مطالب مرتبط با کلیدواژه

حیات اخروی


۱.

تبیینِ چیستی و چرایی دینِ وحیانی در اندیشه علامه طباطبایی

کلیدواژه‌ها: انسان طباطبایی قانون اجتماع دین وحیانی حیات اخروی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه دین، دنیا، اخلاق
تعداد بازدید : ۱۸۲۱ تعداد دانلود : ۴۵۹۷
علامه طباطبایی ضمن تعریف پذیر دانستن دین از زوایای گوناگون به تعریف مفهومی، ساختاری و غایت گرایانه دین پرداخته اند. بر این اساس دین در نظر علامه نوعی روش زندگی اجتماعی است که انسان اجتماعی آن را برای نیل به سعادت اتخاذ می کند و چون حیات بشر محدود به دنیا نیست این روش مشتمل بر معارف و قوانینی است که از یک سو، سعادت دنیوی و از سوی دیگر سعادت اخروی او را تامین می نماید. چرایی و ضرورت دین در نظر علامه، همسو با تحلیل دین شناختی او و مبتنی بر نظریه انسان فطری، هویت اجتماعی بشر و حیات اخروی او تبیین می گردد. تبیین علامه گرچه بر اساس انسان شناسی فلسفی و تحلیل جامعه شناختی بشر وافی است، اما مستند و ملهم از متون دینی است. دین رافع اختلافات بشر، و تنها تامین کننده قانون سعادت بشر، و مشتمل بر نظام اخلاقی است که با اعتقاد به مبدا و ایمان به معاد از ضمانت اجرایی مطمئن برخوردار است.
۲.

ارزیابی دیدگاه مفسران درباره معناشناسی «معیشت ضنک» در آیه ۱۲۴ طه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیات برزخی حیات دنیوی حیات اخروی آیه ۱۲۴ طه معیشت ضنک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
تعداد بازدید : ۳۲۸۷ تعداد دانلود : ۸۹۷
واژه «معیشت» سه بار و واژه «ضنک» یک بار در آیات قرآن به کار رفته است. مفسران درباره معناشناسی ترکیب «معیشت ضنک» در آیه ۱۲۴ سوره طه اقوال گوناگونی را ذکر کرده اند که می توان آنها را در دو دسته کلی حیات واپسین و حیات دنیوی تقسیم بندی کرد. به نظر می رسد نمی توان «معیشت ضنک» را تنها درباره حیات واپسین تفسیر کرد و باید معانی و مصادیق آن را در دنیا و در ادامه آن عالم برزخ جستجو کرد. با استفاده از شواهد و قرائن دانسته می شود که منظور از «معیشت ضنک» در دنیا، نقصان در مواهب و نعمت های دنیوی نیست، بلکه «معیشت ضنک» عدم آرامش و طمأنینه قلبی در زندگی است و این ترکیب به یک حالت روحی و روانی گفته می شود که فرد در آن به نوعی دلواپسی دائمی دچار گردیده است. در اثبات این ادعا از روش قرآن به قرآن بهره برده شده است.
۳.

مساله شر از دیدگاه جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار شر جان هیک عالم مطلق قادر مطلق حیات اخروی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۰۷۷ تعداد دانلود : ۵۴۵
یکی از مسائل مهمی که در حوزه فلسفه دین مورد توجه قرار گرفته است، مساله وجود شرور در عالم هستی است. در این مقاله ضمن بررسی مسأله شر از دیدگاه فیلسوف معاصر، جان هیک، ابعاد مختلف استدلالات او در عدم وجود منافات بین مساله شر با وجود خدای قادر و عالم مطلق، مورد بررسی قرار می گیرد. مقاله حاضر با بررسی تحلیلی رابطه موجود میان شر و اختیار از دیدگاه جان هیک، نشان می دهد که وی، ضمن نفی وجود شر جبران ناپذیر، معتقد است که وجود شرور نه تنها نمی تواند از منظر فلسفی به عنوان مانعی در تکامل انسان محسوب شود؛ بلکه با وجود حیات اخروی، آن دسته از قابلیت های انسان که به واسطه وجود شرور در حیات دنیوی به فعلیت نرسیده است، در آن جهان فعلیت خواهد یافت.
۴.

نسبت «جاودانگی انسان» و «عمل اخلاقی» از دیدگاه بانوی مجتهده ایرانی (امین اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بانو امین اصفهانی جاودانگی حیات اخروی عمل اخلاقی سعادت ابدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۹۶
فرهنگ و حکمت اسلامی، اعمال انسان را همانند ذات او جاودانه و منشأ سعادت یا شقاوت اخروی می داند. بنابراین، اعمال اخلاقی، یعنی اعمال منطبق با معیارهای اخلاق دینی (اسلامی) منشأ سعادت اخروی انسان خواهند بود. بانو امین اصفهانی، مشهور به بانوی مجتهده ایرانی، پیرو تبیین دو مفهوم جاودانگی و اتحاد اعمال با ذات انسان، به این نتیجه رهنمون گشته است که معیار عمل اخلاقی، سعادت اُخروی انسان است؛ سعادتی که جاودانگی ویژگی ذاتی آن است. طبق بیان قرآن کریم، اتحاد عمل اخلاقی و ذات انسان، در حیات دنیوی حقیقتی در پرده بطون است که در حیات اُخروی به ظهور خواهد رسید. اگر انسان به جاودانگی ذات خود و به تبع آن اعمال خویش عقیده یابد، همه اعمال خود را بر اساس آن معیار، یعنی جاودانگی سامان بخشیده و منطبق بر معیارهای دینی عمل خواهد کرد. این پژوهش، با توجه به تکیه دیدگاه های بانو امین بر فرهنگ قرآن و حکمت اسلامی، به شیوه تبیینی و تحلیلی، رابطه جاودانگی انسان با عمل اخلاقی را سنجیده و به این نتیجه رسیده است که بانو امین اصفهانی، جاودانگی انسان و اعمال او را، معیار عمل اخلاقی می داند. این معیار، منطبق بر معارف قرآن و سنت بوده و نسبت به دیگر معیارها، برتری دارد.
۵.

تحلیلی بر دیدگاه ابن سینا پیرامون ارتباط بدن، مرگ و حیات اخروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدن ملکات اخلاقی مرگ حیات اخروی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
در مصاحبت بدن با نفس در حیات دنیوی شکی وجود ندارد اما همراهی بدن دنیوی با نفس در حیات اخروی، محل بحث و اختلاف است. مطابق مبانی بوعلی سینا، بدن دنیوی نمیتواند حیات اخروی داشته باشد اما برخی آثار ناشی از حیات دنیوی بدن، تا ابد با نفس باقی میماند و بر حیات اخروی و ابدی انسان تأثیر میگذارد. بدن در نظر ابن سینا، نقش اساسی در وقوع مرگ دارد چراکه تغییر و انحلال ترکیب آن، عامل مفارقت نفس از بدن و در نتیجه خاتمه یافتن حیات دنیوی میگردد. با شروع مرحله اخروی حیات، اگرچه پیوند نفس با بدن مادی قطع میشود اما آثار ناشی از برخی افعال و ملکات دنیویِ بدن زایل نمیشود و بنحوی بر کیفیت سرنوشت نهایی انسان و زندگی ابدی او تأثیر میگذارد. تحقق اتصال تام به عقل فعال که با رفع موانع و محدودیتهای بدنی صورت میگیرد، ادراک حقیقی لذات معنوی و ادراک حقیقی ذات نفس، از جمله این آثار است. ملکات ناشی از هیئات بدنی که در نفس رسوخ یافته اند، تا حیات بعدی باقی میمانند و در فراهم کردن بستر سعادت و شقاوت نفس و تعیین کم و کیف ثواب و عقاب اخروی آن دخالت میکنند.
۶.

شفاعت از دیدگاه ملاصدرا با ابتنا بر نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفاعت حیات اخروی حکمت الهی فیض الهی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۹
هدف: پژوهش پیش رو، با هدف بررسی و تبیین شفاعت از دیدگاه ملاصدرا و از منظر آیات و روایات انجام شده است. روش: این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل اسنادی با رویکرد استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها و نتیجه: مسئله شفاعت را حکمای مسلمان، از جمله عارف و فیلسوف شیعه، صدرالمتألهین شیرازی بر مبنای قاعده امکان اشرف فیوضات الهی به عالم ممکنات تبیین کرده و آن را نوری می داند که از حضرت الهیه بر جواهر می تابد. این نور و فیض الهی باید از طریق و به واسطه ممکن الوجود اشرف به ممکنات اخَس در سیر مراتب و در قوس نزولی بر مبنای قاعده فوق، نور شفاعت از طریق واسطه ها از اشرف به مادون تجلی می یابد در این سیر، واسطه ها در سلسله آفرینش عبارتند از: عقول و نفوس و طبایع کلی و در سلسله بازگشت و عود عبارتند از: انبیا و اولیا و علما. همان طور که قوام اشخاص به طبیعتشان است، قوام طبایع به نفوس و قوام نفوس به عقول است. پس از این منظر، حکماً امر شفاعت ذومراتب است. ملاصدرا تحکیم ارتباط با جوهر نبوت را به واسطه شدت محبت و کثرت مواظبت بر سنن و فزونی ذکر و نماز و صلوات معرفی می کند. ایشان معتقد است حقیقت شفاعت به وجود واسطه در دریافت نور و فیض الهی مربوط است و در مراتب مختلف به یک حقیقت بازمی گردد. بین واسطه نخست و ثانی، تفاوت ماهیتی وجود ندارد؛ جز آنکه تفاوت از نظر قوّت و ضعف یا به اصالت و تبعیت است.