مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
زیباییشناسی
حوزه های تخصصی:
«هرمنوتیک ادبی» و یا «رویکرد هرمنوتیکی به متون ادبی» را طرح کرده و با نگرشها، انتظارات و پیشنهادهای گوناگون پا به عرصه این میدان نهادهاند. بعضی از ایشان، چون پتر سوندی، نوع خاصی از هرمنوتیک را مدنظر دارند، که توان آن را داشته باشد، نخست به بازخوانی و ساماندهی پیشینه تاریخی نظریههای تاویل ادبی بپردازد، و سپس در هماهنگی با مدرنترین روشهای نقدِ ادبی و زبانشناختی، جوابگوی پرسشهای بنیادینی باشد که ذهن منتقدان ادبی از دیرباز با آنها مشغول بوده است. بعضی دیگر، چون هانس روبرت یآوس و اومبرتو اکو، خود از پایهگذاران مکتبهای ادبی محسوب میشوند، و قصد دارند، دامنه نقد ادبی را به مددِ پرسشهای جامع هرمنوتیکی گسترش دهند و با رجوع به مبانی محوری این مبحث، اعتبار تئوریها و اندیشههای خود را محک زنند. جستار حاضر به نقد و بررسی منتخبی از مهمترین رهیافتها و نظریههای هرمنوتیک ادبی، مناسباتِ آن با سایر دیسیپلینهای مشابه علوم انسانی، و تلقیهای مختلف از وظائف و کارکردهای آن میپردازد و سؤالاتی نیز در مورد توان آشتیپذیری هرمنوتیک با روشهای تاویل متن و نظریههای نقد ادبی مطرح میکند. توجه اساسی این مقاله اما به دیدگاهها، راهکارها و معضلاتِ ویژهای معطوف است که در تقاطع اندیشههای محوری تاویل ادبی و پرسشهای هرمنوتیکی شکل میگیرند.
زیبایی شناسی عرفانی هنر در چهرة مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان چهرة مرد هنرمند در جوانی، مراحل رشد روحی هنرمندِ جوان را به تصویر میکشد. جویس در این تصویر نگاری از پیشینه های عرفانی، به ویژه زیباییشناسی عرفانی آکویناس، و نیز از مشرب عارفان بزرگی چون برونو و اگوستین قدیس بهره گرفت، و به زیباییشناسی عرفانی هنررسید. با این پیش زمینه، وی در این رمان، چهرة هنرمندی را مینگارد که بینش زیباییشناسی هنری او عرفانی است؛ با این بینش به شهود میرسد و هنرمندی عارف میشود. مقالة حاضر به بررسی این رمان از دیدگاه زیباییشناسی عرفانی میپردازد و روند رشد روح هنرمند را تا رسیدن به کمال الهی، که از نظر جویس بالاترین مرتبة رشد روحی و لازمة هنرمند شدن است، بازکاوی میکند. وی این مراحل را در فرایند رشد روحی هنر مند جوان، استیون ددالوس شخصیت اصلی داستان، تا رسیدن به مراتب شهود عرفانی و آفرینندگی هنری نشان میدهد. در پایان، مقاله به این نتیجه میرسد که نگاه زیباییشناسی این هنرمند با گذار از سه ویژگی «تمامیت»، «هماهنگی»، و «درخشندگی» کامل میشود و روح او را در اوج کمال، شهود و تجلی زیبایی به پرواز در میآورد و او هنرمندی عارف میشود.
آگامبن و ویرانسازی زیبایی شناسی در کتاب انسان بی محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
99 - 118
حوزه های تخصصی:
آگامبن در کتاب انسان بی محتوا به مسئلۀ هنر می پردازد؛ اما از نگاه او، مسئلۀ هنر درحقیقت نتیجه و حتی به نوعی بنیاد معضل نیهیلیسم معاصر است. او معتقد است که هنر با ورود به ساحت ذوق و زیبایی شناسی (استتیک)، دیگر آن کارکرد عمیق پیشینش را برای گشودن جهان بشری و فضای حقیقت از کف داده است. این مقاله، باتوجه به جایگاه اساسی اندیشه های کسانی چون هایدگر، بنیامین و بودلر در پروژۀ فکری آگامبن، بر آن است تا دیدگاه های آگامبن دربارۀ هنر و زیبایی شناسی را در این کتاب تحلیل و واگشایی کند و نشان دهد منظور آگامبن از «ویران سازی زیبایی شناسی» چیست و آن را چگونه به سرانجام می رساند. به نظر نویسنده، آگامبن در تداوم مسیر هایدگر در پی ویران سازی زیبایی شناسی برای بازیابی آرخه های پنهان شده و فراموش شده در زیر آوارهای سنّت است؛ بنابراین، با محورقراردادن مفهوم «پوئسیس» به مثابۀ خصلت ذاتی هنر، درتقابل با پرکسیس همچون کنش مبتنی بر اراده، سعی در آسیب شناسی وضعیت معاصر هنر دارد تا درنهایت به ساختار آغازین یا ذات حقیقی هنر به مثابۀ کنش پوئتیک بشر نزدیک شود. این مسیر درنهایت به تقریر جایگاه اساسی هنر در انتقال ناپذیری معنای سنّت منجر می شود و نشان دادن اینکه زیبایی شناسی، درواقع در تهی بودگی خود، پوشش دهندۀ شکاف میان گذشته و اکنون است.
نگاهی زیباشناختی به ساختار آوایی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی (بررسی مجموعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی)
حوزه های تخصصی:
ساخت گرایان بر این باورند که اساس شعر، ساختار آن است و ساختار، به مجموعه ی ارتباط متقابل اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی یک کل تلقی می شود. یکی از ساختارهای عمده زبان ادبی که از دیرباز مطرح بوده و در دوره شکوفایی نقد ادبی جدید در ادبیات غرب مورد توجه قرار گرفته است، ساختار آوایی است؛ به عبارت دیگر، در بررسی های ساختاری جدید، روساخت اثر اهمیت بیشتری یافته است. هدف شعر چیزی نیست مگر همنوایی و هماهنگی میان عناصر شعری و یکی از راه های ایجاد این همگونی و همسنگی، ساختار آوایی شعر است. این جستار به بررسی ساختار آوایی (روساخت) و دسته بندی دقیق روش های تشکیل دهنده ی این ساختار در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی(م. سرشک) پرداخته و به آرایه هایی که در شکل گیری ساختار آوایی نقش داشته اند، اشاره نموده است. شفیعی کدکنی یکی از شاعران معاصر است که اشعاری در قالب های کلاسیک و نیمایی دارد. دفتر ‹هزاره دوم آهوی کوهی› بیانگر آن است که او با استفاده از امکانات متعدد زبانی، توانسته جنبه ی موسیقایی شعرش را تقویت نماید. ساخت آوایی که در سه سطح: توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی رخ می دهد در شعر شفیعی بسیار مورد توجه است؛ کاربرد آرایه-های گوناگون زبانی مانند انواع روش های تکرار، تسجیع و تجنیس و استفاده از عناصر ایجاد موسیقی (بیرونی، درونی و کناری) بر زیبایی ساختار آوایی شعر شفیعی کدکنی افزوده است. وی با نگاهی ویژه به امکانات اجزای مختلف تشکیل دهنده ی کلام -از واج تا جمله- جنبه ی زیبایی شناسیک و هنری شعرش را برجسته نموده است.
زیبایی شناسی سیاستِ رادیکال؛ اخلاق و رهایی کنش گر حاشیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی سیاست، نپذیرفتن مرز میان نظم هاست که این امر منجر به فرآیند زیبا شناسانه بازپیکربندی در ساحت سیاست می شود . این مقاله با هدف طرح استتیک اخلاق - برخاسته از این نوع نگرش- به دنبال چرخش اخلاقی و تأثیر آن بر سیاست است و در صدد است با تغییر موقعیت و فرم های طبقه بندی و تمایز، هنجارهای بازنمایی محیط پیرامون و شرایط موجود را تغییر می دهد. زیبایی شناسی اخلاقی با اتکا به «برهم زدن قواعد و ارزش ها»، «انقلاب در زمان»، «منطق تفاوت یا اختلاف» و مردم - سوژه و دیگری- رژیم اخلاقی رهایی بخش را نوید می دهد که این رهایی بخشی رخداد همواره پیش روی ماست. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از رویکرد زیبایی شناسانه رانسیر به سیاست به بازآفرینی ارتباط میان سیاست و اخلاق اندیشید که توزیع مجدد امر محسوس را موجب می شود و با ایجاد اشکال مختلف ابداع و نوآوری، بدن ها را از جاهای تخصیص یافته به آنها جدا می سازد و به مدد آزادی انتقادی، تحول رابطه سوژه و دیگری به همراه عدالت شرایط کنشگریِ به حاشیه رانده شدگان مهیا می شود. با ورود کنشگران حاشیه ای به مثابه سوژه به ساحت سیاست، شاهد قلمروزدایی از نظم «پلیسی» و رژیم بازنمایی اخلاقی حاکم و همزمان بازقلمروسازی در این عرصه خواهیم بود
اثربخشی تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی با استفاده از نقشه ذهنی بر اهمال کاری دانش آموزان در فضای مجازی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی با استفاده از نقشه ذهنی بر اهمال کاری دانش آموزان در فضای مجازی انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری آن، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه هفتم مدارس شهر یزد در ﺳﺎل ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ 00-99 بود که در مجموع تعداد سی دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه پانزده نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت ده جلسه آموزش درس مطالعات اجتماعی با استفاده از نقشه ذهنی در فضای مجازی قرار گرفت؛ درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای اندازه گیری متغیر در هر دو گروه پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1998) اجرا شد و داده های به دست آمده از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثربخشی تدریس مبنی بر زیبایی شناسی با استفاده از نقشه ذهنی بر اهمال کاری دانش آموزان در فضای مجازی باعث کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون شده است (01/0>P). اثربخشی تدریس بر مبنای زیبایی شناسی با استفاده از نقشه ذهنی بر اهمال کاری دانش آموزان در فضای مجازی می تواند برای کاهش اهمال کاری دانش آموزان در مدارس و مراکز آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.