مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
زبان
حوزه های تخصصی:
مفهوم «صورتِ زندگی» یکی از مهم ترین مفاهیم در فلسفه متأخّر ویتگنشتاین به حساب می آید؛ اصطلاحی که یکی از پر ابهام ترین مفاهیم فلسفه اوست. مقاله حاضر ، به تبیین نقش ویژه و مبنایی مفهوم صورتِ زندگی به عنوان سنگ بنایی برای تمامی فلسفه متأخّر ویتگنشتاین می پردازد؛ نقشی که تا کنونْ توجه چندانی از جانب ویتگنشتاین پژوهان به خود جلب نکرده است. به نظر نگارندگان ، توصیف صورتِ زندگی به عنوان شرط امکان زبان می تواند به برخی شبهات موجود در باب فلسفه متأخّر ویتگنشتاین _ اعم از رفتارگرایی ، در افتادن به نسبیت عام زبانی و فروکاستن تمامی امور واقع به زبان _ پایان دهد. در این پژوهش با بررسی موضع گیری ویتگنشتاین متأخّر در برابر تبیین فلسفی به طور عام ، و نظریه تصویری زبان به طور خاص و تحلیل مفصل مفهوم صورتِ زندگی در متنِ آثار متأخّر او ، در اثبات نقش مبنایی این مفهوم در زمینه فلسفه پسین ویتگنشتاین کوشیده ایم. در پایان با بررسی انتقادی تفسیرهای چهارگانه شارحین از مفهوم صورتِ زندگی ، باب ارائه تفسیر پنجمی با عنوان «تفسیر پدیدارشناختی» از سوی نگارندگان گشوده می شود.
چالش ها و فرصت های پیش روی دیپلماسی تمدنی ایران در منطقه آسیای مرکزی و شبه قاره: پیشنهادهایی برای پیشبرد بهتر امر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
923 - 940
حوزه های تخصصی:
امروزه کشورها با هدف پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند. در این زمینه منابع و قدرت فرهنگی و تمدنی که از آن به عنوان قدرت نرم نیز نام برده می شود، می تواند تاکتیک مؤثری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی یک کشور باشد. ایران نیز قادر است در منطقه آسیای مرکزی دیپلماسی تمدنی را به کار گیرد. دلایل این امر چندگانه بوده و ناشی از تسلط حکومت های ایرانی و اسلامی در آسیای مرکزی است. طبیعی است که ایران برای پیشبرد دیپلماسی تمدنی خویش با چالش ها و فرصت هایی روبه روست، در این از مهم ترین فرصت های پیش روی ایران ظرفیت هایی همچون میراث مشترک تاریخی، بافت اسلامی منطقه و ریشه های مشترک قومی-نژادی است؛ البته ایران در این زمینه با چالش هایی روبه روست. برای مثال حکومت های سکولار منطقه، حضور گسترده تمدن هایی چون تمدن غربی و دیگر تمدن ها در این زمینه قابل بیان است. کم کردن چالش ها با هدف افزایش فرصت ها، هنر دیپلماسی تمدنی است که با سرمایه گذاری و نگاه راهبردی و بلندمدت امکان پذیر است. هدف این پژوهش بررسی فرصت ها و چالش های پیش روی دیپلماسی تمدنی ایران در منطقه آسیای مرکزی است. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی است.
بررسیِ تطبیقیِ مضامینِ فرهنگی در کتاب های آموزشِ زبانِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.9768.1241
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با نگاه آمیختگی زبان و فرهنگ، برآوردی کوتاه از میزان و تأثیر جهت گیری فرهنگی در آموزش زبان فارسی به دیگران را تقدیم می کند و از روش چک لیست بایرام (1993) در سنجش محتوای فرهنگی و بررسی پیوند آموزش زبان با آموزه های فرهنگی سه کتاب زبان فارسی، دوره آموزش زبان فارسی و درس فارسی بهره گرفته است. در این سه کتاب، فرهنگ بزرگ یعنی عناصری چون تاریخ، موسیقی، ادبیات و هنر ایرانی و فرهنگ کوچک با مؤلفه های اجتماعی همچون رفتار، آداب، نگرش ، باور، ارزش و هنجار، بررسی شده است. با این روش، به فراوانی تأکید هر یک از کتاب های یادشده بر آموزش صرف زبان با مضامین اجتماعی در چرخه زندگی، شامل خانواده، مدرسه و محیط کار از یک سو، و بسامد وقوع مضامین فرهنگی و چگونگی پرداختن به همه سطوح آن از سویی دیگر توجه شده است.
دوزبانگی و نقش آن در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
زبان می تواند زمینه ساز پیشرفت، انسجام آموخته ها و مشارکت علمی و عملی در دانش آموزان باشد. این موضوع از جنبه های مختلفی قابل بررسی است. با توجه به وجود زبان ها و گویش ها و لهجه های متفاوت در کشور ایران، برآن شدیم که به موضوع دو زبانگی در این مقاله بپردازیم. این پدیده ارتباط مستقیمی با قدرت خلاقیت، تبیین قیاسی، مقوله بندی تحلیل و پردازش و تفسیر کودکان دارد. حفظ زبان اصلی (مادری) نزد کودکان دوزبانه می تواند نقش مهمی در زندگی اجتماعی علمی و فردی آن ها داشته باشد. لذا ضروری است تا معلمانی که با کودکان دوزبانه کار می کنند درک بهتری نسبت به نقش اساسی و عملکرد زبان اصلی نزد شاگردان دوزبانه داشته باشند. شناخت پدیده دوزبانگی و اثرات مثبت و منفی آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و رفع تنگناهای احتمالی ناشی از این پدیده ، هدف مهم این مقاله است. در این مقاله به بررسی نقش دو زبانه بودن دانش آموزان دوره ابتدایی در فرآیند تحصیلی آن ها و بیان چالش ها و ویژگی های یادگیری این نوع دانش آموزان و سپس به نتیجه گیری و ارائه راهکار پرداخته شده است روش پژوهش در این مقاله شیوه کتابخانه ای است و از کتاب ها و مقاله ها و سایر وسایل ارتباطی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردیده است. به امید آن که مورد استفاده همکاران محترم قرار گیرد.
کارکرد معرفتی زبان نزد فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چیستی «زبان» و و ویژگی های آن، از جمله مسائلی است که از دیرباز ذهن و اندیشه عالمان و متفکران را به خود مشغول داشته است. در این میان، فارابی نخستین متفکر اسلامی است که در آثار خویش به تفصیل به فلسفه زبان و زبان شناسی پرداخته است. اما نوشتار حاضر، ناظر به فلسفه زبان و زبان شناسیِ فارابی نیست که در این باره قبلاً تحقیقاتی به انجام رسیده است؛ بلکه مسئله اصلی آن، نقش و کاربرد زبان در معرفت یا شناخت است؛ یعنی اینکه مقوله زبان به طور کلی چه محصول معرفتی یا شناختی برای انسان به همراه دارد. از دید امروزین، در پاسخ به این مسئله، به ویژه باید به دو دانش توجه کنیم: زبان شناسی شناختی و معناشناسی شناختی، که البته فارابی به این دو دسترسی نداشته است. با این حال، مدعای نوشتار حاضر این است که او کارکرد معرفتی یا شناختیِ قابل توجهی برای زبان درنظر گرفته و ابعاد و ویژگی های مهمی از آن را مشخص کرده است و اگرچه یافته های او در این عرصه در قیاس با دستاوردهای معاصرین، ممکن است ناچیز به نظر آید، اما نقش کاملاً تأسیسی او در این عرصه غیرقابل انکار است. روش تحقیق در نوشتار حاضر، از جهت نحوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و از جهت نحوه تحلیل داده ها، عقلی است.
نمود کمال طلبی انسان در زبان با تأکید بر زبان عبری و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
221 - 242
حوزه های تخصصی:
انسان ذاتاً کمال طلب است. وسواس در گزینش واژه ها و کاربرد هدفمند آنها و توصیه و تأکید متون تعلیمی و اخلاقی بر سخن نکو تجلی کمال طلبی انسان در زبان، و نشانه پیوند حُسن و جمال با کمال است. انسانِ جویای کمال، هم در انتخاب واژه ها بهترین و بجاترین را برمی گزیند و هم فطرتاً دوستدار شنیدن سخنان نکو است. حفظ کرامت بشر و رعایت احترام و ادب و نزاکت و اخلاق، منشأ به گویی، نکوگویی، و زیباسازی زبانی است. زبان عبری به عنوان زبان یکی از کتب مقدس که واجد ارزش های تاریخی و زبان شناسی است سرشار از واژه های نیک و نرم است. همچنین، متون نظم و نثر فارسی (متأثر از متن قرآن) مجلای به گویی و نکوگویی زبانی اند که با استخدام فنون گوناگون ادبی و بلاغی در قالب های منثور و منظوم، سخن را زیبا جلوه داده اند تا بر مذاق مخاطب نکو افتد.
شگردهای ذهنی و زبانی در غم سروده های قیصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
131 - 144
حوزه های تخصصی:
اندوه زدگی در عین پختگی و اثرگذاری، از ویژگی های برجسته شعر قیصر امین پور است و گونه های اندوه فردی، اجتماعی و فلسفی، پایه و بن مایه بیشینه شعرهای او شده است. مسئله اصلی این جستار، واکاوی مهم ترین شیوه ها و شگردهای ذهنی و زبانی ای است که قیصر برای بیان تجربیات عاطفی اندوهبار و حسرت آمیز خود به کار بسته است. در پژوهش حاضر، به روشی توصیفی تحلیلی، اندوه سروده های این شاعر، از حیث کاربست ابزارها و تمهیدات ذهنی و زبانی بررسی می گردد. نتیجه اینکه ساختار ذهنی اغلب سروده های قیصر بر پایه ایماژهای تیره و اندوه زده شکل گرفته است و شاعر با استفاده از این تصاویر سعی در القای تجربیات تلخ عاطفی خود داشته است. این شیوه در ساختار و اجزا و ارکان تشبیهات، استعاره ها، کنایات، تلمیحات و نمادها تأثیر و نمود آشکاری دارد؛ به طوری که گاه تابلویی از صحنه های تلخ و تیره در یک بند و حتّی یک سطر شعر دیده می شود. ازنظر موسیقیایی و زبانی نیز شاعر در اندوه سرود ه هایش به وزن ها و هجاهای سنگین توجّه خاصی نشان داده و با استفاده از واج آرایی مکرر با مصوت های بلند، موسیقی و حتی حال و هوای عاطفی شعر را به سمت فضاهای تیره و اندوهناک سوق داده است. دایره واژگانی و ترکیب سازی های او نیز غالباً در حیطه کلمات و ترکیباتی است که اندوه را به ذهن متبادر می کنند.
آسیب شناسی روانی و روان درمانی از دیدگاه مولانا: پیش فرض های انسان شناسی، روان شناسی و روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
4-43
حوزه های تخصصی:
نظریه های علمی و از جمله نظریه های روان شناسی مبتنی بر پیش فرض های نظری ویژه ای می باشند که تاثیر قابل ملاحظه ای در بدنه اصلی نظریه ها به جای می گذارند و تفاوت این نظریات تا حدودی منعکس کننده پیش فرض های زیربنایی متفاوت آنها می باشد. به نظر می رسد با تغییر مفروضات پایه و جایگزینی آن ها با مفروضات متافیزیکیِ فرهنگی به منزله مبانی نوین، شاهد تغییر پارادایمی در نظریه های علمی موجود باشیم؛ پژوهش حاضر با هدف قرار دادن این امر، در صدد تعیین پیش فرض های انسان شناسی، روان شناسی و روش شناسی آسیب شناسی روانی و روان درمانی از دیدگاه مولانا می باشد تا چشم انداز تازه ای در این قلمرو ها ترسیم نماید. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل محتواست. در این پژوهش نشان داده شد که مولانا انسان را موجودی آزاد و مختار می داند که می تواند در سرتاسر زندگی تغییر نماید. او معتقد است زبان به عنوان امری بین الاذهانی، تعیین کننده اصلی رفتار به شمار می آید. مولانا به گرایش اصیل آدمی به رشد و کمال اشاره داشته و مسیر رشد را طریق رسیدن به سلامت و نشاط حقیقی می داند. در نگاه او انسان ها عموماً در وضعیت آسیب قرار دارند؛ اغلب وجود اصیل و واقعی خویش را به اشتباه با تعلقات بدنی و گرایش های نفسانی شده یکی گرفته و با برساختن خویشتن کاذب و فرو غلتیدن در دام خیالات، دچار غم و پریشانی می شوند. فربه کردن این خویشتن کاذب، فرد را در معرض آسیب قرار می دهد و بیمار می سازد. فرایند رهایی از آسیب، فرایند از دست دادن و از میان برداشتن این خویشتن و دست یازیدن به"بی خودی" است که مستلزم مواجهه ای سهمناک و تن دادن به سلوکی سرسخت می باشد و با تنش و درد همراه است تا در نهایت فرد به رهایی دست یابد. در دیدگاه مولانا اساساً ذهن آدمی از زبان او جدا نیست؛ زبان، به ویژه قالب داستان، نقش برجسته ای در ساخت دهی به معنا، شناخت و رفتار آدمی دارد و از اینرو خاستگاه آسیب و درمان به شمار می آید. زبان است که فرد را بیمار می سازد و هم اوست که درمان می کند. زبان کاوی و تحلیل داستان هایی که برساخته های زبانی محسوب می شوند، راه و روش مناسبی برای بررسی وضعیت های انسانی و از جمله وضعیت آسیب های روانی و ابزار و شیوه مناسبی برای چاره سازی و درمان می باشند.
بررسی تعامل پلیس با شهروندان و جامعه ناشنوایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در هر جامعه ای با هر زبانی گروهی از افراد باهم زندگی می کنند که قادر به استفاده از زبان نیستند. ازنظر جامعه این افراد دارای معلولیت هستند. بدین معنی که قادر به شنیدن، ادای کلمات و استفاده از زبان متداول نیستند. این افراد با زبان اشاره با یکدیگر و با افراد جامعه ارتباط برقرار می کنند؛ بنابراین تعامل پلیس با افرادی که دارای معلولیت شنیداری هستند، بسیار مهم و تأثیرگذار است که هدف این پژوهش بررسی تعامل پلیس با شهروندان و جامعه ناشنوا نایان بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق به صورت تحلیل مفهومی و اسنادی بوده و برای گردآوری داده ها به منظور دستیابی به نتایج تحقیق، از ابزار کتابخانه ای، اینترنت، کتب و مقالات علمی فارسی و لاتین و پایان نامه های مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شده است. یافته ها: در یافته های پژوهش به بررسی نظریه های زبانشناسی و چهارچوب مفهومی مرتبط با ناشنوایان، نظریه فلسفی و ادبی در رابطه با ناشنوایان، نظریه جامعه شناسی تعامل با ناشنوایان و تأثیر مؤلفه های آموزشی در تعامل بین پلیس، شهروندان و ناشنوایان با محوریت پاسخ به دو سؤال مرتبط به تحقیق پرداخته شده است. نتایج: حاکی از آن است که پلیس با شهروندان و جامعه ناشنوایان در ارتباط است و تعامل دارد و در حقیقت هر چه تعامل این دو قشر به درستی صورت گیرد باعث افزایش امنیت شهروندان ناشنوا در جامعه می شود. آموزش هم در حوزه پلیس و هم در جامعه ناشنوایان نقش اساسی و حیاتی دارد. جایگاه این قشر جامعه باید مشخص و بر اساس آن برنامه ریزی و رفتار شود. هرچقدر تعامل میان پلیس، شهروندان و افراد با ناتوانایی شنیداری بیشتر شود درصد خطا و اشتباه کم و احساس امنیت بالا می رود.
زبان و سطوح هویت: تاثیر آن بر روابط دولت-ملت و انسجام اقوام
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سیاست و رسانه سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
411-430
حوزه های تخصصی:
زبان و هویت دو جزء تفکیک ناپذیر در ایجاد زیرساخت های جوامع انسانی در عرصه روابط فردی و اجتماعی است. در این مقاله که از نوع کتابخانه ای و اسنادی است و به شیوه مروری انجام شده، سعی بر آن است که نقش زبان در بسترسازی و ایجاد هویت های جهانی، منطقه ای، ملی و محلی مورد بررسی قرار گیرد. محقق برای دسترسی به نظریات کارشناسان و صاحب نظران در زمینه ی ارتباط این دو پدیده منابع مختلف از جمله مجله های تخصصی، پایگاه های اینترنتی و کتاب ها را مطالعه و بازبینی نموده است. در پژوهش حاضر مفاهیم هویت و انواع آن و تأثیرپذیری این پدیده از زبان مورد بررسی واقع شده است. در نهایت تحلیل نظریه ها و مصادیق مؤید نقش مهم زبان قومیت ها و توّجه بیش تر به زبان ملی به منزله ی ابزار مهم ارتباط دولت با ملت و عامل اتحاد و انسجام اقوام پیشنهاد می شود. هدف این مقاله ارائه ی یک تحلیل مبتنی بر رابطه زبان و سطوح هویت است که با توّجه به ماهیت پژوهش با بهره گیری از رویکرد کیفی انجام می شود.
کاربرد روش شناسی های گفتمانی در پژوهش های روانشناسی سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات روانشناختی در ایران رشدی یک سویه داشته است و فضای پژوهشگری در آن ازجهت هستی شناختی در واقع گرایی خام و از جهت معرفت شناسی در اثبات گرایی کورکورانه باقی مانده است و به معرفت شناسی های متاخرتر مانند برساخت گرایی اجتماعی و روش های گفتمانی کمتر پرداخته شده است. اهداف کلی این پژوهش عبارت است از: (1) توصیف مسائل روش شناختی در رویکردهای گفتمانی؛ و (2) شیوه اجرای روش های گفتمانی در روانشناسی سلامت. مفهوم گفتمان برخاسته از انتقاد به ایده آل عینیت یا در بعدی کلی تر انتقاد از تکیه کردن بر تجربه گرایی صرف در تعریف و تمیز علم از غیر علم است. اتکا بر عینی نگری و تجربی نگری از جهات مختلف با ویژگی های ذهن مانند میل به هماهنگی شناختی و قصدمندی ناهمخوان است. رویکردهای گفتمانی در روانشناسی سلامت بهتر می توانند پدیده هایی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی، تعریف بیماری و سلامتی و رابطه مسولیت پذیری در مراقبت های سلامتی را تبیین کنند. رویکردهای گفتمانی هم می توانند نشان دهند چگونه گفتمان های اجتماعی و مرتبط با قدرت علمی و اجتماعی، سلامتی و مسولیت در سلامتی را تعریف کنند و همین طور از طریق تحلیل مکالمات، شناسایی کنش های گفتاری، شناسایی خزانه های واژگان تفسیری و شناسایی راهبردهای گفتمانی دلایل مشکلاتی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی و اختلاف فهم بیمار و متخصصین سلامت را بکاوند. رویکردهای گفتمانی، حقیقت سلامت را از منظر زبانی بررسی می کنند و می توانند جهت گیری های افراد درباره پذیرش مداخلات یا مقاومت در برابر رعایت برنامه مداخله و درمان را تبیین کنند. بنابراین رویکرهای گفتمانی در روانشناسی سلامت می توانند به روانشناسان سلامت کمک کنند تا روش های بهتری را برای مراقبت از سلامتی پیدا کنند و بینش های جدیدی را درباره اینکه مراجعان چطور مفاهیم سلامت و بیماری را با زبان بر می سازند، به دست دهند.
نوخاستگی زبان و جوهریت ذهن/ نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۰
67 - 95
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر موج فکری جدیدی در نظریه پردازی های فلسفی-علمی با غلبه بر ماده انگاری فروکاهش گرا و حتی فیزیکالیسم غیرفروکاهش گرا به نام نوخاسته گرایی ایجاد شده است. نوخاسته گرایی، دیدگاهی تکامل گرایانه، سیستمی و سلسله مراتبی است و بر اساس آن، کل واجد ویژگی ها و خصوصیاتی می گردد که اجزا فاقد آن هستند. نوخاسته گرایی طیف های متعددی دارد که رایج ترین آن در مسائل ذهن و بدن، نوخاسته گرایی ویژگی هاست. در این نگاه پدیده هایی- همچون ادراک، آگاهی، اراده، زبان- گرچه غیرقابل فروکاهش به اجزای بدن و سیستم شبکه ای اعصاب محسوب می شوند، ولی چیزی جز ویژگی هایی نوخاسته از کل سیستم فیزیکی و عصبی بدن نیستند و وجود جوهر ذهن/ نفس نفی می شود. در این مقاله با طرح این نگاه به زبان، با روشی تطبیقی تحلیلی، انتقادی و میان رشته ای (علمی-فلسفی) به نوخاستگی جوهر ذهن/ نفس از راه زبان (نوخاسته گرایی جوهری) پرداخته شد. از راه مطالعه زبان ثابت شد، گر چه نظریه نوخاسته گرایی از نظریه های رقیب –یعنی فطری گرایی و تعامل گرایی اجتماعی- مقبولیت بیشتری دارد، ولی نوخاسته گرایی ویژگی ها نیز خلأ تبیینی دارد؛ چراکه در سیر تکاملی و سیستمی، در سطحی فراتر از فیزیک و تعاملات سیستمی عصبی موجودی خودآیین نوخاسته می شود که فعالانه، آگاهانه و از روی قصد و اراده از زبان بهره می گیرد.
وجه هرمنوتیک زبان در اندیشه هایدگر و امکان گذار از طرح سوبژکتویستی شناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هایدگر از جمله فیلسوفانی است که در فلسفه خود بیش ترین کوشش ها را در جهت گذار از طرح معرفت شناختی سوبژکتیویسم به انجام رسانده است. او مساعی خود در باب این مسئله را از وجوه گوناگونی پی گیری کرده است. این مقاله اما به طور خاص درصدد است تا چگونگی گذار هایدگر از سوبژکتیویسم را از منظر «زبان» و در اندیشه متقدم و متأخر او بررسی کند. از همین رو، نخست مؤلفه های اصلی طرح سوبژکتیویستی شناخت را بررسی و تحلیل خواهیم کرد؛ سپس به کمک بصیرت هایی که هایدگر در آثار خود در مورد زبان به دست داده است، هم چون در نظر گرفتن زبان به عنوان یک اگزیستنسیال برای دازاین، بازتعریف مفاهیمی چون حقیقت به مثابه ناپوشیدگی و لوگوس به مثابه گفتار، و هم چنین تاکید بر نسبت میان زبان و وجود که به نحو تاریخی تعین می یابد، می کوشیم مدعای خود را موجه سازیم. مدعا آن است که طرح معرفت شناختی سوبژکتیویسم که شناخت را صرفاً بر اساس فعالیت محض سوبژکتیویته تبیین می کند و از وجه هرمنوتیک زبان و نقش آن در گشایش، انکشاف و شناخت پذیر کردن موجودات غفلت می ورزد نمی تواند تصویری درست از نحوه دسترسی انسان به جهان به دست دهد.
نقد و بررسی کتاب تاریخ فلسفه تحلیلی: از بولتسانو تا ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
109-130
کتاب تاریخ فلسفه تحلیلی: از بولتسانو تا ویتگنشتاین، متضمن بحث تحلیلی در باب مهمترین عناصر اندیشه فیلسوفان تحلیلی در نیمه نخست قرن بیستم است. در این کتاب نویسنده کوشیده است اندیشه های فیلسوفان تحلیلی را در قالب یک سنت فلسفی بررسی و تحلیل کند چنانکه پیوند میان اندیشه های ایشان قابل ردگیری باشد. وی پس از بحث در باب زمینه های پیدایش فلسفه تحلیلی، به ترتیب آراء بولتسانو، فرگه، راسل، ویتگنشتاین اول، کارناپ، جریان صوری سازی را مطرح می کند و در نهایت به بیان اندیشه های مور و ویتگنشتاین متأخر می پردازد که مسیر دیگری را در فلسفه تحلیلی دنبال کردند؛ همان جریانی که بعدها به فلسفه تحلیل زبان شهرت یافت. بنابراین ساختار کلی بحث در کتاب، تحلیل اندیشه های فیلسوفان تحلیلی در قالب دو جریان موازی تحلیل منطقی و تحلیل زبانی است و البته به جریان نخست توجه بیشتری شده است. هدف در این مقاله نقد و بررسی محتوایی و صوری ترجمه این کتاب است.
بررسی وام واژگان فرانسوی و روسی در دیوان ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان موجودی پویا و زنده است که همواره در حال دگرگونی، رشد و گسترش است. یکی از اصلی ترین شاخص های پویایی زبان پذیرفتن وام واژه هایی است که تحت تأثیر روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و . . . از زبان های دیگر به آن زبان وارد می گردد. زبان فارسی نیز با وجود توان بالقوه در داشتن واژگان، از این امر مستثنی نبوده و شاهد حضور وام واژگان عربی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی و روسی و . . . در آن هستیم. ایرج میرزا، شاعر دوره قاجار، یکی از شاعرانی است که در شعر خویش از وام واژگان فراوانی بهره برده است. وی بیشتر از زبان و فرهنگ عربی تأثیر پذیرفته است . با مطالعه شعر وی می توان به وضوح وام واژگان فرانسوی و روسی را در شعر وی مشاهده نمود. وی از واژگان فرانسوی مانند آژان، ژاندارمری، تلفن، پودر و . . . و نیز وام واژگان روسی مانند: اسکناس، چمدان و اتو و . . .استفاده نموده است. پژوهش حاضر برآنست با روش توصیفی- اسنادی و با بهره گیری از فرهنگ لغت های مختلف و ریشه یابی کلمات، وام واژگان فرانسوی و روسی در شعر وی را برای خوانندگان تبیین و بررسی نمایند.
هویت یابی واژه ها در غزل های حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان یک جریان سیال و تاویل پذیر ، از توانش ها ی پنهان و آشکاری بر خورداراست .استمرار حیات واژگان یک زبان عمدتا با عدم تطابق سطوح زبانی آن ارتباط دارد،بنا بر این بعضی از شعرا با توسل به هنر استعاره ، ضمن تحکیم جایگاه واژه ها در زبان ، معنی آن را از هرگونه گمانه زنی های عجولانه دور نگه می دارند. غرض نگارنده ازهویت یابی واژه ها، توجه شاعر به اهمیت وجه کم رنگ سازی و بعضا پنهان سازی معنی قطعی واژه هاست که در پرتو استعاره حاصل می شود. حافظ از جمله شعرایی است ، که نه تنها برخی از واژه ها را از سیاه چاله های گمنامی نجات داد،بلکه با بازنمایی جدیدی از فضای عصر خود و با رویکردی مبتنی بر استمرار؛ مدل فرهنگی و اجتماعی نوی را بنا می نهد. در همین راستا در شعر او به واژه های متعددی از جمله:« وحشی و ضع ، هر جایی ، چشم دریده،دهان گشاده، انگشت نما،خود فروشی ، هرزه گرد، جماش و ....» بر می خوریم که با کم رنگ سازی معنای قاموسی؛ هر یک ازآن ها را بر صدر می نشاند..و بنا به تعبیر خود، قبای حسن فروشی را برازنده آن ها می نماید.لذا این مقاله بر آن است تا نمونه هایی از این جریان هنری را در غزل های حافظ تحلیل نماید.و به این پرسش پاسخ دهد که :چگونه می توان با توسل به هنر استعاره به چنین هویتی در واژه ها دست یافت؟
بررسی ساختار ترکیب های اشتقاقی شعر طالب آملی از دیدگاه سبک شناسی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طالب آمُلی یکی از از بزرگ ترین گویندگان سده یازدهم هجری است که در جریان تحول و تغییر سبک هندی نقش قابل توجّهی داشته است. بیشترین توجه پژوهش گران بر روی جنبه ی خیال بندی و مضمون آفرینی شعر اوست. در این میان عنایت کمتری به روساخت و جنبه های زبانی شعر او، به ویژه هنر ترکیب سازیش شده است. در این جُستار به این وجه زبانی او پرداخته می شود. یکی از مهم ترین عناصری که در سبک شناسی شعر مطرح است، ساختار زبانی شعر است. از جمله تمهیداتی که طالب در ساختار زبانی شعر خود بهره برده است برجسته سازی است. طالب در جهت ترکیب سازی از این اصل بیش ترین استفاده را کرده است و غالب ترکیب های او به پیروی از این اصل بر مخاطب عرضه می شود. ترکیب های اشتقاقی موجود در دیوان طالب آمُلی ذیل عنوان هایی چون: ترکیب های ونددار، ترکیب شبه ونددار، صفت های فاعلی و مفعولی مرکّب، ترکیب های وصفی و ترکیبات مصدری بررسی و تحلیل شده اند. بسیاری از این ترکیب ها، چشم نواز و دلکش می باشند و جدا از این که موجب درنگ مخاطب می شوند، جلوه ای تازه به زبان شعر او بخشیده اند. هنرنمایی طالب سبب شده است تا این ترکیبات اشتقاقی در موضعی مناسب قرار گیرند که هم ارزش صوری کلام را والا کنند و هم بار معنایی کلامش را غنی سازند. بنابراین می توان گفت که وجه غالب زبانی طالب آملی، ترکیب سازی و لزوم عنایت ویژه به این ترکیبات امری ضروری است.
ارایگنیس: خاستگاه زبان و فهم در اندیشه هایدگر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
111 - 128
حوزه های تخصصی:
هایدگر در کتاب در راه زبان، موضع فکری خود را از هستی شناسی بنیادین به تفکری اصیل تر (به گمان خود)، یعنی سخن گفتن از ذات زبان تغییر می دهد. نوشتار پیش رو قصد دارد، نشان دهد که زبان از طریق خود چگونه می تواند بنیادهای درونی را توصیف کند. هایدگر در جستجوی پاسخ این پرسش، به موقعیت اصیل زبان، یعنی ارایگنیس (Ereignis)بازمی گردد. هایدگر می گوید ارایگنیس نیروی محرکه ای است که آوای مسکوت زبان را به گفتار تبدیل می کند. زبان از طریق گفتار، خود را آشکار کرده و درباره خود سخن می گوید. از سویِ دیگر، ارایگنیس تمامی هستندگان را در موقعیت خاص خود به فراخور نسبت هرمنوتیکی که با دازاین و جهان دارند به ساحت حضور فرامی خواند. در اندیشه گادامر، ارایگنیس به شکلی غیرمستقیم، در چهارچوب گفتگو، میان مفسر و متن تعین می یابد. در فرایند گفتگو، ارایگنیس ضمن اجازه واگشایی مفسر و متن، این امکان را به دو افق می دهد که هر یک با توجه به ماهیت خودشان به افق دیگری ورود کرده و در هنگام گفتگو به یک موضع مشترک برسند؛ بنابراین ارایگنیس در تفکر هایدگر و گادامر به عنوان آشکارکننده وجوه پنهان زبان و متن و مفسر، تأویلی نو از نسبت دازاین با هستی و گفتگوی میان مفسر و متن ارائه می دهد و ذات زبان بماهو زبان را همچون زبان (گفتن) به زبان (گفتار) می آورد.
مقایسه ی زبان زنان در آثار سیمین دانشور و جلال آل احمد
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
43-59
حوزه های تخصصی:
زبان از عناصر بنیادی در داستان نویسی به شمار می رود. یکی از مباحث مهم در بررسی زبان توجه به جنسیّت و رابطه ی آن با زبان اثر است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند میان زبان و نوشتار زنان و مردان تفاوت وجود دارد. این مقاله به بررسی ویژگی های زبان زنان در آثار «سیمین دانشور» می پردازد و سپس آنها را با زبان زنان در آثار «جلال آل احمد» مقایسه می کند و نشان می دهد که چگونه زنانگی در کلمات، جملات، نوع نگاه به زندگی و پرداختن به مسائل مختلف نقش دارد و آثار زنان را از مردان متفاوت می کند و در شخصیّت پردازی آنها تأثیر می گذارد، چنانکه واژگان و اصطلاحات «خاک عالم، خدا مرگم بده و ...» و جملات سؤالی، بریده بریده و متزلزل همراه با شاید و باید و شک و تردید؛ ذهنیت گرایی و بیان احساس و اندیشه همراه با ترس؛ طرح موضوعاتی از قبیل خیاطی، بافندگی، آشپزی و ویژگی های خاص زبانی از قبیل قصه گویی، توجه به زندگی شخصی مواردی هستند که این تفاوت ها را برجسته تر نشان می دهند.
تحلیل محتوای اشعار فارسی دوره ابتدایی بر اساس زبان و عاطفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
125 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی ویژگی های زبان و عاطفه در کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. لذا، جریان پژوهش مورد نظر می کوشد از طریق تحلیل محتوا در مورد میزان توجه محتوای مکتوب کتاب های فارسی دوره ابتدایی به مؤلفه های زبان و عاطفه تبیینی روشن ارائه نماید و و با تمییز میان این میزان توجه در پایه های مختلف دلالت هایی از این تفاوت ها استنتاج نماید. روش تحقیق از نوع توصیفی به روش تحلیل محتوا است. جامعه آماری مطالعه شامل کتاب های فارسی پایه اول تا ششم ابتدایی و نمونه های آماری شامل درس هایی از کتب فارسی دوره ابتدایی است که در قالب نظم بوده اند. روش تحقیق پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی و در محدوه آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین فراوانی ویژگی های زبانی، به مؤلفه های الفاظ ساده و کوتاهی مصراع، و در کل به پایه های چهارم و سوم اختصاص یافته است. همچنین، بیشترین فراوانی ویژگی های عاطفی به مؤلفه های آگاهی و امید، و در کل به پایه های سوم و اول معطوف شده است.