فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
۱.

تعامل نحو و زبانشناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریه تنوعات زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنسیت تحصیلات طبقه اجتماعی قلب نحوی نظریه تنوع ساخت اسنادی قیود تاکید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
تعداد بازدید : ۳۰۵۳ تعداد دانلود : ۲۱۸۷
تعامل نحو و زبان شناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریة تنوعات زبانی لباو   ابراهیم رضاپور [1]                                                  تاریخ دریافت: 21/4/93 تاریخ تصویب: 24/12/93     چکیده جامعه شناسان زبان تنوع زبانی را یکی از ویژگی های ذاتی زبان ها در نظر می گیرند.آنها معتقدند که عوامل اجتماعی نظیر جنسیت، طبقة اجتماعی، تحصیلات، سن و قومیت در ایجاد و وقوع تنوع زبانی نقش اساسی دارند. در این تحقیق، تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، طبقة اجتماعی و تحصیلات بر بسامد تنوع نحوی در زبان فارسی در دو گفتمان محاوره ای روزمره و علمی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در گفتمان روزمره، مردان نسبت به زنان بسیار بیشتر از قلب نحوی، ساخت اسنادی و قیود تأکید استفاده کرده اند و در گفتمان علمی بر عکس، زنان نسبت به مردان در کاربرد قلب نحوی و ساخت اسنادی تا حدود زیادی پیشتاز بوده اند. در گفتمان روزمره، طبقة بالای اجتماعی از ساخت قلب نحوی بیشتر از طبقات متوسط و پایین استفاده کرده است و همچنین طبقة پایین جامعه هم در کاربرد ساخت اسنادی و قیود تأکید تا حدی نسبت به طبقات اجتماعی دیگر پیشتاز بوده است. در گفتمان علمی، طبقة بالای اجتماعی در کاربرد قلب نحوی نسبت به طبقات دیگر اجتماعی بسیار پیشتاز بوده است. در گفتمان روزمره، افراد با تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در کاربرد قلب نحوی نسبت به افراد دیپلم و پایین تر پیشتاز هستند و افراد دیپلم و پایین تر در کاربرد ساخت اسنادی نسبت به دو گروه دیگر تحصیلات پیشتاز بوده اند. همچنین در گفتمان علمی، قلب نحوی نسبت به ساخت اسنادی و قیود تأکید بیشترین کاربرد را دارد که توسط افراد با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مطالعات زبانی علاوه بر استفاده از  رویکرد زایشی، لحاظ کردن ملاحظات جامعه شناسی زبان در مطالعات زبان ضروری است. وجود تنوعات نحوی در گفتار گویشوران فارسی در بافت ها و سبک های مختلف اجتماعی اعتبار و ارزش نظریة تنوع را در مطالعات زبانی دو چندان می سازد. در این تحقیق وجود سه ساخت نحوی بازنمایی کنندة معنای اصلی و همچنین معنای گفتمان یکسان حکایت از آن دارد که رویکرد زایشی در تحلیل سه ساخت مذکور ناتوان است و این گونه تنوع ساختی و توزیع آنها در دو گفتمان تنها از طریق نظریة تنوع قابل تحلیل است. نتایج تحقیق حاضر هم سو با تحقیقات کینگ (2005) در زمینة تنوع صرفی نحوی در گونة فرانسوی آکادین و همچنین تحقیقات بابیرز (2005) در زمینة تنوع ترتیب واژه در گونة هلندی است.     واژه های کلیدی:   نظریة تنوع، قلب نحوی، ساخت اسنادی، قیود تأکید، طبقة اجتماعی، تحصیلات، جنسیت، گفتمان   1 استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه سمنان؛ Abrahim_rezapour@profs.semnan.ac.ir
۲.

کارکرد جمله های مرکب در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوستان پایه پیرو زبان سعدی جملة مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰۹ تعداد دانلود : ۸۱۵
افصح المتکلمین، سعدی شیرازی، از بزرگ ترین ارکان ادب پارسی است. بخشی از صیت و شهرت سعدی در گرو سعدی نامه یا همان بوستان است که از مثنوی های اخلاقی برجسته و باارزش حوزه زبان و ادب پارسی است. این کتاب بی مانند،زبان سخته و پیراسته ای دارد که نظر هر مخاطبی را به خود جلب می کند. این میزان از شایستگی در گرو ِشگردهای هنری و زبانی فراوانی است که شیخ اجل به کار بسته است. از ویژگی های دستوری آن، استفاده گسترده از جمله ها ی مرکب است. در جمله های مرکب، به جای نقش های دستوری مفرد، جمله پیرو به کار می رود. جمله های پیرو از لحاظ معنا از مفردات غنی ترند؛ زیرا وجود فعل در آنها موجب انتقال مفهوم، وجه، زمان و شخص به مخاطب می شود که افزونی توصیف گری و تحرک و پویایی کلام را در پی دارد. در این پژوهش که کاملاً جنبه آماری دارد، 1100 بیت از بوستان را به عنوان جامعه آماری از متن برگزیده و از دیدگاه «کارکردهای جمله های مرکب» بررسی کرده ایم. مبانی نظری و تعاریف اصطلاحات را از دستور زبان فارسی،تألیف دکتر حسن انوری و دکتر حسن احمدی گیوی، برگرفته ایم. بر اساس مهم ترین نتایج به دست آمده، در بوستان کاربرد جمله های مرکب به مراتب بیش از جمله های ساده است؛از میان آنها، جمله هایی که از پایه و یک پیرو ساخته شده اند، بسامد بیشتری دارند که معمولاً هر کدام در یک مصراع به کار می روند؛ در بیشتر جمله های مرکب، پایه بر پیرو مقدم شده است؛ جمله های پیرو بیشتر در نقش غیراصلی به کار رفته است.
۳.

تشکیل افعال مرکب فارسی از منظر دستور شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انضمام دستور شناختی فعل سبک فعل مرکب فارسی طرحوارةه ساختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۶ تعداد دانلود : ۷۲۰
نحوة تشکیل فعل مرکب فارسی تاکنون کمتر مورد توجه زبان شناسان بوده است. هدف این مقاله قرار دادن اجزای فعل مرکب در بافت هایی زبانی است که تصورشان به مثابة عامل انگیزشِ تشکیل فعل مرکب، موجه به نظر می رسد. به عقیدة نگارندگان، افعال مرکب را می توان به طور مستقیم یا غیرمستقیم حاصل فرایند انضمام دانست. در اینجا مفهومی گسترده از انضمام مورد نظر است که آن را باXI   نشان می دهیم و در آن X شامل مقولات اسم، صفت و گروه حرف اضافه ای می شود. بر این اساس و با استفاده از برخی مفاهیم دستور شناختی می توان گفت فعل مرکب از بند کامل اولیه ای نشئت می گیرد که در فرایند عبور از مسیر ترکیب، یک عنصر فعلی و یک عنصر غیرفعلی از آن انتخاب و به هم منضم می شوند. در این مسیرِ فرضی، گاهی موضوع فعل حذف، و متمم یا وابستة آن که برجستگی شناختی بیشتری دارد، به فعل منضم می شود. در ادامة مقاله، فعل های مرکب ساخته شده با پرکاربرترین همکرد فارسی، یعنی «کردن» بررسی و نشان داده می شود که متناظر با معانی مختلف فعل «کردن» در مقام فعل سنگین، مانند «انجام دادن» و «ساختن»، مسیرهای مختلفی برای تشکیل دسته های مختلف فعل مرکب با این همکرد قابل ترسیم است. به علاوه، هر فعل مرکب طرحواره ای ساختی در اختیار گویشوران قرار می دهد که جوازبخش فعل های مرکب جدیدی با همان فعل سبک خواهد بود.
۴.

تحلیل نحوی «هم نقش ضمیر» با نگاه به ساختار فعل و نقش ضمایر متّصل در جمله های انفعالی احساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختمان فعل ضمیر فاعلی هم نقش ضمیر نقش ضمایر پیوسته جمله های انفعالی - احساسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۵۹
جُستار حاضر در پی آن است تا به بررسی گروهی از کلمات بپردازد که در جمله، مرجع ضمیری مذکور (پیوسته یا گسسته) هستند و در صورت حذف ضمیر می توانند جایگزین آن شوند و نقش آن را برعهده گیرند؛ ازاین رو، ما این دسته واژه ها و گروه های اسمی را «هم نقشِ ضمیر» نامیده ایم. ضمایری که این گروه واژه ها مرجع آن ها هستند بعد از اسم، حرف اضافه و فعل به کارمی روند و غالباً در سه نقش مضافٌ الیهی، متمّمی و مفعولی ظاهر می شوند؛ با این توضیح که نقش مفعولی آن ها، به ویژه در سوم شخص مفرد، دارای تفاوت هایی با دو نقش دیگر است. به باور ما، همین تفاوت ها سبب شده است که برخی دستورنویسان آن را با یک کاربرد ویژه و امروزی در گویش فارسی تهرانی مقایسه کنند و به اشتباه آن را «ضمیر فاعلی» بنامند. همچنین، کوشیده ایم تا در این مقاله نشان دهیم که نقش دستوری ضمایر پیوسته در جمله های بیانگر حالت انفعالی و احساسی، چیزی جز مفعول، متمّم یا مضافٌ الیه نیست و نقش دستوری اسم یا ضمیر گسسته در ابتدای این جمله ها نیز «هم نقش ضمیر» است؛ امّا قراردادن اسم یا ضمیر گسسته به جای ضمایر پیوسته در این گونه جمله ها در اغلب موارد باعث «نادستورمندی» جمله می شود. در این مقاله همچنین نشان داده شده که نقش دستوری ضمایر پیوسته در جمله های بیانگر حالت انفعالی و احساسی، چیزی جز مفعول، متمّم یا مضافٌ الیه نیست و نقش دستوری اسم یا ضمیر گسسته در ابتدای این جمله ها نیز ""هم نقش ضمیر"" است؛ امّا قرار دادن اسم یا ضمیر گسسته به جای ضمایر پیوسته در این گونه جمله ها در اغلب موارد باعث « نادستوری شدن» جمله می گردد.
۵.

بررسی سلسله مراتب دسترسی نقش های نحوی در زبانهای آلمانی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سلسله مراتب زبان آلمانی رده شناسی زبان بند موصولی جهانی های زبان دسترسی نقش های نحوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۸۳
هدف مقاله حاضر بررسی نقش های نحوی است که در زبان های مختلف برای ساخت بند موصولی در دسترس قرار دارند. این مقاله با استناد به پژوهش کینان و کامری، پس از ارائه نمونه هایی از زبان های مختلف، سعی در نشان دادن جایگاه زبان های آلمانی و فارسی در این سلسله مراتب دارد. در این پژوهش با مقایسه ای مختصر میان زبان های آلمانی و فارسی در بحث ساختِ بند موصولی، در پی پاسخ این پرسش هستیم که چه نقش های نحوی در زبان های آلمانی و فارسی برای ساخت بند موصولی در دسترس هستند و آیا میان این دو زبان در این زمینه تفاوت هایی وجود دارد؟ علاوه بر این، به ارتباط میان راهبردهای ساخت بند موصولی و سلسله مراتب دسترسی نقش های نحوی نیز خواهیم پرداخت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با وجود استفاده دو زبان از راهبردهای مختلف برای ساخت بند موصولی، هر دو زبان تا سخت ترین جایگاه های نحوی که مفعول اضافی قرار دارد، امکان ساخت بند موصولی را ممکن ساخته اند. زبان فارسی در این خصوص یک مرحله از زبان آلمانی پیشی گرفته و حتی ساخت مفعول مقایسه ای و ساخت های هم پایه را نیز در دسترس قرار داده است.
۶.

مصدر، اسم مصدر و حاصل مصدر از دیدگاه سرنمون رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مصدر اسم مصدر سرنمون رده شناختی حاصل مصدر کنش گزاره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۷ تعداد دانلود : ۸۹۸
در دستورهای سنتی زبان فارسی در کنار مصدر، دو مقولة اسم مصدر و حاصل مصدر نیز مطرح شده اند. اختلاف نظرهای زیادی در مورد تعلق مصدر به فعل یا اسم در میان دستورنویسان و زبان شناسان وجود دارد. در مورد اسم مصدر و حاصل مصدر نیز دیدگاه های متفاوتی به چشم می خورد. در این مقاله این مقوله ها بر اساس سرنمون رده شناختی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. بر اساس رویکرد کرافت (2003) طبقة معنایی واژگان به تنهایی قادر به تعیین مقولة واژگانی کلمات به صورت بین زبانی نیست و علاوه بر آن نقش کنش گزاره ای نیز باید در نظر گرفته شود. در این تحقیق نشان داده می شود که مصدر از نظر داشتن کنش گزاره ای  ارجاع  مانند اسم است، اما از نظر طبقة معنایی به فعل شباهت دارد. اسم مصدر نیز از این نظر مانند مصدر است، اما ویژگی های اسمی بیشتری دارد. آنچه به عنوان حاصل مصدر در دستور سنتی مطرح است هیچ ارتباطی با طبقة معنایی مصدر و اسم مصدر یعنی کنش ندارد. نتیجة این پژوهش این است که در کنار سه مقولة واژگانی اسم، فعل و صفت مقوله های دیگری وجود دارد که از نظر طبقة معنایی و کنش گزاره ای ترکیبی از ویژگی های مربوط به این سه مقوله تلقی می شوند. این مقاله نشان می دهد که رویکرد سرنمون رده شناختی کرافت یک فضای مفهومی جهانی را به دست می دهد که بر همة زبان ها قابل اعمال است. با این وجود ترکیب های غیر سرنمون طبقة معنایی و کنش گزاره ای گاهی بیش از یک مقوله را در زبان های خاص در خود جای می دهند. نقشة معنایی مورد نظر کرافت قادر به تمایز مصدر و اسم مصدر در زبان فارسی نیست، زیرا این دو مقوله دارای مؤلفه های مشترکی هستند.  در چنین مواردی با استفاده از معیارهای صوری و نقشی می توان این مقوله ها را متمایز نمود. این تحقیق نشان می دهد که بزرگترین ضعف سرنمون رده شناختی کرافت این است که فضای مفهومی مقوله های واژگانی را به دو بخش یعنی نقاط بی نشان  و نقاط حاشیه ای تقسیم می کند و قادر نیست معیاری را برای درجه بندی میزان بی نشان بودن یا حاشیه ای بودن به دست دهد.
۷.

فعل در گویش کلاسوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختمان فعل گویش های ایرانی گویش های شمال غربی آذری باستان گویش کلاسوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۶۳۴
دستگاه فعل در گویش کلاسوری مختصات و ویژگی هایی دارد که آن را در تقابل با زبان فارسی و دیگر گویش های جنوب غربی ایران قرار می دهد. حتی در مواردی آن را از برخی از گویش های هم خانواده خود، نظیر هرزنی، تالشی، تاکستانی، چالی، اشتهاردی، سگزاری، خیارجی و ... که گروه زبان های شمال غربی ایران را تشکیل می دهند و احتمالاً جملگی از آذری باستان منشعب شده اند، متمایز می کند. برخی از این ویژگی ها که در بررسی های زبانی اهمیتی خاص دارند عبارت اند از: زوال تدریجی ماده مضارع و بنای اغلب صیغه های مشتق از آن از ماده ماضی؛ ساخت مضارع اخباری و ماضی استمراری از مصدر؛ همسانی کامل صیغه های ماضی مطلق و ماضی نقلی لازم و تمایز این دو فعل از جایگاه تکیه؛ کاربرد صفت فاعلی به عنوان ماده آینده و دیگر مختصات و ویژگی هایی که در مقاله حاضر به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
۸.

بررسی گروه حرف تعریف در زبان فارسی برپایه برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادغام گروه اسمی برنامه کمینه گرا گروه حرف تعریف ایکس تیره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۵ تعداد دانلود : ۶۳۷
هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که در زبان فارسی و در قالب برنامه ی کمینه گرا، کدامیک از مدل های گروه اسمی و گروه حرف تعریف توصیف دقیق تری از روابط هسته و وابسته ارائه می دهد. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. این کار با استفاده از منابع انگلیسی و مقایسه آن با زبان فارسی انجام شده است. داده های فارسی را با استفاده از شم زبانی بدست آورده و نمونه هایی انتخاب شده اند که بتوان تفاوت بین دو مدل را در آنها نشان داد. در این تحقیق دو الگو، یکی به صورت طرح سنتی که در آن اسم هسته ی گروه اسمی فرض می شود و دیگری الگوی حرف تعریف که گروه اسمی را متمم حرف تعریف درنظر می گیرد، مورد استفاده واقع شده است. بر این اساس، عبارت های اسمی درقالب نمودارهای درختی ترسیم شده اند. و با مقایسه آنها در دو قالب گروه حرف تعریف و گروه اسمی مشاهده شد، که الگوی گروه حرف تعریف قادر به توصیف و بازنمایی دقیق تر عبارت های اسمی است، و در ترسیم روابط ساختاری جمله می تواند جایگزین مدل
۹.

بررسی چینش متن التماس نامه های برگه های امتحانی: مطالعة گام ها و گامک ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گام چینش متن التماس نامه گامک برگة امتحانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۵۴۶
با اینکه بررسی واحد متن در زبان و چینش متن و به تعبیری نحو متن، به ویژه ازجنبة ارتباطی، از اهمیت بسیاری برخوردار است، واحد متن درمقایسه با واحدهای جمله و کوچک تر از آن، کمتر بررسی شده است. در این جُستار کوشیدیم با مطالعة یکی از ژانرهای زبانی خاص، این موضوع را بررسی کنیم؛ بنابراین، یادداشت های دانش آموزان و دانشجویان کرمانشاهی در پایان برگه های امتحانی برای کسب نمرة بیشتر را که در اینجا «التماس نامه» می نامیم، به طور مقایسه ای بررسی کردیم. داده های پژوهش شامل یادداشت های 25 دانشجوی دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه در پایان برگه های امتحانی و 25 یادداشت از دانش آموزان پسر سال های دوم و سوم دبیرستان شهر کرمانشاه در سال 1389 است. التماس نامه ها را براساس ساختارهای چینش گام ها و گامک ها بررسی کردیم. هدف از این بررسی، یافتن الگوهای مختلف چینش گام ها و گامک ها (گام های فرعی) طبق دیدگاه بایبر، کارنر و اٌپتون (2007) و ساسانی و یزدانی (1392) است؛ به سخن دیگر، اینکه هر التماس نامه دربرگیرندة چه گام هایی است و بیشترین و کمترین گام ها به چه گروهی تعلق دارند. نتایج نشان می دهند این یادداشت ها به طور کلی شامل چهار گام «تعارف آغازین»، «درخواست»، «دلیل» و «تعارف پایانی» هستند. به طور خلاصه، در هردو گروه یادداشت های دانش آموزان و دانشجویان، حداکثر چینش چهارگامی و حداقل دوگامی دیده می شود. با این حال، بسامد کاربرد گام ها در هر گروه متفاوت است؛ به گونه ای که در گروه دانش آموزان، گام «درخواست» بیشترین فراوانی و در گروه دانشجویان، گام «تعارف پایانی» کمترین فراوانی را دارد. در بررسی الگوی گام ها، چینش چهارگامی گسسته در هردو گروه از بقیة الگوها پرکاربردتر است و چینش دوگامی دربین الگوها کم کاربردترین به شمار می رود.
۱۰.

ساخت بیش ارتقاء در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی ارتقای غیر موضعی پارامتر زبانی زمان ارزشگذاری مشخصه حالت ساخت بیش ارتقاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۳ تعداد دانلود : ۶۳۵
در مقاله حاضر می کوشیم بدون خدشه وارد کردن به جهانی های اشاره شده در برنامه کمینگی و صرفاً با استفاده از پارامترهای زبانی ساخت ارتقایی را در زبان فارسی تبیین کنیم و نشان می دهیم در این زبان نیز همانند دیگر زبان های ضمیرانداز ثابت نوع خاصی از ساخت ارتقایی تحت عنوان بیش ارتقاء امکان پذیر است که به موجب آن گروه اسمی فاعلی حتی پس از مطابقه با هسته زمانی فای کامل در بند درونه می تواند به جایگاه موضوعی بند بالاتر ارتقاء یابد. البته در این نوع ساخت، برخلاف دیگر ساخت های ارتقایی غیر موضعی، تطابق فاعل ارتقاء یافته با هسته  زمانی بند بالاتر امکان پذیر نیست. در مقاله حاضر  به تبعیت از فرناندز و سلگویرو (2008 و 2011) نشان می دهیم در واقع به موجب پارامتر تأخیر در بازبینی حالت، ارتقای فاعل به فاعل در زبان فارسی بدون نقض شرط چاره نهایی صورت می گیرد. از سوی دیگر به نظر می رسد مجاز نبودن تطابق فاعل ارتقاء یافته با فعل بند پایه با عدم بازبینی چندباره مشخصه های فای گروه اسمی در این زبان مرتبط است که بازبینی مشخصه های فای هسته زمانی بند پایه با بند متممی را در پی خواهد داشت و بازنمون این امر بر روی فعل بند پایه به صورت تصریف پیش فرض سوم شخص مفرد خواهد بود. به این ترتیب با در نظر گرفتن پارامترهای مطرح شده سازگاری ساخت بیش ارتقاء با ضمیر اندازی زبان فارسی تبیین می شود.
۱۱.

تحلیلی بین زبانی ازساخت های غیرشخصی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت غیرشخصی تحلیل بین زبانی ویژگی های نقشی فاعل فاعل بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۱ تعداد دانلود : ۵۰۹
گستردگی انواع ساخت های غیرشخصی و رویکردهای متفاوتی که در بررسی آنها اتخاذ گردیده است، موجب پدید آمدن آراء متفاوت و گاه متناقض، درباره ی دسته بندی این ساخت ها و نقش دستوری و معنایی اجزای سازنده ی آنها شده است. این نکته لزوم مطالعه ی این ساخت ها را با رویکردی تازه که مبنای مشترکی را برای مطالعه ی انواع متنوع ساخت های غیرشخصی برگزیند، آشکار می سازد. در پژوهش پیش رو، دو رویکرد رایج نقش گرا و ساخت گرا که همواره در بررسی این ساخت ها به چشم می خورند با هم تلفیق شده اند و ساز و کاری جدید را برای بررسی این ساخت ها بوجود آورده اند. این پژوهش ساخت های غیرشخصی را بیشتر از دیدگاه فاعل سرنمون و ویژگی های آن تحلیل می کند؛ بدین ترتیب که به پیروی از مالچوکو و اگاوا (۲۰۱۱)، از بین ویژگی های نقشی ای که کینان(۱۹۷۶) آنها را ویژگی نقشی فاعل سرنمونی می داند چهار ویژگی (ارجاعی، معین، مبتدا و کنشگر بودن) را بر می گزیند و سپس در پی این ادعا که کاهش این ویژگی های نقشی، در شکل صوری جملات انعکاس یافته، جمله ها را به سوی غیرشخصی شدن هدایت می کند؛ به تحلیل بین زبانی از ساخت غیرشخصی در زبان فارسی می پردازد و دسته بندی نوینی از این نوع ساخت در زبان فارسی ارائه می دهد.
۱۲.

حذف بندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی حذف بندی با مرجع حذف بندی بدون مرجع تحلیل حذف تحلیل کاربرد - مجدد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۷۱۶
در این مقاله پدیده ‘حذف بندی’ در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. چنین بررسی ای با معرفی انواع حذف بندی در زبان فارسی ( با مرجع و بدون مرجع آشکار ) واکنش حذف و تاثیر آن را در هر یک مورد مطالعه قرار می دهد. با مرور شواهد زبان فارسی نشان می دهیم یکی از پرطرفدارترین تحلیل های مطرح امروزی در توجیه این نوع ساخت ها با نام ‘ تحلیل حذف ’ پاسخگوی تمامی تنوعات دستوری جملات فارسی نیست. از این رو با تکیه بر تحلیل دیگری با نام ‘ تحلیل کاربرد- مجدد’ بر مبنای دیدگاه چانگ و همکاران (2011)، جملات فارسی را مورد بررسی قرار می دهیم. چنین مطالعه ای با این فرض به موضوع می پردازد که نشان دهد در تحلیل چنین ساخت هایی، اتکاء صِرف به ملاحظات نحوی کفایت نمی کند و در بررسی شواهد زبان فارسی می بایست به نکات معنایی-کاربردی نیز توجه کرد. این پژوهش نشان می دهد که ملاحظات معنایی-کاربردی مانند نشانه های کلامی، گزینش واژگانی ، ساخت موضوعی وجهت فعل در عملکرد چنین پدیده نحوی نقش بسزایی ایفا می کنند.
۱۳.

از اراده تا آینده : دستوری شدگی «زمان آینده» در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان آینده وجهیت اراده معین شدگی خاص شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۷ تعداد دانلود : ۸۴۹۳
با آن که مفهوم زمان آینده مفهوم جدیدی در حوزه ی شناخت بشر نیست،  اما رمزگذاری مستقل آن در بسیاری از زبان های دنیا پدیده ای متأخر است. بررسی رده شناختی بازنمایی این مفهوم حاکی از این حقیقت است که ابزارهای واژگانی بیان  «طلب» و «اراده» به صورت بالقوه، توانایی رمزگذاری رویدادهای زمان آینده را دارند. این مهم از آنجا ناشی می شود که طبیعت مفهوم طلب و اراده، وقوع گزاره را در زمانی فرا روی زمان گفتار رقم می زند. در این مختصر بر آنیم تا در چارچوب دستوری شدگی، به کاوش در سیر تحول فعل «خواستن» ازفعلی واژگانی به فعل معین وجهی با معنای «اراده» و سپس به فعلی معین با معنای دستوری زمان «آینده» بپردازیم. داده های این پژوهش، حاکی از آن است که «خاص شدگیِ» کاربرد فعل «خواستن» در بیان حتمیت وقوع رویداد در «آینده ی برنامه ریزی شده»، پیدایش نشانه ی تحلیلی مستقل زمان «آینده» را در فارسی امروز به ارمغان آورده است. این درحالی است که در قرون اولیه ی هجری فعل «خواستن»، به طور هم زمان و با یک صورت زبانی بازنمایی هردو مفهوم وجهیت اراده و زمان آینده را بر عهده داشته است. از این رو می توان گفت که در مسیر معین شدگیِ فعل «خواستن» به عنوان نشانه ی آینده، رخداد تغییری مفهومی از وجهیت «اراده» به زمان «آینده» قابل مشاهده است.
۱۴.

کارکرد نشانه ای حروف غیرعامل در فهم ساخت نحوی از دیدگاه رضی استرآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی حروف غیرعامل رضی استرآبادی عامل نحوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۳۸۲
«حروف غیرعامل» حروفی هستند که تاثیر اعرابی ندارد؛ به همین علّت در آموزش نحو نادیده گرفته شده اند؛ بررسی ها نشان می دهد این حروف نقشی کلیدی، در شناخت ساخت نحوی و درک معنای متن دارند که می توان آن را «کارکرد نشانه شناختی- معنایی حروف غیرعامل» نامید. اگرچه نحوی ها گاهی با عنوان «معانی الحروف» به آنها پرداخته اند؛ اما بررسی سازمان یافته ای از کارکرد نشانه ای آن ها، به منظور درک ساخت نحوی وفهم دقیق معنای متن، انجام نشده است. از نظر رضی استرآبادی، جنبه نشانه ای- معنایی و ساختاری حروف یاد شده، جزء عمل نحوی آن ها به شمار می رود. این مقاله بر آن است که با توجه به اهمیت و گستردگی حضور این حروف در زبان عربی، با بهره مندی از نظر رضی استرآبادی، کارکرد نشانه ای آن ها را در فهم ساخت نحوی نشان دهد و به این پرسش پاسخ دهد که بر اساس دیدگاه نشانه شناسی، بارزترین کارکرد نشانه ای این حروف، در درک ساخت نحوی و فهم متن چیست !؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی متون مختلف و تجزیه و تحلیل دیدگاه این نحوی برجسته، پرداختیم که نتایج نشان می دهد: حروف غیر عامل در شناخت ساخت نحوی نقش درخوری دارد وبیانگر نوعی ارتباط بین دال ومدلول در دو بخش صورت ومحتوا است وبر این اساس، مهم ترین کارکرد نشانه ای آن را می توان در تمییز وتشخیص جایگاه دستوری کلمات و جملات دانست .
۱۵.

مجهول در کرمانجی و سورانی بر پایه دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجهول کردی کرمانجی دستور نقش و ارجاع کردی سورانی موضوع نحوی - ترجیحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۶۴۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی- تحلیلی ساخت مجهول در کردی سورانی و کردی کرمانجی است که بر اساس رویکرد ""دستور نقش و ارجاع"" تحلیل می شود. سورانی و کرمانجی به ترتیب مجهول تصریفی و ترکیبی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند. این فرایند در سورانی گونه مهابادی از طریق افزودن تکواژ -rǎ/rě به ریشه فعلی و در کرمانجی از طریق فعل کمکی hǎtin ""آمدن"" و مصدر فعل حاصل می شود. برایند حاصل از داده ها نشان می دهد که علی رغم آنکه، کرمانجی و سورانی در بند متعدی گذشته به ترتیب نظام زبانی ارگتیو ساختواژی و غیرفاعلی-مفعولی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند، مجهول زمان- مبنا نیست. بدان معنا که پدیده مجهول در هر دو گویش در زمان حال و گذشته، هر دو، از نظام زبانی فاعلی- مفعولی پیروی می کند. علاوه بر این، نشان داده می شود که مجهول هر دو مرحله مندرج در ""اصل همگانی تقابل جهت"" یعنی تغییر موضوع نحوی- ترجیحی (PSA) و تغییر موضوع را که ون ولین (2007) مطرح نموده است دربرمی گیرد، اما رویکرد دستور نقش و ارجاع تبیینی روشن برای ساخت های غیرمعلومی که از برخی افعال مرکب ناگذرا شکل می گیرد، ندارد.
۱۶.

فعل مرکب، سبک یا سنگین؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعل سبک ساختار موضوعی نقش معنایی برجستگی گروه محمول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۶۱۴
این مقاله ضمن بررسی و نقد رویکرد انضمامی و جزء فعلی به عنوان فعل سبک، تحلیل تازه ای از فعل مرکب در زبان فارسی ارائه می دهد که به موجب آن ساختار موضوعی جزء فعلی فعل مرکب با ساختار موضوعی فعل ساده متناظر آن تفاوتی ندارد و در نتیجه جزء فعلی برخلاف نظر اکثر زبان شناسان، به لحاظ نقش معنایی سبک و رنگ باخته نیست، بلکه اعطاء نقش های معنایی به موضوع ها را در جمله برعهده دارد. به موجب تحلیل پیشنهادی این مقاله جزء غیرفعلی فعل مرکب محمولی یا غیرمحمولی است. در حالت اول یک هسته مقوله آزاد موضوع پذیر بوده و در حالت دوم یک گروه اسمی در جایگاه متمم هسته تهی است و به لحاظ معنایی ممکن است شفاف یا تیره باشد. در این مقاله، با چارچوب نظری برجستگی ساختار موضوعی گریم شاو (۱۹۹۲)، مفعول در مجاورت فعل اصلی می تواند هسته موضوع پذیر باشد. این عنصر تنها به درونی ترین موضوع خود یعنی کنش رو نقش معنایی اعطاء می کند و در حوزه محمول ساختار موضوعی خود را کامل نمی کند؛ چون موضوع های بیان نشده آن در ساختار موضوعی جزءفعلی موجودند. بنابراین، در این مورد، نگارنده فرضیه 'اشتراک موضوع' را به جای 'انتقال موضوع' گریم شاو و مستر (۱۹۸۸) برمی گزینند.
۱۷.

بررسی نحویساخت مجهول:رویکرد گذر پنهانی- کریمی/ عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت مجهول گذر پنهانی فرضیه یکنواختی تخصیص نقش های معنایی مشخصه تصریف قوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۶ تعداد دانلود : ۴۷۱
در این مقاله، با اتخاذ رویکرد متأخر کمینه گرا به ساخت مجهول، موسوم به رویکرد گذر پنهانی (کالینز، 2005)، به بررسی ساخت مجهول در زبان فارسی پرداخته می شود. فرضیة یکنواختی تخصیص نقش های معنایی (بیکر، 1988) جایگاه زیرساختی موضوع بیرونی را هم در جملة معلوم و هم در جفت مجهول آن یکسان فرض می کند و این در حالی است که در انگاره های سنتی زایشی، شیوة ادغام موضوع بیرونی در دو ساخت معلوم و مجهول متفاوت است. رویکرد گذر پنهانی از آن جهت در نظریه پردازی زایشی مورد توجه قرار گرفته است که هم سو با فرضیه یکنواختی تخصیص نقش های معنایی می تواند تبیینی شفاف از اشتقاق ساخت مجهول در زبان هایSVO به دست دهد. بررسی مجهول در زبان فارسی می تواند در دو سطح به فهم ما از چگونگی اشتقاق نحوی این ساخت ها کمک کند. نخست آن که تبیین نحوی ساخت مجهول فارسی در رویکرد گذر پنهانی افق جدیدی را در حوزة نظریه پردازی در خصوص نحو زبان های ایرانی نمایان می سازد و دوم آن که بررسی ساخت مجهول در زبان فارسی به عنوان زبانیSOV این امتیاز را به ما می دهد تا به برطرف نمودن کاستی های رویکرد اتخاذی در تبیین مجهول در زبان هایSOVبپردازیم.
۱۸.

معرفی یک گروه نقشی جدید در نحو زبان فارسی؛ گروه نقشی نکره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی گروه اسمی نکره مقوله نقشی گروه حرف تعیین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۶۹۶
عنصر /i:/ که در فارسی به عنوان تکواژ یا واژه بست نکره شناخته می شود در پژوهش های مختلف ساختواژی و معناشناختی بررسی شده است. امّا در تحلیل های نحوی جایگاه خاصی برای آن درنظر گرفته نمی شود. در دستور زایشی، مقوله های نقشی به عنوان عناصری که جایگاه و ارتباط دستوری میان مقوله های واژگانی را مشخص می کنند مطرح شده اند. پیشتر گروه اضافه به عنوان یک گروه نقشی در بالای اسم در فارسی مطرح شده است. در این پژوهش برای نخستین بار تحلیل کاملی از عملکرد عنصر نکره به عنوان یک گروه نقشی مبتنی بر برنامه کمینه گرا ارائه و استدلال می شود که می توان بسیاری از سازه های اسمی (NP/DP) را به عنوان گروه نقشی نکره (IndefP) نمایش داد. بر این اساس، مقوله یادشده یک مقوله نقشی هسته پایانی در زبان فارسی است که اسم یا گروه های اسمی را به عنوان متمّم و انواع سازه های وصفی (بند موصولی، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی) را به عنوان ادات می پذیرد. گروه نقشی نکره علاوه بر جایگاه های موضوع، خود می تواند در جایگاه غیر موضوع و به عنوان ادات به گروه (بیشینه یا درونی) زمان T افزوده شود.
۱۹.

ساختار موضوعی افعال دومفعولی در کُردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقوله بندی کردی هورامی افعال دومفعولی آرایش نحوی بازنمایی معنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۲۸ تعداد دانلود : ۷۰۰
پژوهشگران به مطالعة ساختار موضوعی افعال دومفعولی در زبان های ایرانی با رویکردهای نوین زبان شناسی کمتر پرداخته اند. در کُردی هورامی دو دسته از افعال دومفعولی اصلی و ساخت های دومفعولی فرعی وجود دارد. در این پژوهش ساختار موضوعی افعال دومفعولی اصلی از نظر مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی بررسی می شوند. این افعال براساس شواهد نحوی، ساخت واژی و معنایی به دو گروه افعال انتقال مالکیت و افعال انتقال مکانی طبقه بندی و توصیف می گردد. سپس، نمونه ای از هر گروه در چارچوب رویکرد برنامة کمینه گرایی/ صرف توزیعی (MP/DM) تحلیل می شود. این مطالعه به اصلاح مقولة الحاقی پایین پیلکانن (2008) برای تبیین ساختار نحوی و سایر ویژگی های هورامی در رویکرد مذکور می پردازد و شباهت ها و تفاوت های ساختار موضوعی آن دو را از لحاظ مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی به خوبی تبیین می نماید.
۲۰.

تحلیلی بین زبانی از پارامتر ضمیراندازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی ضمیرانداز نسبی غیرضمیرانداز ضمیراندازثابت ضمیرانداز پوچواژه ای ضمیرانداز کلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۴ تعداد دانلود : ۵۲۵
پارامتر ضمیر اندازی را می توان همان ""محدودیت نیاز به فاعل"" در نظر گرفت که در اولین مطالعات زایشی در این زمینه توسط پرمیوتر (1971) مطرح شد (جگلی و سفیر 1991) . براساس این پارامتر زبان های فاعل تهی (null subject) یا ضمیر انداز (pro-drop) در جملات زمان دار می توانند دارای فاعل های ناملفوظ باشند و در مقابل زبان های غیر ضمیرانداز الزاماً ضمیر فاعلی با نمود آوایی دارند. به موجب این پارامتر، زبان های دنیا در دو گروه عمده زبان های ضمیرانداز یا فاعل تهی و غیر ضمیرانداز قرار می گیرند. مسئله مهمی که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که زبان های ضمیر انداز علیرغم این که دارای ویژگی های مشترک هستند رفتار کاملاً یکسانی ندارند و می توان آنها را در چهار زیرگروه مختلف قرار داد که عبارتند از زبان های ضمیرانداز ثابت(Consistent null subject)، ضمیرانداز پوچواژه ای(Expletive Null-Subject) ، ضمیرانداز نسبی(Partial null subject) و ضمیرانداز کلامی(Discourse Pro-Drop) (روبرتز و هولمبرگ2010). در این مقاله رفتار مشترک زبان-های هر زیر گروه مورد بررسی قرار می گیرد و با توجه به ویژگی های زبان فارسی، جایگاه این زبان در این طبقه بندی مشخص می گردد. پی بردن به این موضوع در بررسی پدیده های نحوی در این زبان اهمیت پیدا می کند، بالاخص هنگامی که زبان شناسان سعی داشته باشند پدیده نحوی را به صورتی تبیین کنند که منجر به دست یافتن تعمیمی گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان