مختار ملک پور

مختار ملک پور

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد روانشناسی کودکان با نیازهای خاص، دانشگاه اصفهان،اصفهان،ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۵ مورد.
۱.

بررسی اثربخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر نیمرخ کلامی کودکان پیش دبستانی با بهره هوشی متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی رفتار والدینی نیمرخ کلامی بهره هوشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۷۳
زمینه: بررسی هوشبهر، مبانی نظری و نظریه های جدید آن، اشاره به غنی سازی محیط از طرق مختلف و تأثیر آن بر افزایش هوشبهر دارند. در این میان خلاء پژوهش در خصوص آموزش والدین از طریق بسته بومی و تأثیر آن بر هوشبهر کودکان احساس می شد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر نیمرخ کلامی کودکان پیش دبستانی دارای هوشبهر متوسط بود. روش: این پژوهش کاربردی و با کمک طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه این پژوهش والدین و فرزندان آن ها در سن پیش دبستانی در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اراک بودند. به علت شیوع کرونا، پژوهش در یک مرکز پیش دبستان انجام شد و والدین و فرزندشان به کمک روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی تهران-استنفورد-بینه (روید، 2000) استفاده شد و سپس والدین گروه آموزش 13 جلسه آموزشی یک ساعته را به صورت بر خط دریافت نمودند. سپس پس آزمون روی نوآموزان اجرا شد. داده ها در محیط SPSS نسخه 26 و با کمک مدل تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد نمرات گروه آزمایش در دو هوشبهر دانش و استدلال کمی افزایش معنادار داشته است (05/0 P<) و بر هوشبهرهای استدلال سیال، پردازش دیداری - فضایی و حافظه فعال کلامی تأثیر معنادار نداشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، بسته آموزش الگوی رفتار والدینی باعث افزایش نمرات هوشبهرهای دانش و استدلال کمی شده است و از آن می توان برای آموزش والدین استفاده کرد.
۲.

اثربخشی بسته ی آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر توانمندی شناختی کودکان پیش از دبستان دارای هوشبهر متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی رفتار والدینی تجربه زیسته توانمندی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر توانمندی شناختی کودکان پیش از دبستان دارای هوشبهر متوسط بود. روش پژوهش: پژوهش کاربردی بود و از روش آزمایشی( گروه آزمایش و کنترل) استفاده شد. جامعه آماری را کلیه والدین دارای فرزند پیش از دبستان و فرزندانشان در شهر اراک در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد 20 نفر از والدین و فرزندانشان ( 9 دختر و 11 پسر) به صورت تصادفی از یک مرکز پیش دبستانی جامع انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از مقیاس هوشی تهران- استنفورد- بینه برای سنجش توانمندی شناختی کودکان استفاده شد. سپس والدین گروه آزمایش 13 جلسه آموزش دریافت کردند. در پایان پس آزمون روی همه دانش آموزان اجرا شد. داده ها با استفاده مدل آماری تحلیل کوواریانس و در محیط SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بسته آموزشی بر هوشبهر غیرکلامی( 85/11F=، 05/0< P)، هوشبهر کلامی(93/9F=، 05/0< P)، هوشبهر کل(12/14F=، 05/0< P)، استدلال سیال(43/10F=، 05/0< P)، دانش(33/9F=، 05/0< P)، استدلال کمی(38/9F=، 05/0< P)، پردازش دیداری- فضایی(70/9F=، 05/0< P) و حافظه فعال(26/9F=، 05/0< P) اثر مثبت داشته است. نتیجه گیری: در سنین طلایی، با آموزش والدین و غنی سازی محیط، می توان روی رشد توانمندی های شناختی کودکان و پیامدهای مثبت آن اثر مثبت گذاشت.
۳.

تأثیر آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل ابهام خلاقیت دانش آموزان هوش موفق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۳۱۲
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 15842 نفر ازدانش آموزان پسر کلاس چهارم در سال تحصیلی1399-1400 در شهر اصفهان تشکیل دادند که30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش ده جلسه آموزش برنامه ی هوش موفق استرنبرگ دریافت نمود. داده ها از طریق آزمون تفکر خلاق تورنس فرم B (2002) و پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (1993) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد . یافته ها : نتایج نشان داد که برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان در مرحله پس آزمون اثربخش بوده و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ با فراهم کردن فرصت برای غنی کردن محیط آموزشی دانش آموزان با بهره گیری از روش هایی همانند کاربرد حل مساله، بازی های غیرساختاری،کاربرد غیر معمول اشیاء، مکالمه ی اعداد و طرح داستان های نیمه تمام می تواند به عنوان یک برنامه کارآمد جهت افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان مورد استفاده گیرد.
۴.

تدوین بسته آموزشی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند پیش دبستانی تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته آموزشی رفتار والدین تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۲
با توجه به اهمیت پرورش هوش، سنین حساس رشد، خاصیت انعطاف پذیری مغز و تغییر رویکردهای هوشی هدف از این پژوهش تدوین بسته آموزشی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند پیش دبستانی تیزهوش بود. با کمک مقیاس هوشی تهران- استنفورد بینه هوش کودکان زیادی (46 نفر از 497 کودک) در طی دو سال سنجیده و در نهایت 20 کودک تیزهوش با بهره هوشی بالای 130 انتخاب شدند. با خانواده های این کودکان مصاحبه شد، مصاحبه ها ضبط شده و با کمک روش کلایزی تحلیل شدند و مضامین اصلی و فرعی پرورش هوش مشخص شد. سپس با مطالعه منابع متعدد و نتایج حاصل از پژوهش، بسته فرزندپروری برای داشتن فرزند تیزهوش آماده و جهت بررسی روایی محتوایی، صوری و روایی محتوایی کمی در اختیار 7 متخصص حوزه هوش و کودک قرار گرفت. نتایج پایانی دلالت بر 13 مضمون اصلی و 32 مضمون فرعی همراه با شواهد و مثال را داشت و 13 جلسه برای بسته آموزش رفتار والدین طراحی و تأیید شد. با توجه به تأیید این بسته توسط متخصصان، محتوای تهیه شده می تواند راهنمای جامعی برای تربیت هوشی فرزندان برای والدین دارای فرزند زیر شش سال باشد. امیدواریم که این نتایج ارمغان خوبی برای آینده فرزندان ایران باشد.
۵.

تجربه زیسته پرورش خلاقیت مادران با کودک خلاق: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت تجربه زیسته مادران پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
مادران از طریق درگیرشدن در فعالیت های خلاق کودک سهم مهمی در پرورش و شکوفایی خلاقیت آنها ایفا می کنند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، تبیین و کاوش تجارب مادرانِ کودکان خلاق مقطع چهارم ابتدایی شهر اصفهان درخصوص روش های پرورش خلاقیت به کار گرفته شده برای فرزندانشان بود. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری، شامل مادران دارای کودکان خلاق بود. نمونه به روش هدفمند انتخاب شد و 10 مادر تا دستیابی به اشباع بررسی شدند. داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. یافته های حاصل از تجربه زیسته پرورش خلاقیت در مادران با کودک خلاق، در 3 مضمون اصلی شامل تحریک کنجکاوی (با مضامین فرعی؛ تشویق به پرسشگری، تشویق به آزمایشگری، ایجاد فرصت برای تفکر و تأمل)، بازی (با مضامین فرعی: بازی فکری، بازی ساختارنایافته، بازی خلاق، تحلیلی و تخیلی) و فعالیت های هنری (با مضامین فرعی: کاردستی و نقاشی) مشخص شد که تجارب مادران دارای کودکان خلاق را به تصویر می کشند. یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان دهنده آن بود که علاوه بر روش های فعلی پرورش خلاقیت، تجارب مادران کودکان خلاق نیز نقش مهم در پرورش خلاقیت کودکان دارد و پیشنهاد می شود، در پرورش خلاقیت کودکان تجارب مادران نیز استفاده شود.
۶.

بررسی شاخص های روان سنجی نسخه فارسی سیستم ارزیابی رفتار کودکان در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پرسش نامه سیستم ارزیابی رفتار کودکان ( BASC-3) کم توان ذهنی بهره هوش نرمال روان سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۲۸۸
اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی شاخص هایی روان سنجی نسخه فارسی سیستم ارزیابی رفتار کودکان (BASC-3، ویرایش سوم)، در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در شهر یزد بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مقطعی بود. این پژوهش بر روی دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در سال 1395-1396 اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در سنین 18-12 سال در مدارس عادی، استثنایی و مؤسسات حرفه آموزی شهر یزد بود. نمونه پژوهش شامل 438 نفر دانش آموز بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه سیستم ارزیابی رفتار کودکان ویرایش سوم (فرم والدین و معلمان) بود. تجزیه وتحلیل داده با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل عاملی، ضریب همبستگی خرده مقیاس ها با نمره کل، روش آزمون بازآزمون و آلفای کرونباخ نشان دهنده این بود که سیستم ارزیابی رفتار کودکان از روایی و پایایی مناسب برخوردار است و فرم والدین و معلمان برای هر دو گروه افراد کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال قابل استفاده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان گفت که پرسش نامه سیستم ارزیابی رفتار کودکان ویرایش سوم (فرم والدین و معلمان) از ویژگی های روان سنجی مناسب برخوردار است و با اطمینان می توان از آن ها در جهت ارزیابی مشکلات رفتاری و انطباقی نوجوانان و جوانان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در ایران استفاده کرد.
۷.

اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیز هوش

کلیدواژه‌ها: برنامه انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک جهت گیری هدف هوش موفق دانش آموزان تیزهوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۴۴۷
مقدمه: نظریه دوئیک به بررسی باورهای ذهنی که افراد در مورد هوش خود دارند، می پردازد. باور های ذهنی که دانش آموزان تیزهوش راجع به هوش خود دارند، می تواند در هوش خلاقانه، تحلیلی و عملی و همچنین جهت گیری هدف آن ها تأثیرگذار باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیزهوش بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان تیزهوش دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. نمونه پژوهش تعداد ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری آزمون هوش ریون، پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گیرکور و پرسشنامه هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو بود. همچنین جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و نرم افزار spss نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر هر چهار مؤلفه جهت گیری هدف یعنی تسلط گرایشی (۰/۰۰۱= P )، تسلط اجتنابی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد گرایشی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد اجتنابی (۰/۰۰۱= P ) و همچنین هوش تحلیلی (۰/۰۰۳= P )، عملی (۰/۰۰۷= P ) و خلاق (۰/۰۴۶= P ) دانش آموزان تیزهوش تأثیرگذار بوده است. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل شده پیشنهاد می گردد برای افزایش سطح انگیزش شایستگی دانش آموزان تیزهوش از آموزش هوش افزایشی مبتنی بر نظریه دوئیک استفاده شود.
۸.

تاثیر برنامه آموزشی کیت ریپلی بر مشکلات رفتاری و مهارت های انطباقی نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه کیت ریپلی مشکلات رفتاری مهارت های انطباقی اوتیسم با عملکرد بالا نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزشی کیت ریپلی بر مشکلات رفتاری و مهارت های انطباقی نوجوانان پسر با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا بود. پژوهش حاضر یک طرح مورد منفرد از نوع A-B-A است .جامعه آماری شامل تمام نوجوانان پسر با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا در شهر یزد بودند. نمونه های پژوهش سه پسر با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از پرسشنامه سیستم ارزیابی رفتار کودکان (فرم والدین و فرم معلمان) برای بررسی مشکلات رفتاری و مهارت های انطباقی استفاده شد. برنامه آموزشی در سی جلسه به گونه انفرادی برای آزمودنی ها ارائه شد. داده های پژوهش که طی اندازه گیری های مکرر بدست آمد برای هر کدام از آزمودنی ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد پس از دریافت آموزش نمرات آزمودنی ها در مشکلات رفتاری با PND، 66/66 برای آزمودنی اول و دوم و PND، 33/33 برای آزمودنی سوم کاهش یافته و در مهارت های انطباقی با PND ، 75/0 برای آزمودنی اول و PND، 66/66 برای آزمودنی دوم و سوم افزایش یافته است. با توجه به نتایج بدست آمده بنظر می رسد برنامه کیت ریپلی با محتوی ساختار یافته و ارائه تکالیف برای آزمودنی ها، در افزایش مهارت های انطباقی و کاهش مشکلات رفتاری نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا نقش مثبت داشته است.
۹.

نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری والدین با مشکلات دوره بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکلات رفتاری مشکلات اجتماعی دانش جنسی نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۲۰۱
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت در رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در نوجوانان دختر و پسر در دوره بلوغ بود. جامعه آماری شامل تمام دختران و پسران نوجوان در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشه چند مرحلهای،200 نفر دختر و پسر سنین 16-12 سال و مادران آن ها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های «سبک ها و ابعاد فرزند پروری»، «جو عاطفی خانواده برن»، «بررسی اوقات فراغت نوجوان»، «بررسی آگاهی از تغییرات دوره بلوغ»، «بررسی وضعیت اقتصادی و تحصیلی»، «مقیاس ارزیابی رفتار کودکان»، فرم والدین (ویرایش سوم)، «نظام بهبود مهارت های اجتماعی» و «پرسشنامه بررسی دانش جنسی» بود. برای آزمون مدل پژوهش، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای پژوهش دارای همبستگی معنی دار با یکدیگر هستند(0/01≥p) و مدل پژوهش در سطح معناداری 01/0 در بین نوجوانان از برازش مطلوب و مناسب برخوردار است. اثر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش بر مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی نوجوانان هم معنادار بود (96/t ≥ 1، 05/0≥p).
۱۰.

تاثیر روش مداخله ای تحریک دهلیزی در بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک دهلیزی مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۴۸۹
زمینه و هدف:کودکان احتیاج به تحریکات حسی مناسب دارند، تحریکات حسی مناسب باعث رشد و بهبود مهارت های حرکتی، و کفایت های تحصیلی کودکان می شود. از جمله این تحریکات تحریک دهلیزی است. بسیاری از کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر، دارای هماهنگی ضعیف حرکتی و تعادلی، مشکلات مربوط به مهارت های حرکتی می باشند که بعضی از این کودکان به عنوان مبتلایان به اختلال هماهنگی رشدی شناخته می شوند. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تحریک دهلیزی در بهبود مهارتهای حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی بود.مواد و روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اصفهان در مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 30 دانش آموز با استفاده از سیاهه اختلال هماهنگی رشدی (DCD-Q,07) غربال شده و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند. ایزار این پژوهش مقیاس رشد حرکتی لینکنن- اوزرتسکی و سیاهه اختلال هماهنگی ر[1]شدی (DCD-Q,07) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس چند متغیری(Mancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: روش مداخله ای تحریک دهلیزی بر بهبود مهارت های حرکتی، این کودکان موثر بود (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخله ای تحریک دهلیزی در بهبود مهارت های حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی موثر بوده، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود، بخشی از مشکلات حرکتی این کودکان پیشنهاد می شود.
۱۱.

مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارساخوانی کنش های اجرایی الگوی بارکلی خودپنداشت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۴۰۳
زمینه و هدف: نارساخوانی که از شایع ترین و مهم ترین اختلال های خواندن در بین کودکان است، با مشکلاتی در رمزگشایی کلمه، توانایی پایین در مهارت های پردازش واج شناختی، و مشکلات مختلفی در زمینه زبان نوشتاری مشخص می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی است. بر این اساس از بین دانش آموزان شاغل به تحصیل در پایه سوم دبستان شهر بندرعباس در سال تحصیلی 96-1395، تعداد 45 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایدهی شدند. از پرسشنامه عملکرد خواندن (عابدی، 1395) و پرسشنامه خودپنداشت تحصیلی(یی- هیسن چن،2004) برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بسته آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی به ترتیب برای شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم در طی 7 جلسه آموزش داده شد، اما شرکت کنندگان گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را در این زمینه دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی و روش مداخله بارکلی بر نمره عملکرد خواندن و خودپنداشت دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی به طور کلی تأثیر معنادار ی دارند، اما آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نیز نشان داد که هر دو مداخله بر ابعاد عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی تأثیر معنی داری دارند ولی آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است (0/05 p< ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخش تر بودن مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی در مقایسه با الگوی بارکلی در دانش آموزان با اختلال خواندن می توان این گونه تبیین کرد که مؤلفه های کنش های اجرایی از قبیل حافظه فعال، برنامه ریزی، و سازماندهی ذهنی رابطه بسیار نزدیکی با مهارت خواندن دارند و از این طریق می توانند بر عملکرد خواندن تاتیر بگذارند و در نتیجه سطح خودپنداشت آنها را نیز افزایش دهند.
۱۲.

اثربخشی آموزش مهارت های عصب روان شناختی بر بریل نویسی و بریل خوانی (مطالعه ی موردی: دانش-آموزانِ با نقص بینایی دوره ابتدایی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصب روانشناختی بریل نویسی بریل خوانی نقص بینایی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۳۱۲
مقدمه: در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های عصب روان شناختی بر بریل نویسی و بریل خوانی دانش-آموزانِ با نقص بینایی دوره ابتدایی مدرسه شقایق شهر یاسوج مورد بررسی قرار گرفت. روش: طرح پژوهش نیمه-آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزانِ با نقص بینایی پایه اول تا ششم ابتدایی است. نمونه پژوهش نیز شامل 24 نفر دانش آموز با نقص بینایی (12 نفر مورد آموزش عصب روان شناختی قرار گرفتند و 12 نفر دانش آموز که هیچ مداخله ای روی آن ها صورت نگرفت) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آموزش مداخلات عصب روان شناختی و آزمون محقق ساخته بریل نویسی و بریل خوانی بود. داده ها با نرم افزار SPSS21 و آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات مولفه های سرعت نوشتن، سرعت خواندن، درک خواندن و درست خوانی دانش آموزان نابینایی که در گروه آزمایش شرکت داشتند، نسبت به آن هایی که در گروه کنترل جایگزین شده بودند افزایش معناداری دارد (001/0 ≥ P). اما نمرات مولفه ی نادرست نویسی دانش آموزان نابینایی که در گروه آزمایش شرکت داشتند، نسبت به آن هایی که در گروه کنترل جایگزین شده بودند کاهش معناداری دارد (001/0 ≥ P). نتیجه گیری: آموزش مهارت های عصب روان شناختی می تواند رویکردی موثر در بریل نویسی و بریل خوانی باشد.
۱۳.

تاثیر برنامه پیرز(PEERS} بر تقویت مهارت های اجتماعی و ارتباطی در نوجوانان پسر درخودمانده با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه پیرز اوتیسم با عملکرد بالا نوجوانی مهارت های اجتماعی و ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۵۰۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه پیرز بر افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی در نوجوانان پسر با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا است. روش: پژوهش حاضر، یک طرح مورد منفرد است که اثرات آزمایشی بر روی هر شرکت کننده، بررسی می شود. آزمودنی های پژوهش حاضر، چهار پسر با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا هستند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای بررسی مهارت های اجتماعی و ارتباطی از پرسشنامه های سیستم بهبود مهارت های اجتماعی ( SSIS )، کیفیت نقش (QPQ-P &A) و آزمون دانش مهارت های اجتماعی نوجوان ) (TASSK استفاده شد. یافته ها: با توجه به مقایسه نمرات آزمودنی ها در قبل از مداخله و بعد از مداخله، نتایج نشان داد برنامه پیرز بر بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا موثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مهارت های اجتماعی در دوره نوجوانی، برنامه پیرز با ارائه محتوی ساختار یافته، گروهی و شرکت والدین در برنامه مداخله، می تواند نقش موثری در افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا و افزایش محبوبیت آن ها در میان همسالان داشته باشد.
۱۴.

اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مهارتهای خودتعیین گری مشکلات رفتاری برونی سازی شده دانش آموزان نیازهای روانشناختی بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالا را در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده بودند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه یک ساعت و نیمه ( 1 جلسه در هر هفته) در برنامه مداخله ای مهارتهای خودتعیین گری شرکت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. مقیاس نیازهای روانشناختی بنیادی قبل و بعد از مداخله برای شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری، ارتباط و شایستگی دانش آموزان دارد. بطور کلی یافته های پژوهش از نظریه خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان دارند.
۱۵.

مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی و روش دیویس بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش عصب روان شناختی روش دیویس عملکرد خواندن نارسا خوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۵۱۱
مقدمه: در پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی و روش دیویس برعملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفت. روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان نارسا خوان پایه اول و دوم ابتدایی است که، درسال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 45 دانش آموز نارسا خوان (15 نفر به روش عصب روان شناختی و 15 نفر به روش دیوس مورد درمان قرار گرفتند و 15 نفر دانش آموز که هیچ مداخله ای روی آن ها صورت نگرفت)، به روش     نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آزمون تشخیص اختلال خواندن بر اساس DSM-5، آزمون عملکرد خواندن معلم ساخته و آزمون هوش ریون کودکان بود. درگروه های آزمایشی، روش مداخله عصب روان شناختی و مداخله به روش دیویس به مدت 16 جلسه 40 دقیقه ای برای هرکدام از دو گروه ارائه گردید. داده ها با نرم افزار spss و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون خواندن گروه های آزمایشی با گروه کنترل، تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 ≥P ). نتایج مقایسه های زوجی نیز نشان داد که نمرات زمون گروه عصب روان شناختی به طور معناداری نسبت به روش دیویس کارآمدتر بود (001/0 ≥P ). نتیجه گیری: مداخلات عصب روان شناختی می تواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانی های یادگیری خواندن (نارساخوانی) باشد[z1] [z2] .
۱۶.

مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی و روش دیویس بر مهارت های زبانی (واج شناسی، معنی شناسی، نحو) دانش آموزان نارساخوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مهارت های زبانی واج شناسی معنی شناسی نحو دانش آموزان نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۳۸
زمینه و هدف: نارساخوانی رایج ترین نوع ناتوانی یادگیری است که به تأخیر و نارسایی در توانایی خواندن مربوط و با نارسایی زیاد در پیدایش مهارت های شناخت واژگان و فهم مطالب خوانده شده مشخص می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی (Neuropsychological intervention) و روش دیویس (Davis method) بر مهارت های زبانی (واج شناسی، معنی شناسی، نحو) دانش آموزان نارساخوان (Dyslexic students) بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر نارسا خوان پایه اول و دوم ابتدایی (سن 7 تا 9 سال) شهر اصفهان بود، که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 45 دانش آموز نارساخوان (15 نفر در هر یک از گروه های عصب روان شناختی، دیویس و کنترل) بود که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تشخیص اختلال خواندن بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، آزمون عملکرد خواندن محقق ساخته، آزمون هوش Raven کودکان و آزمون رشد زبان (Test Of Language Development یا TOLD) بود. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون خواندن گروه های آزمایشی و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0≥p). نتایج مقایسه های زوجی نیز نشان داد که نمرات پس آزمون گروه عصب روان شناختی به طور معناداری نسبت به روش دیویس کارآمدتر بود (001/0 ≥p ). نتیجه گیری: زبان نقش مهمی در درک و بیان افراد ایفا می کند زیرا زبان دارای پایه های عصب روان شناختی متعددی است. برخی از مهارت های عصب روان شناختی شامل توجه، حافظه و کارکردهای اجرایی پیش درآمد زبان دریافتی هستند؛ بنابراین یکی از گام های اساسی برای اکتساب زبان، مهارت های عصب روان شناختی است.
۱۷.

مقایسه هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم و عادی و پیش بینی هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم بر اساس مشکلات رفتاری، تعامل اجتماعی و شدت اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیجان ابراز شده اوتیسم مشکلات رفتاری مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۴۴۵
این پژوهش به منظور مقایسه هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم و عادی و پیش بینی هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم از طریق مشکلات رفتاری، شدت اوتیسم و تعاملات اجتماعی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم آنها انجام شد. بدین منظور 50 کودک مبتلا به طیف اوتیسم به شیوه نمونه گیری در دسترس و 50 کودک عادی به شیوه نمونه گیری تصادفی در تهران انتخاب شدند. والدین دو گروه از نظر وضعیت اقتصادی، سنی و تحصیلات همتا شدند. نتایج از طریق آمار توصیفی، تحلیل مانوا و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و مادران کودکان عادی در نمره کلی هیجان ابراز شده (0001/0 p=) و درگیری عاطفی افراطی (0001/0p=) و انتقاد (003/0) تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از طریق نمرات مشکلات رفتاری با ( 014/0 p=) و شدت اوتیسم فرزندان آنها (026/0 p=) می توان هیجان ابراز شده مادران را پیش بینی کرد اما نمرات هیجان ابراز شده مادران از طریق نمرات مشکلات تعامل اجتماعی فرزندانشان قابل پش بینی نبود. همچنین از طریق میزان تحصیلات مادران می توان میزان هیجان ابراز شده آنها را پیش بینی کرد (047/0p=).
۱۸.

تأثیر برنامه درمانی مداخله مبتنی بر تفاوتهای فردی (فلورتایم) بر اساس هیجان ابرازشده مادران بر مهارتهای اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اوتیسم فلورتایم هیجان ابرازشده مهارت های اجتماعی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۷۲۵
اهداف این پژوهش به منظور طراحی مداخله مبتنی بر تفاوت های فردی بر اساس هیجان ابرازشده والدین و تأثیر این برنامه بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا انجام شد. مواد و روش   ها نوع مطالعه برای بخش اول، مطالعه علّی مقایسه ای و بخش دوم مطالعه نیمه آزمایشی است. به منظور طراحی برنامه درمانی فلورتایم مبتنی بر هیجان ابرازشده والدین، ابتدا به صورت ترکیبی تودرتو با پرسش نامه محقق ساخته برای سنجش کیفی و پرسش نامه خانواده برای بخش کمّی، وضعیت هیجانی مادران اوتیسم سنجیده شد. بر این اساس برنامه درمانی ۲۳ جلسه ای تدوین شد. در نهایت ۲۰ کودک اوتیسم با عملکرد بالا از مراکز اوتیسم به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ ۱۰ نفر به عنوان گروه آزمایش که علاوه بر مداخله ABA برنامه مداخله طراحی شده به آن ها ارائه شد و ۱۰ نفر به عنوان گروه کنترل که صرفاً ABA دریافت می کردند، انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده عبارتند از: پرسش نامه خانواده، آزمون ASSQ و آزمون هوش استانفورد بینه، آزمون گیلیام و سازگاری اجتماعی واینلند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون مانوا و مانکوا با نرم افزار spss نسخه ۱۹ انجام شد. یافته   ها نتایج بیانگر این هستند که با وجود تفاوت معنی دار در هیجان ابرازشده مادران اوتیسم و عادی و زیادبودن هیجان ابرازشده مادران اوتیسم در نمره کلی هیجان ابرازشده، انتقاد و درگیری عاطفی افراطی، بعد از ارائه مداخله، تفاوت معنی داری بین دو گروه کودکان تحت مداخله ABA و کودکان تحت مداخله فلورتایم در مهارت ها و سازگاری اجتماعی ملاحظه نشد. اما گروه آزمایش، بعد از ارائه مداخله، عملکرد بهتری در نمره ارتباط داشتند. نتیجه   گیری با توجه به زیادبودن هیجان ابرازشده والدین کودکان با اختلال اوتیسم، باید مداخلات مختلفی برای کاهش هیجان ابرازشده آن ها ارائه داد. همچنین می توان از مداخلات اجتماعی از جمله مداخله فلورتایم برای افزایش ارتباط کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا استفاده کرد.
۱۹.

ساخت و اعتباریابی پرسشنامه احساس عاملیت نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت و اعتباریابی عاملیت نابینا مولفه های عاملیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۴۵۴
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه احساس عاملیت برای افراد با نقص بینایی انجام گرفت. با این هدف، 450 نفر از افراد با نقص بینایی که به شیوه در دسترس از شهرهای اصفهان، تهران و شیراز انتخاب شدند، مشارکت داشتند. پرسشنامه 33 سوالی برای بررسی احساس عاملیت با استفاده از مبانی نظری و مدل مفهومی ساخته شد و سه مولفه خودکارآمدی، خوش بینی و هدفمندی بعنوان خرده مقیاس های آن در نظر گرفته شد. پس از تکمیل پرسشنامه توسط افراد شرکت کننده و حذف موارد ناقص، 400 پرسشنامه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-8.5 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در نتیجه تحلیل عاملی تاییدی و ماتریس ساختار عامل چرخش یافته مقیاس از طریق روش PC، 3 گویه حذف شد که دو گویه مربوط به مولفه خود کارآمدی و یک گویه مربوط به مولفه خوش بینی بود. در نهایت نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری مفید و معتبر در پژوهش های روانشناختی استفاده شود.
۲۰.

بررسی مشاغل پزشکی و غیرپزشکی برای فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی (مطالعه موردی: بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
مقدمه: در شرایط بحرانی علاوه بر سازمان های ویژه مدیریت شرایط اضطراری نیاز به حضور نیروهای داوطلب نیز همواره احساس شده است. داوطلبان در مشاغل مختلف می توانند خدمات مورد نیاز را فراهم آورند. در این خصوص هدف مطالعه حاضر بررسی اهمیت و اولویت مشاغل در فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی است. روش: پژوهش حاضر از جمله مطالعات کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سئوالات پنج گانه لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران، پزشکان، پرستاران در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با فرمول کوکران، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در بین مشاغل مورد بررسی مشاغل پزشکی (تکنسین های فوریت پزشکی، امدادگر، پرستاری، پزشکی و بهیار) مناسب ترین مشاغل برای نیروهای داوطلب می باشند. در بین مشاغل غیرپزشکی نیز مدیران و کارکنان سازمان ها، تأسیسات و نیروهای مسلح می توانند در اقدامات داوطلبانه برای بیمارستان ها و مراکز درمانی مفید واقع گردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آشنایی افراد با بحث امداد و درمان می تواند نقش قابل توجهی در انتخاب افراد به عنوان نیروهای داوطلب داشته باشد. هر چه شغل فرد غیرمرتبط با مباحث بهداشتی درمانی باشد، به همان اندازه برای این قبیل فعالیت ها نامناسب خواهد بود. مقدمه: در شرایط بحرانی علاوه بر سازمان های ویژه مدیریت شرایط اضطراری نیاز به حضور نیروهای داوطلب نیز همواره احساس شده است. داوطلبان در مشاغل مختلف می توانند خدمات مورد نیاز را فراهم آورند. در این خصوص هدف مطالعه حاضر بررسی اهمیت و اولویت مشاغل در فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی است. روش: پژوهش حاضر از جمله مطالعات کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سئوالات پنج گانه لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران، پزشکان، پرستاران در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با فرمول کوکران، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در بین مشاغل مورد بررسی مشاغل پزشکی (تکنسین های فوریت پزشکی، امدادگر، پرستاری، پزشکی و بهیار) مناسب ترین مشاغل برای نیروهای داوطلب می باشند. در بین مشاغل غیرپزشکی نیز مدیران و کارکنان سازمان ها، تأسیسات و نیروهای مسلح می توانند در اقدامات داوطلبانه برای بیمارستان ها و مراکز درمانی مفید واقع گردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آشنایی افراد با بحث امداد و درمان می تواند نقش قابل توجهی در انتخاب افراد به عنوان نیروهای داوطلب داشته باشد. هر چه شغل فرد غیرمرتبط با مباحث بهداشتی درمانی باشد، به همان اندازه برای این قبیل فعالیت ها نامناسب خواهد بود. مقدمه: در شرایط بحرانی علاوه بر سازمان های ویژه مدیریت شرایط اضطراری نیاز به حضور نیروهای داوطلب نیز همواره احساس شده است. داوطلبان در مشاغل مختلف می توانند خدمات مورد نیاز را فراهم آورند. در این خصوص هدف مطالعه حاضر بررسی اهمیت و اولویت مشاغل در فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی است. روش: پژوهش حاضر از جمله مطالعات کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سئوالات پنج گانه لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران، پزشکان، پرستاران در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با فرمول کوکران، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در بین مشاغل مورد بررسی مشاغل پزشکی (تکنسین های فوریت پزشکی، امدادگر، پرستاری، پزشکی و بهیار) مناسب ترین مشاغل برای نیروهای داوطلب می باشند. در بین مشاغل غیرپزشکی نیز مدیران و کارکنان سازمان

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان