مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقد ادبی


۱.

نقد ساختاری مناظره خسرو و فرهاد در منظومه غنایی خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خسرو و شیرین نظامی گنجوی مناظره خسرو و فرهاد تحلیل ساختاری نقد ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰۳
در این مقاله قسمتی از منظومه خسرو و شیرین نظامی، یعنی مناظره خسرو و فرهاد، جهت تحلیل ساختاری انتخاب شده است؛ مناظره میان شخصیت های داستانی، از شگردهایی است که در معرفی شخصیت ها و ایجاد کشش و جذابیت در داستان کارکرد مهمی دارد. در این مقاله از روش تحلیل ساختارگرایانه، استفاده شده است. و نگارنده بدون در نظر گرفتن شیوه مکالمه خسرو و فرهاد و صحت و سقم گفته های هر یک، بافت ساختاری شعر(شگرد تقابلی)، ساختار روایت، ساختار محتوایی مناظره، شخصیت پردازی، بار دلالتی واژگان، ساخت نحوی، ساخـت موسیقایی شعــر و نقش واج ها، انسجام متنی (دستوری، واژگانی، پیوندی) را به دقت بررسی نموده است. با این تحلیل ساختاری می توان به تناسب هنری و ظرافت های کلام نظامی پی برد و نشان داد که شاعر در ارائه گفت و گوی نمایشی از نظر هنر و اصول داستان نویسی تا چه حد موفق بوده است و به عنوان یک شاعر سنتی در این شاهکار خود به چه میزان از شگردهای داستان نویسی نوین استفاده کرده است.
۲.

آشنایی زدایی در اشعار یدالله رویایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی شعر معاصر برجسته سازی آشنایی زدایی تمهیدات یدالله رویایی هنجار گریزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
تعداد بازدید : ۶۱۴۹ تعداد دانلود : ۳۲۰۹
آشنایی زدایی اصطلاحی است که نخستین بار، شکلوفسکی منتقد شکل گرای روسی آن را در نقد ادبی به کار گرفت. بعدها مورد توجه دیگر منتقدان فرمالیست و ساختگرا مانند یاکوبسن، تینیانوف و... قرار گرفت. یان مورکاروفسکی اصطلاح "برجسته سازی یا فورگراندینگ" را در این معنی به کار برد. آشنایی زدایی در برگیرندة تمام روشهایی است که مؤلف از آن سود می جوید تا "جهان متن را به چشم مخاطبان، بیگانه بنماید" و موضوع و محتوای متن ادبی را چنان جلوه دهد که گویی از این پیشتر وجود نداشته است. این روشها موجب به تأخیر افتادن و گسترش معنای متن و در نتیجه لذت و بهره وری بیشتر خواننده از آن می گردد. آشنایی زدایی باید با مبنای زبان هنجار و زمان به کارگیری ترفندهای ادبی توسط مؤلف، سنجیده شود. در تاریخ شعر معاصر ایران، سبکی به نام حجم‌گرایی توسط یدالله‌ رؤیایی، شاعر و منتقد معاصر به وجود آمد که یکی از ویژگیهای برجستة آن، آشنایی زدایی است. در این مقاله اشعار یدالله رؤیایی برمبنای نظریه های فرمالیستی به عنوان روش کار تحلیل و بررسی می‌شود.
۴.

تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان مولوی نقد ادبی مثنوی ابراهیم ادهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۲۶۹
شخصیت یکی از عناصر اصلی داستانپردازی است و انواع مختلفی دارد که یکی از آنها شخصیتهای تاریخی است. در داستانهای مثنوی از اشخاص تاریخی زیادی یاد شده است، اما همان طور که حکایات تاریخی با «گزارشهای تاریخی» و گزارشهای تاریخی با «رویدادهای تاریخی» فرق دارد، شخصیتهای تاریخی مثنوی نیز با شخصیت داستانی آنها متفاوت است. یکی از این اشخاص، ابراهیم بن ادهم، سرسلسله عرفای خراسان است که حکایت ترک امارت او بسیار مشهور است. اگرچه درباره پیشینه زندگی ابراهیم ادهم اطلاعات تاریخی چندانی در دست نیست در بعضی از داستانهایی که از منطقه آسیای میانه به دست آمده است، حکایاتی درباره سابقه تاریخی زندگی وی می توان یافت، اما این حکایت بیش از سایر حکایات مربوط به او با خیالپردازیهای راویان در آمیخته است؛ چنانکه درباره حکایت ترک امارت او نیز روایات گوناگونی وجود دارد که خود قابل تقسیم به سه گروه اصلی «اشتر، رباط و صید» هستند. این سلسله روایات اگرچه از نظر حوادث با هم متفاوت است از نظر آغاز و انجام حکایت و خط سیر کلی حوادث آن با هم یکسان است. مولانا از بین این سه روایت، روایت جستن اشتر را برگزیده و در مثنوی نقل کرده است. از بین سایر کسانی که این روایت را نقل کرده اند و از نظر زمانی و فکری به مولانا نزدیکترند، می توان از عطار و شمس و سلطان ولد یاد کرد. روایات این چهار نفر (1+3) اگرچه از نظر شباهت در یک گروه قرار می گیرد در عین حال از نظر چگونگی داستانپردازی و بخصوص چگونگی پیش بردن گفتگوها با هم متفاوت است که نتایج نقد و بررسی آنها نشان می دهند شیوه حکایت پردازی شمس از شیوه روایت سه نفر دیگر قویتر و با اصول داستانپردازی سازگارتر است.
۵.

بررسی عنصر زمان در روایت با تأکید بر حکایت «اعرابی درویش» در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان روایت نقد ادبی داستان نویسی مثنوی معنوی ژنت عرابی درویش و زنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۴۲
مولوی از بزرگترین داستانپردازان عرفانی ادب فارسی است که به قصد بیان نکات تعلیمی و عرفانی به داستانسرایی روی آورده است. تیزهوشی او در درک دغدغه ها و زوایای روح آدمی و آشنایی او با رفتارهای اجتماعی مخاطبان و چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستانپردازی، باعث شده است که مثنوی او به عنوان یک اثر مشهور، در جهان زنده و پایدار بماند. اشراف و تبحر او در هفت قرن پیش بر انواع شگردهای داستانپردازی، که ظرایف و فنون آن به تازگی بر منتقدان مکشوف شده، حیرت آور است. یکی از این شگردها چگونگی به کار گرفتن عنصر «زمان» در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه اخیر به چگونگی زمانمندی در روایت پرداخته، ژنت فرانسوی است که نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده و در این زمینه به شهرت رسیده است. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند بر اساس نظریه ژنت، نشان دهنده که مولانا عنصر زمان را در روایت «اعرابی فقیر و زنش» چگونه به کار برده و به عنوان یک داستانپرداز در مسیر حرکتش از زمان تقویمی به زمان متن، چگونه و تا چه حد در عرصه زمان و کنش به گزینش های مختلفی دست یازیده است و این گزینش ها و نوع خاصی از زمانمندی که مولوی آن را در روایت اعرابی به کار بسته است از نظر اصول داستانپردازی چه ارتباط مستقیم و معناداری با محتوای حکایت دارد.
۶.

نگاهی انتقادی به مبانی نظری و روشهای بلاغت سنّتی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مبانی نظری نقد ادبی بلاغت سنتی مبانی روش شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۰۱
این مقاله مبانی نظری و مسائل روش‌شناختی بلاغت سنتی را بررسی می‌کند، و بر آن است تا نقاط ضعف و قوت این نظام بلاغی را در تحلیل زیبایی سخن ادبی و قدرت تأثیر بررسی کند. برای این منظور در بخش نخست مبانی نظری این بلاغت را به بحث می‌گذارد: قائل شدن به دو قطب حقیقی و مجازی برای جهان و زبان، تفکیک نقش لفظ و معنی، جستجوی معانی قطعی، ترجیح وضوح بر ابهام، محدودیت تخیل در قلمرو ادراک حسّی، بنیاد ایدئولوژیک، غفلت از بافت و جزئی‌نگری در سطح کلمه و جمله، و نوشتارمحوری از اصول تئوریک بلاغت سنتی است. در بخش دوم مسائل ناشی از روش کار بلاغیون را به بحث می‌گذارد. این روشها که منجر به محدود شدن این دانش شده‌اند عبارت‌اند از: ترجیح شعر بر دیگر شکلهای سخن، بی‌اعتنایی به تحول زبان و ذوق زمان، عدم تحقیق در متون ادبی، مدرسی شدن علم بلاغت، رونویسی و عدم نقد آراءِ پیشینیان. در پایان نتیجه می‌گیرد که بلاغت مبتنی بر این مبانی از همسویی با تحول ذوق ادبی و دگردیسی تخیل و خلاقیت ادبی درمی‌ماند و باید برای تدوین نظام بلاغی کارآمد، روشها و انتظارات بلاغت را تغییر داد.
۷.

دور هرمنوتیکی و نقش آن در مطالعات ادبی، فهم و نقد متون

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک نقد ادبی دور هرمنوتیکی فهم دوری مطالعات ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۵۹
امروزه ، هرمنوتیک – چه آن را از سنخ دانش بدانیم یا از جنس روش، و چه از مقولة هنر و مهارت – به درخت تناوری تبدیل شده است که در خاک علوم و فنون ریشه دوانیده و بر حوزه‌های مختلف معرفت‌ انسانی سایه گسترانیده است . هرمنوتیک در حرکت تاریخی‌اش ادوار و مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته و چهره‌های گوناگونی به خود گرفته است، اما همواره وجه مشترک همة این گرایشها و شاخه‌ها، مسئلة فهم بوده است. ویژگی ساختاری و بنیادین فهم را که از آن به دَور هرمنوتیکی تعبیر کرده‌اند، دَوری بودن و حلقویت (Circularity) آن دانسته‌اند. اصل مهم دور هرمنوتیکی این است که فهم اساساً کنشی است ارجاعی و تردّدی. شناخت و فهم یک چیز در گروِ شناخت کلیّتی است که آن چیز در آن واقع شده است و پیوسته، دور میان اجزاء و کل در جریان است. اما این دور، از سنخ دور منطقی – دور باطل – نیست، و به دلیل باز بودن و ایستا نبودن و انعطاف‌پذیری، عملاً ظرفیتها و امکانهای بسیاری را برای خواندن، فهم، و تأویل متن، پیش می‌کشد و مجال گفتگو وتعامل با انواع دانشهای زبانی، رویکردهای نقد و نظریة ادبی و جریانهای فلسفی را فراهم می‌کند . در این مقاله ضمن مروری فشرده به گرایشهای هرمنوتیک، به طرح تلقی‌های مختلف از دور هرمنوتیکی و زمینه و پیشینة تاریخی، شیوه‌ها و حوزه‌های کاربرد آن خواهیم پرداخت.
۸.

سیر نظریّه‌های ادبیِ معطوف به خواننده در قرن بیستم

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی هرمنوتیک نظریه ادبی نقد ادبی خواننده محور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نظریه های ادبی غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان منتقدان و نظریه پردازان
تعداد بازدید : ۲۹۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۰۹
سه گرایش اصلی در نقد آثار ادبی با سه محوریّت نویسنده، متن و خواننده که در طول زمان هر یک جایگاه خود را داشته‌اند، مطرح است. در گرایش اول، منتقد با مطالعة بیوگرافی نویسنده برای رسیدن به معنی و مفهوم موجود در متن ادبی اقدام می‌کند. در گرایش دوم که اساس نقد ساختارگرایان است، منتقد با مطالعه بر روی متن و ساختار آن درصدد درک نیّات نویسنده است. در گرایش سوم با محوریت خواننده، منتقد او را عامل تعیین‌کننده، هم در آفرینش اثر و هم در دریافت معنی آن، می‌داند و با تکیه بر خواننده‌محوری، نقد خود را بر پایة تمایلات هویّتی و زمانی او بنا می‌کند. این مقاله با هدف نشان دادن سیر تحوّل نظریه‌های ادبیِ معطوف به خواننده، به توضیح دربارة نظریّات منتقدین گرایش سوم می‌پردازد که تئوریهای خود را بر پایة فلسفة پدیدارشناسی بنا نهاده و با تکیه بر آزادی انسان و به تبعِ آن آزادی خواننده، برداشت فردی و تفسیر معنایی وی را اساس نقد خود قرار می‌دهند.
۹.

تحلیل انتقادی نگاه نیما یوشیج‌ به‌ شعر کلاسیک‌ در تبیین‌ الگوی‌ وصفی‌ روایی‌ِ شعر نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شعر نو نقد ادبی شعر کلاسیک نیما یوشیج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲۸ تعداد دانلود : ۱۷۷۳
نیما یوشیج‌ دیدگاه‌ ادبی‌ خود را بر رویکردی‌ انتقادی‌ به‌ شعر کلاسیک‌ بنیان‌ نهاد و آرای‌ او به ‌صورت‌ گسترده‌ و گاه‌ تناقض‌آمیز بر پیروانش‌ و نسلهای‌ بعدی‌ نوگرایان‌ تأثیر گذاشت‌. اکنون‌ پس‌ از گذشت‌ نیم‌ قرن‌ از مرگ‌ نیما، با توجه‌ به‌ ظهور نظریه‌های‌ جدید و گسترش‌ امکانات‌ متنوّع‌ نقد ادبی‌، بازنگری‌ دیدگاههای‌ او و پیروانش‌ ضروری‌ می‌نماید. این‌ مقاله‌ بر آن‌ است‌ تا رویکردهای‌ انتقادی‌ نیما را نسبت‌ به‌ شعر کلاسیک‌ در الگوی‌ وصفی‌ ـ روایی ‌شعر نو بررسی‌ و نقد کند. بررسی‌ این‌ الگو که‌ کانونی‌ترین‌ بخش‌ دیدگاه‌ ادبی‌ نیماست‌ می‌تواند به‌ رفع‌ ابهامها و تناقضات‌ درونی ‌نظریة‌ شعر نو کمک‌ نماید و امکانات‌ مغفول‌ماندة‌ شعر کلاسیک‌ را فرا روی‌ آن‌ قرار دهد. مهمترین‌ اشکالهایی‌ که‌ در احتجاجات‌ نیما برای‌ نقد شعر کلاسیک‌ وجود دارد عبارت‌اند از: ذهنی‌ تلقّی ‌کردن‌ شعر کلاسیک‌ به‌‌ویژه‌ غزل‌ فارسی‌، بی‌توجّهی‌ به‌ وجه‌ روایی‌ غزل‌ در شعر کلاسیک‌، توجه‌ به‌ ویژگیهای‌ داستان‌ مدرن‌ در نقد شعر کلاسیک‌، وفاداری‌ به‌ رئالیسم‌ در شعر، تقلیل‌ دادن‌ امکانات‌ شعری‌ کهن‌ به‌ کاربرد تزئینی‌ عناصر بلاغی‌، بی‌توجهی‌ به‌ زمان‌ ذهنی‌ و درونی‌ در روایت‌، و قرار دادن‌ الگوی‌ وصفی‌ـ روایی در‌ تقابل‌ قطعی‌ با شعر کلاسیک‌.
۱۰.

نقد روایت شناسانه مجموعه «ساعت پنج برای مردن دیر است» بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی نقد ادبی روایت شناسی امیرحسن ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۳۶
این پژوهش به تحلیل ساختاری داستان‌های کوتاه امیرحسن چهل تن با تأکید بر نظریه ژرار ژنت، نظریه رداز فرانسوی می پردازد. ژنت با کتاب گفتمان روایی خود، نقش بسزایی در شناخت روایت داشت. تلاش او در زمینه تعریف داستان و بررسی انتقادی پیرامون مقوله نظرگاه، نقطه آغازین بررسی‌های بعدی در زمینه بوطیقای داستان بود. او متأثر از شکل گرایان روس، قصه را یکی از جنبه های روایت می دانست و آن را ترتیب واقعی روایت ارزیابی می¬کرد؛ در نتیجه توانست از تمامی روابطی که ممکن است بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت پیش آید تحلیلی دقیق ارائه دهد. نتیجه بررسی ساختاری آثار امیرحسن چهل تن نشان می‌دهد زمان به عنوان یکی از عناصر اصلی روایت، بیشتر مورد توجه نویسنده قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که به کمک آن و بر اساس تغییراتی که در نظم خطی آن ایجاد می کند، پیرنگ و شکل مطلوب و پیچیده داستانی خود را بنا می سازد. نویسنده با در نظر داشتن قوانینی مانند رعایت اصل معناداری و علیت کنش‌ها، در ترتیب نقل وقایع و کنش‌های داستان دست به گزینش و انتخاب می زند و به این صورت زمان مندی خاص جهان داستانش را ایجاد می کند.
۱۳.

رویکردهای عمده ادبیات داستانی جنگ (1384- 1359)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی نقد ادبی داستان جنگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی ادب جنگ و مقاومت
تعداد بازدید : ۲۷۲۱ تعداد دانلود : ۱۵۰۸
نوع نگاه به جنگ و نیز درونمایه ها، شخصیت های اصلی و... چهار رویکرد؛ یعنی رویکرد ارزش محور، جامعه محور، انتقاد محور و انسان محور را در حوزه ادبیات داستانی جنگ پدید آورده است. در رویکرد ارزش محور ستایش از پایداری، مقاومت و دفاع از میهن و اثر مثبت فرهنگی و اعتقادی دفاع در مرکز توجه داستان نویسان بوده است. هدف نویسندگان این آثار تهییج و تقویت روح سلحشوری و ارتقا روحیه استقلال خواهی، انجام دادن رسالت عقیدتی و دفاع از ارزش های انقلابی و اسلامی است. در رویکرد جامعه محور به بازتاب مصائب جنگ و جنبه های منفی و تاثیر تخریب های آن بر زندگی مردم و جامعه پرداخته شده است. مسایل جانبی و اجتماعی جنگ و تصویر ویرانگرانه آن در این رویکرد بارزتر است و در آن اثر جنگ بر آن دسته از مردمان شهرها و روستاهایی که بنیاد خانواده و روابط اجتماعی شان دگرگون شده بررسی می شود. در رویکرد انتقاد محور نویسندگان به رد یا تشکیک در جنگ و انتقاد از آن می پردازند. نوع نگاه نویسندگان این رویکرد به جنگ بدبینانه است و اغلب به جنگ شهرها نظر دارند. در رویکرد انسان محور نیز توجه به ارزش های والای انسانی مطرح است و به انسان در جنگ و انسان برآمده از آن پرداخته می شود.
۱۴.

مقایسه تحلیلی رمان‌های ناتورالیستی «نانا» و رئالیستی «باباگوریو»

کلیدواژه‌ها: رئالیسم نقد ادبی بالزاک زولا باباگوریو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : ۲۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۰۵
شباهت ظاهری و دشواری تمایز اصول و قواعد مکاتب ناتورالیسم و رئالیسم، منشأ اشتباهات فراوانی برای منتقدان بوده است. تا آنجا که گاهی آثار ناتورالیستی به عنوان آثار رئالیستی معرفی می‌شوند. در این مقاله اصول و قواعد مکاتب فوق، در دو اثر برجسته نانای امیل زولا و بابا گوریوی بالزاک، نقد و تحلیل شده است. اشخاص داستانی «نانا» در عین عادی و معمولی بودن، هر یک معرف قشر معینی از جامعه‌اند و نویسنده ناتورالیست اصراری بر تیپ‌سازی ندارد. ولی در «باباگوریو» با وجود برگزیده شدن قهرمانان از میان افراد جامعه، به آنها برجستگی خاصی (تیپ) ‌بخشیده می‌شود. انتقاد در آثار ناتورالیستی به مثابه مبارزه با بیماری‌هایی تلقی می‌شود که بر وحدت ارگانیک جامعه هجوم می‌آورد. اما در آثار رئالیستی عمیق‌ترین ریشه‌های تضادهای اجتماعی عصر کاویده می‌شود. با وجود اینکه اصول علمی ناتورالیسم پرداختن به هر موضوعی را صرف نظر از طبقه مجاز می‌داند، موضوع آثار ناتورالیستی بیشتر طبقات متوسط و پایین جامعه را شامل می‌شود. اما نویسنده رئالیست در آثار خود با وجود به تصویر کشیدن هر دو طبقه بالا و پایین جامعه، بیشتر به واقعیت‌ها و رنج‌های مربوط به طبقه کارگر توجه می‌کند. اکثر رمان‌های ناتورالیستی دارای پایانی اندوه بار، نگران کننده و فاجعه‌آمیز هستند و موجب ناراحتی خواننده می‌شوند. ولی آثار رئالیستی با وجود اینکه معمولاً پایانی غم انگیز دارند، تا حد آثار ناتورالیستی فاجعه‌آمیز نیستند.
۱۵.

شخصیت نقدی ابوالفرج اصفهانی و ارزش انتقادی «الاغانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی الاغانی ابوالفرج اصفهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹۶
ابوالفرج اصفهانی (184-356 ه) از چهره های شناخته شده و مطرح در تاریخ علم و ادبیات عرب است . نام او تداعی بخش مجموعه بیست و چهار جلدی کتاب الاغانی است که به گفته خودش در تدوین و تالیف آن نیم قرن رنج برده است . اگر چه ابوالفرج به عنو ان «ناقد» و این دایر؟ة المعارف وی به عنوان «کتاب نقد» شهرت ندارند ، اما این اثر گرانبها ، آکنده از مباحث نغز و شیرین نقدی است . در این مقاله سعی شده به معرفی جنبه جدیدی از شخصیت ادبی ابوالفرج یعنی نقادی وی پرداخته شود .
۱۷.

نقدی بر نظریه‏های هرمنوتیک ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجربه تاویل روش نقد ادبی زیبایی‏شناسی گشودگی تاویل‏گر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۲۰۰۳
«هرمنوتیک ادبی» و یا «رویکرد هرمنوتیکی به متون ادبی» را طرح کرده و با نگرش‏ها، انتظارات و پیشنهادهای گوناگون پا به عرصه این میدان نهاده‏اند. بعضی از ایشان، چون پتر سوندی، نوع خاصی از هرمنوتیک را مدنظر دارند، که توان آن را داشته باشد، نخست به بازخوانی و ساماندهی پیشینه تاریخی نظریه‏های تاویل ادبی بپردازد، و سپس در هماهنگی با مدرن‏ترین روش‏های نقدِ ادبی و زبان‏شناختی، جوابگوی پرسش‏های بنیادینی باشد که ذهن منتقدان ادبی از دیرباز با آنها مشغول بوده‏ است. بعضی دیگر، چون هانس روبرت یآوس و اومبرتو اکو، خود از پایه‏گذاران مکتب‏های ادبی محسوب می‏شوند، و قصد دارند، دامنه نقد ادبی را به مددِ پرسش‏های جامع هرمنوتیکی گسترش دهند و با رجوع به مبانی محوری این مبحث، اعتبار تئوری‏ها و اندیشه‏های خود را محک زنند. جستار حاضر به نقد و بررسی منتخبی از مهم‏ترین رهیافت‏ها و نظریه‏های هرمنوتیک ادبی، مناسباتِ آن با سایر دیسیپلین‏های مشابه علوم انسانی، و تلقی‏های مختلف از وظائف و کارکردهای آن می‏پردازد و سؤالاتی نیز در مورد توان آشتی‏پذیری هرمنوتیک با روش‏های تاویل متن و نظریه‏های نقد ادبی مطرح می‏کند. توجه اساسی این مقاله اما به دیدگاه‏ها، راهکارها و معضلاتِ ویژه‏ای معطوف است که در تقاطع اندیشه‏های محوری تاویل ادبی و پرسش‏های هرمنوتیکی شکل می‏گیرند.
۱۸.

موضوعیت موضوع در آثار ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موضوع مضمون درون مایه نقد ادبی آثار ادبی و اصطلاحات ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۳
«موضوع» یکی از واژگانی است که همراه با برخی از اصطلاحات ادبی در حوزه «معنا» ی آثار ادبی به کار می رود. تعریف موضوع در منابع مختلف یکسان نیست، بلکه در مواردی متناقض است و معمولا مترادف با اصطلاحاتی به کار می رود که اغلب آن ها تعریف و کاربرد ویژه خود را دارند. درونمایه، مضمون، محتوا و بن مایه از آن جمله اند. موضوع در علوم مختلف به معانی مختلف به کار رفته است. معنایی که در این نوشته مورد نظر است، همان چیزی است که درباره آن بحث و گفتگو می شود و در آثار ادبی قلمرو خلاقیتهای ادبی است. اصولا نفس «موضوع» مقوله ای ادبی نیست و آثار ادبی منحصر به موضوعات خاص نیستند. عدم تاثیر موضوع بر کهنه بودن یا تازه بودن اثر یا ارزش ادبی آن و دستاویز بودن آن برای آفرینش آثار ادبی حاکی از آن است که نفس «موضوع» در آثار ادبی موضوعیت ندارد و اعتبار و ارزش ادبی این آثار به مقوله هایی چون زبان، بیان، درونمایه و... بستگی دارد. بنابراین طرح آن در کنار دیگر «اصطلاحات ادبی» موجب اشتباه است.
۱۹.

نگاهی انتقادی به جریان شناسی های شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی شعر معاصر سبک مکتب جریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۴۵ تعداد دانلود : ۳۷۹۰
اصطلاح «جریان شعری» بر خلاف اصطلاحات شناخته شده نزدیک به آن، یعنی سبک و مکتب که تقریبا معنا، مفهوم و مصادیق روشنی دارند، مبهم بوده و در نقد ادبی اروپایی نیز معادلی برای آن وجود ندارد. این اصطلاح از جمله بر ساخته های منتقدین معاصر ایران است و برای تبیین ویژگی ها، اختلافات و اشتراکات شاخه های شعر معاصر اعم از کلاسیک و جدید وضع شده است. اگرچه ممکن است طیف معانی و مصادیق اصطلاح مذکور برای واضعان آن تا حدودی روشن بوده باشد، اما تاکنون کسانی که درباره شناسایی، تبیین و دسته بندی شاخه های متعدد شعر معاصر تحقیقاتی انجام داده اند، تعریفی از این اصطلاح ارایه نداده و تمایزها و اختلافات آن را با «سبک» و «مکتب» مشخص نکرده اند. این مقاله می کوشد ضمن بررسی سیر «جریان شناسی شعر معاصر» به تعریف و تبیین این اصطلاح پرداخته و رابطه آن را با سبک شناسی و مکاتب ادبی نشان دهد.
۲۰.

معصومیت و تجربه در شعر کودک کوششی در تدوین نظریه نقد ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه روانشناسی فلسفه تعلیم و تربیت نقد ادبی شعر کودک -ادبیات کودک معصومیت و تجربه ویلیام بلیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹۳ تعداد دانلود : ۱۵۹۴
"بیش از 22 سال از آغاز تدریس""ادبیات کودک""در دانشگاههای کشور می‏گذرد.انتشار متون ویژه کودکان نیز در میهن ما سابقه‏ای حدودا 78 ساله دارد، اما مقایسه ادبیات کودک ما با ادبیات کودک ملل دیگر پیشرفت قابل ملاحظه‏ای را در این نوع ادبی نشان نمی‏دهد.به نظر می‏رسد یکی از علل عمده این پدیده فقدان بحثهای نظری مربوط به ادبیات کودک در پژوهشهای دانشگاهی است. مقاله حاضر در عنوان خویش""معصومیت و تجربه""وامدار ویلیام بلیک، شاعر، پرده نگار و متفکر قرن 18 و 19 انگلیس است.این مقاله در پاسخ به نیاز پیشگفته کوشیده است که در بخش نخست خود، معنای معصومیت و تجربه از دیدگاه بلیک را با معنای این مفاهیم در فلسفه، فلسفه تعلیم و تربیت و روانشناسی همپوشی دهد و بدین گونه به مبنایی نظری در نقد ادبیات کودک، دست یابد و سپس آنچه را فراهم آمده، در بخش دوم را حیطه شعر معاصر کودک ایران به کار گیرد.پژوهش حاضر بر آن است که مبنای نظری عرضه شده، توان نقد ادبیات کودک را داراست. "