مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
عقلانیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
مفاهیم متفاوت عقلانیت: عقلانیت نوعی، عقلانیت هنجاری و عقلانیت ابزاری که محدودیتش عقلانیت کل نگر را به میان میآورد، گویای سرنوشت عقلانیت در غرب است. عقل پس از هیوم برده تمنیات قلمداد شده، و صلاحیتش را برای برگزیدن هدف از دست مینهد. عقل در فرهنگ اسلامی با سابقه ای انکار ناپذیر در شریعت جلوه خاصی مییابد. ایمان به مبدا، انسان را از بی ریشه بودن در عقلانیت لیبرال نجات میبخشد، گنج نهفته انسان در طلب کمال و با عمل صالح میدرخشد، عدم اضرار به نسبت سیر به سوی کمال سنجیده میشود و سرانجام تشکیل جامعه مدنی در عقلانیت اسلامی یک وظیفه است.عقلانیت در عرصه احکام اجتماعی و تعیین مصالح نقش وسیعی دارد. جایگاه عقل در فقه از نهادهایی مانند عقل به عنوان منبع استنباط، مصلحت، فطرت و حقوق فطری، توجه به مقاصدالشریعه و بنای عقلاء، احکام ثانویه و اجتهاد مستمر به روشنی تبیین میگردد.
توجیه تأثیر عوامل روان شناختی در رفتار سرمایه گذاران در پرتو حل معضل عقلانیت کامل و عقلانیت محدود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از سال ها سیطرة پارادایم مالی- استاندارد بر فضای مطالعات مالی ، دانشمندان مالی با آگاهی یافتن از کاستی ها تکیة بیش از حد این پارادایم بر عقلانیت کامل و بیشینهسازی مطلوبیت مورد انتظار ، سعی کرده اند که نگرش خود را تغییر دهند. این تغییر نگرش، خود را در پارادایم مالی ـ رفتاری نشان داد. دو پایة اصلی پارادایم مالی ـ رفتاری عبارت است از: محدودیت در «آربیتراژ» و روان شناسی. این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای از یک سو، در پی تبیین پارادایم های مالی ـ استاندارد و مالی ـ رفتاری و نشان دادن نقاط قوّت و ضعف هر یک از آن دو می باشد. از سوی دیگر، تلاش می شود که جهت رفع نارسایی های این پارادایم در تفسیر عقلانیت، رویکرد سومی با عنوان الگوی عقلانیت اسلامی(حیات معقول) معرفی شود. این رویکرد جدید نه تنها تفسیر نوینی از عقلانیت ارائه می نماید و انسان شناسی اسلامی را به عنوان مبنای شناخت رفتار انسان معرفی می کند، بلکه مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی دو پارادایم پیشین را، که در قالب عقلانیت مدرنیته سامان یافته، به چالش می کشد.
علوم انسانی اسلامی به مثابه کاشف عقلانیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تفکیک «عقلانیت عملی» از «عقلانیت علمی و شناختی» نشان داده می شود که عقلانیت شناختی، مربوط به فاعل شناخت و عالم علوم انسانی است که اعتبار خود را از اعتبار عقلانیت پارادایم های فلسفهٔ علم می گیرد. اما عقلانیت عمل که به «موضوع شناخت» علوم انسانی مربوط است، اعتبار خود را وامدار فلسفه و نظام اخلاقی است. به علاوه وظیفهٔ عقلانیت شناختی در قلمرو علوم انسانی، فهم روشمند رفتارها و کنش های آدمی است و از آن جهت که انسان ها رفتاری را به عمل می آورند که اخلاقاً درست می دانند، فرضیات در علوم انسانی که روایتی اولیه دربارهٔ شناخت کنش ها و رفتارهای آدمی است دارای ماهیت اخلاقی است؛ چون نشانگر نظام عقلانیت در عمل انسان ها است. اما اثبات فرضیات، با روش های واقع نمایی علمی، امکان پذیر است. علوم متعارف انسانی عموماً حاوی نظریاتی است که در صدد شناساندن دستگاه عقلانیت در عمل مردمان جوامع غربی است. بر فرض تأیید چنین دستگاهی، درمی یابیم که آن ها به فلسفهٔ اخلاق زندگی خود پایبندند. در این مقاله نشان داده می شود که عقلانیت اسلامی عمل، یک «عقلانیت فازی» است که می تواند رفتار همهٔ انسان ها را توضیح دهد. بنابراین، علوم انسانی اسلامی، جهانی تر از علوم متعارف انسانی است. یادآور می شود که اسلام در این مقاله، برای عقلانیت و علوم انسانی، قیدی شناختی و نه قیدی جامعه شناختی و فرهنگی است.
دموکراسی و عقلانیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت نظام معرفتی و ارزشی بر پایة معرفت شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی بنا می شود. از آن رو که در خصوص هریک از این عوامل دیدگاه های متنوع و متکثری وجود دارد، باید بپذیریم که با عقلانیت های گوناگونی مواجهیم. عقلانیت های دینی به گونه ای واضح از عقلانیت های سکولار قابل شناسایی هستند. البته در میان هر دو طیف ممکن است با تنوعی از عقلانیت ها مواج شویم. روشن است که عقلانیت اسلامی با عقلانیت مسیحی و یهودی یکسان نیست؛ چنان که یکسان دانستن عقلانیت سکولار مدرن با عقلانیت سکولار یونان و روم باستان خطااست. به هر حال، هریک از این عقلانیت ها اقتضائات و برون دادهای ویژة خود را دارد. دموکراسی به عنوان روشی خاص برای مدیریت جوامع، ممکن است مورد پذیرش برخی از این عقلانیت ها باشد و از نظر برخی دیگر مردود شمرده شود. در مقالة پیش رو، تلاش شده است با عرضة دموکراسی به عقلانیت اسلامی، نسبت میان آن دو را برآورد کنیم. اهمیت طرح این مسئله ازآن روست که به باور بسیاری از صاحب نظران، دموکراسی مولود سکولاریسم است و تنها در فضای حاکمیت سکولاریسم امکان رشد و نمود دارد. این مقاله ضمن نشان دادن بطلان این ادعا، عکس آن را اثبات کرده است.
تحلیل ماهیت الزامات عدالت و نتایج آن در نظریه واقع گرایی و ناواقع گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در موضوعات حکمت عملی و به طور خاص فلسفه سیاسی، بحث درباره چگونگی دستیابی به محتوای این دسته از دانش ها و گزاره های مرتبط با موضوعات این بخش از دانش هاست. در دانش معرفت شناسی، بحث واقع نمایی یا غیرواقع نمایی گزاره های علوم بررسی می شود. نظریات مطرح در حوزه عدالت سیاسی را می توان در این تقسیم مورد ارزیابی قرار داد و به قضاوت درباره درستی یا نادرستی آنها نشست. این مقاله تلاش دارد تا ضمن بررسی چگونگی دستیابی نظریه های عدالت مبتنی بر واقع گرایی و ناواقع گرایی و نتایج مترتب بر این دسته از نظریه ها، به این نتیجه دست یابد که نظریه عدالتِ برآمده از واقع گرایی مورد قبول اندیشمندان اسلامی، علاوه بر توانایی پاسخ به نیازهای فردی و اجتماعی انسان و توانایی ساخت اجتماعی، از این ظرفیت برخوردار است که زندگی و ساخت اجتماعی و سیاسی انسان را در جهت نیل به کمال و سعادت واقعی رهنمون سازد. بر این اساس، حکومت های استبدادی، حتی در شکل خوب آن که دغدغه اجرای عدالت در جامعه را داشته باشند و حتی بر فرض، نسبت به حکومت های مردم سالار، امکان تحقق عدالت در بستر جامعه بیشتر فراهم باشد فاقد ارزش خواهد بود؛ چراکه تحقق عدالت در بستر جامعه زمانی ارزشمند است که همراه با مشارکت و خواست عمومی جامعه باشد. به این معنا، حکومت مردم سالار اسلامی مطلوب ترین شکل حکومت از حیث سازگاری و بسترسازی تحقق عدالت در جامعه اسلامی است.
نسبت عقلانیت اسلامی با سرمایه اجتماعی در مقایسه با عقلانیت ابزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۲
37 - 63
حوزه های تخصصی:
عقلانیت از مهم ترین صفات کنش فردی و اجتماعی انسان می باشد. لحاظ سطوح شناختی، ارزشی و عملی عقلانیت و تبیین اتکای آن بر مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی، تفاوت عقلانیت اسلامی و ابزاری را آشکار می سازد. از سوی دیگر عقلانیت ازآنجاکه ساما ن دهنده رفتار و تعامل اجتماعی انسان هاست، نقش مهمی در تعیین چیستی، تحقق و کارایی سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل مهم تحقق رشد و توسعه دارد. بررسی نسبت عقلانیت اسلامی در تعیین ماهیت، زمینه تحقق و نیز کارایی سرمایه اجتماعی در مقایسه با عقلانیت اقتصاد متعارف (عقلانیت ابزاری) حائز اهمیت بوده و در جهت برنامه ریزی و سیاست گذاری های نیل به رشد و توسعه کشور می بایست مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش با رویکرد میان رشته ای فلسفی - اقتصادی سعی شده ضمن تبیین چیستی عقلانیت اسلامی با تکیه بر مبانی آن و احصای مؤلفه ها و ابعاد سرمایه اجتماعی، نسبت عقلانیت اسلامی با سرمایه اجتماعی و مزایای آن در مقایسه با عقلانیت ابزاری بررسی گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد ماهیت سرمایه اجتماعی مبتنی بر عقلانیت اسلامی فراتر از صرف ارتباطات عینی و تاریخی مبتنی بر نیازهای اجتماعی بوده و ابتنای کنش فردی و جمعی بر عقلانیت اسلامی بر اساس اصول راهبردی و انسان اقتصادی برآمده از آن می تواند از نظر منطقی سطح اعتماد و مشارکت را ارتقا داده، با پیشگیری از جنبه های منفی سرمایه اجتماعی، زمینه تحقق و کارایی بیشتر آن را فراهم آورد.
عقلانیت سیاسی-اجتماعی از دیدگاه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
72 - 108
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب اسلامی در چند برهه، چالش فکری درباره موضوع عقلانیت برجسته شد، که براین اساس، امام خامنه ای مفهوم عقلانیت را تبیین و بر آن تأکید کردند. هدف این پژوهش تبیین مفهوم عقلانیت اسلامی و مفهوم و مصادیق عقلانیت در وجوه سلبی و ایجابی از منظر امام خامنه ایa است. روش تحقیق کیفی است، و تحقیق با شیوه تحلیل مضمون انجام شده است. محتوای تحلیل شده همه بیانات امام خامنه ایa درباره مقوله عقلانیت است. یافته ها نشان می دهد عقلانیت اسلامی به مفهوم عقل سلیم، تعالی محور و توحیدمحور است، حوزه وسیعی دارد و در سه سطح عقلانیت بنیادین، ارزشی و ابزاری مطرح است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که عقلانیت از نظر امام خامنه ایa در وجوه ایجابی، به مفهوم محاسبه صحیح و کار سنجیده مبتنی بر تعالیم اسلامی، انقلابی، عدالت، معنویت، بصیرت و دشمن شناسی، ارزش های انسانی و اخلاقی، آرمان گرایی، واقع بینی و آینده نگری است و در وجوه سلبی، ترس و انفعال، سازش، سیاسی کاری، محافظه کاری و کوتاه آمدن از آرمان ها و ارزش ها، تقلید کورکورانه، ایجاد وابستگی و اعتماد به دشمن خلاف عقلانیت است. نتایج تحقیق حاکی است که عقلانیت مد نظر امام خامنه ایa عقلانیت متعالی و توحیدمحور اسلامی است و این عقلانیت مبتنی بر اخلاق، معنویت، آرمان گرایی و واقع بینی است.
بررسی و نقد رویکرد انتقادی محمد عابد الجابری بر عقلانیت عربی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۹۸-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
این مقاله در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول به دنبال بررسی رویکرد انتقادی عابدالجابری در بررسی میراث عربی-اسلامی می باشد در این بخش با روش کتابخانه ای به توصیف ابعاد مختلف نظریه جابری پرداخته ایم. او برای بنیاد نظریه خود سه مدخل اساسی تعریف می کند: اول نقد رویکردهای لیبرالی، مارکسیستی و بنیادگرایانه در بررسی میراث، دوم تعریف عقل و عقلانیت و سوم فرآیند روش شناختی جهت بررسی میراث می باشد. جابری بعد از این سه مدخل به نقد عقلانیت عربی-اسلامی در دو سطح تکوین تاریخی و بافت ساختاری و در سه حوزه معرفت، سیاست و اخلاق می پردازد. در بخش دوم با مبنای روش شناسی بنیادین به بررسی نظریه جابری در دو سطح عوامل معرفتی منطقی و عوامل وجودی اجتماعی پرداختیم. بر این مبنا نتیجه گرفتیم که مواضع هستی شناسی و معرفت شناسی جابری در مسیر روش شناسی های برساختی تفسیری حرکت می کند و حوزه های معرفتی که مبتنی بر استقلال سوژه هستند را فعال می کند. در نتیجه مبانی فکری جابری و روش شناسی که وی برای رسیدن به نظریه خود طی می کند در بستر عقلانیت های غربی است.
تبیین چارچوب عقلانیت بر اساس آموزه های اسلامی و سهم یاری های آن برای مدیریت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
5 - 48
حوزه های تخصصی:
نظام های سیاسی که حاکمیت خود را با ابزاری به نام دولت اعمال کرده اند، در اداره امور عمومی مملکت خویش رویکرد و راهبردی را در پیش گرفته اند که مبتنی بر نظریه ای راجع به عقلانیت بوده است. مسئله اصلی این پژوهش، یافتن رویکرد اسلام (آیات قرآن کریم و روایات معصومان) (ع) به عقلانیت و سهم یاری های آن برای مدیریت دولتی اسلامی است. این پژوهش از نوع کیفی بوده و راهبرد آن تحلیل مضمون است که طی آن با رجوع به منابع معتبر و جستجوی واژه عقل و مشتقات و مترادفات آن، آیات و روایات منتخب با استفاده از الگوی کینگ و هورکس تحلیل مضمون گردید تا اینکه شبکه نهایی مضامین شکل گرفت. بر این اساس، عقلانیت اسلامی دارای سه بُعد اصلی: زمینه ها، پیامدها و ساحت های عقلانیت شامل سه ساحت «اندیشه ها، بینش ها و نگرش ها»، «گرایش ها و انگیزه ها و منش ها» و «اعمال و رفتارها» بود. در ساحت اندیشه، مضامین ناظر به شرایط لازم و حداقلی عقلانیت، عنوان «تمییزمحوری» و مضامین ناظر به شرایط ایدئال و آرمانی عقلانیت، عنوان «توحیدگرایی» گرفتند. همچنین در ساحت صفات، مضامین ناظر به شرایط لازم و حداقلی، عنوان «اعتدال محوری» و مضامین ناظر به شرایط ایدئال و آرمانی عقلانیت، عنوان «تعالی گرایی» گرفتند. در ساحت اعمال نیز مضامین ناظر به شرایط لازم و حداقلی، عنوان «عدالت محوری» و مضامین ناظر به شرایط ایدئال و آرمانی عقلانیت، عنوان «احسان گرایی» گرفتند. در نهایت با تحلیل شبکه مضامین حاصله، سهم یاری های عقلانیت اسلامی برای مدیریت دولتی در ابعاد مذکور ارائه گردید.
تحلیل و نقد عقلانیت ابزاری در سیاستگذاری عمومی با تأکید بر عقلانیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
71-90
حوزه های تخصصی:
سیاستگذاری عمومی معطوف به فرایندی است که در صدد شناخت مسایل و مشکلات، ارائه راه حل های سیاستی، تصمیم گیری، اجرا و ارزیابی است. اگر عقلانیت ابزاری، بهینه سازی ابزارها جهت دستیابی به هدف نهایی باشد، مطالعه سیاستگذاری رهنمون می سازد که جامعه هنوز فاصله زیادی تا پیمودن و تدوین سازوکار ساختاری ضروری برای رسیدن به این هدف مطلوب دارد. عقلانیت اسلامی مبتنی بر حاکمیت ارزش های دینی بر مدیریت و سیاستگذاری در بخش عمومی است و با توجه به اینکه در اسلام هدف، تکامل انسان ها در جهت قرب الهی می باشد، حکمرانی اسلامی نمی تواند بدون توجه به این غایت، روش ها و شیوه های فرایند سیاستگذاری اداره امور عمومی را تبیین و تدوین کند. پژوهش حاضر با هدف توسعه ای و مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی به تبیین، ارزیابی و نقد عقلانیت ابزاری در سیاستگذاری با تأکید بر عقلانیت اسلامی و دینی می پردازد و به این نتیجه می رسد که عقلانیت اسلامی فراتر و کامل تر از الگوهای عقلانیت ابزاری، به عقلانیت دینی، معرفتی و اخلاقی در فرایند سیاستگذاری در بخش عمومی نیز توجه می کند.
قلمرو و کارکردهای سیاسی- اجتماعی دین در منظومه فکری سیدجمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۱۱۰-۹۱
حوزه های تخصصی:
میل و گرایش انسان به دین، مسئله ای ذاتی، عمیق و ریشه دار است. اما باور به قلمرو و کارکردهای آن از مقولات اختلافی میان دین پژوهان است. آیا دین غیر از کارکردهای فردی، ناظر به حیات سیاسی اجتماعی هم دارای کارکرد است؟ در میان دین پژوهان مسلمان، سیدجمال الدین اسدآبادی به عنوان یک کنشگر مسلمان و مصلح اجتماعی اهتمام ویژه ای به مسئله جامعیت دین و کارکردهای آن دارد. براساس یافته های این تحقیق بحث از جامعیت دین، از منظر سید از مباحث مهم بوده و در آثار خود مبتنی بر باور به جامعیت دین به کارکردهای فراوانی از آن اشاره می کند. پذیرش حضور فعّالِ دین در مناسبات اجتماعی سیاسی مربوط به ویژگی اصلی دین شناسی سید است و آن پذیرش عقلانیت اسلامی است که در پرتو آن باور به ورود و دخالت دین در تمام شئون زندگی بشری مطرح می شود.