مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تلمیح
بررسی تلمیح اسامی خاص در ترجمه های انگلیسی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه تلمیح را می توان یکی از دشوارترین جنبه های ترجمه یک متن دانست زیرا در این عنصر فرهنگ محور با اشارات ضمنی در زبان و فرهنگ مبدا (و نه الزاما در زبان و فرهنگ مقصد) روبرو هستیم. تحقیق حاضر به بررسی تلمیح اسامی خاص در گلستان سعدی و پنج ترجمه انگلیسی آن به قلم اندرسون (1861)، برتن (1890)، ایستویک (1859)، راس (1879) و ریهاتسک (1956) پرداخته است تا کارایی راهکارهای متفاوت مترجمان در برخورد با چنین تلمیحاتی مشخص شود.
نقدی بر بعضی آرایه ها
حوزه های تخصصی:
بررسی ویژگی های سبکی کویرِ شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار، تلاش میشود تا متن کویر، نوشته دکتر علی شریعتی بر اساس انتخاب سازه های مختلف در متن ـ یعنی بر مبنای محور جانشینی ـ و بر اساس چگونگی چینش سازه ها در کنار هم ـ یعنی بر مبنای محور همنشینی ـ و نیز عناصر پیرامونی دیگری که بر کار این دو محور و در نتیجه بر تفسیر حاصل از متن تأثیر می گذارد ـ یعنی محور همکنش تحلیل و بررسی شود. به این منظور، ابتدا برخی کلیدواژه های نظری این رویکرد معرفی خواهد شد، و سپس متن یاد شده تحلیل خواهد گردید.
تسامح در تلمیح به داستان های حماسی و ملی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف نشان دادن تسامح در تلمیح به داستان های حماسی و تحلیل دلایل آن، نگاشته شده است. برای این منظور ابتدا شاهنامه فردوسی - که ماخذ اصلی داستان های ملی است - مطالعه شد تا صورت دقیق و جزییات روایان آن بررسی شود. سپس عمده ترین متون نظم فارسی از منظر اشاره به داستان های این اثر ارجمند به مطالعه گرفته شد که از میان تلمیحات موجود در آن ها، حدود شانزده تلمیح ناصحیح استخراج شد. حاصل این بررسی ها دست مایه اصلی نگارنده در مقاله حاضر بوده است. انبوه داستان های اسطوره ای و صعویت احاطه شاعر بر همه آن ها، تنوع منابع داستانی، کم اهمیتی یا بی اهمیتی شکل صحیح داستان، وجود روایت های متفاوت از داستانی واحد، از دلایل عمده تسامح در تلمیحات ذکر گردیده است.
کلام پروردگار در غزلیات خداوندگار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار به شیوه استفاده مولوی از قرآن و نحوه انعکاس لفظ و معنای آن در غزلیات شمس می پردازیم. تلاش ما در این مقاله پاسخگویی به این سوال است که قرآن چگونه انعکاسی در لفظ و معنی غزلیات شمس داشته است؟ یا به عبارتی الفاظ و معانی و اشارات قرآنی به چه شیوه هایی در غزل مولوی مجال بروز یافته است؟آیه های وحی به صورت عین لفظ و نیز به صورت معنا و مفهوم و به عبارتی به دو شیوه اقتباس و تلمیح در غزلیات شمس منعکس شده است. مولوی به اقتضای تربیت خانوادگی و لزوم استناد معارف صوفیه به قرآن، با این کتاب آشنایی عمیق داشته است. بیش از 850 بیت در دیوان شمس به طور مشخص، متاثر از آیات است. از حیث بسامد آیه های مربوط به صفات و افعال خداوند در درجه نخست و آیه های مربوط به حالات و معجزات انبیای الهی در درجه دوم قرار می گیرند. آیات الهی در غزل مولوی در موارد بسیاری با تغییر و تصرف به کار رفته است، غیر از موارد معدودی که تمام آیه بدون تصرف به کار رفته، در ابیات بسیاری، تغییر و تصرف شامل لفظ بر معنی آیات است، گاهی کلمات آیه جابجا شده و گاه یک کلمه و گاه قسمتی از آیه آمده و باقی آن حذف شده است. تصرف و تغییر شامل معانی آیات نیز شده است، مولوی احوال روحی خود را با توجه به احوال انبیا در قرآن باز می گوید و حتی به آنها تشبه می کند. در مواردی مانند توصیف اجزای طبیعت آن را با استفاده از مفهوم و مضمون و نیز کلمات آیات تصویر می کند. وی رسم باده ستایی را که از سنت شعر فارسی گرفته به رحیق قرآنی پیوند می زند. در مواردی نیز از در آمیختن کلمات قرآنی با واژه های فارسی ترکیب های اضافی و وصفی نو می سازد و بدین ترتیب ترکیبی از شعر و عرش و شرع را به وجود می آورد.
نگاهی به برخی تلمیحات توحیدی و نبوی شعر کمال الدین اسماعیل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ای دل و جان به یاد تو زنده همه فانی تو حی پاینده
(کمال الدین اسماعیل 1348: 35)
یکی از معیارهای فضل و ادب در سده های ششم و هفتم، میزان بهره مندی شاعران و نویسندگان از آیات ناب نُبی و احادیث پرُتاب و توان نبی(ص) و یاران راستین او و چگونگی نخل بندی با آن بود. خلاق المعانی، کمال الدین اسماعیل، نه همچون خاقانی چنان پر طمطراق و نه به سان مولانا چنان مانا و پرمعنا، بل به گونه ای نسبتاً ساده و نیم خام، بیجاده های سخن خدا و پیامبر را مایه ی جمال فرزندان طبع نموده تا به قول خویش، کفاره ای باشد بر مدایحی که سروده و قیمتی دُرهای دری را به پای خوکان ریخته است. بیشترین بسامد کاربرد تلمیحات در این نوشتار، به شکلی متحد، در بیان توحید و نعت پیامبر اکرم(ص) و معانی برخاسته از آن است. اگر سنایی با کلمه ی طیبه ی «لااله الا الله» به تصویر سازی پرداخته، کمال الدین، خلاقیت هنری خود را در بیان توحید با آیت تسمیت «بسم الله الرحمن الرحیم» و تفسیر آن به نمایش گذارده و در روش تلمیح پردازی، در تلازم با معرفت های قرآنی و روایی، تداعیگر شیوه ی مشتاقانه «میبدی» در تفسیر عرفانی، ادبی کشف الاسرار و بیانگر عرفان شرعی گشته است.
قرآن در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نظامی عروضی می نویسد که: «عادت باید کرد به خواندن کلام رب العزه و اخبار مصطفی (ص) و آثار صحابه و امثال عرب و کلمات عجم» قرآن برای مسلمانان هم زبان دل است و هم ترجمان اعتقاد و شنیدن آن تقدس و برکتی را متداعی میکند، ادب اسلامی نیز همان تنوع و نشاطی را دارد که علم صنعت و فلسفه اسلامی، در این راستا ادبیات فارسی مجموعه ای از اشاره ها و نکته های دقیق و ظریف است که بیشتر این باریک اندیشی ها در کاربرد مضمون های قرآنی است و یکی از برجسته ترین آثار ادب فارسی که این مضامین را به کار برده است، مثنوی معنوی مولوی است و این مقاله به این موضوع پرداخته است.
بازتاب زیبایی شناختی سیمای پیامبران در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی و سرگذشت پیامبران به عنوان انسان هایی کامل و دارای شخصیّت آسمانی و سیره انسانی در اکثر متون ادب فارسی انعکاس یافته و یکی از غنی ترین منابع الهام در شکل گیری آثار هنری و ادبی، همواره سرچشمه مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، تحلیل سرگذشت پیامبران در قصاید خاقانی است. شاعر شروان برای طرح هنرمندانه اشعارش از سرگذشت هفده پیامبر بهره برده که جلوه های زندگی حضرت رسول اکرم (ص)، بالاترین کاربرد را در میان هفده پیامبر به خود اختصاص داده است. خاقانی با استفاده از داستان پیامبران، گاه تنها در پی ذکر گوشه های از زندگی آنان در قالب شعر است؛ امّا در بسیاری از مواقع، وی سرگذشت انبیا را وسیله ای برای طرح موضوع های مختلف می کند. شاعر با دست مایه قرار دادن داستان انبیا در پی طرح موضوع های متنوّعی است که در این میان، مدح، نخستین رتبه را دارد. این رویکرد خاقانی بر تعلّق خاطر شاعر به ممدوحان و دستگاه قدرت، ناظر است. شاعر شروان برای رسیدن به مقصود خویش از شیوه های بلاغیِ گونا گونی مانند تشبیه و اغراق بهره جسته است. وی با این شگردها، کوشیده است توصیف هایی دقیق و روشن از موضوع های شعریش ارائه کند.
نقد و بررسی وامگیری قرآنی در شعر احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد مطر از شاعران برجسته عراقی است که در جهان معاصر عرب شهرت بسیار دارد. از آنجا که قرآن کریم و متون دینی مرجع اصلی الهام همه شاعران است، احمد مطر نیز از این قاعده مستثنی نیست. وامگیری قرآنی در شعر او که برخاسته از درک و خرد هوشمندانه اوست، شیوه ای منحصر به فرد دارد. این مقاله بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
1. آیا نظریه تناص (بینامتنی) در رابطه با اشعار وی قابل توجیه است؟ 2. وامگیری احمد مطر از قرآن کریم، آشکار است یا پنهان؟ 3. آیا همه اقتباسهای او مقبول است؟ 4. آیا «حل یا تحلیل استهزایی» با تقلید از ساختار فواصل آیات قرآن در اشعار او دیده می شود؟ 5. آیا «وامگیری تلمیحی» در شعر وی نمودی دارد؟
هنجارشکنی در شعر صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
نگرش صائب تبریزی به شخصیتی معروف نظیر خضر ـ علیه السلام ـ دوگانه است. صائب در برخورد با داستان خضر(ع) و در ساختن تلمیح، گاه موافق سنت ادبی عمل می کند و گاه به خلاف عرف و عادت شاعران گذشته، با خضر(ع) و عناصر داستانی او مخالف خوانی می کند. اگر شاعرانی چون خاقانی، سعدی و حافظ با انتقادی ملیح به ماجرای خضر ـ علیه السلام ـ نگریسته اند، صائب در وسعت بخشیدن به این نگرش، تلاشی جدّی کرده است. او گاه با شماتت خطاب به خضر(ع)، خود را بی نیاز از عمر جاودان و آب حیات، صاحبِ ویژگی هایی می داند که حتی خضر به آنها دست نیافته است. بدیهی است که صائب برای اثبات نظریات و افکار خویش و نیز برای ترجیح روش سلوک خود حاضر است از خضر(ع) سبق ببرد و او را با وجود همة اعتباری که در عالم ادب و عرفان دارد، بیرون از دایرة علایق و پسندهای خود بپندارد، این نحوة نگرش، نوعی هنجارشکنی و گریز از سنت ادبی به شمار می رود.
در این مقاله، موضوعاتی دسته بندی شده که در آنها صائب تبریزی نگرش انتقادآمیز خود را متوجه ماجرای حضرت خضر(ع) کرده است.
بیدل دهلوی و اسطوره های ایرانی
حوزه های تخصصی:
قرن یازدهم هجری دوران افول اسطوره های ایرانی است. اگرچه در عصر صفوی پرچم وحدت ملی ـ که قرن ها بر زمین افتاده بود ـ برافراشته می شود، ولی از «اسطوره های ملی» به عنوان مرکز ثقل این اتحاد، اثری در میان نیست. دو شاخة ایرانی و هندیِ شعر عصر صفوی به مسأله اسطوره نگاهی مشابه دارند، با این تفاوت که در شاخة ایرانی، شاعران با میراث ادبی، فرهنگی و تاریخی ایران هم از طریق متون و هم از طریق روایات شفاهی آشنایی کامل دارند، ولی در شاخة هندی، این میراث از طریق متون فارسی و با واسطه، به ذهن شاعران آن دیار راه یافته است.
بیدل دهلوی به عنوان نماینده تمام عیار شاخة هندی شعر قرن یازدهم و دوازدهم هجری در سلب ماهیت ملی از اسطوره های ایرانی، در سایة یک جبر فلسفی ـ تاریخی، بسیار جدی عمل کرده است. در این تحقیق به چگونگی این دگرگونی توجه شده و در پایان این نتیجه به دست آمده است که آشنایی بیدل با اساطیر ایرانی از راه مطالعه در آثار ادیبان و عارفان فارسی زبان بوده است.
جستاری در پیوند ادبیات و تاریخ (تلمیحات قرآنی و تاریخی در قصیده بائیه صالح الکوّاز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جلوه های پیوند ادبیات و تاریخ، بیان وقایع تاریخی در شعر شاعران آئینی و متعهّد است. یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام، عاشوراست و یکی از شاعران آئینی، شیخ صالح الکوّاز از شعرای قرن 13 هجری عراق است. وی در قصیده 54 بیتی بائیه خود، با استفاده از آرایه معنوی تلمیح که از شاخه های علم بدیع در ادبیات است، به نحوی زیبا و شگفت و حماسی، با اشاره به آیات قرآنی، ضمن ارائه تصویری زیبا و باشکوه از واقعه کربلا، به مقایسه شهیدان کربلا با انبیای بنی اسرائیل پرداخته است. مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی، درصدد معرفی شاعر و ویژگی های قصیده اوست که چرا در بین ادبا جایگاهی ممتاز یافته است.
جلوه های بینامتنی قرآنِ کریم در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درهم تنیدگ ی متون، حاص لِ رویکردِ زبان شناختی به ادبیات و نقدِ متن محور است. قیصر امین پور شاعر متعهد و نام آشنای ایران به اشک ال گوناگون، تحت تأثیرِ قرآن کریم قرار گرفته است. این تأثیرپذیری گاه از مض مون و مح توا، و گاه در الفاظ و فنونِ بیانی قرآن، صورت پذیرفته است. در شعر امین پور انواعِ گوناگونِ اقتباس از جمله: تلمیح، تحلیل، اثرپذیری واژگانی، اثرپذیری گزاره ای و... ملاحظه می شود. علاوه برگونه های مختلف اقتباس، آرایه ی ایهام تناسب با تأثیر پذیری از آموزه های قرآنی، در شعر این شاعر حضوری چشمگیر دارد. قیصر از این آرایه ها بیشتر به منظور بیانِ رساترِ دردها و رنج های انسان معاصر که از معنویات دور گشته، استفاده نموده است. اثرپذیری امین پور از قرآن کریم با چنان ظرافت ی هم راه است که پی بردن به اص ل و ریش ه ی سروده ه ایش اغلب کاری دش وار بوده، و نیازمند دقت و تأمّل فراوان می باشد. پژوهش حاضر، تلاشی است در جهت واکاوی شیوه های اثرپذیری قیصر امین پور که در مباحث زبان شناسی نوین از آن به عنوان ((بینامتنی)) یا ((تناص)) یاد می شود
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
داستان انبیاء در کتاب مقدس و بازتاب آنها در اشعار حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسین منزوی (1325-1383) از برجسته ترین و تأثیرگذارترین غزلسرایان معاصر است که با خلاقیت و نوآوری خود، روح تازه ای در قالب غزل فارسی دمید و سبب تحول و اعتلای آن شد. از مشخصه های بارز غزل منزوی، بسامد بالای صنعت تلمیح و تنوع فراوان آن است که منزوی از آن در جهت خلق تصاویر بدیع و افزودن به زیبایی، ایجاز و عمق شعر استفاده کرده است. منزوی برای گریز از کاربرد تلمیحات تکراری، سعی می کند تلمیحات جدید و نادر به کار ببرد و یا تلمیحات شعر کلاسیک را بازآفرینی نماید. حجم وسیعی از تلمیحات شعر منزوی را داستان پیامبران تشکیل می دهد و تنوع مایه های تلمیحی در حوزه ی داستان پیامبران ناشی از وسعت اطلاعات منزوی در این زمینه است. یکی از خاستگاه های عمده ی تلمیحات منزوی به داستان پیامبران، علاوه بر قرآن و روایات اسلامی، کتاب مقدس (تورات و انجیل) است که نشانگر آشنایی منزوی با این کتاب است. برخی از این تلمیحات در شعر فارسی کم سابقه و گاه بی سابقه است به گونه ای که درک و دریافت درست آنها مستلزم مراجعه به کتاب مقدس است و در نقدها و شرح هایی که بر اشعار منزوی نوشته شده است کمتر به این بخش از تلمیحات اشعار او پرداخته شده است. نگارنده در این مقاله که به روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است، کوشیده است با استناد به روایات تورات و انجیل، به توضیح و تبیین این قبیل تلمیحات بپردازد.
شالوده شکنی در تلمیحات به کار رفته در غزلیات حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسین منزوی، از غزل سرایان برجسته معاصر و جزو حلقه های اصلی نوآوری در غزل امروز است. به دلیل احاطه بر ادبیات کهن فارسی و آشنایی با اساطیر مختلف ایرانی و غیر ایرانی، شعر منزوی جلوه گاه تلمیحات متعدد و متنوع حماسی، عرفانی، مذهبی و... است. او با استفاده از تلمیحات گوناگون، سخن خود را عمیق، اثرگذار، چندمعنا و گسترده ساخته است. با توجه به ضرورتبررسی شیوه ها و شگردهای عمق بخشی و اثرگذاری و توسع فکری، معنایی و فرهنگی برای شناخت و درک بهتر آثار منزوی و نقش این عوامل در التذاذ ادبی از شعر وی، هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل واسازی ها و تأویل های شاعرانه تلمیحات در غزلیات منزوی بر پایه اصول مکتب شالوده شکنی، به روش تحلیل و توصیف متن است. منزوی در مواردی متعدد و گاه مکرر، در تلمیحات شالوده شکنی می کند و با شگردهایی چون مفهوم زدایی، مفهوم افزایی، تغییرطرح، واژگون سازیِ اولویت تقابل های دوگانه، تلفیق اساطیر و جزآن، در مقام بازآفرینی و تأویل اساطیر، تصاویری هنجارشکن، عادت ستیز و هنرمندانه ارائه می کند.
تلمیحات قرآنی در خطبة اوّل نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلمیح استفاده از آیه، حدیث، داستان یا مَثَل معروفی در کلام است و موجب زیبایی کلام و تأکید و ترویج منبع مورد استفاده می گردد. عالمان فنّ بلاغت، تلمیح را در مجموعة صنایع معنوی بدیع قرار داده اند و برخی آن را مترادف و بعضی قِسمی از تضمین می دانند. جایگاه قرآن کریم و پس از آن، نهج البلاغه به عنوان دو منبع غنی معارف اسلامی همواره مورد نیاز انسان ها بوده است و خواهد بود. این مقاله با پرداختن به تلمیحات قرآنی، بخشی از کلام امیرالمؤمنین، یعنی اشاراتی که حضرت در خطبة اوّل نهج البلاغه نسبت به آیات نورانی قرآن داشته اند، نشان می دهد که چگونه تجلّی نور خدا در وجود معصومین(ع) سراسر زندگانی و سخنانشان را تحت تأثیر قرار داده است و در هر بخش از آن می توان بهره و استفاده ای از وحی الهی را به دست آورد. رئوس تلمیحات این خطبه در چند بخش مهم قابل دسته بندی است: تلمیح به آیات توحیدی و صفات پروردگار، تلمیح به آیات متضمّن آفرینش و عجایب آن، تلمیح به آیات مرتبط با فرشتگان، تلمیح به آفرینش آدم، تلمیح به سجدة ملائکه و هبوط، تلمیح به نبوّت عامه، ضرورت و اهداف، تلمیح به نبوّت خاصّه، قرآن و امامت.
سیب فریب (پژوهشی در باره بازتاب میوه ممنوعه در شعر امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سروده های شاعران جز این که آینة ذهن و ذوق هنری و ادبی پدیدآورندگان خودند، آینة آموخته ها و دانسته های گوناگون آنان نیز هستند. و بازتاب هرچند فشرده و گذرای همین آموخته ها و دانسته هاست که آثار ادبی را از داده های گوناگون تاریخی، اساطیری، جامعه شناختی و ... سرشار می سازد. این داده ها خاستگاه های گوناگونی دارند که یکی از زاینده ترین آن ها داستان های اساطیری و تاریخی است؛ به ویژه داستان های پیامبران و قهرمانان. از میان داستان های پیامبران نیز داستان آدم و حوا به ویژه داستان میوة ممنوع از دیرباز در سروده های شاعران بازتاب گسترده ای داشته؛ در این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی کوشیده ایم به این پرسش ها پاسخ دهیم که این داستان در شعر امروز چه بازتابی، چه دگرگونی هایی، و چه کارکرهایی داشته است و به این نتیجه رسیده ایم که این داستان در غزل امروز هم بسامدی بیشتر یافته و هم حال و هوایی تازه تر. برجسته ترین تازگی آن نیز جا به جایی میو ة ممنوع از گندم به سیب است و این جابه جایی بی گمان پی آمد آشنایی شاعران امروز با ادبیات فرنگ است. از ره آوردهای این جابه جایی نیز کارکردهای نمادین تازة سیب است که نماد عشق، مهربانی، فریب، وسوسه، گناه و ... است.
شبانی عیسی (ع) و شبان- رمگی در مسیحیت و بازتاب آن در ادبیات معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرگذشت پیامبران از منابع مهم تلمیح در متون ادب فارسی به شمار می رود که شاعران از آن در جهت خلق مضامین و تصاویر شاعرانه بهره برده اند. یکی از پیامبرانی که شاعران زبان فارسی از دیرباز در اشعار خود به شخصیت و جنبه های مختلف زندگانی ایشان توجه داشته اند، حضرت عیسی (ع) است. شاعران کلاسیک فارسی در تلمیح به زندگانی عیسی (ع) غالباً به منابع اسلامی به ویژه قرآن کریم نظر داشته اند ولی شاعران معاصر به ویژه شاعران نوپرداز در کنار روایات اسلامی، به روایات اناجیل نیز اشاره کرده اند. برخی از این تلمیحات را می توان از تلمیحات نادر در شعر فارسی محسوب کرد که فهم و درک آنها اغلب نیازمند مراجعه به کتاب مقدس است. یکی از این تلمیحات نادر اشاره به شبانی عیسی (ع) و گوسفند (برّه) گمشده عیسی (ع) است که در آثار شاعرانی چون فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، علی موسوی گرمارودی و نویسندگانی چون هوشنگ گلشیری نمود یافته است. در این مقاله ابتدا به تبیین این موضوع در انجیل و الهیات شبانی در آیین مسیحیت می پردازیم و سپس به بررسی مضمون شبان- رمگی در ادبیات کلاسیک فارسی و تلمیح به شبانی عیسی (ع) و برّه گمشده عیسی (ع) در ادبیات معاصر فارسی خواهیم پرداخت.