مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
نقش گرایی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ساختار جملات مرکب زبان فارسی بر پایة نظریة «دستورِ نقش و ارجاع» بررسی می شود. این نظریه را، در سال 1997، رابرت دی. ون ولین و رندی جی. لاپولا مطرح کردند و، در سال 2005، ون ولین نسخة نهایی آن را ارائه داد. دستور حاضر سه نوع رابطه را با عنوان «هم پایگی»، «ناهم پایگی» و «هم وابستگی» بین جملات مرکب مطرح می سازد و سه سطحِ اولیة پیوند را «بند»، «کانون»، و «هسته» می داند. سه نوع رابطة احتمالی بین «واحدها» برقرار است. بنابراین، از ترکیب سطوحِ اولیة پیوند و روابط احتمالی، نُه رابطه در «دستور همگانی» این نظریه قابل تصور است؛ که الزاماً تمامیِ آن ها در همة زبان ها یافت نمی شود. در این مقاله، جملات مرکب زبان فارسی را تحت دو رابطة کلیِ هم پایگی و ناهم پایگی بررسی نموده و دو نوع رابطه را برای هم پایگی و نُه رابطه را برای ناهم پایگی معتبر دانسته ایم؛ که با ارائة مثال ها و نمودارهایی تبیین شده اند. مزیت تحلیل های زبانیِ این دستور نسبت به سایر نظریه های دستوری را می توان توجهِ هم زمان به سه سطح «نحوی»، «معنایی»، «کاربردشناختی» دانست. امری که در نظریه های دستوری دیگر مستلزم پژوهش های جداگانه ای است.
واکاوی نظریه هدف مندی ترجمه از منشور نظریه نظام های اجتماعی لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای تأثیرگذار بر حوزه مطالعات ترجمه نقش گرایی است. نمودِ اصلی رویکرد نقش گرایی را در نظریه هدفمندی ترجمه می توان دید. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی اجزای نظریه هدف مندی ترجمه از دیدگاه نظریه نظام های اجتماعی نیکلاس لومان است. بررسی های انجام شده در این نوشتار حاکی از این هستند که نظام ترجمه نه تنها نظامی متمایز، خودارجاع و دگرارجاع است، بلکه دارای بستار عملیاتی، پیوند ساختاری و رسانه ارتباطی نمادین مخصوص به خود است. پایبندی مترجم به نیازها و انتظارات مخاطبان و خرده نظام های گوناگون جامعه مقصد به معنای حاشیه ای بودن نقش و پایگاه اجتماعی مترجمان نیست، بلکه به نقش خرده نظام ترجمه و ارتباط آن با سایر خرده نظام های اجتماعی مرتبط است. فلسفه وجودی ترجمه- به عنوان یک نظام اجتماعی- در گروی برقراری ارتباط میان فرهنگ ها و زبان های مختلف است. با بهره گیری از چشم انداز و بن نگره ارائه شده در نظریه نظام های اجتماعی لومان، می توان به انتقادهای مخالفان نظریه هدف مندی ترجمه پاسخ گفت و نقش و جایگاه حقیقی نظام ترجمه را در ارتباط با سایر خرده نظام های اجتماعی، بهتر درک کرد.
تحلیل سبک شناختی داستان هفت خوان رستم شاهنامه در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی
حوزه های تخصصی:
دستور نقش گرای نظام مند هلیدی دستوری است که در قالب زبان شناسی نقش گرا تدوین شده است. حوزة سبک شناسی متون ادبی از حوزه هایی است که این دستور می تواند در آن اعمال شود. این پژوهش با هدف تحلیل سبک شناسی واژگانی به بررسی افعال در داستان هفت خوان رستم شاهنامه می پردازد. نتایج حاکی از آن است که بر اساس فرایندهای مادی، رابطه ای، ذهنی، رفتاری، بیانی و وجودی مطرح در فرانقش تجربی زبان، ویژگی سبکی این داستان، مادی بودن فرایندهای افعال موجود در آن است. در سطح اول در هر خوان و در سطح دوم، در همة هفت خوان فرایند مادی در مقایسه با سایر فرایندهای یادشده بیشترین کاربرد را داشته است و بر اساس نتایج آزمون آماری کای اسکوئر، میان فراوانی این فرایندها و فراوانی سایر فرایندهایی که در رتبة دوم بسامد قرار داشتند، تفاوت معنادار وجود دارد. فراوانی زیاد فرایند مادی در هفت خوان رستم مناسبت آن را با بافت حماسی شاهنامه منعکس می سازد که خود از دلایل کاربرد زیاد فرایند مادی در این داستان است؛ دلیل دیگر، توصیفاتی است که فردوسی از لحظه به لحظة وقایع هر خوان ارائه داده است که به دلیل ماهیت این صحنه ها، از افعال مادی و ملموس بهره گرفته شده که دارای فرایند مادی هستند. فردوسی حالات و ویژگی های شرکت کنندگان در هر خوان را با فرایند مادی توصیف کرده است تا خواننده بتواند درکی ملموس و عینی از داستان داشته باشد. این مورد نیز دلیلی بر وجود بسامد زیاد فرایند مادی در این داستان است. به طور کلی، بسامد بالای فرایند مادی در هفت خوان رستم موجب می شود که خواننده درکی عینی و ملموس از وقایع هر خوان داشته باشد و یک یک وقایع هر خوان همچون صحنه ای نمایشی در برابر دیدگان وی به تصویر درآید.
نگاهی نو به ارائه جزئیات در قرآن کریم بر اساس زبان شناسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون بررسی های زبان شناختی بسیاری درباره قرآن کریم صورت گرفته است که عمدتاً در زمینه معنی شناسی و تجزیه و تحلیل متن قرآن (تحلیل گفتمان قرآن) بوده است. این پژوهش قصد دارد تا جزئیات ارائه شده در دو سوره از قرآن کریم را با رویکردی نو بررسی کند. برای این منظور با تکیه بر رویکرد نقش گرایی هالیدی به بررسی افزوده های حاشیه ای سوره های مبارکه مائده و یوسف به عنوان نمونه های سوره های مدنی و مکی می پردازیم. در دستور نقشگرای نظام مند مطرح شده توسط هالیدی، افزوده های حاشیه ای، سومین نقش از نقش های سه گانه فرانقش اندیشگانی هستند که حاوی جزئیات و اطلاعات حاشیه ای درباره متن هستند. افزوده های حاشیه ای با ارائه اطلاعات و جزئیات بیشتر، ابزاری برای توصیف دقیق تر یک فعل، ابهام زدایی و افزایش محتوای تجربی متن محسوب می شوند. نگارندگان پس از استخراج این افزوده ها و تعیین بسامد آنها در سوره های مذکور، به تفسیر انواع افزوده در این دو سوره پرداخته و دلایل وجود افزوده ها با توجه به فراوانی آنها را بررسی کرده اند. نتایج بررسی نشان می دهد که در مجموع، میزان استفاده از افزوده ها در سوره مدنی مائده بیش از سوره مکی یوسف است. پربسامدترین افزوده ها در هر دو سوره افزوده های سبب (دلیل، هدف و ذینفع) و موقعیت (مکان و زمان) هستند که مورد اخیر در سوره مبارکه مائده از بسامد بالاتری برخوردار است. پس از این دو، افزوده های احتمال (شرط، پیش فرض و سازش)، افزوده های حالت (وسیله، کیفیت، مقایسه و درجه) و همراهی (هم کنشی و افزایشی) دارای بیشترین بسامد و افزوده های موضوع، نقش (ظاهر و محصول) دارای کمترین بسامد هستند و افزوده زاویه دید (منبع و نقطه نظر) در هیچ یک از دو سوره یافت نشد. جزئیاتی از جنسِ سبب، علت و انگیزه یک عمل، نشان دهنده توجه ویژه پروردگار به منشأ و سبب امور و دعوت مخاطبان به تدبیر در این امور است. بسامد بالای افزوده های موقعیت نیز حاکی از توجه ویژه خداوند متعال به مخاطب کتاب و محدودیتهای نوع بشر و قابل فهم ساختن متن قرآن کریم برای مخاطب (انسان) است.
بررسی شعر «یادداشتهای درد جاودانگی» قیصر امین پور بر اساس نظریّة نقش گرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریّة مایکل هلیدی یکی از گرایش های نظریّة نقش گراست که بر دو مفهومبنیادیننظامو نقش استوار است. در این نظریّه، هلیدی از وجوه مختلفی به متن می نگرد. او در تمام بخش های نظریّة خود به بافت و معنای درون متنی و برون متنی توجّه ویژه دارد. بر همین اساس، برای اجزای مختلف کلام، فرانقش های سه گانة اندیشگانی/ تجربی، میان فردی و متنی قائل است. همچنین هلیدی به دلیل اهمیّتی که برای بافت بیرونی کلام قائل است، بر نقش اجتماعی زبان تأکید دارد و آن را پدیده ای کاملاً اجتماعی می شمارد. در این پژوهش، شعرِ «یادداشت های درد جاودانگی (یادداشت های گم شده)» سرودة قیصر امین پور بر اساس نظریّة هلیدی بررسی می شود. در این شعر، شاعر مضمون و دغدغه ای انتزاعی و کاملاً ذهنی را با استفاده از فرایندهای مادّی و فیزیکی زبان به صورت محسوس برای مخاطب بیان می کند. او با ذکر دغدغه های روزمرّة زندگی امروزی، سعی دارد ذهن مخاطب را به دغدغه ای کلان و جدّی تر معطوف کند که احتمالاً به دلیل اشتغال ذهنش به امور جاری، از آن غافل است.
تحلیل کیفیت ترجمه ادبی با رویکرد نقش گرای ارزیابی ترجمه: مطالعة موردی ترجمه های فارسی رمان فرنی و زویی اثر جی. دی. سلینجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کیفیت ترجمة متون ادبی بر پایه نقش زبانیْ یکی از موضوعات مورد توجه در مطالعات ترجمه است. یکی از مطرح ترین الگوهای ارائه شده در این زمینه الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه هاوس (1997) است که بر نظریة نظام مند نقش گرای هلیدی استوار است. به باور هاوس، دو نوع ترجمه وجود دارد: آشکار و پنهان. حاصل ترجمه آشکار، برخلاف ترجمه پنهان، که رنگ و بوی بومی به خود گرفته است، متنی با عناصر بیگانه و ناآشنای فرهنگی است که ردپای مترجم در آن کاملاً مشاهده می شود. هاوس ترجمه آشکار را برای متون فرهنگ محور و به ویژه متون ادبی پیشنهاد می کند. نگارندگانِ پژوهش حاضر می کوشند تا با بررسی نقش متون مبدأ و مقصد، و همچنین بررسی تنوع و تکرار خطاهای آشکار، چگونگی بازتولید نقش متن ادبی و نیز آشکاربودن و پنهان بودن ترجمة ادبی را، با توجه به عناصر مؤثر، واکاوی کنند. به این منظور، برمبنای روشی تحلیلی توصیفی، کیفیت دو ترجمة فارسی موجود از رمان فرنی و زویی، اثر جروم دیوید سلینجر (1961)، را ارزیابی می کنند. در فرایند بررسی، بخش هایی از پیکره با ترجمه های میلاد زکریا و امید نیک فرجام مقابله و بررسی می شود. یافته های پژوهش در قالب خطاهای آشکار و پنهان ارائه و تحلیل می شود. نتیجة بررسی های این پژوهش نشان می دهد که رویکرد عمدة هر دو مترجم نزدیک کردن متن مبدأ به خواستگاه و چارچوب ذهنی مخاطبِ ترجمه است، هرچند ترجمه زکریا نسبت به ترجمه نیک فرجام ترجمة آشکارتری است و توجه بیشتری بر بازتولید «نقش اندیشگانی» متن مبدأ داشته است.
بررسی گفتمان نما های تأکیدی در زبان فارسی با تکیه بر سه فیلم تلوزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان نما ها از عناصر مهم نظام زبان، به ویژه زبان محاوره و غیررسمی اند. امروزه، مطالعه گفتمان نما ها از مباحث مهم و جدید در زبان شناسی است. از این رو، کلام بدون این عناصر صراحت کافی ندارد و ناقص و نامفهوم می نماید. این واحد های زبانی، نقش های متفاوتی در نظام زبان ایفا می کنند که نقش تأکیدی یکی از آنهاست. با استفاده از گفتمان نما ها، گوینده بر بخش خاصی از گفتمان و گاه بر کل آن تأکید می کند. البته، تأکید مسألة پیچیده ای در نظام زبان است که از ابزار های متفاوتی در بیان آن استفاده می شود. گفتمان نما ها یکی از این ابزار ها هستند. در پژوهش حاضر، بر بنیاد رویکرد نقش گرایی و در حوزه کاربرد شناسی، طبق الگوی دولایه ای برینتون، به بررسی کیفی و کمّی گفتمان نما هایی که ایفاکننده نقش تأکیدی هستند پرداخته ایم. به همین منظور، پیکره ای گفتاری متشکل از سه فیلم تلوزیونی؛ «پنج تا پنج»، «یه بلیط شانس» و «عموجان هیتلر» برگزیده شده است.
ساخت تأکید در کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو ساخت تأکید و نشان گرهای آن را در کردی کلهری بررسی کرده است. تأکید در زبان های مختلف با نشان گرهای آوایی، صرفی یا نحوی مختلف نشان داده می شود. در نوشتار حاضر داده ها به شیوه میدانی و ازراه مصاحبه با گویشوران کردزبان در شهر کرمانشاه گردآوری شد. یافته ها نشان داد که نشان گرهای تأکید در کردی کلهری /ke/ و /xo/ هستند که گویشوران آن ها را در معنای یکسان به کار می برند. بررسی ها نشان داد که اگرچه این دو نشان گر معنای یکسانی دارند، امّا کاربرد آن ها در جملات مختلف خبری، امری، پرسشی (آری/ نه و پرسش واژه ای) و تعجّبی باهم تفاوت دارد، این در حالی است که در جملات تعجّبی، گویشوران از هیچ کدام از این دو عنصر نشانه تأکید استفاده نمی کنند. نتایج نشان داد که گویشوران در گونه خبری و پرسشی آری/ نه هر دو نشان گر را به کار می برند، در حالی که در جملات امری و پرسش واژه ای تنها نشان گر تأکید /ke/ به کار می رود؛ همچنین یافته های پژوهش، بیان گر آن است که نشان گر تأکید /ke/ نسبت به نشان گر /xo/ در کردی کلهری از کاربرد کمتری برخوردار است.
بررسی تطبیقی گذرایی و فرایندها در زبان عربی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
83 - 109
حوزه های تخصصی:
زبان عربی، از جمله زبان های سامی است. به سبب آنکه، عربی زبان دین و مذهب بوده، سخنگویان بسیاری دارد. زبان انگلیسی از جمله زبان های هند و اروپایی است. زبان انگلیسی، زبان علم و فن آوری بوده و از سوی دیگر به دلیل سخنگویان بسیار و جهانی بودن اش، جایگاه ویژه ای دارد. این پژوهش، به مقایسه فرایندها در زبان عربی و انگلیسی پرداخته و قصد دارد که به بیان شباهت ها و تفاوت ها در فرایندها مشارکین اصلی و عناصر پیرامونی بپردازد. بر این مبنا، مقاله حاضر بر آن است تا به تعریف فعل و فرایند و گذرایی در دو زبان، تفاوت ها و شباهت ها در نوع فرایندها بپردازد. دستور نقش گرایی هلیدی با فرض اینکه الگوهای تجربه در قالب فرایندها و نظام گذرایی در زبان بازنمایی می شود، فرایندهای شش گانه را مطرح ساخت. فرایند اصلی به مادی، ذهنی و رابطه ای تقسیم می شوند و فرایندهای فرعی به کلامی، رفتاری و وجودی. بررسی کتاب های دستور سنتی و زبان شناسی نوین نمایانگر آن است که اختلاف دیدگاه در بیان گذرایی در اصطلاح ها و نام گذاری است. تعدی و گذرایی به یک معنا مورد استفاده قرار گرفته اند و تفاوت اساسی میانِ فرایند ربطی و کلامی مطرح است. در زبان انگلیسی فرایند ربطی و کلامی در قالب فرایند ربطی آورده می شود، درحالی که در زبان عربی فرایندی وجود ندارد. فرایند کلامی نیز در زبان عربی محذوف است و دارای جانشینی به اسم حرف ندا است.
بررسی و تبیین وجه تسمیه خطبه اشباح با تکیه بر نظریه یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رومن یاکوبسن از بنیان گذاران مکتب زبان شناسی نقش گرای پراگ معتقد است که هر ساخت زبانی دارای هدفی است که بایستی با در نظر گرفتن اهداف ارتباطی آن تبیین شود و ساخت های زبانی با توجه به محوریت هریک از شش رکن پیام شامل: گوینده، شنونده، پیام، زمینه پیام، مجرای ارتباطی و اجزای پیام، به ترتیب شش کارکرد، عاطفی، ترغیبی، ادبی، ارجاعی، همدلی و رمزگان دارند. خطبه اشباح متشکل از مجموعه ای از جمله های ارجاعی است که با هدف تعلیمی ایراد شده است؛ در مورد وجه تسمیه این خطبه بین شارحان اختلاف نظرهایی وجود دارد. پژوهش پیش رو با هدف شناخت چرایی نامگذاری خطبه اشباح و اثر فرایند ارتباط کلامی بر این نامگذاری و با فرض این که این نامگذاری در واقع محدودیت ادراکی بشر و علم امام به این امر بوده، سامان یافته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی با رویکرد زبان شناختی است که در پرتو آن به بررسی ارکان پیام های این خطبه بر اساس نظریه رومن یاکوبسن پرداخته شد تا به این ترتیب به این پرسش پاسخ داده شود که با بهره گیری از کدام ویژگی ارتباط کلامی، امام(ع) این درک را در مخاطب از محدودیت ادراکی بشر ایجاد نموده است؟ در نهایت فرض مذکور اثبات شد و مشخص گردید که امام(ع) با استفاده از امکان صدق و کذب پیام های ارجاعی، موفق به ایجاد درک وجدانی از محدودیت ادراکی بشر در مخاطب گردیده است.
بررسی گفتمان موقعیتِ تسلیم و امید به خدا در سوره کهف بر اساس نظام نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
88 - 108
حوزه های تخصصی:
در زبان شناسی نقش گرا معنای بافتی متون، محصول پیوند متن و موقعیتی است که در آن تولید می شود. مهم ترین کارکرد این نوع از نگاه در قرآن کریم آشکارسازی زوایای پنهان معنا در آن است. ضرورت این نوع از نگاه در بیان و اثبات این فرضیه است که بافت موقعیت مطرح شده در نظام نقش گرا، به واسطه تعیین دقیق معنا به عنوان یک قرینه اساسی در فهم، می تواند به طور مستقیم بر معنای آیات قرآن کریم اثر داشته باشد. برای مثال موقعیت تسلیم و امید به خداوند در سوره کهف، آشکارکننده ابعاد مختلف تسلیم از جنبه فردی، اجتماعی و اعتقادی است. در این پژوهش سعی شده است با در پیش گرفتن روش توصیفی - تحلیلی با بررسی آیاتی از سوره کهف که تسلیم و امید به خداوند را مطرح کرده اند به تبیین ارتباط گفتمان موقعیت این مقوله ها با متن و ارتباط لایه های سه گانه بافت موقعیتی(گستره، منش و شیوه سخن) با لایه های معنایی زبان (فرانقش اندیشگانی و بینافردی و متنی) پرداخته شود. از جمله رهیافت های حاصل شده آن است که آغازگر های مرکب (متنی- ساختاری) در موقعیت تسلیم بیشترین بسامد را دارا هستند که نشان از ارتباط حروف ربط با موقعیت دارد. تکرار در بافت موقعیتی تسلیم و امید به چندین شکل نمود می یابد همچنین استعمال «رب» با ضمیر متصل «نا» و «ی» در هر سه رویداد یعنی (داستان جوانمردان، واقعه تحدی و داستان صاحبان باغ) مشاهده نمود. عنصر معنایی این ترکیب اضافی همان امید به رحمت خداوند است که بافت موقعیت در شکل دادن آن نقش اساسی ایفا می کند.
تحلیل گذرایی از گفتمان فردوسی با رویکرد نقش گرایی: شواهدی از گفتار رستم در مواجهه با دو سپاه ایران و توران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
141 - 176
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به مطالعه نظام گذرایی در گفتمان فردوسی در مواجهه رستم با دو سپاه ایران و توران از منظر نقش گرایی نظام مند هالیدی و متسین ( Halliday and Matthiessen, 2014 ) می پردازد تا نوع فرآیندها، مشارکان و عناصر پیرامونی و فراونی آن ها و نیز سبک گفتمان فوق را تعیین کند. در این راستا، تحلیلِ 195 بند از شاهنامه فردوسی نشان داد که نوع فرآیندها، مشارکان، عناصر پیرامونی و نیز فراوانی آن ها در گفتمان فردوسی متفاوت از یکدیگر هستند، حال آن که نوع و فراوانی آن ها در گفتار رستم خطاب به سپاه ایران تفاوتی با نوع و فراوانی آن ها در گفتار وی در خطاب به سپاه توران ندارد. در این گفتمان، از هر سه فرآیند اصلی و پیرامونی استفاده شده است. فرآیند رابطه ای بیشترین و فرآیند رفتاری کمترین فراوانی را دارند. بازنمایی فرآیندهای مادی و ذهنی توسط فرآیند رابطه ای، توجیه گر فراوانی غالب این فرآیند در مقایسه با سایر فرآیندهاست. فرآیند ذهنی ادراکی در مقایسه با فرآیندهای ذهنیِ شناختی، تمنایی و عاطفی فراوانی بیشتری دارد. نزدیکی ماهیت رفتاری و مشخصه ای فرآیند رفتاری با فرآیندهای ذهنی، مادی و کلامی توجیه گر کم رخدادبودن این فرآیند در گفتمان فردوسی و بازنمایی آن از طریق این فرآیندهاست. سپاه ایران بیشتر با فرآیند نقلی خنثی و سپاه توران با فرآیند تأکیدی خطاب شده است. رخداد بیشتر عناصر پیرامونی موقعیت و حالت و مشارکان مُدرک، مسند، مسندالیه، شناسه، شناخته، عامل و گوینده، از دیگر مشخصه های این گفتمان محسوب می شوند. ارائه شواهد قابل درک، مشارکان و عناصر پیرامونی، به کار بردن اسامی خاص و فراوانی غالب فرآیندها به صورت زمان گذشته همراه با شناسه اول شخص تأییدی بر سبک روایتی-توصیفی گفتمان حماسی فردوسی است.
نگاهی تازه به پی بست ضمیری سوم شخص مفرد ( ش/aš/eš) در فارسی محاوره ای از منظر نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
25 - 49
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش می شود یک مورد خاص از کاربرد پی بست ضمیری ( ش) در فارسی محاوره ای از منظر نقش گرایی موردبررسی قرار گیرد. برای تهیه پیکره از دو رمان مجموعاً 56500 واژه ای که به زبان محاوره ای نگارش یافته و هم چنین اطلاعات موجود در فضای مجازی استفاده شد و 110 جمله با ساخت موردنظر استخراج گردید. بررسی داده ها نشان می دهد مرجع پی بست ( ش) دانش مشترک و مفروض میان طرفین مکالمه است که ممکن است در قالب یک گزاره در گفتمان بازنمایی شود و یا با استفاده از یک عنصر در زبان فعال شود؛ بنابراین پی بست ( ش) از لحاظ ساختاری محرک پیش انگاری و افزوده های (راستش، حقیقتش، واقعیتش) گفتمان نما هستند. مرجع پی بست حاوی اطلاع کهنه و معرفه مشخص است؛ اما گزاره پس از آن حاوی اطلاع نو و نکره مشخص است. گزاره ای که پس از پی بست ضمیری می آید کانون اطلاعی جمله است. پی بست ضمیری سوم شخص مفرد هم در قالب افزوده و هم یک بند در آغاز جمله ظاهر می شود که هر دو صورت در جمله قابل حذف هستند و نقش معنایی و کاربردی آنان تصریحِ بیان حقیقت است.