مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
گزاره
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۸ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
189 - 205
حوزه های تخصصی:
دو رویکرد عمده در حل یک دسته از تقریرهای پارادوکس دروغگو، یعنی دسته ای که در آن از اسم اشاره استفاده می شود، عبارت اند از: انکار جملات خودارجاع و انکار قضیه بودن جمله دروغگو که حامل اولیه و حقیقی صدق است. اشکال عمده رویکرد اول این است که توضیحی داده نشده است که چرا جملات خودارجاعی نداریم و معمولاً سعی دارند با وضع قراردادهایی جملات خودارجاع را خارج کنند. رویکرد دوم نیز با این اشکال اساسی مواجه است که توضیحی برای قضیه نبودن جمله دروغگو نداده اند. در این جستار پس از طرح تقسیم بندی دوگانه ای نو در رابطه با تقریرهای پارادوکس دروغگو به عرضه راه حل یا گویا راه انحلال، یک دسته از تقریرها، یعنی دسته ای که در آن از اسم اشاره، تصریحاً یا تقدیراً استفاده می شود پرداخته می شود؛ راه حلی که دو رویکرد مذکور به نوعی در آن منطوی اند. راه حل این است: از آنجا که اولاً، گزاره حامل اولیه و بالذات صدق است و ثانیاً، اشاره به معدومی که نه موجود بوده و نه در ارتباط با موجودی است، محال می باشد؛ بنابراین گزاره ای متناظر با جمله «این جمله کاذب است» شکل نمی گیرد؛ زیرا پیش از تحقق کامل این جمله و پیش از حمل محمول بر موضوع، هنوز جمله ای محقق نشده است تا بتوان بدان اشاره کرد و آنگاه بر آن حکمی کرد؛ بنابراین، گزاره ای متناظر با این جمله نخواهیم داشت تا اولاً و بالذات متصف به صدق/کذب شود و جمله نیز به تبع آن صادق/کاذب باشد؛ زیرا بخشی از این جمله، یعنی موضوع، معنا ندارد؛ یعنی پیش از حکم «این جمله» نداریم.
بررسی دیدگاه تربیتی شهدای جنگ تحمیلی استان کرمانشاه به استناد وصیت نامه آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
وصیت نامه شهدا، متفاوت با مفهوم معمول وصیت نامه، آرمان ها، عقاید و همچنین توقعات نویسنده از جامعه و نسل آینده را با خود به همراه دارد. شهدا آنچه باید باشد را در مقابل آنچه هست، طلب دارند. به همین دلیل، در آثار مکتوب آنان، نقشه راه در ابعاد مختلف مطرح است. تربیت نیز به عنوان یکی از ابعاد رشد و بالندگی انسان در وصیت نامه شهدا نمود قابل تأملی دارد. استخراج دیدگاه تربیتی شهدا به نوعی هم اَدای دَین است و هم برای روشن کردن دغدغه های تربیتی آنان و کاربرد آن به عنوان بخشی از برنامه درسی، ضرورت دارد. مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی از نوع اسنادی و به شیوه تحلیل محتوا عمقی، در جهت تحلیل وصیت نامه های شهدای استان کرمانشاه با هدف دستیابی به دیدگاه تربیتی آنان نوشته شده است. برای واکاوی این دیدگاه، دو مسیر دنبال شده است: نخست، آگاهی از نظرات تربیتی شهدا که به صورت صریح بیان شده است؛ دوم، آشنایی با شخصیت تربیت یافته شهدا که با استناد بر اظهارنظرها، توصیه ها و شرح کارهای انجام شده آنها در متن وصیت نامه میّسر است. هر موضوع تربیتی در وصیت نامه یک گزاره محسوب می شود و جان کلام هر گزاره نیز یک کلیدگزاره، و از مجموع کلیدگزاره ها برای هر پرسش، یک کدنامه معکوس به دست آمده است. یافته ها، حاکی از این است که دیدگاه تربیتی شهدا بسیار نزدیک به آموزه های تربیتی اسلام و هدفمند است. به طور کلی، در تبیین دیدگاه تربیتی شهدا موارد مستخرج از وصیت نامه ها مطابق با تربیت اسلامی، مفاهیم لازم را برای نتیجه گیری و تفسیر فراهم کرده است
نقد موضوع فلسفه از دیدگاه ابن سینا و اندیشه ویتگنشتاین متقدم و متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع فلسفه از دیدگاه هر فیلسوف، محور فعالیت فلسفی اوست. در طول تاریخ اندیشه، موضوعات مختلفی مورد پرداخت فیلسوفان قرار گرفته است. مشهور است که لودویگ ویتگنشتاین فلسفه را دچار نوعی چرخش موضوعی کرده و علیه فلسفه سنتی ماقبل خودش شوریده است. همچنین در اندیشه متأخر او، یک گزاره نمی تواند معنای کلی و ذاتی داشته باشد. در این تحقیق سعی گردیده است این تفاوت دیدگاه در حیطه تقریر موضوع فلسفه در بررسی نمونه ای با اندیشه شیخ الرئیس ابن سینا، به عنوان یکی از بزرگترین فلاسفه سنتی-اسلامی، بررسی گردد. به نظر می رسد «وجود بماهو وجود» به عنوان موضوع فلسفه، با تکیه بر فرض های معرفتی چارچوب فکری ابن سینا، در مواجهه با دیدگاه های فلسفی هم دوره متقدم و هم متأخر ویتگنشتاین دچار چالش هایی می گردد و نیاز است فلسفه اسلامی خود را بیش از پیش در معرض پرسش های فلسفه معاصر قرار دهد.
نگاهی به سلامت معنوی در گزاره های نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
59-65
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با توجه به سخنان امام علی(علیه السلام) در نهج البلاغه، تلاش شده تا به مفهومی از سلامت معنوی دست یابیم؛ برای این مقصود به جستجو در کاربرد واژه ی سلامت در این مجموعه پرداخته ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که سلامت در دو بُعد مادی(جسمی) و غیرمادی(اخلاقی و روحی)، مورد توجه قرار گرفته است و از آنجایی که واژه ی «معنویت» در این کتاب شریف به کار برده نشده، به ناچار به کلام تفسیرکنندگان نهج البلاغه رجوع کردیم و دریافتیم که این واژه به طور شایع در جنبه های عرفانی، اخلاقی و عبادی، به کار رفته است و تا حدودی نیز این کاربرد را در سخنان اندیشمندان غیراسلامی می توان مشاهده نمود. سپس در پایان، این احتمال که سلامت معنوی، مجموعه یی از «باورهای صحیح با رعایت ارزش های اخلاقی» باشد را تقویت نموده ایم.
وحدت در گزاره های رمزانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت در گزاره های رمزانشی چکیده: درباره ی گزاره ها (ی متداول)، خانواده ای از مسئله ها وجود دارد که ذیل عنوان مسئله ی وحدت گزاره مطرح می شوند و از این می پرسند که چگونه یک گزاره، بازنمایاننده است؛ چگونه معنایی منسجم و واحد، فراتر از مجموع معانی دخیل در آن دارد و چگونه برخلاف اجزائش، قابل تصدیق و تکذیب است. در این مقاله، مسئله (ها)ی مشابهی درباره ی گزاره های رمزانشی –یعنی گزاره های حاوی حمل رمزانشی در برابر حمل متداول- مطرح خواهم کرد. فرض وجود این نوع حمل، ما را قادر می سازد تا عبارت هایی از این قبیل که "کوه طلا، کوه است" را بر خلاف تحلیل های کلاسیک، نه تنها معنادار بشماریم بلکه تصدیق کنیم. نشان خواهم داد که حمل متداول قابل فروکاست به رمزانش است و بر این مبنا راهکار منسجمی برای پاسخ به مسئله ی محوریِ وحدت گزاره پیش می کشم. پذیرش این راهکار، متضمن صورت بندی جدیدی از مسئله ی وحدت خواهد بود.
جستاری درباره رابطه گزاره های تاریخی قرآن با گزاره های علم تاریخ
حوزه های تخصصی:
علم تاریخ، شاخه ای از علوم تجربی است. علوم تجربی به دو نوع کلی علوم تجربی طبیعی و علوم تجربی انسانی تقسیم می شود و علم تاریخ یکی از رشته های علوم تجربی انسانی محسوب می گردد. قرآن، نصی وحیانی است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است، و دارای گزاره های تاریخی می باشد. قرآن متنی ثابت است، ولی برداشت ها و قرائت های مفسران ممکن است گوناگون باشد. قرآن دارای گزاره های تاریخی گوناگون می با شد. علم تاریخ،دارای گزاره های فراوان تاریخی است. در این مقاله تا حد امکان به گزاره های تاریخی قرآن و گزاره های علم تاریخ پرداخته شده است و رابطه وحدت و تطابق ، رابطه تمایز داشتن بررسی شده است و رابطه تعارض واقعی بین این دو نوع گزاره ها را برخی مطرح کرده اند که مورد نقد قرار گرفته است.
رویکرد قرآنی در تحلیل ماهیت تکلم الهی
منبع:
تفسیرپژوهی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
69 - 81
یکی از گزاره های کلامی قرآنی در قرآن کریم این گزاره است که «خدا متکلم است ». آیات قرآن کریم و روایت معصومان به این گزاره پرداخته و بر آن تأکید نموده اند. موضوع این گزاره ، خدا و محمول آن ، تکلم و سخن گفتن خداست . ما در مورد تفسیر این محمول که دلالت بر سخن گفتن خدا می کند و نیز چگونگی تبیین تکلم خدا و نحوه انتساب تکلم به او، با مشکل جدی مواجه هستیم و از آنجایی که فلسفه زبان دینی ، این گونه مسائل را مورد بحث قرار می دهد، این مقاله در صدد است گزاره مذکور را از دیدگاه فلسفه زبان دینی با رویکرد آیات قرآن کریم بررسی، تحلیل و تبیین کند و یک راه حل قرآنی را برای مشکل مذکور بر اساس آیات قرآن کریم و با روش عقلانی تفسیر آیات قرآنی، استخراج و ارائه کند. مهم ترین یافته تحقیق این نتیجه است که تکلم خدا، با رویکرد آیات قرآنی قابل ارائه است.
بررسی شرایط یک نظریه موفق عمل - نوع(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و هفتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
30 - 58
حوزه های تخصصی:
در نظریه های سنتی در باب سرشت گزاره ها، گزاره ها حامل های اولیه بازنمایی هستند. یک نظریه عمل - نوع در باب سرشت گزاره ها بر آن است که نظریه های سنتی نمی توانند به نحو رضایت بخشی بازنمایی گزاره ها را تبیین کنند؛ بنابراین ما باید نظریه های سنتی را کنار بگذاریم. مطابق با یک نظریه عمل - نوع، وقتی یک عامل یک ویژگی را بر یک شیء حمل می کند، آن شیء را به مثابه چیزی که واجد آن ویژگی است بازنمایی می کند. این یعنی آنکه عامل به واسطه عمل حملی که انجام می دهد حامل اصلی و اولیه ویژگی بازنمایی است. در این نظریه گزاره ها انواعِ نمونه های عمل حمل هستند و ویژگی بازنمایی را از این نمونه ها به ارث می برند. در این مقاله دو تقریر اصلی نظریه عمل - نوع معرفی شده است: تقریر سومز و تقریر هنکس. سپس مهم ترین نقاط قوت و ضعف هر تقریر بیان می شود. با عطف توجه به نقاط ضعف هر تقریر نتیجه گرفته می شود که هیچ یک از دو تقریر نمی تواند به عنوان یک نظریه موفق عمل - نوع محسوب شود؛ همچنین با عطف توجه به نقاط قوت و ضعف هر تقریر نشان داده می شود که یک نظریه عمل - نوع برای آنکه یک نظریه موفق محسوب شود باید چه شرایطی را برآورده کند.
بررسی رگه های کانتی در تفکر ویتگنشتاین اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
1 - 19
حوزه های تخصصی:
علی رغم فعالیت فلسفی ویتگنشتاین در بریتانیا و تعلق فکری وی به فلسفه تحلیلی، عناصر غیرتحلیلی نیز در افکار وی وجود دارد که این عناصر ریشه در تفکر آلمانی، به ویژه فلسفه انتقادی کانت دارد. پس می توان عناصری از افکار کانت را در فلسفه ویتگنشتاین دید. نوشته حاضر با تمرکز بر این عناصر و رگه های کانتی در اندیشه ویتگنشتاین از قبیل: نقد مابعدالطبیعه، ترسیم حدود حس و تجربه، تمایز میان گفتنی و شناختنی/ نشان دادنی، استعلایی دانستن منطق و اخلاق، مسئله علم و فلسفه و رد زبان خصوصی نشان می دهد که اولا،ً این عناصر و رگه ها نه تنها در رساله بلکه در پژوهش های فلسفی نیز قابل ملاحظه اند. ثانیاً، میان مفسرین ویتگنشتاین در این زمینه اختلاف نظر هایی وجود دارد. به عنوان مثال پیتر هکر با خوانش استعلایی رساله و پژوهش های فلسفی مخالف است و معتقد است براهینی که ویتگنشتاین ارائه می دهد نمی تواند صفت استعلایی به خود بگیرد و به طور کلی، کانت و ویتگنشتاین برداشت یکسانی از براهین استعلایی نداشتند. سرانجام با ملاحظه و بررسی مباحث مذکور، این پرسش مطرح می شود که آیا می توانیم وجود رگه های کانتی مشترک در رساله و پژوهش های فلسفی را دلیلی بر وحدت اندیشه ویتگنشتاین لحاظ کنیم. در این خصوص نیز میان مفسرین ویتگنشتاین همواره تردید هایی وجود دارد.
آگزیوماتیزاسیون، روشی منطقی برای نقد کتاب
هدف این مقاله معرفی روش «آگزیوماتیزه کردن» است، روشی که برای خلاصه، درک عمیق مطالب و نقد کتب علمی در جامعه شناسی کاربرد زیادی دارد. «آگزیوماتیزه کردن» روشی در ریاضیات است که می توان با استفاده از آن، گزاره های اصلی و فرعی یک متن علمی را به صورت منطقی و به روش اصل موضوعی استخراج کرد. این روش، بیانگر قدرت تفکر بالاست و در فهم عمیق مطالب، بسیار مؤثر و تسهیل کننده است و با جداکردن گزاره های کلی و جزئی از یکدیگر به نوعی به خلاصه کردن کتاب کمک می کند. در این مقاله پس از بیان نکات مهم درباره این روش، در بخش یافته ها به نمونه ای از این روش در کتاب «قواعد روش جامعه شناسی دورکیم» اشاره می شود تا روش کار این روش به طور واضح تر مشخص شود. نتیجه استفاده از این روش در این کتاب، این است که در هر فصل چند ادّعا استخراج گردیده است و با رعایت قواعد منطقی در منطق صوری، دلیل این ادّعا نیز واضح شده است.
نقدی بر مقاله «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
145 - 160
حوزه های تخصصی:
در مقاله ای با عنوان «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»، مهدی عظیمی کلامی از ملاصدرا در پاسخ به پارادوکس امتناع تناقض ذکر می کند و بیان می کند که ملاصدرا با فرض اینکه «اجتماع نقیضان» موضوع و «ممتنع» محمول است، اجتماع نقیضان موجود را به حمل اولی و اجتماع نقیضانِ ممتنع را به حمل شایع اخذ کرده و به این نحو پارادوکس را پاسخ می دهد. عظیمی پارادوکس را زاییده ی فهم نادرست ساختار آن می داند و ساختار ~(A&~A) □ را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» پیشنهاد می کند که در آن دیگر نیازی به موضوع نیست تا پارادوکس پیش آید. اما اولاً او بدون هیچ دلیلی ساختار موضوع-محمولی را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» نفی می کند؛ ثانیاً ساختار پیشنهادی را نیز فیلسوفان مسلمان در کنار ساختار قبلی برای اصل امتناع تناقض متذکر می شوند ولی در ظاهر پارادوکسی بر آن وارد نیست تا راه حلّ طلب کند؛ ثالثاً با نگاهی دقیقتر پارادوکس بر ساختار پیشنهادی نیز وارد است؛ و رابعاً ~(A&~A) □ ترجمه کاملی از اصل امتناع تناقض نیست.
تبارشناسی و تحلیل گفتمانی روایات مشعر بر مذمت پیشه معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
237 - 259
حوزه های تخصصی:
علامه مجلسی دو روایت را در بحار الانوار با محتوای نکوهش معلم نقل کرده است. این روایات که مضمون آن ها در تعارض با ادله عقلی و نقلی می باشند در ساختار زبانیِ مشترک با صنف بافندگان و زنان قرار گرفته اند که حکایت گر فضای فکری و فرهنگی عصر تکوین خود هستند. اگرچه این روایات از حوزه حدیث خارج اند و نمی توان آن ها را حدیث نامید، از آنجایی که متن در خلأ شکل نمی گیرد، پی جویی این منقولات در متون متقدم برای کشف و دست یابی به شرایط و بستر تولید متن و گفتمان حاکم ضروری می نماید. در نوشتار پیش رو به روش تحلیلی توصیفی ضمن تبارشناسی احادیث در منابع فریقین و یافتن خاستگاه نقل این گزارش ها به بررسی و تحلیل گفتمانی منقولات مورد بحث پرداخته شده است. در واقع روایات محل بحث فاقد سند هستند که در منابع روایی متقدم شیعه اثری از آن ها یافت نشد. نخستین نقل این احادیث در قرن هفتم در کتاب شرح نهج البلاغه کیدری رؤیت شد که به نظر می رسد مصدری جز فرهنگ عامیانه نداشته باشد. از سویی دیگر سرچشمه نقل این روایات در منابع عامه، متون ادبی است که در حقیقت امثال و حکمی است که بین مردم در قرن سوم رایج بوده است.
بررسی کمینه گرایی معنایی کاپلن و لپور بر اساس داده های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
55 - 73
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به نقد و بررسی نظریه کمینه گرایی معناییِ کاپلن و لپور می پردازد که در سال 2005 به عنوان یک نظریه معنایی همگانی در زبان شناسی مطرح شد. در مقاله حاضر همچنین، این نظریه در زبان فارسی و بر روی داده های این زبان بررسی خواهد شد. با بررسی انتقادات مطرح شده توسط برخی از صاحب نظران، ملاحظه می شود با توجه به ماهیت نظریه که از زبان های منطقی و ریاضی تبعیت می کند، در تحلیل معنا در زبان های طبیعی از جهت های مختلف ناکارآمد و غیرقابل قبول می باشد. در این مقاله، آرا صاحب نظران مختلف در خصوص این نظریه موردنقد و بررسی قرار گرفته است. همچنین مقاله حاضر، به ارزیابی نقاط ضعف و قدرت این آرا نیز پرداخته است. ایرادهای مهمی به این نظریه وارد است که از جمله آن می توان به مباحثی همچون جابجایی بافتی، ناتمام بودن و تغییرناپذیری شرایط صدق اشاره کرد.