مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
گفتمان
حوزههای تخصصی:
مقوله امنیت همواره از جایگاه محوری در گفتمان های سیاست خارجی ایران برخوردار بوده است. دولت های مختلف به اقتضای بستر فکری و اجتماعی و همین طور ضرورت های عملی سیاست خارجی خود، ادراکات مختلفی از مقوله امنیت داشته اند. از آنجا که عموماً گفتمان دولت ها در گسست از گفتمان های دولت های قبل شکل می گیرد، مواضع دولتمردان جدید در سال اول شروع به کار آنها از اهمیت زیادی در مرزبندی های گفتمانی میان آنها برخوردار است. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که حسن روحانی و ابراهیم رئیسی در برهه ابتدایی تشکیل دولت های خود چه گفتمان هایی درباره مقوله امنیت داشته اند و وجوه تمایز این گفتمان ها کدام اند؟ این مقاله از چارچوب تحلیل امنیتی لین هَنسِن استفاده می کند و بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، در صدد تحلیل صورت بندی های گفتمانی روحانی و رئیسی در حوزه امنیت، «دیگریِ» گفتمانی آنها و برملاکردن نشانه های گفتمانی آنهاست. به این منظور، متن سخنرانی های روحانی و رئیسی در سال اول جمع آوری و بر اساسِ میزان ارتباط با مفهوم امنیت و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تحلیل قرار گرفتند. استدلال اصلی مقاله این است که گفتمان حسن روحانی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی منافع مشترک و در تضاد با خشونت و افراط گرایی به مثابه «دیگری» و در مقابل، گفتمان ابراهیم رئیسی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی عدالت و در تضاد با «دیگریِ» سلطه طلبی و دخالت قدرت های خارجی شکل گرفته است. دال های مرکزی متفاوت، امکان/عدم امکان تعریف منافع مشترک امنیتی، دستورکارهای امنیتی متفاوت و نحوه پیش بینی پیامدهای امنیتی نظم در حال گذار بین المللی از جمله مهم ترین تمایزهای گفتمانی روحانی و رئیسی است. بر این اساس، ابتدا چارچوب مفهومی و روش شناسی توضیح داده می شود. سپس گفتمان امنیت روحانی و رئیسی در دو بخش مورد تحلیل و در بخش سوم مورد مقایسه قرار می گیرند. در پایان، نتیجه گیری مقاله خواهد آمد.
فهم تفاوت سیاست امنیتی- نظامی ایالات متحده در دولت های ترامپ و بایدن بر اساس پسامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
31 - 54
حوزههای تخصصی:
سیاست و رفتار دولت های مختلف در یک کشور در عرصه های سیاسی، امنیتی- نظامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... با یک دیگر تفاوت دارد. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی است که «چرا سیاست امنیتی- نظامی ایالات متحده در دولت های ترامپ و بایدن (و اصولاً تمامی دولت های ایالات متحده) متفاوت و متضاد می باشد؟». در این پژوهش از پسامدرنیسم و مفهوم «دولت در حال جریان» به منظور بررسی و فهم تفاوت های دولت های مختلف ایالات متحده بهره گرفته می شود، زیرا از منظر پسامدرنیسم هویت دولت هیچ گاه کامل نمی گردد. دولت همیشه در حال قوام یافتن [یا تکوین یافتن] است، اما هرگز به آن لحظه نهایی کامل شدن دست نمی یابد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. متدولوژی این پژوهش مبتنی بر روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه است. هدف پژوهش حاضر آن است که با کاربست پسامدرنیسم و مفهوم «دولت در حال جریان» به فهم چرایی تفاوت در استراتژی امنیتی- نظامی ایالات متحده در دولت های ترامپ و بایدن نائل آید. نتیجه کلی آن است که «هویت متفاوت، ناتمام و ناکامل دولت های مختلف ایالات متحده (در این جا دولت های ترامپ و بایدن) موجب گردیده که آن ها گفتمان های مختلفی را در حوزه امنیتی- نظامی مطرح نمایند و این گفتمان های مختلف موجب اعمال و کاربست کردارهای اجرایی و سیاست های متفاوت در حوزه امنیتی- نظامی شده است».
تحلیل ستیزِ قدرت در شاهنامه (خاندان گشتاسپ) و سرود نیبلونگن از دیدگاه دیرینه شناسی و تبارشناسی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه سازوکارهای تبادلات اجتماعی تسلط دارد و با حقیقت پیوند دارد. قدرت در هر جامعه و در هر دوره گفتمان های خاصی را به منزله حقیقت تولید می کند تا براساس طرح سراسربین فوکو سوژه ها را نظارت، رام و هنجارمند کند و هویت ببخشد. فرایند قدرت با قدرت های گفتمانی، پنهانی و انضباطی (تبارشناسی) بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت دارد. در این مسیر در برهه هایِ زمانی و مکانی گفتمان هایی تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). از این دیدگاه جُستار حاضر با توجه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و به ویژه گفتمانِ قدرت در داستان خاندان گشتاسپ و سرود نیبلونگن به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان قدرت و نسبت خاستگاه هایِ گفتمان ساز آن و نقش انسان در آن ها را بررسی کند. این پژوهش تحلیلی _ توصیفی و تطبیقی است؛ نشان می دهد ساختار اصلی داستان گشتاسپ را گفتمان های هویت دینی سیاسی، هویت سیاسی و هویت شاه ایرانی شکل داده اند. ساختار اصلیِ سرود نیبلونگن را گفتمان های هویت دینی سیاسی، هویت سیاسی، هویت شاه آلمانی و هویت طبقاتی (وزیر) شکل داده اند. در پایان نتیجه می گیرد گفتمان هویت دینی _ سیاسی با واحدهای گفتمان سازِ مقدس بودن و جادو، غلبه گفتمانی دارد و بر روی هویتِ گفتمان های دیگر تأثیرگذار است. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیت ها گشتاسپ و کریمهیلده هستند زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیت های دیگر را با عقاید خود همراه کردند؛ اسفندیار و زیگفرید هم ابتدا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند ولی بعد با مناسبات حاکم همسو شدند.
گفتمان فرهنگی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران در قبال هنر و هنرمند با رویکرد نظریه لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به ارائه تحلیل گفتمانی بر مبنای نظریه لاکلائو و موفه، از چگونگی سیاست گذاری نظام جمهوری اسلامی از بدو انقلاب تا به اکنون، در قبال هنرمندان، پرداخته است. در هر جامعه ای هنرمند، به عنوان قشر پیشرو و دارای ویژگی اندیشه ورزانه، تلقی شده که نقش عمده ای در تاثیرگذاری بر جامعه، ایفا می کند. این تحقیق تلاش کرده است تا استدلال کند که سوژگی مد نظر گفتمان جمهوری اسلامی ایران، برای بسط در میان قشر هنرمند، بر مبنای گونه های مختلف مفصل بندی گفتمان، با توجه به شرایط زمینه ای دولت های متفاوت (اعم از اصولگرا و اصلاح طلب)، حاوی شاخصه های مختلف و متعددی بوده است که بعضا دربرگیرنده تضادهای درونی در موقعیت ایده آل سوژگی گفتمان فرهنگی-سیاسی ج.ا، ایران است. حاصل کار بر این نکته تاکید کرده که؛ حوزه فرهنگ ریشه در تفکرات بنیادینی دارد که در دال مرکزی پایه ریزی شده است. اگر این پایه ریزی به شکل آزادانه، تمام حوزه های فکری و فرهنگی خود را پوشش داد، می توان به آن امیدوار بود. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف در زمره «پژوهش های توسعه ای» بوده و به لحاظ روش، از نوع «تحلیل محتوا» بهره برده و از نظر رویکرد، بر آراء «لاکلائو و موفه» استوار است.
خاندان بهبهانی و گفتمان تصوف ستیزی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اوج گیری تصوف در اوایل دوره قاجار، کشمکش میان مجتهدان و صوفیان نیز شدت گرفت. صوفیان تلاش می کردند تا پایگاه اجتماعیِ سابق خود را به دست آورند و از طرفی مجتهدان نیز نمی خواستند به این رقیبانِ سُنتی خود مجالی دهند. این امر سبب شد در دروه قاجار جریانی تازه از نزاع میان مجتهدانِ شیعه و صوفیان پدید آید. این نزاع دوسویه، در حد مجادلات قلمی و ردّیه نویسی متوقف بود، تا اینکه در اوایل دوره قاجار محمدعلی بهبهانی و فرزندانش سردمدار گفتمان تصوف ستیزی شدند. ازاین دوره به بعد نزاع صوفی و فقیه دیگر نزاعِ عقیدتیِ مبتنی بر ردّیه نویسی نیست، بلکه تلاشی است برای حذف گفتمانِ رقیب. خاندان بهبهانی دراین گفتمان صوفی ستیزانه، نقشی پررنگ داشت و فصلی نو پدید آورد. اهمیت بهبهانی ها در این گفتمان صوفی ستیزانه، هم از جهت کثرت آثار صوفی ستیزانه افراد این خاندان است و هم عَمَلِ صوفی کُشیِ آنان؛ که این اقدام سبب شد چهارتن از صوفیان مشهور زمانه، مستقیماً و یا با دستور محمدعلی بهبهانی کشته شوند؛ اقدامی که پیش ازین در تاریخ بی سابقه یا کم نظیر بوده است. این مقاله می کوشد منحصراً به به بررسی نقش محمدعلی بهبهانی و خاندانِ او در تقویت و گسترش گفتمان صوفی ستیزانه اوایل دوره قاجار بپردازد.
بازشناسی معنای عشق در گفتمان قصه بلند عامیانه داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان در قصه ها، مجموعه معناداری از ارتباط دوسویه پردازنده/نقال با نقل شنو در بستر رویدادهای گوناگون اجتماعی سیاسی و عوامل پیرامتنی است. این امر از رهگذر جانشینی شاخصه های عاشقانه به جای ویژگی های پهلوانی و در قالب زنجیره ای روایی از ارتباط ساختار و کارکرد عشق شکل می گیرد. از این میان، داراب نامه طرسوسی نیز به دلیل بهره مندی از ارتباط تنگاتنگ میان وقایع اجتماعی و نیاز قصه شنو در دوره های خلق و بازآفرینی قصه(ساسانیان و غزنویان یا غوریان)، بستر مناسبی برای این پژوهش است. این مهم در دو سطح ساختار و کارکرد عشق بررسی شد. حاصل کار نشان می دهد که در جانشینی شاخصه های عاشقانه به جای ویژگی های پهلوانی، در سطح ساختار، ابتدا نحوه بازنمایی عشق شکل می گیرد. بدین معنی که وابستگی قصه در پرداخت عشق به یکی از بسترهای بازنماینده، یعنی متون مقدس اسطوره ای-دینی و یا زمان بازپرداخت اثر، آشکارمی شود. در ادامه، پردازنده با تمرکز بر همان عشق بازنمایی شده، به ترسیم روابط عاشقانه درقالب چهار سازه اصلی دیدار عاشق و معشوق(نقش پذیری اشخاص)، موانع و مشکلات، وصال و مرگ می پردازد و بخش خیالی قصه را می سازد. تولید معنای قصه از این رهگذر محقق می شود. از این رو، این امر در داراب نامه با بازنمایی عشق دینی و چگونگی ترسیم روابط عاشقانه از رهگذر آن به گفتمان یکدست برتری جویانه ملی-سلطنتی با نگرشی پدرتبارانه انجامیده است.
دگردیسی پدیداری-گفتمانی در رابطه کلامی/بصری؛ با بررسی شعری دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی رابطه متن و تصویر در فضای پدیداری و گفتمانی در شعر دیداری «باز قطار حرکت کرد» از افشین شاهرودی می پردازد. نتایج پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده نشان می دهد در این متن، رابطه متن کلامی و تصویر ثابت نیست بلکه «طیفی» است و به تبع فرایندی بودن سطح محتوا، در سطح بیان، این رابطه پیوستاری را به شکل گسست-موازنه-همجوشی را نشان می دهد. سطوح نشانه نیز از نمایه ای به شمایلی و سپس نمادین استحاله می یابد. در سطح گفتمانی، نخست گفته پرداز ابزار پیشاگفتمانی را به صورت نمایه ای برای برانگیختن سوژه گفته یاب، جهت ورود به فضای گفتگو به کار می بندد، در سطح دوم تحول نشانه شناختی، نشانه شمایلی شکل می گیرد، بدین گونه که تکرار واج ها صدای قطار را بازنمایی می کند و در سومین سطح، نشانه نمادین «قطار» بر صورت متن پدیدار می شود. شکل گیری استعاره مفهومی «قطار زندگی»، تقطیع مجدد دو لایه کلامی و بصری را لازم می دارد. دیداری شدن استعاره مفهومی در فرایند استحاله سطوح نشانه، سبب شده همپای حرکت نشانه ها در بستر متن و گفتمان، در هر لحظه مرحله ای از عینیت مفهوم استعاری بر روی پیوستار متن کلامی-دیداری نمایان شود.
اصطلاحات زبانی: گفتمانه هایی خلاق، برآینده از گسست ریزوماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد تا از منظر نشانه شناسی اجتماعی و به طور مشخص رویکرد نشانه شناختی ون لیوون به گفتمان و کردار اجتماعی، گفتمان برساخته ای از کردار اجتماعی، فرآیند شکل گیری اصطلاحات زبانی را بررسی کرده، مسیر پیموده شده در این فرآیند را توصیف کند و با هدف معرفی این ساخت های زبانی به عنوان ساخت هایی گستره آفرین و قدرت آفرین، به این سؤالات پاسخ بدهد که اولاً، براساس رویکرد ون لیوون ارتباط میان اصطلاحات زبانی و واقعیت های اجتماعی چگونه رابطه ای است؟ ثانیاً، از دیدگاه نشانه-معناشناسی، اصطلاحات زبانی برخاسته از چه گفتمان هایی هستند؟ و ثالثاً، بر اساس رویکرد ژیل دلوز، در تعامل میان اصطلاحات زبانی و متن کلامی معنامندی چگونه حاصل می شود؟ فرضیه های نگارندگان از این قرارند که: 1- به نظر می رسد اصطلاحات زبانی گفتمان هایی برساخته از واقعیت های اجتماعی باشند. 2- از سوی دیگر، با توجه به اینکه کردارهای اجتماعی غالباً به صورت کنش هایی توسط کنشگرانی اجتماعی رخ می دهند پس این گفتمان ها غالباً کنش محورند و 3- معنامندی از طریق ارزش زدایی و ارزش گذاری، تغییر شناخت و ایجاد عمق و حجم معنایی حاصل می شود. مسئله اصلی پژوهش بررسی این امر است که چگونه ساختِ خلاقانه اصطلاحات زبانی از فضایی واقعیت- محور، شناخته شده و معمول خلق می شود. برای بررسی موارد فوق تعداد ده اصطلاح زبانی، از میان اصطلاحات پرکاربرد امروزی، از جلد اول کتاب «ریشه های تاریخی امثال و حِکم» تألیف مهدی پرتوی آملی (1391) انتخاب شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. از جمله دستاوردهای اصلی این تحقیق معرفی اصطلاحات زبانی به عنوان گفتمانه هایی است که از گفتمان های برساخته از کردارهای اجتماعی نشأت می گیرند و دارای سه کارکرد ریزومی، شبکه ای و پازلی هستند.
گفتمان و تصویر«دیگری» در سفرنامه ی ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
160 - 178
حوزههای تخصصی:
روش گفتمان انتقادی از جمله رهیافت هایی است که پس از انقلاب پساساخت گرایی، به حوزه های نقد معاصر راه یافته است. این شیوه در پی بررسی ساز و کارهای قدرتی است که نه تنها بر ارتباط اجتماعی بلکه بر شیوه ی اندیشیدن نیز تأثیر می گذارد. نگارنده در این مقاله کوشیده است با بررسی سفرنامه ی ناصرخسرو نشان دهد که چگونه، علاوه بر نگاه فردی، ایدئولوژی حاکم بر جامعه ی روزگار ناصر خسرو نیز در نگرش او نسبت به جوامع دیگر و ارزش گذاری بر آن ها مؤثر بوده است. روحیه ی علمی، نگاه دقیق و علاقه به تفسیر و تأویل در کنار گرایش های دینی و اجتماعی، سفرنامه ای را پدید آورده که علاوه بر توصیف جزییات بناها، وضعیت جغرافیایی و اقتصادی شهرها و روستاها، تصویری از شرایط سیاسی- تاریخی آن روزگار نیز فراپیش خواننده می نهد. اساس کار در این پژوهش، مبتنی بر نظریه و روش فرکلاف است و در ضمن بررسی اثر در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، از نظریات دریدا و هال در باب «دیگری» نیز استفاده شده است.
تأثیر گفتمان اجتماعی حاکم بر عصر صفویان در آثار تصویری دارای صحنه های موسیقی آن دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 62
حوزههای تخصصی:
هر رشته از دانش، مجموعه ای از قواعد و قانون های ایجابی و سلبی را دارد که معین می کند درباره چه چیزهایی می توان بحث کرد و درباره چه چیزهایی، نمی توان. همین قواعد و قانون های نانوشته، ،"گفتمان" آن رشته خاص هستند. تلاقی مذهب و ملیت در گفتمان صفوی باعث شد تا پس از ساسانیان، دوباره وحدت دینی مبنای وحدت سیاسی قرار گیرد و هویت ملی در ایران پررنگ شود . گفتمانی که با برجسته کردن، طرد و گاه به حاشیه راندن، تفکر غالب خود را به عنوان حکومتی قدرتمند گسترش داد. در این پژوهش تلاش شده تا تأثیر گفتمان اجتماعی این عصر -که علاوه بر اندیشه های سیاسی حاکم، به سه بخش مذهب شیعه، حکمت ایران باستان و عرفان اسلامی قابل تقسیم است- بر نگاره های دارای صحنه های موسیقی بررسی شود. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، برای تحلیل داده ها از نظریه گفتمان "میشل فوکو" استفاده شده است. پررنگ ترین نتیجه ای که می توان از این بررسی گرفت این است که، با تمام نفوذ و قدرتی که مذهب شیعه و فلاسفه و عرفای اسلامی در عصر صفوی داشتند، تأثیر مستقیم اندیشه های سیاسی دولت بر نگارگری و استفاده دیداری از واقعیت های اجتماعی در طراحی صحنه های دارای موسیقی مشهود است.
تحلیل گفتمان به مثابه تحلیل پراکسیس؛ یک تکنیک اجرای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۱شماره ۶۰
191 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله پیشنهاد یک تکنیک برای اجرای تجربی تحلیل گفتمان است. در این راستا استدلال می کند، گفتمان به واسطه ریشه های نظری و فلسفی خود قرابت بسیاری با مفهوم پراکسیس دارد. بر اساس این پیشینه فکری، گفتمان را می توان واجد وجوه مادی و عملی دانست تا جایی که می توان گفتمان و پراکسیس را در کنار هم تحلیل کرد. اهمیت این برداشت در این است که هم گفتمان را از برداشت های ذهنی رها می کند و هم پراکسیس را به مفهومی قابل مطالعه تجربی بدل می کند. تکنیک موردنظر معیار اعتبار انضمامی تری دارد و کمتر به ذهنیت محقق وابسته است. نتیجه پژوهش با مرور یک مثال، نحوه استخراج نشانه های معنادار که در کنار هم منظومه منسجمی پدید می آورند را نشان می دهد. در این رویکرد گفتمان به مثابه بازی زبانی مطالعه می شود که در آن ذهن و عین مقولاتی در هم تنیده ارزیابی می شوند. این تکنیک سازگاری بیشتری با نظریات تلفیق گرایانه معاصر در جامعه شناسی نشان می دهد.
تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی سلبریتی ها در صداوسیما: مطالعه موردی گزارش های خبری اخبار 20:30(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
102 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی شیوه بازنمایی سلبریتی ها در گزارش های خبری 20:30 شبکه دو صداوسیما است. صداوسیما، اصلی ترین رسانه مرتبط با حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران برای ترویج و تثبیت ایدئولوژی است. سلبریتی ها با فعالیت هایی مانند اظهار نظرات سیاسی، فعالیت های خیرخواهانه و نمایش سبک زندگی در بسیاری از مواقع در تعارض با ایدئولوژی حاکمیت قرار می گیرند. خبر 20:30 به عنوان یکی از برنامه های خبری صداوسیما در گزارش های مختلف به این تعارض ها پرداخته و اقدامات بسیاری از سلبریتی ها را بازنمایی کرده است. این برنامه در نهان بازنمایی ها، به دنبال تعریف «سلبریتی» بوده که از برخی جهات علمی، به عنوان مسئله این تحقیق، دارای تناقض است. در این پژوهش، سه گزارش خبری 20:30 بر اساس روش تحلیل گفتمان فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که گزارش های 20:30 هیچ تعریف ثابت و مشخصی از سلبریتی نداشته و بیشتر به صورت ایدئولوژیک، در زمان ها و شرایط گوناگون، تعاریف متفاوتی از آن ها ارائه داده است. این گزارش ها اغلب با بازنمایی «برساخت گرا» به دنبال تعمیق قطب بندی خود از «ما» (سلبریتی های موافق) و «دیگری» (سلبریتی های مخالف) است. بر این اساس می توان به دوخوانش کارکردگرایانه و انتقادی اشاره کرد که باید خوانش این گزارش های 20:30 را خوانش «کارکردی» دانست تا خوانش «انتقادی». از تبعات اصلی این خوانش، افزایش توجه و شهرت برخی از سلبریتی هاست که مشروعیت خود را با حمایت از نظام سیاسی حاکم کسب می کند که دارای آثار و پیامدهای منفی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زیاد و گسترده ای است.
تحلیل گفتمان سواد رسانه ای مربیان و بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران در دوران پاندمی کرونا براساس مدل ای سی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر بدنبال ارائه یک تحلیل کامل از گفتمان های مربیان و فوتبالیست های لیگ برتر ایران در دوران کرونا بود. روش تحقیق حاضر از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل گفتمان تیترهای روزنامه های ورزشی انجام پذیرفت. چهار روزنامه معتبر ورزشی داخلی با استفاده از نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری تعیین گردیدند. روایی و پایایی تحلیل کیفی از طریق کدگذاری مجدد توسط متخصصان روش تحقیق کیفی تایید گردید. تیتر روزنامه های مورد بررسی از اسفند 98 الی خرداد 99 مورد بررسی قرار گرفتند. تحقیق حاضر تحلیل گفتمان مربیان و فوتبالیست ها از لحاظ پارمترهای "چیستی، چرایی و چگونگی"، و همچنین از لحاظ ابعاد کلی و مدل EC سواد رسانه ای مورد تحلیل و کدگذاری مورد بررسی قرار داد. فراوانی کل کدهای بدست آمده برابر 134 بود. از لحاظ پارامترهای تحلیل گفتمان بیشترین فراوانی کد را پارامتر "چیستی" به خود اختصاص داد. در ابعاد کلی نیز بعد احساسی سواد رسانه ای دارای بیشترین فراوانی بود. همچنین، از لحاظ مدل EC نیز بعد قابلیت های فردی(زیر مولفه شخصی) دارای بیشترین فراوانی در گفتمان های مربیان و ورزشکاران بوده است. در نهایت، تحقیق به ارائه یک چارچوب نظری از مولفه های مورد بررسی در تحقیق پرداخت. محققان آتی می توانند از این چارچوب به عنوان یک مبانی نظری جهت تحقیقات کیفی و کمی آتی بهره گیرند.
مطالعه تطبیقی شرایط اجتماعی و بازنمایی سینمایی در سینمای دهه 1380 ایران: مطالعه موردی فیلم نفس عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایﻦ ﭘﮋوﻫش ﺑﻪ مطالعه شرایط اجتماعی اواخر دهه1370 و بازنمایی آن سینمایی فیلم نفس عمیق(شهبازی، 1380) ﻣیﭘﺮدازد. پرسش اصلی پژوهش، تبیین رابطه ی میان گفتمان مسلط بر جامعه ایران در دوره مزبور و مضامین سینمایی فیلم نفس عمیق است. فرضیه ی پژوهش این است که فیلم نفس عمیق، بازنمایی واقع-گرایانه ای از بستر اجتماعی اش دارد. هدف پژوهش تمرکز بر مضامین این فیلم و شرایط اجتماعی دوره مورد نظر است، تا از این طریق بتوان به ویژگی هایی دست یافت که معنای فیلم را در کنش سیاسی عصر (ساختارهای فرا هنری) نشان داد. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است و از روش مطالعه تطبیقی تمثیلی و رویکرد نظریه بازتاب سود می برد. پس از مطالعه فیلم به مثابه یک متن و مرور خوانش های معتبر از شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، اقتصادی زمانه ی مزبور، یافته ها حاکی از آن است که فیلم نفس عمیق کاملاٌ برآمده از شرایط اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و گفتمانی سال تولیدش است. در نتیجه ساز و کار این فیلم فرهنگی اجتماعی اس ت.
پرده های ناتمام؛ نقد تابلوی عصر عاشورای فرشچیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است از منظری گفتمانی به تابلوی «عصر عاشورا» اثر استاد محمود فرشچیان نگریسته شود. بدین معنی که ایده و دیدگاه هنرمند که در بطن اثر مستتر است به عنوان معیاری برای واکاوی اثر در نظر گرفته شود. دو موضوع مهم در این مقاله بررسی شده است: نخست گفتمان های موجود در زمینه عاشورا و قیام امام حسین (ع) دسته بندی و سپس ارتباط تابلوی عصر عاشورا با این گفتمان ها مشخص شده است. سؤال آن است که این هنرمند به کدام گفتمان عصر خود نزدیک بوده و متأثر از کدام رویکردها یا متفکران است؟ نویسندگان نتیجه می گیرند که گونه های گفتمانی مطرح در خصوص عاشورا را می توان به سه گونه عامیانه، روشنفکرانه و عرفانی تقسیم کرد. با توجه به تم و عناصر اصلی تابلوی عصر عاشورا، ایده و دیدگاه نقاش را باید به گونه گفتمانی اول یعنی گفتمان عامیانه نزدیک دانست.
برساخت سینمایی زیبایی شناسی پوشاک زنان در گفتمان های ارزش گرایی، سازندگی و اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع و زیبایی شناسی پوشاک هر جامعه، ذیل فرهنگ آن قابل بازشناسی است زیرا فرهنگ، بخشی از ساختار هر جامعه است که در پیوستگی با سایر ارکان اجتماعی قرار دارد. زیبایی شناسی لباس به معنی شناخت ویژگی ها و دلالت های زیباشناسانه پوشاک در یک جامعه، تحت تأثیر عوامل فرهنگی اجتماعی است که در برخی آثار هنری از جمله فیلم های سینمایی انعکاس یافته و قابل مطالعه است. سینما یکی از هنر-رسانههایی است که توانمندی بسیاری در بازنمایی تحولات مختلف جامعه دارد. یکی از پدیده های فرهنگی- اجتماعی هر جامعه، تغییرات در پوشش و پوشاک آن است که به انحاء گوناگون در فیلم های سینمایی هر دوره، برساخته و بازنمایی می شود. این مقاله ضمن تحلیل گفتمانی سه دوره ارزش گرایی، سازندگی و اصلاح طلبی و تحلیل 30 فیلم سینمایی، به این سوال پاسخ می دهد که تاثیرگفتمان های گوناگون بر زیبایی شناسی پوشاک زنان چگونه در آثار سینمایی، بازتاب یافته است.
شناخت مؤلفه های گفتمانی آئین تشیع در برساخت انسجام اجتماعی در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
هویت سرزمینی مشتمل بر مجموعه ای از نمادها و فرایندهایی است که توسط گفتمان سیاسی در مقطع مشخص از تاریخ مفصل بندی و نسبت به سایر گفتمان ها حائز برتری می گردد. در این راستا با ظهور حکومت صفویه در سال 1501 میلادی برای نخستین بار بعد از سقوط سلسله ساسانی یک حکومت فراگیر منطبق با مرزهای سیاسی ایران باستان شکل گرفت که دال مرکزی هویت بخش آن مذهب تشیع بود. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تفسیری؛ عناصر گفتمانی مذهب تشیع در ایجاد انسجام اجتماعی در عصر صفویه تحلیل گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد تشیع با زمینه سازی برای اعطای جایگاه معنوی به پادشاهان صفوی ناشی از انتساب به ائمه اطهار و همچنین فقهای تشیع با ارائه احکام فقهی مورد نیاز موجب افزایش توان حاکمیت در ایجاد انسجام اجتماعی گردیدند. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی با حکومت اهل سنت عثمانی نیز در ایجاد انسجام اجتماعی تأثیرگذار بود.
درآمدی بر مفهوم گفتمان ژئوپلیتیک صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
1 - 27
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک در طول تاریخ خود با مفاهیمی چون جنگ، رقابت و قدرت همراه بوده است؛ در ژئوپلیتیک سنتی حکومت ها به دنبال قلمرو یابی؛ مدیریت سرزمین و دستیابی به قدرت بودند به گونه ای که ژئوپلیتیک سنتی بیانگر دیدگاه های قدرتمندان از جهان بود؛ اما تحولات صورت گرفته در عرصه های مختلف زمینه ساز شکل دهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه ژئوپلیتیک گردید. اندیشه حاکم بر ساختارها و نظام بین المللی در زمان معاصر با ظهور و تجلی اولویت های مادی و معنوی جدید ازجمله: نیاز بشریت به زندگی در فضای صلح، اهمیت گام برداشتن به سوی توسعه و کرامت انسانی بر پیشگیری از درگیری های مسلحانه و کاهش خشونت های ناشی از جنگ تقدم یافته است. مطالعه و بررسی علمی نحوه استقرار شیوه های عینیت بخشی به چنین هدفی، امروزه از بنیان های اساسی مفهوم ژئوپلیتیک است. بر این اساس، مقاله حاضر درصدد تبیین فرایند ژئوپلیتیک صلح است. این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل گیری هویت های جدید منطقه ای، شکل گیری مجموعه امنیتی منطقه ای، توسعه اجتماعی، ساختارها و کارکردهای نهادهای بین المللی، غالب ساختن گفتمان صلح و عدالت جهانی، مبارزه جهانی با تروریسم، مداخلات بشردوستانه، رعایت مناسبات حقوق بشر و حقوق بین الملل ، گسترش گفت وگوهای بین المللی، تشنج زدایی و اعتمادسازی در کشورها، مناطق و جهان، در حال افزایش است به گونه ای که در رویکردی انسان گرا ؛کاهش رنج های انسان از مهم ترین مزایای ژئوپلیتیک صلح در فضای جغرافیایی به شمار می رود.
گذری بر آوردگاه های گفتمان اسلام سیاسی و پهلویسم در مطبوعات پیش از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش درخور توجهی از تولید و بازنشر محتوای ایدئولوژیک گفتمان پهلویسم از طریق مطبوعات به ویژه موسسه های مطبوعاتی اطلاعات و کیهان انجام می گرفت. در این حال، پژوهش منسجمی درباره ی نقش مطبوعات یادشده، در کشاکش گفتمان اسلام سیاسی با پهلویسم انجام نشده است. ازاین رو، در تحقیق پیش رو به این مسئله توجه گردیده و این پرسش ها مطرح شده است که تولید یا بازنشر محتوای ایدئولوژیکی در اطلاعات و کیهان چگونه بود و چرا با واکنش حاملان گفتمان اسلام سیاسی روبرو شد و واکنش آن ها شامل چه مواردی بود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که حضور مدیران ارشد این دو موسسه در ارکان حکومتی پهلوی و پذیرش منصب سناتوری مجلس و افزون بر آن، برخی تولیدات ایدئولوژیک این دو موسسه، همچون انتشار تقریباً هرروزه ی تصاویر شاه و نمادهای سلطنتی همراه با مقالات متعدد، پذیرش و تبلیغ برنامه های انقلاب سفید به ویژه از سوی مبلغان مذهبی دو موسسه که دین را در راستای اهداف حکومت به خدمت گرفته بودند، سبب موضع گیری و تولید محتوای ایدئولوژیک از سوی حاملان گفتمان اسلام سیاسی شد.
سیاست و بازنمایی (بررسی نقش ایدئولوژیک دوربین عکاسی و عکس در دوره ی پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
79 - 92
حوزههای تخصصی:
تاریخ عکاسی ایران، تافته ای جدابافته از تاریخ این سرزمین نیست. توجه به زمینه ی سیاسی که نقش تعیین کننده ای در روند تاریخی ایران داشته و زمینه ی اجتماعی که معمولاٌ قطب مخالفی برای سیاست بوده است؛ می تواند منظر مناسبی را برای بازخوانی آن فراهم آورد. بنابراین، ضرورت پژوهشی انتقادی در بخشی از این تاریخ ایجاب می شود. برای این منظور، از دریچه ی «گفتمان»، به تاریخ عکاسی ایران نگاه می شود. هدف از این پژوهش، تبارشناسی گفتمان عکاسی در دوره ی پهلوی و بررسی نقش «ایدئولوژیک» عکاسی در آن است. همچنین سعی می شود به بسترسازی این گفتمان برای روابط قدرت و به تبع آن سوژه و ابژه سازی ها پرداخته شود. پرسش این است که چه گفتمانی و چگونه در دوره ی پهلوی صورت بندی شده است؟ و این گفتمان چه ارتباطی با قدرت دارد؟ چارچوب مفهومی و روش این تحقیق را اندیشه های میشل فوکو تشکیل می دهد. نگارندگان در روندی تاریخی ، ثابت می کنند که گفتمانی «اجتماعی» با تحولات گوناگون ساختاری، آن هم بیشتر در حوزه ی «سیاست»، در این برهه از تاریخ عکاسی شکل گرفته و غالب آمده است. آن چه که مهم است، فرآیندی است که طی آن، سیاست عقلانی تر شده و پشت امر اجتماعی می نشیند تا هژمونیک شود. همچنین «هویت»، برساخته ی مهمی است که به آن پرداخته خواهد شد.