مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
مور
حوزههای تخصصی:
داستان ها همیشه ظرفیت بسیاری برای طرح مسائل حکمی و تعلیمی داشته اند و داستان پیامبران به شکل ویژه از این ویژگی برخوردار است. یکی از این داستان ها ماجرای سراسر حکمت سلیمان است. حکمت در قصه سلیمان به چند صورت قابل تأمل است:۱- لفظ حکمت که در داستان سلیمان صراحتاً به او منسوب است؛ سخنان حکیمانه و نغز می گوید و کتاب امثال سلیمان مشحون از آن است. در قرآن نیز از علم مخصوصی که به سلیمان بخشیده شده یاد می شود.۲-امثال برآمده از داستان سلیمان که شاید ساده ترین شکل حکمت در این قصه باشد.۳- نکات حکمی و تعلیمی و پندآموز که در این مقاله به شرح آنها خواهیم پرداخت.
ارتباط زبان و معنا در سنت فلسفه ی تحلیلی: با تأکید بر آراء ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصة های مهم فلسفة تحلیلی عبارت است از عطف توجه به زبان و کوشش برای استخراج معانی و ظرایف نهفته در پس آن، به منظور حل و یا منحل کردن مسائل فلسفی. هر سه پایه گذاران فلسفه تحلیلی، یعنی فرگه، راسل و مور، هر کدام به شیوة خود این راه را پیموده اند. ویتگنشتاین به عنوان وراث هر سه فیلسوف، در باب رابطة میان زبان و معنا، در عین این که وام دار گذشتگان خویش است، ولی وجوه افتراقی نیز با آنان دارد. در این مقاله ابتدا به اختصار اساس نظر سه فیلسوف تأثیرگذار بر ویتگنشتاین در باب رابطه زبان و معنا بیان شده، سپس نشان داده می شود که وی در مواردی نظیر نظریه تصویری زبان، اتمیسم منطقی و تمایل به زبان روزمره، وام دار اسلاف خویش است. اما در عین حال مؤلفه های مهمی از اندیشة او، نظیر فرض معنایی خاص برای حالات امور، نگرش انتقادی خاص نسبت به متافیزیک و دفاع از زبان روزمره، متفاوت با دیگران می باشد.
تأثیر روایت قرآن از داستان حضرت سلیمان (ع) در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان حضرت سلیمان به دلیل گستردگی و تنوّع ماجراها، تأثیرات گوناگون و متفاوتی در متون ادب فارسی گذاشته است که آن را از داستان دیگر پیامبران ممتاز می کند. با وجود قدمت روایت این داستان در منابع آیین یهود، قرآن کریم، بهترین و نخستین منبع شاعران و عارفان برای استفاده بوده است. موضوعاتی مانند عدالت سلیمان، منطق الطّیر دانستن او، تسلّط بر دیوان و...از جمله روایات قرآنی داستان سلیمان است؛ ولی با این وجود ادیبان فارسی از روایت تفاسیر و کتب قصص انبیاء در مورد سلیمان (ع) که پُر از اسرائیلیات است، ب ه دلیل شهرت و جذّابیّت این داستان ها تاثیر پذیرفته اند، برای نمونه؛ موضوع انگشتری سلیمان که مضمون های زیبایی از آن در ادبیّات فارسی، خصوصاَ متون عرفانی، خلق شده است.
این نوشتار با توجّه به اهمّیّت داستان پیامبران در ادبیّات فارسی (در اینجا داستان سلیمان) به تأثیر بخشی از روایات قرآنی داستان سلیمان در متون فارسی پرداخته است و از آن میان سه مبحث را برگزیده است: سلیمان و باد، سلیمان و مور و سلیمان و پرندگان؛ و از آنجا که پرداختن به تأثیر کامل داستان سلیمان در تمام ادب فارسی کار دشواری است و البتّه از حوصلة یک مقاله خارج است به بررسی این سه موضوع در امّهات متون ادب فارسی پرداخته است که بی شک با موارد مشابه در دیگر متون قابل مقایسه است.
مفهوم «توانایی» و راهکار شرطی مور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
75 - 96
حوزههای تخصصی:
عبارتِ فاعل از «توانایی انجام فعل به گونه دیگر» برخوردار است، به چه معناست؟ مباحث بسیاری در فلسفه معاصر درباره معنای این عبارت مطرح شده است. جی ای مور در کتاب اخلاق استدلال کرده است که فاعل از توانایی انجام فعل به گونه دیگر برخوردار است تنها اگر به گونه دیگر انتخاب کرده باشد. نخستین بار آستین ردیّه ای بر تحلیل شرطی مور نگاشته و معتقد شد که دسته ای از جملات با ظاهر شرطی اگر-آن گاه به معنای واقعی شرطیه محسوب نمی شوند؛ مثل این گزاره که «می توانستم به گونه دیگر عمل کنم اگر آن گونه می خواستم». پس از او، چیزم و لرر تلاش کرده اند هرگونه تحلیل شرطی از عبارت «S می تواند X را انجام دهد» را رد کنند. به نظر آنها گزاره هایی با قالب «اگر C محقق باشد، S عمل X را انجام خواهد داد «با گزاره S» می تواند عمل X را انجام دهد» هم معنا نیست. بروس آون معادله بالا را معادله ای درست می داند و معتقد است که استدلال چیزم و لرر حاوی نوعی مصادره به مطلوب است. در این مقاله ضمن مروری بر این بحث، مدعای دو طرف را بررسی کرده و خواهم گفت که اشکال های بروس آون قانع کننده نیستند.
موقعیت اجتماعی- اقتصادی مردان در «مویه» لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
115-131
حوزههای تخصصی:
مویه "مور" از نواهای کهن مناطق لک زبان استان های لرستان، همدان، ایلام و کرمانشاه است. این نوای دلتنگی، که با آوازی حزین و غم ناک، و بدون ضرب آهنگ، فقط درقالب یک بیت به مناسبت مرگ عزیز ازدست رفته خوانده می شود، پیشینه ای بس کهن دارد. هدف مقاله حاضر، که به شیوه توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است، کشف رابطه میان تک بیتی های مور و جایگاه اجتماعی اقتصادی مردان لک زبان است. دراین باره، اشاره شده است که در نوای مور معمولاً شجاعت و دلاوری ، مردم داری و مهمان نوازی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، قدرت بدنی و زور بازو و... مردان توصیف می شود. این توصیف ها، که مبین جایگاه حماسه، سوگ، اندوه و وصف در ابیات شعر لکی است، گاه درقالب تک بیتی به وصف دلاورمردان و جنگاوران، خوانین و کدخدایان طوایف، یا کشاورزان و گله داران می پردازند و ویژگی های مشهود ممدوح را بیان می کنند.
استدلال پرسش باز مور در فلسفه اخلاق مور و چالش پارادوکس تحلیل در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلال پرسشِ باز نقطه عطفی در اخلاق تحلیلی معاصر است که بسیاری از دیدگاهای جدید در واکنش به این استدلال مطرح شدند. در این مقاله به نقد و بررسی استدلال پرسشِ باز و مفروضات معناشناختی آن پرداخته و نشان داده ایم که این استدلال کاربستی از پارادوکس تحلیل و نظریه توصیفی معنا در مورد مفاهیم اخلاقی است. بنا بر پارادوکس تحلیل ، مقوّمات اشیاء در مفهوم آنها دخیل بوده و بدین جهت تعاریف حقیقی که مشتمل بر مقوّمات اشیاء هستند ، این همان گویانه و فاقد اطلاع تازه اند. در ادامه، برای حلّ پارادوکس تحلیل راه حلّ مستفاد از دیدگاه های معناشناختی فرگه ، پوزیتیوسم منطقی ، سهروردی۔لاک و کریپکی۔پاتنم را مطرح کرده و نشان دادیم که هیچ یک از این دیدگاه ها قابل إعمال بر مفاهیم اخلاقی نبوده و نمی توانند پاسخ رضایت بخشی در قبال استدلال پرسشِ باز قلمداد شوند. در نهایت ، توضیح دادیم که می توان با الهام از نظریه کریپکی۔پاتنم و با توسل به شهودات زبانی، راه حلّ دیگری برای «پارادوکس تحلیل» پیشنهاد کرد. بنا بر این راه حلّ ، ارجاع اولیه واژه های اخلاقی بر مصادیق خارجی بدون وساطت مفهوم و از طریق شهودات مشترک اهل زبان انجام می پذیرد و مفهوم دقیق این واژه ها به تدریج در فرآیند تحلیل و با لحاظ شهودات اولیّه ساخته و پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی نظریه جی ای مور و ژان ژاک روسو در باب توجیه گزاره های اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل معرفت شناختی حوزه فلسفه اخلاق، مسئله توجیه گزاره های اخلاقی است. در باب توجیه گزاره های اخلاقی، نظریات متفاوتی از منظر فیلسوفان اخلاق ارائه شده است. از میان این نظریات، دو نظریه وجدان گرایی و شهودگرایی به صورت ظاهری بیشترین شباهت را به هم دارند. وجدان گرایان اخلاقی معتقدند: برای انجام امور اخلاقی نیاز به تفکر منطقی نیست؛ بلکه وجدان به تنهایی انسان ها را به اعمال اخلاقی دعوت می کند. از سوی دیگر، شهودگرایان نیز چنین ادعایی را با بیان دیگری مطرح می کنند. این دو نظریه، با تمام شباهت هایی که به هم دارند، به علت اختلاف در معناشناسی، اختلافاتی در معرفت شناسی گزاره های اخلاقی دارند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نظریات ژان ژاک روسو سردمدار وجدان گرایی و جی ای مور سردمدار شهودگرایی را بررسی کرده و به نقد آن پرداخته است. حاصل این پژوهش این است که نظریات وجدان گرایی روسو و شهودگرایی مور در مسئله توجیه گزاره های اخلاقی، از سه منظر با یکدیگر اختلاف دارند. ابتدا آنکه اگرچه هر دو فیلسوف به عنوان درون گرایان معروف اند، روسو وجدان را یک حس درونی معرفی می کند، ولی مور شهود را مشاهده عقلانی می داند و تأکید دارد که شهود، حسی نیست. افزون براین، شهود و وجدان در دائمی بودن یا نبودن و طبیعی بودن یا نبودن، اختلافاتی نیز دارند.
معناشناسی علامه حلی از مفاهیم حسن و قبح اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
277 - 301
حوزههای تخصصی:
معناشناسی مفاهیم اخلاقی، بداهت و تعریف پذیری یا تعریف ناپذیری آنها از زمره مباحث فلسفه تحلیلی اخلاق است. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با تکیه بر معناشناسی فیلسوفان تحلیلی اخلاق معاصر از مفاهیم اخلاقی، دیدگاه علامه حلی را به عنوان یکی از متکلمان امامیه که بیش از دیگران به مباحث فلسفه اخلاق پرداخته است، توضیح داده و بررسی کنیم. اگرچه علامه حلی مانند آدامز از فیلسوفان تحلیلی اخلاق معاصر، مفاهیم خانواده «ارزش» را از مفاهیم خانواده الزام «تفکیک» نکرده است، ولی مانند جورج مور مفاهیم اخلاقی را بسیط و در نتیجه، غیر قابل تعریف حدی می داند. البته، برخلاف مور که تنها مفهوم خوب اخلاقی را غیرقابل تعریف می داند، اولاً هر دو مفهوم «خوب» و «بد» یا حسن و قبح را بدیهی و غیر قابل تعریف می داند، ثانیاً به مدد مفهوم «استحقاق ستایش و نکوهش» از آنها تعریفی رسمی ارائه داده و معتقد است که این نوع تعریف، منافاتی با بداهت آنها ندارد. همچنین، وی همچنین مفاهیم «خوب» و «بد» اخلاقی را از خوب و بد زیبایی شناختی جدا کرده و تا حدودی، به تمایز جان لاک میان کیفیات اولیه و ثانویه نزدیک شده است.
بررسی تطبیقی روششناسی اندیشه آرمانشهری در آراء فارابی و تامس مور
منبع:
پژوهش های سیاسی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۶
70 - 93
حوزههای تخصصی:
پارادوکس مور و تحلیل رویکرد مور درباره آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
117 - 134
حوزههای تخصصی:
جرج ادوارد مور متوجه شد جملاتی مانند «P؛ اما من باور ندارم که P» و «P؛ اما من باور دارم که ~P» می توانند محتوای صادقی داشته باشند؛ اما اظهارشان پوچ و بنابراین پارادوکسیکال است. همچنین او دریافت که این جملات اگر به صورتِ سوم شخص و یا در قالب زمان گذشته اظهار شوند، اظهارشان پوچ نیست. پس از مور نیز مشخص شد علاوه بر اظهارپذیرنبودن این جملات، آنها نمی توانند به درستی باور شوند. در این مقاله ابتدا به معرفی مهم ترین ویژگی های این نوع جملات پرداخته می شود و سپس ضمن معرفی رویکرد اظهاری مور درباره این جملات، استدلال می شود که می توان دستِ کم چهار نقد مهم را به این رویکرد وارد دانست و درنتیجه، این رویکرد نمی تواند تبیین کارآمدی درباره پارادوکس مور ارائه کند.
پرسش باز مور و هنجارمندی اخلاقی؛ نقد پل بلومفیلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
257 - 288
حوزههای تخصصی:
مور (1903) در استدلال پرسش باز ادعا می کند که مفهوم «خوب» را نمی توان بر اساس مفاهیم دیگر اعم از مفاهیم طبیعی و غیر طبیعی تعریف کرد. پل بلومفیلد (2006) به تبعیت از داروال-گیبارد-ریلتن (1992) تقلیل ناپذیری مفهوم خوب را مبتنی بر هنجارمند بودن این مفهوم تبیین نموده است. بر اساس این ایده، مفهومِ «خوبی»- بر خلاف مفاهیم دیگری که معمولاً در تعریف خوبی بیان می گردد، مثل مفهومِ «لذت بخش بودن»، ویژگیِ راهبر کنش بودن را داراست. افزون بر این بلومفیلد هنجارمندی مفهوم خوب را قابل قیاس و شبیه به هنجارمندی معناشناختی می داند. مطابق استدلال پیروی از قاعده ویتگنشتاین معنا هنجارمند است به این اعتبار که معانی الفاظ واجد خصیصه راهبری کنش هستند و به بیان دیگر معانی واژگان کاربست آنها را در زبان به نحوی هنجاری مقیّد می کند. هدف اصلیِ ما در این مقاله بررسی ادعای بلومفیلد و مقایسه هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی است. بدین منظور ابتدا به ایضاح استدلال پرسش باز مور و سپس به توضیح هنجارمندی معناشناختی خواهیم پرداخت. پس از آن برهان بلومفیلد را بازتقریر خواهیم کرد و در پایان استدلال خواهیم کرد که بر خلاف نظر او هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی شباهت ندارد.
مسأله تصادف اخلاقی تاملی در دیدگاه مایکل مور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
121 - 150
حوزههای تخصصی:
نیگل و ویلیامز معضل "تصادف اخلاقی" را محصول تعارض میان باور به اصل کنترل و فعالیت های اخلاقی می دانند. برخی معتقدند که این مسئله ای واقعی و حل ناشده در فلسفه معاصر است اما همه با این سخن موافق نیستند. مایکل مور مدعی است که مسئله تصادف اخلاقی همان مسئله سنتی اراده آزاد است و به خودی خود مسئله ای اصیل بشمار نمی آید. مور همچنین مدعی است که معنایی از کنترل که نیگل در صورتبندی مسئله تصادف اخلاقی استفاده می کند نادرست است. به نظر او، این مفهومِ ناهمسازگرایانه از کنترل، مبنی بر اینکه کنترلِ نتیجه نیازمندِ کنترل بر همه عوامل ضروریِ به وجود آورنده نتیجه است، در ارزیابی های اخلاقی روزمره کاربردی ندارد. در بخش نخست مقاله، ضمن صورتبندی مسئله تصادف اخلاقی، به این سوال پرداخته خواهد شد که اساسا چگونه باید این مسئله را فهمید. در بخش دوم، مدعای مور در خصوص معنای همسازگرایانه کنترل تحلیل و بررسی می شود. این دو مدعا مستقل از هم صورتبندی شده است چرا که به نظر نگارنده اولی درست و دومی نادرست است.
بررسی بیتی از شاهنامه با تکیه بر متن های اوستایی و فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع جستار حاضر بررسی و تحلیل بیتی از شاهنامه فردوسی است که تاکنون پژوهشگران دیدگاه های گوناگونی درباره آن اظهار کرده اند. این بیت، که سعدی نیز در بوستان ضبط کرده است، با مصراع «میازار موری که دانه کش است» آغاز می شود. سپس تر، خالقی مطلق صورت ضبط شده این بیت در نسخه فلورانس و دو نسخه دیگر را، که مصراع «مکش مورکی را که روزی کش است» در آنها آمده است، اساس تصحیح خود قرار داده و آن را نزدیک ترین صورت به اصل شاهنامه دانسته است. پس ازآن، پژوهشگران دیدگاه های خود را در رد یا قبول این تصحیح منتشر کرده اند. در این پژوهش، ضمن بررسی نظریات دیگر، با تمرکز بر متن های اوستایی و فارسی میانه، و نیز با درنظرگرفتن صورت بسامدی تعدادی از واژگان این بیت، این نتیجه حاصل شده است که عبارت «مور دانه کش»، ترکیبی وصفی و کهن است که در متن های باستان و میانه ریشه دارد و دامنه اش به فارسی نو نیز کشیده شده است. دو دیگر، واژه «مکش» نسبت به «میازار» و «موری» نسبت به «مورک» برتری دارد که به قرینه یکدیگر در هر کدام از ابیات دیده می شوند. بااین حال، واژه «میازار» را می توان ازجمله نوآوری های شاعرانه فردوسی به شمار آورد.
مبانی معرفت شناختی تعریف ناپذیری خوب و بد اخلاقی از دیدگاه ابن سینا و مور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
7 - 25
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تحلیل آراء ابن سینا و مور ضمن آنچه درباره تعریف ناپذیری خوب و بد اخلاقی مطرح است، نگرش آنها از جهت معرفت شناختی تبیین شده و آراء این دو متفکر بر اساس شیوه گفتگو مقایسه می شود. مسئله اصلی تحقیق نگرش ابن سینا و مور درباره نقد ملاک و معیار طبیعت گرایانه برای حمل خاصه های اخلاقی نظیر خوب و بد در موضوعات اخلاقی است. ابن سینا در آراء خویش بیان می دارد که اعتدال به عنوان امری مابعدالطبیعی و طبیعی نمی تواند در همه زمینه ها معیار و ملاک برای خوب یا بد بودن موضوعات اخلاقی باشد، مور نیز با تحلیل مغالطه طبیعت گرایانه لذت یا هماهنگی با طبیعت را ملاک و معیار حمل خوب و بد بر موضوعات اخلاقی نمی داند. نتایج تحقیق نشان می دهند که رویکرد این دو متفکر برای اثبات مدعای خویش توجه به ایراد منطقی ای است که در مساوق دانستن خوب و بد با اموری نظیر اعتدال، لذت و هماهنگی با طبیعت رخ می دهد. ابن سینا و مور برای پاسخ به مسئله، از واقع گرایی غیرطبیعت گرایانه گزاره های اخلاقی دفاع می کنند، در این میان تأکید بر شهودِ خاصه ها در شهودِ عقلای قوم برای یافتن ملاک و معیار برای صدق و کذب پذیری گزاره های اخلاقی امکان گفتگو در آراء این دو متفکر را میسر می سازد. روش انجام پژوهش تحلیل محتوای آراء این دو فیلسوف در جهتِ پدید آمدن نوعی گفتگو برای مقایسه آراء ایشان است.