مطالب مرتبط با کلیدواژه

برنامه ریزی خردگرا


۱.

ظهور و سقوط نظریه خردگرا در برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت ابزاری عقلانیت ارزشی عقلانیت ارتباطی برنامه ریزی خردگرا سیستم بازخوردی سیستم فراگیرنده عقلانیت ذاتی عقلانیت هماهنگ (یکپارچه ساز)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۷۱
در این مقاله ابتدا چارچوب نظریه خردگرا در برنامه ریزی شرح داده شده است. سپس از زوایای گوناگون این دیدگاه نقد گردیده و در آخر به این مسئله پرداخته شده که نسبت میان نظریه خردگرا در برنامه ریزی که میراث نیمه قرن بیستم است با شرایط کنونی اندیشه اجتماعی چیست؟ در این دوران ظهور پسامدرنیته، به نظر می رسد برنامه ریزی نیز وارد دوران پساخردگرایی می شود: منتقدان پسامدرن عقلانیت را تبدیل به یک واژه «بد» کرده اند. معمولاً برنامه ریزی خردگرا را با تعابیری چون علم گرایی نابه جا، فن سالاری بیش از حد، و تخصص گرایی که به دنبال منافع خود است، توصیف می کنند. چنین ادعا می شود که خردگرایی به معنای تاکید تنگ نظرانه بر وسیله به جای هدف و تجربه گرایی محض بوده است و عینیت و بی طرفی آن مبتنی بر واقعیاتی است که ـ همان طور که ساختارشکنی پسامدرن نشان داده است ـ چیزی جز ادعاهای گزاف، تعصبات فرهنگی، و یا جانبداری های گمراه کننده نبوده است. اما این سخن پسامدرنیست ها هم مانند بسیاری دیگر از سخنان ایشان چیزی بیش از یک تصویر کلیشه ای اغراق آمیز نیست و مثل همه تصاویر کلیشه ای دیگر، در حالی که در آن پاره هایی از واقعیت دیده می شود، اما اساساً مبتنی بر یک سوءتفاهم و بدفهمی است که راه بردن به آن چندان دشوار نیست و آن بدفهمی این است: رد عقلانیت به طورکلی به عنوان مبنای نظری برنامه ریزی به جای رد عقلانیت ابزاری. مکتب خِرَدگرا برنامه ریزی را عامل تحقق عقلانیت و حاکمیت خرد در جامعه می داند و عقلانیت را «کاربرد استدلال در تصمیم گیری جمعی» تعریف می کند؛ رابطه تاریخی میان برنامه ریزی و خردگرایی و کاربرد عقلانیت نیز انکارناپذیر است. اما بحث بر سر این است که عقلانیت ابعاد و دامنه وسیع تری از عقلانیت ابزاری دارد که در مثبت گرایی و برنامه ریزی خردگرا مورد نظر است. ارزش عقلانیت در پاسخ گویی و مسئولیت پذیری است که درون آن نهفته است. پس برخلاف استدلال های اخیر پسامدرن ها، خردگرایی نه تنها با انتقادی بودن در تضاد نیست، بلکه در ذات آن است. اما عقلانیت می تواند اشکال متفاوتی به خود بگیرد. پس برنامه ریزی نیز می تواند بر پارادایم های متفاوت عقلی استوار باشد و نظریه باید پاسخ دهد که چه نوع عقلانیتی در چه نوع شرایط تصمیم گیری و برای کدام کارگزاران تصمیم گیرنده باید به کار گرفته شود؟ در این نوع نظریه پردازی انعطاف پذیر البته عقلانیت ابزاری نیز جای خود را خواهد داشت.