وحید ذوالفقاری

وحید ذوالفقاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

آسیب شناسی گذار به دموکراسی در مصر، در سال های 1950 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقتدارگرایی خاورمیانه دموکراسی خواهی گذار به دموکراسی مصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۹۵
سیاست غیردموکراتیک، حضور پایدار نیروهای نظامی در عرصه سیاسی و اقتصادی، نهادینگی آموزه های اقتدارگرایی، نبود پیوند بین اندیشه های ایدئولوژیکی و راهبردی و کاربرد نمادین دموکراسی در تاریخ سیاسی مصر، سیاست ورزی را به امتیاز انحصاری حاکمیت و نیروهای نظامی تبدیل کرد. این شیوه حکمرانی با دگرستیزی و تلاش برای محدودیت سیاست، ضمن تلقی جنبش های دموکراسی خواه به مثابه تخلیه انرژی های فرسوده کنش های جمعی، به بازدارنده ای در گذار به دموکراسی تبدیل شد. برگرفته از نوع ساخت قدرت و رفتارهای کارگردانان اصلی بازی سیاست از یک سو و چرخه پایدار اقتدارگرایی پوپولیستی، شبه دموکراسی و نواقتدارگرایی از سوی دیگر، ناکامی تجربه دموکراتیک مصر و شکنندگی گذار به سوی دموکراسی به مثابه پیروزی ساختار بر کارگزار انگاشته می شود. این پرسش مطرح است که چرا گذار به دموکراسی در مصر ناکام بوده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که سیاست ورزی و حکمرانی در مصر مبتنی بر لیبرالیسم غیردموکراتیک است؛ این گونه که با وجود ظهور آموزه های شبه لیبرالی در دوره های مختلف، هرگز زیست سیاسی دموکراتیک در مصر نهادینه نشد. با الهام از منطق جامعه شناسی تاریخی و نظریه گذار به دموکراسی، فرضیه را با روش تحلیلی و تاریخی به آزمون می گذاریم. یافته های پژوهش نشان می دهد چرخه اقتدارگرایی پوپولیستی، شبه اقتدارگرایی، شبه دموکراسی و نواقتدارگرایی در مصر، نشان می دهد فراغت از آموزه های دموکراتیک، نهادینگی عادت واره های اقتدارگرا و نبود فرهنگ دموکراتیک در زیست سیاسی مصر سبب ناکامی جنبش های دموکراسی خواه خواهد شد. 
۲.

سیاست خارجی نوین؛ گذار از سیاست قدرت به سیاست تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی دولت نیروهای اجتماعی نوین سیاست غیربنیادین تحولات شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
فهم پراگماتیک و سودانگارانه قدرت مطلقه دولت و درک آن به مثابه عقل منفصل نیروهای اجتماعی؛ قرینه پنداری و خوانش ربّانی- استعلایی از دولت و پیشوایی منطق واقع گرایی محافظه کار در منظومه شناختی رهیافت سنتی؛ سیاست گذاری خارجی را به امتیاز انحصاری حاکمیت بدل ساخت. این قرائت با دگرستیزی، تکلیف انگاری و نگاه ویترینی- مادونی به نیروهای اجتماعی، ضمن انکار زیست سیاسی مستقل، آن ها را به مرگ اندیشی سیاسی سوق داد. ملهم از هستی شناسی ساختارگرا، معرفت شناسی تعمیم انگار و روش شناسی تک ساختی، پشتوانه فکری رهیافت سنتی در قبال نیروهای اجتماعی آن است که کنش گری آن ها را باعث آلایندگی و نازایی سیاست خارجی می داند. طبق این فهم، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چرا منطق معرفتی، وجودی و روشی رویکرد سنتی برای فهم سیاست خارجی نوین ابتر است؟ فرضیه پژوهش با نکوهش مرجعیت دولت، تأکید بر نگاه فرآیندی- تناسبی و توجه به سیاست تالی، ضمن درک بسترپروردگی سیاست خارجی، آن را اقدام بر اساس درک از واقعیت تفسیر می کند. این رویکرد با استخدام رویه اجتماعی، ضمن دگرپذیری و اذعان به زیست سیاسیِ مستقلِ نیروهای اجتماعی، مشارکت در سیاست خارجی را حقّی برای آنان تلقّی می کند. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی کثرت گرا و روش شناسی تحلیلی – تطبیقی، فرضیه اصلی را در سه سطح خُرد (فروملّی)، میانی (ملّی)، و کلان (فراملّی) محک زده است. طبق یافته های پژوهش، دگردیسی های مستحدث، نه آیتی بر مرگ سیاست خارجی و نه نادی گفتمان ضدِّ سیاست خارجی، بلکه نشان از تحوّل معرفتی است که طبق آن، نیروهای مختلف اجتماعی در تلاش برای سهم خواهی و اثرگذاری بر فرآیند تصمیم گیری هستند.
۳.

رفتارشناسی اقلیت های قومی در سیاست خارجی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
گذار سیاست از موضوعات بنیادین به غیربنیادین، رشد اهمّیت نیروهای اجتماعی و فرهنگی در سیاست گذاری از یک سو و درک اقلّیت ها به عنوان هویت فراملّی از سوی دیگر، ضرورت توجه به آنها در سیاست خارجی را دوچندان می کند. اما شدّت غفلت از اقلیت ها تا حدی پیش رفت که به عنوان یک مسئله فرهنگ-گریز پنداشته شد. با وجود اهمیت جهانی شدن فرهنگی و جلوس مسئله قومیت به سطح سوم سیاست، علمای روابط بین الملل آن را محصول فرعی روابط متقابل بین فرآیندهای دولت سازی و ساختار آنارشیک می پندارند. حال آن که قومیت ذاتا یک مسئله سیاسی است. اما تغییر سیستم سیاست گذاری خارجی در عصر پساجنگ سرد، ضمن تمهید بستری مهیا برای تکثّر قومی و محیط متأثر از گروه های لابی، انگیزه ای برای سهم خواهی این نیروی نوظهور در سیاست گذاری ایجاد کرد. به بیان دیگر، بین المللی شدن سیاست داخلی به مثابه تحفه سیاست قومی و تحول فناوری های شناختی منجر به کیفی سازی فعالیت سیاسی اقلیت های قومی گردید. با این وجود، عدم نمایندگی اقوام در سیاست خارجی به یک مسئله سیاسی مبدل شد. طبق این امر، تلاش برای تبیین الگوی تعامل بین اقلیت های قومی و سیاست خارجی به اهتمام اصلی نگاشته جاری بدل گردید. طبق فرضیه پژوهش، نمایندگی سیاسی و دموکراتیک در تصمیم گیری به عنوان راهبردی برای تعدیل شکاف بین اقوام و سیاست خارجی ارائه می شود. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی کثرت گرا و روش شناسی تحلیلی – تطبیقی، فرضیه اصلی را به آزمون می گذارد.
۴.

پارلمانی سازی سیاست خارجی در عصر پساسیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
مشارکت پارلمان در سیاستگذاری خارجی، تلاش برای فهم موازنه بین قوای مجریه و مقننه است. چنین درکی به مثابه فرایند بی وقفه سنجش قدرت و ادامه کشمکش بین امتیازات سنتی حاکمیت و حکمرانی دمکراتیک، پاسخی به تحولات نظام سیاسی و بین المللی است. اما دافعه سیاست بین الملل برای رأی دهندگان، روابط قدرت در سیستم های دمکراتیک، پیچیدگی چانه زنی های بین الملل، فرسایشی شدن فرایندهای تصمیم گیری در پرتو قدرت وتوی پارلمان و پیشوایی منطق محافظه کاری در منظومه سیاست جهانی باعث غفلت از نقش پارلمان در سیاست خارجی شد. حال آنکه گذار به دوران پساسیاست که ظهور نیروهای اجتماعی جدید و تأثیرگذار بر مناسبات سیاسی به عنوان یکی از شناسه های آن شناخته می شود، به تغییر منزلت و جایگاه پارلمان در سیاست خارجی منجر شده است. ملهم از این تحول، پرسش اصلی پژوهش این است که کارویژه پارلمان در سیاستگذاری خارجی در زیست سیاسی جدید با چه تغییری مواجه شد؟ ایده اصلی پژوهش این است که افزایش سطح ارتباطات میان ملت ها، ظهور نیروهای سهم خواه در تصمیم سازی ها، کاهش انحصار دستگاه اجرا بر سیاستگذاری خارجی و پارلمانی شدن سیاست خارجی باعث تغییر الگوها، رویه ها و راهبردهای سیاست خارجی در عصر جدید شده است. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی کثرت گرا و روش شناسی تحلیلی تطبیقی، دست به آزمون فرضیه می زند. یافته ها نشان می دهد با عنایت به حاکمیت، منزلت، اعتبار و محیط پارلمان به عنوان سازوکارهای نفوذ بر سیاستگذاری خارجی، پارلمانی شدن سیاست خارجی را علت و نتیجه فرایند دمکراتیک سازی می داند که با خارج کردن قدرت سیاستگذاری و تصمیم گیری از حصر حکومت، دست به تعامل فراحکومتی می زند.
۵.

نمایندگی سیاسی زنان و نسبت آن با فساد در چرخه زیست سیاسی (با تأکید بر نقش رسانه های بین المللی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنسیت حکمرانی خوب رسانه های بین المللی فساد نمایندگی سیاسی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
برابری جنسیتی، مبارزه با فساد و سیاست ورزی غیرجنسیتی به مثابه نشانه های توسعه سیاسی در جوامع توسعه گرا و از کلیدی ترین شناسه های برسازنده حکمرانی خوب هستند. اما عصبیت شناختی، بی عدالتی جنسیتی و رفتارهای فرصت طلبانه ضمن رشد قرائت مینی ماکسی و جانبدارانه، بستر مهیّایی برای ظهور فساد به عنوان یکی از شناسه های حکمرانی بد در زیست سیاسی- اجتماعی فراهم کرد. تلاش برای فهم این پیوند، باعث تلاقی دکترین جنسیت خیرخواه و متخاصم به عنوان پشتوانه های معرفتی رهیافت سنتی و مدرن گردید. برخلاف درک زنان به عنوان نیروی اجتماعی ضدفساد در منظومه شناختی رسانه های کلاسیک، تفاوت جنسیتی در فسادپذیری باعث انتقاد از همبستگی منفی بین جنسیت و فساد در خوانش مدرن رسانه های نوظهور می شود. بر این اساس، تحلیل اثرات نمایندگی سیاسی زنان بر فساد به عنوان هدف اصلی پژوهش جاری است. به بیان دیگر، چگونه نمایندگی سیاسی زنان و فساد بر یکدیگر تأثیر می گذارند؟ و نقش رسانه های بین المللی در این پیوند چیست؟ فرضیه پژوهش با انتقاد از رهیافت خطّی و علیّت معکوس، پیوند بین جنسیت و فساد را بسترپرورده می داند که طبق آن، نمایندگی سیاسی زنان و فسادپذیری پائین به موقعیت و خط مشی های آنان در طی زمان بستگی دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به آزمون فرضیه در سه سطح خُرد، میانی و کلان می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور زنان در زیست سیاسی و کاهش نرخ فسادپذیری لزوماً یک قاعده علّی مطلق نیست. در این میان، رسانه های بین المللی ازجمله رسانه های برون مرزی ایران، با کارکردهایی مانند نظارت و آموزش، می توانند با پرداخت هوشمندانه به حضور زنان در زیست سیاسی، ضمن مشروعیت بخشی به آنان در چرخه زیست سیاسی در جوامع هدف، اتهام تبعیض رسانه ای در عرصه جنسیت را از خود دور سازند.
۶.

سیاست خارجی در عصر پساسیاست: گذار از کوتاه مدت گرایی به عمق استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی جهانی شدن عمق راهبردی سیاست تغییر کوتاه مدت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۸
شکستن دیواره های مقاومت ملت-دولتِ وستفالیایی، فرسایش تدریجی سازمانِ سرزمینیِ زیست اجتماعی، جابه جایی کانون های قدرت ملّی، تغییر صحیفه سیاست بین المللی و ظهور شبکه های نوین اقتدار به مثابه شناسه های برسازنده سیاست خارجی نوین در عصر پساسیاست هستند. ملهم از این تحوّل، سیاست خارجی به معنای تصمیم نیست، بلکه محصول تصمیم است. اما منتقدان با الهام از منظومه شناختی سنتی، چنین خوانشی را به معنای مرگ سیاست خارجی، اعلام برائت از سیاست مدرن و آیتی بر گفتمان ضدِّ-سیاست خارجی می پندارند. حال آن که حامیان با درک محیطی هوشمندانه و عمل گرا، این خوانش نوین را نوید ظهور دکترین تغییر سیاست خارجی و گذار از سیاست قدرت به سیاست تغییر تلقّی می کنند. ملهم از این امر، تحلیل نحوه سیاست گذاری خارجی در عصر وابستگی متقابل به عنوان اهتمام اصلی نوشته جاری است. این که آیا سیاست خارجی حکومتی هم چنان پایدار ماند یا ظهور گفتمان های نوین، آیتی بر مرگ آن است؟ فرضیه پژوهش با نکوهش خشک اندیشی متعصّبان و تأکید بر منطق فرآیندی، سیاست خارجی را یک امر بسترپرورده و زمانمند می داند. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی کثرت گرا، روش شناسی تحلیلی و منطق تحوّل گرای هم افزا دست به فرضیه آزمایی می زند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحوّلات شناختی و فنّاورانه در عصر پساسیاست لزوماً منجر به مهجوریت سیاست خارجی نشد، بلکه تغییر در الگوها، رویه ها و راهبردهای سیاست خارجی را به یک ضرورت بدل ساخت.
۷.

قبض و بسط پارادایمیک در معرفت شناسی علم سیاست در ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قبض معرفتی علوم سیاسی شکاف علمی علم سیاستی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۱
هدف پژوهش حاضر بررسی قبض و بسط پارادایمیک در معرفت شناسی علم سیاست در ایران است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که سیاستی نبودن علوم سیاسی در ایران، عدم ارتباط با حوزه سیاست گذاری و نداشتن پیوند با پیکره نظام سیاسی از یک سو و تناقض و سیاست زدگی محض، فقدان نگاه علمی به ماهیت علوم سیاسی، ماهیت استعلایی قدرت و عدم شفافیت مبانی علم سیاست در ایران از سوی دیگر، منجر به عدم پاسخ گویی علم سیاست ایران به واقعیات اجتماعی شده است. قبض وجودی، معرفتی و روشی علوم سیاسی در ایران باعث شد تا به یک علم سیاست گذار و برنامه ریز برای اصحاب قدرت و کارگردانان اصلی صحیفه سیاست بدل نشود.   
۸.

واکاوی نظری رفتار نظامیان در سیاست خارجی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظامیان سیاست خارجی امنیت اندیشه استراتژیک دیپلماسی دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
نیروی نظامی به عنوان یکی از قدرتمندترین سازمان های اجتماعی، یکی از شناسه های اصلی سیاست جهانی است. ماهیّت آنارشیک سیستم بین الملل، ضمن رشد احساس ناامنی و تعلیق امنیت کشورها، نظامیان را به یکی از صاحب منصبان سیاست خارجی بدل کرد. کاربرد نیروی نظامی در رهیافت سنتی، ابزار ملّی سیاست گذاری تلقّی می شود. این نگاه پادگانی مولود جدایی ناپذیری اندیشه استراتژیک از تفکّر سیاسی است. اما انقلاب روشنفکری در روابط بین الملل از اواسط دهه ۱۹۸۰، ظهور رهیافت های انتقادی و معرفت شناختی نوین، رشد گفتمان های نوین درباره دولت های ورشکسته، جنگ های نوین و رشد بحث های امنیتی سازی به مثابه برآیند انقلاب پساتجربی باعث غفلت از نقش نظامیان در سیاست خارجی معاصر گردید. ملهم از این امر، پرسش اصلی نگاشته جاری این است که با توجه به تحولات مستحدث در دوران معاصر، پیوند بین نظامیان و سیاست خارجی با چه تغییری مواجه شد؟ طبق فرضیه پژوهش، گرچه جدایی بین نظامیان و سیاست خارجی یکی از ارکان سیاست مدرن است، اما چنین شکافی لزوماً ماهوی و راهبردی نیست، بلکه حاکی از تغییر هویت و نقش نظامیان در دوران معاصر است. در بیان دیگر، دیپلماسی دفاعی به مثابه سیستم ضدّ بحران، به تقویت نقش نظامیان در سیاست خارجی جهت ترفیع موقعیت بین المللی دولت ها می انجامد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیپلماسی دفاعی با تلاش برای توزیع و تکثیر امنیت ایجابی، بستری برای گذار به سوی جوامع پسامنازعه مهیّا می کند. چنین فرضیه ای با روش تحلیلی و استمداد از شیوه اسنادی- کتابخانه ای به آزمون گذاشته می شود.
۹.

اقتصاد سیاسی توسعه و دموکراسی در ترکیه در دوران تورگوت اوزال (1983- 1993)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیه تورگوت اوزال توسعه سیاسی حکومت انتخابی عمل گرایی اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
تجربه چرخش سیاسی و اقتصادی ترکیه در دوران زمامداری اوزال، برایندی از آزادسازی اقتصادی و سیاسی بود. برگرفته از این تحول، فهم نسبت توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی در این دوره، پیشران درک تجربه ترکیه در سال های اخیر است. مطالعه چنین نسبتی با آغاز نخست وزیری اوزال در سال ۱۹۸۳ اهمیت بیشتری می یابد که توسعه اقتصادی به عنوان «معجزه ترکی» و توسعه سیاسی به عنوان «دموکراسی خواهی» ظهور یافت. روند توسعه ترکیه در شش دهه حکمرانی نظامیان و غیرنظامیان از زمان تکوین جمهوری در سال ۱۹۲۴ تا اوایل دهه 1980 به همراه رشد و توسعه به نسبت پایدار در دوران اوزال، نسبت میان توسعه اقتصادی و سیاسی در این زمان را دوچندان نیازمند تحلیل می کند. از این رو، این پرسش مطرح می شود  که چه نسبتی بین رشد و توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی ترکیه در سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۳ وجود دارد؟ ایده اصلی مقاله این است که عمل گرایی اقتصادی، سیاست درهای باز و استخدام سیاست خارجی توسعه گرا و اصلاح گرایی سیاسی و تشویق فرهنگ سیاسی مشارکتی، سبب اجرای آیین نوعثمانی گرای اوزالیستی و احیای موقعیت (فرا)منطقه ای ترکیه شد. بنابر یافته پژوهش، شکنندگی توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی در جمهوری اول و دوم و ناپایداری توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی نشان می دهد که تنها با برقراری توازن نسبی توسعه ای بین اقتصاد و سیاست، ترکیه شاهد رشد و ثبات پایدار در دوران اوزال بود.      
۱۰.

درک رفتار جنبش های اجتماعی در سیاست خارجی دوران معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی جنبش های اجتماعی منطق قدرت سیاست تغییر شکاف های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۱
سیاست خارجی به عنوان یک موضوع الیتیستی در منطق کلاسیک، پیوندی با زیست سیاسی- اجتماعی ندارد. چنین قرائتی لزوما نه یک دروغ سیاسی، بلکه یک عصبیت شناختی است. با وجود گذار مطالعات جنبش های اجتماعی به ادبیات سیاست خارجی در طی سال های اخیر، هم چنان اثرات آن بر سیاست گذاری مغفول واقع می شود. چنین پنداشتی ناشی از عدم وجاهت نیروهای اجتماعی و عرصه های بدیل کنش سیاسی و تأکید بر عدم عقلانیت سیاست دموکراتیک در قرائت کلاسیک است. حال آن که جنبش ها به مثابه زبان شکاف های جوامع مدرن و ادامه سیاست با ابزارهای دیگر، موقعیت بی قرینه ای در هستی شناسی سیاست خارجی دارند. به این ترتیب، پرسش اصلی پژوهش جاری این است که آیا جنبش های اجتماعی به تغییر سیاست خارجی منجر می شوند یا این که تنها نمادهایی از تغییر در اولویت سیاست خارجی هستند؟ طبق فرضیه پژوهش، رهایی بخشی و تغییر گفتمان عمومی توسط جنبش ها ضمن تغییر قدرت، بستری برای تغییر سیاست به وجود می آورد. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی جنبش های اجتماعی و روش تحلیلی، به آزمون فرضیه دست می زند. طبق یافته های پژوهش، جنبش های اجتماعی و سیاست خارجی در پیوند متقابلند. به این معنا که سیاست خارجی بر تکوین جنبش ها اثر می گذارند و جنبش ها هم بر فرآیند سیاست گذاری خارجی تأثیر می گذارند.
۱۱.

تاثیرات رسانه های جمعی در تنظیم و اجرای سیاست خارجی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رسانه های جمعی سیاست خارجی وابستگی متقابل جامعه سایبری تصمیم گیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۹۴
سیاست خارجی به عنوان هنر اجرایی، به هنر تکنولوژیکی در سده بیست و یکم بدل شد. با دگردیسی های نظام بین الملل، رسانه ها به عنوان ناظر محیطی، کنترل حکومت بر فرآیند شناختی سیاست را کاهش دادند. کنش گری این نیروی اجتماعی در عرصه سیاست باعث تغییر حاکمیت و تکوین جوامع سایبری شد. اما در حالی که افکار عمومی، رسانه ها را منبع شناختی می پندارد، حاکمیت آن را منبع قدرت تلقی می کند. با این وجود، اهمیت رسانه ها در سیاست خارجی نه یک تحول دفعی، بلکه یک فرآیند تدریجی بود. به بیان دیگر، رسانه ای شدن سیاست خارجی به عنوان یک موضوع فرآیندی و سرمایه بی بدیل تصمیم گیران، به الگوی دولت ورزی نوین بدل شد. بر این اساس، فهم پیوند بین رسانه های جمعی و سیاست خارجی به عنوان اهتمام اصلی نوشته جاری است. طبق فرضیه این پژوهش، رسانه ها و سیاست خارجی در ارتباط متقابلند. به این معنا که رسانه ها به عنوان منبع شناختی رخدادهای سیاسی هستند و سیاست گذاران هم برای فهم مطالبات عمومی به رسانه ها رجوع می کنند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و تطبیقی، به آزمون فرضیه مبادرت می ورزد.
۱۲.

امکان سنجی تحلیل انقلاب اسلامی ایران از منظر نظریه برینگتن مور

کلیدواژه‌ها: انقلاب اسلامی ایران فاشیسم کمونیسم نئومارکسیسم طبقات اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۷
حدوث پدیده های سیاسی و اجتماعی با قرائت های مختلفی به بحث گذاشته می شود؛ اما تفاسیر متکثّر لزوماً بیانگر واقعیت های گوناگون نیست. طبق این فهم، هر نوع پردازشی از این پدیده ها، گزینشی خواهد بود. وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به مثابه یکی از تحوّلات سیاسی قرن بیستم، با خوانش های نظری گوناگونی مورد تحلیل رفتارشناسان، سیاست پژوهان و علمای اجتماعی قرار گرفت. با وجود تعدّد روایی، نقش شناسه های سیاسی و اجتماعی بومی ایران در این تحلیل ها مغفول واقع شد. نظریه نوسازی و انقلاب برینگتن مور هم در این راستا قابل ارزیابی است. طبق این امر، تلاش برای تحلیل قابلیت ها و ظرفیت های نظریه نئومارکسیستی مور جهت درک انقلاب ایران، اهتمام اصلی نگاشته جاری است. طبق فرضیه پژوهش، انقلاب اسلامی ایران نه تنها از نظر بنیان ها و پایه ها با نقش تعیین کننده طبقات و نیروهای اجتماعی و الگوهای انباشت سرمایه برینگتن مور تطابق ندارد؛ بلکه از نظر چگونگی تکوین، جهت گیری و نتایج آن هم کاملاً متفاوت است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی و نظریه جامعه شناسی تاریخی، درصدد آزمون فرضیه جاری است.
۱۳.

The Nuclear Issue and Iran-US Relations: Perspectives and Different Natures(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: nuclear program Game theory Iran United States Middle East

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
Since two decades ago, the Iranian nuclear issue became a full-scale international conflict. Iran's main preference is to guarantee its national security. In fact, the lack of a strategy for Iran and the channels of intense conflict around it, the scarcity of conflict management strategies and mechanisms, are forcing Iran to pursue a nuclear program. Furthermore, some severe institutional and structural confinements and limitations on Iran and the immediate need to recover its vulnerable economy have forced Iran to subsidize its fortified attitudes and behave like a rational actor in the international atmosphere. But the United States’ preference is to stabilize the regional equation with regard to support of its strategic resources and allies in the Middle East. The lack of similar understandings and different levels of calculation between Tehran and Washington over nuclear politics led to long-lasting conflict. While Iran justifies its political logic with normative paradigm and consistency with international regimes, Washington’s political calculations are standing forsecurity, threat and deterrence approaches. Moreover, whereas Iran explains its nuclear activities at the regional and transregional levels, the US analyzes it at the international level disordering the global status quo. In this paper, the game theory models will be used to understand the past and current relationship between US-Iran. Furthermore, the possibility of an equilibrium movement regarding the Iranian nuclear problem will be discussed. This analysis will focus on the preferences and interests of each state, which mainly determine the foreign policy-making process. 
۱۴.

درک رفتار افکار عمومی در سیاست خارجی معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افکار عمومی انقلاب شناختی جهانی شدن سیاست خارجی قرن شهروندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۴۲
افکار عمومی به مثابه بخشی از زیست سیاسی جوامع و کارگزار روشنگر، شرّ ضروری در سیاست خارجی است. در حالی که رهیافت سنتی با توجیه رازوارگی به عنوان ضرورت سیاست خارجی، تلقی رسانه های جمعی به عنوان عقل منفصل افکار عمومی و قرائت استعلایی از سیاست خارجی، منکر زیست سیاسی مستقل افکار عمومی است، قرائت نوین با انتقاد از نگاه ویترینی رهیافت سنتی، تکیه بر فرسایش انحصار اطلاعاتی سیاست گذاران در پرتو فرافرآیندهای جهانی شدن و انقلاب شناختی، قائل به تأثیر افکار عمومی بر سیاست خارجی است. اهمّیت افکار عمومی در رهیافت مدرن تا حدّی است که ناسازگاری شناختی بین افکار عمومی و سیاست گذاران خارجی، تصمیم گیری خردمندانه را متزلزل می سازد. در بیان دیگر، دسترس پذیری سیاست خارجی، هزاره سوم را به قرن شهروندی مبدّل ساخت. بر اساس این ملاحظات، تحلیل پیوند بین افکار عمومی و سیاست خارجی به اهتمام اصلی نگاشته جاری بدل شد. برخلاف قرائت علمای روابط بین الملل که افکار عمومی را بی نگرش و کنش پذیر می پندارند، فرضیه پژوهش، افکار عمومی را به عنوان کنش گران خردورزی تلقی می کند که بر حسب محیط و موضوع تصمیم، بر سیاست خارجی اثر می گذارند. پژوهش جاری با استفاده از رهیافت جامعه شناسی کثرت گرا و تز اولویت شناختی، و روش تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه مبادرت می کند.
۱۵.

شبکه های تروریسم در ژئوپلیتیک نوین جهانی و استراتژی های مدیریت آن

کلیدواژه‌ها: تروریسم مدیریت استراتژیک امنیت ژئوپلیتیک ناپایدار ائتلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۸۹۵
نظام بین الملل و پویش های گوناگون روابط بین الملل از یک سو در تلاش برای تولید نظم و ساختاری نوین می باشد تا ضمن همسویی با منطق مسلّط سیاسی- اقتصادی بین الملل، چارچوب سیاسی-حقوقی پایداری را هژمون نماید. از سوی دیگر، ظهور گروه های غیر حکومتی به ویژه تولید شبکه ها و قطب های تروریستی که در تلاش برای ریزش نظم مسلّط بین الملل و چینش نظمی نوین و یا آنارشی بین المللی می باشند، تهدیدات گوناگونی را در سطوح مختلف به بار آورده است. در این پیوند، شبکه های تروریسم قدیم و جدید بین الملل، سپهر ژئوپلیتیک جهانی و منطقه ای را ناپایدار ساخته است و توسعه ی ابعاد مختلف امنیت را به یک گروگان تبدیل کرده است. اهتمام پژوهش حاضر این است که ضمن شناسایی شبکه های تولید تروریسم، مکانیسم های مدیریت تروریسم بین الملل را تبیین نماید. مهندسی سیاسی، مکانیسم های نهادی، ساختاری و ابزاری در سطوح بین المللی، منطقه ای و ملّی از یک سو و دیپلماسی چندجانبه ی مدیریت، حاکمیت پاسخگو و تلفیق استراتژی های نرم افزاری و سخت افزاری از سوی دیگر، قابلیت مدیریت و مقابله با فعّالیت های تروریستی را دارا می باشد. این پژوهش با استفاده از روش شناسی مدیریت تطبیقی و استراتژیک و تئوری چانه زنی و ائتلاف، به آزمون فرضیه خواهد پرداخت.
۱۶.

روندپژوهی الگوی رفتاری فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل متحد (2019- 1945)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شورای امنیت قدرت وتو سیاست گلیستی اتحادیه اروپا فرانسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۳۱
ناسازگاری نظم جهان یالتایی با درک فرانسه و تلاش برای تفوق بر نظام مسلط بر اساس منطق الیگارشی بین المللی در عصر جنگ سرد و بازیگری موازنه ساز در عصر پساجنگ سرد اهتمام اصلی پاریس تلقی می شود. به بیان دیگر، گذار از مقدس سازی گسترده، عقلانیت ایدئولوژیک و گلیسم تهاجمی عصر جنگ سرد به سوی پراگماتیسم، دیپلماسی تعدیل منازعه و موازنه سازی، دگردیسی هایی در رفتار رأی دهی فرانسه در شورای امنیت ایجاد کرد. چنین چرخشی ناشی از بسترمندی و زمینه پروردگی گلیسم فرانسوی بود. بر این اساس پرسش از منطق رفتار رأی دهی فرانسه در شورای امنیت، اهتمام اصلی پژوهش جاری بوده است. پایداری اهداف استراتژیک و چرخش تاکتیکی دکترین مسلط رفتاری پاریس تلقی شده و در واقع، دستیابی به موقعیت و پرستیژ بین المللی و تبدیل شدن به بازیگر متنفذ در عرصه جهانی بر اساس سه اصل «استقلال»، «کنش گرایی» و «حضور بین المللی» فرضیه اصلی این تحقیق بوده است. برآورد رفتار رأی دهی نیازمند تبیین سطوح خرد، میانی و کلان سیاست خارجی پاریس بوده و پژوهش حاضر با روش شناسی تحلیلی- تطبیقی و بر اساس تز تغییر قدرت و موازنه قوا به آزمون فرضیه تحقیق پرداخته است.
۱۷.

سامانه منطقه ای اکو: متحدان تاکتیکی و مصلحت گرا یا رقبای استراتژیک و منفعت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهانی شدن منطقه گرایی واگرایی همگرایی منطقه ای اکو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل همگرایی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل رژیمهای بین المللی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی سازمان های بین المللی
تعداد بازدید : ۲۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۶۰۷
سازمان همکاری اقتصادی (اکو) به عنوان یک سازمان منطقه ایِ برآمده از کالبد نظام نوین دانایی، با گذشت نزدیک به سه دهه از زمان تأسیس، در معرض موانع و چالش هایی در روند همگرایی بوده است. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که دلایل عدم همگرایی بین کشور های عضو اکو چیست؟ چالش های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، هنجاری- ادراکی و جغرافیایی به عنوان مهم ترین موانع در روند همگرایی سازمان اکو تلقی می شود. همچنین، نبود منطق تناسب کارکردی، هنجاری و رویه ای، حاکمیت رویکرد رقابت محور و انتزاع گرا و نگاه تاکتیکی و ابزاری به این سازمان از سوی کشور های عضو، فرضیه های پژوهش را تشکیل می دهند. این پژوهش با کاربست نظریه منطقه گرایی نوین و همگرایی و روش شناسی مقایسه ای، به آزمون فرضیه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل درک متمایز دولت های عضو از امنیت و تهدید، تفاوت سطوح توسعه، تحولات جاری سیاست در سطح منطقه و بین الملل، اعضای سازمان اکو بیش از پیوند های درون سازمانی، به تعقیب اتحادهای برون سازمانی می پردازند که متعاقب آن، همگرایی در سطح سازمان را با چالش های بسیاری مواجه کرده است.
۱۸.

رفتارشناسی رأی دهی چین در شورای امنیت سازمان ملل: مورد ایران و افریقا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شورای امنیت منافع ملی چین قدرت های بزرگ قدرت وتو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۶ تعداد دانلود : ۵۰۰
تجربه بازیگر قربانی، تلاش برای تحکیم حکمرانی متمرکز و خیزش اقتصادی گسترده، منجر به تغییر رفتارهای رأی دهی چین در شورای امنیت شد. بدین ترتیب، پرسش از چرایی گشت و بازگشت های رأی دهی چین به عنوان اهتمام اصلی پژوهش حاضر است. چنین تغییراتی برآیندی از دو لایه ایستارهای سیاسی پراگماتیکِ «منافع ملی» و «موقعیت و وجهه بین الملل» است. بر این اساس، در صورتی که منافع پکن در کشور هدف تابع تغییرات شکننده نشود و مکانیسم های نهادی دیگری برای تغییر ایستارهای دولت هنجارشکن وجود نداشته باشد، چین به تولید ائتلاف آراء می پردازد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری امنیت و مسئولیت جمعی و روش شناسی تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه می پردازد. براساس یافته های پژوهش، میزان اهمیت استراتژیک موضوع سیاسی، منجر به تغییر ایستارها و رفتارهای پکن در شورای امنیت می شود. به دیگر سخن، پکن درصدد کسب دستاوردهای حداکثری، با هزینه ها و مسئولیت های حداقلی سیاسی است.
۱۹.

پایداری یا ناپایداری گذار روسیه به مردم سالاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتدارگرایی مردم سالاری روسیه فرهنگ سیاسی پوتین گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۲ تعداد دانلود : ۴۱۵
تجربه دو خیزش انقلابی روسیه در قرن بیستم که از یک سو نظم اقتصادی- اجتماعی نوینی را ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسترهای چرخش نظام سیاسی از پادشاهی به یک جمهوری مردم سالار و سپس دولت شورویایی و سرانجام جمهوری برپایه ریاست جمهوری را در آخرین دهه قرن بیستم آماده کرده است، جنبش های مردم سالارخواه شناخته می شود. در این پیوند، فروپاشی اتحاد شوروی و بروز نظم نوین، به عنوان جهشی به سوی مردم سالاری شناخته شده است. بنابراین، با وجود بسترسازی های گوناگون برای گذار به سوی مردم سالاری در یک قرن گذشته، هنوز روسیه در نوسان بین مردم سالاری و اقتدارگرایی قرار دارد. پرسش اصلی این است که چرا فرآیند دموکراتیک سازی در روسیه ناکام بوده است. فرضیه اصلی نوشتار بر تقابل ادراک نخبگان و توده ها از مفهوم مردم سالاری، فرهنگ سیاسی روسیه، ضعف جامعه مدنی، اقتصاد سیاسی دولتی، پیشینه امنیتی نخبگان سیاسی و سیاست های پوتین بنا شده است.
۲۰.

معمای هسته ای ایران و سنجش منطق سیاسی بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهران غرب بازدارندگی دیپلماسی هسته ای رژیم بین الملل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۶۸۵
مسئله هسته ای تهران به عنوان پیچیده ترین موضوع سیاسی بین المللی تهران پس از جنگ هشت ساله، سیاست های اعلانی و اعمالی گوناگونی را از سوی بازیگران سیاسی متبادر ساخته است. اهتمام اصلی این پژوهش، کشف منطق سیاسی و سنجش رفتاری بازیگران است. تقابل ادراک و تفاوت سطح بین تهران و غرب از سیاست هسته ای، فرضیه اصلی مقاله است. در حالی که از منظر اعلانی، تهران منطق سیاسی هسته ای خود را با پارادایم هنجاری و همسازی با رژیم بین المللی تشریح می نماید، از منظر اعمالی با پارادایم امنیتی و ژئوپلیتیک منازعه گرای منطقه ای تفسیر می کند. همچنین، منطق سیاسی غرب در سطح اعلانی با پارادایم امنیت، تهدید و تولید بازدارندگی و در سطح اعمالی با الگوی هنجاری و رژیم بین المللی و محدودیت حداکثری برای ایران و جلوگیری از ظهور بازیگران هسته ای جدید خوانش پیدا می کند. از سوی دیگر، در حالی که ایران سیاست های هسته ای را در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای و تولید بازدارندگی تبیین می نماید، غرب سیاست های هسته ای تهران را در سطح بین المللی و به عنوان نظم ریز بین الملل تلقی می نماید. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری مدیریت منازعه و روش شناسی تحلیلی- مقایسه ای به سنجش فرضیه می پردازد. براساس یافته های پژوهش، پایایی دیپلماسی قدرت محور و نسل نخست مدیریت منازعه و عدم گذار به سوی نسل دوم مدیریت منازعات، مسئله هسته ای تهران را به چالش بین المللی تبدیل ساخته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان