مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سینما
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بحث درباره اقتباس های ادبی و فنون اقتباس در سینمای دهه هشتاد ایران خواهیم پرداخت و از این منظر، پنج اثر سینمایی دهه هشتاد («شب های روشن»، «گاوخونی»، «دیشب بابات رو دیدم آیدا»، «زمستان است» و «پاداش سکوت») را با آثاری از حوزه ادبیات داستانی که فیلمنامه های فیلم های یادشده از آنها اقتباس شده است، مقایسه کرده ایم. این آثار حوزه ادبیات داستانی به ترتیب عبارتند از: «شب های روشن»، «گاوخونی»، «بابای نورا»، «سفر» و «من قاتل پسرتان هستم». این پژوهش ضمن مقایسه، بررسی و تحلیل تطبیقی آثار داستانی با آثار سینماییِ اقتباس شده از آنها را از نظر محور روایی اثر، چگونگی وام گیریِ یک اثر سینمایی از یک اثر داستانی، چگونگی تبدیل دال های نوشتاریِ داستان به دال های تصویریِ فیلم در عین وفاداری به اصل اثر و تبدیل ذهنیت به عینیت و سوژه به ابژه و یا برعکس در پروسه تبدیل متن به فیلم، بررسی و تحلیل تطبیقی کرده و نشان می دهد که آثار مورد بحث، تا چه میزان اقتباسی موفق از رمان یا داستان کوتاهی که از آن استفاده کرده اند بوده اند. همچنین مقاله تلاش می کند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که اقتباس موفق از یک اثر داستانی در حوزه سینما، چه تعریفی دارد و چه اثری را با چه مؤلفه هایی باید برگزید تا بتوان از آن فیلم اقتباسی موفق ساخت.
بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس؛ از واقعیت تا نمایش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و در همة حوادث مهم کشور، بخصوص جنگ تحمیلی سهم بسزایی داشته اند. با توجه به همه گیر بودن رسانة سینما و تأثیر آن بر مخاطبان، بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس بر اساس واقعیت، اهمیت بسیاری در رفع خلاءهای موجود دارد. این مقاله ضمن بیان مبانی نظری بازنمایی، به بررسی حضور واقعی زن در جنگ پرداخته، با بهره گیری از روش تحلیل کیفی، چگونگی بازنمایی حضور زنان، در سینمایی دفاع مقدس را مورد کنکاش قرار داده است. سؤال اصلی پژوهش این است که بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس تا چه میزان به واقعیت حضور زن در دفاع مقدس و نقش وی به عنوان کنش گر اصیل توجه داشته است؟ یافته ها حاکی از آن است که بازنمایی در سه عرصه : فعالیت زنان در پشت جبهه، حضور در میدان نبرد و نیز نقش زنان پس از جنگ به صورت کامل انجام نشده و در برخی عرصه ها، زن به عنوان کنش گر اصیل نه تنها بازنمایی نشده، بلکه بیشتر به سمت کلیشه سازی و طبیعی سازی سوق پیدا کرده است.
«تجربه تهران»: تصویر تهران در فیلم های نسل امروز سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه بازنمایی شهر تهران در آثار فیلم سازان نسل متأخر سینمای ایران اختصاص یافته است. در این پژوهش، با تأکید بر مفهوم ذهنیت نسلی، بر این پرسش تأمل می کنیم که کارگردانان دهه های هشتاد و نود سینمای ایران چه ذهنیتی درباره تهران دارند و در آثار خود به نمایش گذاشته اند. بدین منظور، فیلم های به نمایش درآمده از کارگردانان نسل چهارم سینمای ایران که از بستری شهری برخوردارند، انتخاب شده اند. شهر در این آثار، با تکیه بر مفهوم امر والا در اندیشه نیکولاس میرزوئف و با روش تحلیل محتوای کیفی (تحلیل تماتیک) مطالعه و موشکافی شده است. داده های این تحلیل بیانگر آن است که هرچند فیلم سازان جوان نگاهی معترض به شهر دارند و آن را عامل فساد و تباهی به تصویر می کشند، برخلاف اسلاف خویش که اغلب راه نجات را بازگشت به روستا و درواقع خروج از تهران عنوان می کنند، قهرمانان فیلم های نسل جدید سینماگران ایرانی، مسائل شهری را به شکلی تازه مفصل بندی می کنند که در تهران می ماند و با مصائب آن کنار می آید.
تحلیل شیوه نظارت حکومت بر آثار نمایشی و سینمایی در نظام حقوقی ایران مشروطه(1357-1306)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظارت حکومت بر هنر به دو شیوه عمده تأمینی و تعقیبی صورت می گیرد. در طریقه تأمینی، حکومت برای خلق و عرضه آثار هنری، اخذ اجازه قبلی را لازم می داند. نظامی که حق های هنری به ویژه حق بر آزادی بیان هنری را محدود می نماید. در روش دوم اما، اصل برآزادی است و حکومت پس از آفرینش و ارائه آثار هنری و صرفا در صورت مواجهه با جرم یا تخلف، ورود می نماید. امری که در مقاله حاضر در حقوق زمان ایران مشروطه در خصوص آثار نمایشی و سینمایی از 1306 تا هنگامه پیروزی انقلاب، بررسی شده و این به دست آمده که برخلاف متمم قانون اساسی مشروطه که اصل آزادی را انتخاب کرده بود، حقوق موضوعه در تمام سال های یاد شده، نظام صدور مجوز را برقرار نموده است. ضمن آنکه مساله یابی مراحل و تشریفات نظام مزبور، حکایت از ضعف در مواردی چون:1- ترکیب حکومتی اعضای مراجع صدور مجوز. 2- عدم تعیین مهلتی منصفانه و برای صدور پروانه های ساخت و نمایش.3- محدودیت تجدیدنظرخواهی از تصمیمات کمیسیون ها.4-ضمانت اجرای کیفری در مقوله هنر دارد.
بررسی تقابل دو رویکرد مشروعیت بخش و مشروعیت زدا در سینمای ایران (1392-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما به عنوان یک هنر رسانه، هم بازتاب واقعیت های جامعه است و هم می تواند نقشی جریان ساز داشته و تأثیرات اجتماعی ایجاد کند. از سوی دیگر، مسئله مشروعیت، موضوعی مهم در جامعه شناسی سیاسی و مباحث قدرت محسوب می شود. سینما این ظرفیت را داراست که در راستای افزایش مشروعیت نظام حاکم عمل کند و یا موجب مشروعیت زدایی از قدرت مستقر گردد. ما برآنیم تا با استفاده از نظریات صاحب نظران حوزه مشروعیت و خصوصاً دیوید بیتهام و مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی، مقولات و مفاهیم مطرح در دو رویکرد مشروعیت بخش و مشروعیت زدا را در سینمای ایران شناسایی کنیم و رویکرد غالب را تشخیص دهیم. برای نیل به هدف پژوهش، 13 فیلم مورد تحلیل قرار گرفته است: سه فیلم پرفروش و دو فیلم برگزیده در جشنواره فیلم فجر در سال های 1390 الی 1392. عناصر رویکرد مشروعیت بخش از این قرارند: حقانیت نظام، وحدت ملی، دفاع مقدس، خانواده گرایی و مقابله با استکبار جهانی. برخی از عناصر رویکرد مشروعیت زدا عبارت اند از: ناکارآمدی و فساد نظام، بی عدالتی قضایی، فقدان آزادی، ضعف جامعه مدنی، عدم حمایت از حقوق زنان، مهاجرت، ضدیت با جنگ، پوچ گرایی، اخلاق سکولاریستی. در مجموع، تنها در دو فیلم، غلبه با رویکرد مشروعیت بخش بوده و می توان نتیجه گرفت که رویکرد حاکم بر سینمای معاصر ایران، رویکرد مشروعیت زداست.
واکاوی نظریه فرهنگی «سپهرنشانه ای» یوری لوتمان و کاربست آن در زمینه تحلیل مناسبات میان دین و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تارتو مسکو با طرح نظریه فرهنگی با محوریت مفهوم سپهرنشانه ای به توصیف و تبیین سازوکار عملکرد نشانه ای فرهنگ در مقام یک سپهرنشانه ای می پردازد. نشانه شناسی فرهنگی که نظریه و روش شناسی آن مکتب است، با هدف مطالعه تعامل، همبستگی یا جدایی و تضاد میان نظام های نشانه ای شکل می گیرد. به زعم لوتمان، سپهرنشانه ای نه تنها حاصل جمع نظام های نشانه ای، بلکه به علاوه شرط لازم وقوع هر نوع عمل ارتباط و وجود هر نوع زبان و متنی است. در این مقاله، تعامل دین و سینما به مثابه دو نظام نشانه ای به صورت بازنمایی دین در سینما پیش فرض ماست. مسئله اما چگونگی این بازنمایی با اِعمال روش نشانه شناسی لوتمان است. با انتخاب فیلم سینمایی «هر شب تنهایی» (رسول صدرعاملی، 1386) به عنوان مطالعه موردی از آثار منتسب به سینمای دینی، تعامل سپهر های نشانه ای منتخب، تحلیل می شود.
برساخت سینمایی جرم و مجرمان در فیلم های ایرانی (سال های 1394-1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تصویری است که سینمای ایران از مسئله جرم و مجرم شدن به دست می دهد. سوال اصلی این بوده است که فیلم های سینمایی ایرانی مسائل مربوط به جرم را چگونه بازنمایی کرده اند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح و براساس آن، 57 فیلم اکران شده مابین سال های 1380 تا 1394 که موضوع محوری آنها جرم و پیامدهای آن بوده، به روش تحلیل محتوای کمی مورد بررسی قرار گرفته است. فرض نظری پژوهش ما این بوده است که فیلم های سینمایی، نوعی شناخت و دانش عامه پسند درباره جرم در دسترس مخاطبان قرار می دهند و درباره علل آنها نظریاتی را مطرح می کنند. نتایج پژوهش حاضر، این فرض را تأیید می کند. فیلم های ایرانی، هم اطلاعاتی زمینه ای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی مجرمان ارائه می کنند و هم اطلاعات مختلفی درباره روابط اجتماعی و خانوادگی آنها به دست می دهند. همچنین فیلم های مورد بررسی، اغلب آسیب های اجتماعی مربوط به مجرمان و خانواده آنها را به تصویر کشیده و درباره آنها داستان سرایی کرده اند و کوشیده اند در خلال گفتار و روایت خود، از مجرم شدن شخصیت های خود تبیین به دست دهند.
بررسی نشانه شناختی عناصر دینی در فیلمهای «زیر نور ماه»، «یه حبه قند» و «امروز» رضا میرکریمی
حوزه های تخصصی:
استفاده از نشانه ها برای انتقال مفاهیم شاید قدمتی به اندازه تلاش بشر برای برقراری ارتباط و انتقال مفاهیم دارد. نشانه ها از آنجا که بر گستره وسیعی از امکانات بازنمایی متکی هستند از پتانسیل های بالایی در القای مفاهیم برخوردارند. سینما با عناصر متشکله اش برایند تمامی هنرهای پیشین است. شناخت نشانه ها در این هنر، مستلزم شناخت انواع هنرها و نیز آشنایی با فرهنگ جامعه هدف است. از جمله موارد مهم، کاربرد نشانه ها برای انتقال مفاهیم دینی است. در این پژوهش کوشش نموده ایم سه فیلم از آثار مطرح «رضا میرکریمی» را از منظر نشانه-های دینی مورد کندوکاو قرار دهیم. تلاشمان در جستجوی نقدی جامع، ثمر چندانی نداشت. هرچند که ادعایی به جامعیت این جُستار نیز نیست لیکن سعی شده نگاهمان فراگیرتر باشد. روش تحلیل داده ها، نشانه شناسی و بر اساس تقسیم بندی ششگانه «رابرت استم» است. پس از مروری اجمالی بر ادبیات نظری، انواع نشانه های موجود در آثار استخراج و در پایان جمع بندی مطالب ارائه خواهد شد. یافته های تحقیق نشان می دهد نقطه کانونی این آثار، آگاهانیدن مخاطب از ریشه آشفتگی های موجود و راه های برون رفت از آنها یعنی بازگشت به فطرت الهی با کاربست صحیح و توأمان سنت و مدرنیته است.
بازنمایی رویکرد درمانی چند وجهی در فیلم هایی با محوریت سوءمصرف مواد در سینمای ایران
منبع:
تحقیقات رسانه بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
7-19
حوزه های تخصصی:
هدف رسانه تصویری (فیلم) شکستن ساختارهای ذهنی متعارف است که نقش مهمی در نشان دادن مسائل فردی و اجتماعی ایفا می کند. از معضلات عمده جوامع امروز اعتیاد است که پژوهش حاضر به بازنمایی رویکرد درمانی چندوجهی در فیلم های با محوریت اعتیاد در سینمای ایران پرداخته است. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند ۱۱۱۷ صحنه از فیلم های گوناگون را در ابعاد هفتگانه رفتار، هیجان، حواس، تصاویرذهنی، شناخت، روابط بین فردی، دارویی/زیستی/بهداشتی به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان دادند از بین صحنه های بررسی شده، مرهم با ۶/۲۱% در بعد رفتار، مرهم با ۵/۱۹% در بعد هیجان؛ فرار از کمپ(۱) با ۷/۱۸% در بعد حواس، فرار از کمپ(۱) با ۱/۱۴% در بعد تصویر سازی، شاخ به شاخ با ۷/۱۸% در بعد شناخت، شمعی در باد با ۳۳% در بعد روابط بین فردی، و فرار از کمپ(۲) با ۵/۳۰% در بعد زیستی بالاترین درصدها را داشته اند. سنتوری بطور متعادل به همه هفت بعد مورد نظر پرداخته است. بر این اساس یافته ها حاکی از آنست که فیلم های سینمایی با محوریت اعتیاد با رویکرد روان درمانی چند وجهی همخوانی دارند و می توان از آن برای رواندرمانی با فیلم استفاده نمود.
درآمدی بر بازاریابی فیلم و سینما؛ یک مطالعة تطبیقی و تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته ورود دانش بازاریابی، به قلمروهایی فراتر از حوزة محصولات صنعتی، با سرعت فزاینده ای همراه شده است. در این میان، حوزة فیلم و سینما از جذابیت بالایی، برای بهره گیری از تکنیک ها و ابزارهای بازاریابی برخوردار است. مطالعات مرتبط با بازاریابی فیلم، ریشه در مطالعات فرهنگی آمریکا دارد، که بعدها با وجه تکنیکی تر، در ابزارها و آمیخته های بازاریابی نیز مورد توجه قرار گرفته است. با ورود مفهوم مشتری مداری به بازاریابی، تناسب این مطالعات با بخش فیلم و سینما بیشتر می شود؛ البته تمایزهای بازاریابی فیلم با بازاریابی کالاهای مصرفی نیز نمایان تر می شود. هدف از این تحقیق، تعریف مفاهیم و مؤلفه های بازاریابی فیلم و چگونگی استفاده از آن جهت افزایش ارزش برای مخاطبان و عوامل تولید است. بازاریابی فیلم، چیزی بیش از ارتباطات بازاریابی در صنعت فیلم و به واقع، در جست وجوی دلالت های الهام بخش و تأثیرات سیاسی و اجتماعی آن است، که با استفاده از تکنیک های بازاریابی به ارتقاء ارزش، برای مخاطبان و عوامل تولید منجر می شود. در این مقاله ضمن مرور کمک های دانش بازاریابی برای فیلم و4P سینما، در عناوینی چون فرایند بازاریابی، بخش بندی، هدف گذاری و جایگاه یابی فیلم و سینما، مدل تطبیقی بازاریابی جامع، همزمان به مرور آمیختة بازاریابی سینما و فیلم، که شامل محصول، قیمت، مکان، ترویج و افراد است، خواهیم پرداخت و در هر کدام از این موارد، نکات و محورهای کلیدی متناسب با فیلم و سینما، به صورت تطبیقی در هر بخش مورد اشاره قرار می گیرند.
چالش های اجتماعی-سیاسی ظهور سینما در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود سینما به ایران اگرچه تقریبا همزمان با ظهور این صنعت در جهان مدرن بود، با چالش های متعددی روبرو بود که پیشرفت آن را در مقایسه با تحولات سینمای غربی با کندی مواجه کرد. در واقع، این امر که ابتدائا در سال های پایانی استبداد قاجاری و با حمایت مظفرالدین شاه صورت گرفت، خیلی زود به محلی برای مجادله میان طیف های مختلف سیاسی و اجتماعی بدل شد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با طرح این پرسش که ورود سینما به ایران با چه چالش های مواجه بوده است، با بهره گیری از روش مطالعه اسناد و مکتوبات، پاسخ مناسب این پرسش را فراچنگ آورد. به نظر می رسد برخی از فعالان بازار که شمه خوبی در شناخت نیازهای جامعه داشتند، در سطحی نگری در تولید و پخش آثار سینمایی در کشور موثر بودند و از سوی دیگر، جریان های محافظه کار اجتماعی و دینی نیز با استدلال های خود، از نگرانی درباره پیامدهای نامناسب اخلاقی و اعتقادی آن برای مخاطبان سخن می گفتند. علاوه بر اینها، دستگاه قدرت سیاسی و همچنین نیروهای اشغالگر متفقین –در ابتدای دهه 1320- نیز تمایل داشتند که این صنعت را در اختیار خود گیرند و با اعمال سیاست های ممیزی و یا نفوذ در ساختار سیاست گذاری، هدایت جریان فکری جامعه را تحت کنترل خود داشته باشند.
اقتباس سینمایی از آثار غنایی ادبیات کلاسیک فارسی با تأکید بر وجوه نمایشی سندبادنامه ظهیری سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت فیلم های سینمایی بر اساس متون ادبیات کلاسیک فارسی با مضامین به روز و اجتماعی از مسائل مهمی است که از یک سو زمینه ی معرفی آثار ادبی را فراهم کرده و از سوی دیگر به فیلم های سینمایی عمق و بعدی جدی می بخشد. با این هدف، در این مقاله تلاش شده با در نظر گرفتن نیاز سینمای امروز ایران به ایده های مناسب و توجه به اقتباس از متون ادبیات کلاسیک، با رویکردی ژانری، تعامل میان ادبیات کلاسیک فارسی و سینمای ملی تحلیل گردد. با این رویکرد سندبادنامه ی ظهیری سمرقندی به عنوان یکی از آثار برگزیده ی ادبیات کلاسیک فارسی، با داشتن زمینه های مناسب برای اقتباس بررسی گردید. بر این اساس به روش توصیفی- تحلیلی عناصری از روایت شامل زمینه ی داستانی، درون مایه ، شخصیت های نمایشی و تعلیق و کشمکش که از عناصر مطلوب برای اقتباس هستند در متن بررسی و مشخص شد کنش محور بودن چنین متن هایی می تواند به عنوان نقطه ی اتّکا در امروزی کردن اقتباس های سینمایی، مورد توجه فیلم سازان سینمای اجتماعی قرار گیرد.
بازخوانی تصویرهای ادبی در غزلیات شمس از دیدگاه زیبایی شناسی تصویر در سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تصویرهای شعری ادبیات با شگردهای خلقِ معنا در سینما، یکی از حوزه های مورد مطالعه در تحقیقات بین رشته ای یا بین رسانه ای سینما و ادبیات است. در این زمینه، کلمه تصویر با تعریف اصطلاحی آن مورد نظر قرار می گیرد که به معنای ایجاد حالتی ذهنی و نتیجه فاصله گرفتن دال از مدلول است. به عبارتی هرگاه خلق دلالت های ضمنی در متن ادبی و سینمایی با عناصر غیر روایی، یعنی عناصر سبکی و بلاغی سنجیده شود، می توان گفت بحث از شباهت ها و تفاوت های شعر و سینما آغاز می شود. از نگاهی دیگر، هرقدر در شعر ادبی، نشانه های کلامی قابلیت بیشتری برای نزدیک شدن به نشانه های غیر کلامی در رسانه های دیداری و شنیداری داشته باشند، می توان گفت شعر تصویری تر است و می تواند در فضاسازی متن سینمایی الهام بخش باشد. با این دیدگاه، پژوهش حاضر به بازخوانی تصویرهای ادبی در غزلیات شمس پرداخته است. محور مقایسه، فنون بلاغیِ تشبیه، مجاز و استعاره است اما با توجه به تفاوت های ماهوی دو رسانه ادبیات و سینما، کارکرد مجاز و استعاره در سه نظام نشانه ایِ «نور و رنگ»، «صدا»، و «حرکتی» بازبینی شده اند که به طور مشخص از نقد سینمایی و ابزارهای مفهومیِ نشانه شناسی اخذ شده اند.
بازنمایی زن دوم در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
165-209
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 می پردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانه شناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با به کارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالت های موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، «زن دوم»، «پاتو زمین نذار» و «زندگی خصوصی» که به روشی هدفمند برگزیده شده اند، شخصیت زن دوم واکاوی و بازنمایی سینمایی از شخصیت زن دوم و کلیشه های به کار رفته در این بازنمایی آشکار شود.بنابر نتایج این مقاله می توان گفت در بازنمایی زن دوم شاهد کلیشه هایی هستیم که به کرات به تصویر در آمده اند. کلیشه هایی چون: «یافتن تکیه گاه عاطفی»، «زن مدرن و مستقل»، «زن مطلقه»، «اغواگری»، «تنهایی»، «مادرانگی»، «دین داری»، «تبرئه شدن و مظلومیت»، «ارتباط پنهانی» و «بی آبرویی» از عمده کلیشه های مطرح شده در این فیلم ها هستند. با بررسی این فیلم ها مشخص شد که زن دوم هرچند عمدتاً در ابتدای امر اغواگر و فریبنده ظاهر می شود، اما در جریان داستان در جستجوی نقش همسر و در پی تشکیل کانون خانوادگی ست و در نهایت او از تقصیر ورود به این رابطه تبرئه می شود. انگشت اتهام در خصوص ازدواج دوم عمدتاً به سوی مردان متأهل است و اراده آن ها در ورود به این ارتباط اصیل شمرده می شود.
بررسی نقش و جایگاه سینمای ایران در سیر تحولات فرهنگی و سیاسی منتهی به انقلاب اسلامی ایران در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت پهلوی سعی داشت ساختار سینما را در جهت خواست ها ی خود، مصادره به مطلوب کند و به خدمت گیرد، البته تا اندازه زیادی نیز موفق شد. از این رو در این پژوهش تلاش شده است بر اساس نظریه نقش اجتماعی رسانه های جمعی و تأثیر آن ها بر دگرگونی ارزش های جوامع، سینمای ایران در تحولات سیاسی و فرهنگی دوران منتهی به انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. در همین راستا، فرضیه تحقیق نیز بر این امر استوار است که سینما، به عنوان رسانه ای حکومتی، متولی سیاست گذاری های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی است و تصاویری کاریکاتورگونه و ناقص از تحولات و شرایط ایران ارائه می داد که سرانجام نیز عواملی مانند شیوع ابتذال در بدنه سینمای فارسی و حمایت این رسانه از حکومت، موجب شد تا در دوران انقلاب، سینما به عنوان یکی از عناصر اصلی ساختار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پهلوی، باعث سرخوردگی مردم از سیاست های فرهنگی حکومت شود و در جریان اعتراضات و مخالفت های مردمی بر علیه ابزار تبلیغی حاکمیت پهلوی و شکل گیری انقلاب، جایگاهی ویژه بیابد."
ساختار روایت شاعرانه در فیلمنامه فیلم مستند باد صبا
فیلم شاعرانه با بکارگیری زبان رمزه و تمثیلی، ایجاد ابهام در تصاویر و پیچیدگی در ساختار روایت، در تلاش است تا از سطح تجربیات روزمره زندگی، فراتر رودو تماشاگرانش را به اندیشیدن و تحلیل پدیده های پیرامونشان وادا کند. فیلم شاعرانه فیلمی آوانگاردو تجربه گراست که رعایت هیچ قاعده و قالبی را در حیطه سبک ها و ژانرهای هنری بر نمی تابد و آزادانه از بسیاری از سبک ها بهره می گیرد تا به زیباشناسی و زبان بصری تازه ای دست یابد. ایجاد فضاهای دراماتیک،دقت فراوان در ترکیب بندی نماها، حرکات روان و سیال دوربین تدوین غیره متعارف، توجه دقیق به جنبه های تجسمی تصویر و عناصر گرافیکی نور، رنگ، حجم، بافت پلان ها و ... از ویژگی های مشترک فیلم های شاعرانه اند که میشود گفت تمام آن رو در فیلم مستند باد صبا می توان دید. سینمای شاعرانه، سینمایی پرسشگری و پرسش آفرین است.
اثربخشی تحلیل روان شناختی فیلم های با مضامین دینی بر دینداری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل روان شناختی فیلم های برگزیده با مضامین دینی بر دینداری دانشجویان انجام گرفته است. روش این پژوهش از نوع طرح های شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعۀ آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه های تهران بوده اند که 40 نفر از این دانشجویان به شیوۀ نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوۀ تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه در کارگاه های تحلیل روا ن شناختی فیلم های با مضامین دینی شرکت کردند، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از نسخه کوتاه مقیاس دینداری استفاده گردید. یافته ها نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که میانگین مؤلفه های دینداری به ویژه مؤلفۀ عواطف دینی در گروه آزمایش افزایش یافته است، اگرچه این افزایش به لحاظ آماری معنادار نبوده است. نتیجه گیری بنابراین، می توان گفت با تحلیل روان شناختی فیلم های با مضامین دینی، امکان افزایش برخی از مؤلفه های دینداری امکان پذیر می باشد. فیلم ها با شیوۀ روایت گونه ای که دارند از لایه های مقاومت مخاطبان عبور می کنند و احتمالاً در ارتقای سطح دینداری افراد اثرگذار باشند.
جریان شناسی سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هر جریان فکری و هنری برای حیات خود، نیازمند استفاده از ابزارهای فرهنگی ایدئولوژیک است تا عناصر اصلی خود را در میان مخاطبان خویش درونی سازد. جایگاه جریان های غالب و مغلوب نیز به مقدار زیادی وابسته به عملکرد ابزارهای فرهنگی و مهم تر از آن، برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی است. پس از گذشت سه دهة پرفراز و نشیب از انقلاب اسلامی ایران، ترسیم جریان های سینمایی موجود و ارزیابی آنها، با جریان هنری مطلوب انقلاب اسلامی، می تواند به درک هنر انقلاب کمک کند. این پژوهش، با روش تحلیل نشانه شناسی جریانی بر آن است که می توان با بازخوانی سینما، بر اساس دو جهان اجتماعی اسلام و سکولار، مبنایی نظری برای تحلیل جریان های فرهنگی سینما در ایران فراهم آورد. پس از بازخوانی سینمایی این دو جهان، خرده جریانات و فراز و فرودهای سینمای پس از انقلاب تحلیل شده است. در پایان، تلاش شده است با انتخاب فیلم های متناسب با هر جریان، تحلیلی از آثار شاخص هر جریان در هر دوره فرهنگی سیاسی پس از انقلاب اسلامی ارائه شود.
بازنمایی ارتباط والدین با فرزندان جوان، مطالعه انتقادی فیلم «کوچه بی نام»
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱ ویژه علوم اجتماعی
5 - 33
حوزه های تخصصی:
بدون تردید بزرگترین رمز تکامل انسان و مهم ترین عامل موفقیت در تربیت انسان، خانواده و روابط بین اعضای آن است و ارتباط با فرزند یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین ارتباط ها و نیازمند برنامه پویا و فراگیر برای پاسداری از خانواده است. در جامعه اسلامی انتظار می رود سینما به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای فرهنگی کشور، بر اساس الگوی سبک زندگی اسلامی بازنمایی صحیحی از ارتباط والدین با فرزندان ارائه نماید. در بین آثار سینمایی بیشترین چالش ها در ارتباط بین والدین و فرزندان در سنین جوانی نمایش داده می شود. سوال اصلی این مقاله این است که فیلم سینمایی «کوچه بی نام»، ارتباط والدین با فرزندان جوان را چگونه بازنمایی کرده و این بازنمایی تا چه حد با آموزه های اسلامی در این خصوص منطبق است. بدین منظور، ابتدا از میان متون مختلف دینی، سبک اسلامی ارتباط والدین با فرزند جوان و تمامی ملاک ها، اصول و جلوه های این ارتباط استخراج شده است. سپس با تحلیل نشانه شناختی فیلم سینمایی «کوچه بی نام»، نوع بازنمایی این فیلم از ارتباط والدین با فرزندان جوان و میزان انطباق یا فاصله آن با آموزه های اسلامی در زمینه ارتباط والدین با فرزندان را از طریق تحلیل رمزگان جان فیسک بررسی می شود. طبق این بررسی مشخص می شود که فیلم با بکارگیری رمزهای فنی و اجتماعی، در خدمت بازنمایی دو نوع رابطه استبدادی (مادر) و سهل گیرانه (پدر) با فرزندان و برجسته سازی سبک ارتباطی سهل گیرانه و به نوعی فرزندسالاری است.
مقایسه تطبیقی روایت هالیوودی نوح با روایت قرآنی آن
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱ ویژه علوم اجتماعی
115 - 146
حوزه های تخصصی:
انبیاء همچنان پس از هزاران سال برای انسانها مهم هستند و فهم جزئیات زندگی پیامبران برایشان آموزنده و جذاب است. همین امر سبب شده است که داستان این پیامبران دست مایه ی صنعت سینما قرار گیرد؛ که آخرین نمونه آن سینمایی آمریکایی نوح است. این پژوهش در راستای پاسخگویی به این پرسش است که قرآن داستان حضرت نوح7 را چگونه روایت می کند که به ایمان انسان منجر می شود در حالی که روایت هالیوودی داستان حضرت نوح، ایمان را می زداید؟ برای پاسخ به این سوال با روش تطبیقی، روایت قرآنی حضرت نوح7 با روایت هالیوودی آن مقایسه شد. نتیجه آنکه روایت هالیوودی نوح را به خصوص در اوج داستان می توان بر اساس دوگانه ی «حقارت مردان مومن» در برابر «رسالت زنان مدرن» توضیح داد. نوح نماد مرد مومن است و نوه های دختری اش نماد زنان مدرن اند. در این فیلم، نوح به سبب ناتوانی و ضعفش به این نتیجه رسیده که برای تداوم حیات مادی، باید رسالت خود را به زنان مدرن واگذار کند. آیات پایانی سوره نوح7 در مقابل نگاه فوق بر مفهوم «بَیت» به معنای گسترده، به جای تقابل زن و مرد استفاده کرده است که با توجه به آن می توان دوگانه «خانه مومن» در مقابل «بی خانمان مدرن» را مطرح کرد که خانه بیانگر امنیت و آرامش است و بی خانمان بر تنهایی انسان، ضلالت و آوارگی دلالت دارد. خانه مومن بر غفران و لباس بودگی (بخشش و پوشش) بنا شده است و بی خانمانی محصول کفران و عریان بودگی (ناسپاسی و نامستوری) است.