مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
هدهد
حوزههای تخصصی:
داستان ها همیشه ظرفیت بسیاری برای طرح مسائل حکمی و تعلیمی داشته اند و داستان پیامبران به شکل ویژه از این ویژگی برخوردار است. یکی از این داستان ها ماجرای سراسر حکمت سلیمان است. حکمت در قصه سلیمان به چند صورت قابل تأمل است:۱- لفظ حکمت که در داستان سلیمان صراحتاً به او منسوب است؛ سخنان حکیمانه و نغز می گوید و کتاب امثال سلیمان مشحون از آن است. در قرآن نیز از علم مخصوصی که به سلیمان بخشیده شده یاد می شود.۲-امثال برآمده از داستان سلیمان که شاید ساده ترین شکل حکمت در این قصه باشد.۳- نکات حکمی و تعلیمی و پندآموز که در این مقاله به شرح آنها خواهیم پرداخت.
تأثیر روایت قرآن از داستان حضرت سلیمان (ع) در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان حضرت سلیمان به دلیل گستردگی و تنوّع ماجراها، تأثیرات گوناگون و متفاوتی در متون ادب فارسی گذاشته است که آن را از داستان دیگر پیامبران ممتاز می کند. با وجود قدمت روایت این داستان در منابع آیین یهود، قرآن کریم، بهترین و نخستین منبع شاعران و عارفان برای استفاده بوده است. موضوعاتی مانند عدالت سلیمان، منطق الطّیر دانستن او، تسلّط بر دیوان و...از جمله روایات قرآنی داستان سلیمان است؛ ولی با این وجود ادیبان فارسی از روایت تفاسیر و کتب قصص انبیاء در مورد سلیمان (ع) که پُر از اسرائیلیات است، ب ه دلیل شهرت و جذّابیّت این داستان ها تاثیر پذیرفته اند، برای نمونه؛ موضوع انگشتری سلیمان که مضمون های زیبایی از آن در ادبیّات فارسی، خصوصاَ متون عرفانی، خلق شده است.
این نوشتار با توجّه به اهمّیّت داستان پیامبران در ادبیّات فارسی (در اینجا داستان سلیمان) به تأثیر بخشی از روایات قرآنی داستان سلیمان در متون فارسی پرداخته است و از آن میان سه مبحث را برگزیده است: سلیمان و باد، سلیمان و مور و سلیمان و پرندگان؛ و از آنجا که پرداختن به تأثیر کامل داستان سلیمان در تمام ادب فارسی کار دشواری است و البتّه از حوصلة یک مقاله خارج است به بررسی این سه موضوع در امّهات متون ادب فارسی پرداخته است که بی شک با موارد مشابه در دیگر متون قابل مقایسه است.
واکاوی چهار رمز اساسی منطق الطیر و رساله الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱ (پیاپی ۸۶)
81-102
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، به شرح و توضیحِ مبانی رمز های اساسی «هدهد» و «سیمرغ» در محتوای رمزی تمثیلی منطق الطیر عطار و «ملک مرغان» و «مرغ راوی روایت» در رسا له الطیر ابن سینا می پردازد . اهمیت این کار در رفع ابهاماتی است که در اثر تأویل سلیقه ای این رمز ها در محتوای این رسالات رمزی تمثیلی نهادینه شده است. حوزه تحقیق این گزارش، رمزی تمثیلی نگاری ناگزیر مفاهیم شناخت شناسانه، در دوران معارضه های فکری قرون پنجم تا هفتم و تعمیق ابهامات رموز در اثر تأویلات هم سو با پندار ها و باور های حاکم در قرن های گذشته است. این تحقیق کتابخانه ای مبتنی بر بررسی دقیق محتوای متون مرتبط با موضوع، هریک در بستر و چارچوب فکری مربوط به محتوای همان موضوع، و برهم سنجش مفاهیم مشابه و متباین و استنتاج مبتنی بر تحلیل و تفسیر مستدل است. یافته های این تحقیق، تناقض تفسیرهای حاکم بر مفاهیم رموز ذکرشده را نشان می دهد. علاوه براین، یافته های مطالعه نشان دهنده اهمیت تحقیقات بیشتر درباره مفاهیم رمزها و نکات کلیدی این تحقیق است. یافته های تحقیق تباین تأویلات رایج با مفاهیم رموز موصوف این تحقیق را نشان می دهد؛ و نیز مبین ضرورت بازنگری در مفاهیم محتوای رموز وفق پیشنهادهای این گزارش است.
سیمرغ سهروردی و نشانه-معنا شناسی سیّال
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
49 - 64
حوزههای تخصصی:
«هدهد سیمرغ شده» سهروردی، برای نشانه شدن از مسیر پر پیچ و خم دال های زبان می گذرد و زیر تأثیر آن ها مدلول های جدیدی می آفریند. در گفتمانی که سهروردی از «هدهد سیمرغ شده» به دست می دهد، ما با گونه ای نشانه ای روبه رو هستیم که نه در جایگاه پرنده، که در جایگاه های متعدّد دیگری، بروز می کند که بررسی آن ما را به حوزه ساختار جانشینی زبانی وارد می کند. نگارنده در این مقاله، در پی آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی به کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضایی فیزیکی- کنشی به فضایی نمادین و استعلایی و تبیین ویژگی های نشانه-معنا شناسی داستان «صفیر سیمرغ» از سهروردی بپردازد. «هدهد» در نظام جانشینی به کار گرفته شده در گفتمان سهروردی، بر اثر تأثیر نوسانات مدلولی، آرام آرام از عنوان پرنده یا مرغ، فراموش شده، به نشانه ای معنادار تبدیل می شود؛ در حقیقت، «هدهد» در کنار «هدهد» بودن، همه چیز هست. چنین عملیاتی را که امکانِ گذر از گونه ای دالی به گونه ای مدلولی متکثّر و استعلایی را فراهم می سازد، سیر تکاملی نشانه در زبان می نامیم.
بررسی شخصیت «هدهد» در منطق الطیر عطار براساس نظریه «خودشکوفایی» آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق الطیر عطار با طرح مبانی عرفان اسلامی به طور عام و نظریه وحدت وجود به طور خاص، همچنین با داشتن جنبه های تمثیلی و نمایشی، شأن و جایگاهی محکم در زبان و ادبیات فارسی دارد. هدهد یکی از شخصیت های برجسته در این اثر است که توانست با تأکید بر کنش جمعی و بسیج عمومی، مرغان دیگر را برای حرکتی جدید و متفاوت متقاعد کند. منش و روش هدهد در اقناع و بسیج مرغان بر مبنای نظریه های روانشناختی انسانگرا، تحلیل پذیر و درخور بررسی است. نظریه «خودشکوفایی» ابراهام مزلو، پدر روانشناسی انسان گرا، در رفتارشناسی و شناخت هدهد رهبر پرندگان در مسیر رسیدن به سیمرغ به خواننده کمک می کند تا شخصیت هدهد را به عنوان سمبل انسان خودشکوفا و کنش گرا بهتر درک کند. به نظر می رسد هدهد در جایگاه یک رهبر خودشکوفا و کنش گر توانسته است با تکیه بر ویژگی هایی مانند گشودگی نسبت به تجربه های اوج، تأکید بر منطق گفت وگو و مکالمه، هوش کلامی، انعطاف پذیری، اشتیاق و صداقت، خلاقیّت و دوری از تقلید، خودبسندگی و خودمختاری و درک متقابل، بسیج عمومی و کنش جمع محور، مرغان را به نتیجه ای مطلوب و آرمانی برساند که همانا رسیدن به جایگاه سیمرغ است. در این مقاله سعی می شود با تأکید بر نظریه خودشکوفاییِ مازلو، به شخصیت شناسی هدهد و همچنین انجمن های معناگرا پرداخته شود.
بررسی شخصیت «هدهد» در منطق الطیر عطار براساس نظریه «خودشکوفایی» آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق الطیر عطار با طرح مبانی عرفان اسلامی به طور عام و نظریه وحدت وجود به طور خاص، همچنین با داشتن جنبه های تمثیلی و نمایشی، شأن و جایگاهی محکم در زبان و ادبیات فارسی دارد. هدهد یکی از شخصیت های برجسته در این اثر است که توانست با تأکید بر کنش جمعی و بسیج عمومی، مرغان دیگر را برای حرکتی جدید و متفاوت متقاعد کند. منش و روش هدهد در اقناع و بسیج مرغان بر مبنای نظریه های روانشناختی انسانگرا، تحلیل پذیر و درخور بررسی است. نظریه «خودشکوفایی» ابراهام مزلو، پدر روانشناسی انسان گرا، در رفتارشناسی و شناخت هدهد رهبر پرندگان در مسیر رسیدن به سیمرغ به خواننده کمک می کند تا شخصیت هدهد را به عنوان سمبل انسان خودشکوفا و کنش گرا بهتر درک کند. به نظر می رسد هدهد در جایگاه یک رهبر خودشکوفا و کنش گر توانسته است با تکیه بر ویژگی هایی مانند گشودگی نسبت به تجربه های اوج، تأکید بر منطق گفت وگو و مکالمه، هوش کلامی، انعطاف پذیری، اشتیاق و صداقت، خلاقیّت و دوری از تقلید، خودبسندگی و خودمختاری و درک متقابل، بسیج عمومی و کنش جمع محور، مرغان را به نتیجه ای مطلوب و آرمانی برساند که همانا رسیدن به جایگاه سیمرغ است. در این مقاله سعی می شود با تأکید بر نظریه خودشکوفاییِ مازلو، به شخصیت شناسی هدهد و همچنین انجمن های معناگرا پرداخته شود.
بررسی شبهات داستان سلیمان(ع) و هدهد در قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
43 - 11
حوزههای تخصصی:
قرآن پژوهان بر این باورند که قصص قرآن دارای پیام هایی برای مسلمانان است حتی اگر درباره اقوام و ملل و ادیان و پیامبران گذشته باشد. غالباً روش قرآن در نقل قصص، ارائه سر خط های لازم برای پیام گیری از آنها و نپرداختن به نقل تمام ماجرا با جزئیات است که برای برخی ناآشنایان با روش نقل داستان های قرآنی، گاهی سؤال برانگیز خواهد بود. حتی ظاهر برخی از آیات قصه های انبیاء در نگاه ابتدایی، با عصمت آنان و نیز برخی از مبانی دینی و یا مذهبی منافات دارد؛ لذا لازم است تا به شبهات پدید آمده پاسخ داده شود. درباره قصه حضرت سلیمان (ع) نیز شبهاتی ایراد گردیده است که مقاله حاضر سعی دارد شبهه های مربوط به قضیه هدهد را از قصه سلیمان نبی (ع) پاسخ گوید. شبهه رابطه علم غیب حضرت سلیمان (ع) با غیبت هدهد در صف لشکریان، بررسی وعده عذاب و ذبح هدهد توسط سلیمان (ع) از جمله شبهه های مطرح شده که پاسخ هایی توسط قرآن پژوهان ارائه گردیده است مانند انبیاء علم غیب دارند جز در مواردی بنا به مصلحت، مأمور به استفاده و عمل بر طبق آن به ویژه در حکومت داری نیستند؛ لذا هدهد در قلمرو علم ظاهری حضرت سلیمان (ع) گفته است که من چیزی می دانم که الان تو بدان احاطه نداری؛ هدهد تکلیف و مسئولیّت حکومتی داشته که در صورت تخلف شایسته توبیخ بوده و مؤاخذه سلیمان (ع) به آن شدت نیز بر اساس اهمیت نقش حکومتی او بوده است.
ریخت شناسی داستان حضرت سلیمان (ع) در قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
197 - 218
حوزههای تخصصی:
یکی از ره آوردهای ادبی قرآن ابتکار و آفرینش داستان های هنری واقعی است. خداوند متعال با اسلوبی متین و مستحکم عناصر داستانی رخدادها را به نمایش می کشد. از جمله داستان هایی که در آیات شریفه به تصویر کشیده شده داستان حضرت سلیمان است. از آنجا که داستان امرزه اهمیت دارد، داستان حضرت سلیمان هم به عنوان یکی از زیباترین داستان های قرآن رویکرد تفسیری ادبی و هنری جدید می طلبد. آنچه در مورد سلیمان نبی در قرآن ترسیم شده مجموعه داستان کوتاه پیرامون مورچه، اسبان، اطلاع رسانی هدهد، ایمان آوردن ملکه سبا و ... می باشد. این داستان ها به دلیل حضور شخصیت های غیر بشری چون جن، هدهد، مورچه و باد و نیز تسخیر آنها در خدمت پیامبر پادشاه همچنین دانستن زبان پرندگان تفاوت بارزی با سایر داستان ها دارد. هریک از این عناصر- آنچنان که مستلزم شیوه یگانه قرآن است، در محور شکر و اخلاص نمود یافته و شگفت انگیزی پدیده ها را متجلی می کند.
واکاوی تطبیقی منطق الطیر عطار و قصیده هدهد محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
97 - 115
حوزههای تخصصی:
منطق الطّیر عطّار، داستان سفر گروهی از مرغان به سوی کوه قاف به رهبری هدهد برای رسیدن به آستان سیمرغ است. در این منظومه عرفانی هر یک از مرغان، بیانگرگروهی از انسان هاست که در جستجوی حقیقت دست به سفر می زنند و سختی ها و مصائب راه سبب می شود که یکی پس از دیگری از ادامه راه منصرف شود. در پایان مسیر، سی مرغ به کوه قاف می رسند و در نهایت در می یابند که سیمرغ در حقیقت، خودشان هستند. محمود درویش، شاعر معاصر فلسطینی نیز دستیابی به جامعه آرمانی و تلاش برای رسیدن به آن را در قصیده ای عارفانه به تصویر کشیده است و آن را هدهدنامگذاری کرده است.نکته قابل ذکر آنکه محمود درویش در هیچ یک از قصاید خود به طور مستقیم تحت تأثیر عرفان و تصوف قرار نگرفته است و تنها در قصیده مورد بحث نگارنده؛ یعنی قصیده هدهد متأثر از اندیشه های عرفانی بوده است.نگارنده در این پژوهش با بهره گیری از مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا به بررسی و تطبیق مراحل هفتگانه سلوک در منطق الطّیر با قصیده هدهد محمود درویش پرداخته و در نهایت بیان نموده است که محمود درویش در قصیده خود در موارد بسیاری مضامینی مشترک با شاعر پارسی گوی دارد.