مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
سلطان
حوزه های تخصصی:
خوارزمشاهیان و عنوان رسمی سلطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با آغاز فرمانروایی سلجوقیان بر ایران، عنوان سلطان مفهوم و کاربردی خاص یافت. گرچه پیش از سلجوقیان، غزنویان نیز عنوان سلطان بر خود نهاده بودند، ولی در دوره سلجوقی سلطان به فرمانروایانی اطلاق می شد که فرمان حکمروایی خود را از خلیفه دریافت می داشتند و بوسیله آن فرمانروایی خود را مشروعیت سیاسی و دینی می بخشیدند. خوارزمشاهیان بر همین اساس برای کسب منشور سلطنت و عنوان رسمی سلطان از خلیفه عباسی تدارک سیاسی و نظامی فراوانی دیدند. در این مقاله این تلاش ها و نتایج مرتبط بر آن با توجه به ویژگی های حاکم بر مناسبات خوارزمشاهیان با دستگاه خلافت عباسی مورد بررسی قرار گرفته است.
تاکید حکیم سنایی بر عدالت سیاسی و قضایی در روی کرد آرمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آشنایی سنایی با آرا و اندیشه های سیاسی ایران باستان، نیز آموزه های دین اسلام و آگاهی این متفکر و شاعر بزرگ از تاثیر مواعظ عالمان و مصلحان اجتماعی در مهارت قدرت بی حد و حصر پادشاهان و نحوه عمل کرد عاملان و کارگزاران او، سبب گردیده تا این شاعر نام آور با انعکاس آرای سیاسی در اشعار خود، در قلمرو نظری سیاست دخالت کند و از آن جا که با سلطان و وزیران و سرآمدان سلسله دوم غزنویان، روابط حسنه داشته و مورد توجه آنان بوده است، با استفاده از موقعیت مناسب خود، در اشعارش در ره یافتی آرمانی، به شیوه پند و تذکیر در قالب عبارات نغز و لطیف، به القای اندیشه های خود بپردازد. سنایی در کنار ستایش های فراوان خود از عدالت ورزی شاهان و وزیران، بر عدالت گستری کارگزاران دستگاه قضایی تاکید فراوان کرده و بسیاری از قاضیان معروف معاصر خود را مورد تعریف و تمجیدهای شاعرانه قرار داده است.در این مقاله تلاش نگارنده بر آن بوده که ابتدا معانی لغوی و اصطلاحی عدالت (justice) را ذکر نماید و سپس اشارات حکیم سنایی بر عدالت گستری پادشاهان و قاضیان را با تکیه به آموزهای دینی و اندیشه های شاهی آرمانی ایران شهری مورد مداقه و بررسی قرار دهد.
اجرای حدود در عصر غیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه آموزه های دینی ما برای اجرای حدود و تعزیرات، علاوه بر آثار مثبت وضعی آن اهتمام خاصی قایل شده اند اما همواره یکی از مسائل پرماجرا در فقه، موضوع اقامه حدود و یا تعطیلی آن در عصر غیبت معصومین(ع) بوده است تا آنجا که منجر به ایجاد دو جبهه متقابل گردیده است؛ عده ای از فحول فقهای امامیه در صف موافقین قرار گرفته اند، و برخی از محققین فقها نیز مخالف اجرای حدود در زمان غیبت گردیده و این حق را وظیفه اختصاصی معصوم یا نایب خاص ایشان دانسته اند. در مورد تعزیرات نیز این اختلاف به چشم می خورد که تعیین کمیت و کیفیت تعزیر به عهده حاکم به معنای قاضی بوده و یا این که از اختیارات حاکم اسلامی یعنی ولی امر است. در این مقاله کوشش شده است ضمن بررسی و تحلیل ادله طرفین در هر دو موضوع، مستندات روایی موجود در این زمینه را مطرح ساخته و ابعاد گوناگون این موضوع مورد کنکاش قرار گیرد.
نظریه استیلا در اندیشه سیاسی ابویعلی بن فراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن فراء حنبلی از فقهای بزرگ اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است که نقش مهمی در گسترش مکتب فقهی حنبلی داشته است. آنچه از او به جای مانده او را یک متشرع سنی مذهب متعصب نشان می دهد. ابن فراء در الاحکام السلطانیه که کتابی فقهی ـ سیاسی به شمار می رود، می کوشد تا به توجیه فقهی نظریه استیلاء در سیاست بپردازد و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کند. به راستی او را می توان یکی از مهم ترین اندیشمندان نظریه تغلب و استیلا در میان اهل سنت دانست. با این حال هیچ نگاشته ای از وی به فارسی ترجمه نشده و کار مستقلی نیز در مورد او وجود ندارد. مقاله حاضر می کوشد با بررسی وجوه مختلف تفکرات ابن فراء، تصویری اجمالی از اندیشه سیاسی وی ارائه دهد.
تأثیر تعاملات نهاد خلافت و سلطنت در واگرایی دو فرقه اشاعره و حنابله در بغداد عصر سلجوقی
حوزه های تخصصی:
هم گرایی و واگرایی فرقه های اسلامی در بغداد عصر سلجوقی، زمینه مناسبی را برای تولید فکر و گاه بحران و تنش فراهم می نمود. در این بین دو فرقه اشاعره و حنابله نسبت به سایر فِرق و مذاهب اهل سنت، در مسائل فکری و اعتقادی، از اشتراکات بیشتری برخوردار بودند؛ ولیکن نباید از منازعات این دوفرقه در عهد سلجوقی غافل ماند. این منازعات که متأثر از گرایش های کلامی نظیر گرایش حنابله به «تجسیم» و گرایش اشاعره به «تصوف» و «اعتزال» بوده، با رقابت دو نهاد قدرت، یعنی خلافت و سلطنت بین سال های 467 تا 512 ق شدت بیشتری یافت؛ زیرا سلاطین سلجوقی با حمایت از اشاعره و خلافت عباسی با عنایت و توجه خود به حنابله، منازعات این دو فرقه را به صحنه جنگ و خون ریزی کشاندند. در این پژوهش سعی برآن است تا در خلال بررسی تعامل و تقابل نهاد خلافت و سلطنت در عصر سلجوقی، تأثیر هم گرایی و واگرایی این دو نهاد قدرت، بر هم گرایی و واگرایی اشاعره و حنابله مشخص گردد.
سیر تاریخی فقه حکومتی شیعه نزد قدما(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بر اساس اعتقادات شیعه، ادارة جامعة اسلامی یکی از شئون پیامبر(ص) بود که پس از ایشان به جانشینان آن حضرت؛ یعنی امامان معصوم(ع) منتقل شد. از این رو لزوم برپایی حکومتی عادل توسط امامان معصوم و وجوب یاری چنین حکومتی، از جمله پایه ای ترین اعتقادات شیعی است. همین مسئله موجب شده است تا مباحث مهمی در ارتباط با ادارة جامعه و کیفیت تعامل افراد جامعه با حکومت، اعم از عادل یا ظالم، در بین فقهای شیعه مطرح شود؛ مباحثی از قبیل جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، اجرای حدود الهی و... . در این مقاله، تلاش شده است تا سیر تاریخی طرح مباحث حکومتی در فقه شیعه نزد فقهای قرون اولیه تا زمان محقق حلّی مورد بررسی قرار گیرد. فقهای بزرگی همچون شیخ صدوق طلایه دار این بحث می باشد. کسانی چون شیخ مفید به صورت گسترده تری به این بحث پرداخته است. در این مقاله، به دیدگاه فقهایی چون سید مرتضی، ابوصلاح حلبی، شیخ طوسی، سلار، ابن براج و ابن ادریس نیز اشاره شده است.
سیر تکاملی اعمال ولایت فقها در تاریخ معاصر ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ولایت فقیه و نیابت عامه فقها و نیابت خاصه اصحاب، از عصر ائمه در کلام و سیرة عملی آنها جریان داشته است. در عصر غیبت نیز در کتابهای مختلف فقهی بحث ولایت و نیابت عامة فقها مطرح شده است. سؤال اصلی این تحقیق آن است که تحقق عملی ولایت فقیه در عصر غیبت چگونه بوده است؟ آیا ولایت فقیه در مقام عمل، فقط در دوران جمهوری اسلامی اجرا شد یا سابقة تاریخی هم دارد؟ برای پاسخ به این سؤال به بررسی تاریخی این مسأله در دوران معاصر که دوران حاکمیت سلاطین شیعه بوده، پرداخته ایم و میزان حضور عینی و عملی فقها در حکومت و اعمال ولایت آنها را بررسی کرده ایم. فرضیه این تحقیق آن است که از زمان ظهور صفویه تا تأسیس نظام جمهوری اسلامی، به دلیل شکل گیری حکومت شیعه و رسمیت تشیع، فقهای شیعه بسیار بیشتر از گذشته در حد مقدور به اعمال ولایت پرداخته اند و مناصب حکومتی فقیه را بر عهده گرفته اند. هر چه از دوره صفویه به دوران جمهوری اسلامی نزدیک تر می شویم این قدّر مقدور، افزایش یافته و مناصب بر عهده گرفته شده توسط فقها بیشتر شده تا اینکه در نظام جمهوری اسلامی به اوج خود رسیده و به طور رسمی، ساختار حکومت بر مبنای ولایت فقیه طراحی شده و مقام اول رسمی مملکت، شخص ولی فقیه قرار داده شده است.
آسیای مرکزی زیر سلطه عرب ها و ترکان: مقایسه ای در نظام حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان ظهور اسلام در پهنه آسیای مرکزی چند نوع امپراتوری حکم رانده اند؛ امپراتوری اعراب، شامل امویان و عباسیان، امپراتوری غزنویان و سلجوقیان، امپراتوری مغولان و تاتارها، و امپراتوری روس ها. دوران اقتدار امپراتوری عباسیان بیش از یک قرن و نیم دوام نیاورد و به تدریج حکومت هایی مستقل از شرقی ترین نقاط این امپراتوری سر بر آوردند. نقش دستگاه خلافت تنها به مشروعیت بخشیدن به این حکومت ها محدود شد. در این نوشتار دستگاه دیوانی دو نوع از این امپراتوری ها، یعنی امپراتوری عباسیان و امپراتوری غزنویان و سلجوقیان بررسی و مقایسه می شود. روش پژوهش استفاده شده در این نوشتار، مراجعه به منابع دست اول، متون تاریخی و کلاسیک فارسی و پژوهش های موجود در این زمینه است. هدف نوشتار پاسخ به این پرسش است که مهم ترین وجوه تفاوت این دو امپراتوری چیست؟ ابتدا شکل روی کار آمدن امپراتوری عباسیان و دستگاه دیوانی آن، و شکل روی کار آمدن هریک از امپراتوری های غزنویان و سلجوقیان و دستگاه دیوانی آنها بررسی می شود؛ سپس به سه مورد تفاوت دستگاه دیوانی عباسیان، غزنویان و سلجوقیان(میزان تمرکز در امپراتوری، نیروی نظامی، و تعدد دیوان ها ) اشاره می شود.
فقه سیاسی و اصالت «عدالت» در زمامداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«عدالت در فقه سیاسی» از ابعاد گوناگون قابل توجه است. آنچه در این مقاله بررسی می شود، آن است که: آیا عدالت در زمامداری اصالت دارد یا در زمامدار؟ و به عبارت دیگر، عدالت وصف حکومت است یا حاکم؟ هرچند عدالت یکی از شرایط بسیاری از منصب های اجتماعی و سیاسی است، فلسفه این شرط گذاری، برقراری عدالت در جامعه است. در همین راستا شش دلیل بر «اصالتِ عدالت در زمامداری» ارائه شده است تا ثابت شود عدالت در زمامداری «موضوعیت» دارد و در زمامدار «طریقیت». یکی از نتایج این رویکرد آن است که در دَوَرانِ میان «زمامداری ظالمانه شخص مؤمن عادل» و «زمامداری عادلانه شخص کافر یا فاسق» زمامداری عادلانه اولویت دارد.
بررسی تاریخی هویت و شکل گیری نظام سازی ایرانیان در قرون دوم تا چهارم هجری
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی این تحقیق بررسی دو سده مهم تاریخ ایران یعنی سده های سوم و چهارم هجری قمری است. قرون پرفراز و نشیب با چندین حکومت و دولت متفاوت و همزمان و تغییرات مهم جامعه ایرانی در جهت تثبیت هویت ایرانی و ایجاد نظامات خاص ملی و مذهبی از تشکیل اولین حکومت مستقل تا رویارویی مستقیم با خلافت و حتی تنفیذ خلافت با قدرت نظامی سرداران فارسی و بالاخره تئوریزه کردن سلطنت ایرانی ذیل مقام خلافت چنانکه در ایام حاکمیت سلاجقه واقع شده است. از دیگر سوی ایرانیان با انتخاب و تقویت فرهنگی و علمی زبان فارسی، مذهب شیعه و آداب و رسوم ایرانی نظامات و بنیادهای ملی، دینی و اجتماعی خویش را خارج از قلمرو و اراده سیاست گزاران خلافت سیاسی عربی عباسیان تقویت، بنیاد و پی گرفته که در ذیل بررسی مختصر دوره های تاریخی خواهد آمد. این تحقیق به روش کیفی و با تکنیک علمی تاریخی با بررسی دوره های مختلف تاریخی تنظیم و یافته ها بر اساس کورنولوژی تنظیم یافته است.
مفهوم شناسی واژه «سلطان» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
حوزه های تخصصی:
برخی از واژگان قرآن هرچند جزء واژگان غریب به شمار نمی آیند، ضروری است به خاطر کاربرد در معانییا مصادیق گونه گون،بهصورتدقیق و جامع بررسی شوند. واژه «سلطان» این گونه است. این واژه به سبب کثرت کاربرد در آیات قرآن (37 بار) درباره مفهوم و مقصود آن در پاره ای از کاربردهایش (نک: نساء/53، روم/35، قصص/35، إسراء80/، الرّحمان33/، حاقه/28-29) اختلاف دیدگاه وجود دارد. در این پژوهش کوشش شده است، معنای لغوی سلطان بر اساس دیدگاه لغویان بازشناسی شود. سیر تاریخی کاربرد واژه سلطان از دوره پیش از اسلام تا زمان کاربرد آن به صورت لقب برای فرمانروایان بررسی شود و کاربردهای مختلف واژه «سلطان» در آیات قرآن بازکاوی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، دیدگاه های مفسران درباره معانییا مصادیق مختلف این واژه در آیات قرآن، سنجیده شود. نتیجه آنکه واژه سلطان در قرآن کریم در دو حیطه کلی معنایی «برهان» و «قدرت» به کار رفته که هریک از این دو حیطه، مصادیق مرتبط دیگری را همچون «بهانه و دستاویز»، «عذر موجه»، «معجزه» و «هرگونه سلطه و برتری و نفوذگری و بسط ید» را دربرمی گیرد.
تحولات مفهومی و مصداقی اصطلاح "سلطان"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلطان از جمله مفاهیمی است که از قرن چهارم هجری در ادبیات سیاسی جهان اسلام رواج بسیار یافته و بیشتر شخص حاکم و گاه سلطنت را متبادر می سازد.با این همه، اصطلاح سلطان تا قرن چهارم، تحولات مفهومی و مصداقی بسیاری پیدا کرده و پس از سقوط خلافت و ضعف دولت های مستقل و نیمه مستقل اسلامی در شرق،دلالت های علمی و عرفانی نیز یافته است.در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، فرایند تحولات مفهومی و مصداقی سلطان در مفاهیمی چون دلالت های قرآنی، حدیثی، سیاسی، علمی و حتی عرفانی بررسی می گردد. بررسی نمونه های گوناگون تاریخی در پژوهش حاضر نشان می دهد، بنیادی ترین دلالت سلطان، سیاسی است که در دیگر دلالت های این اصطلاح به نوعی تکرار شده است.
بررسی مقایسه ای ویژگی های پادشاه آرمانی در اندیشه سیاسی نیکولو ماکیاولی و محمد غزالی
منبع:
پارسه پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
73-91
حوزه های تخصصی:
پادشاه آرمانی در غالب مکاتب فکری موردتوجه بوده است؛ویژگی های متعدد، مختلف و گاه به شدت متعارضی برای پادشاه آرمانی از سوی متفکران و اندیشمندان مختلف ارائه شده است. نیکولو ماکیاولی اندیشمند عصر روشنگری ایتالیا متأثر از افکار اومانیستی، سکولاریسم و دسپوتیسم و امام محمد غزالی متفکر ایرانی قرون اولیه اسلامی متأثر از اندیشه های ایران باستان و اهل تسنن، این موضوع را به طور جدی مورد توجه قرار داده اند و با این که به دو بستر و مکتب متفاوت تعلق دارند اما هردو در نهایت به تأیید استبداد پرداخته اند. با توجه به اهمیت اندیشه های این دو متفکر و تأثیرگذاری جدی اندیشه های آنان بر متفکران پس از خود و نیز از آن جا که در زمینه ویژگی های پادشاه آرمانی در میان متفکری مسلمان و اندیشمندی رنسانسی تاکنون پژوهشی با رویکرد مقایسه ای صورت نگرفته است، انجام چنین تحقیقی ضرورت دارد؛ و اما با توجه به تفاوت فضای گفتمانی حاکم، زمانی و اندیشه ای دو متفکر مذکور و به دست آمدن نتایج یکسان از اندیشه های آن دو سبب اهمیت این موضوع شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد هر دو اندیشمند در خصوص ویژگی های پادشاه آرمانی نقاط مشترکی دارند. هدف هر دو از پرداختن به سیاست حفظ و افزون نمودن قدرت سلاطین و شهریاران است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
اندیشه سیاسی سید مرتضی در تعامل با حکومت آل بویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با روی کارآمدن آل بویه در قرن چهارم، زمینه رشد سیاسی و فرهنگی تشیع فراهم گشت. آنان در طول حکومت 113ساله خویش با گسترش قلمرو حکومتی، زمینه ساز توسعه اندیشه شیعی بواسطه بزرگانی همچون «شیخ مفید»، «سید رضی»، «سید مرتضی»، «شیخ طوسی» و ... گردیدند. در میان فقها و اندیشمندان شیعی، در خصوص همکاری و همراهی با حاکمان، دو دیدگاه وجود داشته است: برخی معتقد به همکاری مشروط و برخی معتقد بر عدم همکاری مطلق می باشند. سید مرتضی جزء دسته اول است. ایشان در آن مواردی که امکان مبارزه با حکام، غیر مقدور و همراهی منجر به اقامه حدود الهی و خدمت رسانی به شیعیان گردد، همکاری را بلامانع می دانست و حضور ایشان در عرصه های سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی در سایه تعامل با حاکمان آل بویه از این دیدگاه قابل تفسیر و توجیه می باشد. به عبارت دیگر، ایشان اعمال ولایت توسط فقیه برای اجرای احکام الهی را امر بسیط نمی دانست، بلکه قائل به تشکیک بود. در نتیجه به میزان توان و امکان، ولایت اعمال می شود.
واکاوی دلایل محبوبیت سلطان محمود غزنوی در سیاست نامه خواجه نظام الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست نامه ی خواجه نظام الملک، از منظر توجهی که به رویکردهای سیاسی و شیوه ی اعمال قدرت سلطان محمود غزنوی نشان می دهد، قابل تامل است. آنچه که خواجه نظام الملک از میراث سیاسی- حکومتی غزنویان به دست می دهد، برتافته از مهمترین دغدغه ها، ایدآلها و آمال سیاسی است که خواجه در تلاش برای تئوریزه کردن آن برای ملکشاه سلجوقی ست. تلاش خواجه در برجسته سازی برخی ویژگی های حکومت سلطان محمود مانند پایگاه غلامی- ترکی آن، نوع مواجهه اش با دربار خلافت، تلاش وی در جهت سرکوب آنچه خواجه نظام الملک بدعت می خواند، اقتدار وی در مقام مهمترین غازی در جبهه های هندوستان، توجه به اصول دقیق و همراه با جزئیات حکومت رانی و دیوانسالاری، اقامه ی شکلی ویژه از عدالت که محبوب خواجه بود و مولفه هایی از این دست، جایگاه سلطان محمود را در سیاست نامه و کل منظومه ی سیاسی- یدئولوژیکی نظام الملک برجسته می سازد به نحوی که تعادل و موازنه ی روایت ها و حکایات مندرج در سیاست نامه به نفع سلطان محمود سنگینی قابل توجهی دارد. این پژوهش، به روشی توصیفی- تحلیلی، در پی یافتن پاسخی برای دلایل این محبوبیت است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شیوه و روش سیاست ورزی و حکمرانی سلطان محمود غزنوی تقریبا تمامی مولفه های مورد نظر خواجه به منظور تمرکز و تثبیت نوع خاصی از اقتدارگرایی ایدئولوژیک در این دوره ی زمانی را دارا بود.
اندرزنامه نویسی در دوره قاجار: علل تداوم، نمودهای تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
۱۲۴-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
اندرزنامه های سیاسی، به عنوان میراث تفکر سیاسی ایران، جایگاه مهمی در مطالعات تاریخی و علوم سیاسی دارد. یکی از ادوار مهم در بررسی سیر تطور اندرزنامه نویسی در تاریخ ایران، دوره قاجاریه است. این اهمیت به سبب کثرت اندرزنامه ها و هم از نظر بروز تغییرات محتوایی آنهااست. هدف مقاله حاضر، ارائه چشم اندازی از مضامین مطرح در اندرزنامه های عهد قاجار، تبیین تحولات مضمونی آن ها و عوامل موثر در بروز این تحولات است. یافته های نوشتار حاضر ضمن نشان دادن تحولات محتوایی متون اندرزنامه ای دوره قاجار تحت تاثیر عواملی نظیر وجود رویکرد خردگرایانه، موضع انتقادی و کاربست مفاهیم نوین سیاسی، دیدگاه کسانی که عصر قاجار را دوران انحطاط ادب اندرزنامه نویسی می دانند ، به چالش می کشد.
معناشناسی «سلطان» در قرآن با تأکید بر روابط همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از واژگان پراهمّیت در حوزه علوم قرآنی کلمه «سلطان» است. بیشتر دانشمندان معتقدند که در قرآن به جای کلمه «معجزه» از واژه های «آیه، بیّنه، برهان و سلطان» استفاده شده است. امّا تاکنون هیچکس مصداق این الفاظ را مشخص نکرده است، بگونه ای که اگر سوال شود سلطان چه نوع معجزه ای است کسی نمی تواند به آن پاسخ دهد؟ در تفاسیر نیز اغلب این کلمه را به معنای حجّت و دلیل معنا کرده اند. اهمّیت موضوع از آنجا دوچندان می شود که درمورد اصالت، ریشه لغوی و معنای این کلمه نیز اتّفاق نظر وجود ندارد. یکی از علومی که توسّط آن می توان به این مهم رسیدگی کرد، معناشناسی است. در این علم تحوّلات معنایی واژگان در گذر زمان و درون متن براساس روابط همنشینی و جانشینی بررسی می شود. در این مقاله کلمه «سلطان» در سه حوزه معنایی مختلف؛ «حکومت سیاسی، حجّت و برهان، معجزه» مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت معنای اصلی/ لغت نامه ای که برای آن درنظر گرفته شد عبارت است از: «مانعی مسلّط بر دیگران است، که آن ها را از مقصودشان منصرف گرداند» و معناهای نسبی که بر اساس آن معنای اصلی در دستگاه معناشناسی قرآن برای سلطان بدست آمدند، عبارتند از: شکافته شدن دریا توسّط حضرت موسی(ع) - داشتن عذر موجّه یا سند معتبر - قدرت و استطاعتی که انسان بر مایملکش دارد - قدرت و اختیاری که ولیّ دمِ مقتول برای کشتن قاتل دارد.
تحلیلی زبان شناختی بر کاربرد واژه سلطان در صحیفه سجادیه
منبع:
دعاپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
163 - 178
حوزه های تخصصی:
چگونگی تبیین دیدگاه علی بن الحسین (ع) نسبت به حاکم و حکومت شایسته توجه است. این پرسش مطرح است که با وجود کنترل شدید فعالیت از سوی حاکمان، ایشان چگونه به تبیین دیدگاه خود نسبت به حاکمان و روش فرمانروایی آنان می پرداخت؟ در این پژوهش با تحلیل زبان شناختی فرازهایی از دعای ایشان در صحیفه سجادیه مشخص شد امام چهارم شیعیان (ع) برای پنهان ستیزی در فرازهایی از صحیفه با زبان دعا واژه «سلطان» را به کار می گیرد؛ و با انتساب صفاتی همچون «عسوف» به معنی عام ظالم و «عنید» به معنی خودسر ماهیت حاکم و سلطان را آشکار ساخته است. در فرازهای دعاهای ایشان، سلطان و حاکم به دلیل داشتن صفت عنید که ویژه کافران است و هم ردیف و هم مرتبه بودن با شیطان، سیاست ها و برنامه های نابودکننده ای دارد که باید از شر، گزندگی و بدسگالی او به خدای عالمیان پناه آورد.