مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اجتماع پذیری
حوزه های تخصصی:
رضایتمندی و خشنودی نتیجه ادراکی است که انسان بر مبنای ارزیابی مثبت محیطی و تجربه فردی نسبت به جامعه خود به دست می آورد، به طوری که منجر به سلامت فیزیکی، سلامت اجتماعی، ارگانیکی،بهداشتروانیمی شود. یکی از مهمترین ویژگیهای میادین شهری، اجتماع پذیری و ایجاد فرصتهای لازم جهت تعاملات اجتماعی است.ارتقای کیفیت محیط ساخته شده منجر به رضایتشهروندان از این فضا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی در میادین خواهد بود. در پژوهش حاضر با مقایسه تطبیقی تجارب ایران و غرب در ساختار فضایی میادین شهری، عوامل موثر در رضایتمندی شهروندان برای سنجش کیفیت تدوین شد تاتوجه برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری را برای ارتقای کیفیت محیط شهری و در نتیجه رضایت شهروندان و افزایش تعاملات اجتماعی سوق دهد.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است.440 نفر از شهروندان بالاتر از 7 سال سن در میادین نقش جهان و بهارستان ایران،دل کامپو و ناوونا ایتالیا به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روش های آماری بر اساس تحلیل عامل تائیدی (CFA)، کروسکال- والیس صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل عاملی از میان 31 مولفه رضایتمندی، تعداد هفت عوامل (روانی- اجتماعی، کالبدی- میانه، مدیریتی، کالبدی- جداره، بصری- زیباشناختی، دسترسی- مکانی، عملکردی- سرزندگی) قابل استخراج است (76/0KMO=، آزمون بارتلت برابر 55/4548 ، 45=df، 001/0>P). که در مجموع 48/55 درصد از واریانس کل سازه رضایتمندی شهروندان قابل پیش بینی است. پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ هر کدام از عوامل بین 55/0 الی 84/0 و کل پرسشنامه 82/0 بود. بر اساس نتایج آزمون کروسکال- والیس میانگین رتبه ای عوامل دسترسی- مکانی، کالبدی- جداره و کالبدی- میانه در میدان دل کامپو؛ عوامل بصری- زیباشناختی و عملکردی- سرزندگی در میدان نقش جهان؛ عامل روانی- اجتماعی و مدیریتی در میدان ناوونا بیشتر از سایر میادین بودند (01/0P<).
عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با مقیاس های مختلف شهر تهران ( نمونه موردی : فضاهای عمومی دو محله و یک ناحیه در منطقه 7 تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به زندگی ماشینی، حضور گسترده وسایل نقلیه و تغییر چهره شهر به واسطه چیرگی اتومبیل بر فضای شهری، جدایی گزینی مردم از فضاهای عمومی، نادیده انگاری ارزش های اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای عمومی، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در دهه های پیشین، موجب شده که برخی فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری اهمیت و نقش خود را از دست بدهند. ایجاد فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری در دهه های اخیر تلاشی در جهت رفع نیاز اجتماعی انسان به فضاهای عمومی بوده است. حضور افراد در این فضاها منجر به اجتماع پذیری فضای عمومی و عاملی در جهت موفقیت فضاست. حال مقیاس های نزدیک به هم، نداشتن ویژگی ها و معیارهای فضاهای عمومی موفق و عدم معیارهایی جهت اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این لحاظ شناسایی معیارهای ایجادکننده و ارتقا دهنده اجتماع پذیری در فضاهای عمومی ضرورتی است در این جهت که مانع از خاموشی و از رونق افتادن فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف باشد. سؤالات مطرح در این خصوص عبارتند از : عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضای عمومی چیست و اینکه آیا وجود فضاهای عمومی در مقیاس های نزدیک به هم محله و ناحیه ضروری است یا خیر . هدف از تحقیق پیش رو تبیین عوامل مؤثر در ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با در نظر گرفتن مقیاس های مختلف فضاهای عمومی در شهر تهران است.
جهت پاسخگویی به هدف بیان شده ابتدا مفهوم فضاهای عمومی، اجتماع پذیری، اجتماع پذیری در فضاهای عمومی مورد مطالعه قرارگرفته و معیارهایی جهت سنجش اجتماع پذیری فضاها یک مدل مفهومی در سه بعد اجتماعی، کالبدی و فعالیتی تدوین شده است. جهت سنجش معیارها، فضاهای عمومی دو محله دبستان و سهروردی و پارک اندیشه در مقیاس ناحیه انتخاب شده اند. مشاهده و تحلیل کیفی، استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی که با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به فرضیه و سؤالات تحقیق بوده است. نتیجه نشان می دهد که فضای عمومی ناحیه با وجود دسترسی کمتر و بعد فاصله ای بیشتر مورد استقبال بیشتر ساکنین دو محله نسبت به فضاهای عمومی خود قرارگرفته و از اجتماع پذیری بالایی برخوردار است. نتیجه حاصل شده نشان می دهد که توجه به معیارهای اجتماع پذیری در حین برنامه ریزی و طراحی فضاها موجب می شود آنها در کنار یکدیگر و در مقیاس های مختلف به حیات خود ادامه دهند.
نقش عوامل کالبدی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی (نمونه موردی: محله های حصار امام خمینی و دیزج همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در سکونتگاه های غیر رسمی شاهد هستیم که سردرگمی اجتماعی و کم بودن تعاملات اجتماعی از ویژگی های عمده شخصیتی ساکنان آن ها است. در پژوهش های صورت گرفته در این حوزه سکونتگاه های غیر رسمی دیده شده ولی به عوامل کالبدی رونق دهنده تعاملات اجتماعی در این محله ها توجه چندانی نشده است. از این رو پاسخ به این پرسش که ساماندهی کالبد فضاهای عمومی چه تاثیری در حضورپذیری افراد و ارتقای تعاملات اجتماعی دارد ضروری است، تا بتوان از این طریق مانع از نقل مکان آنان به محله های دیگر شهر برای گذران اوقات فراغت شد. این نوشتار با مقایسه دو سکونتگاه غیر رسمی شهر همدان یعنی محله حصار امام خمینی و دیزج به کنکاش در مورد پاسخ این سوال می پردازد؛ چنین به نظر می رسد که روحیه اجتماع پذیری در بین ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی با عوامل کالبدی شکل دهنده آن محیط رابطه معنی داری دارد.روش مطالعه روش توصیفی-تحلیلی و ابزار پژوهش مطالعات میدانی و نرم افزار spssبوده است، داده های گردآوری شده در نزم افزار spss تحلیل و با آزمون تی دو نمونه ای مستقل و رگرسیون خطی ساده سنجیده شده است,در ادامه رابطه بین هریک از مفاهیم و متغیرهای کالبدی موثر بر اجتماع پذیری فضا با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است که خود بیانگر بستری مطلوب جهت بهبود مولفه های کالبدی تسهیل گر اجتماع پذیری است.نتایج نشان می دهد که محله حصار از وضعیت کالبدی مطلوب تری نسبت به محله دیزج برخوردار است که به نظر می رسد این عامل یکی از دلایل اجتماع پذیرتر بودن این محله نسبت به محله دیزج است؛ و فاکتورهای کالبدی شامل: وجود عناصر مکث و توقف، تابلوهای آگاهی دهنده هنری، معماری و تبلیغاتی در بین سایر عوامل کالبدی بیشترین نقش را در اجتماع پذیری فضا از نظر ادراکات ذهنی مردم دارند.
بازطراحی بوستان های شهری با تأکید بر توسعه اجتماع پذیری (مورد مطالعه: بوستان های شهر مهاباد)
حوزه های تخصصی:
فضاها و عرصه های عمومی یکی از عناصر ضروری و اساسی زندگی روزمره شهری و مهمترین بخش شهرها به شمار می روند، در این میان پارک های شهری به عنوان بخش مهمی از فضاهای عمومی و بازنمود زندگی مدرن شهری، محیطهایی برای لذت، تفریح،گذران اوقات فراغت، زندگی اجتماعی وتبادل فرهنگ، افکار، دیدگاه ها،عقاید و نظرات هستند. در دوران معاصر با افزایش فردگرایی، عملکرد اجتماعی بسیاری از فضاهای عمومی ازجمله پارک های شهری از بین رفته است، لذا توجه به محیط کالبدی پارکها به عنوان محملی برای بازیابی همجواری از دست رفته انسانها، درجهت نزدیکتر کردن آنان به یکدیگر و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته اهمیت بیشتری یافته است. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد مؤثر بر اجتماع پذیری پارکهای شهری، قصد دارد با سازگاری هرچه بیشتر شرایط کالبدی و معنایی محیط پارکهای شهری منطبق بر نیازها و خواسته های کاربران فضا، پارکها را تبدیل به فضایی جامعه پذیر سازد. لذا پس از بررسی سوابق موضوع در بخش مبانی نظری، با استخراج شاخص های مؤثر اجتماع پذیری در محدوده مورد مطالعه از طریق نظرسنجی ارزیابی گردید.در بخش نظرسنجی پاسخ دهندگان به صورت تصادفی ساده، و به تعداد 384 نفر انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل گردیدند و روابط معنادار بین متغیرهای دخیل در اجتماع پذیری، استنباط گردیدند. براساس نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها، بین شاخص های اجتماع پذیری که شامل معیارهای خوانایی و کیفیت محیط، الگوهای فرهنگی- اجتماعی،منظروعناصرگیاهی،حیات جمعی و سرزندگی،مدیریت،کاربری های همجوار و آسایش و امنیت روانی و ...را شامل می شودومطلوبیت اجتماع پذیری در فضای پارک های شهری ارتباط معناداری وجود دارد. به معنای اینکه با ارتقای ویژگی های کالبدی پارک های شهری، اجتماع پذیری نیز بهبود خواهد یافت. بین شاخص های معنایی محیط نیز که معیارهای سرزندگی، خاطره، آسایش و راحتی، زیبایی، ایمنی و امنیت را دربر می گیرد و اجتماع پذیری پارکهای شهری همبستگی ارتباط معنادار وجود دارد.
تبیین و تحلیل اجتماع پذیری در پارک های شهری با تاکید بر نقش عوامل زمینه ای و دموگرافیک (نمونه موردی: پارک ساحلی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
111 - 124
حوزه های تخصصی:
وجود فضاهای عمومیِ دارای خصیصه اجتماع پذیری، مکمل مهمی در جهت اجتماعی شدن افراد است. علاوه بر این، اجتماع پذیری فضاهای عمومی موجب ارتقاء روحیه ی همبستگی، رشد فردی و ایجاد خاطره ی جمعی برای همه ی شهروندان، بدون در نظر گرفتن جنسیت، نژاد، قومیت، سن و یا سطح اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش در سال 1396 و با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی میزان اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج و همچنین نقش گروه های عمده ی دموگرافیکی در این زمینه پرداخته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش های پیمایشی (توزیع پرسشنامه) و مشاهدات میدانی انجام شده است. مؤلفه های ارزیابی اجتماع پذیری فضا نیز بر مبنای مطالعات موسسه PPS استخراج شده اند. نتایج آزمون آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه و نتایج آزمون های KMO و بارتلت کفایت حجم نمونه و همچنین روایی درونی و ساختاری پرسشنامه را تائید کردند. نتایج مشاهدات میدانی و تحلیل های آماری بر اساس آزمون تک نمونه مستقل T-test، مشخص کرد که به طورکلی، فضای مورد مطالعه از اجتماع پذیری خوب وقابل قبولی برخوردار است و توانسته است گروه ها و اقشار مختلفی را به حضور و فعالیت اجتماعی دعوت نماید. به علاوه، نتایج آزمون های T-test دوگروه مستقل و ANOVA نشان دادند که اگرچه بیشتر کاربران فضا در قالب گروه های مختلف سنی، جنسی، تأهلی، درآمدی، تحصیلاتی و شغلی، نقش و سهم قابل توجه و تقریباً یکسانی در اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج دارند اما زنان کمتر از مردان و افراد با سطح تحصیلات بالاتر، کمتر از سایر افراد، در اجتماع پذیری فضا سهم و نقش دارند.در آخر نیز بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق، پیشنهادات مرتبط با ساماندهی فضا به منظور ارتقاء اجتماع پذیری آن ارائه شده است.
بررسی اجتماع پذیر بودن کتابخانه های عمومی
حوزه های تخصصی:
طراحی کتابخانه ها به عنوان فضاهای عمومی، برای تشویق افراد به مطالعه و کمک به توسعه علمی و فرهنگی در جامعه باید به گونه ای باشند که زمینه های لازم را در جهت افزایش میزان بهره گیری برای تمامی اقشار جامعه را فراهم سازند. ازپیامدهای توجه نکردن به جامعه پذیری می توان به کاهش میزان استفاده از کتابخانه، کاهش نقش اجتماعی کتابخانه های عمومی و... می باشد. یکی از عوامل کم بودن تعاملات اجتماعی در کتابخانه های عمومی نبود امکان بحث و گفتگو در فضای داخل و محوطه کتابخانه هاست که این امر مانع ایجاد شبکه های اجتماعی و فعالیت های داوطلبانه می شود که طرح مساله شده است. در مقاله حاضر به نقش کتابخانه های عمومی به عنوان بستر مناسب و ظرفی اجتماعی در جهت رشد جامعه و اجتماع پذیری معماری که جذب کننده افراد باشد و رابطه بین حوزه های عمومی و اجتماعی کتابخانه ها و پیوستگی آن با نقش جامعه پذیربودن معماری، بدین صورت که با روش تحقیق کتابخانه ای و به صورت استدلال منطقی در مبانی نظری، به جستجوی مولفه های اجتماع پذیری در بعد کالبدی و فعالیتی و نقشی که کتابخانه های عمومی خود را می توانند از شکل و ظاهر قرائت خانه هایی خشک و بی روح، به صورت پویا و مشارکتی در بیاورند و مراجعه کنندگان را به افرادی آگاه و ناظر تبدیل کند و موجب رضایت مندی و سودمندی آنها شودپرداختیم و نتایج این تحقیق ما را به این مهم که فضاهای عمومی از جمله کتابخا نه ها ی عمومی باید به گونه ایی طراحی شوند که پاسخ گوی نیازهای متنوع گروه های مختلف سنی باشند و این امکان را به مردم می دهند که نسل های مختلف با هم حضور داشته باشند زیرا افراد مختلف به سطوح مختلفی از تعامل اجتماعی نیاز دارندکه مقوله ی اجتماع پذیری یکی از مولفه های ترغیب کننده مراجعت افراد به کتابخانه های عمومی به عنوان یک مکان عمومی است.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر بهبود حالت های خُلقی و رفتارهای یادگیری دانش آموزان دختر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
175-194
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر حالت های خُلقی و رفتارهای یادگیری دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 1395-1394به تعداد 670 نفر بود. از میان آن ها 32 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از سه مدرسه ابتدایی پانزده خرداد، مادر و وکیلی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای در هفته دو بار تحت آموزش برنامه هوش اخلاقی بوربا (2005) و فرانک (2014) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نسخه معلم پرسشنامه های خُلق و خوی اجتماعی بأس و پلومین (1984) و رفتارهای یادگیری مک درموت، گرین، فرانسیس و استات (1999) جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد همه ابعاد حالت های خُلقی دانش آموزان گروه آزمایش شامل بعد هیجانی (677/6=F، 005/0=P)، فعالیت (074/19=F، 001/0=P)، اجتماع پذیری (517/3=F، 046/0=P) و کم رویی (643/5=F، 009/0=P) و رفتارهای یادگیری آن ها (759/3=F، 041/0=P) بعد از اجرای آزمایش به طور معنی داری بهتر از دانش آموزان گروه گواه شده و این بهبود در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری : آموزش هوش اخلاقی با ارتقاء روابط بین فردی، اجتماع پذیری و فعالیت دانش آموزان، موجب بهبود در حالت های خُلقی و رفتارهای یادگیری آن ها می شود.
اجتماع پذیری در حیاط خانه ایرانی (شناخت ویژگی های تقویت کننده حضور در حیاط، از طریق تحلیل سکانس های سینمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند ادراک همواره سینما به عنوان بازتاب دهنده ی عناصری چون معماری، نقش بسزایی داشته است. هدف از این تحقیق استخراج عوامل حضور در حیاط خانه ایرانی از دریچه سینما است. بدین سبب به بازخوانی فیلم هایی از سینمای ایران پرداخته، که ساحتی از جریان زندگی در این خانه ها بوده است. روش تحقیق کیفی بوده و از طریق تحلیل سکانس ها، در سه مرحله ی ادراک حسی، شناخت عقلانی و پدیدارشناسی در فیلم هایی از سینمای ایران به بررسی عوامل کالبدی، روانی، زمین های، رفتاری و معنایی در حوزه اجتماع پذیری خواهیم پرداخت.
یافته های پژوهش نشان می دهد، آنچه که بر اجتماع پذیری حیاط خانه ایرانی تاثیر گذاشته، مجموعه ی مطلوبی از حوزه های کالبدی تا معنایی موثر بر اجتماع پذیری بوده است. حوزه رفتاری بیش ترین میزان اهمیت، و حوزه معنایی، کمترین میزان اهمیت را داشته اند. در بین متغیرهای حوزه کالبدی، "مصالح" طبیعی، و متغیرهای حوزه رفتاری، "تطبیق پذیری" محیط بیش ترین تاثیر را داشته است. حوض آب بیش ترین تکرار سکانس را بواسطه حضور افراد داشته، و در واقع "آب" به عنوان عاملی تاثیرگذار برای حضور افراد دور هم بوده است.
شناسایی عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری وتحلیل تعامل بین آن ها (با رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تاثیر محیط کالبدی آموزش معماری بر یادگیری دانشجویان مربوطه، ضرورت دارد تا مولفه های موثر در این رابطه شناخته شود. درخصوص آموزش معماری، نقش تعاملات و روابط میان دانشجو و استاد حائز اهمیت است. اجتماع پذیری به عنوان قابلیتی کیفی از محیط آموزشی می تواند امکان تعاملات اجتماعی بین دانشجویان معماری با اساتید و نیز با یکدیگر را افزایش داده و موجب ارتقاء فرآیند یادگیری معماری گردد. تحقیق پیش رو با فرض اینکه اجتماع پذیری محیط بر یادگیری دانشجویان تاثیرگذار است، به بررسی عوامل محیطی تاثیرگذار بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری و ارزیابی روابط میان آن ها می پردازد. برای پاسخ به سوال تحقیق، پس از شناخت مفاهیم اولیه در باب اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی و نیز محیط آموزش معماری، از طریق روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی، مدل پیشنهادی از عوامل موثر بر اجتماع پذیری پرداخته شده است. سپس از طریق روش دلفی فازی(نظرسنجی از خبرگان و اساتید معماری)، شاخصه ها در مدل پیشنهادی با درنظرگرفتن نقش آن ها در محیط آموزش معماری غربالگری گردید. در مرحله بعدی، به منظور سنجش روابط میان این عوامل از روش دیماتل فازی استفاده شده است. نتایج به دست آمده عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری را به صورت شش دسته کلی نشان داد که عبارتند از: عناصر فیزیکی، عوامل فضایی-معماری، معانی زیباشناختی، احساس امنیت، معنایی-ادراکی و عملکردی-فعالیتی. در بین عوامل اصلی " عناصر فیزیکی" تأثیرگذارترین و "عملکردی-فعالیتی" تأثیرپذیرترین شاخص و مهمترین عامل در هنگام طراحی معماری است.
عوامل موثر فضاهای شهری در راستای اجتماع پذیری با رویکرد ارتقاءتعاملات اجتماعی زنان
حوزه های تخصصی:
فضای شهری اجتماع پذیر و سرزنده عبارت است از یک فضای شهری که در آن حضور تعداد قابل توجهی از افراد و تنوع آن ها به لحاظ سن و جنس در گستره زمانی وسیعی از روز که فعالیتهایشان عمدتا به شکل انتخابی یا اجتماعی بروز می یابد به چشم می خورد. وجود فضاهای اجتماع پذیری که به ایجاد آرامش، سرگرمی، فراهم آوردن ارتباط، زمینه معاشرت و امکان تردد در شکل گیری آن ها توجه شود، از ویژگی های مطلوبیت شهر به حساب می آید. به هر میزان که شهرها بتوانند محیط های عمومی مطلوب تری برای ساکنان شهرها ایجاد کنند تا تعامل های اجتماعی بهتری در آن صورت بگیرد، به همان میزان شهر از کیفیت بالاتری در شهرنشینی و سلامت روان ساکنین آن برخوردار خواهد شد. در حقیقت برای دستیابی به الگویی به منظور تثبیت تداوم حضور اقشار گوناگون مردم در فضاهای شهری می بایست مخاطبان و نیازهایشان را شناخت. در این بین به نظر می رسد زنان، از جمله گروه هایی باشند که نیازشان به حضور در عرصه های عمومی شهری و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با بررسی مبانی نظری مرتبط با نیازها و انتظارات زنان از یک فضای شهری مطلوب در جهت بررسی عوامل موثر فضاهای شهری در راستای اجتماع پذیری و ارتقاء تعاملات اجتماعی زنان به مطالعه نیازها و میزان استفاده زنان از فضای شهری می پردازد. در نهایت نتایج تحقیق گویای آن است که با توجه به دید جزنگر زنان نسبت به محیط، حضور پررنگ و مداوم آنان در یک فضای شهری، گویای کیفیت آن فضا است و پنج عامل مهم امنیت، دسترسی، نظم فضایی و کالبدی، اختلاط کاربری و در نهایت سرزندگی اجتماعی، نقش مهمی در انتخاب فضای عمومی شهری توسط زنان، حضور و استفاده آنان از فضای عمومی ایفا می کند.
تبیین شاخصه ها و مؤلفه های اجتماع پذیری فضاهای اجتماعی در شهر تهران (نمونه موردی مجموعه های اجتماعی و عمومی اراضی عباس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای ارضای نیازهایشان با دیگران تعامل اجتماعی دارند. در اصطلاح جامعه شناسی به مجموعه ای از انسان ها که با هم تعامل اجتماعی پایدار دارند، جامعه گفته می شود. در درون جامعه، به دلیل وجود علایق مختلف انسان ها و گروه ها، تضادهای اجتماعی وجود دارند؛ اما با وجود تضاد تعادل و ثبات جامعه حفظ می گردد. رابطه اجتماعی در فضا و زمان اتفاق می افتد. مجاورت می تواند علت شروع رابطه اجتماعی باشد اما شرط کافی آن نیست. ساختار فیزیکی و تقسیمات عملکردی فضا ممکن است گشاینده و یا محدود کننده فرصت ها برای ارتباط باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش به بررسی سه فضای اجتماعی در مرکز شهر تهران در محدوده اراضی عباس آباد پرداخته شده است این فضاها شامل، باغ کتاب، باغ موزه دفاع مقدس و پل طبیعت است نحوه انتخاب به صورتی بوده که سلایق مختلف در انتخاب مکان ها در نظر گرفته شود. نتایج پژوهش، اجتماع پذیری فضاهای جمعی و عمومی را در تهران در سه دسته کلی عوامل کالبدی و فعالیتی و اجتماعی نشان می دهد و نتایج بعد اجتماعی را نسبت به مؤلفه های دیگر پژوهش پررنگ تر نشان می دهد بیشترین موارد حائز اهمیت در میزان اجتماع پذیری و موفقیت یک مکان عمومی نسبت به مکان های دیگر عوامل: دسترسی، حضور مردم، راحتی، تعاملات اجتماعی، فعالیت اجتماعی، فضاهای انعطاف پذیر، کیفیت و زیبایی مکان هست.
ارزیابی نقش عوامل کالبدی و عملکردی در اجتماع پذیری بازارهای سنتی ایران با استفاده از تکنیک نحو فضا نمونه موردی: بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
67 - 82
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اجتماع پذیری از مفاهیم مهم در فضاهای شهری چندمنظوره، جهت برقراری روابط مناسب اجتماعی در میان مردم است. یکی از نیازهای اساسی انسان، نیاز به برقراری ارتباط با دیگران است. پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و وقوع روابط اجتماعی، نیاز به یک مکان و فضای تعریف شده دارد. فضایی که بتواند مجموعه ای از روابط اجتماعی و فرهنگی میان گروه های مختلفی از مردم در مکانی خاص، برقرار کند. توجه به ابعاد اجتماعی فضا در بناها و یافتن ارتباط بین کیفیت های فضایی و مفاهیم اجتماعی از جمله اجتماع پذیری، در موفقیت این فضاها اهمیت زیادی دارد. بازاره ا از جمله فضاهای جمعی با پتانسیل اجتماع پذیری بالا در جامعه شهری بوده اند، به طوری که حیات شهر و بازار همواره به هم پیوندخورده و در بسیاری از موارد شهرها با بازارها معنی و مفهوم پیدا می کردند. امروزه به دلیل تغییر در ساختار فضاهای شهری، دگرگونی الگوهای زندگی مردم و عدم انطباق مناسب با فضای کالبدی سنتی، بازار درمعرض خطر تبدیل به فضای موزه-بازار بدون توجه به جنبه های کالبدی و عملکردی گذشته آن، قرار گرفته است.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف سنجش میزان اجتماع پذیری در بازار، شناخت بستر اجتماعی آن و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن، با تحلیل ساختار، هم پیوندی، انسجام بازار و اولویت قراردادن جنبه های کالبدی-عملکردی انجام شده است.روش تحقیق: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و میدانی، و با استفاده از تکنیک نحو فضا (و نرم افزار دپث مپ) انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد ارزش های فضایی و چیدمان فضا در قسمت های مختلف بازار، تفاوت های اساسی دارد، به طوری که ساختارمندی و انسجام اجتماعی بازار به شدت کاهش یافته و میزان هم پیوندی خیابان های تازه احداث شده، افزایش یافته است. در نتیجه، لزوم توجه به تغییرات و پیامدهای حاصل از توسعه شهری از جنبه کالبدی و عملکردی، برای افزایش ویژگی اجتماع پذیری بازار مشهود و ضروری است.
اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز(مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی ستارخان، آسمان، علامه امینی و سپیدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
187 - 207
حوزه های تخصصی:
در جوامع امروزی، اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان که نیاز به روابط اجتماعی داشته و بیشتر وقت خود را درخانه سپری می کنند، اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز می باشد که در آن ارزیابی شاخص ها در نمونه های مورد بررسی به روش علی-مقایسه ای صورت گرفته است. در این پژوهش 4 نمونه مجتمع مسکونی از محدوده های 4 گانه ی تبریز انتخاب شده اند. برای سنجش شاخص های بدست آمده و مقایسه آن ها، پژوهش میدانی بر روی سالمندان بالای 65 سال در چهار مجتمع منتخب، انجام شده است. در این راستا نمونه گیری تصادفی ساده درجامعه آماری 313 نفری صورت گرفت که 172 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و از پرسشنامه ی بسته و مشاهده غیر مشارکتی استفاده شد. تحلیل پرسشنامه ها به روش های واریانس و رگرسیون و در مشاهده با محاسبه میانگین امتیازات انجام پذیرفته است. طبق تحلیل واریانس به ترتیب مجتمع های ستارخان، آسمان، سپیدار و علامه امینی امتیاز بالاتری برای اجتماع پذیری سالمندان داشته اند و طبق تحلیل رگرسیون پرسشنامه ها در مجتمع ستارخان محفل های متنوع، درمجتمع آسمان چشم انداز، در مجتمع علامه امینی فرصت های رسیدگی و در مجتمع سپیدار فعالیت های متنوع در اولویت بالاتر قرار داشتند. بر اساس نتایج حاصل از مشاهده در مجتمع ستارخان فضای نشستن، امکانات رفاهی، عناصر طبیعی، مبلمان سالم و دسترسی در محوطه، در مجتمع آسمان طبیعت، عناصر تزیینی، در مجتمع سپیدار ایمنی و کفسازی پیاده، دسترسی مناسب و در مجتمع علامه امینی امکانات رفاهی دراولویت بالاتری قرار داشته اند. براساس جمع بندی کلی در چهار مجتمع منتخب، راهکارهایی جهت بهبود اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان بدست آمد.
ارتقاء معماری ایستگاه های مترو تهران و ارتباط آن با اجتماع پذیری
حوزه های تخصصی:
ایستگاه های مترو از مهمترین نقاط گره گاهی در سامانه حمل و نقل می باشند که روزانه شهروندان زیادی از آن استفاده می کنند، همچنین ایستگاه های مترو به عنوان فضاهای عمومی شهری که در ارتباط با زندگی اجتماعی شهروندان قرار دارد باید طراحی درخور جامعه ایرانی داشته باشد تا سبب مقبولیت هرچه بیشتر آن از سوی مردم شود. از این رو هدف از این مقاله بهبود شرایط ایستگاه های مترو شهر تهران و جواب دادن به این سوال که چه تغییراتی در ایستگاه های مترو سبب ارتقاء کیفیت و بهبود اجتماع پذیری می شوند؟ می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی- تحلیلی با روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است، به منظور دستیابی به هدف پژوهش، با بررسی و مقایسه بین ایستگاه های مترو کشورهایی که در این زمینه عملکردهای خوبی دارند با ایستگاه های مترو تهران، نکات مثبت آنها ذکر شد و در نتیجه گیری پیشنهاداتی همچون بازنگری در طراحی ورودی های ایستگاه، توجه بیشتر به مبلمان فضای داخلی و استفاده از هنرهای عمومی در جهت بهبود شرایط ایستگاه های مترو شهر تهران ارائه شده است.
بررسی تطبیقی گفتمان اسلامی کنترل جرایم با دیگر گفتمان های رایج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
285-316
حوزه های تخصصی:
در آموزه های اسلامی نمونه های فراوانی از شیوه های کنترل جرایم در رفتار، کردار و گفتار معصومین بازتاب یافته است که همه آنها را می توان در ذیل دستگاه فکری مستقلی به نام گفتمان اسلامی کنترل جرایم دسته بندی کرد. در پژوهش حاضر سعی شده با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلا و موفه به بررسی تطبیقی این گفتمان و گفتمان های رایج دیگر در مقوله کنترل جرایم اجتماعی و وجوه اشتراک و تمایز آنها پرداخته شود. جامعه آماری پژوهش متون اسلامی از جمله قرآن کریم، نهج البلاغه و روایات مختلف معصومین و متون تاریخی مربوط به مکاتب حقوقی می باشد که به صورت هدفمند انتخاب شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد استواری ساختار گفتمان اسلامی کنترل جرایم، بر دال مرکزی "توحیدباوری" موجب تمایز گفتمان اسلامی با دیگر گفتمان ها در تعریف، مرزبندی و کنترل جرایم می شود. گفتمان اسلامی با انعکاس همه جانبه و جامعی از نیازهای جرم شناسی، با روحیات و فطرت انسانی تطابق دارد و برای تمامی انسان ها چه در نظام اسلامی و چه در سایر نظام ها قابل اعمال است.
بررسی تأثیر اجتماع پذیری فضاهای عمومی بر پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی مطالعه موردی: مجتمع های مسکن مهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
43 - 56
حوزه های تخصصی:
مجتمع های مسکن مهر نشانه ای از معضل افزایش تراکم ساختمانی در شهرسازی امروز محسوب می شوند که دارای تبعات اجتماعی بسیاری هستند. مسائل انسانی و اجتماعی که در ساخت این مجتمع ها مغفول مانده، به واسطه محیط کالبدی قابل اصلاح و بهبود است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر که به منظور ارتقای هویت و سرزندگی اجتماعی در ساختارهای معاصر شهری انجام یافته است، بررسی تأثیر فضاهای اجتماع پذیر بر پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی در نمونه های موردی یعنی سه مجتمع مسکن مهر اردبیل، نیایش، وحدت، و اندیشه است. فرضیه تحقیق این است که وجود فضاهای عمومی اجتماع پذیر در مجتمع های مسکونی مهر اردبیل با پایداری اجتماعی این مجتمع ها رابطه معنی داری دارد. روش تحقیق مقاله حاضر، روش ترکیبی کمی و کیفی، با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. پیمایش از طریق تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل محتوای مصاحبه ها و انجام مشاهدات صورت گرفته است. نتایج حاصل از آزمون داده ها مبین این موضوع است که وجود فضاهای اجتماع پذیر بر افزایش سطح پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی تأثیرگذار است؛ موضوعی که به وسیله مصاحبه ها و مشاهدات نیز تأیید گردید. از طریق انطباق داده های حاصل از تحلیل پرسشنامه ها، مصاحبه ها و مشاهدات، متغیرها و ویژگی های محیطی مرتبط با اجتماع پذیری فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی استخراج و دسته بندی شد. در پایان اشاره می شود که راهکارهای ایجاد فضاهای اجتماع پذیر چون فضاهای سبز، فضاهای بازی کودکان، مراکز تجاری و مراکز فرهنگی، اندازه مناسب کالبدی _اجتماعی فضا، بهبود آسایش زیستی و تنوع بصری، نقش بسزایی در تأمین اجتماع پذیری فضاهای عمومی و از این رو ارتقای پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی دارند.
نقش پیکره بندی فضایی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: محله های حصار و دیزج شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
57 - 72
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به دلایلی مانند رشد جمعیت، افزایش مهاجرت و عدم امکان تهیه مسکن به وسیله اکثر این مهاجران، انبوهی از سرپناه های غیرقانونی، بدون رعایت اصول ساخت وساز و به صورت درهم تنیده شکل گرفته است. از این سرپناه ها با عناوینی چون سکونتگاه های غیررسمی یاد می کنند که دچار معضلات بسیاری از جمله عدم تأمین زیرساختها و دسترسی به خدمات هستند. از موضوعات قابل توجه در این نواحی، توجه به فضاهای اجتماعی به عنوان مدار اصلی زندگی شهری می باشد. در این رابطه ویژگی های کالبدی- فضایی بستر این سکونتگاه ها، با نقش بی بدیل در شکل دهی به فعالیت های اجتماعی، محور پژوهش حاضر می باشد که با هدف تحلیل نقش پیکره بندی فضایی محلات غیررسمی بر اجتماع پذیری، دو سکونتگاه حصار و دیزج در شهر همدان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش کاربردی از روش تحقیق ترکیبی بهره گرفته شد. در مرحله نخست، در روشی کمی و در راستای نظریه حرکت طبیعی، با استفاده از روش چیدمان فضا و نرم افزارهای تخصصی Arc gis و Ucl depth map، چیدمان فضاها و نقش آنها بر رفتارهای اجتماعی شهروندان تحلیل شده است تا از این طریق بتوان عوامل کالبدی- فضایی مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای شهری را مورد کنکاش قرار داد. سپس در راستای اعتبارپذیری و تصدیق پذیری بیشتر نتایج پژوهش، یافته های حاصل از روش کمی چیدمان فضا، از طریق روش کیفی نقشه شناختی مورد بازبینی و مقایسه تطبیقی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پیکره بندی فضایی از طریق پنج شاخص کنترل، اتصال، همپیوندی، عمق فضا و شاخص ترکیبی خوانایی به طور معنی داری بر روند اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی اثرگذار است و به طور معنی داری منجر به افزایش میزان حضور، حرکت، تماس چهره به چهره، مکالمه افراد در فضا )به عنوان پیش شرطهای اولیه و اصلی شکل گیری تعاملات اجتماعی( و در نهایت اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی می شود. از تحلیل ها می توان نتیجه گرفت که نقشه های روش کمی چیدمان فضا، همپوشانی مناسبی با نقشه های کیفی شناختی دارند و مقایسه تطبیقی هر دو روش نشان می دهد که پیکره بندی فضایی درخت مانند و ممتد محله دیزج موجب استقرار الگوی حرکتی و به الطبع ایجاد تعاملات اجتماعی در بخشهای میانی این محله شده اما در محله حصار با ساختاری بوته مانند بسترهای جذب الگوی حرکتی و رفتارهای اجتماعی افراد در سطح محله پخش شده و منجر به اثرات اجتماعی- فرهنگی متفاوتی گردیده است.
تأثیر امنیت بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی در منطقه 2 شهر ایلام
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۸
۱۰۱-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
زندگی آپارتمان نشینی در قرن حاضر به یک مسئله اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. ساکنان این فضاها به دلیل مساحت کم واحدهای مسکونی خود، نیاز به استفاده از فضای باز را بیشتر حس می کنند. در این فضاها توجه به مراجعه ی افراد و استفاده از آن ضرورت توجه به عوامل اجتماعی را پررنگ تر می نماید. ایجاد عوامل موثر بر اجتماع پذیری در طراحی این فضاها باعث افزایش مراجعه ی افراد می گردد. امنیت یکی از عواملی است که بر حضور یافتن و ماندن افراد در یک مکان موثر است. با توجه به اینکه در شهر ایلام سرانه فضای باز عمومی کم می باشد و افزایش این سرانه در داخل شهر امکان پذیر نیست زیرا در طرح تفصیلی این شهر فضای باز عمومی در نظر گرفته نشده، بنابراین افزایش سرانه ی فضای باز نیمه عمومی و خصوصی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. نگارندگان با استفاده از مطالعه ی اسناد و مدارک کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی-پیمایشی، به طرح و توزیع پرسشنامه 18 سوالی، بصورت تصادفی در بین 150 نفر از ساکنان مسکن مهر 900 واحدی مشاغل آزاد، در محله ی جانبازان شهر ایلام، با هدف بررسی تاثیر عوامل موثر بر اجتماع پذیری در فضای باز مجتمع های مسکونی پرداخته و نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه توسط نرم افزارهای"اس.پی.اس.اس" و آموس نشان می دهد که با افزایش امنیت در فضای باز مجتمع های مسکونی، امکان حضور ساکنین در آن بیشتر شده و در نتیجه اجتماع پذیری افزایش می یابد. عوامل کالبدی افزایش امنیت نظیر محصوریت، عدم حضور افراد غیرساکن، کف سازی و مبلمان مناسب، نورپردازی مناسب شبانه.
اولویت بندی شاخص های تأثیرگذار در اجتماع پذیری ایستگاه های مترو
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای داخلی ایستگاه های مترو با تکیه بر قابلیت های موجود در این گونه فضاها است. امروزه فضاهای مترو به دلیل استفاده بسیار زیاد افراد از آن در طول شبانه روز، به عنوان یکی از فضاهای شهری پرکاربرد ایفای نقش می نماید. چنین به نظر می رسد که این گونه فضاها علاوه بر اینکه به عنوان مکانی برای وجوهی کارکردی در جهت نقل وانتقال سریع و مناسب افراد موردتوجه قرار دارند، می توانند زمینه ساز ارتقا سطح تعاملات اجتماعی میان افراد استفاده کننده از آن نیز باشد؛ لذا چنین به نظر می رسد که با شناخت از مجموعه عواملی که شکل گیری این مهم را در چنین فضاهایی تأمین می کنند، می توان در جهت تأمین ابعاد اجتماعی نیازهای انسان نیز گامی مهم برداشت. در همین راستا پس از تدوین چارچوب نظری تحقیق شامل استخراج و جمع بندی کلیه شاخص های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز گردآوری دیدگاه خبرگان در این خصوص، به طراحی پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات پرداخته شد. تعداد 200 پرسشنامه در ایستگاه های مختلف مترو شهری تهران منتشر گردید و نتایج با استفاده از آزمون فریدون و نیز آزمون تی یک نمونه ای مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان از آن داشت که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر اجتماع پذیری فضاهای ایستگاهی، شاخص های وجود مبلمان و وجود کاربری های متنوع در کنار هم که زیرمجموعه عوامل عملکردی دسته بندی شده اند، به ترتیب در اولویت های اول و دوم و پس ازآن شاخص وجود آثار هنری در ایستگاه مترو که زیرمجموعه عوامل کالبدی هستند، سومین اولویت در ارتباط با ایجاد انگیزه های اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو به شمار می رود.
نقش عوامل اجتماعی در بهبود اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: کوی خضر)
حوزه های تخصصی:
اجتماع پذیری عاملی است که باعث پیوند ارتباط بیشتر افراد با یکدیگر می شود. ابعادی که مرتبط با اجتماع پذیری است و بر آن تأثیرگذار می گذارد به سه دسته تقسیم می شود: بعد کالبدی، بعد فعالیتی و بعد اجتماعی. سکونتگاه های خودرو ازجمله فضاهایی است که می تواند اجتماع پذیری در آن ها مهم تلقی شود. سکونتگاه های غیررسمی به مناطقی اتخاذ می شود که در محلات فقیرنشین شهرهای بزرگ به وجود می آید و افراد ساکن در این مناطق نمی توانند به علل مختلف (اجتماعی، اقتصادی و...) وارد فضای شهری شوند. منطقه موردبررسی کوی خضر استان همدان است و بعد اجتماعی در نمونه، موردبررسی قرارگرفته شده و مؤلفه امنیت، گذراندن اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی بیشترین تأثیر را بر اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی دارا بوده است. هدف از این پژوهش به دست آوردن بیشترین میزان تأثیر فضایی سالم و اجتماع پذیر بوده است که باعث بهبود مشکلات مدیریت و برنامه ریزی برای این مناطق شود. روش تحقیق پژوهش حاضر روش کمی و نحوه به دست آوردن اطلاعات با ابزار پرسشنامه و تحلیل آن با نرم افزار SPSS انجام شده است.