مطالب مرتبط با کلیدواژه

کاریل چرچیل


۱.

بازتاب فمینیسم از رهگذر کارکرد اصول همکاری گرایس در نمایشنامه سالارزنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول همکاری گرایس زبان شناسی متن دراماتیک سالارزنان فمینیسم سوسیالیستی فمینیسم لیبرال کاربردشناسی کاریل چرچیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۳۲۰
این مقاله به بررسی کارکرد اصلی مهم در تحلیل گفتگو می پردازد که به فیلسوف معاصر پل گرایس تعلق دارد. او معتقد است مکالمه میان افراد، علاوه بر رد و بدل کردن اطلاعات، بر پایه همکاری میان آنها است و در همین راستا اصلی به نام «اصل همکاری» را مطرح می کند که شامل قواعدی درباره زیربافت متون است. از آنجا که اصل همکاری گرایس در رابطه با گفت وگو مطرح شده، می توان آن را در تحلیل متون نمایشی به کار برد. در این مقاله، «اصل همکاری» گرایس در نمایشنامه سالارزنان اثر کاریل چرچیل مورد کاوش قرار می گیرد و تلاش می شود که در راستای این بررسی، به رویکردهای سیاسی - فمینیستی موجود در متن پرداخته شود، چرا که بی گمان گفت وگوها بخش عمده ای از این رویکردها را نشان می دهند. هدف این مقاله این است که نشان داده شود چطور بهره گیری از رویکردهای زبان شناختی و استفاده از امکانات گفت وگو می تواند به نمایشنامه نویس در روند خلق اثر یاری رساند.
۳.

رنگ بومی از مرگ در پاییز تا ِفن: توازی ویژگی های اقلیمی در نمایش نامه های بومی اکبر رادی و کاریل چرچیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکبر رادی کاریل چرچیل مرگ در پاییز فن گیلان شرق انگلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
ادبیات بومی، یکی از اَشکال ادبیات است که به پژواک تاثیرات اقلیمی در شیوه، اصول، اعتقادات و به طور کلی سبک زندگی ساکنان آن اقلیم می پردازد. مقاله حاضر، ویژگی های اقلیمی دو نمایش نامه مرگ در پاییز اثر اکبر رادی و فن نوشته کاریل چرچیل را، به شیوه تطبیقی-تحلیلی مورد بررسی قرار داده است. مرگ در پاییز، روایتگر زندگی خانواده ای در یکی از روستاهای گیلان است و فن احوال شماری از اهالی یک منطقه را در سرزمین های شرقی انگلستان به تصویر می کشد. در این مقاله، ویژگی های بومی دو نمایش نامه در پنج بخشِ اوضاع جغرافیایی، وضعیت زراعی و معیشتی، گویش محلی، مناسبات اقتصادی و ویژگی های جغرافیای انسانی، مورد کاوش قرار می گیرند. ره آورد این مطالعه دو دستاورد است: نخست آنکه نشان می دهد در هر دو اثر، نوع اقلیم، تعیین کننده بسیاری از ویژگی های انسان شناسانه و قومی است. و دوم آنکه برغم تفاوت های فرهنگی و جامعه شناختی در میان اقوام و ملیت های مختلف، و نیز با وجود سبک پرداخت متفاوت نویسندگان و رویکرد آنها به مسائل بومی، این آثار در مولفه های بنیادین خود، مشترکات چشمگیری دارند که می تواند در نگاهی کلی تر به درک بهتر و ژرف تری از فرهنگ های مختلف بیانجامد.