مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
شراب
حوزههای تخصصی:
در گستره ادب فارسی، شاعران و نویسندگان اهل عرفان با بهره جستن از مضامین و واژه هایی که برای عشق صوری و ظاهری به کار می رود (رخ و خط و خال، شراب و عیش و...) در مفاهیم و معانی هر یک، دگرگونی بنیادی و اساسی به وجود آورده اند و این الفاظ را به صورت استعاری و رمزی برای جمال حقیقی و خوشی ناشی از وصال و رسیدن به معبود ازلی به کار گرفته اند. ایشان، معنا را به کسوت لفظ پوشانده اند که با کنار زدن پوشش لفظ، معنای اصلی و حقیقی، خود را می نمایاند. در این نوشتار، نگارنده با توجه به باورهای عرفانی که در ادب فارسی بازتابیده است و با کنکاش در فرهنگ ها و اصطلاح نامه های استعاری عرفانی، تاثیر عرفان و دیدگاه های آن را بر دگرگونی مفاهیم استعاره ها، نشان می دهد.
تبیین حقایق عرفانی و معرفت شناسی در ساقی نامه های ادب فارسی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی یکی از موفق ترین شاعرانی است که به آفاق بکر و رازناک سخن پارسی گام گذارده و سرافراز از گستره ی مه آلود الفاظ و معانی عبور کرده در شمار سرآمدان زبان فارسی جای گرفته است. در این مقاله تلاش شده است هر چند گذرا شعر و ابداعات هنری خاقانی بازکاوی شود و ستــرگی خاقانی در ابعاد مختلف از قبیل: وسعت تخیل و ترکیب، نازک خیالی های بی نظیر، اندیشه های صوفیانه ، قدرت ردیف پردازی و سیطره ی خاقانی به علوم گوناگون باز نموده گردد.
تاثیر شگرف و سرنوشت ساز خاقانی بر شیوه های عمومی بیان در زبان پارسی و گویندگانی که پس از او به آرایش کاخ سخن برخاستند ، هر گونه پژوهش را در زبان و بیان و شیوه های اندیشه وری او بایستگی می بخشد.
«پیر مـغان» از نگاهی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شخصیّت های ممتاز سروده های عارفانة متمایل به اندیشه های ملامتی، «پیر مغان» است. این شخصیّت شعری که معمولاً به عنوان آلترناتیوی در برابر پیران خانقاهی ظهور و بروز می کند، در دوره ای از تاریخ ادبیّات منظوم فارسی اثرگذار ترین نماد در شکل گیری و نضج « سروده های رندانه» بوده است. در شرح سروده های این گروه از شاعران ـ بویژه حافظ ـ تعابیر مختلفی از «پیر مغان» ارائه شده است؛ فارغ از بررسی و تحلیل آن تعابیر، بر اساس نخستین نمونه های شعری متضمّن این نمادپردازی، «شرابِ دیرسالِ مغ ساخته» از آن اراده شده است و مطابق الگوی تبدیل «هوم» به عابدی صاحب شخصیّتی انسانی، «پیر مغان» به مفهوم شراب نیز در دگردیسی های سپسین صاحب شخصیّتی انسانی با گرایش های خاص عقیدتی و رفتاری شده است.
بررسی تطبیقی بادة عرفانی در شعر حافظ و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باده سرایی یکی از غرض های برجسته شعر غنایی به شمار می آید که در ادبیّات پارسی و عربی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. همین توجّه و اهمیّت به این مسأله، سبب پدید آمدن دو گونة ادبی در ادبیّات آنها شده که در ادب پارسی «ساقی نامه» و در ادبیّات عرب «خمریات» نام گرفته است. در این غرض شعری، «شراب» در مفهوم اولیه خود، همان باده انگوری و زمینی است؛ اما در مفهوم ثانویه، به نمادی معنوی برای بیان حالات روحانی و عرفانی بدل می شود. در این میان، شاعران عارف مسلک، مفهوم روحی و معنوی باده را برای وصف مفاهیم و عقاید خود برگزیده اند. تعبیر شراب از واژگان کلیدی و کاربردی شعر حافظ شیرازی و ابن فارض مصری، است که این امر سبب بروز تفسیرهای متفاوت و بعضاً متعارضی از شعر آن دو گشته است. گروهی آن را اشارتی به مستی آنها از خلقت الهی تفسیر کرده و در مقابل گ روهی دیگ ر از آن تع ریفی زمینی به دست می دهند. این نوشتار بر آن است تا ضمن ارائ ه تص وی ری درست و شف اف از مفهوم باده و باده گساری در جهان بینی هر دو شاعر، به مقایسه تطبیقی اشعارشان در این زمینه بپردازد. شراب در جهان بینی هر دو شاعر، نه تنها جنبه روحی و معنوی، بلکه در برخی از موارد جنبه جسمی و مادی نیز پیدا می کند که این موضوع در اشعار حافظ نسبت به ابن فارض نمود بسیار بیشتری یافته است که گاه شناخت و تمییز را بر مخاطب دشوار می سازد.
تنزل رژیم غذایی و سقوط دودمانی در امپراطوری مغول
حوزههای تخصصی:
عادات و رژیم غذایی مغولان در دورهٔ پیش از امپراطوری و دورهٔ امپراطوری، دارای تفاوت های عمده ای بود، رژیم غذایی پیش از امپراطوری، ساده، محدود و دارای کالری کافی بود و مهم تر اینکه دسترسی محدودی به نوشیدنی های الکلی داشتند، اما در دورهٔ امپراطوری؛ فراوانی و تنوع ویژه ای در رژیم غذایی مغولان پدید آمد، به طوری که تنوع در نوشیدنی های الکلی بخش عمده ای از رژیم غذایی مغولان را تشکیل می داد. تنزل رژیم غذایی و تأثیر آن بر سقوط دودمانی فرمانروایی مغولان هدف این مقاله است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در دورهٔ پس از تشکیل امپراطوری، اخلاف چنگیز خان اعتیاد شدیدی به میگساری پیدا کردند، به طوری که تأثیر عمده ای در جنین و کاهش باروری در مردان به دنبال داشت و میانگین طول عمر فرمانروایان مغولی را به طور بی سابقه ای کاهش داد و در نتیجه حکومت آنان را سریع تر به ورطهٔ سقوط کشاند.
واکنش ها به فرامین ممنوعیت شراب، مواد مخدر و ریش در چند نامه اخوانی از قرن یازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرامین مربوط به ممنوعیت شراب، مواد مخدر و نیز فرامین مربوط به ریش تراشی از جمله پرتکرارترین فرامین اجتماعی قرن یازدهم هستند که در منابع تاریخی این دوره نیز به چگونگی اجرای آنها اشاره شده است، اما به دلیل سکوت منابع رسمی در این مورد، دیدگاه اجتماع و افکار عمومی نسبت به این فرامین در هاله ای از ابهام قرار دارد. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحلیل مضمون چند نامه اخوانی این دوره که این فرامین در آنها منعکس شده، به این فرض مهم نائل گردد که لازم الاجرا بودن این فرامین لزوماً به معنای پذیرش قطعی از سوی جامعه نبوده و افراد با جایگاه های مختلف اجتماعی برخوردهای گوناگونی با این فرامین داشته اند، چنان که برخی شعرا و اهالی ادب از جمله معترضان و منتقدان این فرامین بودند و بیشتر علما و صاحب منصبان دینی به دلیل دخیل بودن در روند صدور فرامین از حامیان و موافقان آن به شمار می آمدند. صاحب منصبان سیاسی هم به دلیل حفظ جایگاه خود محتاطانه عمل کرده و غالباً از ابراز دیدگاه در این خصوص خودداری کرده اند، اما در آثار و احوالشان می توان جهت گیری واقعی آنها را مشاهده کرد. مردم عادی نیز که جایگاه اجتماعی ویژه و امکان بیان نظر خود را نداشتند در زندگی روزمره خود همراهی یا عدم همراهی شان با این فرامین را نشان داده اند. همچنین بررسی اشکال مختلف این واکنش ها نشان می دهد که با توجه به میزان مخالفت دو گروه عمده اجتماع یعنی شعرا و مردم عادی، واکنش ها به فرامین بازدارنده این دوره بیشتر در غالب مخالفت و عدم همراهی بروز یافته است.
بررسی تطبیقی حرمت نوشیدن شراب در قرآن کریم و عهدین
حوزههای تخصصی:
حکم آشامیدنی ها در اسلام همانند حکم نخستین در خوراکی ها، حلال بودن است. آیات مختلفی از قرآن کریم، به آشامیدنی های حلال و پاک، اشاره دارد. در تعدادی از آیات، نوشیدن برخی آشامیدنی ها، تحریم و به طور واضح و صریح، نهی شده است؛ یکی از آن موارد، نوشیدن شراب به مقدار کم یا زیاد و مستقیم یا غیر مستقیم است که برابر نص صریح آیات، روایات و نیز به حکم عقل و اجماع، به طور کلی حرام شده است. اکنون پرسش آن است که آیا حکم حرمت آشامیدن شراب، در کتب الهی پیشین نیز وجود دارد؟ مقاله پیش رو، کتاب مقدس؛ عهد قدیم و جدید را واکاوی نموده و با روش توصیفی– تحلیلی، مورد بررسی تطبیقی قرار داده است. نتیجه پژوهش آن است که هرچند کلمات، برای هر دو محصول انگور؛ یعنی شراب تخمیر شده و تخمیر نشده، متفاوت به کار رفته، اما کتاب مقدس از شراب تخمیر شده، نهی کرده، ولی در مرور زمان تفاسیر مختلفی از آن به عمل آمده و در مقام عمل نیز با فراز و نشیب هایی همراه شده است.
مقایسه خَمریّات «ابونُواس اهوازی» و ساقی نامه «پرتوی شیرازی» (از خاک تا افلاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
1 - 31
ساقی نامه و خَمریه سرایی، یکی از انواع برجسته شعر غنایی است. بسیاری از شاعران و عارفان، اشعار خود را بر پایه مضامین و مفاهیم اشعار خمری سروده اند و بعضاً بین تصاویر خاکی تا افلاکی پیوند زده اند. بررسی تطبیقی مضامین اشعار ابونواس اهوازی (133ه.ق-196) و حکیم پرتوی شیرازی (870 ه.ق- 941)، مسئله اصلی مقاله پیش روی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متون کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش است که تفاوت و تشابه مضامین شعری در خمریات ابونواس و ساقی نامه حکیم پرتوی چیست؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که هر دوی این آثار به لحاظ توصیفات، تشبیهات، کاربرد آلات و نغمات موسیقی و نیز واژگان میخانه ای بسان یکدیگر بوده اند، تفاوتی که در این دو به چشم می خورد، آن است که شراب، آلات میخانه ای، ساقی و پیر میکده در خمریات ابونواس، جنبه ظاهری دارد؛ اما در ساقی نامه پرتوی، فراتر از معنی ظاهری بوده، در بیان نوعی تفکر فلسفی و عرفانی است. مفهوم شراب و باده نوشی در خمریات ابونواس، جنبه لذت جویی و عشرت طلبی و در ساقی نامه پرتوی، جنبه سُکر عرفانی و نیل به قرب الهی دارد. او به نوعی کوشیده تا با کاربرد واژگان خمری به ظاهر بدنام، اندیشه های والای عرفانی را در اشعار خود منعکس نماید.
مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
377 - 396
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک کرد و میزان تاثیر و تاثر آن ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به کارگیری این واژه پی برد. پس به این منظور پس از جست وجو در پیکره های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به دست آمد و برمبنای آن ها نگاشت نام ها و حوزه های مبدا استخراج گردید و با طبقه بندی آن ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص گردید.
ساقی نامه (و مغنی نامه)، یکی از ضد نوع های حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
79 - 114
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه (و مغنی نامه) یکی از گونه های غیرمستقل ادب رسمی پیش از قرن هشتم هجری و گونه شعری مستقل پس از این دوره است که اغلب در قالب مثنوی و بحر متقارب سروده شده و در آن، شاعر با تصاویر خمری، اغراضی چون اغتنام فرصت، باده نوشی و لذّت، گذشت عمر و بی وفایی روزگار را با اعتراض به سنت رایج جامعه بیان می کند. در این پژوهش، ابتدا، به بررسی ریشه ها و علل آفرینش ساقی نامه به عنوان یک نوع ادبی، از میان نوع ها و ضدنوع ها پرداخته می شود؛ سپس، نشانه های پرکاربرد آن و پیام آنها از رهگذر مقایسه با هم تباران ساقی نامه (خمریه، قصیده، غزل، رباعیات خیام) نقد خواهد شد. در ادامه نیز به تحلیل شیوِه بیان هنری این نوع ادبی و ضرورت اجتماعی و روانشناسی سرودن آن اشاره می شود و در نهایت، محتوای ساقی نامه بررسی می گردد. حاصل کار نشان می دهد ساقی نامه های بنیادین یکی از ضد نوع های حماسه و قصیده اند که از مجرای ذهن شاعران حکیم و فیلسوف زاییده شده اند و ساقی (مغنی) و شراب (موسیقی) و روزگار و من شاعر مهم ترین نشانه های آن هستند که از طریق بیان کمینه گرایانه، تقابل گرایانه؛ انشایی با ابزار دیالوگ یک طرفه، نگرش موجود در باب ماهیت و چیستی انسان و جهان هستی را به چالش می کشند.
شرح شراب واره های لسان الغیب حافظ شیرازی
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
15 - 28
حوزههای تخصصی:
خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (۷۲۷- ۷۹۲ ه.ق) یکی از بزرگترین شاعران نغزگوی ایران و از گویندگان بزرگ جهان است .شراب به طور مطلق در عرفان ایران اسلامی کنایه از سکر و محبت و تجلیات انوار حق است و عشق و ذوق و سکر را به شراب و شراب خانه را به عالم ملکوت و باطن و عارف کامل تشبیه کرده اند. بدیهی است که فقط عارفان و آشنایان به دانش عرفانند که می توانند به حقایق عرفانی واقف باشند؛ زیرا عرفان زبان عشق است و عشق به معرفت، بیان کردنی نیست. به پندار حافظ با جرعه نوشی از می وحدت می توان بر مشکلات عقلانی فایق آمد و برای رسیدن بدین کار چه بهتر که گوهر عقل را در برابر این جام الستی صرف کنی تا مویّد به لطف خدایی گردی. وی نابغۀ غزل و عرفان اهل نظر است و نظریان، دو عالم را در یک نظر می بازند و گاهی جهانی را با نگاهی سودا می کنند. ساقی نامه سرایان عرب وصف خمریات در اوایل اسلام به خصوص در عهد عبّاسی را رایج و معمول کردند، اما از معروف ترین استادان این طریقت در سرایش خمریات بدون تردید حافظ شیرازی است که شعرش از حسن کلام و فصاحت و بلاغت کامل برخوردار است. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی و با عنایت به شواهد گوناگون نگاشته شده است.
از هوم تا باده: مضمون های مشترک در توصیف هوم زرتشتی و شراب در اشعار غنایی سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
43 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از مضمون های رایج در شعر فارسی وصف شراب است که با نام های گوناگونی چون می، باده، نبیذ، سیکی و صهبا در ادب فارسی به چشم می خورد؛ دامنه توصیف باده از وصف رنگ و طعم و بو گرفته تا برشمردن صفات و کارکردهایی چون درمان بخشی، اندوه زدایی و زندگی جاوید بخشی گسترده است. از سوی دیگر در اوستا و دیگر متون زرتشتی با همین الگو در ستایش «هوم»- در سه حالت ایزد، گیاه و آشامه- مواجهیم. در این مقاله پس از برشمردن مضمون های وصفی مشترک هوم در متون زرتشتی و شراب در شعر غنایی سبک خراسانی، تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که فرضیه انتقال سنت وصف هوم به شعر فارسی چه اندازه قابل دفاع است. مضمون های مشترک دو حوزه متنی مذکور عبارتند از: بخشنده حیات جاوید، درمان بخش، اندوه زدا، شجاع آور، روشن و درخشان، خوب و نیز توصیف رنگ. این پژوهش از نوع کیفی است و به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است.