مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
گفتمان
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
45 - 69
زبان شناسی زیست محیطی از رویکردهای نوین در پژوهش های زبان شناختی است که از دریچه ای جدید به مطالعه درباره ارتباط بین زبان و محیط طبیعی- اجتماعیِ گویشوران آن می پردازد. به عقیده زبان شناسان زیست محیطی، محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی موجب تنوعات زبانی و به تبع آن، تفاوت های فکری و فرهنگی در یک محیط می شود. ترجمان الاشواق سروده محی الدین ابن عربی، از اندیشمندان و عارفان برجسته عرفان اسلامی، است که ترسیم کننده احساسات عاشقانه وی نسبت به نَظام، دختر شیخ مکین الدین، در سال های اقامت شاعر در مکه است. ابن عربی در این اثر، برای بیان حالات خویش و وصف ویژگی های معشوقش، از زبانی بهره می گیرد که دارای یک سری همبسته های معنایی متناسب با محیط مکه و شرایط زیست کاربران آن محیط است. ازمنظر زبان شناختی، این اثر تصویرگر یک جامعه زبانی و شبکه واژگانی ویژه است که می تواند معرّف گفتمان خاص زیست بوم شاعر و معشوق او باشد. در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی تحلیلی و با رویکرد زبان شناسی زیست محیطی، این دایره واژگانی را براساس مؤلفه ها و شاخصه های جامعه زیستی، فکری و فرهنگی ابن عربی دسته بندی و تحلیل می کنیم. ازجمله نتایج این پژوهش، همبستگی محیط طبیعی با زبان و بالتبع فرهنگ و نحوه بینش و جهان بینی ابن عربی به عنوان یکی از کاربران آن محیط است.
بسترهای تضاد و مقاومت گفتمان شیعی در عراق معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
با دیدی تحلیلی به کنش های سیاسی و وقایع تاریخی عراق معاصر به وضوح می توان دید که گفتمان شیعی مهم ترین نیروی اجتماعی فعال در عرصه سیاسی عراق است که می تواند موقعیت های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را با تکیه بر اصول و اجزای گفتمانی خود به وجود آورد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه ضمن توصیف و تحلیل گفتمان امر سیاسی با هویتی شیعی، درصدد تحلیل این است که این گفتمان چگونه در دوره های مختلف با دال های مرکزی خاص آن دوره به معنا بخشی به مدلول ها یا دال های شناور پرداخته و این معنا دهی تبدیل به کنش های گفتمانی و اجتماعی شده است. همچنین مقاله در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه گفتمان سیاسی شیعی در عراق تمام کنش های گفتمان های رقیب و قدرت را شناسایی و در حد امکان در چارچوب نظام دانایی خود پاسخ می دهد. با توصیف شش دوره جامعه شناختی در عراق معاصر، ضمن ایضاح بسترهای تضاد و مقاومت و غیریت سازی، چگونگی معنادهی گفتمان شیعی به سایر مدلول ها تحلیل می گردد.
بررسی چیستی و پیامدهای گفتمان جبهه مقاومت اسلامی در خاورمیانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
243 - 265
از جنبش هایی که امروزه در تلاش است که در تحولات منطقه خاورمیانه تاثیرات موثری داشته باشد جبهه ی مقاومت اسلامی است. این جنبش در چند دهه ی اخیر در متن تحولات منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل اثرگذار بوده و توانسته با الهام گیری از گفتمان انقلاب اسلامی بطور گسترده مطرح گردد. بر این اساس گفتمان جبهه ی مقاومت با قدرتی فزاینده توانسته تقابل جدی تری با نظام سلطه ایجاد نماید. بطوری که می توان گفت مقابله با نظام سلطه در کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن منجر به تغییر چالش ها و شکست هژمونی استکبار در منطقه گردیده است. با توجه به روند تحولات جهانی و منطقه ای، در این مقاله سعی شده است در پاسخ به پرسش چگونگی تبیین گفتمان مقاومت و پیامدهای آن در خاورمیانه از نظریه لاکلا و موفق با روش تحلیلی - توصیفی و شیوه تحلیل گفتمان استفاده نماید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که می توان نشانه هایی را که در گفتمان مقاومت طبقه بندی شده اند را به دو دسته طبقه بندی نمود . بخش اول عوامل سلبی (نفی) و بخش دوم عوامل ایجابی (اثباتی) هستند. در مرکز بعد سلبی گفتمان مقاومت سلطه ستیزی قراردارد یعنی مهمترین نشانه ی سلبی نفی سلطه وسلطه ستیزی است . اما مهمترین وجوه اثباتی گفتمان مقاومت، مفاهیم عدالت خواهی، حق طلبی، صلح طلبی، عزت طلبی، اقتدار، معنویت گرایی و مصلحت گرایی می باشد .
بررسی گفتمان سنت گرای موسیقی در ایران معاصر(1385- 1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال هفدهم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴۹
143 - 183
این مقاله تحقیقی، با هدف بررسی گفتمان سنت گرای موسیقی در ایران معاصر(1385- 1285) به بررسی خصوصیات و عناصر اصلی شکل گیری و تکوین گفتمان یاد شده پرداخته است. تاضمن تبار شناسی تاریخی و معرفی ویژگی های گفتمانی این دوره، تفسیر و بازشناسی معنا کاوانه ای از این گفتمان ارائه نماید. این مقاله از منظر مطالعات فرهنگی، به کمک روش تبار شناسی و تحلیل تاریخی گفتمان نشان می دهد که چگونه بستر های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر گفتمان یاد شده تأثیر مستقیم و غیر مستقیم گذاشته اند. در این دوران، گفتمان سنت گرای موسیقی در مقابل گفتمان های تجدد گرا، باز شناسی می شود؛ این گفتمان تحت تأثیر شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر شکل گرفته و تکوین یافته است. همچنین در این دورانبرگزاری کنگره بین المللی موسیقی تهران 1340(ه. ش). و تأسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، نقطه عطفی در شکل گیری درون مایه های اصلی گفتمان سنت گرا به شمار می آیند.
بازنمایی مفهوم شهروندی در مطبوعات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی دانشگاهی با عنوان «بازنمایی مفهوم شهروندی در مطبوعات ایران» است که با هدف بررسی چگونگی تفاوت در نحوه بازنمایی مفهوم شهروندی در روزنامه های اصلاح طلب و اصولگرا انجام شده است.
در این مقاله به دلیل پر رنگ بودن وجوه کیفی مفهوم شهروندی از تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. به این منظور سی سرمقاله از میان سرمقاله های شش روزنامه پرتیراژ متعلق به دو جریان سیاسی عمده کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان انتخاب و تحلیل شدند.
نتایج نشان داد که از دید روزنامه های اصلاح طلب، حقوق سیاسی و مدنیبویژه آزادی بیان و انتخابات آزاد، مهمترین حقوق شهروندان به شمار می روند و از نظر روزنامه های اصولگرا، حقوق اقتصادی شامل رفاه، معیشت و اقتصاد، مهمترین مطالبات شهروندان را تشکیل می دهند؛ با این وصف، گفتمان مسلط شهروندی در ایران، گفتمان حقوق محور لیبرالی است.
همچنین بررسی ها حکایت از آن داشت که سرمقاله ها از گفتمان های سیاسی جاری (اصولگرایی و اصلاحات) به شدت تاثیر پذیرفته اند. به این معنا که تبیین حقوق شهروندی بیش از آنکه هدف غایی سرمقاله باشد، عرصه ای برای رویارویی و مبارزه طلبی گفتمان های سیاسی رقیب است.
تحلیل گفتمان انتقادی سخنان دولتمردان ایران و آمریکا در مشروعیت بخشی به دولتهای خویش: تحقیق موردی سخنان امام خمینی و جورج بوش(مقاله علمی وزارت علوم)
نظم گفتمانی حاکم بر سخنان دولتمردان در عرصه بین الملل در تصویر سازی از مشروعیت دولت شان در پی آن است که با شکل دهی گفتمان خود تصویری مثبت ازاعمال حاکمیت خود ارائه نماید. گفتمان دولتمردان برای کشف روابط و مناسبات قدرت (اقتدار) در جهت بازتولید و حفظ ساختارهای اجتماعی و سیاسی خود و همچنین مشروعیت بخشی به اعمال حاکمیت خودشان تحلیل شده است. در این راستا، دولت ایالات متحده آمریکا با زبان قدرت و خشونت و دولت ایران با حمایتهای مردمی و با زبان اقتدار سعی در ارائه تصویری مثبت از خود و مشروعیت بخشی به دولت و اعمال حاکمیت خود در محافل بین المللی دارند. نویسندگان این مقاله به مطالعه و مقایسه گفتمان دولتمردان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا با روش تحلیل گفتمان انتقادی پرداخته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که گفتمان دولتمردان جمهوری اسلامی ایران، گفتمان تکثر گرا بوده است در حالی که گفتمان دولتمردان ایالات متحده آمریکا، گفتمان توطئه و انحصار گرا بوده است.
رسانه هنر تعاملی در تبلیغات خدمات عمومی در گفتمان پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
فضای حاکم در هنر در دنیای پسامدرن، تغییر جهت داده به نوعی که گفتمان هنر به ابعاد عمومی جامعه وارد شده است. همچنین با گره خوردن به رشد فزاینده تکنولوژی، هنر در ارتباطات جامعه نمودی فعال تر یافته؛ چراکه عصر ارتباطات الکترونیک، نوعی ترادیسی یا استحاله در روابط و تغییر گفتمان است، به صورتی که کنش های هنری نیز شامل این تغییر است. یکی از این تغییرات، هنر بازتولید به صورت تبلیغات در فضای عمومی به عنوان هنر عمومی است. هنر که تا این زمان، ارتباطی بصری با محوریت هنرمند داشته، با امکاناتی که فناوری به آن اضافه کرده، رویکردی عمومی یافته است. از این رو فرصت ایده های خیال انگیز، آفرینش و معناها و کارکرد هنر را دست خوش تغییر کرده است. بنابراین جهان دیجیتالی در حال تبدیل شدن به واقعیتی است که فضایی برای ارتباط دوسویه بین مخاطب و هنرمند تحت عنوان تعامل در هنر عمومی را فراهم آورده است؛ با فرض تجلی و نمود گفتمان هنری پسامدرن در هنر تعاملی تبلیغات خدمات عمومی، به صورت کنش متقابل در هنر، به تحلیل و مطالعه گفتمان هنری عصر حاضر در کارکرد این گرایش پرداخته می شود. پژوهش حاضر، براساس هدف بنیادی-کاربردی و روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای بوده و اطلاعات تصویری از نمونه های هنر عمومی و تبلیغات تعاملی است. روش جمع آوری نمونه ها به صورت نمونه انتخابی است. نتایج پژوهش با تحلیل دو نمونه تبلیغات تعاملی حاکی از آن است که: تبلیغات خدمات عمومی، فضای گفتمان هنر را به صورت هنر تعاملی نمایش می دهد. همچنین مشارکت مخاطبان، مشارکت اجتماعی هنر با ارتباط دوسویه درگفتمان کنش اجتماعی دموکراتیک در جامعه مدنی پست مدرن را بوجود آورده است.
تبیین انگاره «اینترنت ملی» بر پایه رویکرد تحلیل موقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
91 - 106
فضای مجازی، به مثابه یک نظام کلان اجتماعی-فنی، متشکل از کنشگران و ذی نفعان متضاد و متکثر، و نیز مؤلفه های متعدد فنی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. این پیچیدگی و تنوع، استفاده از رویکرد های نظام مند در ساختاردهی به مسأله را اجتناب ناپذیر می کند. بدین منظور، رویکرد «تحلیل موقعیت» به عنوان روشی برای ساختاردهی به مسائل پیچیده و ساخت نیافته معرفی شده است. خاستگاه تحلیل موقعیت به عنوان خوانش نسبتاً تازه ای از روش نظریه داده بنیاد، سنت های علمی و فلسفی چند دهه انتهائی قرن بیستم از جمله پسا مدرن گرایی، پساساختارگرائی، برساخت گرائی اجتماعی، نظریه کنشگر شبکه برونو لاتور و نظریه نظام های اجتماعی-فنی است. در این مقاله، پس از ذکر دلایل کفایت استفاده از رویکرد تحلیل موقعیت در پرداختن به مسأله پژوهش، بر مبنای داده های متنی، اسناد، کتاب ها، مقالات، و اخبار و گزارش های رسانه ها، نقشه های موقعیت برای انگاره اینترنت ملی ترسیم شده است. در بخش پایانی نیز، حسب نتایج حاصل از کاربست رویکرد تحلیل موقعیت در پژوهش حاضر، مزایای آن برای سیاست پژوهی در حیطه فضای مجازی ارائه خواهد شد.
تحلیل گذرایی از گفتمان فردوسی با رویکرد نقش گرایی: شواهدی از گفتار رستم در مواجهه با دو سپاه ایران و توران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
141 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به مطالعه نظام گذرایی در گفتمان فردوسی در مواجهه رستم با دو سپاه ایران و توران از منظر نقش گرایی نظام مند هالیدی و متسین ( Halliday and Matthiessen, 2014 ) می پردازد تا نوع فرآیندها، مشارکان و عناصر پیرامونی و فراونی آن ها و نیز سبک گفتمان فوق را تعیین کند. در این راستا، تحلیلِ 195 بند از شاهنامه فردوسی نشان داد که نوع فرآیندها، مشارکان، عناصر پیرامونی و نیز فراوانی آن ها در گفتمان فردوسی متفاوت از یکدیگر هستند، حال آن که نوع و فراوانی آن ها در گفتار رستم خطاب به سپاه ایران تفاوتی با نوع و فراوانی آن ها در گفتار وی در خطاب به سپاه توران ندارد. در این گفتمان، از هر سه فرآیند اصلی و پیرامونی استفاده شده است. فرآیند رابطه ای بیشترین و فرآیند رفتاری کمترین فراوانی را دارند. بازنمایی فرآیندهای مادی و ذهنی توسط فرآیند رابطه ای، توجیه گر فراوانی غالب این فرآیند در مقایسه با سایر فرآیندهاست. فرآیند ذهنی ادراکی در مقایسه با فرآیندهای ذهنیِ شناختی، تمنایی و عاطفی فراوانی بیشتری دارد. نزدیکی ماهیت رفتاری و مشخصه ای فرآیند رفتاری با فرآیندهای ذهنی، مادی و کلامی توجیه گر کم رخدادبودن این فرآیند در گفتمان فردوسی و بازنمایی آن از طریق این فرآیندهاست. سپاه ایران بیشتر با فرآیند نقلی خنثی و سپاه توران با فرآیند تأکیدی خطاب شده است. رخداد بیشتر عناصر پیرامونی موقعیت و حالت و مشارکان مُدرک، مسند، مسندالیه، شناسه، شناخته، عامل و گوینده، از دیگر مشخصه های این گفتمان محسوب می شوند. ارائه شواهد قابل درک، مشارکان و عناصر پیرامونی، به کار بردن اسامی خاص و فراوانی غالب فرآیندها به صورت زمان گذشته همراه با شناسه اول شخص تأییدی بر سبک روایتی-توصیفی گفتمان حماسی فردوسی است.
سیر تاریخی اشتغال زنان در بستر گفتمان های قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
23 - 44
حوزههای تخصصی:
کار و اشتغال به عنوان شالوده تأمین درآمد و مایحتاج روزمره و بستر بروز خلاقیت ها و توانمندی های انسانی در طول تاریخ، فارغ از تأثیرات جنسیتی، سنی و طبقاتی نبوده است. محدوده نفوذ این متغیرهای اجتماعی را گفتمان غالب بر هر دوره، طی فرایند تاریخی و درون بافت اجتماعی- فرهنگی خاصی از طریق اعمال قدرت های موجود اجتماعی مشخص می کند. پژوهش حاضر با انتخاب نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلا و موفه، جستاری در تاریخ اشتغال زنان و اثرات آن بر حیات فردی و اجتماعی زنان و خانواده ایرانی است. مبنای این تحلیل، اسناد و داده های تاریخی دوره های مختلف ایران در مقاطع پیشامدرن، دوره اقتصاد امتیازی قاجاریه، پهلوی و انقلاب اسلامی است. نتایج تحلیل نشان می دهد در گفتمان انقلاب اسلامی با دال مرکزی «تساوی و عدم تشابه حقوقی زن و مرد» نظامی معنایی از دال های عفاف و حجاب، تفکیک جنسیتی مشاغل و محل اشتغال و اولویت حضور زنان در خانواده شکل گرفته است. تأکید بر محیط سالم و امن شغلی و ایفای همزمان و دور از تنش نقش همسری و مادری در کنار نقش شغلی موجب تمایز و برتری اشتغال زنان در دوره پس از انقلاب با دوره پهلوی و دوره های قبل از آن بوده است.
تحلیل عناصر مفهومی گفتمان بیداری اسلامی در کلام مقام معظم رهبری از منظر تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی تحلیل و بررسی شالوده های مفهومی و دال های مفصل بندی گفتمان بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری است. در این تحقیق، در چارچوب روشی ترکیبی از نظریه زبان شناسی انتقادی نورمن فرکلاف در تحلیل متون و از نظریهه گفتمان لاکلاو و موفه در چگونگی فراآیند هژمونیک شدن و تفوق یافتن گفتمان بیداری اسلامی بهره برده شده است. تحلیل متون آثار و سخنرانی های مقام معظم رهبری نشان داد که در هندسهه معرفتی ایشان، بیداری اسلامی گفتمانی است که از دال های «امام خمینی(رض) مظهر بیداری اسلامی»، «احیاء هویت اسلامی»، «فلسطین مسئلهه محوری جهان اسلام»، «جنبش نرم افزاری و تولید علم»، «ارتقاء علم در سایهه دین»،«اعتقاد به مهدویت»، «عدالت اجتماعی»، «مردم سالاری دینی»، «حوزه های علمیه»، «مبارزه با تهاجم فرهنگی» و «استکبار ستیزی» حول دال مرکزی و نقطهه کانونی «ایجاد تمدن اسلامی بر پایهه دین، عقلانیت، علم و اخلاق» تشکیل شده است. در این راستا از منظر مقام معظم رهبری، جهت تفوق یافتن این گفتمان و ایجاد تمدن اسلامی، وظیفه روحانیون و حوزه های علمیه و نخبگان فکری ، فرهنگی و سیاسی پراکندن و اشاعهه ی نظم معنایی مورد تأاکید این گفتمان در مقام نظر و فراهم آوردن زمینه های تحقق آن در ساحت عمل اجتماعی و سیاسی با گستره ای وسیع در ابعاد داخلی و منطقه ای و جهانی است
تبیین جامعه شناختی ظهور گفتمان سیاسی هیأت های مذهبی ایران دهه 1340(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شرایط ظهور گفتمان سیاسی مذهبی(گفتمان سیاسی هیات های مذهبی) در ایران دهه 40 است. چه شرایط تاریخی زمینه ساز شکل گیری این گفتمان جدید در فضای فرهنگی ایران شد؟ چه عواملی (چه کسانی) منابع و فضای اجتماعی لازم برای تولید این گفتمان را فراهم آوردند؟ چه عواملی قلمرو گفتمانی و محتوای آن را تعیین نمودند؟ محقق پس از طرح یک مدل نظری ترکیبی، به بررسی دقیق تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران در دوره زمانی مورد نظر پرداخته و می کوشد نشان دهد که اگرچه «بوجود آمدن بحران در نظم اخلاقی جامعه»، «بسیج منابع» و «شکل گیری زنجیره های تعامل» برای شکل گیری فرآیند تولید ایدئولوژی ضروری است، قلمرو گفتمانی و محتوای ایدئولوژی ها تحت تأثیر عواملی همچون افق اجتماعی ایدئولوژی و ماهیت گفتمان های رقیب موجود در بافت گفتمانی جامعه تعیین می شود. در نهایت، محقق به بحث درباره دلالت های این پژوهش برای شناخت رابطه میان ایدئولوژی و ساختار اجتماعی می پردازد.
دعا به مثابه گفتمان جهانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
109 - 123
حوزههای تخصصی:
دعا در همه ادیان آسمانی و بشری و حتی نزد انسان های غیردینی، به عنوان امر مقدس در ارتباط و گفتگو با ذاتی برتر و قدرتمندتر وجود دارد که با گفتار یا مناسک آیینی، بخش وسیعی از زبان و ادبیات نیایشی اقوام و ملل و ادیان را دربرگرفته و یکی از ابزارهای انتقال تجارب روحانی و معنوی انسان ها محسوب می شود. دعا در قرآن کریم در آیات مکی در تبیین هدایت بخشی به مشرکان بسیار استخدام گردیده و آن را به عنوان شیوه تبلیغی پیامبر اسلام (ص) در دست یابی به یکتاپرستی و معرفت وحدانیت خداوند قرار داده است. نحوه گزینش این مکانیزم تبلیغی در آیات مکی قرآن کریم مبتنی بر شناخت مشرکان از ربوبیت خدا بوده و در این آیات، دعا با واژگان «ربّ» بیش از دعا با واژه «الله» نمودار شده است. قرآن از این تلقی درونی مشرکان و خداناباوران که در هنگامه رنج ها و سختی ها به درگاه او دعا کرده و طلب استجابت می نمودند، استفاده نموده و همین مفهوم را که در میان آنان به یک گفتمان ارتقاء یافته بود، در جهت هدایت بخشی ایشان به کار گرفته است؛ اما در عین حال در تمامی این آیات، افزون بر توجه خداوند به دعاهایشان، استجابت دعا را فقط در ذات واحد پروردگار منحصر نموده و مشرکان را از پیروی خدایان دروغین منع کرده و برحذر می دارد. ما در این نوشتار، این طریق دعوت به خداوند را، به عنوان گفتمان جهانی قرآن معرفی نموده ایم که پیامبر اسلام (ص) فارغ از مرزبندی های عقیدتی و دینی مردمان عصر نزول، آن را به مثابه تجربه مشترک همگان، وسیله هدایت و باورپذیری انسان ها قرار داده و در جهت تعالی بخشی به آن کوشیده است. این مطالعه توصیفی - تحلیلی که بر مبنای منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، در پی پاسخ به این سؤال است که آیا بهره مندی از تجربه مشترک دعا در دعوت پیامبر اسلام، صبغه اسلامی یافته یا در جهت هدایت عام انسان ها به کار رفته است؟
مطالعه شکل گیری هویت جسمیت یافته زنان دهه نود با رویکرد روانشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
73 - 95
حوزههای تخصصی:
هویت به تعبیری بخش ضروری حالات روانی انسان است که شیوه تعامل با جامعه را کنترل می کند. درمقابل رویکرد روانشناسی گفتمانی هویت را برساختی پویا می داند که ازطریق گفتمان و تعامل اجتماعی حاصل می شود. گفتمان در این رویکرد، منجر به خلق بدن های گفتمانی شده و این بدن ها نیز در برساخت هویت جسمیت یافته دخیل هستند. از این رو هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی توانایی این رویکرد در مطالعه هویت، بالأخص هویت جسمیت یافته و نشان دادن محدودیت مدل دکارتی، است. این رویکرد، رویکرد تحلیلی نظری به گفتمان است که گفتار و نوشتار را در کانون مطالعات خود قرار می دهد و فهم پدیده های روان شناختی را در بستر اجتماعی ممکن می داند. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده ها از ده نفر از بلاگرهای زن در رده سنی بیست الی سی سال از منطقه ای یک دست در تهران، ازطریق مصاحبه باز و ضبط لایو اینستاگرام جمع آوری شده است. نتایج نشان از برساخت هویت جسمیت یافته به واسطه ساخت های زبانی ساده و روزمره و از ویژگی های فیزیکی بدن تغییریافته زنان به عنوان ویژگی های قابل شناسایی هویت دارد. اهمیت ساخت زبانی فاعل و مفعول فاصله بین هویت و بدن را کمرنگ کرده و از این طریق عاملیت از زنان زدود ه شده و فیزیک و تغییرات بدن فراتر از آگاهی قرار می گیرد.
شیوه بیانی شمس تبریزی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهه خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفه ایدئولوژی بوده است.
ساقی نامه (و مغنی نامه)، یکی از ضد نوع های حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
79 - 114
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه (و مغنی نامه) یکی از گونه های غیرمستقل ادب رسمی پیش از قرن هشتم هجری و گونه شعری مستقل پس از این دوره است که اغلب در قالب مثنوی و بحر متقارب سروده شده و در آن، شاعر با تصاویر خمری، اغراضی چون اغتنام فرصت، باده نوشی و لذّت، گذشت عمر و بی وفایی روزگار را با اعتراض به سنت رایج جامعه بیان می کند. در این پژوهش، ابتدا، به بررسی ریشه ها و علل آفرینش ساقی نامه به عنوان یک نوع ادبی، از میان نوع ها و ضدنوع ها پرداخته می شود؛ سپس، نشانه های پرکاربرد آن و پیام آنها از رهگذر مقایسه با هم تباران ساقی نامه (خمریه، قصیده، غزل، رباعیات خیام) نقد خواهد شد. در ادامه نیز به تحلیل شیوِه بیان هنری این نوع ادبی و ضرورت اجتماعی و روانشناسی سرودن آن اشاره می شود و در نهایت، محتوای ساقی نامه بررسی می گردد. حاصل کار نشان می دهد ساقی نامه های بنیادین یکی از ضد نوع های حماسه و قصیده اند که از مجرای ذهن شاعران حکیم و فیلسوف زاییده شده اند و ساقی (مغنی) و شراب (موسیقی) و روزگار و من شاعر مهم ترین نشانه های آن هستند که از طریق بیان کمینه گرایانه، تقابل گرایانه؛ انشایی با ابزار دیالوگ یک طرفه، نگرش موجود در باب ماهیت و چیستی انسان و جهان هستی را به چالش می کشند.
بررسی نقش کردها و القاعده بر بحران سوریه از منظر ساختار-کارگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
241 - 256
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه را باید عرصه تاخت وتاز و قدرت نمایی بازیگران غیردولتی در نظر گرفت. در منطقه خاورمیانه، نظر به مرزهای تصنعی حاصل از توافقنامه های اوایل قرن بیستم و سیالیت قومی در مرزهای کشورها، تعارض موصوف، باعث جدلی بین میدان های ژئوپلیتیک گشته که این میدان ها، توأماً، ساختارها و کارگزارهای ژئوپلیتیک را در خود جای داده و آنتروپی ژئوپلیتیکی را در منطقه ایجاد نموده اند. به دنبال تحولات جهان عرب و آنارشی ژئوپلیتیک در سوریه دو کنشگر مهم یعنی کردها و القاعده (جبهه النصره) در این کشور، به عنوان کارگزاران ژئوپلیتیک، کدها و بینش ژئوپلیتیکی مخصوص به خود را تعریف نموده اند که ساختارهایی حاکم را تحت تأثیر قرارداده است. کردها و القاعده شبه دولت هایی را ایجاد کرده اند که از طریق صورت بندی و مفصل بندی گفتمان های ژئوپلیتیکی، درصدد ورود به عرصه کارگزاری ژئوپلیتیک جهت کنش در میدان های ژئوپلیتیک می باشند. این تحقیق درصدد است با مطالعه بروی اسناد، مدارک و مصاحبه عمیق با خبرگان در بحران سوریه به بررسی نقش کردها و القاعده از منظر دیالکتیک ساختار-کارگزار از طریق روش علمی بپردازد.پژوهش گر، جامعه آماری تحقیق را در دو گروه کارشناس های اهل سوریه و مستشاران جمهوری اسامی در سوریه به عنوان گروه خبره و متخصصان در بخش های امنیتی، سیاسی و پژوهشی دانشگاهی کشور را به تعداد تقریبی 80 نفر را در گروه کارشناس لحاظ نموده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی با رویکرد آمیخته انتخاب شده است.نتایج این تحقیق مؤید این واقعیت است که گفتمان مذهبی القاعده و گفتمان قومیتی کردها در سوریه به گفتمان ژئوپلیتیکی تبدیل شده و این دو کارگزار دارای مطامع سرزمینی می باشند. به عبارتی دیگر در بحران سوریه مذهب، قومیت و ژئوپلیتیک درهم تنیده اند.
تطورات مفهومی اقتدار در بستر گفتمانی حقوق عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اقتدار به عنوان آموزه ای ضروری و حیاتی برای تولد و بقاء یک دولت، فهمی است که در هر یک از گفتمان ها و بسترهای حکمی «پیشامدرن»، «مدرن» و «پسامدرن» با قرائت هایی متفاوت روبرو شده است. اساساً پرسش اقتدار، به این تقریر که چه قدرتی حق فرمان راندن بر مردم را دارد و نقش مردم در اعطا و سلب مشروعیت به قدرتِ مندرج در یک فرد و یا نهاد، سوالی است که اساس حقوق عمومی را صورتبندی می کند. این نوشته در صدد آن است که با تفکری تحلیل و در نهایت هنجاری به تحلیل اقتدار پرداخته و در عمقِ بیان تفاوت های میان اقتدار در هر یک از گفتمان ها، به مدلی جدید برای بازاندیشی در خصوص اقتدار دست بیابد. نهایتاً نوشته حاضر از این ایده و نظریه دفاع می کند که بدل از بررسی گفتمانی، تحلیل کلامیِ اقتدار، مطلوب است که در عینِ تضمین حقوق و آزادی های دموکراتیک، توجیهات بنبادینی برای مشروعیت قدرت دربردارد.
برساخت زیبایی بدن زنانه (مطالعه موردی: زنان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
173 - 193
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را به منزله یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمان های حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژه زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمان های زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونه گیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافته های پژوهش به تفسیر بدن به عنوان سوژه در سه سطح گفتمان های ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورت بندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان می دهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مرد سالاری به منزله گفتمان عینیت یافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهت دهی می کند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدئال» به دنبال نفی شکل های دیگر زنانگی بوده و اصولاً گره گاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت می کند.
تحلیل گفتمان رفاه و تأمین اجتماعی در دولت های پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آرمان های انقلاب اسلامی تأمین اجتماعی بوده و در قانون اساسی و سایر اسناد بالادستی گنجانده شده است، اما آن در نظم گفتمانی کارگزاران بعد از انقلاب (براساس اقتضائات نظری و عملی) با رویکردها و سیاست های مختلفی مفهوم سازی شده و دلالت های متفاوت و بعضاً ناهم گون منجر به عدم تحقق کامل رفاه و تأمین اجتماعی در کشور شده است. در همین راستا پژوهش حاضر، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که رفاه و تأمین اجتماعی در چهار دولت بعد از انقلاب اسلامی (با گفتمان های مستضعفین، سازندگی، اصلاحات و عدالت محور) با چه دلالت های معنایی تثبیت و برجسته شده اند که نتیجه این چنینی را رقم زده است؟ برای پاسخ بدین پرسش با روش تحلیل گفتمان «لاکلاو و موفه» به تحلیل متون سخنرانی های مقامات عالی کشور خصوصاً روسای جمهور، قوانین و مقررات مربوطه در هر گفتمان های سیاسی حاکم که همانا در هژمونی دولت ها به منصه ظهور رسیده اند، می پردازیم. یافته ها نشان می دهد که دولت مستضعفین به واسطه ایدئولوژی انقلاب اسلامی و جنگ، گروه های مستضعف را از حاشیه به متن کشاند و به این ترتیب گفتمان رفاه خود را با دال مرکزی «مستضعف محوری» مفصل بندی کرده است. دولت سازندگی کوشش کرد با «جبران کاستی های ناشی از توسعه اقتصادی» به عنوان دال مرکزی، گفتمان خود را مفصل بندی کند. دولت اصلاحات با توسل به اصل 29 قانون اساسی به ساختارشکنی از دال مرکزی گفتمان رفاه دولت سازندگی پرداخته و مفصل بندی گفتمان خود را با نشانه مرکزی «نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی» تشکیل داد. دولت عدالت محور نیز با تأکید بر عدالت توزیعی، مهرورزی و خدمت رسانی به اقشار فقیر و آباد کردن مناطق توسعه نیافته، گفتمان رفاه خود را با نشانه مرکزی «دسترسی یکسان آحاد مردم به حمایت های تأمین اجتماعی» مفصل بندی کرده است. در نتیجه می توان گفت که روند گفتمان رفاه و تأمین اجتماعی طی چهار دولت پس از انقلاب اسلامی بیانگر این است که هر یک از دولت ها، گفتمان رفاهی خود را ذیل دال مرکزی متفاوت ولی با دال های شناور گاه مشترک، مفصل بندی کرده اند. به این ترتیب بین دال مرکزی آن ها، گسست رخ داده و در نتیجه خط سیر متفاوت و گاه متضادی پیموده اند. این امر موجب شده آن ها تداوم بخش و مکمل یکدیگر نباشند، اما با وجود این، جنبه های گوناگون رفاه و تأمین اجتماعی در هر دولت نسبت به دولت قبلی، بهبود نسبی یافته است.