مطالب مرتبط با کلیدواژه

بنده


۱.

کیهان شناسی ذکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل معرفت عبادت ذکر اسماء بنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۴ تعداد دانلود : ۵۶۸
یکی از واژگان کلیدی در عرفان، «ذکر» و به یاد خدا بودن در همه اوقات و همه اعمال است. ابن عربی مطابق این معنا، ذکر را به «همراه مذکور بودن» تعریف میکند. استفاده از واژه ذکر بیانگر رابطه دوسویه خدا و انسان است. به نظر ابن عربی، ذکر با نبوت پیوند دارد؛ زیرا این وظیفه پیامبران است که خدا را به یاد مردمان بیاورند. به عبارت دیگر، آنان «مذکّر» خدا از جانب خدا هستند. لازمه به یاد خدا بودن این است که یگانگی و حقیقت مطلق و بینهایتش را محور اندیشه، گفتار و کردار قرار دهیم. این، همان «پرستش» و «بندگی» حقیقی (واکنش شایسته به توحید و نبوت و عصاره عملی ذکر از منظر قرآن و سنت) است که برترین کمال انسان به شمار میرود. به بیان دیگر، ذکر خدا مستلزم اعمال، حالات و معرفت است. این معرفت معرفتی نظری نیست، بلکه معرفتی ذوقی و شهود حقیقی حضور مطلق خداست.
۲.

رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا انسان خلیفه عاشق همکاری رابطه بنده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۶۲۶ تعداد دانلود : ۹۴۱
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.
۳.

آزاد (āzād) و آزادان (āzādān)؛ منشأ و تحول آن از ایرانی باستان به ایرانی میانة غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزاد بنده فارسی میانه اشرافیت ساسانی تحول و گسترش معناشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۵۶۴
مقالة حاضر به بررسی واژة ایرانی کهن āzāta، سیر تحول معنایی آن در گذر زمان از ایرانی باستان به ایرانی میانة غربی، و تا زمان رواج فارسی نو می پردازد و با ارائة شواهد مربوطه از دورة باستان (اوستا) و میانة (پارتی و فارسی میانه) زبان های ایرانی، تحول و گسترش معنایی این واژه را بررسی می کند. در این بررسی نشان داده شده که مفهوم آزاد به معنای «رها و غیرمقید» که در بیشتر اوقات بر دیگر مفاهیم این واژه سایه افکنده و به تعابیر نادرستی از منشأ āzādān (گروه نجبا) در دورة ساسانی انجامیده، در حقیقت تحولی ثانویه در عرصة معناشناختی آن است و ریشة این گسترش معنایی در یک سنت کهن ایرانی نهفته است، سنتی که طی آن ممکن بود بنا به دلایل و تحت شرایطی، افراد وابسته (بندگان) به عضویت خاندان مخدوم خود درآیند.
۴.

چرایی و چگونگی بنده شدن ایرانیان در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایرانی قاجار بنده بندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۷۴۸
بنده و بنده داری یکی از پدیده های مهم اجتماعی در تاریخ ایران بوده است. در کنار شمار کثیری از بندگان غیرایرانی حاضر در جامعه عصر قاجار شماری از زنان و مردان و کودکان ایرانی حضور داشتند که از راههای مختلفی به بندگی درآمده بودند. پژوهش حاضر بدنبال یافتن پاسخ این پرسش است که چه عواملی سبب بنده شدن ایرانیان دراین دوره شد؟ واین امر چگونه صورت گرفت؟ نتایج تحقیق نشان می دهد بی ثباتی سیاسی، ضعف امنیت اجتماعی و بحران های اقتصادی ناشی از عوامل خارجی(دخالت بیگانگان در امور کشور) و عوامل داخلی (علل طبیعی و انسانی) از مهمترین علل سقوط ایرانیان به ورطه بندگی بود. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوی و با رویکرد تاریخ اجتماعی سامان یافته است.
۵.

نگاهی نو به فلسفه و روش آموزش بزرگ سالان در دیدگاه پائولو فریره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاه سازی انتقادی دیالکتیک خدایگان بنده ارتباط سوژه ابژه تحلیل اجتماعی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف مقاله حاضر معرفی فلسفه و روش «آگاه سازی انتقادی» در آموزش بزرگ سالان و تحلیل اجتماعی انتقادی است. مروری بر برخی از مقالات پژوهشی که در داخل کشور درباره دیدگاه تربیتی فریره تحریر شده حاکی از آن است که گرچه برخی از مضامین تربیتی و اجتماعی او در جامعه ما آشناست و تا حدی در مقالات مختلف به آن پرداخته شده است، اما کمتر به شکل یک نظام فکری معرفتی منسجم مورد بررسی قرار گرفته است. در راستای هدف فوق خاستگاه های فکری معرفتی فریره بر حول چهار محور عمده فلسفه هگل، دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت، ساختارگرایی گلدمن و اندیشه ویگوتسکی تبیین شده است. علاوه بر آن مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی او نیز در چهارچوب هرمنوتیک انتقادی و رئالیسم انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است.  
۶.

تحلیل دیالکتیک «خدایگان و بنده» میان «معشوق و عاشق» در غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدایگان بنده عاشق معشوق هگل غزلیات سعدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
یکی از مباحث مهم فلسفه گئورگ هگل در کتاب «پدیدار شناسی روح»، گفتار «خدایگان و بنده» است. دیالکتیک خدایگان و بنده آغاز سیر اندیشه و مبنایی برای خودآگاهی و آزادی انسان است. بنابراین خودآگاهی و آزادی در فرایند دیالکتیکِ پیکار، میان شخصیت ها به مثابه خدایگان و بنده محقق می شود. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی، رابطه کنشگرانه خدایگان – بنده را میان معشوق و عاشق در غزلیات سعدی تحلیل می کند. همچنین خودآگاهی و آزادی عاشق در رابطه با معشوق واکاوی می شود. با توجه به گفتار خدایگان و بنده می توان گفت که ستیز میان معشوق و عاشق در فرایند دیالکتیک روی می دهد. وجود معشوق برای تحول اندیشه و عواطف عاشق لازم است. عاشق از رهگذر دیالکتیک به خودآگاهی و آزادی می رسد. ذهن عاشق در غزل سعدی در دو روند حرکت می کند؛ عاشق در فرایند دیالکتیک با وصال معشوق و شناسایی ابژه از حرکت باز می ماند. در فرایند دیگر، تحمیل ارج به معشوق برای عاشق، مُیسَّر نمی شود. عاشق از خودبیگانگی می شود و عوامل بیرونی و واقعی عشق را «نفی» می کند و در این وضعیت بی آنکه دیالکتیک رفع شود؛ عاشق به رهایی و آزادی دست می یابد. سپس خودآگاهی، عاشق از شناخت حسی معشوق جدا می شود و در سیر آگاهی، خواست فردی او با خواست کلی یگانه می شود. از این رو مانایی معشوق برای عاشق اهمیت می یابد.