مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
مسئله
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از مرور تعاریف و دیدگاه های مختلف در باب نقطه ی آغازین «نظریه» به عنوان نقطه ی ثقل تولید و خلق دانش به «مسئله» می رسد. در آغاز، مسائل به شکل تدریجی مطرح می شوند و سپس مسائل متعدد تحت عنوان موضوع واحد، انسجام یافته و دانش را به وجود می آورند. این مهم با تمرکز بر جامعه شناسی جنسیت و جامعه شناسی خانواده جست وجوی مصداقی می شود و با تمرکز بر حوزه ی «مباحث بحث انگیز»، که به نوبه ی خود نقطه ی آغازین مسئله تلقی می شود، به طرح و بحث «سوالات راهبردی» در این دو شاخه علمی می پردازد. طرح مباحث بحث انگیز در قالب سوالات راهبردی در جای خود بصیرتی ویژه در درک چشم اندازها و افق های پیش رو را موجب می شود و جایگاهی برای کندوکاو و طرح مسائل جدیدتر علمی در حوزه ی مسائل زنان و خانواده را به وجود می آورد.
راهبرد مدیریت مسئله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ذهن انسان (راست مغز یا چپ مغز) مراحل چهارگانة حرکت (نیاز، انگیزش، هیجان، پاسخ) را با دریافت اطلاعات جدید، در صورت اثربخش بودن، طی و در این مسیر از مراحلِ ورود اطلاعات، ایجاد مسئله (شبهه)، سؤال، پرسش، و تعادل ذهنی (آرامش) عبور میکند. بر این اساس سؤال تحقیق آن است که مشکل ذهنی در مراحل مختلف آن چگونه باید مدیریت شود تا فرصت تلقی گردد نه تهدید؟ نوع آن کاربردی، روش فراتحلیل و فرضیه تحقیق این است که میتوان مسئله را پیش بینی [شناسایی] استخراج و به گفتمان تبدیل، کرد و آن را در تمام مراحل مدیریت و تبدیل به فرصتی برای دستیابی به اهداف راه بردی سیستم نمود.
بر پایة یافته های تحقیق، مدیریت درست مراحل سیکل پویایی ذهن و سطوح آن میتواند به رشد و تعالی جامعه و فرد در حوزة فرهنگ و تمدن منجر گردد. دراین صورت میتوان از انرژی پدید آمده در مسیر این فرایند، برای حرکت فرد و جامعه به سوی سطوح بالاتر بهره برد. در صورت مدیریت نامناسب، ناهنجاریهای فردی و اجتماعی پدید آمده، سرانجام به انحراف نامحسوس و نرم اهداف راهبردی جامعه میانجامد.
مسئله شناسی مهدویت پژوهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهدویت پژوهی به سان حوزه ای دانشی، دارای ساختار و قواعد استاندارد مانند موضوع، مسائل، روش، مبانی و غایت است که در واقع این ساختار و قواعد در همه حوزه های دانشی مثل علم، رشته، میان رشته و گرایش ساری و جاری است. شناخت کامل و جامع از مهدویت پژوهی زمانی به دست می آید که بتوانیم درباره همه مؤلفه های ساختاری آن به گفت وگو بپردازیم. یعنی پیش از آن که به عرصه مهدویت پژوهی وارد شویم و به مباحث جزئی و درونی آن بپردازیم، لازم است به عرصه های بیرونی آن مانند موضوع شناسی، مسائل شناسی، روش شناسی، مبانی شناسی، غایت شناسی _ که عرصه های کلی و درجه دو است _ توجه نماییم. البته در این نوشتار با توجه به حجم محدود آن نمی توان همه مؤلفه های پیش گفته را به صورت مفصل به بحث گذاشت، بلکه در راستای رسالت و هدف این نوشتار، تنها به دو مورد از موارد فوق مثل موضوع شناسی و مسائل شناسی پرداخته می شود.
تبیین پاتوس جهت شناخت حیث التفاتیِ پوئتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
115 - 132
حوزه های تخصصی:
«Pathos» یکی از مفاهیمی است که در اندیشه ارسطو، غالباً به نفع سایر مفاهیم متقابلش، هیچگاه نتوانسته شأن در خوری پیدا کند. یکی از بنیادی ترین ِ این تقابل ها دوگانه Logos – Pathos است که با تبعید Pathos به قلمروی غیر Logical و محدود کردن دلالت های آن به احساس و انفعال، از اهمیت این مفهوم بسیار کاسته است و این در حالی است که در پژوهش های معاصر بر اهمیت Pathos و نقش بنیادین آن در خوانش اندیشه ارسطو بسیار تأکید می شود. یکی از دلایل گشوده شدن باب جدیدی جهت بررسی Pathos به ارتباط این مفهوم با «تغییر و جنبش» (Kinesis) بر می گردد. هایدگر یکی از نخستین اندیشمندانی بود که به این رابطه و نقش بنیادین Pathos به عنوان مفهومی وجودی، جهت تبیین Kinesis پرداخت. بداعت مقاله پیش رو در برقراری پیوند هستی شناسانه میان پاتوس با مفهوم علت های تصادفی است و هدف آن نیز از یک سو برخوردی ساختارشکنانه با دوگانه Logos – Pathos و از دیگر سو بررسی Pathos جهت تبیین حیث التفاتی Poetic و آنچه حکمت صناعی معطوف به آن است، می باشد.
تکوین قواعد علم حقوق بر اساس نظام مسئله-حکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رهگذر تکوین قواعد علم حقوق در دو مکتب بزرگ و پر شاخ برگ حقوق طبیعی و حقوق موضوعه، راه رسیدن به قواعد از یک فرمول مشخص و سازمان یافته تبعیت نمی کند. به گونه ای که اقناع طرفدارن هر یک از این مکاتب در جهت معقولانه بودن قواعد وضع شده توسط آن ها کار سختیست چه رسد به آنکه بخواهند پیروان آن مکتب رقیب را قانع نمایند. در سیر تکوین قواعد علم حقوق روش های گوناگونی توسط ملل مختلف تجربه گردیده است و در این مقاله ضمن مرور آن ها، سعی در معرفی روشی نمودیم که تا حدودی برگرفته از نظام حقوقی اسلام است. در این روش که آن را نظام مسئله-حکم می خوانیم، هر نابهنجاری انسانی و اجتماعی را یک مسئله در نظر می آوریم که با پدیداری به نام حکم در صدد پاسخ دادن به آن می باشیم. اما باید بدانیم که در نظام مسئله حکم، حکم به عنوان پاسخ یک مسئله، نمی تواند صرفاً یک اراده انتزاعی و محض باشد. حکم باید واجد خصوصیاتی اجباری باشد تا بتواند یک پاسخ کافی برای مسئله خود به حساب آید.
رویکرد مسأله محوری در علم اجتماعی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در علوم انسانی اسلامی و به طور خاص در علم اجتماعی دینی رویکردهای مختلفی مطرح شده است. رویکرد مسأله محوری که در ذیل رویکرد عام تر استنباطی قرار می گیرد، از حدود یک قرن و نیم پیش عملاً مورد توجه بوده است اما درباره آن مباحث نظری مستقل و جدی صورت نگرفته است. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی منطقی و در مواردی نیز با استفاده از فراتحلیل آثاری که در ذیل این رویکرد می گنجد، به دنبال معرفی و تبیین بیشتر این رویکرد است. نتایج نشان می دهد این رویکرد عمل گرا که به دنبال فهم و حل مسائل اجتماعی عینی یا نظری موجود در جامعه اسلامی است، می تواند با بهره گیری از شیوه عام استنطاق در فهم متون دینی و از طریق توسعه روش های متدوال مطرح در علوم دینی، فضای جدیدی را در علم اجتماعی دینی بگشاید و عجالتاً بخشی از نیازهای مطرح را برطرف سازد.
مقایسه و نسبت سنجی فقه و اخلاق از منظر گزاره و هدف(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای مهم فلسفه های ناظر به علوم اسلامی، به ویژه علم اخلاق و فقه، شناخت مؤلفه های معرفتی هر دو علم و نیز تعامل و تأثیر متقابل چنین رشته های علمی است. این دو علم، هرچند هر یک عهده دار ساحت خاصی هستند، شباهت ها و تفاوت هایی دارند که شایسته بررسی و تحلیل است. براین اساس، این پژوهش به بررسی و مقایسه مؤلفه های مهمی مانند شناخت گزاره (موضوع، محمول و مسئله) پرداخته است؛ امری که پرداختن به آن، قبل از ورود در هر علم و مباحث و دستیابی به مسائل آن، ضروری است. نگارنده با روش مقایسه ای و با بهره گیری از منابع مکتوب، به تحلیل و نسبت سنجی این مؤلفه ها پرداخته و شباهت ها و تفاوت ها و نیز نقاط قوت و ضعف هر یک از این دو دانش فقه و اخلاق را آشکار کرده است.
معنای «علم اجتماعی اسلامی» از چشم انداز مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تلاش شده در میان تلقّی ها و تفسیرهای متفاوتی که علم اجتماعی اسلامی وجود دارد، معنای علم اجتماعی اسلامی از چشم انداز مرتضی مطهری، کشف و مشخّص شود. در این راستا، معنا و مفهوم علم اجتماعی اسلامی از زوایه نگاه مطهری، شرح داده شده است، به طوری که در یک برداشت، او چهار تعبیر از مفهوم علوم اسلامی، مبتنی بر معیارهای موضوع و غایت و نظریه پرداز، ارائه کرده است؛ و در برداشتی دیگر، می نویسد اسلام با علم اجتماعی، دو نوع پیوند دارد: یکی پیوند مستقیم، از آن جهت که اسلام، یک سلسله معارف نظری و احکام عملی درباره جهان اجتماعی دارد، دیگری پیوند غیرمستقیم از طریق توصیه های اخلاقی همچون امانت، عفت، عدالت، احسان و ایثار. برداشت دیگر او، در این عبارت نهفته است که می نویسد اسلام، یک مکتب جامعه شناختی نیست؛ چون در کتاب آسمانی اسلام، هیچ مطلب اجتماعی در لفافه اصطلاحات رایج جامعه شناختی و با زبان معمول آن و در چارچوب تقسیم بندی های مرسوم، بیان نشده است، امّا در عین حال، «مسائل زیاد»ی از علم اجتماعی، به طور کامل، قابل استنباط و استخراج از قرآن کریم است.
اثربخشی حلِ مسئله در آموزش فیزیک
حوزه های تخصصی:
هدف آموزش فیزیک آن است که دانش آموزان در مسیرِ کسب مهارت در فیزیک قرار گیرند، توانایی کاربرد مفاهیم فیزیکی در موقعیت های فیزیکی و استدلال با آنها را توسعه دهند و بتوانند گستره ی وسیعی از انواع مسائل، شامل مسائل جدید را حل کنند. اهمیت استفاده از حلِ مسئله در آموزش فیزیک بر کسی پوشیده نیست. با وجود این، حلِ مسئله، به روشی که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، در رسیدن به اهداف مذکور آنچنان که باید، مؤثر نیست و نیاز به بازنگری دارد. در این مقاله، با توجه به پژوهش های صورت گرفته در حوزه آموزش فیزیک توضیح داده می شود که چرا حلِ مسئله به روش های سنتی در کسب مهارت واقعی در فیزیک کم بازده است و بازنگری در آموزش و حلِ مسئله مورد بررسی قرار می گیرد.
برنامه ریزی با رویکرد مساله شناسی، نگرشی نوین در برنامه ریزی منطقه ای (مطالعه موردی: تجربه آمایش استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شناسى، مشخص نمودن صورت مسایل، طبقه بندى آن ها و ترسیم چارچوبی از وضع موجود جهت نیل به آینده مطلوب و مورد انتظار مى باشد و از پراکنده کارى، سطحى نگرى، تک بعدى نگرى و نیز بلندپروازى هاى غیر واقع بینانه جلوگیری می کند. از این رو لازم است با درک صحیحی از چیستی مسائل و مشکلات، برای حل آن ها چاره جویی کرد. در این راستا به مسئله شناسی استان بوشهر به عنوان یکی از استان های راهبردی کشور پرداخته شده است که به رغم برخورداری از موقعیت ژئوپلتیکی و قابلیت ها و توانمندی های توسعه همه جانبه در زیر بخش های اقتصادی و تجاری و در بخش های مختلف دارای مسائل، مشکلات و چالش هایی می باشد که حرکت توسعه را در این استان کند و آن را جزو استان های کمتر توسعه یافته قرار می دهد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، توصیفی - تحلیلی و از نظر نوع هدف، کاربردی است. جهت تدوین ساختار مقاله از مطالعات اسنادی و روش پانل استفاده گردیده است. بدین ترتیب که ابتدا به تعریف دقیق و شفافی از هر یک از مفاهیم مسئله، مشکل و چالش پرداخته شده است تا تفاوت میان آن ها آشکار و درک صحیحی از نحوه دسته بندی موارد در این سه گروه بدست آید. سپس مسائل اساسی استان بوشهر شناسایی و اولویت بندی می شوند و در پایان تمامی موارد استخراج شده از اسناد مختلف با استفاده از روش پانل در قالب سه دسته مسئله، مشکل و چالش دسته بندی می گردند.
مسائل حکمرانی و حکمرانی مسائل
منبع:
حکمرانی متعالی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷
10 - 32
حوزه های تخصصی:
حکمرانی دانشی است که حول مسائل جامعه شکل می گیرد و فرآیند مواجه و حل این مسائل یکی از مهمترین موضوعات رشته حکمرانی و سیاستگذاری است. مسائل می تواند از ساده تا پیچیده و بغرنج باشد و سیر تکوین دانش اداره، سیاستگذاری و حکمرانی نشان داده که در گذر تاریخ مسائل روز به روز پیچیدگی بیشتری به خود گرفته اند و توسعه های دانشی و تلاش های بسیاری برای مواجه و پاسخ به این پیچیدگی ها و حل آن ها صورت گرفته است. به نحوی که مسائل حکمرانی اغلب بغرنج شده و خود به حکمرانی جدیدی نیاز دارند. با این وجود ماهیت مسائل، گونه شناسی و نوع مواجه با مسائل بغرنج از جمله مواردی است که علارغم اهمیت بسیار زیاد، کمتر به آن توجه شده است. مقاله پیش روی تلاش کرده با روش بررسی و مرور نظام مند منابع این حوزه، به مفاهیم مهم در حوزه مسئله شناسی پرداخته و گونه شناسی از مسائل ارائه دهد. در ادامه مقاله به بررسی مسائل بغرنج و ارائه رویکردی تحت عنوان حکمرانی مسائل بپرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، سنگ بنای مواجه با مسائل بغرنج به کارگیری رویکرد هایی از جنس حکمرانی است. به کارگیری ظرفیت جنبش های اجتماعی، شبکه های غیررسمی و مجازی و مشارکت مردم در حل مسائل از مهمترین بخش های رویکرد حکمرانی مسائل است. به عبارتی در حکمرانی مسائل، اقدامات منسجم و افزایش دامنه اجماع در بین ذی نفعان، انعطاف پذیری و توامند سازی ساختار ها و فرآیند ها، استفاده از رویکرد های تفکر سیستمی و نظریه پیچیدگی از مهمترین ظرفیت ها در حل مسائل بغرنج هستند.
تحلیل نظام مسائل فیلم ها با تأکید بر توابع تعلیقی (مطالعه موردی: چهلمین جشنواره فیلم فجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت اصلی موضوع با مسئله این است که موضوع در مقام ارائه شاکله و دامنه اصلی متن است و مسئله ناظر به گره اصلی و محل اصطکاک و شاهراه توجه است. بنابراین زمانی که نظام مسائل فیلم های جشنواره بررسی می شود، به نطفه و ایده اصلی فیلم - که سبب شکل گیری دامنه موضوعی آن شده است - پرداخته می شود. فیلم های چهلمین جشنواره فیلم فجر به عنوان محمل بررسی این مقاله، با مشاهده مستقیم تمام فیلم ها در ایام جشنواره (12-22 بهمن 1400) ارزیابی شد و به روش تحلیل توصیفی بیان شده است. سه وجه بررسی فیلم ها عبارت است از: فضاسازی و نقطه ارتباط گیری فیلم، تعلیق و مسئله فیلم، نتیجه و القای فیلم که وجه مسئله و تعلیق به شکل ویژه ای مطرح شده است. تعلیق ماهیت اصلی مسئله است و هر چالشی ابتدا در مقام تعلیق فکری ظاهر می شود که نشانه آن گمشدگی و ابهام است؛ سپس به اعتبار فعلیت، در تعلیق توجیهی خود را نشان می دهد و نشانه آن توازن و عزم جدی نداشتن در انجام درست امور است و سپس در مقام رفتار، به صورت تعلیق عملیاتی جلوه می کند و نشانه آن سستی، تنبلی و بی حرکتی در رفتار است. توابع تعلیقی، بیانگر شیوه مواجه شدن یک پدیده با این سازوکار است. هر فیلمی دارای یک مسئله بنیادین است که نطفه شکل گیری همان فیلم خواهد بود. برآورد مسئله های تمام فیلم های این جشنواره، با عنوان نظام مسائل با تأکید بر هویت مسئله و همچنین فرایند مواجهه با آن مسئله و روش حل آن با عنوان توابع تعلیقی صورت گرفته است. چون تصویر و فیلم، شمایل آینده جامعه را بر روان مخاطب القا می کند، بررسی مسائل آن، جهت گیری و آداب اجتماعی فردای جامعه را روشن می سازد. از این منظر شناخت مسائل فیلم های جشنواره، به شناخت بهتر مسائل فردای جامعه منجر خواهد شد. با ارزیابی فیلم های جشنواره، این نتیجه حاصل شد: بیشتر مسائل فیلم ها در دسته بندی کلی یا دارای وجه خیالی منفکی از جامعه قرار دارد و با مسائل مردم جامعه سنخیتی پیدا نمی کند؛ یا آدرس نادرستی از آرمان ها و مشکلات جامعه ارائه می دهد که وجه مصلحانه ندارد و مخاطب را به شکل گیری و سوق به مسائل مطرح شده دعوت می کند؛ یا گزاره های مسئله محور درستی بیان می کند، اما فضاسازی و القای مناسبی برای ارتباط و اشتیاق مخاطب برقرار نکرده است.
مشکلات اجرای آموزش تلفیقی STEM: مطالعه مروری نظامند (سیستماتیک)
استیم» (STAEM)1، ایده یادگیری بین رشته ای است که دانش آموزان از طریق ترکیب واقعی رشته ها، یاد می گیرند و می توانند مسائل را در یک زمینه واقعی حل کنند. از اینرو هدف این مقاله معرفی هر چه بیشتر این رویکرد نوین آموزشی و ارائه تصویری روشن به منظور عملیاتی کردن این چارچوب در سیستم آموزشی است. روش این پژوهش مرور نظام مند است. جامعه این پژوهش متشکل از 198 مقاله درباره آموزش استیم است که بین سالهای 2010 تا 2019 میلادی در مجلات معتبر علمیScience Direct ،Springlink ، Google Scholar ،Scopus، ارائه شده اند. نمونه پژوهش، 17 مقاله است که به صورت هدفمند و بر اساس غربالگری در مراحل مختلف، مورد مطالعه عمیق و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که معلمان به عنوان مهمترین عنصر در اجرای آموزش استیم با مشکلات بسیاری از جمله: عدم دانش و مهارت کافی، کمبود منابع برای به کارگیری فناوری در آموزش استیم، عدم ارتباط بین دروس، کمبود زمان/فضا برای اجرای آن، آگاه نبودن از محتوا، نداشتن پشتیبانی مالی برای اجرای آن، تغییرات زیاد در برنامه درسی استیم و عدم مهارت کافی برای تلفیق آموزش و یادگیری برای اجرای این روش آموزش مواجه هستند. بنابراین نتیجه گیری می شود که معلمان برای اطمینان از اجرای موفقیت آمیز آن باید دانش عمیقی از محتوای استیم (علوم( ، فناوری، مهندسی و ریاضیات) داشته باشند. زیرا هر گونه تغییر در برنامه درسی نه تنها بر تدریس معلم بلکه بر پیشرفت دانش آموزان نیز تأثیر می گذارد.
تبارشناسی ساخت ناتمام آموزش باز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
107 - 137
آموزش باز در پرتو رشد فناوری، با تغییر در «فرهنگ آموزش» و تأکید بر اصل «یادگیرنده محوری»، نظام آموزشی را دگرگون کرده است. ازآنجا که در نظام آموزشی ایران، به این موضوع بی توجهی شده، مقاله حاضر، به منظور آشکارسازی این «نیمگی»، مسئله ساخت ناتمام آموزش باز در ایران را از دیدگاه انتقادی بررسی کرده و برای این واکاوی تاریخی که دوره معاصر ایران را دربر می گیرد از شیوه تبارشناسی منسوب به فوکو، استفاده شده است. تبارشناسی، تبیین تحولاتِ برهه ای تاریخ است در نسبتِ درونی آن ها با قدرت. به تعبیر فوکو، در گفتمان است که قدرت و دانش به یکدیگر پیوند می خورند. و منظور از «تحلیل تبارشناسانه»، راهبرد معرفت شناختی ای است که در حوزه های گوناگون تاریخ، علوم سیاسی، و علوم اجتماعی شکل گرفته است؛ بنابراین، برای توصیف و تبیینِ مسئله مقاله، ناگزیر از بررسی کردارهای گفتمانی سنتی و مدرنِ آموزشی در نسبتِ با فضای گفتمانی آموزش باز هستیم. در پاسخ به این پرسش مقاله که «ساخت ناتمام آموزش باز در ایران معاصر، محصول چه شرایطی است ؟» یافته های مقاله، حکایت از این دارد که «نادیده انگاری وجوه نرم افزاری و گفتمانی علم که به سیطره نگاه ابزاری به آن انجامیده است، فهم نارس از آموزش باز که آن را به آموزش مکمل فروکاسته است، و روابط بوروکراتیک، که با ویژگی دموکراتیک این آموزش فرامدرن در تعارض است، سبب ناتمامی آموزش باز شده و تعمیق چالش بیگانگیِ علم از فرهنگ و جامعه را درپی داشته است».
شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی تهران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
85 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف: یافتن و فرموله کردن مسئله، پایه ی تحقیق علمی است. با توجه به مشکلات فراوان دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در زمینه مسئله یابی، این پژوهش باهدف شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانه ای است که از تکنیک های میدانی نیز بهره برده است. این پژوهش ازنظر روش نوعی تحلیل محتوا است که با روش کلایزی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان تهران تشکیل دادند. 10 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تلفیقی متوالی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. چهار معیار اعتبار یا مقبولیت، اطمینان-ثبات، قابلیت تأیید و قابلیت انتقال یا تناسب برای ارزیابی روایی و دقت و استحکام داده ها مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: حاصل تحلیل 10 مصاحبه، 16 مضمون کلی یا طبقه و 77 مفهوم اولیه بود. در ابتدا 386 مفهوم اولیه به دست آمد که پس از بررسی دقیق و حذف مترادفات، تعداد مفاهیم به 77 کد کاهش یافت. یافته ها حاکی از آن است که در ابعاد فردی، آموزشی، فرهنگی، ساختاری و نهادی تعدادی مانع دانشجویان را در زمینه مسئله یابی با مشکلاتی مواجه می کند. اصالت/ارزش: \ این پژوهش ماهیت بین رشته ای علم اطلاعات و دانش شناسی را بیش ازپیش نمایان کرده است. پژوهش حاضر ازنظر موضوع و روش دارای اصالت است.
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری بر مبنای دیدگاه استادان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
61 - 95
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری از ضرورت های این حوزه است که می تواند در شناسایی مسائل و ضعف های علمی، دستیابی به راهکارها و سیاست های پژوهش محور در این عرصه کارساز باشد. روش تحقیق این پژوهش اکتشافی بوده است. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته از یازده تن از استادان و صاحب نظران گردآوری و برای تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.دیدگاه مصاحبه شوندگان به مسئله شناسی در ادبیات پایداری به 5 مقوله تقسیم شد. این مقولات عبارتند از: تفکیک سؤال و مسئله در پژوهش های علمی؛ تضاد بین ذهن و عین به عنوان منشأ شکل گیری مسئله؛ شکل گیری مسئله فارغ از تعصب و تقیّد؛ اصالت دادن به روش علمی؛ به روز شدن مسائل حوزه ادبیات پایداری و ژرف نگری در آن ها.آسیب های حوزه پژوهش در دو سطح و هر یک در چهار بعد طبقه بندی شد: 1. آسیب های علمی و پژوهشی شامل: سرمایه انسانی؛ مسئله شناسی؛ مباحث نظری و روش شناسی. 2. آسیب های ساختاری و سازمانی شامل: غلبه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک، ضعف در سیاستگذاری، مسائل اقتصادی و مدیریت ناکارآمد.به منظور رفع مشکلات در هر دو سطح، راهکارهایی از سوی مصاحبه شوندگان ارائه شد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:تعیین سیاست ها، دستورالعمل ها و نقشه راه؛ شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدها از طریق انجام پژوهش های بنیادی و وضعیت سنجی، تشکیل بانک اطلاعات و شبکه سازی فعالان و علاقه مندان این حوزه، گسترش ارتباطات ملی و فراملی با برگزاری همایش و ... .
چیستی مسئله در دانش سیاست گذاری مبتنی بر نظریه جهان های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسیرهای بازسازی علم مدرن به پرسش کشیدن بنیان های دانشی، واسازی و سپس بازسازی مجدد آن بر اساس مبانی و پارادایم اندیشه ای خویش است؛ چراکه علم مدرن وجوه مختلف زندگی انسان ایرانی را مملو کرده است. حال پرسش این مقاله آن است که اگر سیاست گذاری به مثابه یک نظام دانش و مبتنی بر پرسش های بنیادین اش که یکی از آنها مسئله سیاست گذارانه است بازخوانی شود، مسئله چه ویژگی هایی خواهد داشت؟ این مقاله از نظریه جهان های اجتماعی و بنیاد آن که نظریه سه جهان معرفتی پارسانیا است -به عنوان ظرفیتی ایجاد شده مبتنی بر حکمت صدرایی- برای پاسخ به این مسئله بهره جسته است. مقاله به روش عقلی-تحلیلی و در گفتگو با برخی اندیشمندان که به این موضوع پرداخته اند، تلاش کرده است ویژگی های مسئله سیاست گذارانه را از منظر مذکور تشریح کند؛ نتیجه این تحلیل آن است که ویژگی های یک مسئله سیاست گذارانه عبارتند از: عمومیت، موقعیت مندی، هنجارمندی، غایت مندی، کنترل ناپذیری و واقعیت مندی.
ملاحظاتِ نیل به مسئله تِزپاسخ (تقسیم کاری پژوهشی برای جامعه دانشجویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
107 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با مباحثی در حوزه «روش شناسی علم» آغاز؛ و سپس با طرح موضوعاتی در حیطه «معرفت شناسی علم» پی گرفته می شود و در نهایت نیز سعی دارد با تکیه بر آنها تقسیم کاری پژوهشی برای دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف ارائه دهد. مخاطب این تحقیق اگرچه دانشجویان رشته علوم اجتماعی اند؛ ولی برای سایر رشته های علوم انسانی نیز موضوعیت دارد. ما با اذعان به اینکه قسمی از پژوهش های دانشجویان داخلیْ از نوع بکرِ آن به حساب می آید؛ در عین حالْ بر این نظر نیز هستیم که بخش اعظمی از آنها در چارچوب یک کار علمی –در معنایی که مد نظر این مقاله است– قرار ندارد. دلیل این انحراف از معیارهای علمی بودن را نیز به عدم توانایی آنها در رسیدن به «مسئله مورد انتظار» می دانیم.مبنای نظری: تحقیق حاضر از نوع داده بنیاد بوده و به همین سبب نیز فاقد چارچوب نظریِ مشخصی است؛ با این حالْ ایده اصلیِ آنْ که تقسیم کار پیشنهادی مان بر آن بنا شده، از آرای رندل کالینز در باب «اجتماع علمی» (تعامل نیابتی) نشئت گرفته است.روش: تقسیم کار پیشنهادیِ این مقاله، حاصلی از «مرور نظام مندِ» 51 مقاله علمی پژوهشی بوده که مشخصاً توسط دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری و در بین سال های 1395 تا 1400 نگاشته شده اند. بخش «طرح مسئله حجاب» نیز در چارچوب تقسیم کار پیشنهادیِ مذکور؛ و در خلال مرور نظام مند پژوهش های پیشینی که در خصوص حجاب صورت پذیرفته اند؛ فرموله شده است. نتایج: با طرح هفت نوع فرایند رسیدن به مسئله؛ نشان داده ایم که هر یک برای دانشجویان کدامیک از مقاطع تحصیلی سه گانه مناسب است.
شناسایی مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
5 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف: نظام مدیریت آموزش عالی کشور همواره با مسائل متعددی روبرو بوده که به آسانی قادر به مقابله با تمامی آن ها نیست. ازاین رو شناخت ماهیت مسائل در این حوزه، جهت ارائه کردن بهترین شیوه ی مدیریت و حکمرانی، ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور انجام گرفت.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که در سال 1402 با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل اساتید و خبرگان دارای تحصیلات آکادمیک مدیریت دولتی، مدیران اجرایی شاغل در وزارت عتف و پژوهشگران و کارشناسان خبره آموزش عالی بود، که نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی هدفمند، صورت گرفت. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و تعداد 15 مصاحبه ی فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جهت کدگذاری نیز از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بحران هویت، کمّیت زدگی، تمرکزگرایی، پیچیدگی فرایندی و تنوع مراجع حکمرانی و قانون گذاری، ازجمله مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور می باشند.
نتیجه گیری: درنتیجه توجه عمیق به هریک از این مسائل از سوی مدیران نظام آموزش عالی کشور می تواند منجر به توسعه پایدار کشور، ارتقای کیفیت ارائه خدمات و کاهش هزینه های مربوط، افزایش شفافیت فرایندها و غیره گردد و به تبع آن چارچوب حکمرانی مناسب، جهت مواجهه با این گونه مسائل از جانب آن ها به کار گرفته شود.