مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
سینما
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه نشانه شناسانه جنسیت در یکی از آثار مهم سینمایی داریوش مهرجویی پرداخته است. از آنجاکه یکی از مباحث مهم در متون رسانه ای و آثار سینمایی، ترکیب جنسیت و مباحث پیرامون زنان از سوی سینماگران مؤلف است، مطالعه جنسیت در سینما به منزله پدیده ای اجتماعی-فرهنگی می تواند راهگشای پژوهشگران علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی باشد. براین اساس، پژوهش حاضر که در سنت مطالعات فرهنگی در حوزه مطالعات ارتباطات، انتقادی و شناخت واقعی فرهنگ قرار می گیرد، در پی پاسخ به این پرسش است که، داریوش مهرجویی جنسیت و به تبع آن دوگانه زنانه و مردانه را در فیلم بانو چگونه بازنمایی کرده است؟ از آنجا که هدف این مقاله، آشکار کردن لایه های رمزگذاری شده از معناست که در ساختار رسانه ای سینما و در قالب متون سینمایی روایت می شود، بنابراین روش انجام آن، تحلیل نشانه شناختی است. از سوی دیگر به دلیل آنکه آثار سینمایی از طریق بازنمایی ارزش های حاکم به تولید ایدئولوژی و معنا می پردازد، رمزگشایی بازنمایی جنسیت در سینما، نیازمند تحلیل نشانه شناسانه از متن است. یافته ها نشان می دهد که شخصیت محوری زن (جنس مؤنث) بانو، به مثابه زنی مدرن، کم حرف و تحصیل کرده، واجد تمایلات و رگه های فرهیختگی و فمینیستی و در عین حال از طبقه بالای اجتماع، بازنمایی شده است. همچنین در این فیلم، ایدئولوژی مردسالارانه، مردان را فارغ از طبقه اجتماعی، خودخواه، خودرأی، مستبد، قدرت طلب، دارای نقشی حمایت کننده و در عین حال سلطه جویانه برای زنان، تصمیم گیرنده، نمایش می دهد.
استفاده از مؤلفه ها و مفاهیم سینمایی در طراحی معماری با مضمون حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳
152 - 174
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که سینما، یکی از مهم ترین رخدادهای رسانه ای قرن بیستم تلقی شده و موضوع حرکت و مطالعه علمی و هنری آن، یکی از معاصرترین گرایش ها در طراحی پروژه های معماری است، کشف عمیق تر ارتباط زمینه های بینابینی سینما و معماری ضرورت بیشتری می یابد . در این مقاله، روشی جدید در طراحی معماری، با عنوان «معماری سینمایی» ارائه می شود . پس از توصیف عناصر و مفاهیم سینمایی، مصادیق معماری برای هر کدام از آن ها بیان شده، سپس با ارائه تصاویری در هر عنوان، حلقه های ارتباط دهنده از سینما به معماری به عنوان فرضیه پیشنهاد می شود . درنهایت این فرضیات در اختیار دیگر پژوهشگران معماری و سینما ( از جمله دانشجویان این دو رشته ) قرار گرفته تا میزان انتقال حس حرکت از تصاویر، سنجیده شود . نتایج این پژوهش نشان می دهد که این فرضیات، دارای ظرفیتی قابل توجه به منظور طراحی و به طور خاص ایجاد حس حرکت در معماری است .
بررسی حقوقی و اخلاقی چالش های ناشی از آزادی سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادی سینما مفهومی است که از آزادی بیان برمی آید و در واقع سی نما به عنوان هنر هفتم، با شیوه ی سمعی بصری خاص خود در پی تحقق این مهم است. آزادی سینما و چالش های حقوقی و اخلاقی آن همواره یکی از چالش های دولت ها بوده است و به همین علت دولت ها برای انجام این مهم ترین وظیفه خود، دست به اقداماتی مانند مقرره گذاری فرهنگی و نظارت های پیشینی و پسینی بر سینما زده اند. از این رو مقاله حاضر که در صدد بررسی چالش های حقوقی و اخلاقی ناشی از آزادی سینما است، پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، نظم عمومی و آزادی سینما را مورد بررسی قرار خواهد داد. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات در این مقاله، کتابخانه ای می باشد که از نوع مطالعات اسنادی داده های تحقیق گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل متون حقوقی مورد تحلیل و توصیف قرارگرفته است. یافته های این مطالعه، حاکی از آن است که: آزادی سینما سبب بروز چالش های حقوقی و اخلاقی فراوانی می گردد که دولت ها می توانند با مقررات گذاری و نظارت های خاص خود تا حدودی چالش های حقوقی- اخلاقی آزادی سینما را کاهش دهند.
فرآیند بازنمایی سبک زندگی «دهه شصت» در سینمای دهه نود ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
121 - 152
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بهره گیری از نظریه «بازنمایی» در جامعه شناسی هنر و استفاده از الگوی تبیینی بوردیو درباره «سبک زندگی» تلاش می کند فرآیند برساخته شدن مفهوم دهه شصت در سبک زندگی بازنمایی شده در فیلم های سینمایی پرفروش دهه نود را بررسی کند. پرسش اصلی مقاله این است که آیا تصویری که از سبک زندگی دهه شصت در سینمای دهه نود بازنمایی شده، همراستا با گفتمان جمهوری اسلامی است؟ بررسی چند مورد از فیلم های تولیدشده در دهه نود با استفاده از روش تحلیل محتوا، نشان می دهد مصرف فرهنگی نامرتبط با ارزش های انقلاب بیشترین میزان بازنمایی سبک زندگی دهه شصت در سینمای دهه نود را به خود اختصاص داده و دهه شصت به عنوان دورانی «تمسخرآمیز»، «شرمسارگونه» و «پایان یافته» در سینمای دهه نود بازنمایی شده است.
وجوه ادبیت در فیلم مادر اثر علی حاتمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور مکتب فرمالیسم در سال های آغازین قرن بیستم، تأثیر گسترده ای بر شیوه تحلیل متون ادبی و هنری نهاد. فرمالیست ها با مطرح کردن ادبیّت اثر به عنوان وجه تمایز اثر هنری از غیر هنری، ادبیّت را قابل تعمیم به سایر هنرها و مخصوصاً سینما می دانستند. از این رو، بررسی ادبیّت در یک اثر سینمایی تنها محدود به واژگان نیست و جنبه های زبانی، تصویری و محتوایی اثر را شامل می شود. همان گونه که در ادبیات استفاده از صناعات ادبی (معانی، بیان و بدیع) در واژگان و کلام موجب بلاغت متن می شود، در سینما نیز این صناعات به شکلی دیگر و به یاری تصاویر، تدوین، میزانسن، نورپردازی و ... معانی بلیغی می آفرینند. مقاله حاضر با تکیه بر نظرات فرمالیست ها و نئوفرمالیست ها، در صدد بررسی و تحلیل فیلم «مادر» علی حاتمی از منظر ادبیّت و تشریح جنبه های زیبایی شناسی و ادبی آن است. بدین منظور علاوه بر بررسی متن فیلمنامه، بلاغت موجود در نماها و تصاویر آن نیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به تحلیل صورت گرفته، استفاده از آرایه های ادبی فراوان در گفت وگو میان شخصیت های داستان و روش ها و فنون انتقال مفاهیم توسط تصویر، اثر حاتمی را از نظر ادبی برجسته کرده است و به آن هویتی مستقل بخشیده که با هر بار مواجهه مخاطب آگاه با این اثر، بیش از پیش ظرفیت ادبی و تأثیرپذیری واژگانی و مفهومی آن از ادبیات کلاسیک فارسی آشکار می شود.
بازنمایی حضور و نقش زنان در سینمای قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که جایگاه زنان سینماگر در سینمای قبل و بعد از انقلاب اسلامی (1347-1392) چه تغییراتی کرده است. براساس یافته های پژوهش با تکیه بر دیدگاه بازتاب و روش اسنادی و تحلیل محتوای کمی، در دوره ده ساله پیش از انقلاب، حضور زنان در عرصه سینما به غیر از جایگاه موسیقی و تا حدودی جایگاه بازیگری در سایر جایگاه ها از دوره های مختلف بعد از انقلاب کمتر بوده است. در دوره «دفاع مقدس» علی رغم کاهش تعداد فیلم های تولیدشده، زنان در برخی جایگاه های مهم مانند کارگردانی و تولید فیلم حضوری پررنگ داشتند، اما در دو بخش موسیقی و بازیگری، میزان مشارکت آن ها کاهش چشمگیری داشته است. ویژگی شاخص دوره «سازندگی» افزایش مشارکت زنان در اغلب جایگاه ها در مقایسه با قبل است. در دوره «اصلاحات» با وجود کاهش تعداد فیلم های تولیدشده، حضور زنان در تمام جایگاه ها به جز بازیگری از دوره پیش از خود با افزایش مشارکت مواجه بوده است. در دوره «عدالت محوری» مجموع حضور زنان در عرصه های گوناگون تولید فیلم در مقایسه با دوره قبل و در مقایسه با کل فیلم های تولیدشده، با کاهش مواجه بوده است. همچنین در این دوره، شاهد کاهش معنادار حضور زنان در سه عرصه موسیقی، بازیگری و صدا در مقایسه با دو دوره قبل هستیم، اما در دو عرصه نویسندگی و کارگردانی، حضور زنان از دوره قبل اندکی افزایش یافته است.
سینمای دگرگون جایگاه خرد و شهود در ساخت و تماشای فیلم شاعرانه*
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۹
3 - 10
حوزه های تخصصی:
سینما، هنری رویاآفرین و دگرگون کننده نسبت میان ذهنیّت و عینیّت، واقعیّت و خیال است. روایت بازتولید شده زندگی انسان ها، در قالب سیر داستانی یا مستند، درآمیخته با جهان بینی فیلم ساز. در میان دسته بندی های سینمایی، سینمای شاعرانه بیشترین سهم را در برانگیختن ذهنیت مخاطب و پرورش نیروی تخیل او دارد. پدیده فیلم شاعرانه، مبتنی بر نوعی نگاه رؤیا گونه و بازآفرینی جهانی دگرگون و ویژه نسبت به جهان واقعیت است. با این دیدگاه، تماشای یک فیلم شاعرانه به مثابه شرکت در آیینی است که تماشاگر خویش را در تجربه بازآفرینی و خلق دوباره اثر، سهیم می کند. هنجارگریزی و آشنایی زدایی این نوع سینمایی، از نظر روانی، فضایی معبدگونه و اساطیری برای تماشاگر ایجاد کرده و زمینه های زایش جهانی تازه و آرمانی را در رؤیاهای مخاطب، به وجود می آورد. این رخداد، محصول دریافت های شهودی فیلم ساز از زندگی و جهان هستی است که پیوسته، ایجاد پرسش کرده و تماشاگر را به تأویل وامی دارد. سینمایی اندیشمند و کاشف هستی حقیقت که وظیفه کشف چیستی حقیقت را به تماشاگرش واگذار می کند. دنیای رؤیاها، افسانه ها، اسطوره ها و آیین ها، منابع مناسبی برای الهام بخشی به فیلم شاعرانه بوده اند.
الگوی صورت بندی مسائل سینمای ایران از منظر رهبر معظم انقلاب؛ از وضع موجود تا وضع مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما با وجود شأن والای هنری و تأثیرگذاری بالایی که دارد، اما پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی نتوانسته در حد و اندازه رفع نیازهای آن ظاهر گردد. یکی از دلایل این وضعیت ناظر به خلأ سیاست گذاری در این حوزه می باشد. سیاست گذاری صحیح در یک حوزه، حاصل شناخت درست از مسائل آن حوزه است. مسائلی که از شکاف بین وضع مطلوب و وضع موجود حاصل می شود. این پژوهش بر آن است که با تحلیل بیانات رهبر معظم انقلاب به عنوان سیاست گذار اصلی کشور، ضمن ترسیم وضعیت موجود و مطلوب سینما، الگوی مسائل سینما را با توجه به شکاف موجود در دو وضعیت مذکور طراحی نماید. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روش تحلیل مضمون حاصل شده، این است که ورود غلط و مغرضانه سینما به کشور در ابتدا از یک سو و عملکرد جبهه فرهنگی مقابل و کم کاری هنرمندان و مسئولان جبهه خودی از سوی دیگر، سبب بروز مسائل متعدد در سه لایه مضمون، قالب و عوامل سینما گشته است. اما مسئله اصلی مدنظر رهبر انقلاب در تحقق سینمای اسلامی که دیگر مسئله ها باید در نسبت با آن فهم و اولویت بندی شوند، تقویت کمی و کیفی هنرمند مؤمن و انقلابی و فراهم کردن مجال ظهور و بروز برای اوست.
ظرفیت های اقتباس سینمایی از رمان ده نفر قزلباش اثر حسین مسرور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی فارسی، گنجینه ای غنی از روایت های مختلف فکر و خیال نویسندگان خوش ذوق ایرانی است که در تعامل با هنر پر نفوذ سینما، قابلیت های تعامل فراوانی دارد و رمان تاریخی ده نفرقزلباش نوشته ی حسین مسرور، یکی از این آثار است که در بستر ادبیات عامیانه با جزئیات فراوان نوشته شده و با بهره مندی از وجوه تصویری و تعدد برخی عناصر نمایشی، ظرفیت های اقتباسی مطلوبی دارد. بر این اساس در مقاله ی پیش رو تلاش شده به روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شود چگونه زمینه ی داستانی اثر و فراز و فرودهای پرکشش آن در کنار انبوهی از خرده روایت ها با انواع بحران ها و نقاط اوج داستانی، به بستری تبدیل شده که سایر عناصر نمایشی مانند کشمکش های پر هیجان فراوان، توصیفات متنوع و دقیق تصویری و شخصیت های نمایشی باورپذیر، با بیانی حماسی و کنش محور در آن شکل گرفته و در تعامل با درونمایه های پرمخاطب، این اثر را به گزینه ای مطلوب برای اقتباس سینمایی تبدیل کرده است.
سنت و تجدد در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته و سنت به عنوان دو مفهوم متضایف در بافت و زمینه تفکر و فرهنگ غرب معنای خود را دارند. انتقال این دو مفهوم به فضای فرهنگی و علمی کشور ما بدون در نظر گرفتن آن زمینه، اشتباهاتی نظری و عملی به دنبال خواهد داشت. بر این اساس، سنت و تجدد در فرهنگ اسلامی، برخلاف غرب، با یکدیگر تعارض و تمانعی ندارند و تجدد لزوماً همه جا سنت را نفی نمی کند. عوامل درونی و بیرونی تجدد، انسان و جامعه را به تحول و نوخواهی وامی دارد. سامان دادن تجدد، که با تحول همراه است، در عرصه های مختلف شناختاری، احساسی و رفتاریِ فرهنگ با مراجعه به حقیقت دین میسر است. این رجوع و استناد، که به صورت روش مند و با اسلوب صحیح صورت می گیرد، فرهنگ را پالایش کرده، ضمن اهتمام بر اسلامیت آن عصری بودن آن را هم تأمین می کند. بررسی دو مسئله فرهنگی تحصیل زنان و سینما در دوره بعد از انقلاب نشان می دهد عوامل درونی و بیرونی در این دو مسئله مؤثر بوده است. مواجهه با این دو مسئله ضرورت بازخوانی آن چه را در غرب درباره این دو رخ داده (به عنوان عامل بیرونی) بر اساس مبانی دینی روشن می کند.
رابطه فرهنگ و سیاست: تبیین جایگاه ارزش های دینی در سینمای جمهوری اسلامی ایران در دهه ها ی شصت، هفتاد و هشتاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از تشکیل حکومت دینی در اسلام، فراهم آوردن شرایط و زمینه های مناسب تربیتی برای رسیدن انسان به کمال است. اصلاح هر جامعه از اصلاح فرهنگی آن آغاز می شود. مهم ترین وظیفه فرهنگ، تربیت انسان است که رسانه های جمعی به طور عموم به عنوان مهم ترین کانال های فرهنگ ساز و هدایت گر فرهنگ جامعه نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند. از ابزارهای فرهنگی که در اختیار حکومت است و تأثیر بسیاری بر مهندسی ذهن و مدیریت افکار عمومی دارد و زمینه ساز تربیت انسان ها می شود، رسانه به طور اعم و سینما به طور اخص است. بدین ترتیب، یکی از وظایف حکومت، استفاده از ابزار سینما برای هدایت افراد در جهت مطلوب است. هدف این پژوهش آن است که از طریق روش تحلیل محتوای کمی و کیفی فیلم های سینمایی به بررسی این موضوع بپردازد که جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومت دینی تا چه حد توانسته است از ابزار سینما برای فراهم آوردن شرایط تربیتی و جهت دهی به افکار مردم بهره برد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران آن چنان که باید در استفاده از این ابزار در جهت تحقق تربیت دینی افراد موفق نبوده است. استفاده از ارزش های دینی در سینما بسیار اندک است و حتی فیلم هایی هم که موضوع اصلی آنها به دین اختصاص دارد، در واقع در انتخاب موضوع و نیز پرداختن به آن بسیار ساده کار کرده اند.
فیلم، معنا و تحول در فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
151 - 165
حوزه های تخصصی:
در رویکردهای سنتی به مطالعه فرهنگ سیاسی، عمدتاً بر شاخص های عینی و قابل کمی کردن نظیر میزان مشارکت سیاسی، جامعهپذیری، انتقال ارزش های اجتماعی یا متغیرهای مرتبط با روانشناسی سیاسی مثل رویکرد مردم به دولت، میزان اعتماد به نظام سیاسی تاکید میشود. در این نگرش ها معنایی که مردم به تحولات سیاسی میدهند عمدتا تحت تاثیر متغیرهای عینی دیگر قرار داشته و لذا روشن و فاقد ابهام تلقی میشود. در رویکردهای جدید عمدتاً متاثر از مطالعات فرهنگی، نحوه شکلگیری معنا و به تبع آن تفسیر تحولات سیاسی خود فرایندی مستقل است و میتواند شاخص تحولات در فرهنگ در حالت کلی و فرهنگ سیاسی در حالت خاص باشد.
میکرومقاومت در سینمای اعتراضی پیش از انقلاب؛ بررسی موردی قیصر و گوزن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
315 - 332
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار برآنیم به چرایی موج اعتراضات برخاسته از دو فیلم قیصر و گوزن ها در برابر گفتمان پهلوی براساس آموزه های فوکو پاسخی معتبر ارائه دهیم. نگارندگان معتقدند بررسی اضمحلال گفتمان پهلوی براساس رویکرد نظری میکروفیزیک قدرت درون سینمای قبل انقلاب، موضوعی است دارای اهمیت فراوان که تاکنون از موضوعات علمیِ بررسی چرایی به حاشیه رفتن گفتمان پهلوی کنار مانده است. بدین ترتیب، فرضیه ای که تنظیم شده است بدین شرح است که، سینما با تجمیع خلاقیت های سایر هنرها درون خود، بستر مناسبی برای میکروفیزیک های قدرت، روابط نیروها و دانش ها فراهم می آورد تا در این فضا به انتشار گزاره های گفتمانی و کردارهای غیرگفتمانی خویش به شکل تأثیرگذارتری بپردازند. این انتشار، از رهگذر میکروسیاست و میکرومقاومت می تواند سوژه ها را در جهت تابع شدن سوق دهد؛ چنانکه قیصر و گوزن ها توانستند مظهر میکرومقاومت علیه نظم ترسیم شده گفتمان پهلوی در سینمای قبل از انقلاب شوند و بدین ترتیب، با اقناع کنندگی فراوان، روحیه مخالفت جویی را در جامعه پراکنده کنند و اعتراضات خشونت آمیز و غیرخشونت آمیز علیه نظم حکومتی را سبب شوند.
جایگاه تاریخ در هویت سازی نسل جوان در گسترهٔ سینما
حوزه های تخصصی:
امروزه در کنار نهادهای مهمی چون آموزش و پرورش و خانواده که نقشی اساسی در شکل دادن به هویت نسل نوجوان و جوان ایفا می کنند، باید از عنصر دیگری به نام رسانه های دیداری نیز نام برد که توان بسیار شگفتی در شکل دهی به نگاه مخاطبان دارند. از میان رسانه های دیداری، سینما به دلیل جاذبه های بصری و راز آمیزی آن، اهمیتی صد چندان پیدا می کند. ژانر تاریخی یکی از دسته بندی های انواع ژانر در سینما به شمار می رود که علاوه بر به تصویر کشیدن وقایع تاریخی، می تواند کارکرد هویتی نیز داشته باشد. در کنار ژانر تاریخی، ژانر زندگی نامه ای نیز با الهام از تاریخ زندگی بزرگان سیاسی، علمی، ادبی و فرهنگی یک کشور سعی در به وجود آوردن لایه های شناختی و هویتی دارد. ایران با دارا بودن پیشینهٔ فرهنگی و تمدنی دامنه دار و نیز شخصیت های نابغه در ابعاد مختلف، جز معدود کشورهایی است که می تواند علاوه بر تولید دیگر ژانرهای سینمایی، در بحث ژانر تاریخی و زندگی نامه ای و بازتاب شخصیت های فرا مرزی تاریخی خود بر پردهٔ سینما سرآمد باشد. از این رو، سینما گران نقش فرهنگی و آموزشی در الگو سازی برای نسل نوجوان و جوان امروز غرق در سینمای هالیوود، دارند و باید از آن به خوبی آگاه باشند. هر چند فیلم های شاخصی از این دست در سینمای ایران تولید شده است، اما وقایع تاریخی وافر و نیز شخصیت های اثر گذار زیادی وجود دارند که به آنها توجهی نشده است. در این مقاله علاوه بر پرداختن به نقش سینمای ژانر تاریخی در هویت سازی نسل جوان به معرفی ایده های فیلم سازی در این ژانر پرداخته می شود.
سینمایِ پیشرو ایران قبل از انقلاب اسلامی: فرخ غفاری، ابراهیم گلستان و فریدون رهنما
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۵
9 - 14
حوزه های تخصصی:
سینمای بدنه یا جریان اصلی ایران در دهه های30 تا 50 خورشیدی، کاملاً تحت تأثیر فرهنگ و هنر وارداتی غرب و شرق قرار گرفته بود. نفوذ و استقبال عوام از فیلم های درجه دو و سه هندی و آمریکایی، باعث شد تا مقوله روایت و زیبایی شناسی بصریِ تولیدات گیشه ای سینمای ایران، به سمت سرگرمی صرف حرکت کند و فاقد عناصری از تاریخ، تمدن و فرهنگ ایرانی شود. در این میان کارگردانانی همچون «فرخ غفاری»، «ابراهیم گلستان» و «فریدون رهنما» با ساخت فیلم هایی مانند (شب قوزی)، (خشت و آینه) و (سیاوش در تخت جمشید)، تصویری نوین، مستقل و نامتعارف از تولید سینمایی در کشور ارائه دادند که در آن مضامین ملی، اعتقادی، فرهنگی و تاریخی ایران در اولویت قرار داشت. این نگاه ویژه به سینما باعث شد تا آثار این بزرگان در هیئت آینه ای تمام نما از جامعه، تاریخ و فرهنگ ایرانی معرفی شده و پایه گذار سینمایی پیشرو در تاریخ سینمای ایران در دوران قبل از انقلاب اسلامی شود.
رابطه میان هویتِ مقاومت و قدرت نرم(مطالعه موردی سینمای فلسطین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم قدرت نرم در علوم انسانی به منظور توصیف قابلیت برای نفوذ غیرمستقیم بر رفتار سایر مجموعه ها از طریق ابزارهایی متفاوت با قدرت سخت بکار می رود. در سطح ملی، قدرت نرم، توانایی های یک کشور در بکارگیری ابزاری است که بر دیگر رفتارهای موجود تأثیر بگذارد. این ابزارها می توانند از حوزه های فرهنگی پدید آیند. سینما در جایگاه رسانه ای فراگیر و عامه پسند به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی در حوزۀ قدرت نرم محسوب می شود. از سویی دیگر هویت مقاومت مفهومی است که در تبیین رابطۀ نوعی از هویت و قدرت استفاده می شود. هویت مقاومت هویت کنشگرانی هست که در شرایطی قرار دارند که از طرف منطقِ سلطه بی ارزش شناخته می شوند. از این رو هدف اصلی هویت مقاومت ساخت هویت دفاعی در مواجهه با نهادهای سلطه و تقویت حد و مرزها و خطوط تمایز است. در این پژوهش ابتدا مفهوم جنگ نرم از منظر جوزف نای و هویت مقاومت از منظر مانوئل کاستلز تشریح می شود. سپس در ادامه با مطالعه سیر تاریخی سینمای فلسطین، چگونگی تبدیل سینما به هویت مقاومت و ابزاری برای قدرت نرم در این کشور تحلیل می شود. پژوهش با بررسی دوره های مختلف سینمای فلسطین نشان می دهد که چگونه هویت فلسطینی ابتدا از ابزار سینما برای مقاومت در برابر قدرت سخت بهره می گیرد و در ادامه به واسطه موفقیت های فیلمسازان فلسطینی در عرصه های بین المللی، سینمای فلسطین به ابزاری برای قدرت نرم تبدیل می شود.
اجتماع پذیری در حیاط خانه ایرانی (شناخت ویژگی های تقویت کننده حضور در حیاط، از طریق تحلیل سکانس های سینمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند ادراک همواره سینما به عنوان بازتاب دهنده ی عناصری چون معماری، نقش بسزایی داشته است. هدف از این تحقیق استخراج عوامل حضور در حیاط خانه ایرانی از دریچه سینما است. بدین سبب به بازخوانی فیلم هایی از سینمای ایران پرداخته، که ساحتی از جریان زندگی در این خانه ها بوده است. روش تحقیق کیفی بوده و از طریق تحلیل سکانس ها، در سه مرحله ی ادراک حسی، شناخت عقلانی و پدیدارشناسی در فیلم هایی از سینمای ایران به بررسی عوامل کالبدی، روانی، زمین های، رفتاری و معنایی در حوزه اجتماع پذیری خواهیم پرداخت.
یافته های پژوهش نشان می دهد، آنچه که بر اجتماع پذیری حیاط خانه ایرانی تاثیر گذاشته، مجموعه ی مطلوبی از حوزه های کالبدی تا معنایی موثر بر اجتماع پذیری بوده است. حوزه رفتاری بیش ترین میزان اهمیت، و حوزه معنایی، کمترین میزان اهمیت را داشته اند. در بین متغیرهای حوزه کالبدی، "مصالح" طبیعی، و متغیرهای حوزه رفتاری، "تطبیق پذیری" محیط بیش ترین تاثیر را داشته است. حوض آب بیش ترین تکرار سکانس را بواسطه حضور افراد داشته، و در واقع "آب" به عنوان عاملی تاثیرگذار برای حضور افراد دور هم بوده است.
مطالعه ی تطبیقی معماری و سینما با رویکرد آموزش معماری به کمک فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
157 - 172
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، به مطالعه ی تطبیقی دو هنر معماری و سینما پرداخته است؛ رویکرد این مطالعه، آموزش معماری و هدف اصلی آن، استفاده از قابلیت های سینما در راستای تحقق این رویکرد می باشد. با توجّه به مطالعات تطبیقی و نیز تئوری های مرتبط با تاویل اثر هنری پانوفسکی، رویکردی آموزش محور به این پژوهش ها داده شده است. آیا سینما، می تواند به عنوان ابزار مناسب در آموزش معماری مورد استفاده قرار گیرد؟ پاسخ به سؤال و بررسی این فرضیه که "سینما به عنوان ابزار آموزشی معماری، مناسب و کارآمد است"، در گرو پاسخ به سؤالات فرعی است: 1. خروجی کار دانشجویان معماری در صورت نمایش یک فیلم، نسبت به دانشجویان دیگر که از این ابزار محروم بوده اند، چه تفاوتی دارد؟ 2. در صورت بهبود کیفیت اسکیس ها به روش پیشنهادی، میزان تأثیر و چگونگی این روش به چه صورت در کار دانشجویان نمود می یابد؟ این مقاله بر مبنای مطالعات استدلالی-منطقی و به روش بررسی میدانی همراه با تحلیل کیفی در راستای رویکرد پدیدارشناسانه ی نمادها است. هدف مقاله ی پیش رو، رسیدن به روشی کارآمد جهت افزایش راندمان آموزش معماری است و یکی از راه حل های مناسب برای رسیدن به این منظور، بهره گیری از پتانسیل های هنر سینما است. طی خروجی های پژوهش بر مبنای تحلیل کیفی داده ها، مشخص گردید که 75% نمرات Aو Bبه گروهی تعلق گردید که از ابزار فیلم برای آموزش بهره گرفته بودند، این در حالی است که تنها 43.75% از گروه دیگر که محروم از این ابزار بودند توانستند نمرات Aو Bرا کسب کنند؛ به طوری که 81.25% اسکیس های گروه الف به لحاظ معنایی و 62.5% آن ها به لحاظ فرمی از فیلم نمایش داده شده به صورت آشکار یا پنهان بهره جسته اند. از بررسی ها و آنالیزهای صورت گرفته می توان چنین نتیجه گرفت که این فرضیه که "سینما به عنوان ابزار آموزشی معماری، مناسب است." صحیح بوده و میزان و چگونگی آن در حوزه ی عینی و ذهنی بررسی گردیده است.
بازتاب اعتراض های اجتماعی در فیلم های دهه ی 1350 (مطالعه ی موردی: اسرار گنج دره ی جنی (1352)، تنگسیر (1353)، سفر سنگ (1356).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینمای ایران در دوره ی پهلوی دوم، رونق گرفت و ساخت فیلم های سینمایی افزایش یافت. تا قبل از آن نمایش فیلم های وارداتی هندی، عربی و غربی بسیار بود. در ادامه با توجه به سلیقه ی جامعه و فروش گیشه، روند تولید فیلم های ایرانی به سمت «فیلمفارسی»، جریان داشت. فیلمفارسی در سطح نازل و برای مخاطب عام ساخته می شد؛ مخاطبانی که از روند نوسازی ناکامل اقتصادی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی به سوی مدرنیته ناتمام، معترض بودند. در دهه ی 50 ش. و در میان موج فیلمفارسی، فیلم های انتقادی هم نسبت به اوضاع جامعه ساخته شد. فیلم هایی چون؛ اسرار گنج دره ی جنی (1352) ابراهیم گلستان، تنگسیر (1353) امیر نادری و سفر سنگ (1356) مسعود کیمیایی. در این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمان، سه نمونه ی انتخابی از فیلم های انتقادی در دهه ی 50 ش . بررسی شده است. یافته ی پژوهش نشان می دهد، فیلم های انتقادی انتخاب شده از دهه ی 50، بیانگر انتقاد به نوسازی، تعارض سنت و مدرنیته، بحران و تعارض های هویتی و اجتماعی است. بازتاب این تعارض ها در قالب اسلام گرایی، دعوت و تحریک به طغیان های مردمی علیه ظلم و ستم بود. محتوا و عناصر داستانی و تصویرگری در این فیلم ها، گویی به قیام و عصیان اجتماعی توصیه می کردند که چند سالی بعد اتفاق افتاد.
اشتغال زن و بازنمایی آن در سینمای پس از انقلاب؛ بررسی موردی فیلم همسر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اشتغال بیرونی زن، یکی از موضوعات چالشی حوزه مطالعات زنان است. موافقان و مخالفان هر یک با ارجاع به مبانی و پیش فرض های خود، جهت اثبات مدعا به دلایلی تمسک جسته اند. این موضوع همچون سایر موضوعات فرهنگی اجتماعی مورد التفات عموم، در رسانه های جمعی از جمله محصولات سینمایی انعکاس یافته است. سینما، علاوه بر انعکاس نمادین الگوها و رسوم جاری در متن اجتماع، خود نیز در مقام داوری و فضاسازی تأییدی یا انتقادی نسبت به سوژه های طرح شده، کاملاً سوگیرانه عمل می کند. ورود نظریه های فمنیستی به محافل علمی و فضای فرهنگی کشور، و طرح خوانش های غیرمتعارف و حساسیت برانگیز، از موضوعات اجتماعی زنان از جمله اشتغال، علاقمندی ارباب سینما به طرح این سنخ مباحث را فزونی بخشید. سؤال تلویحی نوشتار این است که بازنمایی اشتغال زن در فیلم همسر، به چه میزان با معیارهای الزامی و ترجیحی اسلام در این خصوص همنوایی دارد. ادعای نوشتار با عطف توجه به رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک مندرج در فیلم این است که بازنمایی اشتغال در این محصول سینمایی، آگاهانه یا ناآگاهانه با دواعی فمینیسم رادیکال همسویی زیادی دارد.