مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش روی، مطالعه ویژگی نقاشی های تمدن های اژه ای1(مینوسی، میسنی) است. هدف اصلی، با استفاده از نظریه زیباشناختی در بخش های هنر- باستان شناسی، نشان دادن ویژگی های هنر نقاشی دیواری تمدن اژه ای به روش مطالعات کتابخانه ای انجام شد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بود که برای تفسیر و تحلیل داده ها به سه روشِ 1. تفسیرترکیب محور، . روش تحلیل، . نشانه شناسی انجام گرفت. نتایج درسه بخش استنباطی، توصیفی و نشانه شناسی شامل: در آمار استنباطی، ضریب همبستگی مثبت بین هنر نقاشی کاخ کنوسوس، باهاگیاتریادا نشان از رابطه معنادار بین دو تمدن نام برده دارد. نقاشی های این دوکاخ با نقاشی کاخ تیرنس روابط همبستگی معناداری ندارند و فقط دو تمدن کنوسوس و هاگیاتریادا بریکدیگر اثرگذار بوده اند. نتایج آمار توصیفی نشان داده: هرسه کاخ از نظر رنگ(رنگ های درخشان، اشباع، متضاد و مکمل)، و از نظر محتوا(مضامین اسطوره ای، اجتماعی، جنگی و احساسی) با یکدیگر تفاوت داشته اند. نتایج چیستی وچگونگی نشان داد که نقاشی های تمدن اژه ای به سبک امپرسیونیسم4 با تکنیک فرسک5 بوده است. تاریخ این سبک به تمدن اژه ای درکاخ کنوسوس6 تعلق دارد. در نتایج نشانه شناسی، اژه ای ها به مسائل درونی و صلح توجه داشته اند و نقاشی ها از هماهنگی، خلاقیت و تخیل برخورداربوده اند.
بازیابی طرح و نقش پارچه های ساسانی با نظر به سنگ نگاره های طاق بستان
حوزه های تخصصی:
سنگ نگاره های ساسانی نمودار بخش وسیعی از فرهنگ، روش سیاسی و مذهبی ساسانیان است که هریک برای بیان یک مفهوم و واقعه ای صادق خلق شده است. نظر به اهمیت بافندگی دوره ساسانی در قرون میانه و تأثیری که بر هنر نساجی قدیم داشته، تاکنون نوشته های فراوانی درباره بافندگی دوره ساسانی به نگارش در آمده است. این پژوهشگران در بررسی بافته های موجود علاوه براستناد به متون تاریخی و دیگر آثار دوره ساسانی به نقوش طاق بستان اهمیت داده و در استدلال های خود از آن مدد می گیرند. برای رهگیری طرح و نقش پارچه های آن روزگار، مقاله حاضر به دنبال این پرسش است: «چگونه می توان با مطالعه نقش سنگ نگاره های طاق بستان، نسبت به شناسایی طرح و نقش پارچه های ساسانی براساس اصول هنرهای سنتی ایران در آن دوره اقدام کرد؟» هدف مقاله آن است که به شیوه تحلیلی- تاریخی و با بررسی هفت مورد از نقش برجسته های طاق بستان، طرح و نقش پارچه های متداول دوره ساسانی را براساس اصول هنرهای سنتی ایران شناسایی کند. نتیجه مطالعه نشان می دهد افزون برپارچه های بدون طرح و نقش، گونه های دیگر براساس روش اجرای طرح اصلی به صورت قرینه انتقالی(واگیره ای، انواع قابی)، نامتقارن و مستقل(روایی) تقسیم می شود که معمولاً با نقوش گیاهی، جانوری، هندسی، انسانی، جمادی و تلفیقی آرایه بندی می شد.
بررسی زمینه های رویکرد آنتروپومورفیک در نگارگری ایرانی
حوزه های تخصصی:
نتروپومورفیسم، یا «انسان گونه انگاری» و یا «انساندیسی»، یکی از شاخه های انسان شناسی است، که در خصوص تشخّص بخشی انسانی به غیر انسان، اعم از دیگر جانداران یا اشیاء بحث می کند. این پژوهش با هدف دست یابی به الگویی ساختارمند در تبیین رویکرد آنتروپومورفیک در نظام زیبایی شناختی نگارگری ایرانی تدوین شده و با بررسی گزیده ای از نسخ مصوّر برجای مانده از تاریخ نگارگری ایران پس از اسلام، به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی، به گردآوری و تحلیل داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی پرداخته و در مجموع با دسته بندی نمودهای آنتروپومورفیک در قالب های گوناگون، به تبیین سازوکارهای آنتروپومورفیستی در نگارگری ایرانی پرداخته و به طرح پرسش: «آنتروپومورفیسم در آثار نگارگری ایرانی با چه زمینه ها و کیفیاتی نمود می باید؟» پرداخته است. در راستای پاسخ به این پرسش، و با مطالعه نسخه های متعدد نگارگری و آراء اندیشمندان و نیز مطالعه آثار ادبی و نسخه های خطّی مصوّر ایران پس از اسلام، به این نتیجه منتهی شده که نگارگری ایرانی با بهره مندی از پیشینه اساطیری و نیز دیدگاه شرقی مبتنی بر وحدت انسان و طبیعت با تکیه بر مضامین ادبی و حکمی به عنوان تجلی گاه آنتروپومورفیسم شناخته می شود. پژوهش حاضر، از نوع بنیادی بوده و با بررسی پژوهش های پیشین در حیطه روانشناسی، اسطوره شناسی، جامعه شناسی مذهبی و تاریخ نگارگری تنظیم شده است.
بازاندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نقاشی پیکره نگاری فتحعلی شاه در آثار مهرعلی
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار«قدرت»در مرکز توجه نقاشی های پیکره نگاری درباری قاجار قرار گرفته است و از جمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره معاصر طی چند دهه اخیر شاهد تقویت و تحول نظریات تئوری و ارتباط دادن آن با هنر نقاشی هستیم. در این پژوهش به نظریه قدرت و گفتمان در آرا فوکو (1984-1926) با نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار در دوره اول در آثار مهرعلی پرداخته می شود. فوکو با به کارگیری مفهوم گفتمان قدرت شیوه جدیدی را برای تحلیل تاریخی و اجتماعی خود ارائه نمود و اکنون یکی از کاربردی ترین اندیشه ها برای تحلیل و بررسی دیرینه شناسی و تبارشناسی است. مفروض این پژوهش تحول معنای قدرت و جایگاه آن در نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار و در آثار نقاشی مهرعلی است. در جستجوی این مساله ابتدا نظریات فوکو در مورد قدرت و گفتمان مورد واکاوی قرار گرفته و بر این مبنا تحول جایگاه قدرت در نقاشی مهر علی بررسی می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی بوده و براساس روش شناسی توصیفی - تحلیلی و به شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نمایش قدرت در هنر قاجار در آثار نقاشی مهرعلی در راستای مسایل سیاسی و نمایش قدرت شاه بوده و نقاشی به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت در گفتمان سیاسی به کار رفته است.
نسبت سنجی تاریخی خلاقیت مدرن با آثار هنرمندان معاصر ایران (مطالعه ی موردی آثار فرح اصولی، کوروش شیشه گران، محسن وزیری مقدم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ هنر، عاملی الهام بخش و انگیزه آفرین و موضوعی بنیادی در مطالعات پیرامون اصالت و خلاقیت هنری است. مقایسه ی مستندات تاریخ هنری با نحوه ی کار هنرمندان، دارای مباحث متنوع است؛ مانند توجه به سنت های تصویری گذشته برای ارائه ی اثر خلاق، اهمیت طراحی و رنگ نسبت به یکدیگر و رویکردهای نو به متریال و رسانه های هنری. هدف این پژوهش بررسی آثار هنرمندان، فرح اصولی در همسازنمودن کیفیت های تازه ی فرمی با سنت های بصری نگارگری ایرانی در مجموعه ی فضیلت زخمی، کوروش شیشه گران در ارائه ی بیان نو از خط در مجموعه آثار خط خطی ها و محسن وزیری مقدم با ارائه ی نگاهی تازه نسبت به مواد کار و رسانه ی هنری در مجموعه نقاشی های شنی می باشند. روش این تحقیق، کیفی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی است. این پژوهش در ابتدا نگاهی به پیشینه ی تاریخی مباحث فوق داشته و سپس به تشریح مجموعه های مورد بررسی هنرمندان می پردازد. مطابق با داده های حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت، هنرمندان مذکور، با اتکا به پشتوانه ی دانشی خود از مبانی هنر برآمده از منابع تاریخ هنری و انتخاب اصول سبکی، عناصر و متریال مناسب توانسته اند ارزش های جدیدی را در رابطه با سنت تصویری هنر نقاشی ایران، خط و فرم در نقاشی، کشف و بیان انگیزه های تازه نسبت به ماده و رسانه ی هنری؛ مطرح سازند.
کاربرد خلاقانه ی محصولات بازیافتی فرش براساس مفاهیم توسعه پایدار در طراحی داخلی معاصر
حوزه های تخصصی:
دست بافته ها از با ارزش ترین صنایع دستی کشور محسوب می شوند که برخاسته از فرهنگ جامعه اند. از مهم ترین عرصه های حضور دستبافته ها در زندگی انسان، کاربرد آن در دکوراسیون داخلی است. امروزه به سبب تحول در شیوه ی زندگی نیازهای جدیدی در عرصه طراحی داخلی شکل گرفته است. از این رو خلاقیت و نوآوری در تغییر و هماهنگی این بافته ها با دنیای امروز ضروری است. با علم به اینکه خلاقیت بر نوآوری و کنار گذاشتن اصول جا افتاده تأکید داشت و این خود آسیب هایی را به عرصه صنایع دستی وارد خواهد کرد، لذا مفهوم خلاقیت در این مقاله در چارچوب نظریه ی توسعه پایدار دنبال شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با رویکرد توصیفی– تحلیلی به انجام رسیده است. شیوه جمع آوری اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی است که در روش میدانی از شیوه ی مصاحبه و عکسبرداری استفاده شده است. نتایج مذکور حاکی از آن بود که دستبافته ها قدرت و توانمندی بازگشت به طبیعت را دارا بوده و از همین رو بازیافت آنها حائز اهمیت می باشد. لذا قرابت زیادی با اهداف و مؤلفه های توسعه پایدار دارند و نهایتاً اینکه می توان از طریق ایجاد تولیدات خلاقانه ی حاصل از فرش های بازیافتی محصولات متنوعی از جمله کوسن، پاف، مبلمان، نیمک و غیره را وارد طراحی داخلی معاصر کرد.
بررسی رویکردهای عکاسی خیابانی در ایران
حوزه های تخصصی:
عکاسی خیابانی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از هنر عکاسی معاصر، صحنه هایی از زندگی روزمره مردم را سوژه خود قرار می دهد و موضوع اصلی خود را از زندگی مدرن وام گرفته است. این مقاله بر آن است تا عکاسی خیابانی در ایران را در بازه تاریخی سال های 0731 تا 5931 مورد مطالعه قرار داده و چگونگی شکل گیری و سیر موضوعی عکاسی خیابانی در ایران و نیز ویژگی های این ژانر را در آثار عکاسان ایرانی مورد مطالعه قراردهد. این پژوهش در نظر دارد که به اهمیت ثبت حوادث و اتفاقات حوزه ی عکاسی توسط نهادهای مختلفی که با عکاسان و عکاسی در ارتباط اند بپردازد. با توجه به کمبود منابع درباره سیر شکل گیری عکاسی خیابانی در ایران، این مقاله با جست و جو در آثار خلق شده توسط عکاسان ایرانی، عکس ها و مجموعه هایی که در بازه تاریخی مورد نظر این مقاله قرار دارند را انتخاب و به بررسی رویکردها و علت خلق اثر در مجموعه های یاد شده پرداخته است. شیوه ی گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای بوده و برای جمع آوری عکس از مجلات و مقالات مصور و در صورت نیاز از منابع اینترنتی و همچنین آرشیو شخصی نگارنده استفاده شده است. نتایجی که از دسته بندی و تحلیل عکس های مورد نظر حاصل می شود بدین صورت است که در سال های گذشته علاوه بر کمرنگ شدن نقش و حمایت نهادهای دولتی، شاهد افزایش تعداد عکاسانی که به موضوع شهر و خیابان پرداخته اند هستیم و از سوی دیگر تنوع رویکردها و نگاه به عکاسی خیابانی و کاهش حجم تمرکز عکاسی خیابانی در شهر تهران هم از دیگر نتایج بدست آمده در این پژوهش می باشد.