مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تصویر
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سیمای شش پیامبر الهی در پنج فیلم سینمای ایران بررسی شده است. در بررسی حاضر، از میان آثار سینمای ایران، فیلم هایی انتخاب شده که به طور مشخص یک شخصیت مقدس الهی را دستمایه اصلی خود قرار داده اند؛ به نحوی که در آن ها، امکان تحلیل نحوه پردازش تصویری شخصیت ایشان در ظاهر و نیز در منش و سیره ایشان وجود داشته باشد. این مقاله محتوای کیفی پنج اثر سینمایی از منظر تنزیه گرایی یا تشبیه گرایی در شخصیت پردازی از پیامبران الهی را تحلیل می کند. این آثار عبارت اند از: 1. ]حضرت[ ایوب پیامبر(ع)؛ 2. ]حضرت[ ابراهیم خلیل الله(ع) 3. ]حضرت[ عیسی مسیح(ع) بشیر ]حضرت[ احمد(ص) 4. ملک ]حضرت[ سلیمان نبی(ع) و 5. ]حضرت[ یوسف پیامبر(ع)؛ که در ضمن بررسی این آثار و صحنه های منتخب آن، نحوه تصویرپردازی از شخصیت های مقدس و کیفیت آن تحلیل شده و نتایج حاصل از آن ارائه شده است. بررسی و تحلیل فیلم های منتخب نشان می دهد تصاویر ارائه شده از شخصیت های مقدس، به طور قاطع، تصاویری محترم و با درنظرداشت وجه آسمانی شخصیت آن بزرگان است که متناسب با توانمندی موجود، سعی دارد در تکریم شخصیت های مقدس و پیامبران الهی بکوشد. همچنین در آثاری که فیلمنامه آن بر مبنای منابع متقن و با دقت نظر ساخته شده، تصویرپردازی قریب به واقعی از پیامبران دست داده است.
کارکردهای هنری و تصویری حروف در شعر (با تاکید بر شعر خاقانی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده : شاعر برای انتقال عاطفه به مخاطب، زبان خود را به طرق گوناگون تقویت می کند. ایجاد خلاقیت و نوآوری با ابداع تصاویر تازه، ورود به عرصه های گوناگون خیال و ... از ویژگی های شاعران خلاق در راستای تقویت زبان ادبی خود و ایجاد سبک شخصی است. در این راستا خاقانی از تمهیدات مختلفی بهره برده که هیات فیزیکی و شنیداری، جنبه های معنایی، ابجدی و دیگر ویژگی های حروف، از جمله ی آنهاست. این موضوع موجب برقراری ارتباط هایی بین آنها و معانی ذهنی وی شده و کارکردهایی هنری به حرف در شعر او بخشیده است. این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به بررسی جنبه های مختلف حرف در شعر خاقانی پرداخته و بسامد نوع حروف، اصالت تصویرهای بر پایه ی حروف، اخذ وجه شبه های مختلف، ارتباط های چندگانه ی معنایی و لفظی حروف در بافت شعر، ساخت آرایه های ادبی بر پایه ی حروف، ارتباط حس حاکم بر تصاویر و حروف و. . . را در شعر او نشان داده است.
شیوه های تصویر سازیِ مفاهیم در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی در حوزه سخن، هنر ترسیم مفاهیم با کمک الفاظ و عبارات و به شیوه های خاص است که به منظور افزایش شدّت تأثیرگذاری بر مخاطب و انتقال بهتر و سریع تر مطالب، صورت می گیرد. این هنر در نهج البلاغه به زیبایی مورد استفاده قرار گرفته و با بهره گیری از طبیعت، انسان، جانداران و... در محور عمودی و افقی کلام انواع تصاویر زیبا و تأثیرگذار خلق کرده است. در محور افقی، یعنی تک تک جملات، تصاویر ساده مثل زیبایی، عظمت و بزرگی و... ترسیم شده است. انواع تابلوهای گرم و زنده و رنگ آمیزی آنها با انواع سجع، صور بلاغی، نماد، تلمیحات، رد تعبیرها، مبالغه و عناصر معنوی، در این محور وجود دارد. گاهی نیز بدون استفاده از قالب خاص، تصاویر بدیع خلق شده و یا عین تصاویر قرآنی به کار رفته است. در محور عمودی، یعنی ساختار کلی کلام که با آن بین اجزاء، ارتباط معقول و منطقی برقرار می شود نیز تصاویر بدیع و بی نظیری خلق شده است.
تصاویر کعبه و ترک ادب شرعی در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی ملقب به «افضل الدین» از شعرای متشرع سده ششم هجری است. وجود مضامین علمی چون مضامین طب، نجوم، فلسفه، کلام، عرفان و اندیشه های مذهبی در سخن او سبب شده است تا او را «حکیم» نیز بخوانند. باورهای دینی و اندیشه های مبتنی بر شرع از مهمترین درونمایه های شعر خاقانی است که عموماً در قالب تصاویر بدیع و شاعرانه، ساخته و پرداخته شده است. محور اصلی پژوهش حاضر، بررسی تجلی کعبه در دیوان خاقانی از منظر نقد تصویر پردازی است؛ موضوعی که در کتاب های بلاغی گذشته، چندان مورد توجه نبوده و تنها تجلی منفی مفاهیم دینی در آثار ادبی تحت عنوان «ترک ادب شرعی» در قالب تعاریف و شواهدی مجمل، ذکر شده ولی بحث مفصلی در مورد شریعت و تصویر و روابط متقابل آنها نیامده است. بدین ترتیب مسأله «تصویر» و «شریعت» و «کعبه» و تعامل این سه واژه با همدیگر و چگونگی کاربرد و رویکردهای آن در دیوان خاقانی، محور اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. این نوشتار روشن می سازد که نگرش خاقانی به کعبه و تجلی این نگرش در اشعار وی، به رغم بسامد فراوان، آن گونه که انتظار می رود همگون با اصول عقاید و آموزه های اسلامی نیست و شاعر، نگرش خویش را در بسیاری از موارد، مدّاحانه، به حب حطام دنیا آلوده و از آن اصول تخطی کرده است.
بازآفرینی خیابان چهارباغ عباسی اصفهان در دوره های صفویه و قاجار با تأکید بر بیان تصویری از نوشته های سیاحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیابان چهارباغ عباسی یکی از خیابان های تاریخی شهر اصفهان است که بین دروازه دولت و سی وسه پل قرار دارد. این خیابان که در عصر شاه عباس یکم طراحی شده، یکی از مهم ترین و ارزشمندترین عناصر هویت بخش شهر تاریخی اصفهان و در نوع خود اثری بی همتا و سندی بسیار با اهمیت در اثبات خلاقیت، اندیشه ورزی و توانمندی نیاکان ماست. بدیهی است نمی توان به کیفیت و جزییات تغییر و تحولاتی که قرار است در آن ایجاد شود، بی اعتنا بود. روش این تحقیق مبتنی بر مطالعات و نکات ذکر شده در سفرنامه های سیاحان و تحلیل محتوای آنهاست با هدف شناسایی ساختار کالبدی خیابان چهارباغ عباسی در دوران های صفویه و قاجار و بازآفرینی متشابه واقع طرح آن براساس گفته های هر سیاح. از آنجا که نشانه های فیزیکی این خیابان تا حدی باقی مانده است براساس اطلاعات به دست آمده از متون و اسناد، به ویژه سفرنامه ها می توان به ارایه تصاویری فرضی برای آن اقدام کرد و به پرسش هایی از قبیل اینکه این خیابان چه ویژگی هایی داشته و کلیت آن چگونه بوده و در دوره های مختلف چه تغییراتی را به خود دیده، پاسخ داد.
در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی ـ تاریخی و منابع مکتوب از سیاحان و از طریق مقایسه آنها با یکدیگر به بررسی آنها پرداخته می شود. همچنین ارایه تصاویری از گفته های هر سیاح در شناسایی بهتر این خیابان کمک می کند. از مطالبی که این اسناد مصور در تأیید و تکمیل منابع مکتوب و تصویری ارایه می دهد، می توان به چیدمان عناصر داخل خیابان و روابط اجتماعی مردمان در دو دوره صفویه و قاجار دست یافت و به این نتیجه رسید که تغییراتی در این خیابان در دوره بازدید هر سیاح و بالاخص دو دوره دیده شده، از جمله می توان به نظام کاشت این خیابان که در دوره صفوی دارای دو ردیف درخت چنار بوده و دوره قاجار به چهار ردیف افزایش پیدا کرده، اشاره کرد. همچنین در دوره قاجاریه و به خصوص در زمان ظل السلطان ـحاکم اصفهان ـ این خیابان خرابی های بی شماری به خود دیده است.
شیوه های روایت سینمایی در غزل امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی ساختارشناسانه غزل امروز و تحقیق در شیوه های روایت در غزل دهه های اخیر پرداخته شده است. غزل که در همه دوره ها پرمخاطب ترین و جدی ترین صورت های شعر فارسی بوده، در دوران معاصر نیز شاعران بسیاری را با خود همراه کرده است. با توجه به وجود روش های گوناگون روایت هنر امروز، در شعر معاصر و به ویژه غزل دهه های اخیر، شکل ویژه ای از روایت به چشم می آید که با وجود شباهت هایش با روایت داستانی به روایت سینمایی نیز شبیه است . در این پژوهه، افزون بر تعریف روایت و پرداختن به پیشینه آن در شعر و غزل فارسی، شیوه های روایت در شعر معاصر و به ویژه غزل امروز بررسی می شود. بدین منظور، ابتدا به این پرسش پاسخ داده می شود که روایت در غزل روایی امروز، به روایت داستانی نزدیک تر است یا به روایت سینمایی . سپس چرایی این پاسخ مورد تحلیل قرار می گیرد . ضمن این بررسی، شباهت ها و تفاوت های روایت در غزل، با هر یک از دو شیوه روایت داستانی و سینمایی شناسایی و نمونه هایی از آنها در غزل معاصر بیان می شود. همچنین، به برخی اصطلاحات خاص سینما در غزل امروز و نتایج روایی شدن غزل و ویژگی های ممیز غزل روایی از غزل کهن فارسی اشاره می شود.
مکانیسم بازنمایی تصویر کودک در ساختار روایتی وتصویر سازی کتاب «دیگر درخانه پسرک هفت صندلی بود»
حوزه های تخصصی:
نگاه به جنبه های متفاوت زندگی کودکان، به ویژه تأثیر تصویرسازیهای ادبیات داستانی بر آنان همواره مورد توجه منتقدین بوده است.لذا پژوهش حاضر به مطالعه یکی از این موارد اختصاص دارد. از آنجا که تاکنون با رویکرد تصویرسازی و عدم تطابق آن با متون روایی به مطالعه کتاب های کودکان پرداخته نشده است، در این نوشتار با استفاده از نظریه «رولان بارت» درباره ساختار روایت ها و نظریه«استوارت هال» نسبت به بازنمایی، داستان «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود» انتخاب شد. از آنجاکه در ادبیات روایی کودکان، همواره ترکیب ساختار و مضامین تصاویر با داستان در ارتباط با یکدیگرند و تصویر سازی بر اساس زمینه اجتماعی مؤلف و تصویرساز و همچنین برداشت آنها از کودک و دوران کودکی انجام می پذیرد، همواره چنین قرائتی را از کودک و دوران کودکی در ذهن داشته و آن را باز تولید می کنند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی داستان مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحلیل های تصاویر و شیوه بازنمایی کودک در آنها، نشان دادند کودک بازنمایی شده در تصاویر، به طور معمول نمی تواند به شکلی خلاقانه و مستقل در فرآیند ساخت معنا شرکت جوید و تصویرساز و مؤلف به شکل ناخودآگاه، به طور معمول قرائت مسلطی را که در بستر فرهنگ جامعه از «کودک» و«دوران کودکی» وجود دارد، در قالب کلیشه ها و رمزگان فرهنگی و ایدئولوژی مسلط،به متن یا تصویر تحمیل می کنند.
تحلیل هفت گنبد نظامی بر اساس عناصر هنرهای تجسّمی
حوزه های تخصصی:
نظام
زبان و واژگان دارای قدرت و امکاناتی است که می توان به واسطة آن زمینة پیوند شعر
با هنرهای تجسّمی را فراهم کرد؛ امکاناتی چون صور خیال، واژگان حسّی و نحوة بیان
آنها، جزئی نگری و توصیف های مینیاتوری، ترسیم تصویرهای عینی و توجّه به روساخت،
فرم و ساختار روایی شعر بیش از ژرف ساخت آن. در میان شعرای پارسی زبان، نظامی در
اشعار خود بیش از هر شاعر دیگری از این امکانات زبانی بهره برده است و در کنار آن
به واسطة تمرکز ویژه بر عناصر بصری و القاء رنگ، نور، فضا، خط و غیره توانسته است
به هنرهای تجسّمی نزدیک شود و قابلیّت تجسّمی به اشعار خویش ببخشد. بنابراین می توان
پیوند شعر و هنرهای تجسّمی را در هنر شاعری نظامی با وضوح بیشتری دریافت. این
پژوهش با رویکردی تطبیقی سعی بر آن دارد تا جنبه های مختلف هنرهای تجسّمی را در
هفت گنبد نظامی بازخوانی کند
بررسی و مقایسة صورخیال در شعر حسین منزوی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصرف ذهن شاعر در مفاهیم و امور عادی زندگی و ارتباط آن با طبیعت حاصل بینش و آگاهی او از پدیده های طبیعی و جهان بیرون است. مجموعة تصاویر حاصل از انواع صورخیال (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه) در دیوان هر شاعری بیانگر لحظه هایی است که با درون و جهان درونی او سروکار دارد؛ در واقع، انعکاس روح، شخصیت و ویژگی های درونی اوست. هدف این پژوهش بررسی عناصر خیال (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه) و بسامد هرکدام در شعر امین پور و منزوی و دست یافتن به نتایجی حاصل از اندیشه، عواطف، احساسات و نگرش آن ها به جهان و زندگی است. تصاویر مشترک این دو شاعر یا تصویر مرکزی اشعار آن ها مربوط به عشق و مسائل پیرامون آن است، هرچند بازتاب اجتماع و مسائل اجتماعی نیز کم وبیش در اشعارشان به چشم می خورد. تصاویر شعری دو شاعر، زنده، پویا و دیداری است. در شعر هرکدام از آن ها تقلیدی اندک و ناچیز مشاهده می شود، ولی حوزة تصاویر و صورخیال خویش را به تصاویر شعر سنتی منحصر نکرده اند، بلکه نوآوری هایی در شعر هر کدام مشاهده می شود. تشبیهات، بیشتر فشرده و حاصل امور حسی انتزاعی است.
انواع تصویر در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرگری روشی است که گوینده، با استفاده از آن، مفاهیم ذهنی مورد نظر خود را به شنونده منتقل و مانند تابلویی آنها را دربرابر او مجسم می کند. این روش در کلام حضرت، با انواع مختلف و به وفور به کار رفته و مفاهیم مختلف را برای مخاطبان خود ترسیم کرده است. تصاویر استفاده شده در کلام حضرت را می توان به انواع مختلف دسته بندی کرد. این تصاویر باتوجه به صور بلاغی به کاررفته در کلام حضرت و نیز شیوه های به کارگیری و عناصر سازنده این صور و ساختار و کارکرد و مضمون و محتوای این تصاویر به انواع مختلفی مثل تصویر زبانی، مجازی، جزئی، مفرد، بافتی، ساکن، متحرک، اثباتی، اتفاقی، تصویرسطح، اعماق و... تقسیم بندی می شوند. در این تصاویر، حقایق محض ترسیم شده است و این از ویژگی های کلام حضرت علی (ع) است که تصویر در خدمت واقعیت است.
نگاهی به ظرفیت های نمایشی و اقتباسی خاوران نامة ابن حسام خسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتباس از آثار ادبی برای سینما که در گسترة مطالعات بین رشته ای دسته بندی شده است، در دهه های اخیر توجه تطبیق گرایان زیادی را به خود جلب کرده است. در این دیدگاه، ادبیات تطبیقی می کوشد با ایجاد ارتباط میان علوم انسانی و به ویژه ادبیات با سایر علوم و دانش ها، آن را از حالت صرفاً نظری خارج کند و در ارتباط با دیگر هنرها و به ویژه سینما، غنایی تازه ببخشد. در این مقاله، با تکیه بر جایگاه و اهمیت اقتباس از آثار ادبی در سینما، خاوران نامة ابن حسام خسفی را به عنوان اثری واجد شرایط اقتباس، با رویکردی تطبیقی و تعاملی میان ادبیات و سینما مورد بررسی قرار می دهیم و برخی وجوه نمایشی آن را مشخص می کنیم. وجوه نمایشی که خاوران نامه را اثری واجد شرایط برای اقتباس سینمایی می کنند، عبارت اند از: بهره مندی از نمود داستانی و روایت گونه، شخصیت های نمایشی، تعلیق، تنوع کشمکش و همچنین برخورداری از غنای محتوایی و هماهنگی بین محتوا و فضا و تصاویر ارائه شده در متن. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با محوریت متن خاوران نامه و استفاده از تئوری های پذیرفته شده در ارتباط با مسئلة اقتباس در سینما است که با توجه به رویکرد مکتب آمریکایی و نگاه بین رشته ای آن در ادبیات تطبیقی، پیش رفته است.
مقاله به زبان فرانسه: شرق: فضای تفاوتها از منظر مطالعه تصویرشناختی «سیاست جذابیت انسانی، چشم انداز طبیعی» (L'Orient: l'espace de différences; une étude imagologique (politique, pittoresque humain, paysage naturel))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشرق زمین و سرزمین پارس، از دیرباز مرکز توجهات اروپاییانی بوده است که برای شناخت فضای غیرخودی بدان جا سفر می کرده اند. در این میان غیریت (دیگروشی) که به مطالعه فضای دیگری می پردازد در کنار تصویری که بیگانگان از این فضاها و افراد ارائه می دهند، از جایگاه برجسته ای در ادبیات برخوردار است. در این حین از سفرنامه ها به عنوان ثمره ی سیاحان یاد می شود که حاوی انبوهی از اطلاعات اجتماعی، علمی، سیاسی و مرتبط با تمدن سرزمین بازدید شده را دربردارند. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که ما بخواهیم فضای خودی را از منظر فرهنگی متفاوت بررسی کنیم. تقابل این دیدگاهها در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و... باعث شناخت دقیق تر از بینش نویسندگان بیگانه نسبت به فضای خودی می شود. هم چنین سفرنامه می تواند راهنمای قابل اعتنایی برای شناخت بیگانگان و نیز تعبیر آنها از (خودی) و( فضای خودی) باشد. این موضوعات مارا بر آن داشت تا به تقابل دیدگاههای دو نویسنده فرانسوی در مورد شرق، با به کارگیری شیوه تصویرشناسی به عنوان شاخه ای از ادبیات تطبیقی بپردازیم. برای این منظور به مطالعه تصویری که ژان شاردن، سیاح فرانسوی قرن 17و کنت دو گوبینو، نویسنده قرن19، به ترتیب در"" سفرنامه شاردن"" و ""سه سال در آسیا"" از شرق و ایران منعکس کرده اند می پردازیم. هدف ما از این تحقیق بررسی دیدگاه های این دو نویسنده با توجه به واقعیت های جامعه ایرانی است.
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
پیوند آیه ها و آرایه ها در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرصاد العباد یکی از آثار با شکوه نثر فارسی در قرن هفتم است. دوره ای که ادب فارسی از حیث تأثیر پذیری از قرآن و حدیث و ادب عربی در اوج است. نویسنده کتاب، توانسته است با استفاده هنرمندانه از آیات قرآن و احادیث نبوی و بر اساس سه مرحله شریعت ، طریقت و حقیقت، مسیر سیر و سلوک عرفانی را ترسیم کند . در این مقاله تأثیر کلام وحی بر مرصاد العباد بررسی شده است . این جستار نشان می دهد که نجم الدین رازی ضمن حفظ سنت مشایخ تصوف در استفاده از قرآن و حدیث ، در به کار گیری آیات وحی در ساختار تألیفی مرصاد العباد ودر محتوای آن نوآوری داشته است . حوزه استفاده او از کلمات و متن آیات از یک واژه تا یک بند است . در قسمت برون متنی یا ساختار تألیفی ، نویسنده در نحوه انتخاب نام فصل ها و باب ها و نامگذاری آنها از کلمات آیات و متن آیات بهره برده است . هم چنین در قسمت درون متنی و محتوا، نجم رازی با مقاصد مختلفی مانند استناد ،استشهاد ، تأویل و تفسیر، هم از متن آیات و هم از ترجمه آنها استفاده کرده و دست به ترکیب سازی و تصویر سازی زده و انواع آرایه های بلاغی را آفریده است . این ترکیب ها و تصویر ها بیشتر از نوع اضافه تشبیهی است که یک رکن آن کلمه قرآنی یا ترجمه آن است .
بررسی تطبیقی تصویر زن در ادب فارسی و نگاره های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام و از نگاه ادیبان و عارفان مسلمان است که منبع الهام هنرمندان نگارگر قرار گرفته است. سیمای زن در نگاره ها مبین توجه نگارگر به حقیقت زیبایی معنوی او و مبتنی بر توصیفات ادبی و عرفانی از اوست. این تصویر زیبا، گذشته از وجه ظاهری، کنایتی از معنای عرفانی این توصیفات نیز است؛ چنان که ترسیم چشم زیبا مصور مقام نظاره حق، و لب زیبا نشان دهندة مقام حکایت دل و بیان سِرّ درون، با تمسک به گفت وگو یا تبسم است.
این مقاله با بررسی اشعار فارسی و مصادیقی از آثار نگارگری اصیل ایران، زمینه مطالعه در چگونگی انطباق معیارهای زیبایی شناسانة نگارگران با تعاریف ادبی و عرفانی از وجود زن را فراهم می آورد و نشان می دهد که نگارگران چگونه درصدد بیان تصویریِِ خصایص مطلوب در وجود زنان بر مبنای تفکر اسلامی جاری در ادبیات ایران بوده اند.
مقاله به زبان فرانسه: مطالعه هنر ایرانی در رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» (L’étude de l’art persan dans À la recherche du temps perdu)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل به دنیای شرق که در سال های 1880 و 1920 در فرانسه بسیار رواج یافته بود، اثر حضور خود را در بزرگترین رمان های آن دوران بر جای گذاشته است. آثار متعلق به آغاز قرن بیستم، هر یک به شیوه خاص خود شرقی متفاوت را به تصویر کشیدند. از نقطه نظر جغرافیایی، این شرق بسیار وسیع است و از شرق دورِ چین و ژاپن تا شرق میانه عرب و ایرانی را در برگیرد. در رمان مارسل پروست، تجزیه و تحلیل اندیشه های هنریِ وابسته به تصاویر تاریخی و تخیلی، و نیز تجزیه و تحلیل محیط های اشرافی و بورژوازی که تحت تأثیر فراون این تمایل به شرق بوده اند، تصویری پیچیده و گاه متناقض از شرق ارائه می دهند. از این دیدگاه، نقش ویژه هنر ایرانی در مقایسه با دیگر گرایش های هنری و غیربومی که راوی پروست را به خود جلب می کند، از دید خواننده پنهان نمی ماند. با آنکه سهم پرداختن به هنر ایرانی در اثر پروست بسیار اندک است، اما به نظر می رسد که این هنر به دور از ایجاد حس ساده انگارانه مدگرایی و یا شیک گرایی پتانسیلی تخیلی برای راوی پروست به ارمغان می آورد که به تصمیم وی برای ساختن جهان خاص هنری اش کمک می کند. در این مقاله تلاش می کنیم که از خلال رویکردی تصویرشناسانه و از طریق داده هایی که اینجا و آنجا در صفحات رمان «در جستجو» آمده است، به بازسازیِ تصویری بپرازیم که راوی پروست از هنر ایرانی در ذهن دارد. همچنین سعی خواهیم کرد تا به مطالعه نقش این تصویر در زیبایی شناسیِ کلی اثر پروست بپردازیم.
از تصویر آفرینی قرآنی تا تصویر سازی سینمایی؛ پژوهشی در امکان رسانه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور عصر غلبة تصویر و بصر، سینما با قابلیت منحصر به فرد تبدیل واقعیت عینی به تصویر متحرک روز به روز گسترش یافته و مخاطبان زیادی را به سوی خود جذب کرد. در این میان، اقتضائات و محدودیت های فناورانه تصویر سینمایی اندیشمندان رسانه ای و سینماگران مسلمان را با مسئله چگونگی رسانش پیام دینی از طریق این قالب مواجه کرده است. قرآن به منزلة معجزه جاویدان پیامبر خاتم در تنزیل مکی و مدنی خویش، با تصویرآفرینیِ بدیعش، بسیاری از معانی مجرد و عقلی را به صورت نمادهایی محسوس برای انسان ها مجسم کرده است؛ به گونه ای که در بخش زیادی از آیات قرآنی، گویی نه در برابر واژه ها بلکه مقابل تصاویری زنده و مجسم ایستاده ایم که با مخاطب خویش سخن می گویند. تأمل در هر یک از تصاویر هنری قرآن و فهم منطق و سنت تصویرآفرینی یا همان تجلی زبانی حقیقت، بی شک برای سینماگر دینی با غایت رسانش پیام دینی به مخاطبان می تواند الهام بخش خلق آثاری بدیع باشد. نگارندگان در این مقاله، با مفروض گرفتن امکان انتقال پیام دینی از طریق سینما، می کوشند با مقایسه تصویر آفرینی قرآنی و تصویرسازی سینمایی، گامی برای آشکارگی ظرفیت های ادبیات تصویری قرآن به منظور تحقق «سینمای دین محور» بردارند.
زبان و تصویر در تعبیرات قرآنی قصاید عربی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل قصاید عربی سعدی و تبیین ساختار زبانی شاعر در تصاویر قرآنی موجود در این قصاید، محور اصلی مقاله حاضر است که با توجه به جایگاه رفیع سعدی در عرصه ادبیات ایران و جهان، تبیین شاخصه های اصلی زبان تصویری او در راستای اثبات تسلط شاعر بر زبان قرآن و شعر عربی ضرورت می یابد. از آن جایی که رویکرد زبان و تصویر در اشعار سعدی با زیر ساخت تاثیرات شاعر از قرآن، کار نشده است لذا در این مقاله در صدد پاسخگویی به سوالات زیر هستیم:
اول این که جایگاه آیات قرآنی در قصاید عربی سعدی چگونه است؟ و میزان ابیات تصویری و غیر تصویری شاعر در چه حدی است؟ دیگر آن که صور خیال در ابیات قرآنی سعدی چه ویژگی هایی دارد؟ و کانون مرکزی تصویر در این ابیات چیست؟ بیان نحوه تقابل و تعامل، پیوند و مجاورت واژگان قرآن در نگاه تصویری شاعر، از رویکردهای دیگر مقاله حاضر است.
سبک شناسی ادبی نکوهش های امام علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی (أسلوبیة) در اصطلاح علمی است در حوزة زبان شناسی و ادبیات که موضوع آن بررسی شیوه های گوناگون بیانی در آثار ادبی است. نهج البلاغه از جمله متونی است که شیوه های ادبی به کار برده شده در آن مطابق با مقتضای حال است. بنابراین با بررسی سبک شناسی نهج البلاغه می توان به معرفی الگویی مناسب در نوشتار ادبی، که راه گشای نویسندگان باشد، دست یافت. مقالة حاضر به بررسی سبک شناسی بیانات امام علی (ع) دربارة «نکوهش» پرداخته است. دلیل انتخاب نکوهش ها این است که نکوهش علاوه بر اهمیت تربیتی، از نظر بلاغی، شکل ها و اسلوب های خاصی از سخن را اقتضا می کند، که در دیگر اغراض سخن کم تر دیده می شود؛ زیرا در نکوهش سخن باید به گونه ای ایراد گردد که با جلوه ای نیکو در جان مخاطب نفوذ کند و تأثیرگذار واقع شود. بنابراین هدف از این پژوهش دست یابی به سبک امام (ع) در بیان نکوهش هاست. برای دست یابی به این هدف، مقالة حاضر ابتدا به بیان معانی لغوی و اصطلاحی سبک شناسی به عنوان پدیده ای زبان شناختی پرداخته است و سپس بر اساس پنج مسئلة مطرح در سبک شناسی (گزینش واژگان ، نظم ، آهنگ ، گسترش و تصویر) بررسی ادبی تفسیری بیانات امام (ع) را پی می گیرد. روش و منهج این جستار توصیفی تحلیلی است و با شیوة مطالعة کتاب خانه ای انجام شده است.