مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
سینما
منبع:
پژوهش هنر سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
۴۲-۳۱
حوزه های تخصصی:
ابرقهرمانان سینمایی را میتوان پدیده های فرهنگی و اسطوره ای مدرن قلمداد نمود که مانند اسطورههای فرهنگهای باستان، توابع و مفاهیم مختلف فلسفی را در چندلایگی خویش جای دادهاند. اشکال متنوع ژانر ابرقهرمان، بخش مهمی از محیط و فرهنگ رسانهای را شکل داده است. هدف از تحقیق پاسخ به این سئوال است که چگونه اسطورههای مدرن سینمایی، اهداف متنوع ایدئولوژیک از منظر مطالعات فرهنگی را محقق میسازند؟ مطالعات فرهنگی در صدد تحلیل شرایطی است که منجر به تولید و تعیین نقش نیروهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و همچنین ساختارهای قدرت است. در چارچوب مطالعات فرهنگی به دلیل تعاریف نوآورانه رولان بارت از اسطوره، به نشانهشناسی فرهنگی وی استناد شده است. نتایج حاصل نشان داد که ابرقهرمان خود به عنوان استعارهای از جهان واقعی بهسادگی قادر است به تجسم معناهای استعاری بیشماری بینجامد؛ چراکه فیلم را به عرصه کشمکش تناقضها و تجسم معانی فرهنگی، رسوم اجتماعی و تصورات سیاسی مبدل میسازد. هدف اسطورهسازی مدرن فراتر از مصرفگرایی، درصدد دستیابی به جامعهای همگن با سبک زندگی لیبرال است. همچنین روایت قهرمان سازی در سینما، بویژه سینمای هالیوود در خدمت ایجاد مفهوم مرکزی ایدئولوژیک سرمایهداری امریکا است که براساس تطابق با هنجارهای رایج به انتقال مفاهیم و تجسم معانی فرهنگی می پردازد و اهدافی مانند امنیت ملی، جنگ سرد، تغییر نقش های جنسیتی، کلیشه های نژادی و مسائل زیست محیطی را مدنظر قرار میدهد.
تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای سینما؛ مطالعه موردی: سینما در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
۹۲-۷۹
حوزه های تخصصی:
هنر را می توان زیربنای تکامل فرهنگ قلمداد نمود که باعث شکوفایی جامعه می شود. شواهد حاکی از آن است که فعالیت های فرهنگی و هنری، سهم قابل توجهی در عرصه فعالیت های اقتصادی دارند. در این میان، سینما با توجه به خصوصیات ویژه ای که دارد در مقایسه با سایر محصولات فرهنگی و هنری، نقش مهمی را در اقتصاد، هنر و فرهنگ ایفا می کند. در دو دهه اخیر، سینمای ایران به دلایل متعددی رو به افول بوده است. ازاین رو در این پژوهش تقاضای سینما و عوامل مؤثر بر آن موردبررسی و مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش پس از مروری بر مبانی نظری مربوط به هنر و سینما با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای سینما پرداخته شده و 505 پرسش نامه در سطح شهر زنجان بین افراد توزیع گردیده است. نتایج حاکی از آن است که از بین 505 نفر، 318 نفر، سالانه حداقل یک بار متقاضی رفتن به سینما هستند که حدود 63 % از کل افراد نمونه را شامل می گردد. تنها برخی عوامل اقتصادی و جمعیت شناختی در این پژوهش بر تقاضای سینما مؤثر بوده که از آن میان می توان درآمد فرد، جنسیت و وضعیت تأهل را نام برد و می توان اشاره کرد که نتایج، بیانگر این است که بین دو متغیر درآمد و تقاضای سینما، همبستگی مثبت و معناداری در سطح 95 % به اندازه 126/0 وجود دارد. ضریب همبستگی برای دو متغیر جنسیت و تقاضای سینما در سطح 99 % معنادار و مثبت بوده و برابر 216/0 است. ضریب همبستگی برای متغیر وضعیت تأهل در سطح 99 % معنادار و منفی بوده و برابر 221/0 است. همچنین روشن شد که اکثر افراد نمونه، رفتن به سینما را تا حدودی برای گذراندن اوقات فراغت خود می پسندند و استفاده از ویدئوی خانگی را برای دیدن فیلم ترجیح می دهند.
نشانه شناسی تصویر زنان بزه دیده در فیلم های سینمایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بز ه دیدگی زنان به عنوان یکی از مسائل مهم در مطالعات علوم جنایی در فیلم های سینمایی ایران مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به نقش رسانه ها در شکل دهی به باورهای عمومی در مورد بزهکاری و بزه دیدگی، این پژوهش با استفاده از روش کیفیِ نشانه شناسی و با تأکید بر مدل سوسور درصدد است تا ضمن نمونه گیری هدفمند، تصویر زنان بزه دیده را در فیلم های سینمایی «مستانه»، «لانتوری»، «مَلی و راه های نرفته اش» و «مغزهای کوچک زنگ زده» بررسی کند. بر اساس یافته های حاصل از نشانه شناسی در فیلم های مورد مطالعه، از یک سو، ارتکاب جرم علیه زنان توسط مردان انجام می شود و از سوی دیگر، میان قوی یا ضعیف بودن زنان و شدت بزه دیدگی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد؛ بدین معنا که زنان منفعل و ضعیف قربانی خشونت خانگی و زنان فعال و قوی بزه دیده جرایمی چون تجاوز و اسیدپاشی می شوند.
ویژگی های معمارانه مکان در طراحی صحنه هایی با هویت ملی در فیلم های «پری» اثر مهرجویی و «مادر» اثر حاتمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
105 - 124
این پژوهش به بررسی ویژگی های معماری مکان در طراحی صحنه با رویکردی تحلیلی به فیلم های ایرانی «پری»، ساخته مهرجویی و «مادر»، ساخته حاتمی از زاویه دید طراحی صحنه ی ایرانی می پردازد و در تحلیل فضای معماری از اندیشه های کریستین نوربرگ شولتز بهره می گیرد. مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی با تکیه بر روش نشانه شناسی بصری و نیز تلفیقی از تحقیق کیفی مفاهیم معماری را در صحنه فیلم باز شکافی می کند، فرآیند حاصل از این پژوهش ما را به معنای راستین طراحی صحنه ی ایرانی رهنمون می سازد، هم چنان که معنای راستین معماری، نه شکل و کالبد مکان یا فضا، بلکه برهمکنش میان آن شکل و کالبد معمارانه و زندگی ویژه ای است که در آن مکان می گذرد، نتایج به دست آمده رهیافتی است به انگاره «معماری فیلم» و طراحی معماری مفهومی در فیلم های ایرانی برای احراز هویت ملی که با تحلیل ها و مدل ارائه شده، نشان داده شده است که عناصر معماری در آفرینش فضا و ادراک زیباشناسانه صحنه بسیار مؤثر بوده است.
مسائل سیاستی سینمای ایران در دهه پنجم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین معضلات فرایند خط مشی گذاری، به خصوص خط مشی گذاری فرهنگی در کشور ما طی نشدنِ درستِ فرایند شناسایی مسأله است. سیستم سیاست گذاری سینمایی کشور هم از این آسیب کلان مصون نیست و لذا در این پژوهش تلاش می شود تا مسائل پیش روی سینمای ایران در دهه پنجم انقلاب اسلامی که باید در فرایند «سیاست گذاری سینما» به آنها پاسخ داده شود مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش ابتدا به مرور آثار جهانی موجود در حوزه سیاست گذاری سینما پرداخته شده و تلاش شده است که مسائل سیاستی سینمای جهان از دیدگاه این منابع استخراج گردد. در ادامه با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، داده های به دست آمده از برخی خبرگان حوزه سیاست گذاری سینمای ایران مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و بر این اساس مدل پارادایمی مسائل سیاستی سینمای ایران در دهه پنجم انقلاب طراحی شده است. در انتهای مقاله مقایسه ای بین نظام مسائل سیاستی سینمای ایران و سینمای جهان صورت گرفته است.
واقعیت مجازی و جلوه های ویژه در سینما با رویکرد ژان بودریار، در وضعیت حاد واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
399 - 410
حوزه های تخصصی:
ژان بودریار، فیلسوف جامعه شناس و پست مدرن نظریه های درخوری در باب تصویر ارائه داد. در تمام نظریه های اجتماعی وی، دغدغه پایان ناپذیر او نسبت به تخریب امر واقعی و جایگزین شدن آن با وانموده مشهود است. در این میان او هنر را توطئه و وسیله ای برای محقق کردن وانموده تلقی می کند. به ویژه سینما به عنوان یک مرجع شبیه سازِ واقعیت، مورد انتقاد بودریار قرار گرفته است. یکی از راهکارهای اساسی ایجاد شبیه سازی از منظر بودیار، بهره گیری از جلوه های ویژه کامپیوتری است؛ بنابراین از یک طرف انتقاد بودریار از سینما و از طرف دیگر علاقه مندی وی و تأکید او بر توانمندی های آن مشهود است که خود موجب بروز دوگانگی هایی در نظریه های بودریار و سردرگمی مخاطب او می شود. این پژوهش تلاشی است در جهت مرتفع کردن دوگانگی های موجود و شناخت رویکرد حقیقی پسِ پشتِ این به ظاهر تناقضات در ساحت واقعیت مجازی و جلوه های ویژه در سینما. در این راستا، این پژوهش از طریق تحقیقات کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها و موشکافیِ بیانیه های بودریار به روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از تخریب و جایگزینیِ «امر واقعی» در سینما و تعیین رابطه بین سینما و جلوه های ویژه می گردد؛ درنتیجه می توان شاهد بود که طرد جلوه های ویژه از نظر بودریار، به هدف به کارگیری آن بستگی دارد؛ نه به نفس آن. به عبارتی، به کارگیری جلوه های ویژه در راستای بازسازیِ واقعیت مطرود است و در راستای خیال می تواند مقبول باشد. اهداف پژوهش بررسی دیدگاه منفی بودریار نسبت به تخریب واقعیت توسط جلوه های ویژه. بررسی جلوه های ویژه در سینما از نظر ژان بودریار. سؤالات پژوهش سینما چگونه می تواند با وجود بهره وری روزافزون جلوه های ویژه و دیدگاه منفی بودریار نسبت به تخریب واقعیت توسط جلوه های ویژه به حیات شایسته خود ادامه دهد؟ جلوه های ویژه سینمایی در چه صورت می تواند از انتقاد بودریار فاصله بگیرد؟
نقش سینما در آگاه سازی مخاطب از طرحواره های جفری یانگ بر مبنای تحلیل شخصیت زن فیلم خفگی
منبع:
فردوس هنر سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
32 - 47
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: طرح واره الگو یا طرحی است که در حوزه روان شناسی و سلامت روان، مطرح شده است. همه طرح واره ها منفی نبوده و طرح واره های مثبت نیز وجود دارند. مشکل زمانی به وجود می آید که طرح واره ای موجب ناکارآمدی و اختلال در زندگی انسان گردد. یکی از این طرح واره ها، طرح واره رهاشدگی است که به واسطه اتفاقات رخ داده در دوران کودکی و در ﻧﻬﺎد ﺧﺎﻧﻮاده، شکل گرفته است. در این پژوهش با توصیف طرح واره های جفری یانگ، تحلیل و بررسی کاراکتر صحرا مشرقی در فیلم سینمایی خفگی انجام شده است. هدف، سؤال یا فرضیه تحقیق: در این مقاله، تحلیل روان شناسانه کاراکتر زن فیلم خفگی از دیدگاه طرح واره رهاشدگی جفری یانگ با هدف پاسخ به این پرسش که آیا می توان کاراکتر زن فیلم خفگی را بر مبنای نظریه طرح واره بررسی کرد، انجام شده است و سپس به مقوله سینما و نقش آن در شناخت طرح واره ها پرداخته شده است. پرسش های اصلی این پژوهش این است که چگونه سینما می تواند نقش مهمی در آگاه سازی مخاطب بر سلامت روان خود از منظر شناخت طرح واره ایفا کند و همچنین نقش همذات پنداری مخاطب با کاراکترها در شناخت طرح واره ها چگونه است. روش تحقیق: روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، مروری و مشاهده مستقیم فیلم بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد که مخاطب می تواند با دیدن شخصیت فیلم که در این طرح واره ها گرفتار است، با همذات پنداری و یافتن ارتباط میان مشکلات روحی خود و کاراکترهای فیلم، به آن ها واقف شده و به دنبال راهی برای قطع این چرخه معیوب گردد؛ بنابراین نقش سینما در نشان دادن طرح واره ها مؤثر بوده است.
بررسی و تحلیل نقش سینما در انتقاد از شهر سازی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
13 - 24
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل پژوهشی در "چگونگی نقش سینما در انتقاد از شهرسازی مدرن" است. در این تحقیق، با روش تحلیلی و توصیفی با تکیه بر روش نشانه شناسی لایه ای ( تحلیل فیلم با دیدگاه محور همنشینی 1 لایه های متن 2 ، بافت 3 ، بینامتن 4 ، رمزگان 5 و رسانه ها 6 ) و تحلیل سه گانه اروین پانوفسکی 7 ( ادراک اولیه ،ادبیات موضوع و هرمنوتیک 8 ) در تمامی لایه های همنشین مفاهیم بازشکافت شده اند. سینما در فرآیند انتقاد از جریان مدرنیته در ژانر کمدی سیاه، نشانه های تلخ مدرنیته، نوستالژی شهری، استفاده از پلان شهری و همچنین ارائه یوتوپیا 9 و دیستوپیا 10 ی شهری ابراز وجود نموده است. فرایند حاصل از تحقیق به این نتیجه دست یافته است که اگر چه معماری و شهرسازی مدرن تبلور جریان مدرنیته بوده اند، اما سینما همچون اکثر هنرها منتقد شهر سازی مدرن بوده و عناصر مشخصه فضاهای معماری و شهرسازی در تجلی معنا و مفاهیم انتقادی
شهر تهران در آثار سینمایی دهه 40 از منظر جامعه شناسی سینما با تاکید بر فیلم خشت و آینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
79 - 90
حوزه های تخصصی:
تئوری "بازتاب" در جامعه شناسی سینما به فیلم ها به مثابه سندهایی می نگرد که زندگی اجتماعی در آنها بازتاب پیدا می کند و لذا با بررسی آنها می توان به تحولات و گرایش های اجتماعی پی برد. در این مقاله شهر تهران از منظر جامعه شناسی سینما در آثارسینمای دهه ی 40 (فیلم خشت و آینه ساخته ابراهیم گلستان) تحلیل می شود و دگرگونی های شهر و دگردیسی های رفتارها و هنجارهای فرهنگی اجتماعی و شهری، چگونگی گذارانسان از سنت به مدرنیته ،به روش نشانه شناسی سوسو بازخوانی و تحلیل می شود.با مفروض دانستن اینکه سینما به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای جامعه شناختی می تواند به ما در فهم مسائل اجتماعی شهر تهران یاری رساند.درنتیجه برای دست یابی و شناخت دقیق تر جامعه مخاطب معماری و شهر می توان با استفاده دریچه فیلم و سینما که در بازه زمانی کوتاه گزارش مصوری را از شرایط اجتمایی انسانها و نحوه تعامل انها با فضا دست یافت.
مقایسه تطبیقی مفهوم مادر در سینمای دهه 60 و دهه 90
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶ ویژه علوم اجتماعی
35 - 66
حوزه های تخصصی:
مادر و زن زیباترین واژه آفرینش است و موثرترین عامل تربیت و نگاهبان سلامت روحی، روانی و جسمانی فرزند در خانواده است. مفهوم مادری ارزش ها و عقایدی را در بر دارد که نه تنها در ازدواج و نظام خانواده بلکه در قانون و سیاست های اجتماعی معنا دارد و در ادبیات، رسانه ها، فیلم و بقیه اشکال فرهنگی بازنمایی می شود. اما با جهانی شدن، به عنوان پدیده ای فراگیر، حاصل تغییر و تحولاتی است که همه جوامع بشری را با چالشی بزرگ مواجه ساخته است. از اینرو هدف اصلی پژوهش بررسی مقایسه ای مفهوم مادر در سینمای دهه 60 و 90 می باشد. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و از نوع مقایسه ای است و روش تجزیه تحلیل داده ها کیفی با رویکرد نشانه شناسی به بررسی نشانه های موجود در فیلم های «مادر»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «گلبهار»، «مادر پاییزی»، «شیار 143»، «من مادر هستم»، «تیغ و ترمه» انجام شده است. قلمرو زمانی این تحقیق در سال 1400 می باشد. یافته ها نشان می دهد مادر در دهه 60 مادرانگی اصیل و اسطوره ای را دارا است و آن را حفظ نموده است ولی در دهه 90 مفهوم مادری به شدت تحت تاثیر سبک زندگی قرار گرفته است و مادران در این دهه با تغییر کمی در شرایط زندگی مقاومت و صبر کمتری دارند و منجر به ترک فرزند و فروپاشی خانواده می شود.
بازتاب اندیشه کیرکگارد در آثار هنری (نمایشی) سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
۲۴۷-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
سارتر فیلسوف بزرگ و هنرمندی خلاق است که اندیشه های اگزیستانسیالیسم را به طور ماهرانه در آثار هنری به ویژه در آثار نمایشی به تحریر درآورده است. اما هدف این مقاله، بررسی و نقد تلاش های سارتر است که خواسته «اندیشه های فلسفی اگزیستانسیالیسم را مانند «فاصله گذاری» «نگاه» و «انتخاب» و غیره هم به سبک اجرا، نگارش، کارگردانی، بازیگری و حتی صحنه و تماشاچی تعمیم دهد. در این راستا، ضمن ابراز نظریات استه تیک در هنر در این موارد و موضوعات، نظریات سارتر از جمله «تئاتر موقعیت» «تحلیل روانی»، «زمان»، «مکان» و موارد مطرح شده در بالا که در تئاتر و سینما رمان مورد بحث قرار گرفته است و سارتر بر بنیاد ایده های فلسفی اش ابراز نموده است، به روش تطبیقی و توصیفی، تحلیلی و با شیوه آزمایشات و تجربیات شخصی در عرصه کارگردانی تئاتر و فیلم و سریال را به مقایسه می گذاریم و به پاسخ این سؤال که آیا این نظریات در همه هنرها و همه سبک های هنری و مکاتب به ویژه سینما و تئاتر مصداق دارد یا ندارد، به بحث و بررسی می پردازیم تا روشن شود که آیا این نظریات و تعمیم هایی که در ذهن سارتر می گذرد تا چه اندازه مورد تأیید صاحبان فن و نظریه پردازان دسته تیک در هنر می باشد؟ سارتر اگرچه مباحث فوق را در حضور آلبرکامو، ژان کوکتو، ژان لویی بارو از بزرگان هنر فرانسه به بحث و گفتگو گذرانیده است ولی ضمن تقدیر و پاسداشت سارتر به عنوان یک فیلسوف و نویسنده تئاتر، برخی نظریات او در عرصه بازیگری، صحنه، تئاتر و سینما و تماشاچی و حتی نگارش نه تنها عمومیت ندارد، بلکه در مواردی از اندیشه هایی خام و گاه دستوری و ذهنی و غیرواقعی، برخوردار بوده اند و در این مقاله از دیدگاه استه تیک در هنر به اثبات آن مبادرت ورزیده ایم.
بررسی تطبیقی تصویر شهر در سینمای موج نو ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اساسی پژوهش حاضر ابتدا پرداختن به رابطه میان شهر و سینما، و در مرحله بعد بررسی تطبیقی تصویرهایی است که از شهر در فیلم های سینمایی در دو مقطع مهم تاریخی-سینمایی دو کشور ایران و فرانسه (موج نو) به نمایش درآمده اند. تلاش برای روشن تر شدن چگونگی درک شهر و تصویر ذهنی آن نزد شهروندان، همواره یکی از دغدغه ها و موضوع های مورد مطالعه بسیاری از کارشناسان مسایل شهری بوده است. در این میان به نظر می رسد عدم توجه کافی به منبع تصویری مهمی چون سینما موجب شده تا مباحث تحلیلی درباره تصویرهایی که از شهر در این هنر-صنعت- رسانه مهم قرن اخیر بازتاب یافته تا حد زیادی مسکوت باقی بماند. تحلیل محتوای ساخت گرایانه فیلم های مورد مطالعه در این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی نشان می دهد که نوع نگاه به شهر و شهرنشینی و در نتیجه تصویری که از شهر در موج نو سینمای فرانسه و ایران به نمایش درآمده بسیار متفاوت و گاه در تضاد است. شهر در موج نو فرانسه بستری است برای پرسه زنی، احساس رهایی و آزادی، شادی و گردش، امنیت و زیبایی، برخوردهای اتفاقی، تنوع و همچنین جایگزینی برای روابط سنتی خانوادگی. اما در سینمای موج نو ایران، شهر به عرصه انتقام گیری و یا شکست قهرمانان شهری فیلم ها تبدیل می شود؛ شهری افسار گسیخته و نا متجانس، حاوی تضادهای کالبدی و اجتماعی متعدد، با پوسته ای بعضاً مدرن اما شهرنشینانی سنتی، نقطه مقابل امنیت فضاهای خصوصی، در حال گذار از مقیاس انسانی به فرا انسانی و گاه هراس انگیز که گویی هیچ چشم انداز روشنی را برای آینده متصور نیست.
تبیین چالش های پیش روی شهرهای آینده با بهره گیری از تجارب سینمای علمی تخیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
51 - 68
حوزه های تخصصی:
آینده شهرها به مثابه محصول بشری پیچیده با چالش هایی مواجه است که نیازمند ابزارهای مختلفی جهت راهکارگزینی است. در این میان سینمای علمی تخیلی از معدود رسانه های فرهنگی و فراگیر است که درباره آینده شهرها ایده پردازی می کند. سینمای علمی تخیلی با برون یابی زوایای پنهان وضعیت معاصر، عناصر، روندها و گرایش های زمان حال، علاوه بر ارائه سناریوها و حالات مختلف از آینده شهرها به نوعی هشدار و شبیه سازی عواقب فعالیت های امروز بشر نیز محسوب می شود. پژوهش حاضر ماهیتی آینده پژوهانه دارد و با هدف توسعه فهم و درک موضوع از دیدگاهی تفسیرگرا، استقرایی و رویکردی کیفی برخوردار بوده، از روش تحلیل محتوای کیفی سود جسته است. در این پژوهش، برای دستیابی به چالش های پیش روی شهرهای آینده، فیلم های منتخب (داده ها) از طریق نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و اکتشافی طی چهار مرحله از میان مجموعه ای از فیلم های علمی تخیلی آینده پژوهانه انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است. داده های گردآوری شده در قالب گزاره، مقوله و مفهوم، کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مفاهیم حکومت و حکمروایی شهری، پایداری، عدالت فضایی، کیفیت محیطی، حاشیه نشینی، رسانه های دیجیتال و معماری رسانه، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، هوشمندی، عناصر ساختاری شهر، فرهنگ و برند شهری، چالش های پیش روی شهرهای آینده خواهد بود.
استالین و مدیریت فرهنگی در سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغاز قرن بیستم، بحران های ریشه داری در سطوح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روسیه بروز کرد. این بحران ها به اندازه ای گسترده بود که پس از تحولات بنیادین به سرنگونی حکومت تزاری در سال 1917 منجر شد. دولت موقت نیز کارایی لازم را نداشت و سرانجام پس از سرنگونی دولت موقت در اکتبر 1917 حکومت به دست بلشویک ها افتاد. در سال های ابتدایی انقلاب، لنین در سخنانی توجه عمیق خود را به ابزار رسانه ای سینما ابراز کرد. پس از مرگ لنین، استالین نیز به این شاخه از فرهنگ اهمیت فراوانی داد. مدیریت فرهنگی استالین بر سینما مؤلفه ها و ویژگی هایی داشت که نوع خاصی از مدیریت رسانه را ایجاب می کرد. در این نوشتار می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که شیوه مدیریت فرهنگی استالین در سینمای سیاسی شوروی چگونه بود؟ سپس با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، شیوه مدیریت او بر سینما را ارزیابی می کنیم. در این نوشتار فرض بر این است که مدیریت استالینی بر سینمای شوروی نشان داد که در شرایط کنترل و سانسور نیز کارگردان هایی آثار متفاوت و فاخری خلق کردند. نتیجه اینکه، کنترل و سانسور به ضرورت سبب افت کیفی آثار هنری در سینما نمی شود و هنرمند می تواند در یک فرایند والایش هنری، اثر سفارشی را تبدیل به اثری ارزشمند در سینما کند. در این نوشتار با استفاده از نظریه های گلوله جادویی، برجسته سازی و جریان دو مرحله ای پیام، مدل مدیریتی استالین بر سینمای شوروی را تبیین می کنیم.
تشکیل فرهنگ شخصِ مشهور در ایران و جایگاه اجتماعی و سیاسی آن در دوره پهلوی(1340- 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل فرهنگ شخصِ مشهور در ایران و جایگاه اجتماعی و سیاسی آن در دوره پهلوی(1340 1357) حسینعلی قربانی[1] چکیده با پدیدآمدن فرهنگ شخصِ مشهور و پیدایش عنصری به نام ستاره در اواسط سده بیستم میلادی، نیروی پرجاذبه و جدیدی شکل گرفت که در اجتماع و سیاست نقش آفرینی کرد. این پژوهش به این مسئله پاسخ می دهد که چگونه در ایران که مرجعیت های قدرتِ محدودی داشت، فرهنگ شخصِ مشهور شکل گرفت و رشد یافت. برای پاسخ دادن به این مسئله، ضمن واکاوی چگونگی تشکیل عناصر این فرهنگ (مخاطبان، ستاره ها و واسطه ها) در ایران، جایگاه اجتماعی و سیاسی آن در دوره پهلوی و مناسباتش با گروه های مختلف اجتماع و حاکمیت بررسی می شود. بر اساس یافته های تحقیق، ستاره فقط هنگامی شکل گرفت که واسطه ها رشد کردند. رشد واسطه ها مرهون گسترش صنعتی شدن کشور و افزایش وسایل ارتباط جمعی در اواسط دهه 1340 بود و بدین ترتیب ضلع سوم یعنی، مخاطبان نیز به آن افزوده شد. شخص مشهور و یا ستاره به عنوان مهم ترین محصول فرهنگ جدید، به علت وجود مخاطبان فراوان، به مرجعیت جدید و تأثیرگذار تبدیل شد. در آغاز، به دلیل نبودن ابزارهای امروزی همچون اینترنت، ارتباط ستاره با مخاطب، به یکی از رسانه های دولتی، نیمه دولتی و یا مستقل وابسته بود. این موضوع فرصتی بود برای آنکه حکومت با حمایت از برخی ستاره ها، در ترویج ایدئولوژی شاهنشاهی، احیا و تداوم مشروعیت آن و تبلیغ دستاوردهایی همچون انقلاب سفید بکوشد و نیز گروه های مخالف و مبارز، برخی از ستاره های مستقل را جذب کنند. واژه های کلیدی: ستاره، دوره پهلوی، نشریات، سینما [1] . دانش آموخته دکتری تاریخ از پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی. q.hosein@gmail.com تاریخ دریافت : 30/11/1400 – تاریخ تأیید 16/1/1401
وجوه نمایشی داستان خروج تارابی از کتاب تاریخ جهانگشای جوینی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
111 - 125
حوزه های تخصصی:
امروزه اقتباس از آثار ادبی یک اصل مهم و ضروری به حساب می آید. آثار گران ارج ادبیات پارسی، چه ادبیات کلاسیک و چه ادبیات معاصر، آثاری هستند که می توانند برای اقتباس مورد استفاده قرار گیرند؛ امّا این آثار برای اقتباس کمتر مورد توجه قرار گرفته و مغفول مانده اند. این اقتباس ها از یک سو زمینه ساز معرفی هر چه بهتر این آثار هستند و از سویی دیگر، این آثار باعث هر چه غنی تر شدن فیلم ها می گردند. یکی از این آثار که می تواند مورد توجه قرار گیرد، کتاب گران بهای تاریخ جهانگشای جوینی اثر عطاملک جوینی است. در این نوشتار تلاش شده است تا یکی از وقایع تاریخی این کتاب، یعنی «خروج تارابی» برای اقتباس مورد بررسی قرار گیرد. برای همین با روش توصیفی و تحلیلی این داستان مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از این واقعه ی تاریخی که دارای عناصر روایت، کشمکش، تعلیق، بحران، شخصیت ،گفتگو و... است، می توان با یک اقتباس آزاد، فیلم بسیار خوبی ساخت.
مصرف فرهنگی مخاطبان سینمای ایران
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
7 - 23
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله مطالعه مشکلات موجود در سینمای ایران از منظر رابطه با مخاطب است. سینما نیازمند یافتن روش هایی برای جذب مخاطب است که بر تحلیل های درست از وضعیت فعلی مخاطبان، خصوصیات و ویژگی های آنها، علائق و نیازهایشان متکی باشد. در این مقاله ابتدا در بخش پیشینه تحقیق، به دلایل رویگردانی مخاطبان از سینمای ایران پرداخته شده است. پس از آن مبانی نظری در رابطه با مطالعه مصرف فرهنگی مخاطبان، با هدف شناخت بهتر مخاطبان و نیازهای آنها توضیح داده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل ثانویه، به تحلیل داده های گزارش موج سوم پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در رابطه با مصرف سینما پرداخته شده است. موضوعاتی چون نسبت مخاطبان سینما به نامخاطبان، رابطه عوامل فردی و اجتماعی مخاطبان با چگونگی مصرف سینما، مقایسه داده های موج اول و دوم پیمایش مصرف فرهنگی با داده های موج سوم، مقایسه نحوه استفاده مخاطبان از رقبای سینما مانند تلویزیون و فیلم و سریال خارجی و دلایل نامخاطبان برای نرفتن به سینما در این مقاله تشریح شده است. نتایج کلی به این ترتیب است که مخاطبان سینما نسبت به نامخاطبان بسیار کمتر هستند، اما اغلب کسانی که به سینما نمی روند، به شیوه های دیگر و با استفاده از ابزارهای دیگری فیلم تماشا می کنند. همچنین مهم ترین دلیل سینما نرفتن این مخاطبان در یک جمله این است که سینمای ایران پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی مخاطبان خود نیست.
رهیافتی انتقادی به نظریه های زیبایی شناسی و کارکردی ژانر در سینما
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
25 - 38
حوزه های تخصصی:
مطالعات ژانری در سینما الگو های گوناگون اندیشه ورزی درباره فیلم ها را امکان پذیر کرده است. درعین حال، همان گونه که فیلم ها بسته به مقتضیات زمان دستخوش تحولات اند، مدل های نظری نیز در معرض ارزیابی های انتقادی و اصلاح قرار می گیرند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی به بررسی انتقادی چند نظریه و مفهوم ژانری در قالب سه حوزه چیستی، تکوینی و کاربردی ژانر می پردازد. بنابراین، هدف این مقاله شرح و درعین حال بازبینی برخی پارادایم های اندیشه ورزی نظریه ژانر است. یافته ها نشان می دهد که برخی تعاریف ژانر، نظریه های اجماع فرهنگی، تکامل ژانری، شمایل نگاری، نظریه های آیینی و ایدئولوژیک ازجمله نظریه ژانرهای نظم اجتماعی/ ائتلاف همواره تعمیم پذیر و متناسب با صورت بندی های متنوع ژانری نیستند. درنتیجه، باید با اتخاذ دیدگاه نظری تکثرگرا، همزمان محدودیت ها و ظرفیت های ژانرها را مد نظر قرار داد. درعین حال، به نظر می رسد با تمرکز بر رویکرد معنایی/نحوی، می توان به فراخور از ظرفیت های نظریه های گوناگون ژانری بهره گرفت. به این ترتیب، نوعی وضعیت پیوندی نظری ایجاد می شود که به ماهیت تلفیقی خود ژانرها شباهت دارد.
نقش فیلم های معاصر عامه پسند آمریکایی در مشروعیت دادن به تفکر اومانیسم
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
7 - 17
حوزه های تخصصی:
اومانیسم و طرحِ آن در سینمایِ وابسته به تفکرمادی، کوششی است در جهت حذف یا تضعیف دیدگاهِ خدا محور. از طرفی در سینما برای به تصویرکشیدن هیچ موضوعی احتیاج به مدرک نیست، زیرا که این رسانه ذاتا قادر است که تخیلات را در ظاهری واقعی به تصویر کشد. با در نظر گرفتن این واقعیت که تاثیری که از یک فیلم بوجود می آید با ارائه مدارک واقعی و مستند هم به سختی از بین می رود و گاه هرگز از بین نمی رود، این مقاله به بررسی دیدگاه های اومانیستی در سینمای غرب و تلاش آن در جهت مشروعیت بخشی به تفکرات نژادپرستانه در مباحثی مانند دین، خداوند و منجی می پردازد. در همین ارتباط فیلم های مطرح سینمای نوینِ عامه پسند، با مخاطب عام، مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته اند، فیلم هایی که بنا به موقعیت عامه پسند و به ظاهر تخیلی شان بوجودآورنده شکیّات و سئولات عمیق عقیدتی در ذهن مخاطب خود هستند. مقاله حاضر سعی دارد که با روش تحلیل محتوای تولید شده در سینمای نوین غرب، پژوهش را پیش برده و در ادامه پاسخ این سوال را بیابد که: "نقش و جایگاه "سینمای نوین غرب " در توجیه درستی نگاه انسان محور در مقابل دیدگاه خداباور، به چه میزان است؟" یافته های مقاله بیانگر این مهم هستند که الگوی حاکم بر سینمای غرب (مادی)، از سوی متفکرین اومانیست ترسیم گشته و در جهت حذف نگاه الهی/روحانی، و جایگزین کردن آن با دیدگاه مادی/ انسانی گام برمی دارد.
تکنیک های تعزیه راهی به سوی غربی زدایی در آثار عباس کیارستمی
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
19 - 32
حوزه های تخصصی:
میان غرب و غیرغرب همواره یک رابطه ی متغیر و در حال بازتعریف برقرار بوده است. برای آن که گفتمانی غیرغربی شده شکل بگیرد باید حرکت دوگانه ای آغاز شود. فیلم سازان، نخست به تشخیص کلام مسلط غربی می پردازند و سپس تصمیم می گیرند از آن پیروی نکنند. آنگاه به دنبال روش های فیلم سازی غیرغربی ای می گردند که می خواهند از آن ها استفاده کنند. اکنون در حوزه ی عملی و نظری فیلم، صداهای غیرغربی بسیار واضحی به گوش می رسند و تفاوت خود را به رخ جهانیان می کشند. می توان نمونه های موفقی از غربی زدایی سینما را در سینمای ایران، پیدا کرد. سینمای عباس کیارستمی با تکیه بر ریشه های کهن فرهنگ ایرانی، توانسته از جریان رایج غربی فاصله بگیرد و از مرزهای ملی فراتر برود. در شیوه ی فیلم سازی انحصاری کیارستمی، مؤلفه های «ایرانی» فراوانی قابل مشاهده و بررسی است. اشاره های تاکیدکننده ی او به وطن و بازتاب وطن در آثارش، تایید می کند که او در پی ایجاد یک شیوه ی محلی، بومی و ملی فیلم سازی بوده است؛ شیوه ای آگاهانه و از سر تامل. این پژوهش سعی دارد با روش مونتاژ، سیر فیلم سازی عباس کیارستمی را مرور و شاخصه هایی که به فیلم های او هویت ملی می دهند را پیدا کند. همچنین سعی دارد که به پرسش هایی از این دست پاسخ دهد: از منظر غربی زدایی، مؤلفه های تکنیکی، ساختاری، محتوایی آثار عباس کیارستمی چیستند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد عباس کیارستمی از تکنیک های تعزیه همچون استفاده از نابازیگران، ارتباط با مخاطب فعال، بداهه سازی و حضور کارگردان بر روی صحنه ی نمایش بهره برده است.