مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
اقبال
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای دیدگاه های مختلف شاعران، به ویژه در جهت گیری های اجتماعی و سیاسی اهمیت زیادی دارد. در میان شاعران پارسی گو و عربی سرای معاصر، کمتر شاعرانی مانند اقبال و شابی درباره توجه به اراده انسانها و نقش آنان در تعیین سرنوشت خود سخن گفته است. در این مقاله، ابتدا با نگاهی گذرا به زندگی دو شاعر، به تفاوتها و شباهت های شخصی و دیدگاه ها و وضعیت خانوادگی و اجتماعی آنان اشاره شده است. سپس درباره توجه به مسوولیت پذیری ملت ها به طور کلی سخن گفته شده و این موضوع از دیدگاه اقبال و شابی هر یک به طور مجزا بررسی و تحلیل و سپس مقایسه و نتیجه گیری شده است. با بررسی دیدگاههای دو شاعر درباره توجه به اراده انسانها در تعیین سرنوشت خویش، آدمی به نیروهای نهفته درونی، بیشتر پی می برد و می تواند زندگی فردی و اجتماعی خویش را بهتر بسازد و زمینه رسیدن به سعادت هر دو جهانی را فراهم کند.
ذهن و زبان "اقبال " در پرتو قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگانى که اندیشهء آنها از یک نظم فلسفى و منطقى برخوردار است، نه تنها آن نظم در زندگى فردى و اجتماعى آنان اثر مى گذارد بلکه در آثار ادبى که حاصل تراوش فکرى آنان است بسیار مؤثر است. در این مقاله سعى شده است که این شیوه و رویه در اندیشهء علامه اقبال به صورت کوتاه نشان داده شود وگوشه اى از تجلى قرآن کریم در ذهن و زبان اقبال بررسى شود. بویژه تأثیرى که فرآیند آن بزرگترین فلسفه اقبال یعنى اسرار خودى و رموز بیخودى را براى او و جهان بشریت به ارمغان آورد و او را به عنوان شاعرى هدفمند و خردورز و اجتماعى به جهان معرفى نمود.
زن از دیدگاه علامه اقبال لاهوری
حوزههای تخصصی:
"د ر این مقاله سعى بر تفسیرد یدگاه اقبال د ر مورد""زن "" شده است. با مطالعهء کلیات فارسى و اردو سخنرانى ها و بیانات علامه اقبال، در مجموع مشاهده مى شود زن در موضوعات مختلف اعم از ""خودشناسى ""، ""تعلیم ""، ""حجاب ""، ""آزا دى "" و ""عرب "" مطرح شده است. از آنجا که اقبال یابند مذهب اسلامى و قرآن بود، طبق عقاید دینى خود، به زن مسلمان بهایى اعلى مى بخشید. زن، در مقام ""ما در""، در نظر وى حساس ترین مسئولیت در نظام هستى را دارا است. علامه بر این اعتقاد بود که همچنان که اصل نبوت هدایت و تکامل بشرى استا مادر بودن توام با شفقت و مهربانى، هدایتگر و سرنوشت ساز ملتى است. به همین منظور نگرانى اقبال این بود که مبا د ا زن با فعالیت در عرصهء اجتماع به صفات عالیهء خود پشت پا زد ه، از پرورش فرزندان غافل شده و در فعالیت هاى سیاسى و محفل هاى سرور، وقت با ارزش خود را از دست دهد. وى حضرت فاطمه زهراء (س) را به عنوان بهترین نمونه مى د اند که تنها راه نجات و رستگارى زنان و به نحو احسن انجام مسئولیت آنان ، زیستن همانند آن بانوى بزرگ باشد.
"
رموز زندگی از نظر علامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه اقبال عقیده و اندیشه ی خویش درباره ی زندگی و رمز و راز آن را در اشعارش بازتابی روشن داده است. مضامین بلند عشق، ایمان، امید و آرزو، تلاش و کوشش، حرکت و پویایی، آینده نگری و خودشناسی در آثار اقبال جایگاه روشن و گسترده ای دارد وآنگاه که این مضمون را با مفهوم زندگی پیوند میدهد، درخشش و جلوه ی دیگری پیدا میکند. اقبال آرزو و امید را سرمایه ی اصلی زندگی، و زندگی را گنجینه دار این سرمایه ی ارزشمند میداند. خودی، خودشناسی وخودسازی از نظر علامه اقبال با قداست طوف حرم برابر است. وی آزاده زندگی کردن و از زیر بار ناملایمات رستن و قد خم نکردن در برابر دیگران را از رموز زندگی میداند:
زندگی ازطوف دیگررستن است خویش را بیت الحرم دانستن است (اقبال،1376: 45)
اقبال با توجه به آیات قرآن کریم سیر انفسی را برای انسان لازم و ضروری میشمارد و به تعبیری زیبا در خود نگریستن و به شناخت خود رسیدن را چون مجموعه و خلاصه ی نوری میداند که در فطرت ما نهان است و ظهور و بروز جرقه های آن، راه درست زندگی را برای ما نمایان ساخته، ما را به سوی هدایت و کامیابی رهنمون میسازد:نقطه ی نوری که نام او خودیست زیر خاک ما شرار زندگیست (اقبال،1376: 45)
تاثیر مولانا رومی بر شاعران هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمد بن محمد بن حسین بلخی ورومی مردی عارف و عاشق، آلودگی دنیای رنگ و بو را با نور عرفان زدوده، اهل ظلمت را در کوی حیرت نشانده، سخن عشق را طوری سراییده که غلغله معرفت برخاست. در این مقاله کوتاه سعی بر این است که علت تاثیر پذیری شاعران فارسی زبان هندی را از او بیان کنیم. پس برای نمونه نیم نگاهی بر آثار بعضی از شاعران فارسی گوی هند افکنده این موضوع را در اشعار آنان بررسی می کنیم.
اقبال درمکتب استاد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نتیجه کوششی است در شناساندن سید میرحسن شیرازی از خاندان رسالت وولایت که علامه دکتر محمد اقبال لاهوری را در نوجوانی در سایه حمایت خود گرفت ودر تعلیم و تربیت او کوشید و از وی شاعری توانا در ادب فارسی ساخت و عارفی وارسته در عرفان اسلامی و شمشیری از نوربرای مبارزه با ظلم و جهل در دست وی نهاد.
تحلیل تطبیقی سیمای شرق و غرب در شعر حافظ ابراهیم واقبال لاهوری
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مهمّی که در کانون توجه شاعران معاصر فارسی و عربی قرار داشته است، مسأله شرق و غرب است تا جایی که این دو اصطلاح در شعرهای بسیاری از آنها، بسآمد بالایی دارد. از جمله این شاعران، می توان به حافظ ابراهیم شاعر مصری و اقبال لاهوری پاکستانی که صاحب دیوانی به زبان فارسی است، اشاره نمود. دو شاعر یاد شده، نه تنها در کشور خود، بلکه در دیگر کشورها، به مبارزه با استعمار نامور هستند. در شعر ایشان مانندگی ها و همسان اندیشی ها و درونمایه های یکسانی در مورد شرق و غرب دیده می شود. از این رو، این نوشتار می کوشد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر دیدگاه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط مقایسه بین دو شاعر را صرفا وجود زمینه های تأثیر وتأثّر نمی داند، به بررسی سیمای شرق و غرب در شعر دو شاعر یاد شده بپردازد.
نقد نظریه بلوغ عقلی بشریت در فلسفه خاتمیت و امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تبیین و تعلیل خاتمیت، اندیشمندانی که به این مسأله پرداخته اند تقریبا بطور عموم، ملاک اصلی و سرّ پیدایش خاتمیت را بلوغ عقلی بشر دانسته اند. مقاله حاضر ضمن تبیین و تحلیل رویکرد و تلقی های ارائه شده از بلوغ عقلی، این نظریه را مورد نقد و بررسی قرار داده است. حاصل این بررسی آنست که نظریه بلوغ عقلی بشر صرف یک نظرپردازی ذهنی برای سامان بخشی به فلسفه خاتمیت است و هیچ دلیل و بیّنه واقعی و شاهد و قرینه عینی در متن واقعیت خارجی آن را پشتیبانی و تأیید نمی نماید.
نقد اساسی تری که متوجه نظریه بلوغ عقلی است آنست که التزام به این نظریه بنابر تحلیل های متفاوتی که از آن تاکنون ارائه شده است، یا منتهی به ختم دیانت می شود و یا منتهی به ختم و نفی امامت؛ و این دو نتیجه، از ناحیه ادلّه مسلّم و غیر قابل تردید فلسفه نبوت و امامت، مردود و غیرقابل اعتنا می باشد. در بخش پایانی مقاله پس از نقد و بررسی چهار رویکرد در باره نسبت امامت و خاتمیت، رویکرد پنجمی تحت عنوان امامت سرّ و راز اصلی خاتمیت معرفی می شود. در این دیدگاه، امامت نه به عنوان متمّم و مکملی در حاشیه خاتمیت که امری در متن و اصل و بنیان باور به خاتمیت بلکه به عنوان مناط و ملاک آن مطرح است؛ و مدعی آنست که اساسا خاتمیت بر مبنای امامت قابل فهم است نه بلوغ عقلی و توانمندی بشر برای اجتهاد در دین. این نظریه که مبتنی بر تلقی ویژه ای از متون وحیانی، بخصوص از قرآن کریم بعنوان وحی خاتم است، به ادعای نگارنده مستظهر به جمیع ادلّه عقلی و نقلی و شواهد تاریخی و عینی است.
نسبت فلسفه و شعر در آرمانشهر اقبال و افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افلاطون، متفکر یونانی و اقبال، اندیشمند اسلامی در اندیشه خود صورتی از آرمانشهر را ترسیم نموده اند. با وجود برخی شباهتها، آنچه در آرمانشهر این دو متفکر از همدیگر دارای تمایزات اساسی است نوع نگاه آنها به شعر و رابطه و نسبت بین شعر و فلسفه در آرمانشهر است. این مقاله تلاش دارد با روش تفسیری جایگاه شعر و نسبت آن را با فلسفه در آرمانشهر افلاطون و اقبال مورد بررسی قرار دهد. به طور کلی افلاطون نگاه منفی و بازدارنده ای به شعر در آرمانشهر دارد و شعر را در مقابل فلسفه می داند، درحالی که اقبال به نقش مثبت شعر در آرمانشهر قائل است و با تاکید بر ارتباط بین شعر و فلسفه، شاعر و فیلسوف را دارای هدف یکسان می داند. مهمترین دلیل تفاوت این نسبت، در نوع نگاه این دو متفکر به شعر از جهت معرفتی است. افلاطون شعر را واجد هیچ گونه معرفت نمی داند و بنابراین درآرمانشهری که فیلسوفان حاکم هستند، حکم به نفی شعر و اخراج شاعران از شهر می دهد اما در تفکر اقبال در بستر اندیشه ایرانی- اسلامی، شعر معرفت بخش و منعکس کننده واقعیت و بنابراین دارای پیوند با معرفت فلسفی است و از این جهت حضور شعر و شاعران برای آرمانشهر ضروری است.
تأثیر حماسه ملی و میهنی ایران در اشعار اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
117 - 131
حوزههای تخصصی:
علامه محمد اقبال لاهوری از شاعران نام دار و برجسته پاکستان است که نقشی بسزا در دفاع از ارزش های ملّی و آزادی خواهی در پاکستان و شبه قارّه و بویژه در قلمرو زبان و در پیروی از گران مایگان فرهنگ و ادب ایران و معارف اسلامی دارد و چشمه زلال اندیشه وطنی وی همواره در جوش و خروش بوده است و این شوریدگی ملّی و آیینی را در قالب زبان فاخر فارسی و اندیشه های بلند فرهنگ ایرانی، ناموس اخلاقی و شرف دینی خود می دانست. در این مقاله که از روش کتاب خانه ای و فیش برداری از کتاب ها، مقاله ها، فرهنگ لغات، مجله ها، دانش نامه ها و دیوان شاعران و هم چنین نرم افزارها، از جمله نرم افزار لغت نامه ها استفاده شده، کوشش نگارندگان بر آن بوده است که تأثیر پذیری این گوینده پر آوازه را از فرهنگ فاخر ایرانی و معارف ارزش مند اسلامی نشان دهد.
نقد و بررسی کتاب اقبال- مجدد عصر
حوزههای تخصصی:
کتاب «اقبال- مجدد عصر» از دکتر سهیل بخاری بر ۲۲۶ صفحه اشتمال دارد. این کتاب که اولین بار در سال ۱۹۷۶م به چاپ رسیده بود پس از تجدید نظر از سوی نویسنده آن دومین بار توسط اقبال آکادمی پاکستان در لاهور در سال ۱۹۹۰م به چاپ رسید. نویسنده در این کتاب کوشیده است که با ارائه اشعار اقبال و آرای منتقدین و محققین ثابت کند که اقبال نبی و پیغمبر عصر خویش بوده است که رسالت نجات امت اسلامی را بر دوش خویش احساس می کرده است.
مقایسه ی تاریخ نگاری اقبال و پیرنیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تاریخ نویسی در ایران تقریباً تا یک قرن و نیم پیش و تا قبل از آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن جدید غرب تقریباً بر یک روال قرار داشت. هر چند هر از گاهی مورخی مانند بیهقی و دیگران از نظر واقعه یابی و واقع بینی روش نقد علمی درست تری به کار بردند اما بیشتر مورخان براساس سنت قبلی به واقعه نویسی به روایت مورخان قبلی پرداختن به هر حال شاید بتوان این گونه تصور نمود که یا سنت تاریخ نویسی بر همان روال بوده و یا از راه مصلحت اندیشی و ترسو ناایمنی های اجتماعی و یا از جهت عدم درک معنی وقایع و رویدادها از ذکر برخی رخدادها و درک آنها چشم می پوشیدند. از قرن سیزدهم هجری به تدریج جریان تازه ای در فن تاریخ نگاری نمایان شد که تا زمان حاضر ادامه یافت. از ابتدای قاجار جریان تازه ای در تاریخ نگاری به وجود آمد که یکی از مظاهر برخورد ایران با تمدن غرب بود. در این پژوهش تلاش می گردد که شیوه تاریخ نگاری دو نفر از مورخان دوره معاصر حسن پیرنیا و عباس اقبال مورد مقایسه قرار گیرد علت این مقایسه آن است که برخی حسن پیرنیا را که ناسیونالیستی محافظه کار بود بعنوان یکی از متقدمین شیوه های نوین تاریخنگاری محسوب دارند در حالیکه واقعاً اینچنین نیست با اینکه پیرنیا با تدوین تاریخ ایران باستان قدم بزرگی را برداشت اما به جهت گسترش بینش تاریخی و نظریه پردازی در زمینه تاریخ گامی برنداشته است و به نظر می-رسد مرحوم عباس اقبال از این نظر گامهای موثرتری برداشته است.
بررسى اندیشه هاى اجتماعى از نظر اقبال و مولانا
حوزههای تخصصی:
آرای اندیشه گران مسلمان معاصر هندوستان درباره انحطاط تمدن اسلامی (نمونه پژوهی محمد اقبال و ابوالحسن ندوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
10 - 34
حوزههای تخصصی:
برآمدن و بالیدن تمدن و فرهنگ اسلامی از شگفتی هایی است که توجه بسیاری از اندیشه گران حوزه دین، تاریخ، تمدن، جامعه شناسی و علوم سیاسی را به خود جلب کرده است. ضعف و زوال آن نیز این اندیشه گران را به تفکر واداشته که راز این عقب گرد و انحطاط را دریابند. از این رو، هرکدام با اصلی و فرعی کردن عواملی، تلاش کرده اند که ایستایی تمدن اسلامی را تبیین کنند. اندیشه گران جهان اسلام، ایرانی، عرب، ترک، هند، پاکستانی و...، با هدف احیا، اصلاح و پیشرفت دوباره تمدنی، این مقوله را در حوزه اندیشه خود قرار داده اند. در این مقاله هدف، بررسی آرای محمد اقبال و ابوالحسن ندوی دو تن از اندیشه گران مسلمان شبه قاره هند، درباره انحطاط تمدن اسلامی، به شیوه توصیفی-تحلیلی است، با طرح این پرسش که؛ این اندیشه گران در تبیین موضوع به چه عواملی توجه داشته اند؟ یافته های پژوهش نشان داده است که ایشان عوامل درون ساختاری تمدن اسلامی از جمله انحطاط اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، علمی و اخلاقی را در فرآیند نابودی فرهنگ و تمدن اسلامی مؤثر دانست ه اند.
جایگاه و تأثیرزبان فارسی و شاعران فارسی زبان بر نظریه پردازان ادبیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
257 - 289
حوزههای تخصصی:
ادبیات اسلامی با دعوت ابوالحسن ندوی درهند پا به عرصه ظهور گذاشت. به دنبال دعوت وی نظریه پردازان مختلفی به نظریه پردازی در ادبیات اسلامی روی آوردند. سید قطب وبرادرش محمد قطب وبه دنبال آنها نجیب الکیلانی وعماد الدین خلیل، اصلی ترین نظریه پردازان ادبیات اسلامی به شمار می آیند. در این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی انجام شد مشخص شد أبوالحسن ندوی با توجه به آشنایی اش با زبان فارسی وشاعران فارسی زبان، تاثیر زیادی از آنها گرفت. ندوی با معرفی برخی شاعران فارسی زبان جایگاه زبان فارسی در ادبیات اسلامی را مورد توجه قرار داد. در این میان شاعران فارسی زبان مخصوصا محمد اقبال ، مولانا جلال الدین، حافظ وسعدی بر نظریه پردازان ادبیات اسلامی تاثیر گذار بودند. این تأثیر را می توان در دیدگاه های آن ها نسبت به زبان فارسی وشاعران فارسی سرا پیگیری کرد. به عنوان مثال ندوی وکیلانی کتاب های جداگانه ای در باره شعر واندیشه اقبال لاهوری نگاشتند که منبعی برای طرفداران ادبیات اسلامی شد. میزان تاثیر شاعران ایرانی در نظریه پردازان ادبیات اسلامی متفاوت است وبیشترین تاثیر را در ابوالحسن ندوی می توان دید.
دگردیسی هویت «خود» و « دگر» در اندیشه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
45 - 60
هدف این مقاله، واکاوی تطور مفهوم و مصداق خود و دگر در اندیشه و کنش سیاسی علامه اقبال لاهوری است. اقبال، نه تنها از اندیشه ورزان بزرگ شبه قاره، بلکه شاعر مبرز پارسی گوی و از احیاکنندگان بزرگ هویت اسلامی و درعین حال از بنیانگذاران دولت پاکستان محسوب می شود. سؤال اصلی مقاله این است که تحول «خود» و «دگرِ» هویتی در اندیشه فکری و سیاسی اقبال لاهوری چگونه بود؟ فرضیه مقاله نیز این گونه صورت بندی شده است: اندیشه سیاسی اقبال از «خود» سازنده عرفانی در برابر «دگر» انزواطلب صوفیانه و هویت فردی به هویت جمعی تحول یافت. هویت اجتماعی خودی مورد نظر اقبال ابتدا در برابر دگر استعماری بریتانیا معنا می یافت و پس از آن به هویت اسلامی در برابر هویت هندی و سپس به هویت ناسیونالیستی تحول یافت. اندیشه های اقبال موجب شکل گیری کشور پاکستان شده است. ابهام در بین هویت خود و دگر که در اندیشه اقبال وجود داشت، برای دولت پاکستان به ارث گذاشته شده است. فرضیه مقاله با روش توصیفی-تحلیلی پردازش شده است.