مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش زبان
حوزه های تخصصی:
"اصطلاح «فرهنگ زبانی» یکی از اصطلاحات تخصصی حوزه جامعه شناسی زبان و مردم شناسی زبان است. مفهوم «فرهنگ زبانی»، مؤلفه ها و رابطه آن با برنامه ریزی زبان موضوع مورد بحث این مقاله است. توجه علمی و موشکافانه به موضع فرهنگ زبانی در سطوح خرد و کلان آن، برای تحلیل، تعلیل و تنظیم برخی مسائل اجتماعی زبان و از جمله برنامه ریزی زبان لازم و مفید است. به همین دلیل، ابتدا مؤلفه های تشکیل دهنده فرهنگ زبانی مورد مطالعه قرار می گیرد. سپس یکی از این مؤلفه ها (یعنی نگرش زبانی) و رابطه سازه های آن با یکدیگر در اجرای یک پژوهش میدانی در میان فارسی زبانان شهر تهران مورد مطالعه قرار می گیرد. این مطالعه نشان می دهد که می توان فرهنگ زبانی را شامل نگرش ها، باورها، هنجارها و سرمایه های زبانی دانست. ضمن این که نگرش زبانی خود شامل سه ساحت پیکره، شان و زبان آموزی است. بررسی هر یک از این سه ساحت نگرش زبانی از جنبه های آگاهی، احساس و رفتار نشان داد که از میان مؤلفه های تشکیل دهنده نگرش های زبانی ساکنان تهران، مؤلفه احساس به طور کلی و احساس نسبت به شان زبان فارسی به ویژه، بیشترین سهم را در نگرش زبانی و در نتیجه ساختار فرهنگ زبانی فارسی زبانان دارد. این یافته بر اهمیت مؤلفه احساسی و عاطفی فرهنگ زبانی فارسی زبانان تهران دلالت دارد. به نظر می رسد که توجه به عوامل عاطفی به منزله جزئی از فرهنگ زبانی، در تحلیل های جامعه شناختی زبان فارسی و تنظیم و ترویج برنامه های زبانی از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
"
روش دستور- ترجمه در بستر آموزش الکترونیکی
حوزه های تخصصی:
"شیوهء دستور- ترجمه که در اصل برگرفته از دو مقولهء ""آموزش دستور"" و ""ترجمه "" است، تاکنون بیشتر در بستر فیزیکى مورد بررسى قرار گرفته است. آگاهى از تاریخچهء این شیوهء آموزشى، خود به معنى شناخت مشخصات و قابلیت هاى متفاوت آن در سرعت بخشى به روند انتقال محتوا است. آشنایى با چگونگى ایجاد، گسترش و تعمیق مهارت هاى کتبى زبان در محیط واقعى آموزش، خود گامى مؤثر در استفادهء بجا و هدفمند از شیوهء دستور- ترجمه در بستر الکترونیکى محسوب مى شود. در یادگیرى به طور اعم و یادگیرى زبان به طور اخص، اصل بر اصرار به استفاده از محیط فیزیکى آموزشى و یا شیوهء آموزشى خاص نیست، بلکه مسالهء اساسى، میزان حصول به اهداف دوره هاى آموزش زبان مى باشد. در مقالهء حاضر، به کارگیرى شیوهء آموزش دستور- ترجمه در دو بستر فیزیکى و الکترونیکى مورد مقایسه قرار گرفته است.
"
شیوهء یادگیری مستقیم در بستر آموزش الکترونیکی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"توجه بیش از حد شیوهء ""دستور- ترجمه "" به متون ادبى و تاکید آن بر انتقال و تعمیق مهارت هاى کتبى خواندن و نوشتن، به عنوان مهارت هاى اصلى در آموزش زبان، به تدریج موجبات انتقاد نسبت به این شیوه را فراهم آورد. تحولات قرن بیستم و تاثیر آن بر اهداف آموزش زبان، ضرورت شیوهء جدیدى که قابلیت انطباق با نیازهاى به روز زبان آموزان و تامین اهداف آموزشى آنان را داشته باشد، الزامى ساخته بود. با استفاده از مطالعات آواشناسى، به عنران یکى از شاخه هاى زبان شناسى و اولویت مهارت هاى شفاهى شنیدن و صحبت کردن در آموزش زبان، شیوهء جدیدى تحت عنوان شیوهء ""یادگیرى مستقیم "" ابداع شد. از آنجا که این شیره تاکنون بیشتر در بستر آموزش سنتى و در کلاس هاى حضورى مورد استفاده قرار گرفته است، در تحقیق حاضر، قابلیت هاى شیوهء یادگیرى مستقیم و چگونگى استفاده از آن، در دو بستر سنتى و الکترونیکى، مورد بررسى قرار مى گیرند.
"
دگرگونیهای صرفی نحوی در تقابل رویارویی مقولات صرفی نحوی در زبان فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که زبان آموزان بومی به هنگام فراگیری زبان بیگانه ساختارهای زبان مادری خود را بر زبان بیگانه اعمال می کنند. عنصر تداخل به عنوان یک پدیده زبان شناختی به زبان آموز امکان می دهد تا عناصر زبان بیگانه را به سهولت بیاموزد. در این خصوص نظریه های زبان شناسی مقابله ای اهمیت مهمی دارد. بر این اساس در مقاله حاضر توصیف نمونه وار حوزه بحث انگیز مقولات دستوری در زبان آلمانی و فارسی ارایه می شود. اهمیت نوشته حاضر این است که مدرسان زبان هر آنچه که دانشجویان در تمایزات دستوری از یادگیری زبان ارایه می دهند در نظر بگیرند. با منظور نمودن پدیده تقابل این مشکل تا حدودی حل می شود که زبان آلمانی به عنوان زبان بیگانه از دیدگاه هر زبان آموز بومی قابل فهم و درک باشد.
ادبیات، بستری مناسب برای آموزش زبان به زبانآموز ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای آموزش زبان خارجی، نیاز به روشی داریم که بیشترین نیازهای انگیزشی زبان آموز را در راه یادگیری زبان برآورده کند. استفاده از متن های ادبی، ابزار بسیار مناسبی است تا جدا از بستری برای طرح آموزه های زبان، نیازهای انسانی زبان آموز را هم برآورد. متن های ادبی با دیدگاه های انسانی، متونی حقیقی اند که طرح آن در آموزش زبان، انگیزه های عاطفی و خلاقانه ای به وجود می آورد تا کیفیت یادگیری زبان ارتقاء یابد. با استفاده از متون ادبی که بازتاب کنش های زبانی جامعه اند، آموزگاران زبان ابزار قدرتمندی را در اختیار می گیرند تا زبان در حال یادگیری را همراه ظرافت های زبانی آن بیاموزانند. متون ادبی یکی از مؤلفه های قدرتمند فرهنگ هر جامعه ای ست که در صورت به کارگیری آن در راه آموزش زبان، گوشه های فرهنگی مستتر در زبان را به زبان آموز منتقل خواهد کرد؛ تا او زبانی را درک کند که به درستی در فعالیت های حرفه ای اش پاسخ گوی نیاز جامعه باشد. زبان آموز ایرانی با جذب ادبیات کهن خود در خانواده و جامعه، مستعد فراگیری زبان به کمک متون ادبی ست؛ چرا که بیش و کم ادبیات را رکن اساسی فرهنگ خود می داند و به آن افتخار می کند. چگونگی گزینش متون ادبی در کلاس درس، اهمیت بسیاری دارد. برای این منظور می باید با توجه به سطح زبان آموزان متن هایی برای طرح در کلاس برگزید. می باید از متون ساده تر آغاز کرد و به تدریج به موازات رشد ادراکی دانشجویان به ارایه متون سخت تر اقدام کرد. عوامل مؤثر در جذب بهتر آموزه های زبان، بیشتر متأثر از انگیزه های خودجوش زبان آموزان است. به این معنی که با در آمیختن با جهان متن و فهم مضامین آن، گفت و گویی میان متن و خواننده برقرار می شود. شرکت فعالانه زبان آموز در مقام خواننده متن، سبب دریافت مؤلفه های ساختاری زبان تازه توسط او می شود.
تحلیلی بر چگونگی ارائه نرمافزارهای آموزشی زبان (با توجه به شکل، محتوا و تکنیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ظهور رایانه ها تحولی عظیم در عرصه های گوناگون و از آن جمله آموزش پدید آورده اند، به گونه ای که آموزش را وارد مرحله نوینی کرده است، آنچنان که این تاثیر، در زمینه آموزش زبان نیز نمود داشته است. رشد رو زافزون رایانه ها و به دنبال آن نرم افزارهای آموزشی زبان به عنوان وسیله ای کمک آموزشی در نظام های آموزشی کشورهای پیشرفته، توجه تولیدکنندگان و کاربران را همواره به این سؤال جلب می کند که این نوع نرم افزارهای آموزشی بر اساس چه معیارهایی باید تولید شوند. دراین مقاله سعی شده با ارائه معیارهای تخصصی الف) ابعاد آموزشی (اهداف، نظام آموزشی باز یا بسته، روش یاددهی/یادگیری و منحنی آموزشی)؛ ب) فنون رایانه ای بکار رفته (ساختار خطی یا منشعب، انعطاف پذیری و امکان کنترل نرم افزار) و کاربری آسان به بررسی چگونگی ارائه نرم افزارهای آموزشی زبان پرداخته شود. بررسی شکل، محتوا و تکنیک های بکاررفته در نرم افزارهای آموزشی زبان، امکان سنجش کارایی نرم افزارهای موجود و در نتیجه تهیه وتولید نرم افزارهای آموزشی کارآمد را با توجه به شرایط و نیازهای کاربران داخلی فراهم می آورد.
="
رویکرد معناشناسی شناختی به حروف اضافه مکانی زبان فارسی از منظر آموزشی، مطالعة موردی: حرف اضافة در(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ادعا می شود که روش متعارف در سنت دستوری یعنی ارائه یک فهرست طولانی از معانی برای حروف اضافه مکانی- که تلویحاً به معنای آن است که این معانی با هم ارتباطی ندارند- روشی ناکارآمد است. روش کارآمدتر ارائه شبکه معانی مرتبط و مبتنی بر معنای نوع نخست است. همچنین به طور خاص با بحث در مورد حرف اضافه در در زبان فارسی ادعا می کنیم که معانی حروف اضافه نتیجه تجربیات روزمره فیزیکی ما در جهان و مفهوم سازی ما از این تجربیات است. همچنین نشان داده می شود که رویکرد معناشناسی شناختی که در این مقاله از آن استفاده شده است تبیین بهتری از ساختار معنایی حروف اضافه مکانی به طور کلی و در به طور خاص ارائه می دهد تبیینی که می تواند در امر آموزش حروف اضافه بسیار مفید باشد.
مطالعة رابطة شناخت و فرهنگ و سیر تحول آنها در متدهای آموزش زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گستره آموزش زبان، استفاده از «شناخت» و «فرهنگ»، به عنوان دو عنصر جدا ناشدنی از زبان، غیرقابل انکار است. به بیان دیگر هر شخص برای برقراری ارتباطی مؤثر با زبان بیگانه،نیازمند بهرهمندی کافی از بار شناختی و فرهنگی از آن زبان است. در محدوده این مقاله، سعی داریم به بررسی مقوله «شناخت» و «فرهنگ»، ارتباط میان این دو مفهوم و چگونگی تحول آنها در طول تاریخ آموزش زبان، به ویژه زبان فرانسه، بپردازیم. هدف ما در این مقاله این است تا با بررسی تحلیلی متون به کار رفته در روشهای آموزش زبان فرانسه، از رویکرد سنتی تا رویکرد کنشی، به سیر تحول این دو مفهوم برسیم. با بررسی این متون به این نکته هم پی میبریم که همزمان با تحول مفهوم شناخت از مفهومی ساختارگرایانه به مفهومی کنشی، مفهوم فرهنگ نیز از فرهنگ خاص و نخبه به فرهنگ عام و روزمره تحول یافته و راه را برای گذر از دیدگاه بینافرهنگی به دیدگاه همفرهنگی باز کرده است. در واقع، همکنشی فرهنگ و شناخت در روشهای آموزشی زبان، همواره با تحول دیدگاههای اجتماعی، فلسفی و همچنین تحول فناوری پیوند دارد.
استفاده از فناوری نوین در آموزش زبانهای خارجی با تکیه بر نقش سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش زبان خارجی، تاریخچهای بسیار طولانی دارد. با توجه به این مسئله که در روند آموزش زبان خارجی، اصلیترین هدف، دستیابی زبانآموز به مهارت استفاده از زبان در ارتباط مستقیم با گویشوران آن زبان است، بررسی روشهایی که به زبانآموز در دستیابی به این توانایی کمک میکند، ضروری است. ما در این مقاله برآنیم تا به بررسی ضرورت و نحوه استفاده از فناوریهای نوین در آموزش زبانهای خارجی، بر پایه بررسی موردی سینما به عنوان یک عامل توانمند در شناخت جزییات فرهنگی کشور مقصد و زبان زنده آن کشور، بپردازیم. پس از تبین دلایل ضرورت استفاده، با ارایه مدلی عملی برای استفاده کارآمد از فیلم، چند پیشنهاد به منظور کاربردی کردن دروس پخش فیلم در دانشگاه ارایه نماییم.در این مدل با انتخاب یک فیلم که نمونهای از سینمای ملی روسیه محسوب میشود خواهیم کوشید تا به صورت عملی نحوه استفاده از فیلم به عنوان یک عامل توانمند در روند آموزش زبان به ویژه در آشنایی زبانآموزان با فرهنگ کشور مقصد و زبان زنده آن سرزمین را تشریح دهیم
بررسی مشکلات آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان و ارائه چند راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، سعی شده با توجه به اهمیت روز افزون گسترش زبان فارسی در کشورهای دیگر ، مسایل و مشکلاتی که در فرآیند آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان است ، مشخص و راهکارهایی برای رفع این مشکلات ارائه گردد . برای نیل به این هدف ، نخست تعریف واژه های آموزش ، یادگیری و تدریس ، سپس عوامل دخیل در فرآیند آموزش و اینکه کدامیک از آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند بیان شده است . سپس با توجه به عوامل اصلی تدریس ، یعنی : زبان آموزان ، مواد درسی و معلم ، مشخص شد آیا در فرآیند آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان ، به این عوامل توجه لازم می شود و از نظر ...
تحلیل و بررسی عوامل ضعف دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی در مهارت های زبانی از دیدگاه استادان و دانشجویان این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی، ضعف در به کارگیری مهارت های زبانی است؛ برای تحلیل و ریشه یابی این ضعف، مهم ترین مؤلفه های تاثیر گذار که متخصصان آموزش زبان های خارجی و مدرسان مهارت های زبانی عربی، بر آنها تاکید کرده اند مشخص و سپس میزان تاثیرگذاری این مؤلفه ها در ضعف دانشجویان، از نظر استادان و دانشجویان بررسی شد. این مؤلفه ها عبارت اند از: «مهم ترین عوامل بی نشاطی دانشجویان در یادگیری و رشد مهارت های زبانی»، «میزان مفید و کارآمدی بسته های آموزشی موجود»، «میزان کارآمدی شیوه های ارائه دروس مربوط به مهارت های زبانی»، «میزان انگیزه دانشجویان و ماهیت آن»، «میزان کارآمدی روش های تدریس استادان برای بالا بردن نشاط دانشجویان» به صورت کلی و «میزان کارآمدی روش های تدریس مربوط به مهارت شنیداری» به عنوان یک مهارت مهم، به صورت خاص. روش تحقیق، پیمایش، ابزار تحقیق، پرسشنامه و شیوه تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که برخلاف بسیاری از گمان ها، دانشجویان نسبت به یادگیری مهارت های زبانی عربی بی انگیزه نیستند، بلکه این بی نشاطی است که به اشتباه بی انگیزه گی به شمارمی رود. از عوامل مهم این بی نشاطی و ضعف، «روش های نامناسب تدریس»، «فقدان بسته های آموزشی مناسب»، «کارآمد نبودن کلاس های آزمایشگاه زبان به علت استفاده نکردن از فنون شنیداری مناسب» و...است.
فراوانی کوئیز، حضور در کلاس و عملکرد پایانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور مطالعه تاثیر فراوانی کوئیز در عملکرد پایانی دانشجویان ایرانی رشته زبان انگلیسی، نمره های پنج گروه از شرکت کنندگان در پژوهش با استفاده از فرایند آماری تجزیه و تحلیل یک طرفه واریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که کوئیز در عملکرد پایانی دانشجویان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. بجز چند مورد استثنا، هرچه فراوانی کوئیز بیشتر شود، عملکرد پایانی بهتر می شود. همچنین به منظور بررسی رابطه بین کوئیز و حضور دانشجویان در کلاس، تعداد غیبتهای همان پنج گروه به طور مرتب کنترل شد و با استفاده از فرایند Chi-squac مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان اد که بین تعداد کوئیزها و تعداد غیبت از کلاس رابطه منفی وجود دارد
الگوهای فرهنگی - اجتماعی ارایه شده در کتاب های آموزش زبان انگلیسی دبیرستان های ایران از نظر میزان ایجاد انگیزش روحیه تحقیق و تتبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی الگوهای فرهنگی – اجتماعی ارایه شده در کتاب های آموزش زبان انگلیسی دبیرستان های ایران از نظر میزان ایجاد انگیزش روحیه تحقیق و تتبع پرداخته است. گنجاندن بعد فرهنگی - اجتماعی بر اساس پایه ای علمی و منظم، از مسایل بسیار مهم در برنامه آموزش زبان است که به نظر می رسد این بعد به طور اصولی مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله، پس از معرفی برخی شیوه های آموزشی، بعد فرهنگی – اجتماعی زبان و همچنین سیر تطور کتاب های زبان دبیرستان در یک دوره سی ساله (1380-1350)، سه کتاب زبان دوره دبیرستان در دو دوره زمانی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته اند. در انتها، راهکارهایی برای رفع کاستی ها پیشنهاد شده است. از جمله این راهکارها می توان به لزوم توجه خاص به نوع چهارچوب موردنیاز جامعه امروز ایران اشاره نمود.
تعامل فرهنگ، زبان، و ترجمه-رویکردی انسان شناختی: کاربردهای آموزشی و پژوهشی در مطالعات بین فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث اصلی این مقاله، تحلیل محتوایی گفتمان محققان در عرصه مطالعات زبان و ترجمه درباره تعامل فرهنگ، زبان و ترجمه با هدف کشف مبانی و متغیرهای تاثیرگذار در این تعامل است. در بررسی کلان دیدگاه های ترجمه شناسان، زبان شناسان و مترجمین درباره چگونگی تعامل فرهنگ، زبان و ترجمه مشخص شد که 69/76% بر ماهیت فرهنگی ترجمه نظر دارند، 44/67% تعامل فرهنگ و زبان را تجزیه و تحلیل نموده اند و 46/60% بر تاثیرچارچوب متفاوت دو جهان و فرهنگ بر مبانی اقدامات مترجم معتقدند. تحلیل خرد دیدگاه ها نشان داد 86% دیدگاه ها درباره تأثیر فرهنگ بر رفتار گفتمانی مترجم می باشد و 13/35% محققین نیز بر این باورند که ترجمه ها در طول تاریخ، بر ماهیت فرهنگ ها و هویت ملی انسان ها موثر بوده اند. نتیجه نشان می دهد که زبان ها از طریق فرهنگ ها گسترش می یابند و فرهنگ ها از طریق زبان و فرهنگ در کانون عوامل مؤثر در کاربرد موفق زبان در جامعه قرار دارد و باعث کشف، گسترش و رشد امکانات، روش ها و راهبردهای یادگیری زبان و ترجمه می گردد. هدف آموزش زبان، ادبیات و ترجمه، شناخت افکار انسان هاست و در فرآیند آموزش ارتباطات بین فرهنگی و بین زبانی لازم است تعاملی منطقی میان این متغیرها ایجاد گردد. بنابراین، لازمه اتخاذ چنین رویکردی بازنگری و تحول در ابعاد گوناگون نظام آموزش زبان، ادبیات و تربیت مترجم از قبیل تهیه و تدوین مطالب درسی، برنامه ریزی آموزشی و پژوهشی و مبانی ارزشیابی می باشد.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر میزان حضور نویسنده و صدای وی بر کیفیت نگارش در زبان دوم (Voice in Short Argumentative Texts Written by Undergraduate Learners of English)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به خلا تحقیقاتی در زمینه صدای نویسنده یا حضور وی در متن، پژوهش حاضر به صورت تلفیقی و با کمک روشهای کمی و کیفی صدای نویسنده یا حضور وی در متن را در نگارش دانشجویان زبان انگلیسی مورد بررسی قرار داده است. شرکت کنندگان گروهی از دانشجویان رشته زبان انگلیسی در سطح کارشناسی و شیوه گردآوری اطلاعات از طریق مستندات نگاشته شده و مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است. نتایج نشان می دهد صدای نویسنده یا حضور وی در متن نقش بسزایی در موفقیت در نگارش علمی دارد. این مقاله جزییات نتایج را مورد بحث قرار می دهد.
تفاوت های گفتار و نوشتار در آموزش مهارت گفتاری زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
در مقالة حاضر، به جایگاه گونه گفتاری در آموزش زبان پرداخته شده و رویکردهای آموزش سنتی و جدید در این حوزه معرفی گردیده است. آنگاه وضعیت آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، در سطوح ابتدایی تا پیشرفته، و نقش مهارت گفتاری بررسی و بر اهمیت تفاوت های گفتار و نوشتار در روند یادگیری تأکید شده است. بخش پایانی مقاله حاوی دسته بندی و توضیح پرکاربردترین تفاوت های واجی، صرفی و نحوی فارسی گفتاری با فارسی نوشتاری از نظر تدریس به غیر فارسی زبانان است. داده های مقاله عمدتاً از دو طرح پژوهشی زبان فارسی (صفارمقدم، 1386) و فارسی گفتاری (صفارمقدم، 1391)، که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به انجام رسیده و از مجموعه های آموزشی عمده به شمار می آیند، گرفته شده و، ضمن استفاده از منابع کتاب خانه ای، بر اساس تجربه نگارنده، تنظیم و تدوین گردیده اند. با توجه به محدودیت مدرسان غیر ایرانی و بسیاری از استادان ایرانی به لحاظ تخصص زبان شناسی، کوشش شده است که از پیچیدگی بیان و کاربرد اصطلاحات تخصصی در حد امکان احتراز گردد. محتوای مقاله بخشی جدایی ناپذیر از هر برنامه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، که با هدف یادگیری مهارت گفتاری طراحی گردیده، محسوب می شود. از این رو، تسهیل در آموزش زبان فارسی و، درنهایت، کمک به ارتقای سطح و جایگاه فرهنگی ایران در دانشگاه ها و مراکز علمی خارج از کشور از نتایج آن است.
همدلی، الگوی رفتاری مؤثر در رابطة متقابل مدرس و زبان آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با نگاهی نوین به «همدلی» و با تکیه بر نظریة روان شناسانی مانند راجرز و بنه، به ارائة الگویی نائل آمده ایم تا مدرسان زبان با به کارگیری آن، موفق به برقراری همدلی با زبان آموزان شوند. همدلی، قابلیت ارزشمندی است که با ایجاد اعتمادی دوجانبه، فرآیند یادگیری یاددهی را برای هر دو طرف لذت بخش می کند. در روان شناسی تربیتی، همدلی را این گونه تعریف می کنند: «توانایی برقرار کردن ارتباط به گونه ای که مخاطب احساس کند، درک شده است». به طور کلی همدلی، تعاملات انسانی را انعطاف پذیر کرده و در حوزة آموزش نیز با ایجاد فضایی مطلوب در کلاس، روند یادگیری را بهبود می بخشد. با وجود حضور نگرة همدلی از دهة هفتاد میلادی در نظریه های آموزش زبان در کشورهای غربی، همچنان در رویکردهای آموزشی ایران غایب بوده است. این تحقیق امکان شناخت مهارت هایی را فراهم می سازد که منجر به همدلی در کلاس زبان می شود. بر اساس مدل همدلیِ پیشنهادی، مدرس می باید، خود را به جای زبان آموز بگذارد، نیازهای زبانی او را مقدم بدارد، از پیش داوری بپرهیزد و احساس او را درک کند. تحقق همدلی در کلاس زبان، نیازمند تمهیدات و بسترسازی هایی است که اجرای کامل تمامی آن ها در کلاس درس، به عنوان تکنیک های رسیدن به این مهم، راهی برای برقراری همدلی می گشاید. تهیة طرح درسی روشن و دقیق، استفاده از دفتر ارتباطی، گوش دادن پویا و بازگویی، ابراز احساس خود و دیگری و شناخت زبان بدن از جملة این تکنیک های ارتباطی است که در این مقاله شرحی بر آن ها رفته و در ادامه، با انجام پژوهشی میدانی میزان تحقق همدلی بین مدرس زبان و زبان آموزان مورد سنجش قرار گرفته است.
رابطة بین انگیزة پیشرفت، هوش هیجانی و اضطراب کلاس زبان خارجی دانشجویان زبان فرانسه دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطراب در کلاس زبان خارجی یکی از متغیرهایی است که تأثیر بسزایی در یادگیری زبان دارد و به همین دلیل همواره مورد توجه پژوهشگران در حوزة آموزش زبان بوده است. در این پژوهش، رابطة انگیزة پیشرفت، هوش هیجانی و اضطراب در کلاس زبان فرانسة دانشجویان و رابطة این متغیرها با سن و جنس آن ها را بررسی می کنیم. برای این کار، پرسش نامه های انگیزة پیشرفت هرمنس، هوش هیجانی بار-آن، اضطراب در کلاس زبان خارجی هورویتز و سنجش اضطراب صفت و حالت اشپیلبرگر را به 87 دانشجوی زبان ارائه کردیم. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده نمودیم. یافته های پژوهش نشان دهندة وجود رابطة معکوس معنی دار بین اضطراب در کلاس زبان خارجی با انگیزة پیشرفت (p= -0/001) و اضطراب در کلاس زبان خارجی و هوش هیجانی (p= - 0/007) است. درپایان، با تحلیل نتایج مطالعه می توانیم بگوییم که سطح هوش هیجانی بالاتر با کاهش میزان اضطراب در کلاس زبان و انگیزة پیشرفت بیشتر با کاهش سطح اضطراب کلاس زبان همراه است.
رویکرد اجتماعی فرهنگی در حوزة آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشیم برخی دلالت های رویکرد اجتماعی فرهنگی برای حوزة آموزش زبان را با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان بازسازی کنیم. ایدة محوری ما بر این دریافت استوار است که رویکرد اجتماعی فرهنگی با وجود دستاوردهای بسیاری که برای حوزة آموزش زبان داشته است، به دلیل فقدان منابع هنجارین لازم برای تبیین چگونگی رسیدن به فهم مشترک و توافق در میان کنش های زبانی، هنوز نتوانسته است آموزش زبان را واجد بُعد اخلاقی و تربیتی درخوری سازد. بر این نکته تأکید می شود که این نقصان را می توان با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان جبران کرد. سپس دلالت های این رویکرد هنجارگذار اجتماعی فرهنگی در سه حوزة پژوهش، تدریس و ارزشیابی آموزش زبان بررسی و کاویده می شود. در این سه حوزه، بر وجه اخلاقی آموزش زبان تأکید می شود.
وضعیت آموزش زبان اقلیت های دینی در مدارس آن ها در عصر پهلوی دوم (1357-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده ی هویت به شمار می رود. اقلیت های جامعه ی ایران، ازجمله اقلیت های دینی، همواره در زمینه ی آموزش زبان خود با چالش ها و مشکلات متعددی روبه رو بوده اند. اقلیت های دینی رسمی ایران، یعنی مسیحیان، زرتشتیان و کلیمیان، در دوره ی رضاشاه در فضای گفتمان حاکم ملی گرایانه ی دولت نه تنها قادر نبودند به آموزش زبان خود در مدارس بپردازند، بلکه مدارس شان به تعطیلی نیز کشانده شد. با کناره گیری رضاشاه وضعیت آموزشی اقلیت های دینی به تدریج بهبود یافت، مدارس جدید تأسیس گردید و برنامه ی آموزشی آن ها دچار تغییرات اساسی شد. در این دوره اقلیت های دینی توانستند حقوق و امتیازهایی مبنی بر تدریس زبان خود در مدارس را در حد چند ساعت در کنار زبان فارسی که زبان رسمی کشور بود، به دست آورند. لذا مقاله حاضر درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی به این سؤال پاسخ دهد که وضعیت آموزش زبان اقلیت های دینی رسمی کشور در مدارس عصر پهلوی دوم چگونه بود؟