مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
میشل فوکو
حوزههای تخصصی:
تولید دانش در هر دوره تاریخی برآیند نقش آفرینی کنشگران در مناسبات قدرت است. از این رو بررسی نسبت دانش و قدرت اهمیتی اساسی در بازشناسی فضای گفتمانی دوره های تاریخی خواهد داشت. با فرض این که دانش دلالت بر هر آن چیزی دارد که کاربران یک جامعه به عنوان دانش تلقی می نمایند، در این مقاله نسبت دانش و قدرت در عصر اموی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. چارچوب نظری مقاله، مدل میشل فوکو در تحلیل نسبت قدرت و دانش است. از کاربست این مدل چنین بر می آید که امویان فاقد مشروعیت دینی لازم جهت حکومت بر جامعه اسلامی بودند. از این روی نیازمند صورت بندی جدیدی از دانش بودند که بتواند با پر کردن خلأ مشروعیت دینی، زمینه تنظیم رفتار اجتماعی مسلمانان در مناسبات جدید قدرت را فراهم کند. به همین سبب تلاش کردند تا از مهمترین منابع دانش در جامعه صدر اسلام یعنی حدیث، شعر و قصه پردازی به منظور ترمیم بحران مشروعیت دینی خود بهره ببرند. به این ترتیب با جعل احادیث، منع از روایت احادیث ناظر بر فضایل اهل بیت و سرودن شعر و قصه پردازی در بزرگداشت خود، دانشی تولید کردند که ضمن منحرف جلوه دادن اهل بیت از اصول عقاید اسلامی، زمینه به حاشیه راندن شیعیان از مناسبات قدرت و دست یابی خود به اقتدار لازم جهت تداوم حکومت را فراهم کنند.
بهبود چندفرهنگی سازی برنامه های درسی نظام آموزشی ایران با نظر به آرای تربیتی فوکو و ژیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
57 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بهبودبخشیدن به برنامه های درسی چندفرهنگی نظام آموزشی ایران بر اساس آرای تربیتی میشل فوکو و هنری ژیرو با استفاده از دو روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بود. یافته های پژوهش نشان داد که: برنامه درسی چندفرهنگی بایستی بر بنیاد مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، برابری آموزشی و تسهیل تجارب آموزشی مبتنی باشد در بین فیلسوفان تربیتی جهانی و شاخص در برنامه درسی چندفرهنگی، میشل فوکو و هنری ژیرو نکات قابل ملاحظه ای را در این زمینه ارائه کرده اند. فوکو تعلیم وتربیت را بیشتر امری شخصی، ویژه و محلی- موقعیتی می داند، از این رو می گوید: در زمینه تعلیم وتربیت، لحن ترجمان برنامه های درسی و لحن معلم باید متضمن چندآوایی باشد. تعلیم وتربیت مد نظر ژیرو نیز نوعی تعلیم وتربیت چندفرهنگی است که اقلیت های قومی و نژادی را مورد حمایت قرار می دهد. ژیرو معتقد است برنامه درسی باید عرصه ظهور صداهای گوناگون فرهنگی، نژادی و جنسیتی باشد و نباید هیچ گروهی به حاشیه رانده شود. به نظر ما، با عنایت به آرای تربیتی این دو فیلسوف می توان از رویکردهای مساعدتی و تکمیلی جهت بهبود چندفرهنگی سازی برنامه درسی نظام آموزشی ایران استفاده کرد و راهکارهایی از جمله تعلیم وتربیت مرزی، تربیت انتقادی در نظام آموزشی، نوآوری در محتوای آموزشی، تقویت تفکر انتقادی دانش آموزان، روش های کیفی یاددهی- یادگیری و متنوع سازی فعالیت های مدارس را مورد توجه قرار داد.
سوبژکتیویته توده جامعه در انقلاب ایران در آرای دوتوکویل و میشل فوکو
انقلاب ایران تبدیل به فرصت مناسبی برای آزمون نظریات موجود در باب انقلاب گشته و تابش انقلاب ایران بر این نظریات / تابش این نظریات بر انقلاب ایران خروجی های جالب توجه و قابل تأملی را در بر داشته است. در نتیجه ی گذر تئوری انقلاب از منشور انقلاب اسلامی ایران مجموعه ای از خروجی های نظری پدید آمدند که عبارت هستند از رهیافت های جامعه شناسانه، روانشناسانه، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی. در این پژوهش سعی شده است از رهیافت فلسفی به طور کلی و فلسفه قدرت، گفتمان و انقلاب با سوژگی تأثیرگذاری به نام توده جامعه از دیدگاه دوتوکویل از باب انقلاب برابری و میشل فوکو از باب انقلاب معنوی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه پژوهش نشان داد که در گفتمان هر دو نظریه پرداز مردم نقش تأثیرگذاری در به ثمر رسیدن و از آن مهمتر در دوام و پایداری انقلاب ایران داشته اند.
بازاندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نقاشی پیکره نگاری فتحعلی شاه در آثار مهرعلی
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار«قدرت»در مرکز توجه نقاشی های پیکره نگاری درباری قاجار قرار گرفته است و از جمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره معاصر طی چند دهه اخیر شاهد تقویت و تحول نظریات تئوری و ارتباط دادن آن با هنر نقاشی هستیم. در این پژوهش به نظریه قدرت و گفتمان در آرا فوکو (1984-1926) با نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار در دوره اول در آثار مهرعلی پرداخته می شود. فوکو با به کارگیری مفهوم گفتمان قدرت شیوه جدیدی را برای تحلیل تاریخی و اجتماعی خود ارائه نمود و اکنون یکی از کاربردی ترین اندیشه ها برای تحلیل و بررسی دیرینه شناسی و تبارشناسی است. مفروض این پژوهش تحول معنای قدرت و جایگاه آن در نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار و در آثار نقاشی مهرعلی است. در جستجوی این مساله ابتدا نظریات فوکو در مورد قدرت و گفتمان مورد واکاوی قرار گرفته و بر این مبنا تحول جایگاه قدرت در نقاشی مهر علی بررسی می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی بوده و براساس روش شناسی توصیفی - تحلیلی و به شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نمایش قدرت در هنر قاجار در آثار نقاشی مهرعلی در راستای مسایل سیاسی و نمایش قدرت شاه بوده و نقاشی به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت در گفتمان سیاسی به کار رفته است.
تحلیل گفتمان تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج از منظر میشل فوکو
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به نقش تبلیغات در تعیین سبک زندگی افراد، کسب آگاهی هرچه بیشتر درباره ی چگونگی عملکرد آن ها امری ضروری بوده و منجر به شناخت بهتر جامعه می شود. یکی از کارکردهای اساسی تبلیغات شهری، نقشی است که در شکل گیری گفتمان عمومی در جامعه ایفا می کنند؛ که در این پژوهش به این مهم پرداخته شد. در پژوهش کیفی حاضر که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد، تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، از منظر میشل فوکو و به روش تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش روش گردآوری داده ها اسنادی- مشاهده ای است. هدف از پژوهش حاضر کسب نحوه ی صورت بندی مفهومی- تصویری گفتمان سازمان هنری رسانه ای اوج در پرتو شبکه دانشی موجود بود. بر اساس یافته های پژوهش، هدف از طرح مفاهیمی همچون شهادت، همبستگی، بخشندگی، مذهب و عرق ملی در تبلیغات این سازمان، می تواند ایجاد باور و بازگشت به آن ارزش ها، بازتولید گفتمان های موردنظر و جلوگیری از حذف آن ها باشد؛ که این امر از طریق استفاده از عناصر بصری در جهت به تصویر کشیدن شیوه های بودنِ انسان در گفتمان موردنظر، استفاده از نمادهایی که در بستر تاریخی آن گفتمان معنادار شده اند، امحاء مرز میان گفتمان ها به لحاظ زمانی/ مکانی و به کارگیری گزاره های معنادار و صادق در گفتمان موردنظر، صورت می پذیرد.
بررسی مفهوم قدرت در نامه های فروغ الدوله دختر ناصرالدین شاه قاجار با تکیه بر نظریه قدرت میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که زندگی زنان در طول تاریخ همواره با فراز و فرود و اغلب بی عدالتی و تحقیر مواجه بوده است. باتوجه به مردانه نویسی در تاریخ و ادبیات فارسی، کمتر می توان اطلاعات کاملی درباره ویژگی های شخصیتی و جامعه شناختی زنان به دست آورد. در عصر قاجار و همزمان با تحولات در اروپا برخی از زنان آغازگر تحول در دربار شدند. حضور آنها در محافل سیاسی، اجتماعی و ادبی و آثاری که ازخود به جا گذارد ه اند، برای شناخت میزان این تحولات اهمیت دارد. در میان این آثار، نامه ها به دلیل گزارش واقعیات زندگی، ارزش بیشتری دارند. این پژوهش برآن بوده است تا با تحلیل این نامه ها، میزان و چگونگی اعمال قدرت یکی از زنان درباری را بررسی نماید. روش پژوهش در این مقاله براساس تحلیل نامه های فروغ الدوله، دختر ناصرالدین شاه قاجار، و انطباق محتوای آنها با گزاره های قدرت میشل فوکو، نظریه پرداز قرن نوزدهم، استوار شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم افزایش آگاهی و بیشتر شدن حضور این زنان در فعالیت های اجتماعی، آنها نتوانسته اند بدون پشت گرمی و حمایت مردان، خواسته های خود را اجرا نمایند و از نظر توزیع قدرت، در مرتبه فرودست قرارگرفته اند.
واکاوی قدرت فوکویی و جامعه زنداﻥگونه در نمایشنامه پاسباﻥهای مهربان کاریل چرچیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
143 - 157
حوزههای تخصصی:
زندان در سرزمینی بر فراز تپه: ملکوم اکس و قدرت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر براساس اندیشه های میشل فوکو درباره زندان، به بررسی زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس می پردازد که پس از دوره حبس او به نگارش درآمد. نگارندگان درصددند تا ابهام و دوگانگی نهفته در ماهیت اسارت و زندان را که به کسب دانش و قدرت از سوی ملکوم اکس در دوره حبس او منجر شد، با توجه به نظریه های فوکو تبیین کنند. زندان از یک سو نیرویی محدودکننده و سرکوبگر برای روح و روان این سیاهپوست آمریکایی بود؛ از سوی دیگر، اگر به مفهوم زندان از دیدگاهی گسترده تر بنگریم، آمریکا و نژادپرستی آمریکایی (گفتمان های غالب، محدودکننده و سرکوبگر) را می توان نوعی زندان دانست که به طرز شگفت آوری نقشی حیاتی در روشنگری، کسب معرفت نفس و تولید دانش جدید از سوی سیاهان آمریکایی ایفا می کند. این فشار و سرکوب، سبب قدرتمندشدن ستمدیدگان نژادی و اصلاح فرهنگ غالب ستمگران نژادپرست می شود. رویکرد این پژوهش عبارت است از کاربست نظریه های میشل فوکو درباره روان شناسی زندان و تأثیر آن بر زندانی در کتاب زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس . هدف آن است که نشان دهیم ابهام و تناقض نقش زندان در شکل دادن به شخصیت زندانی در نظریه های فوکو در زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس نیز به صورت مشابهی انعکاس می یابد.
بررسی نسبت انقلاب اسلامی و دولت مدرن با تکیه بر آراء میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
27 - 49
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر آراءِ میشل فوکو درباره انقلاب اسلامی ایران بازخوانی شده است و سپس چالش های دولت سازی در جامعه پساانقلابی ایران با تکیه بر تحلیل فوکو از دولت مدرن با روش تحلیل مفهومی موردنقد و بررسی قرار گرفته است. فوکو انقلاب اسلامی ایران را تجلی اراده جمعی ایرانیان برای مقاومت در برابر سلطه و رسیدن به رهایی می دید. به عقیده فوکو ایرانیان می خواستند به کمک اسلام شیعی مسیر جدیدی در تاریخ باز کنند و تجربه زندگی و هویت خود را دگرگون کنند. از طرف دیگر، دولت مدرن مبتنی بر اصل مصلحت دولت شکل گرفته است که با حکومت مندی و زیست سیاست پیوند خورده است و تحکیم و توسعه قدرت دولت را مقدم بر هر امر دیگری می داند. مصلحت دولت ایجاب می کند که دولت با کمک ضوابط حقوقی، تکنولوژی های امنیتی و تکنولوژی های انضباطی به نظارت، کنترل، به هنجارسازی و تنبیه مردم بپردازد. ازاین رو، رابطه بین انقلاب و دولت مورد، رابطه ای مسئله دار خواهد بود. بین انقلابی گری و دولت سازی شکافی پرنشدنی وجود دارد. دولت سازی در جامعه پساانقلابی الزاماً بر مبنای آرمان های انقلاب پیش نخواهد رفت و همواره بین مصلحت دولت و آزادی و عدالتی که در انقلاب مطالبه می شده، تنش وجود دارد.
مطالعه نسبت هنر با پروبلماتیزه کردن در اندیشه های میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
135 - 149
حوزههای تخصصی:
پروبلماتیزه کردن مفهومی مهم در اندیشه های فوکو است که در سرتاسر تحلیل های تاریخی او نقش اساسی دارد. او پروبلماتیزه کردن را تفسیر خاصی از نشانه ها می داند. از سوی دیگر، او در تحلیل های خود، اهمیت هنر در تفسیر تاریخ را هم سطح با دیگر حوزه ها قرار می دهد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که پروبلماتیزه کردن در اندیشه های او چه نسبتی با هنر دارد. برای پرداختن به این مسئله ابتدا جایگاه این مفهوم در اندیشه فوکو بررسی شد و سپس با استفاده از بخش هایی که او به تحلیل آثار هنری پرداخته است رابطه هنر با این مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه حاصل شده اینگونه بود که فوکو به دو معنا مفهوم پروبلماتیزه کردن را استفاده می کند. در معنای اول به امری تاریخی اشاره دارد که به وسیله دانش و قدرت پروبلماتیزه شده و حقایقی پیرامون آن به وجود آمده است. در معنای دوم برای او، پروبلماتیزه کردن فعالیتی فلسفی- تاریخی است که به وسیله آن تاریخ اکنون تحلیل می شود. بررسی ها نشان داد که در تحلیل های تاریخی او، هنر در جایگاه استراتژی دانش یا تکنیک قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتیزه می کند. از سوی دیگر، تحلیل برخی آثار هنری برای فوکو به مثابه فعالیتی فلسفی است تا که تاریخ اکنون را پروبلماتیزه کند. بر همین اساس هنر با هر دو معنای پروبلماتیزه کردن رابطه مستقیم و درونی دارد.
فوکو و تبارشناسی دولت مدرن: حکومت مندی و عبور از چشم انداز حقوقی به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
183 - 224
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو از سال 1976 به بعد به طور مفصل شروع به بررسی دولت و قدرت دولتی ذیل تبارشناسی دولت مدرن کرد. او در مقابله با نگاه های خطی و تمرکزگرایانه به قدرت که آنرا به عنوان چشم انداز حقوقی به قدرت حاکمه مدنظر قرار می داد، مفهوم حکومت مندی را ابداع کرده تا با غوطه خوردن در تاریخ، به ریشه های متکثر، متعارض و غالبا پنهان گفتمان ها، رویه ها و نهادهای موجود اشاره کند. اما از آنجایی که فوکو به صورتی بسیار پراکنده و در میان نوشتجات و سخنرانی های مختلف خود به این موضوع پرداخته است، متنی منسجم در این زمینه وجود ندارد. از اینرو، هدف این پژوهش بررسی منسجم سه تبار دولت مدرن یعنی قدرت شبانی، مصلحت دولت و لیبرالیسم بوده تا مشخص شود که فوکو چگونه با اتخاذ رویکردی متفاوت به ترتیبات قدرت، از چشم انداز حقوقی عبور کرده و بنیانی جدید به منظور مطالعه دولت ایجاد می کند. این چشم انداز که دست به بررسی تبارهای دولت مدرن بر اساس مثلث ذهنیت ها، عقلانیت ها و فناوری های حکومتی زده، باعث می شود تا مفهوم دولت به عنوان پدیده ای متکثر، چند زمانه و ترکیبی از فنون سیاسی متعدد و سبک های مختلف حکومت درک گردد. تبارشناسی دولت مدرن از این دیدگاه، می-تواند جایگزین نظریاتی شود که با اتخاذ چشم انداز خطی، ذات انگار و غایت محور، اساسا باعث ایجاد تصویری معیوب از تحولات تاریخی می گردند
طراحی چارچوبی برای تبیین هویت حرفه ای معلمان ایرانی از منظر مناسبات قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴۹
۱۰۸-۸۹
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد با توجه به زمینه های شکل گیری هویت حرفه ای معلم در نظام آموزش وپرورش ایران، چارچوبی ارائه کند تا انواعی از هویتهای حرفه ای را که می توان برای معلمان ایرانی متصور شد، از منظر مناسبات قدرت بازنمایی کند. بدین منظور نخست با گردآوری روایتهای محیطی و تحلیل اولیه گفتمانهای موجود در هر یک، انواعی از مقوله ها در زمینه هویت حرفه ای معلم شناسایی شد که جملگی به تأثیر قدرت بر تکوین هویت اشاره می کرد. در ادامه برای ساماندهی یافته های اولیه ذیل یک نظریه معتبر، به آرای میشل فوکو و رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی وی مراجعه شد. به همین منظور، به روش اسنادی تحلیلی یک ماتریس دوبعدی همچون یک سامان دانایی (اپیستمه) به عنوان چارچوبی برای نمایش انواع هویتهای محتمل معلم در بافت و ساختار آموزش وپرورش ایران تنظیم شد که یکی از ابعاد آن به عناصر سازنده قدرتهای حاکم بر عمل حرفه ای معلم و بعد دیگر بر انواع واکنشهای معلمان به این عناصر قدرت اشاره دارد. از تقاطع این ابعاد انواع احتمالاتی به دست آمده است که هر یک می تواند گویای یک نماد هویتی برای معلم باشد. لذا انواع هویتهایی را که به صورت نظام مند در چارچوب ماتریس گونه "قدرت به مثابه مراقبت"جایگذاری شده اند می توان به عنوان یافته های اصلی این تحقیق معرفی کرد که برای تبیین محدوده تغییرات هویتی معلمان ایرانی بر اساس جابه جایی در مناسبات قدرت راهگشاست.
تحلیل بلاغی سوره " قلم" با تکیه بر الگوی سبک شناسی گفتمانی میشل فوکو
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان یکی از بحث های مهم زبان شناسی در زمینه فهم دقیق و تفسیر متون و فرایند ارتباطی هدفمند میان فرستنده و گیرنده می باشد و از جمله علوم جدید غرب است که به صورت مستقیم با تاثیر پذیری از اندیشه میشل فوکو، بنیانگذار سبک شناسی گفتمان، ایجاد شده است. ساختار متن، شمار انواع کنش های گفتاری، سبک نحوی جملات، بافت موقعیتی و اجتماعی، از مباحث مطرح در الگوی گفتمان شناسی میشل فوکو است. این پژوهش در پی آن است تا ثابت کند غالب گزاره های تحلیل گفتمان با منشأ غربی، در علم معانی نیز وجود دارد. برای نیل به این مقصود، در جستار حاضر سعی شده است با انتخاب سوره مبارکه قلم به عنوان متن هدف، تمامی آیات این سوره با مباحث علم معانی بررسی و سپس با الگوی تحلیل گفتمان میشل فوکو تطبیق داده شود. یافته ها نشان می دهد هر یک از مباحث علم معانی با محورهای تحلیل گفتمان فوکو منطبق و سازگار است و تمامی کنش های کلامی در آیات سوره قلم، با اقتضای حال، که شرط اساسی بلاغت است کاملا بجا و درست به کار رفته است. هم چنین می توان به عوامل تاثیرگذار محیطی در نازل شدن این سوره و تاثیر آن بر کنش های کلامی، پیوستار دستوری و معنایی و سبک و سیاق ویژه آن که به درک صحیح این سوره می انجامد، پی برد.
تحلیل قدرت موّلد فوکویی از منظر گفتمان (مطالعه موردی: تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فوکو قدرت را مساوی با کردار و عمل دانسته و در همین راستا تحلیلات قدرت را به جای نظریه قدرت قرار می دهد. قدرت زمانی می تواند تبدیل به کردار شود که بتواند دانش و گفتمان ایجاد نماید. در واقع بدون برقراری رژیم حقیقت یعنی گفتمان، قدرت نمی تواند به صورت کردار تبلور یابد. قدرت می تواند انقیاد، سلطه، استراتژی به هنجارسازی و یا قدرت مشرف بر حیات شود. قدرت، گفتمان را می سازد تا سوژه و ابژه خلق کند. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چگونه توانسته است برای حصول به منافع ملی حداکثری، از دو امر اساسی قدرت و گفتمان در وجه مطلوب خود بهره برداری لازم را به عمل آورد؟ در مقام پاسخ فرضیه جستار بدین صورت قرارمی یابد که: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، یک سیاست خارجی با رویکرد های زمانی متفاوت، بر اساس گفتمان اسلام سیاسی است. اِعمال این سیاست در عصر پست مدرن، نیازمند به قدرت و دانش و اجرای یک گفتمان غالب برای تاسیس یک رژیم حقیقت در نظام بین الملل است». سیاست خارجی ج.اایران بر اساس موازین گفتمانی قابل صورت بندی و مفصل بندی است. برای تحلیل این مبانی از دو روش دیرینه شناسی و تبارشناسی در بافت خوانش گفتمانی میشل فوکو و با اتخاذ مفاهیم کاربردی بهره گرفته می شود.
ارزیابی تطبیقی آرا و نظریات ادوارد سعید و میشل فوکو در باب قدرت و سازوکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مفهوم «قدرت» و سازوکارهای آن از منظر دو اندیشمند معاصر، «ادوارد سعید» و «میشل فوکو» مورد بررسی قرار گرفته است. هر دو متفکر در حوزه قدرت و سازوکارهای آن دارای نظریات و آرای مهمی هستند که بررسی دقیق این نظریات می تواند درک جدیدی از این مفهوم به وجود آورد. نگاه متفاوت فوکو و برداشت وی از سازوکارهای قدرت، حاوی نکات و مسائل بسیار مهمی است و همچنین نگرش سعید نسبت به قدرت نیز دارای ظرافت های نظری قابل توجهی است. محقق در این پژوهش با رویکردی توصیفی – تطبیقی و استفاده از تکنیک اسنادی، آثار مکتوب و غیرمکتوب دو اندیشمند را مورد مطالعه قرار داده و سپس به مقایسه آرا و نظریات آن دو مبادرت ورزیده است. پس از ارزیابی تطبیقی آرای متفکرین، نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دو در مورد تعریف قدرت و مکانیسم های اعمال آن تا حدود زیادی هم نظر هستند، اما در رابطه با مسئله «عاملیت» و «مقاومت در برابر قدرت»، دارای نظریات متفاوتی نسبت به هم بوده و در این دو مورد شاهد اختلاف نظر میان آن ها هستیم.
تحلیل گفتمانی: ایدئولوژی یا روش؟ تأملاتی درباره مبانی فلسفی- ایدئولوژیک تحلیل گفتمانی «میشل فوکو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
133 - 157
در این مقاله، استدلال خواهد شد که در ایران از تحلیل گفتمانی میشل فوکو برخلاف رویه غالب از اواسط دهه 1370 تاکنون، نمی توان به شکل مجزا و بدون در نظرگرفتن مبانی فلسفی- ایدئولوژیک آن و به منزله روشی صرف درحوزه های مختلف علوم انسانی استفاده کرد؛ زیرا تحلیل گفتمانی فوکو از نگاه ایدئولوژیک خاص او به سیر تحولات دوران مدرن از دوران رنسانس تا پایان عصر روشنگری برآمده است و از مبانی فلسفی و آنتولوژیکی ویژه ای نشأت می گیرد که فوکو عمیقاً بدان ها باور داشت. به عبارتی میان تحلیل گفتمانی فوکو به منزله یک روش و محتوای فلسفی آن، وحدتی اندام وار برقرار است و اینکه فوکو به تحلیل گفتمانی گرایش یافت و روشی ظاهراً نوین در تحلیل تاریخ عصر جدید به دست داد، نه گزینشی آزادانه و دل بخواهی، بلکه برآمده از منطق فلسفی خاص اودر نگاه به تاریخ عصر مدرن بود؛ منطقی که منطبق با تاریخ گرایی هگلی است که فوکو ظاهراً با آن مخالف بود. هگلیانیسم با منطق جبرگرایانه خود، بینشی اندم وار به تاریخ را بسط می دهدکه این بینش جبرگرایانه به تاریخ، با نگرش ساختاری و نهادی فوکو به قدرت منطبق است. از سوی دیگر، تاریخ گرایی هگلی، وقعی به نقش انسان در تکوین وقایع تاریخ قائل نیست و این ویژگی نیز با نظریهمرگ سوژه فوکو انطباق تام دارد. بنابراین تنها در صورتی می توان تحلیل گفتمانی فوکو را به منزله یک روش در تحلیل موضوعات مختلف به کار برد که به مبانی ایدئولوژیک آن مانند مرگ انسان، باور راسخ داشت.
قبض و بسط گفتمانی اندیشه «رواداری دینی» در تصوف اسلامی (تا سده هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
129 - 160
نوسانات گفتمانی اندیشه «رواداری دینی» در دوره های مختلف تصوف تأثیر مستقیم و غیرمستقیم شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره ها را بر قبض و بسط این رویکرد در آثار صوفیه نشان می دهد. این مقاله در چهارچوب نظریه فوکو و با لحاظ ارتباط دوسویه میان استراتژی های قدرت و ایدئولوژی های حاکم بر جامعه، اندیشه رواداری دینی را نزد صوفیان مسلمان دارای سرشتی گفتمانی و مرتبط با اراده سیاسی حاکمان فرض کرده و آن را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی بررسی کرده است. مطالعات نشان می دهد که گفتمان رواداری دینی در آثار صوفیه تا پایان قرن ششم علی رغم گسترشی که در عصر آل بویه و سلجوقی داشته، همواره به دلیل ماهیت دینی حکومت ها (کنترل نهاد سیاست توسط نهاد دین) و هژمونی پایدار گفتمان فقه، کمابیش با چالش های عقیدتی روبه رو بوده است. اما در قرن هفتم روی کار آمدن حاکمان سکولار مغول و سیاست تساهل دینی آنها از یک سو، و حذف متشرعه از عرصه قدرت سیاسی از سوی دیگر، زمینه گسترش گفتمان رواداری دینی را به نحو مطلوبی برای صوفیه فراهم ساخته است. هدف این مقاله بررسی گفتمان «رواداری دینی» در تصوف اسلامی با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی تا سده هشتم است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
نسبت سنجی قدرت و حقیقت در ضرب المثل های کُردی بر اساس نظریه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
251 - 277
فولکلور اقوام گوناگون، مجموعه ای غنی از مواریث ذوقی و اندیشگانی ایشان است که جنبه های مختلف بافت های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن قوم را بازتاب می دهد و نمودهای گوناگون قدرت حاکم را تبیین می کند. در مناطق کردنشین، ارکانی همچون خان، آقا، ارباب، شیخ و گاه روحانی نمودهای مختلف اهرم های قدرت بوده که کوشیده اند حقیقت را در راستای تثبیت و تقویت قدرت خویش در ادبیات عامه بازآفرینی کنند و بدین سان حافظه تاریخی قوم کرد را رقم بزنند. هدف پژوهش حاضر تبیین «نسبت قدرت و حقیقت» فوکویی در گفتمان مثل های عامه و محلی است تا پاسخی به این پرسش باشد که مراجع قدرت، باورهای حاکم بر زندگی عامه مردم را با چه معیار و تا چه میزانی توجیه کرده اند؟ کاوش در باورها و اندیشه های نهفته در مثل های عامه و محلی کرد، نشان می دهد که متابعت و انقیاد از اهرم های قدرت به گونه ای در اذهان مردم متمکن شده که این نهادها را همانا رژیم های حقیقی پنداشته اند که چاره جویی در برابر آنها بی ثمر است.
رویکرد فمنیسم فوکویی: نگاهی به داستان «عروسک پشت پرده» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
237 - 253
حوزههای تخصصی:
برخی از نظریه پردازان فمنیسم بر این باورند که در تحلیل فوکو از مفهوم قدرت، مسئله انقیاد یا غلبه جنسیتی به وضوع تبیین نشده است. از این رو، آنان به واسطه تلفیق مؤلفه های فوکویی قدرت با مفاهیم فمنیسم، رویکرد فمنیسم فوکویی را ابداع نموده اند تا به مسئله سلطه در روابط جنسیتی پاسخ قانع کننده-ای دهند. آن ها معتقدند که جنسیت، مسئله ای ذاتی و بیولوژیکی نیست؛ بلکه توسط صاحبان قدرت یک جامعه، تولید و به سوژه ها القاء می گردد. به همین دلیل سوژه ها پس از پذیرش ایده ال های زنانگی ساخته شده به عنوان گفتمان های حقیقی، به طور داوطلبانه به خود-انضباطی می پردازند که همان اطاعت از نظام مردسالاری است. از این رو، فمنیست ها می کوشند تا علیه هنجار های زنانگی نهادینه شده مقاومت کنند و به زنان آزادی بخشند. پژوهش حاضر با هدف شناساندن مبانی این رویکرد به علاقمندان حوزه نقد ادبی و آشنا ساختن آنان با نظریه پردازان موج های مختلف آن، می کوشد تا آگاهی مخاطبان را نسبت به نوین سازی قدرت مردسالار دو چندان سازد. همچنین نشان می دهد که چگونه صادق هدایت در داستان «عروسک پشت پرده»، با توصیف شیفتگی شخصیت اصلی داستان نسبت به زنِ مجسمه، به طور ضمنی ویژگی های زن ایده ال جامعه نوین مردسالار را ترسیم کرده است. به علاوه بیان می کند وجود شخصیت دختری به نام درخشنده در این داستان حاکی از آن است که زنان جامعه به دنبال کشف گفتمان های جنسیتی تولید شده هستند تا بتوانند با اِعمال قدرت انضباطی بر خود و محصور کردن خودشان در دستگاه سراسربین و با اعمال تکنیک های القاء شده توسط نظام مردسالار برخود توجه مردان را جلب نمایند.
خاستگاه های قدرت در کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطوح و لایه های ظاهری متن، سعدی در یک ساختاری هرمی، خاستگاه و منشأ قدرت را موهبت و فره ایزدی می داند که به انسان هایی خاص اعطا می گردد و از آن ها نیز به یکی از اعضای خانواده منتقل می شود، اما متن همچون زبان سرشتی مکالمه بنیاد دارد و همواره محل تجمع معانی و مفاهیم و صداهایی متعدد و متکثر است و علاوه بر نیت مؤلف و گفتمان غالب، صداهای متعدد دیگری را می توان در آن شنید، از این رو متن امکاناتی را بر روی خواننده و پژوهشگر گشوده می دارد، که فراتر از برداشت گفتمان غالب است. این مقاله در گام نخست تلاش می کند با استفاده از آراء اندیشمندانی چون میخائیل باختین و رولان بارت و پل ریکور نشان دهد که متون ترکیب و تلفیقِ آواها و نقل قول ها و ارجاعات و امکاناتی هستندکه از آگاهی مؤلفانه فراتر می روند و زمینه را برای خوانش ها و دریافت هایی تازه تر فراهم می آ ورند، سپس می کوشد جایگاه سعدی را در نظریه ایرانشهری قدرت سیاسی بررسی کند و در پایان در پی آن است که با دستاوردهای تبارشناسی میشل فوکو در مورد قدرت نشان دهد که قدرت در اندیشه و آثار سعدی نه در یک نهاد و جایگاهی خاص بلکه در سراسر روابط و شبکه های اجتماعی جریان دارد.