مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
دیپلماسی هسته ای
حوزه های تخصصی:
با آغاز دوران اصول گرایی در جمهوری اسلامی، رویکرد گفتاری و رفتاری ایران در عرصة سیاست خارجی متحول گشت. سؤال اصلی مقاله پیش روی آن است که علت تغیر در رویکرد سیاست خارجی اصول گرایان چیست؟ به عنوان فرضیه اصلی استدلال می شود که احساس ناامنی هستی شناختی منجر به صورت بندی مجدد منابع هویت سازِ سیاست خارجی و در نتیجه تغییر در رویکرد اصول گرایان به عرصه خارجی شده است. این مقاله همچنین به واکاوی دیپلماسی هسته ای اصول گرایان به عنوان مهمترین جلوه این تغییر رویکرد می پردازد.
سیاستگذاری انسجام درونی حوزة راهبردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لزوم دستیابی به توافق درباره موضوعات راهبردی، زمینه های لازم برای انسجام درونی کارگزاران و نظریه پردازان را اجتناب ناپذیر می سازد. موضوعاتی همانند «سرعت تصمیم گیری»، «یادگیری نهادی» و «کنش براساس حوزه صلاحیت» محور اصلی انسجام درونی موضوعات راهبردی تلقی می گردد. تحقق چنین فرآیندهایی برای «خروج از بحران» در روند دیپلماسی هسته ای ایران و کشورهای گروه 1+5 معنا می یابد. هدف اصلی مقاله حاضر را می توان پاسخ به موضوعات راهبردی پیچیده از طریق «سیاستگذاری انسجام درونی» دانست. مفروض مقاله بر این امر تأکید دارد که سیاستگذاری انسجام درونی محور اصلی موفقیت دیپلماسی هسته ای و تنظیم برنامة جامع اقدام مشترک محسوب می شود. دیپلماسی هسته ای برای کاهش تحریم ها و ایجاد رابطة متقابل تا آگوست 2015 ادامه یافته است. این امر، زمینة توافق راهبردی را به وجود آورده که مبتنی بر جلوه هایی از انسجام درونی حوزة راهبردی است. با توجه به چنین نشانه هایی پرسش اصلی مقاله آن است که: «سیاستگذاری انسجام درونی حوزه های راهبردی ایران با تأکید بر موضوع دیپلماسی و توافق هسته ای دارای چه ویژگی و فرآیندی بوده است؟» فرضیه مقاله نیز معطوف به فرآیندی است که: «سیاستگذاری انسجام درونی حوزه راهبردی ایران معطوف به سازوکارهای هدایت، هنجارهای غیررسمی و الگوهایی با کنش توافقی خواهد بود.»
معمای هسته ای ایران و سنجش منطق سیاسی بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله هسته ای تهران به عنوان پیچیده ترین موضوع سیاسی بین المللی تهران پس از جنگ هشت ساله، سیاست های اعلانی و اعمالی گوناگونی را از سوی بازیگران سیاسی متبادر ساخته است. اهتمام اصلی این پژوهش، کشف منطق سیاسی و سنجش رفتاری بازیگران است. تقابل ادراک و تفاوت سطح بین تهران و غرب از سیاست هسته ای، فرضیه اصلی مقاله است. در حالی که از منظر اعلانی، تهران منطق سیاسی هسته ای خود را با پارادایم هنجاری و همسازی با رژیم بین المللی تشریح می نماید، از منظر اعمالی با پارادایم امنیتی و ژئوپلیتیک منازعه گرای منطقه ای تفسیر می کند. همچنین، منطق سیاسی غرب در سطح اعلانی با پارادایم امنیت، تهدید و تولید بازدارندگی و در سطح اعمالی با الگوی هنجاری و رژیم بین المللی و محدودیت حداکثری برای ایران و جلوگیری از ظهور بازیگران هسته ای جدید خوانش پیدا می کند. از سوی دیگر، در حالی که ایران سیاست های هسته ای را در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای و تولید بازدارندگی تبیین می نماید، غرب سیاست های هسته ای تهران را در سطح بین المللی و به عنوان نظم ریز بین الملل تلقی می نماید. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری مدیریت منازعه و روش شناسی تحلیلی- مقایسه ای به سنجش فرضیه می پردازد. براساس یافته های پژوهش، پایایی دیپلماسی قدرت محور و نسل نخست مدیریت منازعه و عدم گذار به سوی نسل دوم مدیریت منازعات، مسئله هسته ای تهران را به چالش بین المللی تبدیل ساخته است.
قدرت نرم و توافق هسته ای ایران با کشورهای ۵+۱(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی هسته ای ایران و پنج به علاوة یک به دنبال توافق جامع هسته ای در تیرماه ۱۳۹۴، بیش از گذشته در معرض توجه قرار گرفته و به چالش اذهان مبدل گردیده است. از جمله چرایی های برخاسته از این رویداد، طرح این مسئله می باشد که چه عاملی موجب موفقیت و به ثمر رسیدن مذاکرات هسته ای دوازده سالة ایران با قدرت های جهانی شده است؟ نویسندگان با ریشه یابی فضای حاکم بر سیاست خارجی دو طرف دیپلماسی هسته ای یعنی ایران و آمریکا، مدعی آن هستند که دولت های یادشده برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی، الگوی رفتاری مبتنی بر بعد نرم افزاری قدرت را کنش راهبردی خود قرار داده و با تعمیم این الگو به مسئله هسته ای ایران، درصدد حل و فصل آن برآمده اند. بر این مبنا نوشتار حاضر پرسش مذکور را به این شکل تغییر می دهد که چگونه رویکرد نرم افزاری قدرت امکان دستیابی به توافق هسته ای را فراهم می سازد؟ در مقام فرضیه پردازی، نویسندگان در پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از نظریه قدرت نرم جوزف نای و با کاربست روش توصیفی-تحلیلی مطرح می سازند که علی رغم تفاوت در اهداف، دولت های ایران و آمریکا در راستای اثرگذاری بر یکدیگر، از روش های مسالمت آمیزی چون مذاکره، تعامل، تغییر لحن و ادبیات، اقناع سازی و چندجانبه گرایی، برای نیل به توافق هسته ای و تثبیت آن بهره گرفته اند.
دیپلماسی هسته ای ایران در دولت های خاتمی، احمدی نژاد و روحانی ( 2015 – 1997)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک، موضوع هسته ای ایران یکی از مهم ترین موضوعات تاریخ دیپلماسی بوده که اهمیت آن در دهة اخیر باعث شد تا دو عرصة سیاست داخلی و خارجی ایران تحت تأثیرش قرار بگیرند. شروع بحران هسته ای از بیانیة سعدآباد تا برجام، راهبردهای متعددی را برای نخبگان ایران بر جای گذاشت و مآلاً، باید این دوران را در یک سیر مرتبط با محیط های منطقه ای مورد ارزیابی قرار داد. در این پژوهش، به این سؤال اصلی پاسخ خواهیم داد «که دیپلماسی هسته ای ایران در بستر زمانی «2015- 1997»، چه راهبردها و الگوهای رفتاری را از منظر نظری جیمز روزنا(با تأکید بر متغیر محیط منطقه ای) در دستور کار قرار داده است؟» در پاسخ به سؤال اصلی، این فرضیه مطرح می شود که «الگوی رفتاری دیپلماسی هسته ای ایران در دولت های مختلف نسبتاً پایدار بوده، لیکن رفتار انطباقی، تحت تأثیر متغیرهای بیرونی شاهد پویش های متعددی بوده است. بدین سان، ارتباط مستقیمی بین الگوی رفتاری ایران و محیط منطقه ای آن وجود دارد». روش پژوهش، تاریخی-تحلیلی و شیوة گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای، استفاده از مجلات، مقالات معتبر و منابع اینترنتی است.
دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران در تقابل با ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی بخشی خطیر در زندگی، رفتار و زمامداری تمام دولت - ملتها به شمار می رود. اما در سال های اخیر به موازات پیچیده تر شدن روابط بین دولت ها، اهمیت آن حتی بیشتر نیز شده است. افزایش اجتناب ناپذیر در تعداد بازیگران بین المللی شامل سازمان های چندجانبه، بازیگران غیردولتی و حتی اشخاص، سیاست گزاری را پیچیده تر ساخته است. اعلام دستیابی ایران به فناوری چرخه سوخت هسته ای حوزه های گوناگون حسات در منطقه را تحت تاثیر قرار داده است . دراینمقالهبهاهمیتشناختاستراتژیآمریکادررابطهبابرنامههستهایجمهوری اسلامیایرانپرداختهشد. در واقع هدف از نگارش مقاله حاظر پاسخ به اینکه استراتژیاصلیآمریکادربرخورد بامناقشههسته ایایرانچیست؟ نگارندگان مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ، استراتژی آمریکا را ، مانع شدن برای دستیابی این مهم می داند و جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از پتانسیلهای بالقوه ی دیپلماسی خود در مقابل دشمن ادبیات مقاومت پیش می گیرد
تحلیل راهبرد مقاومت در دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه فرهنگی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منط ق رفتار سیاس ت خارج ی ایران در موضوع هس ته ای اغلب در چارچ وب نظریه های خردگ را و ب ر اس اس گزاره های ی چ ون »انتخ اب اس تراتژیک«، »انتخاب اقتص ادی« و نیازهای فیزیکی تحلیل ش ده اس ت. در حال ی که برخی از وجوه رفتار سیاس ت خارجی ای ن کش ور مث ل بلندپ روازی و مقاوم ت فع ال در موض وع هس ته ای در عی ن فش ارهای اقتص ادی ناش ی از تحری م غ رب به وی ژه ایاالت متح ده را نمی ت وان ب ر اس اس ای ن نظریه ه ا تبیی ن ک رد. در چنی ن ش رایطی، فهم منط ق رفتار سیاس ت خارج ی جمهوری اس المی، مس تلزم درکی عمیق از زمینه های فرهنگی و روانشناس ی سیاس ت خارجی آن اس ت. مقال ه حاضر ب ا اس تفاده از نظری ه فرهنگی رواب ط بین المل ل که نظ ام بین الملل و سیاس ت خارجی کش ورها را بر اس اس زمینه ه ای تاریخی و انگیزه های روان ش ناختی تحلی ل می کن د، ت الش دارد عل ت راهب رد مقاومت ای ران در موض وع هس ته ای را تبیین کن د. یافته ه ای پژوه ش نش ان می ده د در سیاس ت خارج ی جمه وری اس المی، گذش ته و حافظ ه تاریخ ی هم واره نق ش مهم ی ایف ا می کن د. ب ه ای ن معن ا ک ه ترکیبی از آموزه ه ای اس المی و مس ئله غ رور در فرهن گ ایران ی و احس اس تحقی ر و قربان ی ش دن در گذش ته، موج ب برانگیخته ش دن ح س اس تقالل طلبی و فرهن گ مقاومت در براب ر دیکتات وری و س لطه قدرت ه ای خارج ی در می ان مردم ای ران و به تبع آن سیاس ت خارج ی ش ده اس ت ک ه هدفی به ن ام منزل ت و ع زت را دنب ال می کن د. روش پژوهش مقال ه کیف ی از ن وع ش رطی خالف واقع اس ت.
مجلس نهم و دهم و دیپلماسی هسته ای ایران؛ با تأکید بر برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۴۳)
175 - 207
حوزه های تخصصی:
برجام نقطه عطفی در دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید چراکه نهادها و سازمان های عمده سیاستگذاری و اجرایی در شکل گیری آن نقش آفرینی کردند. یکی از این نهادهای تصمیم ساز و تاثیرگذار، مجلس شورای اسلامی بویژه مجالس دوره های نهم و دهم بود. بر این پایه، پژوهش پیش رو در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که مجالس نهم و دهم چه نقش و جایگاهی در روند دیپلماسی هسته ای ایران بویژه در موافقت نامه برجام ایفا کرده اند؟ یافته های پژوهش بر پایه مدل های نظری تصمیم گیری در عرصه سیاست خارجی نشان می دهد که تصمیم گیری ها و مواضع مجلس در دیپلماسی هسته ای در راستای برونداد تصمیمات سایر نهادها و سازمان هایی مانند شورای عالی امنیت ملی، شورای نگهبان، نهاد قوه قضاییه و نهاد قوه مجریه بوده است به نحوی که می توان گفت بر پایه تلفیق دو الگوی «سازمانی» و «عقلانیت محدود»؛ مجلس، قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته ای و حقوقی ملت ایران، طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام، تشکیل گروه ویژه برجام و ارائه گزارش های شش ماهه گروه امنیت ملی و سیاست خارجی و تصویب لوایح چهارگانه موسوم به FATF را به مرحله اجرا درآورد.
مفهوم تعادل درسیستم سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطالعه موردی عملکرد پسا برجامی(مقاله علمی وزارت علوم)
روند تصمیم گیری و سیاست گذاری و عوامل موثر بر جهت گیری سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران پس از برجام، روندی ابهام آمیز و بعضا متضاد و اجرای نامطمئن بوده است. این کنش، بیشتر متاثر از تعدد نهادها، دخالت بازیگران غیر دولتی و نیز شخصی بودن روابط قدرت می باشد. هر چند یک اجماع نظر کلی همراه با پیچیدگی در درون نظام وجود دارد اما استمرار رویکردهای دوگانه و نهادهای موازی به پیدایش یک ساختار خاص، پیچیده و متداخل متشکل از نهاد رهبری، ریاست جمهوری ، نیروهای نظامی – امنیتی و شورای عالی امنیت ملی و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گردیده است. همچنین در کنار آنها شبکه ای غیر رسمی مبتنی بر مناسبات شخصی و همچنین نفوذ شخصیت های مذهبی نیز در کارکرد نهادهای رسمی در حوزه سیاست گذاری خارجی موثر بوده اند. به رغم تعریف و تعیین روشن ساختار تصمیم گیری سیاست خارجی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عدم شکل گیری یک ساختار تصمیم گیری فراگیر در سیاست خارجی که در آن چارچوب، جایگاه و نقش هر یک از نهادها، کارگزاری ها و افراد مشخص و معین باشد واقعیتی انکارناپذیر است بر همین اساس، سوال مقاله از این قرار است آیا در ساختاری سیاسی به نام جمهوری اسلامی ایران، تعادل سیاسی و اجماع نظری بین نهادهای قدرت در موضوعاتِ کلان در حوزه سیاست گذاری خارجی وجوددارد؟ فرضیه مقاله بر این اصل استوار می باشد جمهوری اسلامی ایران از عدم تعادل سیاسی و اجماع نظر نهادهای قدرت بر سر موضوعات کلانِ سیاست گذاری خارجی مثلا انتخابِ نوعِ راهبرد امنیت ملی در فضای پسا برجام که در این پژوهش مورد واکاوی قرار گرفته رنج می برد.
دیپلماسی هسته ای و راهبرد مصالحه در سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
130 - 97
راهبرد مصالحه در سیاست خارجی دارای آثار و پیامدهای متفاوتی است. مصالحه می تواند زمینه های گسترش بحران و انتظارات فزاینده بازیگران در محیط منطقه ای و بین المللی را به وجود آورد. سیاست مصالحه به عنوان پایان ستیز ایدئولوژیک بین کشورها دانسته و مصالحه را راهبرد تأمین صلح و امنیت از طریق دیپلماسی می داند. مصالحه در شرایطی از اهمیت راهبردی در سیاست خارجی کشورها برخوردار می شود که نشانه هایی از همکاری برای نیل به منافع و امنیت ملی متوازن برای مقابله با تهدیدات به وجود آید. دیپلماسی هسته ای براساس اجماع راهبردی مقامات سیاسی ایران شکل گرفته و زمینه نیل به توافق راهبردی در قالب برنامه جامع اقدام مشترک را به وجود آورد. در 15 دسامبر 2015 نیز شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی با انتشار قطعنامه جدید، تردیدهای خود درباره برنامه هسته ای با ابعاد نظامی را پایان داده و به این ترتیب زمینه برای کاهش تدریجی و حذف تحریم های اقتصادی و تکنولوژیک علیه ایران را به وجود آورد. دیپلماسی هسته ای و نتایج حاصل از آن براساس برنامه جامع اقدام مشترک نشان می دهد که مصالحه می تواند تهدیدات کشورهایی همانند ایران که در معرض تهدیدات بین المللی هستند را کنترل و کاهش دهد. پرسش اصلی مقاله مبتنی بر آن است که: «راهبرد مصالحه در دیپلماسی هسته ای چه نتایجی در حوزه منافع ملی و سیاست خارجی به جا گذاشته است؟» فرضیه مقاله معطوف به آن است که: «دیپلماسی هسته ای براساس راهبرد مصالحه منجر به کاهش تهدیدات و حذف مرحله ای تحریم های اقتصادی و راهبردی شده است». در تنظیم مقاله از «رهیافت نئولیبرال نهادگرا» به عنوان چارچوب نظری مقاله استفاده شده است.
دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران و نظارت پذیری شورای امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
183 - 161
نظارت پذیری شورای امنیت سازمان ملل متحد ،از موضوعات مورد مجادله و همواره مطرح در حقوق بین الملل بوده و می باشد. در این خصوص ، گروهی از اندیشمندان ، با تمسک به موازین حقوقی وفرا حقوقی ، معتقدند که در یک نظام قانونمند جهانی موسوم به سازمان ملل متحد ، هر رکن و مقامی ولو شورای امنیت، بایستی در مقابل عملکردش ، پاسخگو باشد . در این مقاله ضمن احصاء موازین حقوق بین الملل در خصوص محدود نمودن صلاحیت شورای امنیت ، نظارت پذیری نهاد بین المللی مذکور را به استناد دیپلماسی با تکیه به دیپلماسی هسته ای دولت جمهوری اسلامی ایران تبیین کرده و توافق هسته ای و برجام را بعنوان شیوه و راهکار مناسب حقوق بین الملل در عصر حاضر ، جهت به چالش کشیدن تصمیمات و عملکرد شورای امنیت ، تعرفه و دستاوردهای آن تبیین شده است.
دیپلماسی هسته ای ایران و اروپا و تأثیر آن بر امنیت بین الملل باتأکیدبر خروج امریکا از برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۹
103 - 133
حوزه های تخصصی:
سیاست های امریکا و اروپا تا زمان دستیابی کشورهای گروه 1+5 به توافق ژنو، لوزان و وین، مبتنی بر چالش های امنیتی بوده است. علت اصلی چنین چالش هایی را باید تغییرات ایجادشده در موازنه قدرت منطقه ای و مخالفت بازیگران مؤثر سیاست جهانی با الگوهای رفتاری ایران ارزیابی کرد. الگوی کنش راهبردی امریکا در فرایند برنامه جامع اقدام مشترک مبتنی بر نشانه هایی از دیپلماسی اجبار برای محدودسازی قدرت راهبردی ایران بوده است. روندهای مدیریت بحران در روابط ایران با کشورهای 1+5 براساس نشانه هایی از دیپلماسی هسته ای شکل گرفته است. چنین فرایندی نتوانست اهداف راهبردی امریکا را تأمین نماید. خروج دونالد ترامپ از برجام، نشانه چنین وضعیتی است. درچنین شرایطی و براساس نگرانی های امنیتی ژئوپلتیکی ناشی از توان موشکی جمهوری اسلامی ایران، مجاورت جغرافیایی کشورهای اروپایی با ایران را از مهم ترین دلایل استمرار حضور اروپا در برجام می توان قلمداد نمود. در این مقاله رابطه بین دیپلماسی هسته ای ایران با اروپا و بررسی دلایل و نتایج استمرار حضور اروپا در برجام پس از خروج امریکا بررسی می شود. پرسش مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «دیپلماسی هسته ای ایران و اروپا چه تأثیری در سیاست و امنیت بین الملل به جا گذاشت؟» فرضیه مقاله آن است که: «دیپلماسی هسته ای به افزایش تضادهای ایران و امریکا در فضای سیاست بین الملل منجر شده است». در تنظیم مقاله از رهیافت «نئورئالیسم تهاجمی» استفاده می شود. رهیافتی که دیپلماسی و مذاکره را محور اصلی صلح جهانی می داند. پژوهش براساس روش کیفی انجام گرفته است.