مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
بهارستان جامی
حوزه های تخصصی:
گلستان سعدی چونان ستاره ای در آسمان ادبیات فارسی می درخشد و فروغش چشم ها را جاودانه خیره خواهد ساخت و چه بسا، چیره دستان پهنه سخن، از زیبایی ها و جاذبه های آن سخن رانده اند. به جرات می توان گفت نخستین کسی که توانست در نثر نویسی، سادگی را با صنعتگری درآمیزد و از هریک به اندازه لازم سود برد و به راه افراط و تفریط نرود، شیخ اجل سعدی است. با وجود تقلید عده زیادی از نویسندگان و ادیبان بزرگ واستادان نظم و نثر از گلستان و شیوه نگارش آن هیچ کس نتوانست در این کار توفیق چندانی یابد و آنچه به تقلید از گلستان نوشته شده، هیچ یک قابلیت آن را نیز نیافت که از نظر ارزش ادبی، بی فاصله بعد ازگلستان قرار گیرد، تا چه رسد به آن که از گلستان درگذرد. چرا که نگاه به آثار تقلیدی ازگلستان، نشان می دهد که توجه مقلدان بیشتر به ظاهر کتاب وطرز تنظیم و حتی نامگذاری آن معطوف بوده است و هیچ یک ازآنان نخواسته یا نتوانسته اند روح زبان سعدی را درک کنند و هنری را که زبان وی را چنین زنده و پر احساس و کهنه نشدنی ساخته است بشناسند. در این میان بهارستان جامی نیز چنین وضعی دارد و بررسی هر دو اثر از لحاظ محتوایی و سبکی و بلاغی در این مقاله نشانگر این است که بهارستان با گلستان قابل مقایسه نیست و فقط تقلید گونه ای است از اثر جاودان شیخ سعدی.
نقد تطبیقی حکایت های بهارستان جامی با داستان های مینیمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید و تمرکز فرمالیست ها بر خَلق فُرم های نو با کمک استراتژی های کلامی، خالقان آثار ادبی را بیش از پیش به سوی مسائل مربوط به فُرم و تکنیک کشاند. نویسندگان این عرصه با بهره مندی از شگردهایی چون بی پیرایگی و سادگی زبان و مفاهیم،غافل گیری،به کارگیری تِمِ جذّاب، خلاصه گویی و کمال ایجاز وواقع گراییبه آفرینش گونه ای داستانی نائل شدند که بر مبنای فُرم و ظرافت های تکنیکی و بیان موضوع در کمترین حجم ممکن برای نفوذ به عمق آگاهی و عواطف خواننده خَلق شد که به مینیمالیسم شهرت یافت. در برخی آثار کلاسیک نثر فارسی همچون «بهارستان» جامی، حکایت های کوتاهی وجود دارد که در پنداشت بعضی پژوهشگران شباهت های فراوانی با داستان های مینیمال دارند و قابل انطباق با مشخّصه های مینیمالیسم می باشند. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی وجوه تشابه و تفاوت حکایت های کوتاه «بهارستان» جامی و مشخّصه های مینیمالیسم را بررسی کرده است و نشان داده است که به رغم نظر برخی از پژوهشگران، حکایت های کوتاه «بهارستان» جامی نه تنها با داستان های مینیمالیستی کاملاً قابل انطباق نیستند، بلکه در کنار شباهت های ظاهری و صوری، تفاوت های بارزی نیز میان آنها وجود دارد.
از فهم گزاره تا شناخت عصر (واکاوی ویژگی های دوره گذار در اواخر قرن نهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل تحوّلاتی نوشته شده که ادبیات فارسی در اواخر قرن نهم بر خود دیده است. در جستار پیش روی، ابتدا مقدّمه ای درباره آرای صاحب نظران اعم از منطقیون، بلاغیون و ادبا درباره شعر و حقیقت آن آمده است. سپس بر اساس روش های مرسوم در تاریخ اندیشه، تاریخ گرایی نوین و انسان شناسی، به بررسی و تحلیل گزاره ای از بهارستان که درباره شعر و حقیقت آن بیان شده، پرداخته شده است. سعی بر آن بوده که این گزاره با استفاده از توصیف انبوه، نسبت به پس زمینه ای که در آن بیان شده است معنا شود. یافته ها نشان می دهد که منطقیون «تخیّل» را عنصر سازنده و حقیقت شعر معرّفی کرده و به تمایز نگاه خویش با نگاه جمهور که حقیقت شعر را وزن و قافیه می شمرده اند، تأکید ورزیده اند. البتّه همواره نظرگاه منطقیون مورد توجه نبوده است؛ بلکه در نظر بعضی از ادبا مانند جامی که اشعارش مملو از تخیّل است، نگرش جمهور در برابر نگرش منطقیون برکشیده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، سبب این تفوّق را برخاسته از ویژگی های دوره ای می داند که جامی در آن می زیسته است و می توان از آن با عنوان دوره گذار یاد کرد.
چندصدایی در تعلیمات بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
67 - 85
حوزه های تخصصی:
بهارستان کتابی منثور نوشته نورالدین عبدالرحمن جامی نوشته شده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفت وگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی می کشاند و از این طریق دریچه های جدیدی را از جهان بینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب می گشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونه خوبی از کتاب هایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفت وگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشه ها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یک سو نتیجه حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل هم آوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد می شود: هم آوایی از طریق گونه های ادبی مرتبط با متن، هم آوایی از طریق گفت وگوهای نقل شده از متون دیگر و هم آوایی از طریق تأثیرپذیری از متون مختلف.
ساختارشناسی حکایت های تمثیلی روضه هشتم بهارستان از منظر مینیمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روشی تحلیلی- توصیفی، با بررسی ساختار حکایت های تمثیلیِ روضه ی هشتم بهارستان جامی از منظر مینیمالیسم، به اهّمیّت کمینه گرایی در تعالیم اخلاقی و وجود نوعی قرابت و خویشاوندی بین حکایت های تمثیلی و داستانک ها می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، ساختار حکایات تمثیلی بهارستان با مهم ترین عناصر داستان های مینیمالیستی از جمله: طرح ساده، حجم اندک، شخصیت های معدود و ... قابل تطبیق است. دلیل عمده ی کاربرد و خلق قالب داستان های مینیمالیستی، تأثیر بر مخاطب است. لطیفه ای که هدف هر نوعِ ادبی است. با مطالعه این پژوهش درمی یابیم که اندیشمندان فارسی زبان، سال ها پیش از نویسندگان غرب، علاوه بر کوتاه نویسی با ابتکاری دیگر، از تمثیل و زبان حیوانات نیز، برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب بهره جسته اند. همچنین می توان پی برد که علی رغم نظریه هایی که قالب داستان کوتاهِ کوتاه را محصول دنیای سرعتی و صنعتی غرب و تنگ حوصلگی خوانندگان امروزی می دانند، پیشینه کمینه گرایی به دنیای ساده شرق و آرامش تعالیم اندیشمندان این دیار برمی گردد. روش کار این پژوهش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای است.
شگردهای ترجمه از عربی به فارسی در گلستان سعدی و بهارستان جامی براساس رویکرد مقصدگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
گلستان سعدی و بهارستان جامی آثار منثوری به زبان فارسی است که به دلیل تبحر نویسندگان این دو اثر به زبان عربی و فارسی و برخورداری از دانش بلاغی و زبانی، در ترجمه عبارات عربی موجود در این دو کتاب از شگردهای قابل توجهی استفاده شده است. در این پژوهش بر مبنای رویکرد مقصدگرا در ترجمه، عبارات ترجمه شده عربی در آثار مذکور بررسی شده است. اساس این رویکرد آن است که مترجم تلاش می کند در برابر عناصر زبان و متن مبدأ، عناصری معادل از زبان مقصد برگزیند و با کمک شگردهایی خاص، تمام معنای بافت موردنظر را وارد زبان مقصد کند و تنها به انتقال معنای صریح بسنده نکند. هدف پژوهش آن است که شگردهای ترجمه از عربی به فارسی در گلستان سعدی و بهارستان جامی استخراج و میزان تعهد سعدی و جامی به زبان مقصد بررسی شود. نتایج نشان می دهد که با توجه به اینکه بهارستان جامی که به شیوه گلستان سعدی و به تقلید از آن نوشته شده است، شگردهای ترجمه عبارات عربی به فارسی در این اثر نیز شباهت قابل توجهی به گلستان دارد؛ بر این اساس، برجسته ترین شگردهای رویکرد مقصدگرا در ترجمه عبارات عربی گلستان و بهارستان به ترتیب عبارت است از: انتقال، ناهمگون سازی، افزوده سازی و ابهام زدایی.
تحلیل سنجشی نمود بافت فرهنگی در دو متن گلستان و بهارستان (با تأکید بر مشخصه زبانی وجهیّت در فرانقش بینافردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۲
95 - 122
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل متون ادبی با رویکردهای نوینِ علمی و در چارچوب الگوهای مشخّص و نظام مند، گامی است در جهت شناسایی ویژگی های زبانی، سبکی و گاه محتواییِ آنها به شکلی روش مند و بر پایه آمار و ارقام. یکی از راه های رسیدن به این هدف، تحلیل و بررسی سنجشی آثاری است که دارای نوع ادبی مشترک و همچنین شباهت هایی از نظر زبان و شیوه نگارش هستند. از این رو، در مقاله حاضر بر آن هستیم تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و آماری به تحلیل و بررسیِ سنجشیِ نمود بافت تاریخی و فرهنگی بر زبان دو اثر ارزشمند نثر فارسی، یعنی گلستان سعدی و بهارستان جامی با رویکرد فرانقش بینافردی در زبان شناسی نقش گرا بپردازیم. فرانقش بینافردی به برقراری ارتباط با سایر افراد اشاره دارد. این ارتباطی متقابل است که اهداف خاصّی را دنبال می کند؛ نظیر دادن اطّلاعات/ کالا/ خدمات و دریافت اطّلاعات/ کالا/ خدمات. هرکدام از این نقش ها به وسیله نوع خاصّی از بند نشان داده می شوند. اگر گلستان سعدی و بهارستان جامی را که به سنّت ادبی- فکری تقریباً مشابهی تعلّق دارند نماینده گفتمانی واحد، یعنی تعلیم و تربیت، بدانیم مسأله این است که بافت تاریخی و فرهنگی چه تأثیری بر زبان این دو اثر داشته است و مشخّصه زبانیِ وجهیّت که در فرانقش بینافردی مطرح می شود و در آن، دو سویه تعامل - فرستنده و گیرنده- مورد توجّه قرار می گیرند تا چه حد می تواند نشان دهنده و نمودی از تاریخ فرهنگی این دو اثر باشد؟ از این رو، در مقاله حاضر، حدود1500 بند منتخب از فصل های مشترک دو اثر با این رویکرد بررسی شده اند. طبق یافته های این پژوهش، تأثیر و نمود بافت فرهنگی بر زبان گلستان و بهارستان آشکار است و سبب تفاوت هایی در نگارش این دو متن نیز شده است. از جمله این که وجه برجسته در این دو اثر، وجه خبری است و بندهای امری، پرسشی و پیشنهادی در قیاس با بندهای خبری کاربرد کمتری داشته اند. این وجهیت غالب سبب شده دو متن گلستان و بهارستان، متونی تک صدا باشند که مبیّن برتریِ تک صدایی در نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر است.