مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
آمیختگی
حوزه های تخصصی:
تمایل به دنیای شرق که در سال های 1880 و 1920 در فرانسه بسیار رواج یافته بود، اثر حضور خود را در بزرگترین رمان های آن دوران بر جای گذاشته است. آثار متعلق به آغاز قرن بیستم، هر یک به شیوه خاص خود شرقی متفاوت را به تصویر کشیدند. از نقطه نظر جغرافیایی، این شرق بسیار وسیع است و از شرق دورِ چین و ژاپن تا شرق میانه عرب و ایرانی را در برگیرد. در رمان مارسل پروست، تجزیه و تحلیل اندیشه های هنریِ وابسته به تصاویر تاریخی و تخیلی، و نیز تجزیه و تحلیل محیط های اشرافی و بورژوازی که تحت تأثیر فراون این تمایل به شرق بوده اند، تصویری پیچیده و گاه متناقض از شرق ارائه می دهند. از این دیدگاه، نقش ویژه هنر ایرانی در مقایسه با دیگر گرایش های هنری و غیربومی که راوی پروست را به خود جلب می کند، از دید خواننده پنهان نمی ماند. با آنکه سهم پرداختن به هنر ایرانی در اثر پروست بسیار اندک است، اما به نظر می رسد که این هنر به دور از ایجاد حس ساده انگارانه مدگرایی و یا شیک گرایی پتانسیلی تخیلی برای راوی پروست به ارمغان می آورد که به تصمیم وی برای ساختن جهان خاص هنری اش کمک می کند. در این مقاله تلاش می کنیم که از خلال رویکردی تصویرشناسانه و از طریق داده هایی که اینجا و آنجا در صفحات رمان «در جستجو» آمده است، به بازسازیِ تصویری بپرازیم که راوی پروست از هنر ایرانی در ذهن دارد. همچنین سعی خواهیم کرد تا به مطالعه نقش این تصویر در زیبایی شناسیِ کلی اثر پروست بپردازیم.
مقاله به زبان فرانسه: طرح ریزی انواع رابطه با «دیگری» در «آخرین مصری» اثر «ژرار مَسه» (La schématisation du rapport avec «l’Autre» dans Le dernier des Égyptiens de Gérard Macé)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثاری که با هدف احیای دوباره «زندگی های پیشین» به نگارش درآمده اند، «آخرین مصری» ژرار مَسه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در اینجا نویسنده، با تکیه بر صحنه خوانش رمان «آخرین موهیکان» نوشته فنیمور کوپر، برگرفته از اسناد مرتبط با زندگی شامپولیون به نقل زندگی کاشف هیروگلیف می پردازد. صحنه ای که درنهایت سراسر زندگی قهرمان را پوشش می دهد و دنیایی خلق می کند که همزمان برخورد میان شامپولیون و بومی های آمریکا، شامپولیون و مصریان باستان و نیز شامپولیون و مَسه را در برمی گیرد. با این توضیح، در مطالعه حاضر، از میان شبکه های مختلف معنایی که معماری مضمونی اثر مَسه را شکل می دهند، هدف خود را به بررسی دال ها و مدلول هایی محدود ساخته ایم که مستقیماً به مضمون «دیگری» مربوط می شوند؛ با طرح این سؤال که، میان «خویش» و «دیگری» چه نوع رابطه ای ممکن است؟ سؤالی که پاسخ به آن ما را به طرح ریزیِ انواع رابطه با دیگری خواهد رساند.
تحلیل فشرده سازی در سینما در چارچوب نظریه آمیختگی مفهومی در فیلم سینمایی رقص در غبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فشرده سازی از مفاهیم کلیدی و نقطه عطف نظریه آمیختگی مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) است. این نظریه که در چارچوب معنی شناسی شناختی تدوین شده است، درپی ارائه مدلی شناختی برای ساخت معنا است. فشرده سازی به انسان امکان می دهد تا به طور هم زمان زنجیره های پی درپی و پراکنده استدلال منطقی را کنترل و معنای آن ها را درک کند. پژوهش حاضر سعی دارد با هدف تبیین فرایند فشرده سازی در ایجاد نوآوری، تصویرسازی و ماهیت پویای ساخت معنا در شبکه آمیختگی مفهومی به بررسی مضامین نهفته در فیلم رقص در غبار به کارگردانی اصغر فرهادی (1381) بپردازد. یافته ها بیان گر آن است که رابطه حیاتی برون فضاییِ بازنمایی به کاررفته، از بسامد تکرار بالایی نسبت به سایر روابط حیاتی برخوردار بوده و پس از آن، به ترتیب بسامد کاربرد روابط قیاس و تغییر، علّت - معلول و جزء - کل و درنهایت، روابط زمان، واسنجی و مکان قرار می گیرند که در فضای آمیخته در روابط حیاتی درون فضایی یکتایی، هویت، زمان سنجه ای، رابطه مقوله ای و ویژگی فشرده می شوند. افزون بر این، یافته ها نشان می دهد این نظریه در ایجاد مفاهیم نوظهور و پیوستگی معنایی کفایت قابل قبولی دارد، امّا به نظر می رسد در بازنمایی انسجام روایی فیلم چندان توانمند ظاهر نمی شود.
منطق، پیش منطق یا زیرمنطق: جستاری در باب پایه تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
189 - 208
حوزه های تخصصی:
بحران حاصل از منطق گرایی و نابسنده بودن پیشنهاده های آن برای پایه تحلیل امور یکی از مهم ترین دغدغه های معرفت شناسی، به خصوص از اوایل قرن بیستم میلادی به این سو است. لوی برول با بررسی کارکردهای ذهنی اقوام ابتدایی از زاویه ای جدید، به ضرورتِ قائل شدن به ذهنیتی دیگر در جوار ذهنیت علمی-منطقی به منظور تحلیل بسنده سازوکار متفاوت آن اذهان تأکید می کند. او این ذهنیت را، که متضمن زیست عرفانی است، پیش منطقی می نامد. ذهنیت پیش منطقی، بر خلاف ذهنیت علمی-منطقی، نسبت به قانون امتناع تناقض بی اعتناست و بر اساس قانون آمیختگی عمل می کند. وی به همزیستی این دو سنخ متمایز و مستقل اشاره می کند. یلمزلف با پذیرش پیشنهاده لوی برول، ایده های او را در ساحتی معرفت شناختی حول مسئله کلی تحلیل ساختارها پی می گیرد. او با گسترش ابژه بررسی به زبان و نشانگان، به نظام زیرمنطقی که ممکن کننده منطق و پیش منطق است نایل می شود. یلمزلف با بهره گیری از قانون آمیختگی تأکید می کند که تقابل پایه ای در تحلیل نظام ها (زبانی و نشانگانی) تقابل میان A (جزء) و A + (non-A) (کل) است، نه چنان که منطق گرایی پیشنهاد می کند، تقابل میان A و non-A (تناقض). بر این اساس، او در نظریه (یا علم) گلوسم شناسی، هنگام تحلیل نظام ها یا همان مفصل بندی مقولات معطوف به پیوندهای تقابلی، دستگاه محاسباتی صوری زیرمنطقی را به عنوان بدیلی برای منطق (که در نظریه بسیاری چون لوی استروس، یاکوبسون و چامسکی پایه تحلیل است) صورت بندی می کند. خود نظام های منطقی به عنوان وضعیت هایی از نظام های زیرمنطقی امکان ثبت شدن می یابند. زیرمنطق (و آمیختگی) یکی از ارکان بدیعی است که یلمزلف از طریق آن در گلوسم شناسی، که هدف اش تأویل و تحلیل انسان-جهان به مثابه متن است، امکانات معرفت شناختی جدیدی را می گشاید. در این جستار، ما این دو نظریه را به عنوان پیشنهادهایی بدیل برای منطق گرایی مورد بررسی قرار می دهیم و خط وربط شان را می سنجیم.
آمیختگی استعاره با پارادوکس در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
205 - 224
حوزه های تخصصی:
شعر به دلیل ترکیبات جدیدی از اندیشه ها و فرایندهای استعاریِ نوآورِ دیریاب است که می تواند هم قوه ی تخیل را تغذیه کند و هم باعث برجستگی کلام شود. شاعران معاصر در عرصه ی به کارگیری زبان استعاری، هرکدام به شگردهای گوناگون روی آورده اند تا ذهن خواننده را با چالش های غیرمنتظره روبه رو کنند؛ از جمله تصاویر چالش برانگیزی که در شعر معاصر باعث پیچیدگی شبکه ی تصویری کلام شده است، آمیختگی تصاویر استعاری با پارادوکس است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این تناقض گویی های استعاری، چه نقشی در برانگیخته شدنِ ذهن خواننده به اندیشه ورزی و پرسشگری ایفا می کند. نگارنده، به روش توصیفی تحلیلی با ذکر مصداق هایی از شاعران معاصر به این نتیجه دست یافته است که اول، شاعران معاصر با چه شگردهایی تصاویر استعاری را با پارادوکس آمیخته کرده اند؟ دوم، انگیزه و هدف آن ها از همراه کردن این دو تصویر با هم چه بوده است؟ همچنین نویسنده می کوشد خواننده را به این شگرد ادبی در تصویرپردازی هایِ نوینِ استعاریِ شعر معاصر آگاه تر و ذهن او را به تکنیکی ترین برجسته سازی هنری که همان آمیختن هنری ترین ابزارِ تخیل (استعاره) با مبهم ترین تصویر شعری (پارادوکس) است؛ پربارتر کند.
ارتقاء کیفی آمیختگی اجتماعی با تأکیدی بر نمایانگر ریخت شناسی (مطالعه موردی: محلات آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 56
حوزه های تخصصی:
در واکنش به جدایی گزینی اجتماعی، ترویج آمیختگی اجتماعی روندی نوپا در طراحی و توسعه شهر است. ترجمان اجتماعی این سیاست خلق محلاتی است که افراد متنوعی با سن، پس زمینه های قومی-نژادی، درآمدی و... را در خود جای دهند. به سبب کمتر موردعلاقه قرار گرفتن این موضوع آگاهی از این سازوکار در بوم شهری ایران ناچیز است. هدف از پژوهش سنجش بعد ریخت شناسی در ترویج آمیختگی اجتماعی است که با مورد پژوهی محلات آبادان تبیین شده است. معیارهای مربوطه با مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی و با استفاده از روش تحلیلی کمی و کیفی موردبررسی قرارگرفته است. لذا پس از مرور مفاهیم مرتبط، با بررسی نمونه موردی به آزمون فرضیات پرداخته و در قالب نتایج تحقیق، راهبردهای کالبدی قابل تعمیم در بعد ریخت شناسی به عنوان ابزاری در جهت طراحی محلات باهدف تنوع اجتماعی با دو رویکرد اختلاط و ارتباط ارائه شده است.
شگردهای آمیختگی (هیبریدیتی) در کتاب های تصویری داستانی: بررسی موردی قصه ی جنگ و صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شگردهای آمیختگی یا هیبریدیتی و انواع آن در قصه ی جنگ و صلح نوشته ی مرتضی خسرو نژاد با تصویرگری محمدعلی بنی اسدی (1391) براساس گونه های آمیختگی معرفی شده از سوی وان لیروپ-دبراوور (2018) است. وی شش نوع آمیختگی را در کتاب های تصویری داستانی برمی شمرد که عبارتند از: آمیختگی نشانه شناختی، آمیختگی ژانری، آمیختگی مواد کار و رسانه ای، آمیختگی هنری، آمیختگی مخاطب و آمیختگی فرهنگی. پژوهش پیش رو مطالعه ای موردی است که به روش تحلیل محتوای قیاسی و تأملی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند به جز آمیختگی فرهنگی، دیگر انواع آمیختگی در اثر بررسی شده وجود دارد و از میان آن ها نیز آمیختگی نشانه شناختی، هنری و مخاطب پررنگ تر و عمیق تر از دیگر آمیختگی ها به چشم می آیند. مطابق دیدگاه باختین در تقسیم آمیختگی به دو شیوه ی ناخودآگاه و دانسته یا خودآگاه برخی از شگردهای مختلف آمیختگی مثل آمیختگی مواد کار و رسانه گاه بسیار آشکار و حالتی دانسته دارند و گاهی این آمیختگی ها حالتی ناخودآگاه یا ارگانیک می یابند و چنان درهم تنیده می شوند که جهان اثر به میدان بازی این آمیختگی ها با اشارات و تفسیرهای مختلف تبدیل می شود. این آمیختگی ها قصه ی جنگ و صلح را به عرصه ای چندصدا و دیالوجیک تبدیل کرده که مخاطب را به دیالوگ با خود فرا می خواند. جدای از ارزش های زیبایی شناختی، هنری و ادبی کتاب های تصویری داستانی آمیخته، توجه به نقش این آثار در رشد سواد دیداری، سواد زیبایی شناختی، بهبود توانایی خواندن و افزایش یادگیری اجتماعی کودکان، بینشی نو به آفرینندگان آثار کودکان، دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خانواده ها می دهد.