مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شعر کودک
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی مقاله، بررسی محتوایی شعر کودک در دهه هفتاد است. بدین منظور ابتدا مجموعه اشعار منتشر شده در این دهه را مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار دادیم. مجموعه مضامین موجود در شعر این دوره، در شش محور اصلی خلاصه شد: مضامین طبیعت گرایانه، مضامین سرگرم کننده و لذت بخش، مضامین سیاسی -اجتماعی، مضامین دینی، مضامین آموزشی ـ علمی و مضامین تربیتی ـ اخلاقی. سپس در صدد برآمدیم که فراوانی هر مضمون را در شعر این دهه مشخص کنیم و در عین حال فراوانی هر موضوع را در اشعار گروههای سنی «الف»، «ب» و ج مشخص کردیم. سپس به سراغ هر دسته از مضامین رفتیم و سعی کردیم با یافتن معیارهای علمی، نقاط ضعف و قوت اشعار را مشخص کنیم. این مقاله به ما نشان می دهد که شعر دهه هفتاد از جهت محتوایی چه وضعیتی دارد.
معصومیت و تجربه در شعر کودک کوششی در تدوین نظریه نقد ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بیش از 22 سال از آغاز تدریس""ادبیات کودک""در دانشگاههای کشور میگذرد.انتشار متون ویژه کودکان نیز در میهن ما سابقهای حدودا 78 ساله دارد، اما مقایسه ادبیات کودک ما با ادبیات کودک ملل دیگر پیشرفت قابل ملاحظهای را در این نوع ادبی نشان نمیدهد.به نظر میرسد یکی از علل عمده این پدیده فقدان بحثهای نظری مربوط به ادبیات کودک در پژوهشهای دانشگاهی است.
مقاله حاضر در عنوان خویش""معصومیت و تجربه""وامدار ویلیام بلیک، شاعر، پرده نگار و متفکر قرن 18 و 19 انگلیس است.این مقاله در پاسخ به نیاز پیشگفته کوشیده است که در بخش نخست خود، معنای معصومیت و تجربه از دیدگاه بلیک را با معنای این مفاهیم در فلسفه، فلسفه تعلیم و تربیت و روانشناسی همپوشی دهد و بدین گونه به مبنایی نظری در نقد ادبیات کودک، دست یابد و سپس آنچه را فراهم آمده، در بخش دوم را حیطه شعر معاصر کودک ایران به کار گیرد.پژوهش حاضر بر آن است که مبنای نظری عرضه شده، توان نقد ادبیات کودک را داراست.
"
نشانه شناسی زبان در شعر کودک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تجلی شعرکودک، همچون هنر شعر حوزه بزرگسال، در زبان و ساختار خاص آن است، اما تمایز شعر کودک، از شعر بزرگسال، در ضرباهنگ و موسیقی سرشار همراه با ریتم تند زبان، استفاده از دست مایه های زبانی نشاط انگیز، کنش تصویری بالا، بیرونی بودن زبان، استفاده از مکان و محیط بیرونی در شخصیت پردازی مطلق، یک پارچگی و عدم فاصله گذاری و حذف در خط روایی شعر، تک آوایی بودن زبان شعری در محور عمودی، کوتاهی و مقطوع بودن زبان در محور افقی، ترجیح زبان بر پیام، از نشانه های مربوط به حوزه تفکیک شده شعر کودک است.غنای موسیقیایی شعر کودک بسیار پیچیده و دشوارتر از کاربرد صحیح دیگر عناصر زبانی است، چراکه استخدام درست و آگاهانه عناصر موسیقیایی در شعرکودک نیازمند دقت، حوصله و از همه مهمتر تسلط و درک درست از زبان کودکانه می باشد. این مقاله در خدمت تشریح و بازکردن مهمترین نشانه (ویژگی) های زبانی شعر کودک قرار گرفته است.
شعر کودکانه و پیدایش زیبایی شناسی کلامی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظریه رقیه حسن درباره پیدایش و تکوین زیبایی شناسی کلامی در کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. در این نظریه، کودک ناآگاهانه و به صورت غیرارادی با شنیدن لالاییها و شعرهای کودکانه، ادبیات را می آموزد. او الگوهای زبانی از جمله الگوهای آوایی، معنایی و نحوی را در شعرها تشخیص می دهد و توانایی در ذهن او شکل می گیرد که پایه زیبایی شناسی کلامی را در سالهای آینده برای او شکل می دهد. در اینجا از میان گونه های ادبی ما فقط به بررسی شعر می پردازیم. از میان الگوهای ادبی نیز فقط به بررسی الگوهای آوایی می پردازیم؛ زیرا از میان ویژگیهای زیبایی شناختی اشعار کودکان، الگوهای آوایی خوشایند و دلنشین، اهمیت ویژه دارد. شایان توجه است که در این نوشته، جستجو درباره همپوشیها و در عین حال تفاوتهای «زبان» و «ادبیات» به عنوان دو حوزه از حوزه های ذهن همواره در پس زمینه تمام مباحث مطرح است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر چند زبان و ادبیات ماهیت یکسانی دارد از لحاظ منشا و همچنین نوع پردازش با همدیگر تفاوتهای اساسی دارد و این تفاوت آنها را به حوزه هایی جدا از ذهن مربوط می کند. در بخش پایانی این تحقیق الزامات و پیامدهای نظری را، که این تلقی از یادگیری ادبیات برای آموزش ادبیات به کودکان در بردارد، بررسی می کنیم. براساس یافته های این تحقیق در تلقی کودکان از ادبیات شکل بر محتوا غلبه دارد و پرورش این تلقی در شکوفایی توانش ادبی آنها در سالهای آینده نقش عمده ایفا می کند. از این رو بهتر است که در تهیه و نگارش اشعار کودکانه بویژه در سالهای اولیه کودکی به جای طرح مضامین پیچیده و آموزشی به زیبایی شکل و چگونگی بیان اشعار توجه خاصی مبذول شود.
بررسی اصلی ترین ویژگی های زبانی و تصویر آفرینی در اشعار رحماندوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصطفی رحماندوست از شاعران شاخص و چند وجهی شعر کودک در ایران به شمارمی رود که اشعار وی از ویژگیهای سبک شخصی، به ویژه تصویر آفرینی برخوردار است. در این جستار کوشش می شود، پس از معرفی کوتاه زندگی، آثار و فعالیتهای ادبی و فرهنگی شاعر به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی، به اصلیترین ویژگیهای زبانی، تصویر آفرینی، شیوه روایی و واقع گرایی و بیان خاص شعر آیینی در بیست مجموعه شعر وی پرداخته شود،
تصویر آفرینیهای وی بیشتر از طریق حس آمیزی و عناصر و واژگان مربوط به حس بینایی و شنوایی، متناقض نما، افعال و اصطلاحات محاوره ای، عامیانه و بومی، قیدهای ابداعی، نام گذاریهای جدید، انواع برجسته سازی و هنجار گریزی زبانی و موسیقی کلامی، به ویژه انواع تکرار و ایجاز و اطنابهای مناسب صورت می گیرد.
مهارت در بیان روایی و قصه گویی با زاویه دید اول شخص، سوم شحص و تک گویی، متناسب با گروه های سنی «الف» و «ب» در بیشتر اشعارش دیده می شود.یکی دیگر از ویژگیهای وی، مهارت در شعر آیینی، به ویژه شعر عاشورایی کودک است. به طور کلی، واقع گرایی و ساده گویی و بهره گیری از عناصر زنده و توصیفات عینی، به ویژه رنگهای زرد و سیاه و بازیهای زبانی و ترکیبات بدیع و مناسب سن کودک را می توان از اصلیترین مختصات شعر وی دانست.
بررسی تطبیقی شعر کودک در هوپ هوپ نامه ی علی اکبر صابر و دیوان نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسیم شمال و علی اکبر صابر از نخستین کسانی هستند که برای کودکان به زبان کودکانه شعر سروده اند. در کلّیات نسیم شمال سی و سه شعر، و در هوپ هوپ نامه بیست و سه شعر به شعر کودک اختصاص یافته است. زبان شعر هر دو شاعر ساده، عاری از آرایه ها و متناسب با فهم کودکان است. هر دو شاعر از قالب مثنوی استفاده کرده اند. شعر هر دو شاعر حالت روایی دارد که غالباً حیوانات، قهرمان و ضدّ قهرمان قصّه ها هستند. این امر سبب عینی سازی مباحث ذهنی شده است. بسامد تشخیص و فابل در شعر نسیم شمال بیشتر از شعر صابر است ولی تعداد نمادهای آنان برابر و گاهی مشترک است. نسیم شمال اغلب به طور مستتقیم به ذکر پیام و پند و اندرز پرداخته ولی صابر غالباً به طور غیرمستقیم پیام قصّه را ارائه کرده است.
خوانش تطبیقی مفهوم آزادی در شعر محمود سامی البارودی و ملک الشعراء بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به اندیشه اجتماعی شاعران و نویسندگان و بررسی رابطه آن با شعر، به عنوان بخشی از ساختار ذهنی جامعه، از موارد ضروری در حوزه مطالعات جامعه شناسی ادبیّات به شمار می رود. رابطه دامنه دار و گسترده زبان و ادبیّات فارسی با زبان و ادبیّات عربی، رابطه ای تاریخی است و در مقاطع مختلف، دستخوش تحوّلات و فراز و فرودهایی بوده است. از قرن هجده میلادی به بعد، جریان های فرهنگی جهان تحت تأثیر تحوّلات جدید اجتماعی راهی دیگر پیموده و وجوه مشترک یافته است. در این میان، آبشخور فکری مشترک محمود سامی البارودی (1839-1904 م) و ملک الشّعرای بهار (1887-1952 م)، وقایع اجتماعی قرن نوزدهم بوده است. این جستار با تکیه بر نظریه ساختگرای لوسین گلدمن و با رویکردی تحلیلی – تطبیقی، علاوه بر تحلیل ساختارهای متنی شعر این دو شاعر، با حرکتی شناور میان شعر و اجتماع، به عنوان دو ساختار مرتبط، زمینه های خلق مفهوم آزادی در بیان شعری آن دو را، در دو بخشِ دریافت و تشریح روشن می کند. مهم ترین نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: طرح مسأله آزادی در شعر دو شاعر، بر اساس یک ایدئولوژی مشخّص شکل گرفته است. از دیگر سو، این مسائل در شکل گیری ذهنیّت اجتماعی دو شاعر و کلام ادبی آنان مؤثّر بوده است و بخشی از ساختارِ غالبِ اجتماعیِ زمانه دو شاعر به شمار می آید.
بررسی تأثیر مضامین قرآنی در اشعار کودکانه ی جعفر ابراهیمی (شاهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار به بررسی تأثیرپذیری جعفر ابراهیمی از مضامین قرآنی در اشعار کودکانه می پردازد. به همین منظور، با تبیین مضامین قرآنیِ متجلّی در اشعار ابراهیمی و بررسی کارکرد آن ها، در پیِ پاسخ دادن به این دو پرسش است که هدف از کاربردِ مضامین قرآنی در شعر کودک چیست و کدام مضامین بیشترین کاربرد را دارد. با توجه به بررسی انجام شده، می توان گفت که مضامین قرآنی، بخشی از محتوای اشعار کودکانه ی ابراهیمی را تشکیل می دهد که با هدف القای آموزه های اسلامی، شناساندن بزرگان دین و آماده سازی کودک برای انجام وظایف دینی استفاده می شود. ابراهیمی با الهام گیری از قرآن کریم سعی دارد کودک را با دین و اندیشه های دینی آشنا کند و از آن جا که مخاطب هنوز به مرحله ی تکامل ذهنی و درک مفاهیم انتزاعی نرسیده است و قادر به قضاوت های اخلاقی نیست، از مضامین قرآنی متناسب با رشد فکری کودک و فراخور ذوق و درک او بهره گرفته است. ابراهیمی به خداشناسی بیش از سایر مضامین توجه دارد و سعی کرده است با استفاده از تمثیل طبیعت صفات ثبوتی و جمالی خداوند را توصیف کند. این پژوهش با بررسی 15مجموعه شعر جعفر ابراهیمی و بهره گیری از جدول های آماری، به شیوه ی تحلیلی – توصیفی انجام گرفته است. [5]
بیان شاعرانه مضامین قرآنی در شعر کودک (مطالعه موردی خداشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداشناسی یکی از بنیادی ترین دغدغه های فکری کودکان است که تعلیم آن به کودک با ظرافت های خاصی همراه است. قرآن و مفاهیم دینی از بزرگ ترین پشتوانه های انواع شعر فارسی از جمله شعر کودک است. هدف این مقاله بررسی چگونگی شاعرانه ساختن خداشناسی در شعر کودک و اشعار شاعران معاصر کودک است. انتخاب اشعار به صورت تصادفی و بر اساس گروه سنی «ج» و «د» بوده و این سوالات در مقاله مطرح شده است که نحوه معرفی خدا در شعر کودک چگونه است؟ چه ابزارهایی برای بیان شاعرانه در این راستا بسامد بالایی دارد؟ روش تحقیق، تحلیل محتوایی است که به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. بحث مقاله در چهار محور اصلی تنظیم شده است که در هر محور شیوه های مختلف معرفی خدا به کودک همراه با شگردهای شاعرانه بحث شده است. تشخیص، تشبیه و موسیقی اشعار از عمده ترین ابزارهای شاعرانه ساختن مفهوم خداشناسی در شعر کودک است.
بررسی نماد روانشناختی در شعر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد، از شگردهای تصویرپردازی است که نشانگر استعداد واژگان در انعکاس تصاویر ذهنی است. نماد ادبی، به دلیل همراه بودن با تداعی های پیچیده ی ذهن و تصاویر دیریاب، در شعر کودک و نوجوان کاربرد کمتری دارد؛ با وجود این، نماد روان شناختی که حاصل برخورد عاطفی کودک با دنیای درونی و بیرونی است، به جهت ملموس بودن و سهولت درک آن، در شعر کودک و نوجوان بازتاب دارد. این نوع نماد، نه تنها در کوشش طبیعی کودک برای دریافت معنا خللی ایجاد نمی کند؛ بلکه به نیازهای عاطفی کودکان جواب می دهد و تضادهای درونی او را به وحدت می رساند. نماد روان شناختی نقش فیزیولوژی در کودک دارد و اغلب به صورت ناخودآگاه در بازی های کودکانه، جلوه گر می شود. مهم ترین دلیل پیدایش آن، قدرت زیاد تخیّل کودک و عاطفه ی اوست. در این مقاله، سعی داریم نمادهای روان شناختیِ به کار رفته در شعر کودک را رمزگشایی و بررسی کنیم.
راه های تعلیم خداشناسی به کودکان در شعر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان تعلیم گزاره های بلند و متعالی قرآنی به کودکان آن هم به شیوه ای پویا و مؤثر ظرافت خاصی می طلبد. این مقاله با هدف بررسی راه های تعلیم اندیشه دینی خداشناسی در ادبیات کودک در پی پاسخ به این پرسش هاست که تعلیم خداشناسی در شعر کودک چه اهمیتی دارد؟ شاعران ادبیات کودک با چه شگردهایی تلاش می کنند که کودک را بیشتر با خدا آشنا کنند تا تعلیم این اندیشه اساسی دینی جذاب و مؤثر واقع شود؟ روش تحقیق، تحلیل محتواست که پس از مطالعه مجموعه های شعری شاعران ادبیات کودک که با موضوع خداشناسی مرتبط بودند، شگردهای تعلیم خداشناسی به کودک استخراج شد. معرفی صفات خداوند، آشنا کردن کودک با پدیده های طبیعی، یادآوری و برجسته کردن نعمت های الهی، آموزش دعا و نیایش از جمله راه های شناساندن خدا به کودک در شعر کودک است.
پیش بینی هوش معنوی کودک بر اساس شعر مبتنی بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی، کاربرد معنویّت برای پاسخگویی به نیازهای ذهنی و پرسش های بنیادین هستی شناسانه است که بر پایة عقاید دینی به کار گرفته می شود و نقش اساسی در تأمین سلامت روانی و هدفمند کردن زندگی دارد. اگرچه در پژوهش های انجام گرفته در حوزة هوش معنوی به گروه سنّی بزرگسالان توجه فراوانی شده است، می توان این نوع از هوش را با توجه به آموزه های قرآنی در کودکان نهادینه کرد. یکی از روش های این امر، بهره گیری از شعر است. در پژوهش حاضر که به شیوة تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است، به بررسی هوش معنوی کودکان بر اساس شعر و مبتنی بر آموزه های قرآنی پرداخته می شود. به همین منظور، مؤلفه های هوش معنوی در شعر کودک واکاوی، و با استناد به آیه های قرآنی، کارکرد آن بررسی شده است. کاربرد هوش معنوی در شعر کودک باعث می شود که فضایل اخلاقی در کودکان پرورش یابد و او پاسخی متناسب با درک خود، نسبت به خدا و هستی بیابد و با اعتقاد به خدای آفریننده، در برابر سختی ها بردبار باشد. مؤلفه های هوش معنوی در شعر کودک، منطبق با آموزه های قرآنی و با کارکرد تعلیمی است. از این رو، رهاورد وحی الهی برای پرورش روح کودک و تعالی بخشیدن به او برای شکوفایی، قابلیت و توانایی ها در درک امور فرامادی است.
بررسی تطبیقی اصولِ شعرِ کودک در ترجمه منظوم کودکانه ده سوره کوتاه قرآن کریم
منبع:
علوم ادبی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
139 - 171
حوزه های تخصصی:
خداشناسی از بنیادی ترین دغدغه های فکری کودکان است. این شناخت، به زندگی کودک جهت داده و درک معنای حیات را برای وی آسان می سازد. آشناسازی کودکان با قرآن و معارف قرآنی، از را ه های سنجیده و مناسب معرفت آموزی کودکان است. در این راه تعامل معنوی با کودک از طریق ادبیّات و هنر کودکان و توجه به عنصر زیبایی شناسی به عنوان یک عنصر اساسی در تربیت دینی آنان می تواند بر میزان درک و شناخت کودکان و انتقال بهتر مفاهیم دینی و قرآنی تأثیرگذارتر عمل نماید. به همین منظور در تحقیق حاضر ده سوره کوتاه و منظوم قرآن برای کودکان از دو جنبه «ساخت شعر کودک» و «ترجمه درست آیات» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. هدف آن است که میزان درستی و کیفیت این اشعار به لحاظ روساخت و محتوایِ معرفتی آنها نشان داده شود و محاسن و معایب کار آشکار گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که تا رسیدن به نمونه های بی نقص، کامل و دقیق تر این نوع از اشعار کودکانه، فاصله فراوانی وجود دارد.
شعر کودک در سیره ی پیامبر (بررسی ساختاری، موسیقایی و محتوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مغفول مانده در سیره پیامبر اکرم، توجه ایشان به شعر و ادبیات کودک است. به گواهی تاریخ، نه تنها شعرهای کودکانه ای که عموما در اوزان محرّک و مهیِّج سروده می شده، در زمان کودکی پیامبر برای ایشان خوانده می شده، بلکه شخص پیامبر نیز پاره ای از اشعار کودکانه را برای کودکانی مانند امام حسن و امام حسین می خوانده اند و گاه نیز در باب برخی از اشعار کودکانه اظهار نظر می کرده اند. ما در این مقاله می کوشیم با بررسی متون حدیثی و تاریخی، شعرهای کودکانه ای را که در سیره پیامبر اکرم مورد توجه واقع شده، استخراج، بررسی و تحلیل کنیم. در ضمن این بحث نشان داده ایم که ساختار برخی از این اشعار، به احتمال با ساختار شعرهایی که گوسان های ایرانی در دوران پیش از اسلام می خوانده اند مشابهت هایی دارد و احتمال تاثیرپذیری برخی شعرهای کودکانه عرب، از ساختارهای پیش از اسلامی شعر فارسی وجود دارد. همچنین در پایان مقاله با ذکر دو نمونه، تاثیرگذاری و قدرت شعر کودک در تمدن اسلامی را نشان داده ایم.
کارکرد و بسامد رنگ در شعر کودک سلیمان عیسی و مصطفی رحماندوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر رنگ از مهم ترین عناصر آفرینش تصاویر هنری در شعر است. شاعران کودک با استفاده از معانی نمادین رنگ ها، از چشم انداز خود، دنیا را برای کودکان ترسیم و به رشد فکری، روحی و اجتماعی آن ها کمک می کنند؛ ازاین رو پژوهش حاضر با تبیین اهمّیّت رنگ در تصویرگری شعر کودک، بسامد و کارکرد عنصر رنگ را در شعر کودک سلیمان عیسی و مصطفی رحماندوست را بررسی کرده است؛ نتایج نشان داد رنگ سبز پربسامدترین رنگ در اشعار دو شاعر است که با بهره گیری از طراوت آن، نگرش مثبت القاکننده رویش، باروری و برکت را برای کودکانِ آینده ساز به نمایش می گذارند. هردو شاعر با آگاهی از تأثیر تنوّع رنگ ها بر روح شاد کودکان، از ترکیب رنگ ها استفاده کرده اند که در شعر رحماندوست از بسامد بالاتری برخوردار است؛ استفاده درست و مناسب هردو شاعر از رنگ ها، متناسب با تحلیل روان شناختی و دلالت های مشابه در بهره گیری از رنگ ، نشان از آگاهی دو شاعر از اهمّیّت و اهداف شعر کودک و توجّه ویژه آنان به آشناساختن کودکان با ارزش های دینی، اخلاقی و ملّی - میهنی دارد.
تحلیل عناصر حماسه ی دینی لیله المبیت در دو منظومه ی کودکانه
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی داستان رشادت و دلاوری های بزرگان دین به شکل منظوم، می تواند نقش به سزایی در الگوسازی و قهرمان پروری برای کودکان داشته باشد و آن ها را به شناخت بیشتر بزرگان دین سوق دهد؛ لذا نگارندگان، در این پژوهش می کوشند با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، دو منظومه ی کودکانه ی دینیِ «یک آینه، یک خنجر» اثر محمدکاظم مزینانی و «او برادر من است» اثر جعفر ابراهیمی را از دیدگاه عناصر حماسی بررسی کنند. در این منظومه ها -که روح حماسی غالب بر داستان است- رشادت و از جان گذشتگی حضرت علی(ع) در ماجرای لیله المبیت برای کودکان به تصویر کشیده شده است. در هر دو منظومه ی یاد شده، عناصر و ویژگی های حماسه از قبیل: قهرمان و ضد قهرمان، کتمان نام، مکر و حیله، ابزار آلات جنگی، امور خارق عادت و پیشگویی مشهود است. شاعران هر دو منظومه، برای سهولت درک معنی از وزن جویباری استفاده کرده ، و از واژگان و ترکیباتی متناسب با فهم کودکان بهره جسته اند؛ در واقع، در هر دو اثر حماسی، براساس مقتضای حال مخاطب سخن گفته شده است.
نقد و تحلیل ساختار تعلیمی کتاب«نصاب الصبیان» ابونصر فراهی (مطالعه موردی یک کتاب کودک در نظام آموزشی سبک سنّتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشته، یک کتاب کودک (نصاب الصبیان) از دو جنبه شکلی و محتوایی، مورد مطالعه آمایشی_ تحلیلی قرار می گیرد. این کتاب در نظام آموزشی ایران اسلامی حدود ششصد و پنجاه سال مورد استفاده قرارگرفته است. با پژوهش انجام گرفته روی 3216 واژه به کاررفته در نصاب الصبیان، در یک بستر آمایشی تحلیل ریخت و محتوا؛ الف- از نظر شکلی؛ بسامد زبانی واژگان، محتوای لغات، قافیه غنی و فقیر، واژگان انسانی و غیرانسانی و همچنین جاندار و غیر جاندار بودن بخش غیرانسانی و ب- ازنظر محتوایی؛ موضوع لغات، خوشایندی، ناخوشایندی و خنثایی واژه ها، درون مایه اخلاقی، تخیلی و عاطفی آن ها و همچنین عناصر حرکتی، رنگی و موسیقیایی لغات مشخص می شود سپس از طریق تعیین بسامد واژگان، عناصر تعلیمی استاندارد و غیراستاندارد کتاب مشخص می گردد و در نهایت پس از بررسی های لازم، فاصله داشتن این کتاب از معیارهای شعر کودک به اثبات می رسد.
بررسی مضامین دو مجموعه شعر کودکانه محمود کیانوش با رویکرد مخاطب شناسی
حوزه های تخصصی:
محمود کیانوش از پیشگامان شعر کودک در ایران به شمار می رود. اشعار وی، علاوه بر سادگی ساختار و روانی جملات، دارای محتوایی متناسب با جهان بینی مخاطب است. وی با گذر از «منِ» واقعی(انسان بزرگسال) و انتخاب زبان کودک، بر اساس مقتضای حال مخاطب سخن گفته است. در این جستار، با بررسی محتوای دو مجموعه شعر طوطی سبز هندوستان(گروه های سنّی الف و ب) و بچه های جهان(گروه های سنّی ج و د)، در پی پاسخگویی به دو سوال محوری زیر هستیم: - آیا کیانوش در به کارگیری مضامین شعر کودک به گروه سنّی و رشد ذهنی مخاطب توجّه داشته است؟ - با توجّه به گروه های سنّی مختلف، در دو مجموعه ی مورد پژوهش، کدام مضامین بیشترین کاربرد را دارد؟ آشنایی کیانوش با نیازهای فکری و توجه به درک محدود کودک باعث شده است نگاه کودکانه را در اشعارش برگزیند و جهان را از دریچه ی چشم کودکان بنگرد و بر اساس این، سخن خود را با اقتضای سنّی کودک تطبیق دهد؛ البته کیانوش به همه ی گروه های سنّی کودکان نگاهی یکسان ندارد؛ بلکه با افزایش گروه سنّی، مفاهیمی از قبیل خود محوربینی و عینی گرایی تبدیل به تعامل گروهی و مفاهیم انتزاعی شده، و به تبع آن، مضامین اشعار او نیز تغییر یافته است.
نقد آثار برگزیده ی شعر شورای کتاب کودک در دهه ی چهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفی آثار برتر شعر کودک، همان قدر که در شکل گیری هویت شعر کودک مؤثر است، در جهت گیری دوسویه ی شاعر و مخاطب و همچنین درک وجوه زیبایی شناختی آن تأثیرگذار است. تکیه بر متن، به ویژه توجه به رخدادهای زبانی به عنوان مهم ترین عنصر شعری، به شناختی دقیق تر از ملزومات شعر کودک منجر خواهد شد؛ زیرا صورت زبانی مهم ترین و ملموس ترین ویژگی شعر کودک است. شورای کتاب کودک در جایگاه نهادی مهم و تأثیرگذار، از آغاز تأسیس با فاصله گیری از نقد ذوقی کوشیده است برای نقد و گزینش آثار برتر، معیارهایی در نظر بگیرد. در اینجا باتوجه به معیارهای تعیین شده ی این نهاد، میزان تطبیق این معیارها با آثار برگزیده ی این شورا در دهه ی چهل بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب زمانی از میان سه اثر منتخب این دهه؛ یعنی فری به آسمان می رود سروده ی عباس یمینی شریف، قصه ی طوقی سروده ی محمود مشرف آزادتهرانی و گل اومد، بهار اومد سروده ی منوچهر نیستانی، در دو اثر اخیر، معیارهای شورا دقیق تر شده و آثار برگزیده انطباق بیشتری با آن ها دارند. البته معیارهای گزینش و نقد شورا در این سال ها خالی از آشفتگی و نقص های فنی نیست، اما باتوجه به نوپایی ادبیات کودک و رویکرد تعلیمی این نهاد، توجیه پذیر است.
انسان انگاری (تشخیص) طبیعت در شعر کودک براساس دیدگاه لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیکاف و جانسون بر این باورند که از طریق استعاره، مفهوم سازی حوزه ای از تجربه (حوزه ی مقصد) بر مبنای حوزه ی دیگر (حوزه ی مبدا) انجام می شود. آنان استعاره های مفهومی را به سه دسته ی هستی شناختی، ساختاری و جهتی تقسیم کرده که استعاره ی انسان انگاری/ تشخیص را از بدیهی ترین استعاره های هستی شناختی دانسته اند. در این نوع استعاره ، شیء فیزیکی، شخص پنداشته می شود. این استعاره ، نه تنها نوع نگاه و اندیشه ی افراد، بلکه چگونگی عملکرد آنان را به موضوعِ مدنظر مشخص می کند. هدف در این پژوهش، بررسی انسان انگاری طبیعت در چهل مجموعه شعر کودک منتشرشده از سوی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، براساس نظریه ی لیکاف و جانسون و با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد در اشعار بررسی شده، از میان عناصر طبیعت، بیشتر درختان، گل ها و گیاهان، انسان انگاری و از بین ویژگی های انسانی، شاعران بیشتر کنش ها و رفتارهای انسانی را به عناصر طبیعت نسبت داده اند و با نسبت دادن ویژگی های مختلف انسان به طبیعت در مجموع استعاره ی «طبیعت به مثابه انسان است» شکل گرفته است. نگرش کلی حاکم بر این استعاره، در مجموعه اشعار بررسی شده، این است که اجزای طبیعت، کنشگرانی آگاه و هیجان مند هستند که با آن ها باید مانند انسان ها رفتار شود. این نگرش می تواند منجر به کنش هایی همچون احترام گذاشتن به طبیعت، قائل شدن حق زیست برای آن، مهربانی و احساس مسئولیت در برابر آن، قدرشناسی و نیالودن محیط زیست شود؛ البته برخی از نمونه ها، مانند نسبت دادن رذایل اخلاقی به محیط زیست، می تواند کنش های منفی ای مانند آسیب زدن به طبیعت، بی اعتمادی به آن و استفاده ی بی رویه از منابع طبیعی را در پی داشته باشد.