مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
غرب
حوزههای تخصصی:
امروزه غرب مدعی جهانی شدن است و با سیطره رسانه ای خود، به یکه تازی در این عرصه می پردازد. اما تفاوت های بنیادینی میان نگاه اسلام و غرب به این مفهوم وجود دارد. تبیین ها از ماهیتِ جهان، انسان، هدف و دین، از منظر اسلام و غرب، گوناگون است. حتی اساسا دین در فرهنگ غربی فاقد جامعیت است و به گونه ای تعریف می شود که عرصه های مسائل اجتماعی و سیاسی را دربر نمی گیرد. ازاین رو، بنا بر مبانی فکری و عملی غرب، نمی توان از منظر دین به مسئله «جهانی شدن» و «دهکده جهانی» اندیشید. هدف این مقاله بازنمایی تفاوت های جهانی شدن اسلامی و غربی در مبانی، اهداف، اصول، راهبردها، قوانین و راه کارهای عملی در تدبیر امور جهان و انسان است که با روش تحلیلی و مقایسه ای به ارائه برخی از آنها می پردازیم. جهانی شدن غربی به دنبال حاکم ساختن روحیه سکولاریسم، ماده گرایی، منفعت محوری و رفاه خواهی است، درحالی که جهانی شدن اسلامی به دنبال تعالی و پیشرفت انسان در ابعاد مادی و معنوی است.
مفهوم آزادی نزد روشنفکران ایرانی پیش از انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان آشنایی ایرانیان با غرب در دوره قاجار، آزادی بهعنوان مفهومی اعتباری به کار رفت که معنا و تعریفی خاص و متفاوت از گذشته داشت. در این معنا، روشنفکران دوره ی قاجار؛ بهخصوص عهد ناصرالدینشاه سهم بسزایی در وارد کردن این مفهوم و تطبیق دادن آن با فرهنگ جامعه ی اسلامی ایرانی داشتند. این پژوهش درصدد است تا با واکاوی مفهوم آزادی در آثار متفکران غربی، به مسیر انتقال این مفهوم به ایران، تعریف آن و چگونگی تلاش اندیشه گران ایرانی برای تطبیق این مفهوم با فرهنگ جامعه ی ایران بپردازد و نشان دهد که ظهور اندیشهها و مفاهیم نوآیین؛ از جمله مفهوم آزادی در دوره ی مشروطه، دارای پیشینهای قابل توجه در ایران و اسلام بوده و اندیشه گران ایرانی، با استفاده از ظرفیتها و داشته های فرهنگ خودی، سعی در ارائه تعریفی از آن مطابق با جامعه ی ایرانی داشتهاند. از این رو، آزادی مورد ادعای اندیشه گران غربی در فرهنگ ایرانی اسلامی پیشینه و مفهوم خاص خود را داشته و قابلیت عملی شدن اقسام مختلف آن چون آزادی بیان، عقیده و قلم را داراست. لذا ظهور آنها در دوره مشروطه آنی و بیمقدمه نبوده است.
امام خمینی (س) و نظام فرهنگی و ارزشی غرب
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران ارزش های جدیدی را به بشریت عرضه کرد و هویت ما را بازسازی نمود. تحول در زاویه دید ما نسبت به غرب و وضعیت جهان معاصر از نتایج این دگرگونی است. بر همین مبنا ضرورت اتخاذ موضعی متناسب با ارزش های انقلاب اسلامی و هویت ایرانی اسلامی در برابر غرب و نظام فرهنگی ارزشی آن به وضوح آشکار می گردد. امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی، رویکردی را نسبت به غرب مطرح می سازد که از سویی با کلیت فرهنگ ما سازگار است و از سویی دیگر موضع انقلابی ما را در برابر غرب ترسیم می نماید. در این مقاله پرسش ما این است که امام خمینی چه موضعی را برای جامعة انقلابی ما در برابر غرب و نظام فرهنگی، فکری و ارزشی آن ترسیم کرده است؟ رویکرد امام خمینی در این حوزه، نه تنها رد غرب زدگی، بلکه نفی گرایش به فرهنگ غرب، با توجه به شاخص های آن، همچون اومانیسم، ماده گرایی و سکولاریسم، فردگرایی و سلطه محوری و مقابله در برابر رفتار تهاجمی آن و طرح احیای هویت خودی با توکل و اعتماد بر مبدأ جهان هستی است. در این رویکرد، غرب، مغربِ حقیقت قدسی و شرق، اشراقِ حقیقت و تجلی نور است. بر این مبنا انسان به خویشتن حقیقی یا فطرت خداگونه و مخموره خود بازگشته و با نفی غرب گرایی به سوی کمال و سعادت حقیقی گام برمی دارد.
تأویل های فلسفی از سینمای کیارستمی با تأکید بر آراء ژان لوک نانسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای کیارستمی قابلیت بحث و بررسی موضوعات فلسفی را در نهاد خود دارد. بدین لحاظ، ژان لوک نانسی، فیلسوف فرانسوی، کوشیده است با نگارش کتاب بداهت فیلم، جهان فلسفی سینمای کیارستمی را مورد کاوش قراردهد. آن چه در این مقاله در پی آن هستیم، تبیین تأویل های فلسفی از سینمای کیارستمی بر پایه آراء فلسفی ژان لوک نانسی بر پایه مفهوم های «بداهت»، «ذات واقع» و «نگاه و تصویر» است. نانسی، ضمن توصیف و تحلیل مبانی فلسفی خود، سعی دارد بر اساس شیوه پدیدارشناسی، سینمای کیارستمی را تحلیل کند. در این مقاله، پس از بررسی جایگاه بحث پدیدارشناسی در سینمای کیارستمی، بحث بداهت را تحلیل خواهیم کرد.
برخورد روشنفکران مسلمان با تجدد و تأثیر آن بر مفهوم غرب شناسی در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
غرب شناسی شاید مفهومی نسبتاً جدید در علوم سیاسی به ویژه در ایران باشد. در این مقاله ابعاد مختلف برخورد روشنفکران مسلمان و از جمله ایرانی با پدیده مدرنیته و تأثیر آن بر دریافت ایرانی ها از غرب بررسی می شود. سؤال اصلی این پژوهش، نقش مدرنیته در شناخت ایران از غرب (غرب شناسی) و دلایل تنفر ایرانی ها از آن است. این پژوهش ضمن بررسی انتقادی روند غرب شناسی در ایران معاصر با تکیه بر مفهوم مدرنیته نشان می دهد غرب شناسی برخلاف شرق شناسی با قصد و برنامه قبلی به دست نیامده است و شرق نه تنها غرب را تارنمایی نمی کند، بلکه در مواقعی آن را نمایندگی هم می کند؛ همچنین یافته های این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی نشان می دهد غرب شناسی در ایران حاصل بازنمایی یک عکس العمل طبیعی و مخالفت با شرقی کردن ایران توسط غرب و نسبت دادن برچسب هایی (مانند تروریست) به ایران است که از یک گفتمان به ایدئولوژی تبدیل شد.
تحلیل نسبت زن و آزادی در اسلام، در مقایسه با غرب، بر اساس آراء آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین موضوعات در مباحث انسان شناسی، مسئله آزادی انسان است. در غرب، هم زمان با مدرنیسم و به دنبال آن فمینیسم، زنان برای به دست آوردن آزادی، تلاش بسیاری کردند و مدعی هستند که در این زمینه موفق بوده اند. مقاله حاضر موضوع آزادی در غرب را در حوزه زنان، بر اساس اندیشه آیت الله خامنه ای، با روش تحلیل کیفی بررسی می کند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به تفاوت تعاریف و جایگاه آزادی در اسلام و غرب، تبعات آزادی در غرب در حوزه زنان چه بوده است؟ بر این اساس آراء آیت الله خامنه ای، از مجموعه بیانات و سخنرانی های ایشان، طی سال های 1357 تا 1392، جمع آوری و با روش تماتیک تحلیل کیفی شده است. طبق این دیدگاه، مبانی آزادی در غرب نه تنها موجب احیای حقوق زنان نشده، بلکه باعث خسران در زندگی خانوادگی و روابط زن و شوهر نیز شده است؛ این در حالی است که در نظام فکری اسلام، آزادی نه رهایی از قید و بند، بلکه آزادی و تکلیف با هم ملازمه دارند. در حوزه زنان نیز، شناخت این مسئله است که می تواند تفاوت جایگاه زن در فرهنگ اسلامی با فرهنگ غرب را به وجود آورد.
تأثیر اندیشه های سیاسی برنارد لویس در ترویج اسلام هراسی در غرب
حوزههای تخصصی:
با سقوط کمونیسم در اواخر دهه 80 میلادی، لیبرال دموکراسی غرب، خود را یکه تاز میدان ایدئولوژیک جهانی می دانست و چنین توان رقابتی را در برخورد با «اسلام» مشاهده می کرد. این آغازی شد برای ایجاد وحشت و ترویج اسلام گریزی در ذهن جمعی غربیها که «آیا اسلام به دنبال رقابت و یا کنار زدن و حذف جوامع غربی است؟».
«اسلام هراسی» از جمله اصطلاحاتی است که پیشینه تاریخی دارد، اما اهمیت آن با توجه به رخدادها و اوضاع اجتماعی و سیاسی بعد از پایان دوران جنگ سرد، به خوبی احساس می شود. حوادث مهمی چون انقلاب اسلامی ایران، ترور انور سادات در مصر، شکست ارتش سرخ شوروی در افغانستان، ایجاد شورشها و درگیریها در عراق، عربستان، کویت، یمن و ... بهانه خوبی دست داد، تا هراس و ناآرامی ناشی از اسلام سیاسی را در جهان منعکس نماید. برنارد لویس (Bernard Lewis) یکی از محققان برجسته تاریخ اسلام و مطالعات خاورمیانه است که نقش زیادی در طرح چنین اندیشه هایی دارد و می توان این تفکرات را به صراحت در نوشته ها و آثارش ملاحظه نمود.
تحلیل تطبیقی سیمای شرق و غرب در شعر حافظ ابراهیم واقبال لاهوری
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مهمّی که در کانون توجه شاعران معاصر فارسی و عربی قرار داشته است، مسأله شرق و غرب است تا جایی که این دو اصطلاح در شعرهای بسیاری از آنها، بسآمد بالایی دارد. از جمله این شاعران، می توان به حافظ ابراهیم شاعر مصری و اقبال لاهوری پاکستانی که صاحب دیوانی به زبان فارسی است، اشاره نمود. دو شاعر یاد شده، نه تنها در کشور خود، بلکه در دیگر کشورها، به مبارزه با استعمار نامور هستند. در شعر ایشان مانندگی ها و همسان اندیشی ها و درونمایه های یکسانی در مورد شرق و غرب دیده می شود. از این رو، این نوشتار می کوشد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر دیدگاه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط مقایسه بین دو شاعر را صرفا وجود زمینه های تأثیر وتأثّر نمی داند، به بررسی سیمای شرق و غرب در شعر دو شاعر یاد شده بپردازد.
جایگاه غرب در نشریات اصفهان در مشروطه اوّل(1324-1327 ﻫ.ق)
حوزههای تخصصی:
با آغاز روزنامه نگاری در ایران، اصفهان از جمله شهرهایی بود که قبل و بعد از مشروطه، نشریاتی در آن به چاپ رسید. با پیروزی انقلاب مشروطیّت، روزنامه نگاری در اصفهان با نشر روزنامه ی ""الجناب"" حیات جدید و گسترده ی خود را در فضای آزاد آغاز کرد. در این زمان ""غرب"" نیز از موضوعات مورد توجّه روزنامه نگاران بود که آنان صفحاتی را به این موضوع اختصاص می دادند. نکته ی مهّم، تغییر دیدگاه نویسندگان به غرب بود. پس از گسترش روابط با اروپاییان که حیرت اولیّه ناشی از نخستین دیدارها کاهش یافت. ایرانی ها غرب را صرفاً مظهر قدرت و فناوری نمی دانستند؛ بلکه آنان را استعمارگرانی یافتند؛ که چشم طمع به سرزمین آن ها دوخته است. این دیدگاه تازه نسبت به غرب، بسان دیدگاه حیرت انگیز اولیّه در جراید، قابل تأمل و مشاهده است. آزادی محدود این مطبوعات در دوره مشروطه اوّل، باعث توجّه مدیران به روزنامه نگاری و آزادی بیان در اروپا شد. پرداختن این جراید به سلطه اقتصادی غرب بر تجارت ایران و اصفهان و ارایه راه حل هایی برای مبارزه با آن از مطالب مهم منتشره بود. موضوع استعمار سیاسی غرب به ویژه قرارداد 1907م. به شدّت مورد انتقاد مطبوعات اصفهان قرار گرفت. ارایه اطلاعات ناقص از آداب اجتماعی و آیین مذهبی غرب و معرفی چند اختراع قدیمی از جمله مطالبی است که در زمینه غرب و اروپا در نشریات این دوره ی اصفهان منتشر شد.
هدف از نگارش مقاله حاضر، بیان و تحلیل چگونگی معرفی غرب در نشریات اصفهان در دوره ی زمانی مشروطه ی اول (1324–1327ﻫ..ق ) و با استناد به نشریات"" الجناب، جهاد اکبر، انجمن مقدّس ملّی اصفهان، فرج بعد از شدت و ناقور"" می باشد.
جایگاه فلسفه در تاریخ فرهنگی اجتماعی قاجار و تداوم آن در مکتب فلسفی متأخر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روزگار قاجار با دو گروه از اهل معرفت مواجه می شویم، که یکی به ماده ی فرهنگی اسلامی مجال مواجهه با صورت های نوین فرهنگی را نمی دهد و مترصد است آن را در همان هویت پیشین مصون دارد؛ و دیگری، گروهی هستند که چندان دل در صورت ها و دستاوردهای درخشان تجدد دارند، که ماده ی فرهنگ بومی را برای دریافت و درک این نوظهورها حاوی هیچ استعدادی نمی یابند. مقاله، با رجوع به مبادی «هستی شناختی»، در صدد بیان این نکته است که مواجهه با دستاورهای فرهنگی تجدد، ضمن این که آشنایی مستوفایی با مبادی حکمی و نظری آن لازم دارد، تعهد و الزام ویژه ای را در قبال سنت و سابقه ی فرهنگی خود می طلبد؛ تا مجالی درخور برای برساختن ترکیبی اصیل و موافق با مقتضیات حکمت و وجود برای این دو تأمین کند و بدین ترتیب امکانی شایسته برای مشارکت فعال اهل نظر این سرزمین در فرهنگ جهانی پدید آورد.
جهان زیست ایرانی و تأثیر آن در نهادمندی سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی 1970 به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است. امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است: ا) سنت مداری ایرانی، 2) سنت مداری اسلامی و 3) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.
مبانی و اصول حقوق شهروندی در اندیشه امام خمینی(س) و تفاوتهای آن با حقوق شهروندی در غرب
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی مجموعهای از حقوق قانونی و مدنی است که در چهارچوب قانون اساسی کشورهای مردمسالار تعریف میشود و بنیانهای کافی را برای همبستگی ملی، فرای قومیت، نژاد و جنسیت فراهم میکند. این نگرش به حقوق شهروندی در مبانی نظری دین مبین اسلام و سیره ی نبوی و ائمه هدی در رابطهی حق و تکلیف به خوبی ترجمان یافته است. پس از انقلاب اسلامی و تدوین قانون اساسی، حقوق شهروندی در ایران بازتعریفی دینی و اجتماعی پیدا کرد. این پژوهش بر اساس روش کتابخانهای و اسنادی و با استفاده از روشهای تفسیری زمینهمند به دنبال پاسخگویی به این سؤال میباشد که «حقوق شهروندی در اندیشههای امام خمینی بر چه اصولی شکل گرفته است و چه تفاوتی با حقوق شهروندی در غرب دارد؟». نتایج بهدست آمده بیانگر آن است که شکلگیری حقوق شهروندی در اندیشه امام برگرفته از مسئله حق و تکلیف در دین مبین اسلام میباشد. همچنین امام معتقد به نظام ولایی تحت ولایت فقیه است که مردم در این نظام از اهمیت فوق العادهی تأسیسی، مشارکتی و نظارتی برخوردار هستند. همچنین در چهار مولفهی آزادیهای سیاسی اجتماعی و مشارکت سیاسی، زنان، اقلیتهای دینی و نژادی و شهروندی سطحی و عمیق تفاوتهای اندیشهی امام خمینی و غرب در خصوص شهروندی مورد بررسی قرار گرفته است. اما بهطور کلی توجه به اخلاق و ارزشهای متعالی انسانی علاوه بر ویژگیهای مادی را میتوان از تفاوتهای حقوق شهروندی در اندیشه ی امام با غرب برشمرد.
مطالعات پسااستعماری، تلاش متن محور در جهت وارونه سازی چشم اندازها (با تأکید بر بازشناسی رویکردهای متفاوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات پسا استعماری مجموعه ای از ره یافت های نظری است که، با تأکید بر پیامدهای استعمارگرایی، به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. از جهتی، نقد پسااستعماری در پی فهم موقعیت کنونی از طریق بازاندیشی و واکاوی و تحلیل انتقادی تاریخ استعماری گذشته است که بیش از آن که درباره هند، افریقا، امریکای لاتین، خاورمیانه، و اروپا باشد، دربرگیرنده خیال پروری ها و سرهم بندی ها و دریافت های یک جانبه غربی دربارة «غرب» و «شرق» است. به طور کلی، مطالعات پسااستعماری تلاشی متن محورانه در جهت وارونه سازی چشم انداز غربی به دیگریِ غیرغربی است. دامنه وسیع موضوعات مورد علاقه مطالعات پسااستعماری را از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی و پژوهش درباره حکومت های استعماری و مسئله هویت و مطالعات فرهنگی در بر می گیرد. این امر باعث ابهامات و مناقشاتی در برخوردهای نخستین مخاطبان و پژوهشگران با این حوزه از مطالعات شده است و تدقیق در رویکردهای این مطالعات ضروری می نماید. مقاله حاضر بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که ماهیت و ادعای مطالعات پسااستعماری چیست و چه رویکردهای درون مطالعاتی دارد. در پاسخ به این سؤال، سعی می شود از ره گذر بررسی مطالعات پسااستعماری و رویکردهای متضاد آن به شناخت هر چه صحیح و دقیق تر این حوزه مطالعاتی دست یابیم.
روایت دیروزی شدن سبک زندگی (نقد کتاب تجربه تجدّد)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زندگی جوامع بشری همواره دستخوش تغییر و تحول کند و سریع بوده است. در نتیجه، بشر سبکهای زندگی بیشماری را تجربه کرده است. پارهای از این تحولات به دلیل ماهیت آن، مورد توجه اندیشهورزان قرار گرفته است. آنان تلاش دارند از طریق فهم منطق این تحولات و روایت آن برای مردم در یافتن سبک زندگی مطلوب سهیم شوند؛ ولی پیش از هر گونه بهرهبرداری از این یافته های پژوهشی، لازم است آنها را به زیر تیغ نقد برد تا عیار علمی آنها بیشتر معلوم شود. از جمله این تلاشها، مطالعه مردمشناسانه دکتر نعمت اله فاضلی است که حاصل آن در قالب کتابی با عنوان تجربه تجدد منتشر شد. به عقیده وی جامعه ایرانی سبک مدرن زندگی را تجربه کرده است. او تلاش دارد این تحول را در قالب مفهوم امروزی شدن فرهنگ روایت کند.
این کتاب آشکارا کوشش خستگیناپذیر نویسنده را نشان میدهد؛ زیرا خواننده در این کتاب با حجم زیادی از مطالب و تحلیلهای مردمشناسانه روبهرو میشود؛ ولی این اثر با نقدهای بعضاّ جدی مواجه است. گفتار حاضر، مطالعه انتقادی این اثر است. جمع بندی نقد حاضر آن است که نویسنده تجربه تجدد سبک زندگی دیروز ایرانیان را روایت کرده است؛ سبکی که عمر درازی ندارد و با فرهنگ و اندیشه کهن ایرانی بیگانه است. مردم با انقلاب اسلامی اراده کردند آن سبک زندگی وارداتی را کنار گذاشته، سبک جدید ایرانی - اسلامی را تجربه کنند.
معمای هسته ای ایران و سنجش منطق سیاسی بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله هسته ای تهران به عنوان پیچیده ترین موضوع سیاسی بین المللی تهران پس از جنگ هشت ساله، سیاست های اعلانی و اعمالی گوناگونی را از سوی بازیگران سیاسی متبادر ساخته است. اهتمام اصلی این پژوهش، کشف منطق سیاسی و سنجش رفتاری بازیگران است. تقابل ادراک و تفاوت سطح بین تهران و غرب از سیاست هسته ای، فرضیه اصلی مقاله است. در حالی که از منظر اعلانی، تهران منطق سیاسی هسته ای خود را با پارادایم هنجاری و همسازی با رژیم بین المللی تشریح می نماید، از منظر اعمالی با پارادایم امنیتی و ژئوپلیتیک منازعه گرای منطقه ای تفسیر می کند. همچنین، منطق سیاسی غرب در سطح اعلانی با پارادایم امنیت، تهدید و تولید بازدارندگی و در سطح اعمالی با الگوی هنجاری و رژیم بین المللی و محدودیت حداکثری برای ایران و جلوگیری از ظهور بازیگران هسته ای جدید خوانش پیدا می کند. از سوی دیگر، در حالی که ایران سیاست های هسته ای را در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای و تولید بازدارندگی تبیین می نماید، غرب سیاست های هسته ای تهران را در سطح بین المللی و به عنوان نظم ریز بین الملل تلقی می نماید. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری مدیریت منازعه و روش شناسی تحلیلی- مقایسه ای به سنجش فرضیه می پردازد. براساس یافته های پژوهش، پایایی دیپلماسی قدرت محور و نسل نخست مدیریت منازعه و عدم گذار به سوی نسل دوم مدیریت منازعات، مسئله هسته ای تهران را به چالش بین المللی تبدیل ساخته است.
اتاق های فکر ایالات متحده و انگلستان در ترویج راهبرد اسلام هراسی ( رویکرد تحلیل گفتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ستیز با ارزش ها و آموزه های اسلام و هجمه و توهین به مسلمانان، از دیرباز در سیر فکری و عملی گفتمان غرب نهادینه شده است. وقوع حملات 11سپتامبر و دیگر عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی و ظهور گروه های افراط گرای اسلامی نیز به روند اسلام هراسی در هزاره نو، شکل و ماهیتی جدید بخشید. در این چارچوب، به دلیل آنکه کمتر کسی به نقش اتاق های فکر کشورهای غربی پرداخته بود، محور اصلی پژوهش به شناخت چگونگی کارکرد این کنشگر در تشدید راهبرد اسلام هراسی متمرکز شد. سؤال تحقیق نیز عبارت است از: محور های راهبرد اسلام هراسی در اتاق های فکر کشورهای امریکا و انگلیس کدامند؟
در این راستا، ابتدا مفهوم و پیشینه راهبرد اسلام هراسی در غرب تشریح و سپس نقش پنج اتاق فکر امریکا و سه اتاق فکر انگلیس در تکوین این راهبرد مبتنی بر کتب و مقاله های منتشره و موضعگیری مدیران و فعالان این اتاق ها و با استفاده از روش تحلیل گفتمانی «ارنستو لاکلاو» و «شنتال موفه» تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، مهم ترین محورهای راهبرد اسلام هراسی در اتاق های فکر را می توان در ضدیت و تحریف چهره اسلام و حضرت محمد (ص)، معرفی اسلام به عنوان دینی خشن و مخالف صلح، تسری اقدامات گروه های افراطی مذهبی به دین اسلام و مسلمانان، جانبداری مطلق از اسرائیل و دشمنی با فلسطین و گروه های مقاومت، بزرگنمایی پرونده هسته ای ایران و بسط ایران هراسی و ارتباط با قانونگذاران و سیاستمداران کشورهای امریکا و انگلیس ذکر کرد
راهبرد روسیه در بحران سوریه (2014- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسیه به عنوان یک بازیگر مهم فرامنطقه ای و احیاشده در صحنه جهانی راهبرد متفاوتی از غرب و کشورهای عربی در قبال بحران سوریه در پیش گرفته که بر مبنای دفاع سرسختانه دیپلماتیک و کمک های نظامی از رژیم اسد است. حال این پرسش اساسی و محوری مطرح می شود که چرا روسیه راهبرد متفاوتی از غرب و کشورهای عربی در قبال بحران سوریه در پیش گرفته است و چه عواملی بر به کارگرفتن این راهبرد تأثیرگذار بوده اند؟ یافته های این نوشتار بر این اساس است که تقابل روسیه و غرب در بحران سوریه بر سر نظم و هنجارهای جهانی است که منافع منطقه ای و جهانی روسیه را در طول این بحران تحت تأثیر قرار داده است. همچنین ساختار سیاسی و درک نخبگان روسی از این بحران که تهدیدها و فشارهای نظام مند در بحران سوریه را بر سیاست خارجی روسیه تبدیل و ترجمه می کنند به عنوان متغیرهای میانجی سبب راهبرد متفاوت روسیه از غرب در طول بحران سوریه شده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی- تحلیلی بر پایه روش کیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
کتابشناسی: نگاهی به سیر تدوین تاریخ فلسفه های اسلامی در مغرب زمین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«کتاب شناسی فلسفه اسلامی»[1] به قلم هانس دایبر[2] در سال ۱۹۸۳ میلادی منتشر شده و در سال ۱۹۹۹م توسط انتشارات بریل[3] تجدید چاپ شده است. این کتاب شناسی در سال ۲۰۰۷م با افزوده هایی در حدود ۳۰۰۰ عنوان جدید در سه مجلد منتشر شده است. این اثر به تأثیر فلسفه اسلامی بر مکاتب یهودی، و متفکران قرون وسطای لاتینی نیز می پردازد و بازتاب فلسفه اسلامی بر تفکر اروپایی و اسلامی جدید را منعکس می سازد.
مقدمه این کتاب به دلیل آنکه به تاریخچه مطالعات غربی در مورد فلسفه اسلامی اشاره می کند و برخی از منابع اولیه تاریخ نگاری غربی در زمینه فلسفه اسلامی را بیان می کند و نیز رویکرد مستشرقان در مواجهه با فلسفه و تفکر در جهان اسلام را معرفی می نماید، حائز اهمیت است. همچنین این مقاله بیانگر علت توجه مستشرقان به فلسفه اسلامی است و برخی از خطاهای ایشان در شناخت فلسفه اسلامی را متذکر شده است. هانس دایبر در این مقدمه، برخی از تاریخ فلسفه های اسلامی قدیمی را معرفی می کند که توسط شرق شناسان نگاشته شده اند و در ایران شناخته شده نیستند و سیر تدوین تاریخ فلسفه های اسلامی در مغرب زمین را تشریح می نماید.
مطالعه تطبیقی حق و تکلیف از منظر اسلام و مجامع بینالمللی
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر تبیین رابطه حق و تکلیف از منظر اسلام و حقوق بینالملل معاصر است. رابطه میان حق و تکلیف از مسائل بحث برانگیز میان متفکران در حوزه فلسفه حق است و سوال اساسی پژوهش حاضر این است، چه رابطه میان حق و تکلیف برقرار است؟ اندیشمندان اسلامی و حقوقدانان معاصر غربی، پاسخهای متفاوتی به این سوال دادهاند. از نظر مجامع بینالمللی معاصر برخلاف دیدگاه اسلامی، دوره معاصر دوران گذار از جهان تکلیف است. در جهان مدرنیسم باید از حقوق و نه از تکالیف سخن گفت. در این نوشتار ضمن بررسی مفاهیم حق و تکلیف رابطه حق و تکلیف از منظر اسلام و مجامع بینالمللی معاصر در قالب دو نظریه «جدایی حق و تکلیف» و «تلازم حق و تکلیف» با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار میگیرد.
مقایسه تطبیقی حقوق بشر در دموکراسی های غربی و ا سلام با تأکید بر گفتمان سیاسی امام خمینی(ه)
حوزههای تخصصی:
هرگونه نگرشی نسبت به بحث و بررسی نظریات فلسفی حقوق بشر، بدون پرداختن به مبانی و افکاری که ساختار حقوق بشر را شکل داده اند، مبهم و مشوش خواهد بود. حقوق بشر مورد نظر اعلامیه جهانی، جهان بینی خاص غربی را ترسیم می کند. به همین دلیل، تلاش برای فهم این حقوق، بر اساس فرهنگی متمایز از فرهنگ غربی، از ضرورت برخودار است. هدف از نوشتار حاضر بررسی تطبیقی حقوق بشر در دموکراسی های غربی و اسلام با تأکید بر گفتمان سیاسی امام خمینی(ه) است. مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی سرانجام یافته است. یافته ها نشان می دهد که اشتباه اس اسی حقوق بشر غربی، فاصله گرفتن از رویکرد توحیدی و فرجام باوری نسبت به جهان و انسان است؛ همان اصولی که ف قه اسلامی بر پایه آن ها شکل گرفته است. رویک رد م تعالی فقه اسلامی در زمینه حقوق بشر بر اساس اصول نظری ویژه می تواند الهام بخش تدوین و تنظیم و اجرای حقوق بشر جهانی قرار بگیرد. دیگر این که امام خمینی (ره)، در تبیین حقوق بشر، اسلام را تنها منادی اصلی حقوق انسان ها در اعصار و جوامع مختلف بیان می کنند و تحقق مصادیق مربوط به حقوق بشر از جمله آزادی، حقوق زنان، اقلیت ها و حقوق اجتماعی و شهروندی را تنها در سایه دین باوری می دانند .