مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اخوان الصفا
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، نخست به بررسی نکات عمده جهان بینی گنوسی ها درباره دوگانگی روح و جسم و هبوط روح از عالم بالا، و اسارت آن در جسم پرداخته و ضمن اشاره به دیدگاه اورفه ای - فیثاغوری و افلاطون در یونان باستان، و نیز نگرش اسکندرانی، پیشینه این اندیشه هارا نشان میدهد. آن گاه دو مکتب گموسی، سوری مصری و ایرانی را معرفی کرده، و در بخش دوم، ابیات بر جسته قصیده عینیه، با استفاده از رسایل اخوان الصفا شرح داده می شود. و با مقایسه قصیده عینیه، با یکی از متون گنوسی، آن را دارای ساختار گنوسی دانسته، و در پایان با تاکید بر نقش اخوان الصفا در آشنایی حکما و عرفای مسلمان، با اندیشه های گنوسی و هرمسی، پیشینه آشنایی تمدن اسلامی با این افکار را نشان می دهد.
طبقه بندى دانش(سیاسی) در جهان اسلام با تاکید بر دوره میانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
طبقه بندى دانش و جایگاه دانش سیاسى، این امکان را فراهم مىکند که اولاً، با انواع دانشها و طبقه بندى دانش سیاسى نزد اندیشمندان اسلامى آشنا شویم، و ثانیاً، تطور این بحث در طول تاریخ اندیشه سیاسى اسلامى را پى گیریم. به نظر مىرسد پیش فرضهاى فلاسفه و فقها و همچنین نسبت سنجى عقل و نقل، در نوع طبقه بندى دانش نزد ایشان تأثیر داشته است. به همین دلیل طبقه بندى علوم نزد فارابى و تابعین او را باید در عقل محوران، و طبقه بندى علوم نزد غزالى و امثال وى را باید در نقل محوران جاى داد.
بررسی روایت ابوحیان توحیدی از ماجرای فیل شناسی کوران و نسبت آن با کثرت گرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آثار و نوشته های ابوحیان توحیدی پیداست که وی با وجود زندگی در کانون تصادم و اصطکاک میان عقاید و مذاهب مختلف در بصرة قرن چهارم، شخصیتی آزاداندیش و تا حدود زیادی بدور از تعصب دینی و مذهبی بوده است. این بی تعصبی می تواند علاوه بر جنبه های درونی او، متأثر از نفوذ افکار استادش ابو سلیمان منطقی، مراودة توحیدی با اخوان الصفا و نیز قدری گرایش او به زهد و تصوف بوده باشد؛ با این حال، در برخی آثار ابوحیان چیزی بیش از بی تعصبی و تسامح در دین، و در واقع گونه ای قول به کثرت باوری دینی نیز ملاحظه می شود. از این رو ارائه هر تفسیری از حکایت فیل شناسی کوران در کتاب المقابسات- به مثابه یک متن که به دست توحیدی پدید آمده بدون توجه به نیت او که احتمالاً با مراجعه به شخصیت تاریخی او قابل اکتشاف است بهرة شایانی از حقیقت نتواند داشت. با چنان مراجعه ای، در نهایت به نظر می رسد که توحیدی از گرایشهای کثرت باورانة دینی بر کنار نبوده است.
جهان شناسی احمد احسائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد احسائی (1166-1241 ق) یکی از با نفوذترین چهره های دو سدة اخیر شمرده شده است. او نوآوریهای گوناگونی در مسائل کلامی و به ویژه جهان شناسی، پدید آورده است. این مقاله در جستجوی پاسخ به این پرسش است که آیا احسائی آموزه های جهان شناختی خود را، آن چنان که خود ادعا می کند، مستقیماً از ائمه اثنی عشر اقتباس نموده است؟ با مقایسة برخی از آراء و نظرات او با پیشاهنگان عرصة اندیشه در صدد برآمده ایم تا تأثیر پذیری او را از سرچشمه های متنوع نشان دهیم.
نظریه اخوان الصفا درباره چگونگی پیدایش کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخوان الصفا در رسایل خود بعد از پیشینة تاریخی بحث نظام فیض، دربارة چگونگی پیدایش کثیر از واحد، دو نظریه بیان کرده اند. بر مبنای نظریة اول، مراتب طولی فیض عبارتند از: خدا= عقل فعال = عقل منفعل (نفس کلی) = هیولای اولی= جسم مطلق (هیولای ثانیه). بر مبنای نظریة دوم، بین مراتب طولی فیض و سلسلة اعداد (از 1 تا 9) تناظر وجود دارد و این سلسلة طولی عبارتند از: خدا= عقل=نفس=هیولی= طبیعت= جسم فلک=ارکان چهارگانه و طبایع چهارگانه= مولّدات سه گانه. نظریة اول، مبین وامداری اخوان الصفا از افلوطین، و نظریة دوم ترتیب منطقی بیان تاریخچة نظام فیض، مبین وامداری اخوان الصفا از فیثاغوریان است. اخوان الصفا با ایجاد تغییراتی در نظریة افلوطین وفیثاغوریان آن را پذیرفتند. بین نظریة اول و دوم آنان، از جهاتی مشابهت و از جهاتی تمایز وجود دارد. اخوان الصفا از باب تسامح و تقارب با فیلسوفان نظریة اول را مطرح کردند. نظریة دوم احتمالاً به جهت برخورداری از زبان رمزآلود و تناظر بین سلسله مراتب فیض و سلسلة اعداد و شواهد دیگر از رسائل اخوان الصفا و مجمل الحکمه، نظریة نهایی اخوان الصفا است.
بررسی و تحلیل مبانی فکری اخوان الصفا در تاویلات باطنی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آراء و دیدگاههای اخوان الصفا در باره ماهیت دین و تاویلات آنان در باره آیات قرآن مورد توجه جمعی از اندیشمندان به ویژه مفسران قرآن بوده است. شماری ازمفسران تحت تاثیر دیدگاههای باطنی اخوان الصفا واقع شده و مستقیماً و یا بطور غیر مستقیم از آراء آنان بهره برده اند. هرچند اخوان الصفا برای فهم آیات قرآن، تمسک به معنای ظاهری را مجاز ندانسته و تاویل آیات را امر ضروری می دانند، لکن هرنوع تاویلی را روا ندانسته و با تاویلات بسیاری از تاویل گرایان به ویژه با معتزله به شدت مخالفت ورزیده اند. در این مقاله نویسنده کوشش نموده تا دیدگاههای تاویل گرایانه اخوان الصفا در باره آیات قرآن و نیز تاثیر آراء آنان را بر مفسران بررسی کند.
بررسی مؤلفه های اساسی در معرفت شناسی دینی اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن چهارم هجری گروهی از اندیشمندان موسوم به اخوان الصفا و خلان الوفا به این فکر افتادند که برای نشر علوم عقلی و نزدیک کردن دین و فلسفه به یکدیگر و آگاه نمودن مردم نسبت به مسائل علمی و دینی رسالاتی مختصر، بدون ذکر نام مؤلفان بنویسند و به صورت پنهانی منتشر کنند تا بتوانند در جهت زدودن انحراف از جامعة اسلامی فعالیت نمایند.
در آن هنگام، به رغم وجود مشکلات سیاسی و اجتماعی متعدد، مسلمانان از رشد فکری و علمی برخوردار بودند و نه تنها در زمینة فلسفه و سیاست بلکه در سایر جنبه های علمی به مرحلة رشد و شکوفایی رسیده بودند. اخوان الصفا به موازات برخورداری از اندیشة دینی، عامل بازتولید بیداری فکری و توجه به علوم عقلی و فلسفه و حکمت یونانی در آن دوره هستند. طرح مسائل مذهبی در یک چهارچوب سازمان یافته و تلاش برای نظم دادن به مؤلفه های معرفت شناسی دینی بر محورهای خداشناسی، نبوت، انسان شناسی، معرفت نفس و اخلاق در این خصوص دارای اهمیت زیاد است.
برخی از دلالت های تربیتی در رسائل اخوان الصفا (قرن چهارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار تلاش شده است از رهگذر پژوهشی بنیادی ‐ تاریخی، با پیروی از روش پژوهشی توصیفی ‐ تحلیلی، و با استناد مستقیم به رسائل اخوان الصفا، پاره ای از دلالت های تربیتی آنها برگرفته و پیش رو نهاده شود. از این پژوهش نیک برمی آید که اخوان الصفا، فراوان به تعلیم و تربیت پرداخته اند و از دلالت های تربیتی ره یافته در رسائل آنان می توان به مؤلفه های تربیتی مهمی چون: چیستی، امکان، ضرورت، هدف ها، اصول، عوامل، مراحل، روش ها و... تربیت از نگاه آنان پی برد و اثبات کرد که سخنان فرو کاهنده برخی از غربیان ناآگاه یا غرض ورز درباره تربیت در اسلام، تا چه پایه نارواست.
بحثی در تاریخ گذاری رسائل اخوان الصفا؛ نقدِ نقد عباس همدانی به تاریخ گذاری پل کازانووا بر رسائل اخوان الصفا
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگارش رسائل اخوان الصفا به هیچ روی مشخص نیست.نام نویسندگان آن نیز به همگان پوشیده است که این امر نیز سبب نظرورزی های متعددی در این موارد شده است.به نظر می رسد موضوع تاریخ نگارش رسائل با مقاله ی انتقادی پل کازانووا – که حاوی مطالعات تاریخی و ستاره شناسی پیچیده و نوینی بود- مرحله ی جدیدی شده است. نظریه های دیگری نیز در این زمینه به وجود آمد که روش استنادی آن ها با روش کازانووا متفاوت بود.نظریه ی کازانووا را در دهه های پایانی قرن بیستم عباس همدانی تصحیح و نقد کرده، نواقصی از آن را زدوده و با فرضیه های جدیدنتایج تازه ای عرضه کرده است.نظر همدانی درباره ی زمان نگارش رسائل، تا به امروز نیز در محافل اسماعیلی شناسی یکی از آرای پذیرفته شده، و ملاک نظر بوده است. در این مقاله پس از شرحی اجمالی درباره ی نظریه های مذکور، تمایزهای آن ها با یکدیگر بررسی می شود.سپس با تحلیل نظر همدانی، اشکال ها و ابهام هایی که در فرضیه سازی و نتیجه گیری او برای تعیین تاریخ نگارش رسائل وجود دارد، تشریح می شود.نظر همدانی در دو بخش «باورها و پیشگویی های نجومی» و نیز «مسئله ی مهدویت و ظهور قائم» نقد می شود.در پایان، با تشکیک در تفسیرهای همدانی از متن رسائل، نظر وی درباره ی تبلیغی بودن رسائل برای قدرت گیری و تأسیس خلافت فاطمیان مورد تردید قرار می گیرد
اخلاق و سیاست در آموزه ها و اندیشه های «اخوان الصفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این گفتار تمهید و مقدمه ای است برای تبیین آموزه ها و اندیشه های اخلاقی و سیاسی جمعیت «اخوان الصفا» به منظور فهم صائب از پیوستگی اخلاق و سیاست در اندیشه های ایشان که ملهم از تعالیم اسلامی و عرفانی است. در این پژوهش تحلیل آموزه های اخوان از لحاظ روشی بر اساس رویکردی هنجاری انجام شده است. این مقاله بر آن است که ضمن معرفی اجمالی این جماعت متساهل و سرّی به این پرسش پاسخ دهد که چه نسبتی میان آموزه های اخلاقی و دینی اخوان با سیاست و حکمرانی جامعة انسانی برقرار است؟
دو گونه طبقه بندی علوم در نگاه اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در میان مسلمانان اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا، یکی از مهم ترین گروه هایی هستند که به موضوع طبقه بندی علوم توجه ویژه داشتند. هدف اخوان الصفا، ایجاد تحول فکری و بنیادی در جامعه بود تا از آن طریق، انسان ها را به سعادت برسانند. از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینه های گوناگون دانش و فرهنگ به جای مانده است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد. چینش موضوعات و تربیب این رسائل که شباهت بسیارى به یک دایرة المعارف فلسفی- علمى دارد، یکی از مهم ترین منابع برای استخراج طبقه بندی مطلوب علوم از نگاه اخوان الصفا است. در کنار این طبقه بندی که بر اساس ماهیت سلسله مراتبی علوم به سامان آمده، در رساله هفتم این مجموعه رسائل و ذیل رساله «فی الصنائع العلمیه و الغرض منها»، طبقه بندی دیگری از علوم مطرح شده که با طبقه بندی به دست آمده از ترتیب رساله ها تفاوت فراوانی دارد. این مقاله می کوشد ضمن شرح دوگانگی این دو طبقه بندی، به تبیین دیدگاه و نقش اخوان الصفا در دسته بندی علوم اسلامی بپردازد.
ریشه های تساهل در اندیشه های مدنی و اخلاقی «اخوان الصفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تساهل یکی از وجوه برجستة اندیشه ها و آموزه های جمعیت «اخوان الصفا و خلان الوفا» (دوستان صمیمی و باوفا) که حدود هزار سال پیش در دوران شکوفایی تمدن اسلامی ظاهر شدند محسوب می شود. تساهل و مدارای اخوان در پژوهش هایی که دربارة آنان در داخل و خارج از کشور انجام شده و مورد توجه قرار گرفته اما ریشه های این رویکرد اخوان که قرن ها قبل از مطرح شدن این مباحث در غرب ظهور و بروز یافته، مغفول واقع شده است. در این پژوهش تلاش برای بازشناسی ریشه ها و آبشخور های این وجه برجسته فکری آنان به عمل آمده است. در این مقاله کوشش شده ضمن معرفی اجمالی این نحلة فکری و کمتر شناخته شده به این پرسش نوآورانه پاسخ داده شود که ریشه ها و عوامل تساهل اخوان الصفا از چه مصادر و منابعی سرچشمه گرفته است؟ لازم به ذکر است که از روش توصیفی و تفسیر متون در این پژوهش استفاده شده است.
پژوهشی در باب ماهیت و اندیشه های اجتماعی و سیاسی اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
83 - 99
حوزه های تخصصی:
اخوان الصفا و خلان الوفاء گروهی از فلاسفه مسلمان دارای آرمان ها و دیدگاه های علمی، دینی و سیاسی اند. معرف شناسی آنان مبتنی بر فلسفه یونانی و مبانی دین اسلام است. به عقیده آنان، یکی از عوامل اصلاح نظام فکری و اجتماعی به کارگیری فلسفه یونانی است. از لحاظ سیاسی، با توجه به انحطاط، فساد و عدم تمرکز سیاسی در دستگاه خلافت عباسی یا تجزیه امپراتوری اسلامی، در مخالفت با آن حکومت و مترصد بنیاد نهادن نظام یکپارچه بر مبنای ارزش های سیاسی اسلام بودند. از این رو، مطالعه درباره اخوان الصفا، نسبت به دیگر جنبش ها و حرکت های انقلابی، دارای اهمیت بیشتری است. این اشخاص که جز پنج نفر از هویت آنان اطلاع نداریم، مجموعه هایی از علوم مختلف و از جمله فلسفه، اخلاق، سیاست و علم الاجتماع، موسوم به «رسایل اخوان الصفا»، تدوین و به صورت پنهانی منتشر می کردند. این رسایل، اولین دائره المعارف در تاریخ تمدن اسلامی است.
جمعیت اخوان الصفا و اندیشه رواداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
147 - 155
حوزه های تخصصی:
پیدایشانجمن سری اخوان الصفا یکی از رویدادهای مهم فکری و فرهنگی قرن چهارم هجری است که در تاریخ فلسفه اسلامی جایگاه ویژه ای دارد آن هم در شرایط سیاسی، اجتماعی و فکری قرن چهارم هجری که از یک سوء به واسطه ضعف سیاسی – مذهبی خلاقت که به ناتوانی نهاد خلافت در پاسخ گویی به چالش های فکری جامعه اسلامی انجامیده بود و از سوی دیگر ظهور علوم اوایل و فرهنگ یونانی در تقابل با اندیشه های اسلامی قرار گرفته بود و اندیشمندان جامعه اسلامی را با چالش های متعدد مواجه نموده بود. این امر سبب ظهور گروههای غیررسمی شده بود که در صدد پاسخگویی به شرایط فکری جامعه آن روز بودند. اخوان الصفا در زمره همین گروههای است که با طرح اندیشه رواداری و تسامح درصدد نزدیک کردن شریعت اسلام با فرهنگ یونان و اندیشه ایرانی و مانوی و گنوسی برآمده است زیرا این جماعت در عراق که مرز التقاطی اندیشه های پیش گفته شکل گرفته است با انتخاب عنوان اخوان الصفا برای جمعیت خود صحبت از اخلاق نمودند و به گسترش اندیشه رواداری اسلامی مذهبی پرداختند. این نوشتار با طرح این سؤال که علت رویکرد اخوان الصفا به اندیشه تسامح چه بوده است؟ این فرضیه را مطرح نموده است که اندیشه تسامح الصفا برآمده از شرایط فکری و سیاسی قرن چهارم هجری بوده است که ما براساس روش توصیفی- تحلیلی تاریخی درصدد بررسی این موضوع می باشیم.
بررسی آراء اخوان الصفا در مورد علم عدد و هندسه مطالعه موردی نقش مایه ها و تزئینات هندسی گنبد کبود مراغه
حوزه های تخصصی:
معماری ایرانی سراسر نظم و هندسه است. در آثار حکیمان و فیلسوفان مسلمان جابه جا به اهمیت هندسه و شکل های هندسی برمی خوریم. چنان که گفته اند اخوان الصفا غایت قصوای علم هندسه را آماده کردن روح انسان برای تفکر و تعقل در حقایق بدون توجه و احتیاج به عالم محسوسات، می دانند و نتیجه آشنایی با هندسه را تمایل روح به ترک این عالم و پیوستن به عالم معقولات و زندگانی ازلی می پندارند. ایشان برای شکل های هندسی «فضایل»، «صفات» و «خصایص» مشخص قائل اند. اخوان الصفا در رساله دوم خویش از مجموعه رسائل، هندسه را به دو مقوله تقسیم کرده است: هندسه محسوس و هندسه معقول؛ هندسه محسوس عاملی بر صناعت و آفرینش عملی و هندسه معقول را علت فکر و آفریننده علم و هر دو را راهی برای درک حکمت و جوهر نفس می داند و درجایی دیگر هندسه را راهی به سوی تقویت فکر و خیال برای ادراک جوهر نفس و ذات اشیاء در نظر گرفته است. این پژوهش در پی بررسی آرای اخوان الصفا در مورد عدد، هندسه و مطالعه آن در نقوش هندسی گنبد کبود مراغه می باشد. گنبد کبود مراغه حلقه میانی معماری سلجوقی و ایلخانی هست و به لحاظ نقوش هندسی و به کارگیری تزئینات و رنگ در نوع خود کم نظیر می باشد. روش تحقیق به صورت تاریخی- تفسیری و تجزیه اطلاعات کیفی و گردآوری اطلاعات به روش اسنادی است. در این راستا بنای گنبد کبود مراغه به عنوان مطالعه موردی بررسی خواهد شد. متخصصان این گنبد را به لحاظ تحولاتی که در ساختار گره هندسی و تزئینات معماری ایجاد کرده، نقطه پیوند بین تاریخ هنر با تاریخ معماری و با تاریخ ریاضیات می دانند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که انتخاب و کاربرد اشکال هندسی و حتی رنگ، تصادفی نبوده و مانند سایر اجزای هنر اسلامی از مبانی اعتقادی خاصی برخوردار است. می توان یافته های مطالعه را به طراحی گره هندسی در بعد دوم، استفاده از مفاهیم رنگ و اعداد و تناسبات خاص تقسیم نمود. انتخاب این نقش مایه ها می تواند با مفاهیمی چون هندسه محسوس و معقول که اخوان الصفا مطرح کرده اند نسبت معناداری داشته باشد.
عدد در اندیشه اخوان الصّفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلقت موجودات از دید اخوان الصفا، بر پایه نظام عدد استوار است؛ یعنی نظام خلقت موجودات عالم ماده از مصدر احدیّت در نظام اعداد رخ می نماید که پیوستگی، انسجام و سلسله مراتب ویژه ای دارد. انسجام و پیوستگی مراتب عالم روح نیز در این نظام عددی نمایان است. این مقاله صورتی را از منظومه فکری این گروه درباره «نظریه عدد»، استخراج و تفسیر می کند.
نقد وبررسی روابط تاریخی- فکری اِخوانُ الصَّفا و اِسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت نویسندگان رسائل اخوان الصفا تاکنوندر پرده ابهام مانده و میان محققان، بحث و گمان هایی در باب انتساب آنان به فرق و مذاهب، به ویژه اسماعیلیه جریان داشته است. از دیرباز اسماعیلیه بر این باور بوده اند که رسائل نوشته یکی از پیشوایان این گروه به نام احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل است. همچنین در دوران معاصر، برخی خاورشناسان و نیز محققان اسماعیلی مذهب، اخوان و رسائل را به اسماعیلیه منسوب کرده اند. در این مقاله، با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی اجمالی رسائل، نخست به دعوی اسماعیلیه و آن دسته از خاورشناسانی که رسائل را به اسماعیلیه نسبت داده اند اشاره می کنیم؛ آنگاه به دیدگاه دسته ای دیگر ازخاورشناسان و پژوهشگران می پردازیم که اخوان الصفا را در شمار اسماعیلیه نمی دانند. قراین درون متنی رسائل واستناد به اشعار عربی و فارسی و مطالب دیگر، این دعوی را که رسائل نوشته احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل است، با تردید جدی مواجه می کند. همچنین، آراء اخوان در تساهل و تسامح نسبت به ادیان و مذاهب و مکاتب فکری، با شیوه فرقه اسماعیلیه مغایرت داشت. افزون بر شواهد تاریخی مانند گزارش های ابوحیان توحیدی، سجستانی، ابن ندیم، قفطی، این نکته سخت قابل توجه است که نویسندگان اسماعیلی مذهب به مدت دو قرن اخوان الصفا را نادیده گرفتند. دیگر ادله نیز حاکی است که قول انتساب مؤلفان رسائل به اسماعیلیه از قوت لازم وکافی برخوردار نیست.
جریان شناسی و تبارشناسی ترجمه و اقتباس از داستان «محاکمه انسان و حیوانِ» رسائل إخوان الصفا در زبان فارسی (و ترکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۲
85 - 114
حوزه های تخصصی:
داستان محاکمه انسان و حیوان که قدیم ترین روایت موجود از آن در رساله های عربی إخوان الصفاست، در دو دوره زمانی سده هشتم و سده سیزدهم قمری بیشتر مورد توجه نویسندگان زبان فارسی (و ترکی) قرار گرفته است. در این دو دوره، دوازده ترجمه و اقتباس از این داستان شناسایی شده، که این تحقیق در پی معرفی و کشف تبارشناسی و جریان شناسی و در کل ارتباط بین آنهاست. بر اساس یافته های این تحقیق، سه جریان اصلی و یک جریان فرعی (التقاطی) در این ترجمه و اقتباسها وجود دارد: جریان اصلی شاکله روایت عربی (پیرنگ، زمان و مکان، شخصیتها و خط سیر داستان) را حفظ کرده و تغییرات بنیادین در آن نداده است. دخل و تصرفات این جریان، عمدتا تغییر سبک نگارش آن از نثر مرسل به نثر مصنوع بوده است. جریان دوم، داستان را تلخیص کرده است و جریان سوم که با ابتکار میرحسینی هروی آغاز می شود، تغییرات بنیادین در روایت داده و داستانی با ساختار، خط سیر و پیرنگ متفاوت ارایه می دهد. در این جریان، گرچه مضامین اصلی گفتگوها و برخی شخصیت ها حفظ می شود، طرح و خط سیر داستان، در پرتو گفتمان عرفانی باز تولید می شود. نمود تاثیر گفتمان عرفانی، در افزودن تم «سفر» و «پیر» و برپایی دادگاه های هفتگانه در هفت روز و همچنین موضوعات گفتگوهاست. سرانجام در روایت مجمع النورین ملا اسماعیل سبزواری، سه شاخه مذکور ترکیب می شود و در آن مضمون و محتوا از شاخه اول و ساختار از شاخه دوم اقتباس می گردد.
جایگاه و مفهوم هندسه در هنر معماری اسلامی بر اساس آراء اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
109 - 129
حوزه های تخصصی:
هنر معماری ایران به واسطه همراهی و همکاری معماران با دانشمندان اسلامی، دارای ابعاد علمی و حکمی فراوانی است. از قرون چهارم هجری به بعد، معماری با ظهور دانشمندانی چون اخوان الصفا با ارائه رسالات حوزه ریاضی، صناعات و مبانی هندسی همراه شده است که بر امکان اتصال علم روز با مبانی صناعت معماری تأکید بیشتری نموده است. وجود و حضور نسخ خطی دوره و همچنین اشارت علمی هندسی، ریاضی و صناعتی آن در مقوله احداث بنا، در این نسخ اثبات شده است. نکته و هدف اساسی در پرداخت به این موضوع، نحوه برخورد مفهومی این دانشمندان با موضوع هندسه در صناعت معماری است که در دوره تاریخی خود به چه صورتی مفهوم هندسه را تعبیر کرده و جهت کاربرد صناعت معماری تعریف نموده اند. سؤال اساسی در این نوشتار شناخت مفاهیم و موضوعات هندسه است که اخوان الصفا در ارتباط با صناعت معماری به آن پرداخته و معرفی نموده اند. این موضوع خطاب به علم برپایی بنای معماری از صناعت آن، بر اساس مفاهیم صادرشده ریاضی و هندسی است. روش پژوهش در این نوشتار باتوجه به بررسی موضوع هندسه در ریاضیات اخوان الصفا و موارد اندیشه دار و فلسفی آنان است که از روش تفسیری و تاریخی در برخورد با نسخه خطی هندسه اخوان الصفا و صناعت ریاست بناست. در بحث تحلیل مبانی و یافته گیری معماری آرای هندسی، از استدلال قیاسی دراین خصوص استفاده شده است. اخوان الصفا هندسه را دارای زمینه کمّی محسوس و کیفی معقول معرفی نموده اند که صناعت معماری را برای انسان دارای وجوه جسمانی و روحانی خطاب نموده است. فرم ها و اشکال هندسی در صناعت معماری، مستخرج شده از قوانین اعداد و اصول ریاضیات است که برای رفع نیازهای کارکردی انسان به دست آمده اند. قدس اعداد و اشکال مبنا در کارکرد بر اساس قاعده عقلی ریاضیات است که دارای اثبات از منظر معادلات عددی است. اعداد مبنایی به صورت یک، دو، سه و چهار معرفی شده اند و هرکدام دارای کارکرد و نحوه گسترش بر اساس معادلات تناسباتی هندسه عددی خاص خود هستند. در عالم فرمی نیز نقطه، خط، دایره، مثلث، مربع، کلمات و نقوش هندسی دارای چنین کارکردی هستند. در بحث هندسه از دیدگاه اخوان الصفا، اعداد و مبانی ریاضی به صورت هندسه نظری معرفی شده است و انسان در این دیدگاه دارای ابعاد جسمانی و روحانی تلقی شده است. هندسه عملی باید پاسخی باشد جهت برپایی بنای معماری برای انسان در جهت رفع نیاز فیزیکی و سپس مبانی روحانی. تناسبات دقیق و مشخص بین اعداد و اشکال فرمی خاص دراین خصوص به صورت ترسیمی و کاربردی به همراه نصایح و تدابیر حکمی منتج شده از اندیشه اسلام و دیگر مبانی اندیشه دار واجب در پرداخت صناعت معماری در باب کاربرد هندسه است. از هندسه به نردبانی تعبیر شده است که اثر معماری را خاصیت جسمانی و روحانی متعالی می بخشد. هندسه در این منظر در جهت کاربرد مناسب باید از حکمت نیز در این امور بهره مند باشد.
حدوث و قدم عالَم از منظر اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدوث و قدم عالم، از مسائل مهمی است که همواره در فلسفه و کلام اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. نگارنده با هدف تبیین و ارزیابی نظریه اخوان الصفا – که از فیلسوفان نخسین اسلامی هستند- با تتبع در رسائل ایشان به دو دلیل بر اثبات حدوث عالم دست یافته است. دلیل اول مبتنی بر تلازم میان حدوث و معلولیت و به عبارت دیگر، تنافی میان قدم و معلولیت است. در دلیل دوم، تغییر و تبدلات موجود در عالم، دلیل بر حدوث عالم دانسته شده است. دلیل اول در عین استواری، از حیث عدم تبیین وجه تلازم میان حدوث و معلولیت، دچار نقصان است. دلیل دوم نیز از جهت عدم شمول نسبت به مجردات، اخص از مدعاست. اخوان، حدوث را مقید به قید «زمانی» نکرده اند که این امر از نقاط قوت نظریه آنان می باشد، ولی از آن جا که حدوث که همان «کون بعد العدم» است، متضمن نوعی تقدم و تأخر بوده و نیازمند به تعیین ملاک تقدم و تأخر است، لکن اخوان هیچ ملاکی برای این تقدم و تأخر ارائه نکرده اند. عدم تعرض به آراء مخالفان، از دیگر نقاط ضعف نظریه اخوان است. حاصل آن که اخوان، در بحت از حدوث و قدم عالم، جوانب مسأله را به درستی واکاوی نکرده اند.