفتون از شگردهای روایت، یعنی صحنه، نمایش، حرکت، شخصیت پردازی، گفت وگو و... تحلیل و تببین شده است.
منظومه استعاره های مفهومی لمعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه فکری مسلط بر هر اثر را می توان به کمک تحلیل استعاره های مفهومی آن توصیف کرد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن ساختار برآمده از استعاره های مفهومی لمعات است که منظومه فکری مسلط بر این متن را نشان می دهد. به این منظور، ابتدا با بررسی دقیق زبان لمعات ، استعاره های مفهومی آن را مشخص کرده و در مرحله دوم با تحلیل استعاره ها و یافتن پیوند آن ها با یکدیگر، ساختار برآمده از استعاره های مفهومی متن را که آینه جهان بینی آن است، توصیف نموده ایم. چهار استعاره مفهومی خداوند عشق است، عشق پادشاه است، عشق خورشید است و عشق آینه است، ارکان اصلی جهان بینی لمعات را می سازند. علاوه بر پیوندی که این چهار استعاره با یکدیگر دارند، استعاره مفهومی عشق انسان است، در پیوند این چهار استعاره مفهومی با یکدیگر و ظهور سطح اندیشگانی لمعات در سطح زبان، نقش مهمی را ایفا می کند. در لمعات استعاره های مفهومی دیگری نیز وجود دارد که هر کدام گوشه ای از جهان بینی اثر را تبیین و در ساختار آن، ایفای نقش می کنند؛ اما نقش پنج استعاره گفته شده، محوری تر است.
علامه طباطبایی و اصول هستی شناختی برگرفته از لفظ «حق» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
105 - 124
حوزه های تخصصی:
موضوعات مرتبط با حق و کاربردهای این لفظ در قرآن کریم از چنان گستره و ظرفیتی برخوردار است که می تواند مبانی و چهارچوب یک نظام فلسفی را پایه ریزی کند. در این راستا و با این جهت گیری، پس از اشاره به معنای لغوی «حق» و مؤلفه های آن (ثبوت، وجوب، و بقا) و همچنین معانی اصطلاحی «حق» در قرآن (حق تکوینی، به معنای حقیقت عینی و واقعیت خارجی؛ حق معرفتی، به معنای شناخت و یا سخنِ حقیقی، صادق و مطابق با واقع؛ حق ارزشی: به معنای عمل شایسته و نیکو)، در این مقاله با مرور کاربردهای لفظ حق، هفت اصل از اصول هستی شناختی در قرآن کریم را براساس آراء علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تقریر کرده ایم، اصولی مانند اینکه خداوند، مصداق اتم حقّ است؛ ماسوا و دیگر حقایق، همه از حقّ تعالی و تحت تدبیر اوست؛ و حقّ تعالی، ماسوا و دیگر حقایق را بحق آفریده است. در خلال این مباحث همچنین به این اشکال مقدر پاسخ داده شده است که آیا می توان یک واقعیت زبان شناختی مربوط به یک زبان را مبنایی برای استنتاج واقعیت های هستی شناختی قرار داد؟
نسبت انسان و خدا در اپیستمه های سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
51 - 70
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می کنیم تا به بررسی چگونگی نسبت انسان و خدا در اپیستمه های سه گانه ی کتاب نظم اشیاء بپردازیم. مسأله ی اصلی فوکو در این کتاب، چگونگی شکل گیری انسان به عنوان «سوژه»ی دانش در تاریخ تحول اپیستمه (از رنسانس تا مدرن) با محوریت نسبت میان واژگان و اشیاء است. براساس اپیستمه و فکر حاکم در هر عصر، از یک سو امکان تشخیص اینکه دانش و معرفت در هر عصر بر اساس چه نظمی شکل می گیرد، فراهم می شود و از سوی دیگر برداشت های متفاوت از انسان و جایگاه وی در هر دوره از تاریخ اندیشه آشکار می شود. در این مقاله درصدد هستیم در کنار چگونگی تکوین مفهوم انسان به عنوان سوژه ی دانش، نسبت و ارتباطی که انسان در این گستره با خداوند برقرار می کند را مورد تعمق قرار دهیم. همچنین از آنجا که اپیستمه و فضای معرفتی هر عصر همواره در تحول و دگرگونی است، نسبت انسان و خدا نیز نمی تواند کیفیتی ثابت داشته باشد و بر یک حال باقی بماند. لذا تلاش می کنیم به بررسی هر چند اندک پیش زمینه هایی بپردازیم که درک ما از جهان پیرامون و مناسباتمان با طبیعت، واژگان و چیزها و نهایتاً نسبتمان با خدا را دستخوش تأویل های متفاوت می کنند.