فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان متکلّمین مسلمان را به واسطة توجّهشان به بحث زبان، از کهن ترین زبان شناسان در مشرق زمین به شمار آورد که به سبب تمرکز و تمحّض در ابعاد اعجاز زبانی قرآن کریم و ژرف اندیشی در باب موضوعات مربوط به کلام الهی ازجمله حُدوث و قِدَمِ آن به بحث های دقیق زبان شناسی از قبیلِ تعاریف، کارکردها، معانی و تأویل زبان پرداخته اند. ابویعقوب سجستانی از نویسندگان و متکلّمین مسلمان ایرانی اوایل قرن چهارم هجری است. وی به صورت جدی در کتاب «کشف المحجوب» به نظام «ذهن و زبان» پرداخته، «نظریّة ارتباطی» خاصّی را بر مبنای «نظامِ نطق و زبان» متشکّل از وجوه و ساحات سه گانة «قصد»، «طبع» و «عرف» پایه گذاری کرده است. سجستانی معتقد است که نقص، حذف و نادیده گرفتن هر یک از این اجزاء که در کنار هم، معنا و ارزش می یابند، ارجاع ندادن نطق به ناطق و در نتیجه گسستِ زنجیرة سخن و برقرار نشدن ارتباط را به دنبال دارد. از امتیازات نظریّة ارتباطی وی این است که به بحث هرمنوتیک و تأویلِ سخن، به ویژه تأویل متون مقدّس، نیز پرداخته است. مقالة حاضر بر آن است که با معرّفی و بررسی «نظامِ ذهن و زبان و نظریّة ارتباطی سجستانی»، تصویری عینی و ملموس از آراء ارزشمندِ وی در این زمینه ارائه کند.
معرفی و نقد دیدگاه های محمد السعید جمال الدین در پرتو کتاب ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمّد السّعید جمال الدّین از پیشگامان و مؤلّفان برجستة ادبیّات تطبیقی مصر در حوزة نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است. در حقیقت، یافته های پژوهش، بیانگر این است که مشخّصة اصلی اندیشه های تطبیقی وی، تأثیرپذیری از مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی، نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی و تأکید بر نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است؛ در حقیقت رویکرد اساسی وی، در ادبیّات تطبیقی، تأکید بر مسألة تأثیر و تأثّر در پرتو پیوندهای تاریخی است. افزون بر این، ایشان به مانند طه ندا، با شیوه ای علمی به بررسی ادبیّات تطبیقی اسلامی می پردازد و در پی آن است تا تعاملات فرهنگی و تأثیر و تأثّری را که ادبیّات ملل اسلامی در گذر تاریخ بر هم گذاشته اند، بررسی کند. وی در تبیین ضرورت این نظریّه (نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی) به نقد تلاش های امپریالیسم و ناسیونالیسم فرهنگ غربی در جهت از خود بیگانگی فرهنگ ملّت های اسلامی نیز می پردازد. این پژوهشِ توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی محمّد السّعید جمال الدّین، به تحلیل جایگاه و دیدگاه های وی در باب ادبیّات تطبیقی، به ویژه موضوع نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی، می پردازد.
بررسی و تحلیل نظریة نظم عبدالقاهر جرجانی در پرتوی نظریة نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی از جمله نظریات زبانی ارزشمند در میراث اسلامی ماست که در بسیاری از مبانی و مفاهیم، ارتباط تنگاتنگی با جدید ترین نظریات زبانی و نقدی معاصردارد. از جمله این نظریات، نظریه نقش گرای هلیدی می باشد آنجا که ما شاهد نقاط اشتراک فراوانی میان مفاهیم و اصول به کار رفته از جانب جرجانی و هلیدی می باشیم. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، در سه بخش اساسی به بررسی برخی از این اشتراکات پرداخته تا با درنوردیدن بعد زمانی بین دو اندیشه زبانی متعلق به دوران قدیم و معاصر، برخی جوانب نقش گرایانه نظریه نظم را آشکار ساخته و ثابت کند زبان به مثابه پدیده ای بشری، زمان و مکان و قومیت خاصی نمی شناسد. این سه بخش عبارتند از: نظریه نظم و دستور نظام مند، نظریه نظم و بافت، نظریه نظم و ساخت متنی. از یافته های پژوهش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: تقارب بین مفهوم نظم (اراده معانی نحوی) نزد عبدالقاهر و مفهوم دستور نظام مند نزد هلیدی، اهتمام هر دو نظریه پرداز به بافت (زبانی و غیر زبانی) و نقش ویژه آن در تبیین معنای متن، اتفاق نظر هر دو نظریه پرداز در نقش بی بدیل متکلم و مخاطب بر چینش کلمات و تأثیری که این چینش بر بار اطلاعاتی کلام دارد.
نقد نظریه ی اقتباس قرآن از ادب زمانه با تحلیل دیدگاه یوسف دره حداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم که در 1400 سال پیش در سرزمین حجاز بر رسول الهی حضرت محمد (ص)، برای هدایت و تربیت انسانها نازل گردید، در تعامل فرهنگی و سیاسی ، بسیاری از نیازهای اخلاقی، اجتماعی ،اقتصادی،و فرهنگی مردم آن زمان را تامین کرد ، اما با دیدگاه تاریخی نگری به قرآن، برخی از مستشرقین معتقدند که این کتاب از ادبیات و فرهنگ زمانه، تاثیر فراوانی پذیرفته و آموزه های آن ، مقتبس از آداب و رسوم عرب معاصر نزول می باشدو با این تفکر قرآن نمی تواند پاسخگوی تمام نیازهای متغیر مردم در اعصار و امصار گوناگون باشد .در این مقاله، تشریح می شود که اگرچه در ظاهر بخش هایی از قرآن اقتباس شده از ادب زمانه می باشد، اما حقیقت این است که این کتاب با بهره برداری هوشمندانه از واژگان و مکاتب زمان نزول به تدریج قانونمندی نموده و مترصد تربیت انسانها بوده است، علیهذا لازم است قرآن همراه با تجزیه و تحلیل فضا ،جو و شان نزول آیات کریمه اش، زمان شناسی و ترجمه ی فرهنگی، علمی و تاریخی شود و مفسرین و مترجمین باید با توجه به عناصر زمان و مکان و با اقتباس از داستان های تاریخی و دستورات تربیتی و عقیدتی قرآن وبا عنایت به استواری و ثبوت این کتاب ،برداشتهای عصری و فرهنگی مناسب را در آن لحاظ نموده ؛و قرآن را با زبان و فرهنگ روز ترجمه نمایند.
ارزیابی نظریّة انواع ادبی فارسی: کلید نگارش تاریخ ادبیّاتی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازخوانی سه گانه کورش صفوی در سبک هندی پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرده گیری بر سنّت گونه بندی سبک های شعر پارسی و تقسیم آن به خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت، پیشنهاد مدل نوینی در این باره و بحث بر سر سبک هندی و کیفیّت تکوین آن، موضوع سه مقاله از دکتر کورش صفوی است: «پیشنهادی در سبک شناسی ادب فارسی»، «نگاهی تازه به نظام سبک شناسی زبان و هنر»، و «نگاهی به چگونگی پیدایش سبک هندی در شعر منظوم فارسی». نگاه صفوی در این مقالات، نگاهی زبانشناسیک و معطوف به نظریّه های هاورانک، یاکوبسن و لیچ است. با وجود ستایش برانگیز بودن کوشش صفوی در این باب، می نماید که انتقاداتی به نظریّه وی وارد باشد. چنانکه برخی از ایرادات صفوی بر سنّت گونه بندی سبک های شعر پارسی، از الگوی پیشنهادی وی نیز برطرف نشده. همچنین به واسطه برخی پارادکس ها و نیز امکان استنباط های خلاف واقع بر مبنای برخی گزاره ها و مواردی دیگر، نظریّه صفوی از جهاتی آسیب مند شده است. در این جستار، پس از گزارشی اجمالی از نظریّات صفوی در سه گانه مذکور، کاستی های کار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی نظریه شعری محمد تقی بهار و ابراهیم عبدالقادر المازنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه شعری یعنی بحثی روشمند درباره آثاری که هم جوهرشان زبان است و هم ابزارشان. محمدتقی بهار(ملک الشعرا) و ابراهیم عبدالقادر المازنی در عصری که ستیز میان سنت و تجدد در همه بخش ها و حوزه ها به شدت جریان داشت، در ایران و مصر به تبیین نظریه شعری خود پرداختند. هر دو به عنوان عضوی تأثیرگذار از یک جنبش برجسته ادبی(انجمن دانشکده در ایران و جماعت دیوان در مصر) در تبیین نظریه شعری مورد نظر خود و جنبشی که بدان تعلق داشتند، نقش ایفا کردند. در این پژوهش که خود می تواند زمینه را برای مقایسه شرایط جریان های ادبی در سرزمین های مختلف و نیز تحلیل دقیق و علمی چرایی موفقیت آنها در یک سرزمین و شکستشان در سرزمین دیگر(یا دست کم کندی و تندی حرکتشان در محدوده های ادبی ملل مختلف) برای تحلیل گران ادبی فراهم کند، به مقایسه نظریه شعری بهار و المازنی پرداخته شده است. پس از استخراج و طبقه بندی روشمند آراء بهار و المازنی درباره تعریف شعر، نقش و جایگاه شاعر و مخاطب در خلق شعر و معنایش، با رویکردی تطبیقی، نظریه شعری این دو مقایسه و تبیین شده است و از جمله آشکار شده است که هر دو بیشتر به کارکرد شعر پرداخته اند تا جنبه های ساختاری اش، اما از لحاظ مبنای فکری، بهار رویکردی درون گرایانه دارد و المازنی رویکردی برون گرایانه. البته نقش ترجمه آثار ادبی اروپایی و نیز تأثیرپذیری از مکتب های ادبی اروپایی، در نظریه شعری المازنی آشکار است. در مجموع می توان گفت بهار به سنت پایبندتر است و المازنی بیشتر رو سوی آینده و تجدد دارد.
تقدم نوشتار بر گفتار از دیدگاه قلقشندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم که نشان دهیم اگرچه اندیشه «تفوق نوشتار بر گفتار» پس از رنسانس در اروپا مطرح شد و سرانجام در پایان دهه شصت و آغاز دهه هفتاد سده بیستم میلادی- که دریدا تقابلهای دوگانه محوری فرهنگ غرب را شالوده شکنی کرد- وجه غالب آن فرهنگ شد؛ در فرهنگ اسلامی، قرآن کریم- سرچشمه اصلی آن تمدن- نقطه عطفی در تبدیل فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب بود یا به تعبیری، زمینه ساز گذار از گفتاربنیادی به نوشتاربنیادی شد. در برخی حوزه ها، همچنان گفتاربنیادی غالب بوده و کمتر کسی به صراحت از برتری نثر بر شعر سخن گفته است. تاحدودی کتاب صبح الاعشی فی صناعة الانشاء نوشتة قلقشندی در این میان استثناست. ازاینرو، پس از معرفی مختصر قلقشندی و آثارش، به بررسی دیدگاه او درباره برتری و اولویت نثر پرداخته و مهم ترین دقایق آن را برشمرده و تبیین کرده ایم
تطوّر مفهوم محاکات در نوشتارهای فلسفی- اسلامی (با تکیه بر آثار متّی، فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، خواجه نصیر و قرطاجنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محاکات کلمة کلیدی در بوطیقای فلسفی است که عنصر جوهری شعر را تشکیل می دهد. مفهوم این کلمه از زمانی که در نوشتارهای ارسطو مطرح شده تا آن زمان که از طریق متّی بن یونس قنّائی وارد حوزة اسلامی شده و تا زمانی که از زیر دست فلاسفة مسلمان عبور کرده ، پیوسته در حال تغییر بوده است. مقالة حاضر، در صدد است مفهوم کلمه را از طریق بررسی پدیدار شناسانه در نوشتارهای فلسفی حوزة اسلامی بررسی نماید. منابع تحقیق از ترجمة اثر ارسطو توسط متّی بن یونس قُنّائی شروع میشود و به ترتیب به رساله های شعری فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، خواجه نصیر طوسی و حازم قرطاجنی می رسد. محورهای اصلی بحث در این مقاله عبارت است از: قلمرو معنوی محاکات، وجود تمایز و اشتراک محاکات در هنرها، محاکات در شعر، انواع محاکات شعری، اهداف محاکات شعری، محاکات شعری و قیاسات منطقی، محاکات شعری و صورت های بلاغی، محاکات و مسأله وجود، محاکات شعری و هدف تربیتی ـ اخلاقی شعر. در هر مورد به ترتیب تاریخی، نظریّات چهره های فوق را بررسی کرده ایم. قرطاجنی فیلسوف نیست، امّا از آن جا که نظریّاتش تحت تأثیر ابن سینا و فارابی قرار دارد و در پایان دورة تدوین بوطیقای فلسفی ـ اسلامی ایستاده، اثر او را هم در زمرة این تحقیق گنجاندیم.
کلاسیسیم الیوت و رمانتیسم وردزورت در متن اندیشه نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش احساسات و نامه های همسایه (1318 ، 1334) دو اثر از نیما یوشیج در گسترهٔ نقد ادبی است که در آنها به تبیین اصول و کیفیت شعر نو می پردازد. در این دو اثر، نیما نشان می دهد که چگونه شعر نو به لحاظ رویکرد ساختاری و زبانی از همتایان کلاسیک خود فاصله می گیرد و طرحی نو درمی اندازد. در نگاه اول، به نظر می رسد که شعر نیمایی، به دلیل واکنشی انقلابی و ساختارشکنانه نسبت به شعر کلاسیک، از بنیان های شعر قدیم فاصله ای پُرنشدنی و جبران ناپذیر می گیرد. مقالهٔ حاضر تلاش می کند با نگاهی تطبیقی به آراء دو شاعر انگلیسی، ویلیام وردزورت و تی. اس. الیوت (که به ترتیب نمایندگان مکتب رمانتیسم و کلاسیسیسم در انگلستان هستند)، و مقایسهٔ نظرات آنان با آراء نیما در دو اثر یادشده، نشان دهد که نوآوریِ رمانتیک گونه و قدمت کلاسیک وار در شعر و نقد نیمایی همزیستی مسالمت آمیزی دارند.
آرمان شاعر/ نگاهی به نظریه های ادبی بهار
حوزه های تخصصی:
گذری بر آراء ناصر خسرو در باب زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است، در پی گیری برخی از مفاهیم بدیع دانش زبان شناسی نوین در آراء حکیم ناصر خسرو قبادیانی بلخی که از رهگذر بازخوانی یکی از آثار منثور وی با عنوان جامع الحکمتین حاصل آمده است. ابتدا ضمن واکاوی فصل «اندر نطق و کلام و قول» و برخی فصلهای دیگر کتاب، دیدگاههای ناصر خسرو را در باب زبان یک به یک معرفی کرده-ایم و آنگاه با مقایسه تطبیقی آراء یاد شده با نظریه های نوین زبان شناسی و بحث درباره پیامدهای نظری و روش شناختی مفاهیم مورد نظر، به طور غیرمستقیم بر اهمیت و عمق اندیشه های زبانی حکیم بلخ تاکید نموده ایم.
بررسی ساختاری زیر میدان تولید شعر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهنمای تئوریک این نوشتار نظریه میدان تولید ادبی پییر بوردیو است. در پرتو این نظریه، سوالات پژوهشی ناظر بر ساختار زیرمیدان تولید شعر در ایران تدوین میشوند، به گونه ای که جهت گیری همه این پرسش ها به ساختار تقاطعی این زیرمیدان معطوف است. آغازگاه مقاله با مرور بسیار مختصر نظریه بوردیو همراه است که بازنمود کامل آن را در خلال نوشتار میشود جست. به هر حال، سعی شده است ساختار دوقطبی تولید شعر پیش از هر چیز در قامت نهادها و موسساتی نظیر انجمن ها و مجلات ادبی نشان داده شود. مجله ادبی دانشکده در تهران، ارگان محافظهکاران ادبی بزرگی همچون ملک الشعرای بهار، تجسم قطب وابسته است و مجله ادبی تجدد در تبریز با پیشاهنگی تقی رفعت، ارگان نوآوران ادبی، تجلی قطب مستقل در حوزه شعر است. منازعه شعر کهنه و نو در قالب رویارویی این دو ارگان قابل پیگیری است. فراز فرجامین به مطالعه موردی نخستین شاعر نوپرداز ایران اختصاص دارد که با بررسی مسیر زندگی او در این زیرمیدان سعی شده است که هومولوژی ساختاری آن با میدان قدرت نشان داده شود.
بررسی و مقایسه دیدگاههای ادبی سنایی و نظامی درباره شعر، شاعر و مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"سنایی و نظامی دارای دیدگاه های ادبی و نقد شعر خاصی هستند و از سخن و شعر، شاعر و خواننده تلقی قابل توجهی دارند. نظامی، خصوصا، در مخزن الاسرار تحت تاثیر سنایی است و افکارش بسیار به او شباهت دارد. اگرچه به نظر می رسد نظامی بعد از مخزن الاسرار در تفکرات خود تجدید نظر نموده باشد، اما درباب نقد شعر و سخن، عمدتا دیدگاهش ثابت است و تغییر زیادی نمی کند.
در شعرِ سنایی و نظامی، به محورهای اصلی ارتباط توجه شده است و بسیاری از دیدگاه های این دو شاعر هنوز زنده و قابل استفاده است. در این مقاله از میان محورهای ارتباط، به دیدگاه آن دو درباره پیام (شعر و سخن) گوینده (شاعر) و خواننده (مخاطب) پرداخته شده است. زیرا شاخه های اصلی دیدگاه آن دو را در این عناصر می توان جستجو نمود. هر دو شاعر برای سه محور مذکور ویژگی های خاصی را بیان کرده اند که بسیار به هم نزدیک است. در این مقاله ضمن بررسی دیدگاه های آن دو، به وسیله ترسیم جدول هایی به مقایسه آنها پرداخته شده است"
اهمیت جاحظ و دیدگاه های او در نقد و ادب اسلامی ایرانی
حوزه های تخصصی:
بی تردید، در میان بینا نگذاران فرهنگ و ادب اسلامی، جاحظ چهره ای ممتاز است . حوزه وسیع اطلاعات، ژرفای دانش و به ویژه نگاه خاص به ادبیات و فنون ادبی از او شخصیتی کم نظیر ساخته است. او علاوه بر زمینه های عام دانش و تسلط بر غالب علوم اسلامی و ادبی، در حوزه نقد ادبی و به ویژه در حوزه نقد بلاغی جایگاه ویژه ای دارد . اگر چه چنان که باید در تمدن اسلامی و خصوصاً دنیای فارسی زبان، به آراء و آثار او توجه نشده است؛ امّا اکثر نظریه پردازان علوم بلاغی و شاعران و نویسندگانی که گرایش های بلاغی دارند، عمیقاً متأثر از نظریات جاحظ هستند . او در حوزه خاستگاه شعر و علل ظهور آن، ویژگی های سخن و شعر خوب، تمایزات لفظ و معنا و ویژگی های ساخت ، بافت و محتوا، روان شناسی شعر و شاعر، دلایل تفاوت رویکردهای ملت ها به سخن منظوم و منثور و عدم اقبال پاره ای از آنها به فرهنگ مکتوب ، سخنانی تازه و قابل تحلیل دارد ؛ چنان که در زمینه ریشه شناسی لغات، آواشناسی تطبیقی، معناشناسی و نظایر آنها نیز نکته های فراوانی گفته است که درک و تفسیر آنها جان و توانی تازه به ادبیات فارسی و نظریه پردازان جهان اسلام می بخشد . وی اگر چه بیش از 360 اثر آفریده است ، ولی عمده نظریه های ادبی خو د را در دو کتاب « البیان و التبیین » و « الحیوان » گنجانده و برخی رساله های مستقل ادبی هم نگاشته است . هدف این مقاله تبیین دو نکته عمده است : اول بررسی، طبق ه بندی، تفسیر و تحلیل آراء و آثار جاحظ درباره ادبیات و نقد ادبی و بیان جایگاه او به عنوان پدر علوم بلاغی . دوم تأکید بر تأثیر عظیم و عمیق جاحظ بر متفکران ایرانی به خصوص شاعران و نویسندگان آن و بالاخص در حیطه نقد ادبی و رویکرد بلاغی آن . چون نویسنده معتقد است که مهم ترین رویکرد نقد ادبی در زبان و ادب فارسی ، رویکرد بلاغی بوده است و جاحظ « موسس علوم بلاغی » در جهان ایرانی اسلامی است.
دفاع از سنت
حوزه های تخصصی:
نظریه تاریخ ادبیات
حوزه های تخصصی: