مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حکمت عملی
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا فلسفة اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری را بررسی قرار کند. ابتدا به تعریف فلسفة اخلاق و شاخههای آن و روابط آن، با حکمت عملی و همچنین به معیار فعل اخلاقی اشاره شده؛ سپس شاخههای مهمّ فلسفة اخلاق که اخلاق دستوری و فرا اخلاق به شمار میرود، مورد بحث قرار گرفته است.
در اخلاق دستوری از راه تحلیل عقلانی، تلاش میشود به معیارها و قواعدی دست یابیم که به واسطة آن میتوانیم مشخّص کنیم چه کاری خوب و چه کاری بد است. در این حوزه، به اخلاق غایتگرایانه و وظیفهگرایانه اشاره شده و در آخر، نظریة شهید مطهری به نام نظریة پرستش در حوزة اخلاق مورد بحث قرارگرفته است. در ادامه، مؤلّف به نظریات متفاوت در حوزة فرا اخلاق که به اخلاق دستوری ناظر است و تعابیر و واژههای اخلاقی را مورد بحث قرار میدهد، اشاره کرده است که عبارتند از: 1. طبیعتگرایی اخلاق؛ 2. غیرطبیعتگرایی اخلاق یا شهودگرایی؛ 3. غیرشناختگرایی اخلاقی.
در آخر، مؤلّف، نظریة شهید مطهری را در حوزة فرا اخلاق را مطرح میکند تا در پرتو نظریات دیگر اتقان و استحکام آن هرچه بیشتر آشکار شود.
تاریخچهای از علم اقتصاد در جایگاه علمی اخلاقی
حوزه های تخصصی:
چکیده
نگاهی گذرا به تاریخ عقاید اقتصادی نشان میدهد که دانش اقتصاد در بستر اخلاق رشد کرده و تا مدّتها یکی از اقسام حکمت عملی (یا دانشهای عملی Practical Sciences) قلمداد میشده است؛ اما به علل گوناگون از جمله پیشرفت چشمگیر علوم طبیعی و برترییافتن روش تجربی و نیز اتخاذ روششناسی پوزیتیویستی در علم اقتصاد، رفته رفته دانش اقتصاد از دغدغهها و مسائل اخلاقی جدا میشود.
بخش اوّل این مقاله مروری کوتاه بر پیوند علم اقتصاد و فلسفه اخلاق تا پیش از آدام اسمیت و اشارهای به این نکته است که اقتصاد در سنت ارسطویی، بخشی از حوزة مطالعاتی گستردهتری بوده، اخلاق و سیاست را نیز در بر میگرفته است. این تقسیمبندی و نگرش به اقتصاد در قرون وسطا نیز استمرار مییابد.
بخش دوم مقاله به بررسی اقتصاد از دیدگاه آدام اسمیت میپردازد. اگرچه بیشتر صاحبنظران مدعیاند که علم اقتصاد جدید را اسمیت و کتاب تأثیرگذار او، ثروت ملل، بنیانگذاری کرده است، در واقع باید گفت: این تفسیری است که علاقهمندان اقتصاد اثباتی از آرای اسمیت عرضه میکنند و او را مبدع اقتصاد جدید برمیشمارند. دقتها و بازکاویهای جدید در آثار اسمیت نشان میدهد نگرشی که وی به دانش اقتصاد داشته است با تعاریفی که امروزه از اقتصاد میشود، بسیار متفاوت است.
در بخش سوم مقاله که دورة زمانی پس از اسمیت تا 1900 را در برمیگیرد، با مروری بر دیدگاههای مالتوس، ریکاردو، استوارت میل، مارشال و ... نشان داده شده است که اگرچه بخشهای فنی اقتصاد را بهطور قابل ملاحظهای این دانشمندان توسعه دادهاند، عموم آنان همچنان اقتصاد را دانشی میدانستهاند که در خدمت اهداف اخلاقی است.
بخش چهارم مقاله نیز به افول دیدگاه اخلاقی و تسلط دیدگاه اثباتی بر اقتصاد میپردازد.
نسبت فقه و سیاست از منظر امام خمینی(ره) و غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۳ شماره ۱۰ و ۱۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد بررسی و تطبیق فقه و سیاست در اندیشه سیاسی امام محمد غزالی و امام خمینی(ره) است با تأمل در اندیشه آن دو میتوان گفت که فقه و سیاست در حوزه حکمت عملی قرار میگیرد و نیز سیاست تابعی از فقه است.برای تبیین، نسبتسنجی آراء دو اندیشمند فوق به مباحثی چون ماهیت فقه سیاسی، عمل سیاسی و ماهیت فقهی سیاست پرداخته و به تفصیل بحث شده است.
کند و کاو در ترجیحات روش شناختی پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" مقاله حاضر که هدف آن دست یابی به تصویری روشن از دیدگاه های روش شناسی پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت و روان شناسی در ایران می باشد، از پنج بخش تشکیل شده است نخست به سابقه چرخش روش شناسی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است. سپس نویسنده به آشکار سازی چارچوب نظری پژوهشی می پردازد که مقاله حاضر حاصل آن پژوهش است. این مبحث با ملاحظه نقادانه ای درباره تفکیک روش شناسی ها به کمی و کیفی آغاز می شود و به دنبال آن گزاره های هفده گانه ای که مبین تمایزات میان روش شناس های رقیب بوده و مبنای تدوین ابزار پژوهش را تشکیل می دهد شرح داده شده است. در پایان موضع تفکیکی نویسنده درباره تمایز میان روش شناسی علوم زیستی با روش شناسی علوم انسانی تشریح شده است.
در بخش بعد روش تحقیق و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات که همان تحلیل محتوا و استنتاج مضامین از آن هاست توضیح داده شده است. در این پژوهش از دو گروه پژوهشگر حوزه علوم تربیتی و روان شناسی به عنوان نمونه انتخاب شده که معرف دو نسل متفاوت از پژوهشگران (متقدم و متأخر) هستند. این تدبیر زمینه را برای مقایسه باورهای روش شناسی این دو گروه در بخش تجزیه و تحلیل داده ها فراهم ساخته است. حاصل این مقایسه نیز نیل به این نتیجه امید بخش است که با گذشت زمان ، نه تنها نزد نسل متأخر بلکه نزد نسل متقدم نیز کثرت روش شناسی مشروعیت یافته و در مقام باور و نظر پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت و روان شناسی ، به ویژه متأخرین، دوره انحصار روش شناسی که متضمن مشروعیت یگانه روش علمی و کمی در پژوهش است را پایان یافته می دانند. این موضوع در بخش آخر مقاله که باهم نگری، مقایسه، بحث و نتیجه گیری شده، به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
"
بررسی، تحلیل و نقد دیدگاه ابن سینا درباره طبقه بندی علوم
حوزه های تخصصی:
از جمله اموری که فیلسوفان و علم شناسان از دیرباز به آن پرداخته اند، عرضه نوعی طبقه بندی کارا، جامع و مانع برای علوم و معارف بشری است. از جمله این بزرگان ابن سینا ست، که دو طبقه بندی در آثار خویش عرضه کرده است که یکی از آنها الگوبرداری از طبقه بندی ارسطوست و دیگری طبقه بندی مختار اوست. شیخ در طبقه بندی ارسطویی اش، نخست علوم عقلی و برهانی، یعنی حکمت را به دو دسته نظری و عملی تقسیم می کند و بعد هر یک از آنها را به سه شاخه اصلی مقصور و سپس چند شاخه فرعی و تبعی را بر آنها متفرع می سازد. و در پایان، به معرفی و تقسیم شاخه های قسم سومی از حکمت به نام منطق می پردازد. اما در تقسیم مختارش، ابتدا علوم را به آلی و اصالی تقسیم می کند و سپس علوم اصالی را به نظری و عملی و آنگاه هر یک از آنها را به چهار دسته تقسیم می کند. در این مقاله، ضمن تبیین نسبتاً مبسوط این دو طبقه بندی موارد خلل و نقص آنها باز نموده شده و در مجموع به هر یک از آنها حدود شش اشکال وارد شده است.
امکان شکل گیری دانش اقتصاد نظری در تمدن اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که؛ آیا در تمدن اصیل اسلامی، امکان شکل گیری «دانش اقتصاد نظری» که به شناخت واقع گرایانه پدیدارهای اقتصادی با هدف تبیین و وصف آن ها بپردازد، وجود داشته است؟ اگر پاسخ مثبت باشد، زمینه های که وقوع این امکان (منظور بستر معرفت شناختی و ابزارهای روش شناختی است که چنین دانشی از دل آن ها نضج می گیرد) به واقع چه بوده اند؟ و اگر پاسخ منفی باشد، چه موانعی (اعم از معرفتی و غیر آن) در این راه وجود داشته است.
بی شک این «امکان» ربطی محکم با نحوه نگرش مسلمانان به پدیدارهای اقتصادی داشته است و فراتر از این، با نحوه نگاهشان به عالم وآدم مرتبط بوده است. تاریخ، بستر مناسبی حول بررسی «امکان» پیش گفته در اختیار می نهد.
همان گونه که از عنوان مقاله و سطور گذشته پیدا است، این مقاله صرفاً معطوف به تمدن اسلامی در زمان گذشته است و نسبت به این امکان در دین اسلام و تمدن اسلامی در زمان حال و آینده ساکت است.
تمایز اثباتی - هنجاری در علم اقتصاد و تقدم تاریخی آن بر تمایز واقعیت - ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ای حاضر دفاعی است از ارتباط وثیق علم اقتصاد با اخلاق، و به عبارت دقیق تر، بحث های اثباتیِ اقتصاد با عموم بحث های هنجاری. برای نیل به این منظور به تفصیل رابطه بحث های هنجاری و اثباتی در طول تاریخ از یونان باستان تا زمان لاینل رابینز بررسی شده و با دقت خاصی به تشریح و تبیین نقشه علوم عملی در هندسه علمی ماقبل مدرن و جایگاه اندیشه های اقتصادی در آن میان پرداخته می شود. پس از آن نیز به رغم اینکه رشد روزافزون محتوای فلسفه اخلاق و فشار تخصص گرایی باعث انشعاب علم اقتصاد از آن می شود، در طی تمام دوران کلاسیک و اوایل دوران نئوکلاسیک مشاهده می شود که اقتصاددانان متفقاً به لزوم ملاحظه همزمان بحث های اثباتی و هنجاری در علم اقتصاد تصریح دارند.
نکته مورد تاکید نویسنده این است که تصورِ مبتنی بودنِ تمایز اثباتی ـ هنجاری بر بحث تمایز یا تفکیک واقعیت ـ ارزش (و قضیه معروف نخست هیوم) برخلاف آن چیزی است که مطالعه تاریخی به ما نشان می دهد (بلکه می تواند ما را به بن بست نظری برساند). تمایز واقعیت ـ ارزش اندیشه ای متاخر در فلسفه علوم اجتماعی است؛ حال آنکه تمایز اثباتی ـ هنجاری از قدیم الایام وجود داشته است بدون آنکه به حذف و طرد دغدغه های هنجاری بینجامد.
منطق صدرایی؛ آرا و نوآوری ها در مباحث مقدماتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هر چند ملاصدرا - در منطق - متأثر از دیدگاه های حکمت سینوی است؛ اما نوآوری هایی در منطق دارد که به حق می توان منطق او را منطق صدرایی قلمداد کرد. ملاصدرا علاوه بر آن که در دو بخش تعریف و استدلال، نظرات ابتکاری ای دارد، در رابطه با علم منطق به عنوان یک مجموعه در کنار علوم بشری دیگر و نیز در مباحث مقدماتی آن، صاحب رأی است. ملاصدرا بر اساس تقسیم علوم حقیقی به حکمت نظری و حکمت عملی، علم منطق را مندرج در حکمت نظری کرده و آن را از شاخه های فلسفة اولی به شمار می آورده است، هرچند از نظر او - به معیار تقسیم دیگر - و به اعتبار متعلق علم، علم منطق مندرج در علوم عملی است، نه حکمت عملی. در این نوشتار به برخی موشکافی ها، آرا و نوآوری های ملاصدرا در مباحث مقدماتی منطق، اشاره می شود.
اخلاق ارسطویی: توصیفی یا کاربردی
حوزه های تخصصی:
بحث اخلاق از مهم ترین مباحث معرفتی بوده و فراز و نشیب بسیاری داشته است. دکارت در کتاب گفتار در روش، ضمن نقد روش و آرای علمای اخلاق به ویژه ارسطو و متهم نمودن آنان به گزافه گویی، تصویرپردازی و توصیف گرایی و نیز عدم ارائه راه صعود به قله رفیع اخلاق، وعده میدهد که در نظام اخلاقی خود، نردبانی برای صعود به این قلّه و نیز اخلاقی کاربردی و توصیه ای ارائه نماید.
این مقاله به بررسی تطبیقی این دو رویکرد میپردازد و نشان میدهد اتهامات دکارت به اصحاب مدرسی به ویژه ارسطو صحیح نیست و وی به رغم استفاده فراوان از ارسطو در بحث اخلاق و مابعدالطبیعه، جانب انصاف را نگه نداشته است. همچنین وعده او به ارائه بنای استوار اخلاقی و اخلاق کاربردی و توصیه ای هیچ گاه جامة عمل نپوشید
تبیین حد وسط در اخلاق ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه حد وسط ارسطویی یکی از مهم ترین مبانی اخلاق ارسطویی است که بسیاری از اندیشمندان و فیلسوفان اخلاق در دوره های طولانی عصر اندیشه فلسفی بر آن تاکید نموده اند. به این نظریه انتقاداتی شده که بسیاری از آنها ناشی از عدم فهم صحیح در تبیین حد وسط از دیدگاه ارسطو است. در این مقاله ضمن تبیین مفهوم حد وسط از دیدگاه ارسطو، بین دو مورد تفاوت گذاشته شده است:
1. حد وسط حقیقی به عنوان فضیلت کامل و جامع همه فضایل؛
2. حد وسط در افعال و انفعالات به عنوان یک قاعده کلی عملی جهت تعیین حد وسط های جزیی برای رسیدن به حد وسط حقیقی.
چون مفاهیمی مانند سعادت و فضیلت ارتباط مستقیمی با تبیین این نظریه دارد این دو مفهوم از نظر ارسطو مورد بررسی قرار گرفته است.
نخستین ترجمه پنچتنتره به یک زبان خارجی (یعنی پهلوی) و سیاحت جهانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
پنچتنتره در زبان سانسکریت کتابی کلاسیک است درباره حکمت عملی و سیاسی و راه و روش عاقلانه در امور روزانه زندگانی انسانیی، اما داستانها و فابلهای این کتاب با استفاده از هر دو گروه شخصیت های انسانی و غیر انسانی بیان شده است. این کتاب از زمان اولین ترجمه خارجیش به زبان پهلوی در قرن ششم میلادی، به شکلهای مختلف یعنی ترجمه ها، روایت ها و گزیده ها در سراسر دنیا سیاحت نموده است. داستان اولین ترجمه پنچتنتره به جای خود داستانی جالب چون بیشتر داستانها و حکایتهای این کتاب است. در این مقاله روایات اولین ترجمه خارجی این کتاب، قصه ها و جهانگردیش مطرح شده است.
اندرزهای عنصرالمعالی در قابوسنامه و مقایسه آن با نظرات تربیتی ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا سعی می شود ویژگی های تربیتی «قابوسنامه» و اهمیت آن در حکمت عملی بیان شود و آنگاه مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی ژان ژاک روسو در کتاب «امیل» صورت گیرد. اهمیت و ضرورت این موضوع بدان جهت است که آرای تربیتی روسو در «امیل» مورد استناد منابع علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی است. این در حالی است که منابع فارسی نظیر «قابوسنامه»، در این زمینه سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش تربیتی و روانشناسی رشد مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوسنامه» عنصرالمعالی و «امیل» روسو اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آن که به شیوه اندرز بیان شده است نسبت به کتاب روسو، که دستورات تربیتی را به صورت تجویزی و الزامی مطرح می کند، فراگیرتر و عملی تر است.
تأملی در فضایل اصلی چهارگانه با تأکید بر دیدگاه غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق فلسفی در جهان اسلام به شدت متأثر از اندیشه های یونانی است، اما متفکران مسلمان، با اندیشه ورزی و تأمّل، این نوع نگرش اخلاقی را توسعه داده و بر غنای آن افزوده اند. غزالی در دوره اول اندیشه خود، با تألیف کتاب «میزان العمل» در چارچوب اخلاق فلسفی، در پیشبرد این نگرش مؤثر بوده است. وی با پذیرش علم النفس افلاطونی ـ تقسیم قوای نفس آدمی به ناطقه، غضبیه و شهویه – و فضایل چهارگانة او، در تنقیح و تبیین فضایل و رذایل اخلاقی کوشید. از نظر وی مراد از حکمت، حکمت عملی است، این رأی او خلاف اندیشه های ابن مسکویه و مولی مهدی نراقی است. همچنین وی بر این باور است که فضیلت عدالت، اساساً دو طرف افراط و تفریط نداشته و تنها رذیلتِ مقابلِ آن «جور» است. از دیگر باورهای وی، آن است که تحت فضیلت عدالت هیچ فضیلتِ فرعیای جای نمیگیرد. این رأی او همچنان که جلال الدین دوانی در خصوص ابن سینا تعلیل کرده است، ناشی از این است که وی عدالت را مجموع فضایل سه گانه دانسته و مستقل نمیداند.
جایگاه حکمت عملی در تاریخ فلسفه اسلامی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به حکمت عملی یعنی علوم مرتبط با رفتار و افعال انسان (بخش مهمی از علوم انسانی) برای رفع نیازهای معیشتی فردی و اجتماعی او پرداخته میشود و در اینباره بحث میگردد که چرا افعال انسان که موضوع بخش دوم حکمت ارسطویی است، بظاهر از اهمیت کمتری بر خوردار است، در حالیکه همه چیز در عالم ذهن و معلومات انسان بستگی به رفتار و اعمال او دارد! در اینکه اکثر فلاسفه ـ شاید بتبع ارسطو ـ به این بخش کمتر اعتنا کرده اند، یا در حد کفایت در همه زمینه های آن بحث نکرده اند و بیشتر به جانب اخلاق فردی با صبغه عرفانی پرداخته اند و برای آن در برابر امور نظری حقیقتی مشابه قائل نشده اند، جای سوال دارد. همین فرایند نیز در عالم اسلام اتفاق افتاد و عموم فلاسفه به حکمت نظری بعنوان شاخة اصلی فلسفه توجه کردند و به حکمت عملی بیشتر ازجنبه اخلاق فردی نگریستند و سرانجام آن را به عرفان ختم نمودند.
نگارنده چنین میپندارد که شاید تقسیم بندی نظری و عملی موجب چنین نگرشی شده است. در حالی که بنظر میرسد اعمال انسان فارغ از نظر نیست؛ همچنانکه نظر هم بدون عملی که متناسب با آن باشد، معنا ندارد. چنانچه به خود اجازه دهیم در این تقسیم بندی تجدید نظر کنیم، میتوانیم حکمت عملی را جایگاه رفیعی بخشیم. در این تقسیم بندی حکمت که دانش انسانی برای رسیدن به کمال مطلوب است، از طریق نظر و عمل به دو بخش طبیعت و انسان تعلق میگیرد. در پایان مقاله نیز شواهدی از قرآن برای تأیید نظر فوق بیان شده است.
جایگاه خلیفه و فرمان روایان ایرانی در تاریخ نوشته های ایرانیان (از آغاز دوره اسلامی تا سقوط خلافت عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع جایگاه خلیفه و حکومتگران ایرانی در تاریخ نوشته های مورخان ایرانی، با تعلق حق خلافت به مدعیان آن آغاز می شود و سپس با بحث تقسیم قدرت معنوی و دنیوی خلفا و انتقال قسمتی یا تمامی آن به حکومتگران ایرانی ادامه می یابد. مورخان، در این مرحله، از نظریه پردازی های فقهای مذاهب برای توجیه لزوم و بیان چگونگی انتقال قدرت دنیوی خلیفه سود جستند. این بحث، با گذشت زمان و با تأثیر پذیری از حکمت عملی، بخشی از اندیشه ایرانیان پیش از اسلام دربارة آیین ملک داری، به واگذاری قدرت معنوی به علمای دین و حکومتگران ایرانی، انجامید. منظور از پرداختن به این مقاله نشان دادن چگونگی تأثیر پذیری مورخان از وضع سیاسی و فکری جامعه و تأثیر گذاری آن در نوشتارهای تاریخی است. به طوری که، در بررسی سیر تحول نگاه مورخان به جایگاه خلیفه و حکومتگران، می توان به تحول در اندیشه متفکران نسبت به جایگاه خلیفه و حکومتگران و علل آن پی برد.
ابوعلی مُسکویه و خرد سیاسی چندآوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جاویدان خرد آمیزه ای از متون گوناگون است. ابوعلی مُسکویه در این مجموعه حکمت های متعددی از فرهنگ ها و افق های اجتماعی گوناگون را فراهم آورده است. آوا های متکثر جاویدان خرد، با محوریت عقلِ اخلاق بنیاد، درواقع نوعی فلسفه عملی چندگانه را صورت بندی می کنند. مسکویه با کنار هم قراردادن حکمت های ایرانی، رومی، هندی، عرب پیش از اسلام، و عرب دوره اسلامی آرمان عقلی سراسرْ جهانی و ابدی را طراحی کرد و در ورای تمدن ها و ملت ها، شاکله ای انسان گرایانه را ترسیم کرده است. جاویدان خرد، به منزله متنی چندآوایی، عرصه پذیرش «دیگری» است و بردباری سیاسی و آموختن از «دیگری» را به مخاطب می آموزد. در سراسر این کتاب حضور دیگری ملموس است؛ دیگریِ عرب، دیگری هندی، دیگری رومی، دیگری یونانی، دیگری مسلمان، و دیگری نامسلمان. پذیرش دیگری چون مبتنی بر اخلاق انسان گرایانه است، خرد مصلحت اندیشِ سیاست را از خشونت تهی می سازد و به این اعتبار، مرز دقیقی بین عقلانیتِ حکمت عملی جاوید و عقلانیت نهفته در سنت رئالپولیتیک برقرار می شود. حکمت عملی ابوعلی مسکویه برای ابتنای نظریه سیاسی معاصر بر میراث قدمایی ظرفیت های فراوانی دارد. این ظرفیت های نهفته را می توان، در چهارچوب اقتضائات دوران، «آشکار» یا «بازنویسی» کرد.
حکمت عملی؛ حکمت تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشته، در صدد تطبیق عقل عملی بر عقلانیت تمدنی (عقل عامل در عرصه تمدن) است تا راه را برای رویکردهای عملی در ساحات متعالی، هموار کرده و تحقق عملیِ آموزههای دینی را ممکن سازد. از رهگذر چنین عقل فعالی در اندیشه دینی، نه فقط مقابله با سکولاریزاسیون (نفی آتوریته دین از صحنه زندگی) سهل می شود، بلکه کارآمدی دنیوی و تمدنی علوم دینی؛ مانند الهیات و اخلاق در عرصههای کلان اجتماعی، امکان پیدا میکند.
سعدی و شیخ دانای مرشد - شهاب
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی در بررسی تصوف سعدی و ارتباط وی با ابوالفرج بن جوزی و شیخ شهابالدین سهروردی دارد که هردو از صوفیان بودهاند و سعدی از آنها در اشعارش نام برده است. نویسنده تصوف سعدی و پیرو سلسله خاصی بودن این شاعر را نفی میکند و او را پیرو سهروردیه نیز نمیداند و مکتب سعدی در عرفان را که عدهای از آن نام بردهاند، حکمت عملی و اخلاق میداند.
حکمت عملی در بوستان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ضمن بررسی و تبیین حکمت عملی و جایگاه آن در ادبیات، بوستان سعدی و حکمت عملی موجود در آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و از آن به عنوان علم اخلاق و علم بایدها و نبایدها در زندگانی و هستی بشر، یاد شده است. بر همین اساس، علم اخلاق و یا حکمت عملی سعدی در ابواب دهگانه بوستان مورد بررسی قرار گرفته، شاهد مثالهایی با ذکر دلیل و برهان ارایه شده است.